به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 61
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    Question چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    سلام دوستان مهربان همدردي
    انگار وقتي هم همه چي آرومه و ما خوشبختم باز يه چيزي بايد باشه كه روح و ذهنمون رو عين خوره بخوره هر كسي به نوعي، وقتي يه چيز خوبه يه چيز ديگه توي زندگيش مي لنگه كه نمي ذاره كاملاً احساس خوشبختي كنه. و حالا موضوع من:
    من 2 سال و نيمه ازدواج كردم و 1 سال و نيم هم عقد بودم و موضوعي كه توي اين مدت مخصوصا 2 سال و نيم زندگي مشترك آزارم مي ده ارتباط بين همسرم و خانواده ام مخصوصا پدرمه. پدرم شخصيت بسيار مهربان و در عين حال حساسي داره و بدون اغراق مي گم هر كي مي بينتش و باهاش هم كلام مي شه عاشقش مي شه مخصوصا جوانها. من عاشق پدرم هستم و هميشه برايم الگو و معلم بوده. قبل از ازدواج خيلي وابسته به پدرم بودم الان كمتر شده ولي اين حس وابستگي به هم، بين تمام اعضا خانواده ما هست.
    آشنايي من و همسرم از محيط دانشگاه بود ولي جوري شده بود كه قبل از صميميت بين ما و حتي مطرح شدن ازدواج، همسرم با پدرم دوست شده بود و پدرم براش خيلي قابل احترام بود.
    اما در دوران كذايي نامزدي و همچنين اوايل ازدواج به خاطر مسائلي كه بيشتر رفتارهاي بي سياست و اشتباه من بود و كمي هم غدي و لجبازي همسرم و كمي هم حساسيت بيش از اندازه پدرم، روابط همسرم با پدرم كمي سرد البته با احترام و صميمت مصنوعي است كه خيلي خيلي آزارم مي ده. مخصوصا وقتي كه پدرم صادقانه قربان صدقه همسرم مي ره و دائم ازش تعريف مي كنه (البته بيشتر پشت سرش پيش من و كمتر توي رويش)
    از هيچ محبتي دريغ نمي كنه تمام مناسبت ها برايمان هديه مي خره، هر وقت خانه ما مي آيد دست پر است و پيش ديگران هميشه از شوهرم تعريف مي كند ولي به خاطر حساسيت و حس وابستگي هر وقت به منزل پدر و مادرم مي رويم همه و همچنين پدرم هميشه اصرار مي كنند كمي بيشتر بمانيد، يا شب رو بمانيد، يا چرا دير به دير مي آييد، يا گلگي از اين كه هميشه وقت كمه و ما زود قصد رفتن مي كنيم. ولي همسرم از همينها ناراحت مي شه كه چرا بابات اينقدر اصرار مي كنه چرا قبول نمي كنند كه ما زندگي مستقلي داريم و ممكنه واسه خودمون برنامه داشته باشيم، نمي تونيم كه هميشه هر جور آنها مي خواهند رفتار كنيم. چرا موقعيت ما را درك نمي كنند. وقتي هم بهش مي گم كه عزيز من خوب از دوست داشتنشونه كه دوست دارند ما در كنارشان باشيم. همسرم در جواب مي گويد مگه مادر و پدر من ما رو دوست ندارند مگه دوست ندارند هميشه در كنارشون باشيم ولي هيچ وقت اصرار بي جا نمي كنند و راحتي ما رو مي خواهند.
    (حالا يكي نيست به اين آقا بگه خوب رفتار همه كه مثل هم نيست. چرا از همه يه جور رفتاري رو انتظار داري)

    من قبلاً هم تو تالار به اين مشكلم اشاره كردم و دوستان نظر دادند كه همسرت حساس شده بايد حساسيتش رو نسبت به اين موضوع كم كني. بايد بگم به خدا تمام سعي ام رو كردم كه حساسيتم كم بشه و همسرم بدونه كه توي زندگي برام نفر اوله ولي پدر و مادر و برادرم تنها هستند. اكثر فاميل هاي نزديك ما شهرستان هستند و پدر و مادرم هم تقريبا با كمتر كسي ارتباط خانوادگي دارند. مخصوصا مادرم كه تمام روز و هفته و ماه و سال را خانه هست مگه جايي دعوت بشه يا دكتري بره يا خريدي بره يا ما به آنها سر بزنيم.
    شما بگيد چكار كنم كه همسرم با خانواده ام مخصوصا پدرم صميمي تر و گرمتر و همدلتر بشه

  2. کاربر روبرو از پست مفید negar_ba تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (شنبه 05 اسفند 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    سلام عزیزم.
    مشکل من با شوهرم خیلی پیچیده تر از این حرفاست...ولی یکی از مشکلات کوچولویی که با هم داشته و داریم همین بوده...من بچه آخرم و به خونوادم وابسته ام... شوهرم متوجه این وابستگی شد و من هم مقاومت کردم و نتیجه اش این شد که مجبور شدم به خاطر حفظ زندگیم با بعضی هاشون قطع رابطه کنم. و متاسفانه شوهر من به همین هم قانع نشد و با بی احترامی به همه شون کاری کرد که اگه ما هم بخواهیم باهاشون در تماس باشیم اونا دیگه نمیخوان...
    درسته که رفتار دوتا مرد مثل هم نیست ولی به هر حال شوهر تو هم مرده دیگه! بهترین کار اینه که به همین وضعیت موجود قانع باشی و به هیچ وجه توقع نداشته باشی رابطه همسر و پدرت به شکل سابق برگرده ( نمیگم بر نمیگرده ! حتما درست میشه حتی بهتر از قبل هم میشه به شرطی که بسپری به زمان ) شوهر شما اگه متوجه هر تلاشی از جانب شما برای صمیمی کردن این رابطه بشه 100% مقاومت میکنه...چه با محبت بگی...چه با دعوا...چه قهر...چه استدلال مستقیم یا غیر مستقیم...اصلا و ابدا در این مورد با شوهرت کل کل نکن...اگه خونوادت دعوتتون کردن و همسرت بهانه آورد واسه نرفتن یا حتی دعوت اونا رو به هم زد و بردت خونه خونواده خودش ... با روی گشاده و بدون اینکه بهش بفهمونی ناراحتی...قبول کن و به حرفش گوش بده. میدونم خیلیییییییی سخته ! خیلییییی زوره! ولی اگه همونجا مخالفت کنی یا غر بزنی ممکنه یه لحظه تخلیه بشی...ولی پیامدش در آینده اینقدر غیر قابل جبرانه که 100 بار به خودت لعنت میفرستی که کاش خودتو کنترل کرده بودی...
    به نظر من یه مدتی در این مورد شوهرت هرچیییی گفت تاییدش کن! و نذار بفهمه قلبا راضی نیستی...سعی نکن قانعش کنی اشتباه فکر میکنه حتی با محبت! این راه به ظاهر سخته غرورت و احساست شاید جریحه دار بشه ولی زودتر از اون چیزی که انتظارش رو داری شوهرت مطمئن میشه نفر اول و آخر زندگیته و خودش اصرار میکنه برین جایی که تو دوست داری.
    موفق باشی.
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  4. 4 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    ahrmb (یکشنبه 01 بهمن 91)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    گل آراي عزيز ممنون از توجه ات من هم اميدوارم مشكلات تو هر چه زودتر حل شه.

    ************************************************** ********************
    وقتي من رفتار اشتباهي مي كنم و اشتباهم را تكرار مي كنم همسرم همان رفتار اشتباه را در يك موقعيتي در مورد من انجام مي ده و بعد كه مي بينه ناراحت شدم بهم مي گه ببين اين رفتار چقدر زشته و من اون روز چقدر اذيت شدم. ولي من هم اگه در مقابل رفتارهاي اشتباهش چنين كنم او به من مي گه كه تو داري از قصد مقابله به مثل مي كني و اگه لج كني من هم لج مي كنم اوضاع از اين بدتر مي شه و اين به قول خودش مقابله به مثل هميشه توي ذهنش مي مونه. :( و از اونجايي كه همسرم استدلال بسيار قوي داره و من توي حرف زدن و دليل آوردن به گرد پاش هم نمي رسم هيچ جوري نمي تونم منظورم را بهش بفهمونم. به قول دوستم خوبم گل آرا اگه چيزي بگم مقاومت مي كنه و اوضاع بدتر مي شه و اگه چيزي نگم توي دلم عقده مي شه دلم مي گيره و چهره ام عبوس مي شه و او باز هم از اين حالت چهره ام به شدت ناراحت و حتي عصباني مي شه كه چيه باز چي شده قيافه ات كجه
    من پدر و مارش رو خيلي دوست دارم اگه اون يك قدم براي نزديكي و مهرباني با پدر و مادرم برداره من ده قدم برمي دارم ولي وقتي سردي و يا احترام و صميميت مصنوعي مي بينم من هم ناخودآگاه نسبت به خانواده اش اون طوري مي شم و چون همسرم خيلي تيزه همين باعث بحث و دعواهاي الكي بينمون مي شه.
    خواهش مي كنم از دوستان با تجربه ، آقايان و خانم ها و كارشناسان (البته اگه افتخار بدن به پست ما هم سركي بزنند) راهنمايي ام كنند كه چطوري بين اين روابط مديريت كنم تا به جاي كار خرابي اوضاع را درست كنم ؟؟؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید negar_ba تشکرکرده است .

    negar_ba (پنجشنبه 05 بهمن 91)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1391-5-22
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    307

    تشکرشده 305 در 107 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    وقتي متنتو خوندم يه لحظه نفسم حبس شد، چون دقيقا نحوه آشنايي ات و روند ازدواج و مساله ات مشابه با مورد هاي منه! من واقعا دركت مي كنم كه حس خوبي نداشته باشي. مي دونم چقدر سخته بين پدر و همسر قرار بگيري. به نظرم بهتره نظرات كارشناسايي كه براي من كامنت گذاشتنو هم بخوني. شايد بعضي هاش بدردت خورد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط نادیا-7777
    عزیزم میدونم تو موقعیتی قرار گرفتی که واقعا عذاب آوره ولی باید بتونی اونو کنترل و مدیریت کنی.

    این مشکلات اوایل زندگی خیلیا هست.
    اختلاف بین پدر مادر عروس با داماد
    اختلاف بین خواهر یا برادر عروس یا داماد با طرف مقابل
    اختلاف بین عروس و مادر شوهر یا خواهر شوهر و.........

    باید بتونی مدیریتشون کنی.
    وقتی(تنها) پیش شوهرت هستیو شوهرت داره از بابات بد میگه و انتقاد میکنه ،سکوت کن و چیزی نگو..اصلا سعی نکن از بابات طرفداری کنی و یا حتی کلمه ای بگی..بذار حساااااااابی خودشو خالی کنه.
    چون فقط کافیه 1کلمه بگی تا جنگ بشه.
    بعد که تو بغل هم بودین در آرامش کامل بهش بگو:
    من واقعا از داشتن تو خوشحالمو احساس خوشبختی میکنم..خانوادمو دوست دارم ولی دلم نمیخواد بین تو و اونا قرار بگیرم..بدون که من همیشه همراهتم..من همسرتم..میدونم شاید بعضی جاها بابام مارو درک نمیکنه ولی بازم من عاشقتم و نمیخوام زندگی به این قشنگیمون از هم بپاشه.
    تاکید کنید که باهاش خوشبختین

    وقتیم (تنها) پیش باباتی و باباتون دارن از شوهرت بد میگن و انتقاد میکنن بازم چیزی نگو و بذار خودشونو خالی کنن..بعد که تموم شد آهسته و بدون هیچ جبهه گیری برو پیش بابات و با لبخند بگو:
    الهی که من قربون بابی به این خوبی برم که انقدر منو دوست داره
    باباجونم من عاشق شوهرم هستم و واقعا باهاش احساس خوشبختی و رفاه میکنم.

    توجه داشته باش که حالت جبهه گیری و انتقاد اصلا نداشته باشی..
    ممکنه اوایل بازم همون رفتار تکرار بشه ولی وقتی خانوادت ببینند واقعا با شوهرت خوشحال و خوشبختی از حساسیتشون کم میشه

    نقش شما در این بین خیلی حساس و تعیین کنندست..خیلی باید صبور و آرام و محکم باشید
    در يكي از پست هام خواسته بودم دوستان راهنمايي كنن منو كه چطور در خصوص جبهه گيري هاي همسرم در مقابل پدرم رفتار همدلانه داشته باشم، جوري كه نه حرمت پدرم رو زير پا بگذارم و نه همسرم احساس كنه پشتشو خالي كردم:
    نقل قول نوشته اصلی توسط sci
    مه رو... ( يا همان مهرو)
    سوال بسيار خوبي مطرح كرديد. و اختلاف ويژه اي رو عنوان كرديد كه مشكل بسياري از عروس خانمهاي هم سن و سال شماست... و تنها به شما اختصاص نداره و همانا هر دو نكته يعني همدلي كردن و اختلاف پدر با شوهر
    واقعيت اينه كه پدر شما دقيقا مد نظرش هموني هست كه عنوان مي كنه! چون واقعا نگرانه كه شوهر شما انسان بي كفايتي باشه و نتواند دختري كه او بزرگ كرده به شيوه خوبي اداره كند... پس نگران است! اين نگراني با كوچكترين ابراز نارضايتي شما نزد مادر ( حتي وقتي بگويد به هيچ كس نمي گويم) و يا پدر و يا حتي كوچكترين گله و شكايتي بيشتر مي شود.... پس اينطور نيست كه بعضي از حرفهاي پدر شما از روي نا آگاهي باشد! دقيقا آگاهانه است و البته چون ايشون انسان احساساتي هستند احتمالا، اين حرفها بيشتر و كنترل انها سخت تر خواهد بود!

    اما همدلي:
    همدلي به معني تاييد كار طرف مقابل نيست
    همدلي به معني همدردي نيست
    همدلي به معني همراه شدن نيست
    همدلي ارائه راهكار نيست
    همدلي ارائه تجربه نيست
    همدلي دفاع از شخصي چه شوهر و يا پدر نيست
    همدلي توجيه كارهاي پدر نيست
    همدلي اين نيست كه بگوييد پدرم واقعا مهربونه و تو رو دوست داره! اما زبونش تلخه، رفتارش اينطوريه، تو ناراحت نشو عزيز دلم! تو به دل نگير!! ( اين غلط ترين حرف ممكنه كه مي تونه يك فرد به همسرش بگه)
    همدلي اين نيست كه كه بگيد خب تو هم اشتباه كردي...
    همدلي اين نيست بگيد خب ديگه نيا اونجا...
    همدلي سرزنش هيچ كسي نيست! چه اين طرف و چه طرف مقابل
    همدلي داوري نيست
    همدلي دفاع از خود نيست

    همدلي يعني شما كمي بالاتر از احساس خودت قرار بگيري و احساس طرف مقابلت رو درك كني... فقط احساس طرف مقابلت رو درك كني! همين! نه كارش رو تاييد كني و نه بهش راهكار بدي ... نه سرزنشش كني و نه باهاش بد رفتاري كني... فقط بگي مي فهمم چه حسي داري!
    در همدلي بايد چند تا كار رو انجام بديد:
    1. عزت نفس خودتون رو چند لحظه اي خاموش كنيد! ( تا جيزي گفت كه پدرت فلان... جوش نياريد كه اي واي من نبايد پشت پدرم رو خالي كنم)
    2. با دقت و ارتباط چشمي و حتي لمسي، ( تو چشماش نگاه كنيد و دستاش رو بگيريد، چون ارتباط چشمي در اتومبيل بر قرار نمي شه براي همين زمان رانندگي،‌ زمان خوبي براي گفتگوهاي مهم نيست) به حرفاش گوش كنيد و حرفهاش رو براش خلاصه كنيد...
    3. احساس طرف مقابل رو درك كنيد نه كارش رو يا دردش رو!
    4. زياده روي نكنيد

    اگر تو اين تالارها بگردي مي بيني خيلي ها مشكلاتي مشابه منو تو دارند. منم از كليت زندگيم راضي ام اما مشكل اصلي ام عدم تفاهم بين پدر و همسرمه. اوايلش خيلي خوب بودند ولي حساسيت هاي پدرم و لجبازي ها و عصبانيت هاي همسرم وضع رو خراب كرد.
    نتيجه اي كه من از اين ماجراها گرفتم اينه كه بايد تمام تلاشمو بكنم كه بيخيال بشم!

  8. 2 کاربر از پست مفید مهرو تشکرکرده اند .

    مهرو (یکشنبه 01 بهمن 91)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    مهرو جان واقعاً ازت ممنونم خيلي دلم مي خواست براي حل موضوع ام آقاي sci كمكم كنه و بهم راهنمايي بده چون واقعاً حرفهاي اصولي مي زنه ولي تا به حال به پستهام سر نزده و امروز بدون حضور خودش توسط شما تونستم از راهنمايي هاش استفاده كنم.
    پس شما هم منو درك مي كني كه چقدر سخته آدم بين دو نفري كه براش عزيزند و خيلي دوستشون داره گير كنه. البته تفاوت مشكل من و شما در اينه كه پدر من هميشه از شوهرم تعريف مي كنه و اگه مشكلي هم داشته باشيم هميشه طرف اونو مي گيره و منو مقصر مي دونه و از هيچ مهر و محبتي دريغ نمي كنه همونطور كه گفتم توي تمام مناسبتها براي همسرم و من هديه مي گيره (خيلي بيشتر از خانواده همسرم) و تمام مناسبت ها به من و همسرم پيامك مي ده كلاً خيلي اهل دله. تنها گناهش اينه كه دوست داره بيشتر كنارشون باشيم.
    نمي دونم شايد يكي از دلايل سردي بينشون اين بود كه وقتي همسرم تصميم جدي به درس خواندن گرفت (البته ما قبل از ازدواج از اهداف زندگيمون اين بود كه يك زندگي علمي داشته باشيم و هر دو جدي به ادامه تحصيل و مطالعه و درس بپردازيم ولي من بعد از ازدواج توي اين زمينه كوتاهي كردم (به هرحال دوران نامزدي بود و دلتنگي ها و خوشگذراني ها و حال و هواي خودش و اين مساله كلاً از ذهنم پريده بود) در اواسط دوران نامزدي اين موضوع به شدت همسرم را اذيت كرده بود وابستگي ها و دلتنگي هاي شديد من كه دوست داشتم همش پيش هم باشيم و او آخر هفته ها كه به ما سر مي زد پنجشنبه دير مي آمد و جمعه زودتر مي رفت كه به برنامه درسي برسه و اين مورد اعتراض من قرار گرفت و بحث و جدل ها و سكوت پدر. الان هم كه بعد از عروسي و شروع زندگي مشترك باز هفته اي يك وعده به آنها سر مي زنم و گاهي تنها و همسرم شايد 2 يا 3 هفته يك بار مرا همراهي مي كند آن هم به اين صورت كه من از زودتر به خانه پدر و مادرم مي روم و او ديرتر براي شام مي آيد و زود بر مي گرديم. و اينها مورد اعتراض پدرم قرار گرفت البته نه به صورت جدي بلكه به صورت گلگي و دلتنگي مثلا اين كه: اونقدر زمان پيش هم بودن كمه كه به فلان كار نمي رسيم يا حالا يك ساعت ديگه مي رويد چه عجله اي داريد و جملات مشابه اين..
    و همين ها شد بهانه همسرم كه: تو كه به قولي كه اوا آشنايي داده بودي عمل نكردي هيچ دست و پاي مرا هم بستي. دركم نكردي. پدرت هم كه انتظار داشتم تو را متقاعد كند به هيچ عنوان دركم نكرده و نمي كند كه تلاش من براي زندگمونه. مگه من بدم مياد تفريح كنم. چرا بابات اينون متوجه نمي شه. چرا هر بار رفتيم موقع برگشت يك حرفي بوده كه با ناراحتي برگشتيم. چرا براي زندگي مستقل ما احترام قائل نيستند. چرا موقعيت منو درك نمي كنند. و چرا و چراهاي مشابه

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    سلام دوست خوبم. چقدر حرفای آقای sci درست بود!
    ولی من به عنوان یک خانم کاملا احساست رو درک میکنم و میفهمم چقدررررررر سخته تو اون لحظه که شوهرت شاکی میشه از کسی که نیتش کاملا خیره و قصد ناراحت کردن شما رو نداره ! و این شوهرته که اشتباه برداشت کرده وناراحته...بخوای خودت رو کنترل کنی و حرفی نزنی و به قول همسرت قیافه ات کج نشه...! خیلی سخته... احتیاج به تمرین خیلی زیادی داره...من تو دو سال زندگی مشترک با تمرین فقط تونستم در این جور مواقع از خونوادم دفاع نکنم! و این اواخر یاد گرفتم که تو چهره ام هم چیزی نمودار نشه !!! ولی با تلاش فراوان 2 روز به روی خودم نمی آوردم اما چون تو دلم مونده بود...سر یه موضوع دیگه قلمبه میشد...
    البته موضوع من فرق میکنه چون شما 100 قدم جلوتر از مایید و با هم حرف میزنید...از دیدگاه شوهر من حرف زدن یعنی حرف مطلوب و خوشایند زدن...تحمل کوچکترین اظهار نظری که شبیه نظر خودش نباشه رو نداره... در ثانی من خودم با تجربه به این نتبجه رسیدم و تو این 2 سال هیچکی نبود بگه راه صحیح برخورد چیه...
    شما 2 تا امتیاز مثبت داری... یکی اینکه با همسرت میتونی حرف بزنی...!!! واقعا قدر اینو بدون.
    دوم اینکه خیلیا دارن یه راهنمایی مشابه میکنن...پس قطعا تنها راه و بهترین راه همینه...خیلی تمرین کن و همیشه این جمله من یادت باشه: تو اون لحظه که با 2 تا جمله یا قیافه ناراحت همسرت رو متوجه ناراحتیت میکنی همون لحظه آروم میشی و ته دلت راضی هستی که آآآآخییییش فهمید من ناراحتم...ولی تبعات بدی داره که اصلا به آرامش لحظه ایت نمی ارزه...ولی با یه ذره تمرین اگه خودتو کنترل کنی و عکس العمل مناسب رو نشون بدی هرچند سخت باشه برات...نتیجه خیلی خوبی میگیری...
    کاش از شاخه سرسبز حیات ،

    گل اندوه مرا می چیدی ...

    "فروغ فرخزاد"

  11. 2 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    ahrmb (یکشنبه 01 بهمن 91)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    گل آراي عزيز باز هم از توجه و راهنمايي ات ممنون. ما با هم راجع به مشكلاتمون صحبت مي كنيم ولي برخي مواقع در انتها يا به نتيجه اي نمي رسيم و دعوامون ميشه و يا ايشان بنده را مجاب مي كنند (حتي اگه قانع هم نشم اگه بخوام از دعوا جلوگيري بشه حرفش را قبول مي كنم) اتفاقاً يكي از مشكلاتم هم اينه كه از نظر سخن وري توي يك سطح نيستيم. وقتي من موضوع و مشكلي را براي كسي تعريف مي كنم يا پيش خودم تجزيه و تحليل مي كنم به نظر خودم و ديگران حق با منه و حرفم درسته ولي وقتي با هم صحبت مي كنيم به هزار و يك دليل حرفم رو قبول نمي كنه و شايد هم نمي فهمه.

    مهرو جان ميشه آدرس پستت را برام بذاري تا بيشتر از راهنماي هايي كه بهت شده استفاده كنم؟

    راهنمايي هايي كه تا حالا بهم شده اينه كه صبر صبر صبر و بي اعتنايي
    ولي استدلال من توي روابط در زندگي اينه كه : آخه مگه چقدر عمر مي كنيم كه ارزش داشته باشه حتي 1 روزش رو توي دلخوري و قهر و سردي سپري كنيم. چون خودم همچين آدمي ام از كسي هم دلم بگيره زود مي گم و طاقت قهرها رو ندارم از اين موضوع رنج مي كشم. البته مي دونم خدا رو شكر قطع رابطه يا قهري در كار نيست. براي همين قبل از وقوع حادثه كمك خواستم تا به اينجا ها نكشه. واقعاً مي خواهم بدونم بجز صبر و بي خيالي چه سياست زنانه اي بايد بكار ببرم تا باعث بهبود روابط بشه.

  13. کاربر روبرو از پست مفید negar_ba تشکرکرده است .

    negar_ba (سه شنبه 12 دی 91)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1391-5-22
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    307

    تشکرشده 305 در 107 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    پست 1

    پست 2
    پست 3


    دوست من بهترين سياست زنانه اينه كه جوري رفتار كني كه همسرت متوجه حساسيت تو روي موضوع نشه. خودش كم كم بيخيال مي شه .بهت قول ميدم!

  15. کاربر روبرو از پست مفید مهرو تشکرکرده است .

    مهرو (یکشنبه 08 بهمن 91)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 12:52]
    تاریخ عضویت
    1391-8-04
    نوشته ها
    204
    امتیاز
    1,204
    سطح
    19
    Points: 1,204, Level: 19
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    328

    تشکرشده 332 در 115 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط negar_ba

    راهنمايي هايي كه تا حالا بهم شده اينه كه صبر صبر صبر و بي اعتنايي
    ولي استدلال من توي روابط در زندگي اينه كه : آخه مگه چقدر عمر مي كنيم كه ارزش داشته باشه حتي 1 روزش رو توي دلخوري و قهر و سردي سپري كنيم. چون خودم همچين آدمي ام از كسي هم دلم بگيره زود مي گم و طاقت قهرها رو ندارم از اين موضوع رنج مي كشم. البته مي دونم خدا رو شكر قطع رابطه يا قهري در كار نيست. براي همين قبل از وقوع حادثه كمك خواستم تا به اينجا ها نكشه. واقعاً مي خواهم بدونم بجز صبر و بي خيالي چه سياست زنانه اي بايد بكار ببرم تا باعث بهبود روابط بشه.
    نگار جان خودت اينجوري ميگي بعد منو دعوا ميكني كه صبر كن!!!!!!!!!!!1

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: چگونه بين روابط همسرم و خانواده ام مديريت كنم؟

    هاجس جان من نگفتم صبر ندارم يا صبر بده. مي دونم صبر حلال همه مشكلاته. از اين نقل قولي كه از من آوردي بيشترين منظور و تاكيدم روي سياستهاي زنانه و مديريت [color=#006400]روابطي است كه تقريبا ميشه گفت من به طور مستقيم دو سر يك رابطه نيستم. عامل غير مستقيم در اين رابطه دو نفره هستم. صبر در كنار تدبير كارآمده.
    باز هم از اين كه به پستم توجه كردي ممنون


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه كار كنم كه اينقدر حساس نباشم و مادرم رو اذيت نكنم.
    توسط haleh10 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مهر 91, 17:07
  2. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 مهر 91, 00:29
  3. اسرار موفقيت در زندگی
    توسط elina در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 دی 87, 14:13
  4. براي موفقيت بيشتر در امتحانات چه بخورید؟
    توسط sade begham... در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 آذر 87, 06:07
  5. رازهاي صميميت بين همسران
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 آذر 87, 20:04

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.