به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    سلام....

    از وقتی پسر عموم سرطان داشت و من دیده بودمش همش حالم بد میشد خوابای بد میدیدم...

    الان ایران نیستم پیش شوهرمم چند شب خوابهای بدی میدیدم همش زنگ میزدم از مامانم میپرسیدم چی شده اونجا

    تا بالاخره متوجه شدم پسر عموم فوت کرده....همش توی خودمم دلم میگیره...به شوهرم توجهی ندارم...

    غصه میخورم....فکرای منفی پر شده توی سرم...خوابای بد...همش گریه...بالاخره شوهرم عصبانی شد

    گفت چرا اینجوری من خسته از سرکار میام تو با این کارات...چرا به فکر من نیستی...

    واییییی خدایا....دست خودم نیس یهو میزنم زیر گریه...خیلی فکرای منفی میکنم...همش ترس دارم...

    توی خونه نمیتونم تنها باشم....به راهنمایی نیاز دارم اینجا نمیتونم برم مشاوره چون زبون بلد نیستم....

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ....میکنم...

    shomila سلام

    همون جور که خودت گفتی نیاز به آرامش فکری داری

    دوست عزیز به نظر من میتونی از این فکرا و خوابای بد به خدا پناه ببری و در کنار توکل آرامش خودتو بدست بیاری

    اتفاق ناراحت کننده ای برای پسر عموت پیش آمده اما تا کی میتونی براش ناراحتی کنی از تکنیک توقف فکر استفاده کن

    همسرت حق داره من تاپیک قبلیتو یادمه حیفه اون احساس خوبی که با شوهرت داری تحت تاثیر فکرای بد خراب بشه

    برات آرزوی موفقیت دارم

    امیدوارم از تاپیکت بهترین نتیجه گیری رو به عمل بیاری

  3. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (سه شنبه 16 خرداد 91)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    تسلیت میگم شرایط سختیه در کتون میکنم .این لینکا رو مطالعه کنید لطفا

    تکنیک توقف فکر

    با مرگ عزیزان کنار بیاییم

    مصیبت ناگهانی


    و از همه مهم تر تاپیک آقای مدیر همدردی

    کلیک کن

  5. 2 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (یکشنبه 21 خرداد 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    من این پستایی که گذاشتی خوندم...

    ولی حالم شبا واقعا ....میشه...

    مثلا شام نمیتونم بخورم خیلی کم خوراک شدم....شبا اینقدر دیر میخوابم که شوهرم صداش در میاد صبح زودم بیدارم

    از ترس اینکه خواب بد نبینم....

    همش مضطربم همش نگرانم گفته بودم قبلا که تقریبا 4 سال پیش هم این اتفاق واسه من افتاده بود....بعد از شوکی

    که بهم وارد شده بود ولی من نمیخوام دوباره اونجوری بشم...همش به یه نقطه خیره میشم فکرای بد میاد توی سرم

    روی تکنیک توقف فکر خیلی کار میکنم ولی بازم شبا خوابهای.....

    تورو خدا راهنماییم کنین....

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    بیاد بپذیری مرگ حقه شتریه که در خونه..........

    اگر تازه فوت کردن که این رفتارات طبیعیه ولی باید جلوشو بگیری.
    نباید زندگیت بازیچه این موضوع بشه
    اصلا نذار ذهنت آزاد باشه خودتو سر گرم کن تا نتونی به این موضوع فکر کنی.

  8. کاربر روبرو از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده است .

    گلنوش67 (یکشنبه 21 خرداد 91)

  9. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    دوست عزیزم سلام

    از اتفاقی که برای پسر عموت افتاده واقعا ناراحت شدم.براش فاتحه ای خوندم.

    دوست عزیز

    زندگی در غربت برخی مواقع خودش بسیار سخت و ازار دهنده هستش.
    همسرت نیاز داره تا شما در کنارش باشی...چند روز اظهار ناراحتی میتونه طبیعی باشه اما بعد از اون روندی افراطی رو در بر داره و مشخصه که از توان و تحمل و ظرفیت همسرت به دوره....

    یه عزیزی از بین شما رفته...خواست خدا و تقدیر اون عزیز همین بوده...نذار به خاطر رفتن اون عزیز داغ پاشیده شدن زندگی دیگری بر روی دل عزیزانت بمونه

    شبها موقع خواب حتما تسبیحات حضرت زهرا رو بگو.

    قدرت مدیریت بحرانت رو ببر بالا. زندگی پره از این فراز و نشیبها
    بدون که الان در زندگی تنها نیستی ...اداره زندگیتون نیاز به تلاش متقابل شما هم داره...

    خوبه که خودت فهمیدی که داری زندگیت رو خراب میکنی

    خودت به خودت هشدار میدی اما توجه نمیکنی....

    مطمئن باش الان پسر عموی شما به هیچ گریه و عجز و لابه ای نیاز نداره

    اگر میخواهی هم خودت و هم ایشون به ارامش برسید براش قرآن بخون...خیرات بده...
    حئاست به زندگیت باشه

  10. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 27 خرداد 91)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1391-2-21
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    502

    تشکرشده 522 در 149 پست

    Rep Power
    30
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    من حالت رو خوووب می فهمم. چون خودم ایران نیستم و یکی از فامیلهای نزدیکم که من خیلی دوستش داشتم همین چند وقت پیش ناگهانی فوت کرد. از فکرهای بد دیگه ای که به ذهن آدم میاد نمیگم ... اما بدون که خیلی درکت میکنم. اگر شوهرت درکت نمیکنه خودت خودت رو درک کن. تو الان حق داری که ناراحت باشی و وقتی تو ناراحت باشی زندگی برای یک مدت از اون حد استاندارت میاد پایین تر و این طبیعی هست. به خودت کمک کن. مطمئن باش زندگیت دوباره به حالت عادی برمیگرده.

    زنگ زدی با فامیلا صحبت کنی و گریه کنی پای تلفن؟ اگر این کار رو نکردی به خیلی ها زنگ بزن و با همشون یک فصل گریه کن. اونا الان دور هم گریه هاشون رو کردن و تخلیه شدن. اما تو این جا نتونستی سوگواری کنی و تخلیه نشدی.
    می تونی نوار عزاداری یا نوحه ای چیزی بزاری و باهاش حسابی گریه کن. گریه کردن خیلی بهت کمک میکنه.

    امکان معاشرت داری؟
    ببین اینا خیلی مهمن:
    معاشرت و تنها نبودن
    روزها تو خونه نبودن


    اگر می تونی دوستات رو برای چایی چیزی مرتب دعوت کن خونت. یا باهاشون برو بیرون.

    امکان این کارها رو داری؟ امکان معاشرت بیشتر؟ امکان تو خونه نموندن؟
    منتظر جوابتم.


    قبل از خواب یک چیزی گوش کن تا با گوش کردن به اون خوابت ببره (می تونی از اینترنت کتابهای صوتی دانلود کنی. گوگلش کن بهت میده). یا کتاب بخون. این طوری فکرت منحرف میشه و بدون اینکه به اون مسأله فکر کنی به خواب میری و خوابت بهتر میشه.

  12. 5 کاربر از پست مفید JJ1234 تشکرکرده اند .

    JJ1234 (شنبه 27 خرداد 91)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 تیر 91 [ 23:05]
    تاریخ عضویت
    1391-3-07
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    538
    سطح
    10
    Points: 538, Level: 10
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    سلام میشه توضیح بدیدن دقیقا چه فکرایی میاد تو ذهنتون که شما رو ازار میده؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید برس لی تشکرکرده است .

    برس لی (شنبه 27 خرداد 91)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    خوابهای بد ازارم میده خواب مریضی... حتی نمیتونم اسمش رو به زبونم بیارم

    بعد خواب هم همش فکر خوابمم خیلی ترسو شدم نمیتونم یه لحظه تنها توی خونه باشم خیلی میترسم از همه چیز

    این فکرها اینقد ازارم میده که حتی زندگی روزمره خودمم موندم توش...

    امکان معاشرت دارم خودم خیلی تلاش میکنم خونه اشناها که میرم تا ساعتها میمونم دوباره برمیگردم خونه همون اش و همون کاسه...

    به کسی زنگ نزدم تسلیت بگم حتی با کسی در موردش صحبت نکردم ولی خودم خیلی توی خلوت خودم گریه کردم

    اما خودمم دلیل گریه هامو نمیدونم؟؟؟

    شبها تا دیر وقت بیدارم جرات خوابیدن ندارم...



  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: با دستای خودم دارم زندگیمو ...میکنم(افکار منفی به علت سرطان پسرعمو)

    شمیلای عزیز بهت تسلیت میگم.

    غم مرگ دیگران واقعا سخته و ترس و اندوهی که ممکنه برامون بیاره..

    به کسی زنگ نزدم تسلیت بگم حتی با کسی در موردش صحبت نکردم ولی خودم خیلی توی خلوت خودم گریه کردم
    چون شما ازخونواده و اقوامت دور بودی نتونستی دوره سوگواری رو باهاشون طی کنی...حتما باهاشون تماس بگیر..باهاشون صحبت کن...گریه کن
    معمولا ادمایی که غم مشابه و یکسان دارن حال همدیگه رو بهتر درک می کنن و بهتر میتونن همدیگه رو اروم کنن.

    میتونی ناراحتی و ترسهات رو روی کاغذ بنویسی وبعد خطشون بزنی و بسوزونی..میتونی با پسر عموت روی کاغذ مکالمه کنی..باش حرف بزنی..پسر عموت رو تصور کن که الان از درد و رنج راحت شده..میتونی حتی نقاشیش رو بکشی در حالیکه سالمه و احیانا کنار بقیه اقوامتون که فوت شده هست.
    حتی میتونی برای خودت یه جای قشنگ که برات مثل بهشته بکشی در حالیکه پسر عموتم اونجاست.

    کارایی که اینجا بهت گفته شده رو امتحان کن امیدوارم نتیجه بگیری.

    موفق باشی

  17. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (یکشنبه 28 خرداد 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به یک پسر شهرستانی دل بستم که به شهرشون برگشت..
    توسط گل گیسو در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 شهریور 92, 18:37
  2. ایجاد علاقه مندی بین پسر مجرد و زن در آستانه جدایی
    توسط هومن شریفی در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 22:01
  3. +نظر شما در مورد پسر 18 ساله ای که عاشق یک دختر افغانی زیبا _ دبستانی
    توسط M3hrshad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: شنبه 14 اردیبهشت 92, 00:02
  4. من 21 سالمه و اینا راجب رابطه ی من باپسرعمه ام هستش
    توسط makena در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 24 شهریور 91, 02:02
  5. عكسامو برای پسری در چت فرستادم و حالا نگرانم
    توسط mahmonir در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 04 شهریور 91, 08:52

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.