سلام خواهرم سمانه خانوم
به تالار همدردي خوش آمديد
اولا : هيچم خنده دار نيست و همه ( چه پسر و چه دختر ) وقتي وارد يه مرحله اي از سن ميشن اين حس نياز به جنس مخالف درشون پيش مياد ، اما مهمترين چيزي كه دراين حالت بايد مد نظر قرار بگيرد و عامل موفقيت فرد هست ، كنترل احساسات و پيروي از نعمت ارزشمند عقل است ، و الي ماشاالله بوده اند افرادي كه در اين مرحله ، درگير احساسات خود شده اند و سرمايه عظيم عمر و جواني و آينده و آرزوهاي زيباي انسانيت را نابود كرده اند ...
از سخن خودتون هم مشخصه اين نوع تفكر براي شما خيلي زوده ، و مطمئن باشيد وارد شدن در اين عرصه يك مانع بزرگ براي موفقيت شماست ،
نكته هاي مهم :
اول اينكه : خيال نكنيد در اين عالم فقط و فقط شما دچار اين حالت شده ايد ، پس اين حس طبيعي است و از طرفي يك محك و امتحان بزرگيست براي شما كه در صورتي از اين امتحان خوب و سربلند بيرون ميائيد كه عقل خود را حاكم قرار دهيد ...
دوم اينكه : سعي كنيد به هر صورت شده و تا امكان دارد ، استاد خود را عوض كنيد (من نميدانم امكان پذير هست يا نه ، اما اگر امكان دارد كوچكترين مكثي در اين مورد نكنيد )
سوم : اهداف كوتاه مدت و بلند مدت خود را هر هفته مرور و به روز كنيد و عوامل مزاحم را شناسائي كنيد و از بين ببريد ... ( اگر هنوز روي اهداف كوتاه مدت و بلند مدت خود فكر نكرده ايد ، وقت را غنيمت شماريد و براي آينده خود هدفها را روشن كنيد ) ( و مطمئن باشيد يكي از مهمترين عوامل مزاحم افتادن در اينگونه احساسات مي باشد )
چهارم : سرگرمي هاي جانبي خود را تا حدودي افزايش دهيد ، ماندن زياد در خانه به قصد آماده شدن براي كنكور مي تواند مقدمه اي باشد براي پرورش اين ذهنيت ... ( ورزش ، ورزشهاي فكري و ... )
پنجم : خودتون دلتون براي آينده تون بسوزد ، اگر واقعا دوست داريد واقعا به جائي برسيد ...
موفق باشيد و در پناه حضرت حق 


علاقه مندی ها (Bookmarks)