نقص عضوی و تردید در انتخاب همسر(کمک فوری از مدیر و کل سایت )
با سلام
با دختری حدود دو ماه است که اشنا شده ام بعد از چند بار دیدن متوجه شدم انگشت کوچک در دو دستش بند اخرش حدود چند درجه به داخل کج می باشد در ابتدا گفتم میتونم باهاش کنار بیام بعد از چند هفته اشنایی با هم به دکتر ژنتیک رفتیم گفت بچه شما نیز احتمال 50 درصد اینجوری میشه
با اینکه دکتر ژنتیک میگه هیچ مشکلی در کارایی زندگی نداره و من هم می بینم که همینطوره ولی شکل ظاهری برایم تا حالا قابل هضم نبوده بعضی اوقات احساس خوبی دست نمی ده و فکر میکنم مثلا شاید در کنار هم وقتی غدا میخوریم یا تو رابطه جنسی یا .. احساس بدی بهم دست بده شاید تلقین باشه شاید وسواس بودن ولی باز نمیدونم . در کل موندم چی کار کنم دختر خوبیه و تقریبا اون چیزیه که من می خواستم ولی نمی دونم خدا چرا اینجوری قسمتم کرده . رابطه احساس ما تا حد عاشق شدن پیش رفته با خودم میگم اگه ولش کنم اول اینکه پشیموون بشم که چرا به خاطر این مسیله ولش کردم و اینکه اون به خاطر علاقه من به اشنایت تو این 2 ماه به من وابسته شده باشه و دلش به شدت بشکنه و من مورد نفرین یا تو این تیپ موضوعات بشم. یا اگر بگیرمش نکنه در زندگی به مشکل بر بخورم و این ظاهر تاثیر بزاره . چندین بار هم پیش مشاور رفتیم اون میگه درجه اهمیت این موضوع مهمه ولی من از یه طرف دوسش دارم از طرف دیگه ترس از این شرایط و اینکه نکنه در هر بار نگاه کردن به دستاش ناراحت بشم یا افسوس بخورم و ناراحتی بچه مون رو دارم البته به گفته خودش امکان عمل هست ولی خودش میترسه یا اصلا نمیخواد این کار بشه چون اینو مشکل نمیدونه در یک بار صحبت با هم گفت به خاطر تو عمل می کنم ولی در شرایط دیگه به شدت تکذیب کرد و گفت نه من اصلا عمل نمیکنم تو همینجوری باید منو بخوایی . خانواده من وقتی فهمیدند که اینجوریه ولی در ان موقع قبول کرده بود که عمل کنه منم همینو به خانوادم گفتم اونا راضی بودند ولی با شرایط جدید که راضی به عمل نیست اونا ناراضی هستند تازه من اصلا نمیدونم میشه عمل کرد یا نه اینو دختر به من گفته خودم تحقیق نکردم
وقتی کنارشم بعضی اوقات احساس بدی دارم ولی کم و زیاد میشه تو شرایط وقتی دور میشم به شدت دلتنگش میشم به طوری که وقتی موضوع انگشتشو بهش گفتم اون دو روز ناراحت شد و تلفن جواب نمیداد با هزار بدبختی راضیش کردم . خودم موندم من اگه نمی خوامش چرا اینقدر باهاش بیرون میرم و باهاشم اگه می خوامش چرا این حسو دارم . مادرم هم همینو میگه میگه تو دیونه ای خودتم نمیدونی داری چی کار میکنی اگه نمی خواهیش چرا همش باهاش میری بیرون وقت میزاری خرج میکنی و اونو وابسته تر میکنی و اگه میخواهیش چرا اینجوری فکر میکنی؟البته مادرم مخالفتش بیشتر شده چون فهمیده بچمون هم اینجوری میشه ولی من گفتم اگر عمل کنی درست میشه ولی باز خودم نمی دونم
نمیخوام تصمیمی بگیرم که پشیمون بشم سن من 32 ساله از یه طرف میترسم مادرم نزدیک 3 سال گشت تا اینو پیدا کرد اینکه اینو از دست بدم تا چند سال دیگه نتونم و سنم دیگه بالاتر بره و....مشکلات دیگه
واقعا توی دو راهی موندم و از همه چی موندم خواهش می کنم کمک کنید.
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
سلام
ببین آقای katool بشین با خودت خیلی قاطع و جدی صحبت کن. اصلا هم به خودت رو نده که بخوای برای خودت دلیل و برهان بیاری. یکبار تکلیفت رو با خودت روشن کن که این دخترخانم را با همین انگشتان میخواهی یا نه. اگه جوابت مثبت بود که دیگه حسرت نخور که کاش انگشتش صاف بود و اگه دیدی به دلت نمیشینه و همیشه چشمت دنبال دستهای دختران و زنان دیگر است، همین لحظه و بدون کوچکترین تعللی همه چیز رو تموم کن. همین حالا. امروز رهاش کنی، برای اون دختر خیلی خیلی بهتره که یک عمر حسرت دستهای دیگران رو تو نگاهت و چهره ات ببینه.
شما یا باید این حست رو از بین ببری و اگه نمی تونی رابطه ات را کات کنی و نه خودت و نه اون رو بازی ندی.
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
سلام
جناب آقای کتول یه نگاه به عنوان ، مضامین پستها و تاریخ ایجاد این تاپیک ها بیندازید :
خواهشمند راهنمایی در مورد ظاهر همسر
تاریخ ایجاد 88/2/2
درخواست کمک در مورد اهمیت قیافه
تاریخ ایجاد 88/10/14
ازدواج با تفاوت سنی 1 سال و نیم در سن 32 سالگی
تاریخ ایجاد 89/5/3
چگونگی اگاهی از امیال جنسی دختر در خواستگاری
تاریخ 89/5/6
تقاضای راهنمایی در مورد انتخاب همسر
تاریخ ایجاد 89/5/11
ایا درخواست خواستگاری مجدد بعد از نظر منفی قبلی درست است؟
تاریخ ایجاد 89/9/18
جلو بردن دو خواستگاری با هم در یک زمان(لطفا مدیر سایت نیز جواب دهند
تاریخ ایجاد 90/2/11
تقاضای کمک فوری در مورد فاصله سنی 32 تا 22
تاریخ ایجاد 90/2/5
تردید درظاهر همسر
تاریخ ایجاد 90/2/28
می بینید مشکل شما نه شکل ظاهری ، نه اختلاف سنی ، نه تمایلات جنسی ، نه سن خودتون و .... است بلکه مشکل اساسی شما
1-توهم ترس، يا ترس از ترس
شايد مهمترين مشكلي كه شما را به اين جا كشانده است ، همين توهم ترس هست.
شما برای خواستگاری اقدام کرده و تا مراحلی جلو رفته اید اما
وقتي مي خواهيد تصميمي بگيريد شما تصور يك ترس موهوم را داريد
( بالا رفتن سن خودتون ، پیدا نشدن دختر مناسب در آینده ، مشکلات بچه دار شدن ، تمایلات جنسی و ...)
لذا از تصميم گيري اجتناب مي كنيد يا تصميم هاي مهم زندگيتان را به ديگران تفويض مي كنيد و اين طفره رفتن از تصميم گيري خود ريشه اصلي بسياري از اين نگراني ها و مشكلات هست.
2-عدم جسارت و عدم قاطعيت
مكمل ترس موهوم شما از آينده و تصميماتتون، ترس از تصمیم گیری و قبول تبعات آن تصمیم گیری هست. شما هر كجا در مسند تصمیم گیری قرار می گیرید رها کردن را می پذیرید عملا بی تصمیمی و عدم انتخاب را بر می گزینید
به خودتان فرصت استفاده از پتانسيل هاي خودتون را نمي دهيد. شما نمي خواهيد هيچ ريسكي بكنيد. نمي خواهيد هيچ هزينه اي بكنيد.و اين منجر مي شود در موقعيتي قرار بگيريد كه مجبور مي شويد صد چندان هزينه كنيد.
اين مشكل امروز شما هم هست. آن زمان که به این تالار آمدید و اولین تاپیک رو ایجاد کردید ترس از تصميم گيري داشتيد،اكنون هم داريد.
3-فرار از تصميم گيري
همه ضعفهاي فوق خودش را به صورت بارز در فرار از تصميم گيري و انتخاب در شما بروز پيدا كرده است.
شما حاضر به پرداخته هزينه تصميم گيري هايتان نيستيد،لذا اصولا تصميم نمي گيريد. اما اشتباه مي كنيد،همين تصميم نگرفتن خودش بدترين تصميم گيري در مورد زندگي هست.
فرار از انتخاب و تصميم گيري= واگذار كردن سرنوشت خودمان به تصميم گيري ديگران
شما مي دانيد شخصی که کاملا بی عیب و نقص باشد وجود ندارد به هرحال گل بی عیب خداست
اگر بخواهيد شخصی را با توجه به هرآنچه که هست انتخاب کنید می بایست هزینه کنید ( یعنی باید بین خواسته و ایدهال هاتون نسبت به اون شخص بررسی کنید و در نهایت میانگین آن را مد نظر قرار دهید )
اما ترس از پرداخت هزينه داريد. ترس داريد و مستاصل.
لذا اگر همچنان این ضعف ها را با خود به دنبال بکشانید و در صدد رفع آنها برنیایید ، نه تنها تاپیک هاتون به نتیجه نخواهد رسید بلکه
یا به سن 70 یا 80 می رسید و همچنان مجرد
و یا اینکه بعد از ازدواج پشیمان می شوید جوری که حسرت روزهای مجردیتون رو خواهید کشید
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
جالبه یک جا خیلی وقت پیش خوندم کجی انگشتان نشانه هوش است و کسانی که انگشتان کج دارند از نظر هوشی از دیگران بالاتراند اینو نمیدونم که چقدر راسته اما منظورم این بود گاهی یک نگاه متفاوت شاید اون کجی انگشتان راقشنگ هم بکنه. اما به طور کلی اگر آدمی سالم باشه طبیعتا با داشتن یک زندگی آرام مشخصات فیزیکی برایش عادی میشود. و حتی هر چه شور و عشق بیشتر میشود ظاهرشون برایتان جذابتر میشود . اما اگر فکر میکنید وسواس گرفتید در پی درمان وسواستون بربیایید بعد تصمیم بگیرید.
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
من توی چند نفر از دوستام همچین موردی رو دیدم، زیاد نگران کننده نیست...
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
دوست عزيزم گفت كجي انگشتان نشانه ي هوش هست نمي دونم اين درست هست يا نه اما من در يك مورد به وضوح آن را ديده ام.
يكي از دوستان من به اسم "زهرا" انگشتان كوچكش كمي انحراف داشت و واقعاااااا باهوش ترين دختريست كه من ديده ام و در يكي از دانشگاههاي تهران درس مي خواند و در انجا هم بهترين دانشجوست
آقاي كتول اين موضوع به نظر من واقعا بي اهميت است :305:
به قول بالهاي صداقت عزيز تصميم نگرفتن خودش نوعي تصميم است كه اشتباه بزرگي است . (واقعا پست بالهاي صداقت خيلي زيبا بود :104::104:)
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
دوست عزيزم گفت كجي انگشتان نشانه ي هوش هست نمي دونم اين درست هست يا نه اما من در يك مورد به وضوح آن را ديده ام.
يكي از دوستان من به اسم "زهرا" انگشتان كوچكش كمي انحراف داشت و واقعاااااا باهوش ترين دختريست كه من ديده ام و در يكي از دانشگاههاي تهران درس مي خواند و در انجا هم بهترين دانشجوست
من میگم اصلا ربطی نداره.
و مورد بعدی اینکه ربط دانشگاه درس خوندن با باهوشی چیه؟:311:
یکی باهوشه مثل بیل گیتس که از دانشگاه اخراج شد یا انصراف داد.خاطرم نیست.
باهوشی مصداقش توی دانشگاه بودن نیست.:160:
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
دوست عزيز با توجه به پست ها و تاپيك هاي قبلي شما ،شما ظاهرا دچار نوعي وسواس هستين!
بهتره تا درمان لازم و جلسات مشاوره رو كامل طي نكرديد ، چندان به ازدواج فكر نكنيد!چون يه آدم ديگه رو هم بدبخت ميكنيد!
RE: کمک فوری از مدیر و کل سایت لطفا
با سلام و احترام بسیار
نمی دانم آرمانگرایی و وسواستان در انتخاب، موجب شده ازدواجتان به 32 سالگی برسد، یا اینکه 32 سالتان شده است این همه وسواس روی انتخاب پیدا کرده اید.
70 یا 80 سال که کم هست، شما حتی اگر عمر نوح هم داشته باشید نخواهید همسری بدون نقص را بیابید.
اگر هم یافتید، پس از ازدواج متوجه میشوید که نقصهایش را قبل از انتخاب متوجه نشده بودید.
اما مهم اینست که این نقصها و کمالات فرد را با هم آنالیز و بررسی کنید و در کنار هم به تصمیم گیری برسید.
مقاله حل تعارض ها ما ، روش عملیاتی را در این گونه موارد پیشنهاد می کند.
نکته ای که می خواهم خاطر نشان کنم اینست. که ما افراد منفعلی در زندگی نیستیم که اتفاقات خود بخود درون ما بدون فاعل مشخص روی دهد.
این جمله که می گویید.«اگر بعدا پیشمان شدم ، یا اینکه بعدا این مسئله برایم مهم شود»
نشان می دهد که شما فکر می کنید بناست خود بخود این اتفاق توسط یک فاعل ناشناخته انجام شود لذا فعل مجهول استفاده کرده اید.
این شما هستید که حتی می توانید با یک دختری که نابنیا هست، یا چشم ندارد، یا سواد ندارد، یا .... ازدواج کنید و تا آخر عمر هم او را دوست داشته باشید.
و از طرفی این شما هستید که می توانید با یک دختر بی نقص ازدواج کنید(البته اگر خدا آدم بی نقص آفریده باشد)، ولی بعداً بهانه دیگری برای نارضایتی از زندگی بیابید.
پس کسی نمی تواند اینجا به شما بگوید که درون شما چه خواهد شد و شما بعدا چه کار خواهید کرد. بلکه شما به عنوان یک فرد مختار، انتخاب گر و مسئول می توانید هر طور خواستید بینیدیشید و عمل کنید. و بنا نیست در آینده تغییر کواکب منجر به سرزدن تصمیمی درون شما شود.
خلاصه:
خودتون را بیشتر بشناسید. اگر نیاز بود از یک روانشناس بالینی به صورت حضوری بهره بگیرید. درمان کمالگرایی و وسواس در الویت هست.
مهارت تصمیم گیری و حل تعارض را نیز می توانید با خواندن این مقاله تقویت کنید.
اگر همسری که انتخاب کردید دارای همه خصوصیات مثبت مورد نظر شما هست، به خاطر یک ضعف غیر تاثیر گذار که بیشتر حالت ذهنی دارد از دست ندهید. اما قبل آن باید توهمات ذهنی خود را در مورد بدبودن این قضیه حل و فصل نمائید.
RE: نقص عضوی و تردید در انتخاب همسر(کمک فوری از مدیر و کل سایت )
یک خاطره ای به ذهنم رسید. یک آقایی بود که مدتی یک دختر بیچاره رو سر کار گذاشت و آخرش هم گفت نه میرم خواستگاری سنتی من بهش گفتم از کحا میدونید که اون دختر خانمی که میرید خواستگاریش تا بجال با کسی نبوده این دختری هم که شما مدتها بهش وعده وعید دادید با هیچکسی قبلش نبوده. خلاصه ایشون گفتند نه و آخرش هم همون بلایی که من بهشون گفتم سرشون اومد .
حالا فزض کنید شما یک نفرو مثل همین خانم پیدا کردی که انگشتهاشم سالم بود بعد از ازدواج فهمیدید که زانوهای ایشون که زیر لباس بوده وش ما نمیدیدید کج است چه میکنید؟
وسواستون رو حتما حتما درمان کنید. این خیلی مهم تره.