لطفا کامل بخونید و راهنمایی دهید !

سلام دوستان
ممنون میشم وقت بزارید و بخونید:
من 26 سالمه فارغ التحصیل ارشد یه رشته مهندسی هستم کار خوبی دارم و آدم فعالیم هستم
چند ماه پیش سر یه کلاسی ( نه کلاس دانشگاهی) با یه خانوم آشنا شدم اولش اصلا هیچ ارتباط و نظر و احساسی در کار نبود ینی هیچ دلباختگی لحظه ای در کار نیست اما بعد بنا به دلایلی که توضیحش مفصله بیشتر باهاش آشنا شدم و از اخلاق و شعورش خیلی خوشم اومد اما من تو زندگیم اصلا اهل ارتباط و رابطه با جنس مخالف نبودم و تو این مورد بی تجربه ام دلیلمم مذهبی نبوده، بیشتر هدفام برام مهم بوده در کل سرم تو زندگیم بوده(نه که موقعیتش نبوده خب منم چند سال دانشجو بودم موقعیت کاری خوبی داشتم و دارم، کلا نمیخواستم آدم دم دستی باشم احساسم برام مهم تر از نیازم بوده)
خلاصه اینکه این خانوم از من 3 سال بزرگتره اما اخلاقامون نسبتا شبیه (من اصلا با هم نسلای خودم راحت نیستم اصلا حرف مشترکی نداریم انگار من مال این نسل نیستم همه دوستای من دهه 60ی هستن) حالا موندم اگر احساسمو بهش بگم چه واکنشی نشون میده! من واقعا بهش علاقه مند شدم و قصدمم ازدواجه
اینو میدونم که بهم اعتماد داره و تو دنیای دوستی ساده از من بدش نمیاد و منو ادم موجهی میبینه اما نمیتونم واکنشش رو حدس بزنم بعد ابراز علاقه من با این اختلاف سنی اصلا مشکلی ندارم اما نگاه اونو نمیدونم! چه بخشای اصلی باید توی صحبتم باشه و چطور نگرانی احتمالیشو نسبت به اختلاف سن برطرف کنم ؟
لطفا منو "راهنمایی" کنید به مشورتتون نیاز دارم...
لطفا جواب تکراری ندید راهکار بدید، نصیحت و تشویقم بزارید کنار که" آفرین که به فکر ازدواجی و نباید دوستی در کار باشه و..." گفتم قصدم کاملا جدی و ازدواج پس قانون سایت رو نقض نکردم اینو گفتم چون قبل مطرح کردن این سوال سوالات مشابه رو خوندم و تقریبا در جواب همه سوال نصیحت دیدم و هیچ خبری از جواب اصلی نبود.
حتما اینم خوب میدونید که سن شناسنامه ای صرفا یه ملاک قانونیه که فاصله از زمان تولد رو نشون میده و سن واقعی افراد نسبت به ژن، محیط و شرایط و تربیتشون میتونه بیشتر یا کمتر از اون باشه.
ممنون

سلام
من خودم یه دختر 27 ساله هستم و برام هم مهم نیست کسی که ازم خواستگاری میکنه از من کوچیکتر باشه یا بزرگتر یعنی منظورم اینه که مهم اخلاق و درک و شعور طرف مقابل من هستش.
بنابراین بهتون توصیه میکنم اگر قصدتون ازدواجه به دختر خانوم بگید که یک مدتی هست که به ایشون تعلق خاطر دارید میخواید بدونید که اگر این احساس دو طرفه هستش شما به صورت رسمی اقدام کنید.

اینو میدونم که بهم اعتماد داره و تو دنیای دوستی ساده از من بدش نمیاد و منو ادم موجهی میبینه

اگر دختر خانوم نظرشون اینه به نظر من شاید دختر خانوم هم منتظر هستند که شما ابراز علاقه کنید و اگر این کار را بکنید نگران نباشید واکنش خاصی نخواهند داشت با توجه به تعریفی که خودتون از ایشون داشتید.
پس بهتره سریعتر این کار را انجام بدید تا تکلیفتون مشخص بشه و این قضیه خیلی کش پیدا نکنه
با آرزوی موفقیت برای شما

با سلام اول از همه باید بگم که عاشقی یکم عذاب آوره

به نظر من شما باید با اعتماد به نفس بالا بدون توجه به سن یا بزرگتر بودن باید بری بهش بگی که به شما علاقه دارم یا خودت بگو یا از کسی بخواه که بهش بگه اگر واقعا قصدت ازدواج باشه حتما بهش بگو من بهت اطمینان میدم که جواب طرف مثبت خواهد بود اگر شیوه ابراز عشق رو بلد باشی .

اینم بگم که با یه بار نه شنیدن نرو کنار لج باز باش . من که اطمینان دارم با همون یه بار هم جواب مثبت میشنوی

از خودت نگفتی خوشتیپی کلا خودتر رو در چه حدی میدونی از لحاظ زیبایی این یکم در اولویت قرار داره

سلام .. به نظر من اولین کاری که می کنی این باشه که با خانواده ات مطرح کن .. ببین اون ها می تونن بپذیرند که عروسشون از پسرشون بزرگ تر باشه یا نه ... این اولین قدمت باید باشه ...

اگر خانواده موافقت کردند موضوع خواستگاری رو از طریق مادر یا خواهر خودتون با ایشون در میون بگذارند و بعد شماره تماس بگیرند و رسما مادر شما برای خواستگاری تماس بگیرند شاید خانواده اون ها موافق نباشند که دامادشون از دخترشون کوچکتر باشه ... اگر اون ها هم موافق بودند بعد رسما برید برای خواستگاری ...

شدیدا شدیدا توصیه می کنم همین جوری هنوز معلوم نیست که خانواده ها راضی هستن وارد هیچ رابطه ای نشید ...

این تاپیک رو هم بخونید ...به این خاطر هست که میگم وارد رابطه نشید تا مشخص نشه خانواده راضی هست یا نه

http://www.hamdardi.net/thread-41710.html


اخر این تاپیک بالا این هست که 6 سال رابطه با هم داشتید و در اخر بهم نرسیدند !

یا علی ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

سلام
من خودم یه دختر 27 ساله هستم و برام هم مهم نیست کسی که ازم خواستگاری میکنه از من کوچیکتر باشه یا بزرگتر یعنی منظورم اینه که مهم اخلاق و درک و شعور طرف مقابل من هستش.
بنابراین بهتون توصیه میکنم اگر قصدتون ازدواجه به دختر خانوم بگید که یک مدتی هست که به ایشون تعلق خاطر دارید میخواید بدونید که اگر این احساس دو طرفه هستش شما به صورت رسمی اقدام کنید.

اینو میدونم که بهم اعتماد داره و تو دنیای دوستی ساده از من بدش نمیاد و منو ادم موجهی میبینه

اگر دختر خانوم نظرشون اینه به نظر من شاید دختر خانوم هم منتظر هستند که شما ابراز علاقه کنید و اگر این کار را بکنید نگران نباشید واکنش خاصی نخواهند داشت با توجه به تعریفی که خودتون از ایشون داشتید.
پس بهتره سریعتر این کار را انجام بدید تا تکلیفتون مشخص بشه و این قضیه خیلی کش پیدا نکنه
با آرزوی موفقیت برای شما

---

قبل از همه چیز ممنون از پاسخ واضح شما
راستش قصد خودمم از مطرح کردن موضوع همینه که بهش بگم به این دلایل بهت علاقه دارم و اگر اجازه بدی با خانوادم صحبت کنم تا رسما اقدام کنن اما راستش نمیدونم در همین حد ادبیات و جملات کافیه !( سخت ترین مسائل صنعتی و کاریمو حل میکنم اما تو این مورد تجربم صفره)
از طرفیم دیگه از اون هیجانت احساسی اوایل جوونی بیرون اومدم که بگم این خانوم منتظر مرد رویاهاش بوده که تا الان ازدواج نکرده ! و این برام سواله! راستش یه خورده تو مسائل احساسی سرد به نظر میاد و این منو راجع به جوابش نگران میکنه
من مطمئنم که بهم اعتماد داره و منو موجه میبینه اما هیچ واکنشی نسبت به اینکه شما میگید شاید اونم منتظر واکنش منه ندیدم با اینکه محبتایی از طرف من دیده مثل اینکه یهو جویای حالش میشم بهش پیشنهاد کمک میدم داره پایان نامه ارشدشو کامل میکنه براش گاهی ترجمه انجام میدم و ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanha_va_Ghamgin

با سلام اول از همه باید بگم که عاشقی یکم عذاب آوره

به نظر من شما باید با اعتماد به نفس بالا بدون توجه به سن یا بزرگتر بودن باید بری بهش بگی که به شما علاقه دارم یا خودت بگو یا از کسی بخواه که بهش بگه اگر واقعا قصدت ازدواج باشه حتما بهش بگو من بهت اطمینان میدم که جواب طرف مثبت خواهد بود اگر شیوه ابراز عشق رو بلد باشی .

اینم بگم که با یه بار نه شنیدن نرو کنار لج باز باش . من که اطمینان دارم با همون یه بار هم جواب مثبت میشنوی

از خودت نگفتی خوشتیپی کلا خودتر رو در چه حدی میدونی از لحاظ زیبایی این یکم در اولویت قرار داره

---

اعتماد به نفس گفتش رو دارم و مطمئنم حتی یه لحظه ام زبونم نخواهد گرفت مشکل من با همینه که تو این زمینه بی تجربم و دخترا رو خوب نمیشناسم و نمیدونم چطور بگم همیشه روابط معمولی در حد سلام و علیک و چند کلمه صحبت داشتم هم محیط کار هم دانشگاه ولی کاملا بی منظور بوده و مفهوم لاس زدن نداشته ( البته ببخشید از این اصطلاح استفاده کردم)
یه سوال تو با توجه به اینکه میگید با یه بار نه شنیدن کنار نرو این حس کنه بودن و تنفر ایجاد نمیکنه برای اون که بابا این دیگه چه سیریشیه ؟!

نه خیلی تیپ خاصی ندارم اما ضایعم نیستم قابل تحملم فک کنم و اینکه خیلی زود با بقیه رفیق میشم و طوری که خودشون میگن آدم دوست داشتنی هستم ( خواستم جواب شما رو بدم حمل بر خودستایی نشه )
و اینکه آدم یک بعدی نبودم که بگم همش دنبال درس و کار بودم نه از 9 سالگی تا همین الان ورزش میکنم و در حین اینکه تقریبا لاغر(68 کیلو وزن و 180 قد) به حساب میام بدن مناسب و ورزیده ای دارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad91

اعتماد به نفس گفتش رو دارم و مطمئنم حتی یه لحظه ام زبونم نخواهد گرفت مشکل من با همینه که تو این زمینه بی تجربم و دخترا رو خوب نمیشناسم و نمیدونم چطور بگم همیشه روابط معمولی در حد سلام و علیک و چند کلمه صحبت داشتم هم محیط کار هم دانشگاه ولی کاملا بی منظور بوده و مفهوم لاس زدن نداشته ( البته ببخشید از این اصطلاح استفاده کردم)
یه سوال تو با توجه به اینکه میگید با یه بار نه شنیدن کنار نرو این حس کنه بودن و تنفر ایجاد نمیکنه برای اون که بابا این دیگه چه سیریشیه ؟!

نه خیلی تیپ خاصی ندارم اما ضایعم نیستم قابل تحملم فک کنم و اینکه خیلی زود با بقیه رفیق میشم و طوری که خودشون میگن آدم دوست داشتنی هستم ( خواستم جواب شما رو بدم حمل بر خودستایی نشه )
و اینکه آدم یک بعدی نبودم که بگم همش دنبال درس و کار بودم نه از 9 سالگی تا همین الان ورزش میکنم و در حین اینکه تقریبا لاغر(68 کیلو وزن و 180 قد) به حساب میام بدن مناسب و ورزیده ای دارم.

---

این که بخوای مستقیم بهش بری بگی واقعا سخته راه حلش اینه که شما غیر مستقیم باید احساست رو بگی و ببینی عکس العملش چیه اینجوری واقعا جواب میگیری ( برای خودم که چند باری فوق العاده جواب داده )

اتفاقا دخترا از پسرای لجباز و پررو خیلی خوششون میاد به خاطر همین میگم یکم لجباز باش


و در آخر هم نسبت به دختری که سه سال از خودت بزرگتره اینقدر استرس نداشته باش و با خیال راحت احساست رو بگو اینقدر نترس حتی اگه هیچ تجربه ای هم نداشته باشی

دوستمون که پیشنهاد دادن اول با خانواده بیان کنید که آیا قبول میکنن عروسشون بزرگتر باشه را هم اولین قدمتون قرار بدید
شاید سرد بودنش به خاطر اینه که دوست نداره نشون بده که ایشون هم علاقه مند هستن یا شاید آدم مغروری هستن یا شاید فکر میکنند چون از شما بزرگتر هستن و اگر شما متوجه بشید که علاقه ای از طرف ایشون هستش براشون خوب نباشه به خاطر میگم که اگر شما شروع کننده باشید و ایشون بدونن که خود شما علاقه دارید باعث بشه ایشونم نظرشون را راحت تر بیان کنن.

تنها کاری که میتونید به همه ی این سوالات پاسخ بدید اینه که پیشنهاد بدید. میتونید پیشنهاد را همون طور که گفتم بیان کنید تا جواب ایشون را بدونید.
در ضمن اگر صمیمی هستید میتونید به طور غیر مستقیم بپرسید که نظرشون در مورد اینکه همسرش از خودش کوچیکتر باشه چیه یا مثلا دارید برای یکی از دوستاتون از ایشون مشورت میگیرید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

دوستمون که پیشنهاد دادن اول با خانواده بیان کنید که آیا قبول میکنن عروسشون بزرگتر باشه را هم اولین قدمتون قرار بدید
شاید سرد بودنش به خاطر اینه که دوست نداره نشون بده که ایشون هم علاقه مند هستن یا شاید آدم مغروری هستن یا شاید فکر میکنند چون از شما بزرگتر هستن و اگر شما متوجه بشید که علاقه ای از طرف ایشون هستش براشون خوب نباشه به خاطر میگم که اگر شما شروع کننده باشید و ایشون بدونن که خود شما علاقه دارید باعث بشه ایشونم نظرشون را راحت تر بیان کنن.

تنها کاری که میتونید به همه ی این سوالات پاسخ بدید اینه که پیشنهاد بدید. میتونید پیشنهاد را همون طور که گفتم بیان کنید تا جواب ایشون را بدونید.
در ضمن اگر صمیمی هستید میتونید به طور غیر مستقیم بپرسید که نظرشون در مورد اینکه همسرش از خودش کوچیکتر باشه چیه یا مثلا دارید برای یکی از دوستاتون از ایشون مشورت میگیرید

---

نسبت به نوع رفتاري که از بچگي داشتم و وضعيت کاريم خانوادم هم به من اعتماد کامل دارن و ميدونن که انتخاب درست انجام ميدم در ضمن موضوع رو به خانواده خودم گفتم و اونا به گرمي استقبال کردن با اينکه حتي يکبار هم اون خانومو نديدن ( ميخوام عمق اعتماد رو درک کنيد چون من خواهر و برادر هم دارم و اين رفتار فقط در مورد من تا اين حد هستش)
اما نظر خونواده ايشون رو نميدونم !!!!!!! و اين هم مسئله مهميه

با اینکه به احتمال زیاد خاص بودن رفتار منو متوجه شده اما رابطش رو قطع نکرده پس امیدوارم دلیل سردبودنش همینی باشه که شما میفرمایید

خب وقتی که صمیمی باشیم حتی در حد ابتدایی حداقل راجع به سن و سال همدیگه اطلاع داریم دیگه پس این چه غیر مستقیمی که من برم بگم نظرت چیه همسرت کوچکتر از خودت باشه خب اون با هوش متوسطم میتونه تشخیص بده من دارم خودمو بهش پیشنهاد میدم تنها اتفاقی که اینجا میافته اینه که حس کنه من پیشنهاد خودمو با ترس بهش گفتم! درست نمیگم ؟!

خب خوبه که با خانواده در میان گذاشتید
می تونید وقتی که دارید به دختر خانوم پیشنهاد میدید بگید که خانواده ی شما در جریان هستن
من منظورم این بود که بپرسید که مثلا یکی از دوستاتون میخوان با کسی که از خودش بزرگتره ازدواج کنه و از شما کمک گرفته و اینطوری سر حرف را باز کنید (البته همون حرف شما شاید پیشنهادتون با ترس باشه)
یک مثال میزنم یک بنده خدایی از طریق واسطه از دوست من خواستگاری کرده بود دوست من هم داشت این گزینه را بررسی میکرد که طرف میره به واسطه میگه فکر کنم این خانوم از من خوشش نمیاد و حرفش را پس میگیره و واسطه هم قضیه را به دوست من میگه. این بنده خدا باز بعد از مدتی خودش به صورت مستقیم از دوست من خواستگاری میکنه ولی دوست من به خاطر اینکه ایشون به این صورت اومده بودن جلو بهشون جواب رد میدن یعنی اینکه یه بار حرفشون را پس گرفتن و روی حرفشون واینستادن چون ممکن بود دوست من دفعه ی اول بهشون جواب مثبت بدن.
منظورم اینه که برای دخترا خیلی مهمه که شما چطوری پیشنهاد بدید.
پس شما هم سعی کنید به صورت رسمی بهشون پیشنهاد بدید تا جواب همه ی سوالاتتون را بگیرید
در مورد خانوادشون هم فکر نکنم خانوادشون سرسختی خاصی داشته باشن دیگه اینکه پسر از دختر کوچکتر باشه هم جا افتاده

سلام دوست عزیز ...
ان شاالله خدا عمری بده فردا یا پس فردا یا همین روزا میام بهتون میگم دقیقا چیکار کنید...

هی یادش بخیررررر...روزای عاشقی !!!

اصلا کار سختی نیست...
فقط فعلا هیچ کار اضافه ای نکنید...

تا ان شاالله شرایط به خوبی پیش بره با رفتار مناسب شما... و اون چه خیره بشه ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

خب خوبه که با خانواده در میان گذاشتید
می تونید وقتی که دارید به دختر خانوم پیشنهاد میدید بگید که خانواده ی شما در جریان هستن
من منظورم این بود که بپرسید که مثلا یکی از دوستاتون میخوان با کسی که از خودش بزرگتره ازدواج کنه و از شما کمک گرفته و اینطوری سر حرف را باز کنید (البته همون حرف شما شاید پیشنهادتون با ترس باشه)
یک مثال میزنم یک بنده خدایی از طریق واسطه از دوست من خواستگاری کرده بود دوست من هم داشت این گزینه را بررسی میکرد که طرف میره به واسطه میگه فکر کنم این خانوم از من خوشش نمیاد و حرفش را پس میگیره و واسطه هم قضیه را به دوست من میگه. این بنده خدا باز بعد از مدتی خودش به صورت مستقیم از دوست من خواستگاری میکنه ولی دوست من به خاطر اینکه ایشون به این صورت اومده بودن جلو بهشون جواب رد میدن یعنی اینکه یه بار حرفشون را پس گرفتن و روی حرفشون واینستادن چون ممکن بود دوست من دفعه ی اول بهشون جواب مثبت بدن.
منظورم اینه که برای دخترا خیلی مهمه که شما چطوری پیشنهاد بدید.
پس شما هم سعی کنید به صورت رسمی بهشون پیشنهاد بدید تا جواب همه ی سوالاتتون را بگیرید
در مورد خانوادشون هم فکر نکنم خانوادشون سرسختی خاصی داشته باشن دیگه اینکه پسر از دختر کوچکتر باشه هم جا افتاده

---

من تمام تلاشمو میکنم در حین صمیمیت نسبی که داریم بازهم پیشنهادم را کاملا جدی و رسمی بیان کنم و کاملا با احترام

در مورد خونوادش همینقدر میدونم که پدر بسیار مهربونی داره و اگر خودش راضی باشه پدرش هیچ مخالفتی نمیکنه اما اینم میدونم که مادرش یکم فمنیسته!
البته من کلا با خانوما رفتار خیلی محترمانه ای دارم و اهل خاله زنک بازی نیستم و نشده تا حالا احساس کنم کسی ازم تنفر داره (یه زمانی زبان آلمانی کار میکردم و استادم خانومی بود که گاهی خیلی خشن بود شدیدا مخالف آقایون اما با من هیچ مشکلی نداشت و برعکس خیلی هم باهام رفیق بود(البته ایشون 45سالشون بود) چون هر جور برخورد میکرد من درکش میکردم و باهاش لجبازی و بحث نمیکردم مثه بقیه)

از شما خیلی خیلی ممنونم که با جواب های معقولانتون راهنماییم میکنید واقعا نیاز داشتم که یک نفر به عنوان یه خانوم با این سطح شعور دیدگاهشو به من بگه باز هم متشکرم

اما یه سوال دیگه توی این پیشنهاده کاملا رسمی که حرفش شد جایی برای حرف های احساسی هم هست یا فقط منطق و عقله که کارو پیش میبره ؟ (امیدوارم متوجه منظورم بشید میخوام بگم همون کلمه تعلق خاطر کفایت میکنه بالاخره خانوما خیلی از آقایون احساساتی ترند هر چقدر هم که سرد باشند)
ببخشید که من اینقدر سوال میپرسم و وارد جزئیات میشم اگر کارم یه چیز به من یاد داده باشه اون اینه که بی گدار و بدون اینکه همه ی زوایای کارو بسنجم وارد عمل نشم و همونطورم که شما فرمودید طریقه پیشنهاد برای خانوما خیلی مهمه.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فدایی یار

سلام دوست عزیز ...
ان شاالله خدا عمری بده فردا یا پس فردا یا همین روزا میام بهتون میگم دقیقا چیکار کنید...

هی یادش بخیررررر...روزای عاشقی !!!

اصلا کار سختی نیست...
فقط فعلا هیچ کار اضافه ای نکنید...

تا ان شاالله شرایط به خوبی پیش بره با رفتار مناسب شما... و اون چه خیره بشه ...

---

سلام به شما

راستش غیر از سلام علیکتون از بقیه حرفاتون زیاد سر در نیاوردم
در هر صورت متشکرم :72:

[QUOTE=mehrdad91.;416964]من تمام تلاشمو میکنم در حین صمیمیت نسبی که داریم بازهم پیشنهادم را کاملا جدی و رسمی بیان کنم و کاملا با احترام

در مورد خونوادش همینقدر میدونم که پدر بسیار مهربونی داره و اگر خودش راضی باشه پدرش هیچ مخالفتی نمیکنه اما اینم میدونم که مادرش یکم فمنیسته!
البته من کلا با خانوما رفتار خیلی محترمانه ای دارم و اهل خاله زنک بازی نیستم و نشده تا حالا احساس کنم کسی ازم تنفر داره (یه زمانی زبان آلمانی کار میکردم و استادم خانومی بود که گاهی خیلی خشن بود شدیدا مخالف آقایون اما با من هیچ مشکلی نداشت و برعکس خیلی هم باهام رفیق بود(البته ایشون 45سالشون بود) چون هر جور برخورد میکرد من درکش میکردم و باهاش لجبازی و بحث نمیکردم مثه بقیه)

از شما خیلی خیلی ممنونم که با جواب های معقولانتون راهنماییم میکنید واقعا نیاز داشتم که یک نفر به عنوان یه خانوم با این سطح شعور دیدگاهشو به من بگه باز هم متشکرم

اما یه سوال دیگه توی این پیشنهاده کاملا رسمی که حرفش شد جایی برای حرف های احساسی هم هست یا فقط منطق و عقله که کارو پیش میبره ؟ (امیدوارم متوجه منظورم بشید میخوام بگم همون کلمه تعلق خاطر کفایت میکنه بالاخره خانوما خیلی از آقایون احساساتی ترند هر چقدر هم که سرد باشند)
ببخشید که من اینقدر سوال میپرسم و وارد جزئیات میشم اگر کارم یه چیز به من یاد داده باشه اون اینه که بی گدار و بدون اینکه همه ی زوایای کارو بسنجم وارد عمل نشم و همونطورم که شما فرمودید

خواهش میکنم
من اگر نظراتم بهتون کمک کنه اتفاقا خیلی هم خوشحال میشم
من خودم به شخصه دوست ندارم پیشنهاد اولیه ی کسی که 26 سالشه خیلی عاشقانه و مثل پسرهایی 18 ساله باشه انتظار دارم رسمی و به دور از احساسات زیاد باشه در واقع همین که کسی به صورت رسمی از من خواستگاری میکنه و بیان میکنه که قصدش ازدواج هستش برام خیلی با ارزش تر هستش یعنی طرف منو برای زندگی انتخاب کرده در واقع این مدل پیشنهاد همه چیز را بیان میکنه نه اینکه طرف بگه من عاشق شما شدم و بدون شما نمیتونم زندگی کنم و... را نمی پسندم در واقع این مدل را من تو سن 18 سالگی می پسندیدم.
شما به نظر من اینطور بیان کنید که احساس تعلق دارید و علت این تعلق خاطر را هم میتونید بیان کنید و خانوادتون را هم در جریان این موضوع قرار دادید و اونها هم موافق هستن و میخواهید نظر ایشون را بدونید و تاکید کتید که نظرشون خیلی مهم هستش تا اگر با شما هم عقیده هستن شما قدم های بعدی را بردارید. البته حتما بیان کنید که هدف شما ازدواج هستش.
در واقع من خودم به شخصه این مدل می پسندم
امیدوارم که موثر واقعه بشه

- - - Updated - - -

[QUOTE=mehrdad91.;416964]من تمام تلاشمو میکنم در حین صمیمیت نسبی که داریم بازهم پیشنهادم را کاملا جدی و رسمی بیان کنم و کاملا با احترام

در مورد خونوادش همینقدر میدونم که پدر بسیار مهربونی داره و اگر خودش راضی باشه پدرش هیچ مخالفتی نمیکنه اما اینم میدونم که مادرش یکم فمنیسته!
البته من کلا با خانوما رفتار خیلی محترمانه ای دارم و اهل خاله زنک بازی نیستم و نشده تا حالا احساس کنم کسی ازم تنفر داره (یه زمانی زبان آلمانی کار میکردم و استادم خانومی بود که گاهی خیلی خشن بود شدیدا مخالف آقایون اما با من هیچ مشکلی نداشت و برعکس خیلی هم باهام رفیق بود(البته ایشون 45سالشون بود) چون هر جور برخورد میکرد من درکش میکردم و باهاش لجبازی و بحث نمیکردم مثه بقیه)

از شما خیلی خیلی ممنونم که با جواب های معقولانتون راهنماییم میکنید واقعا نیاز داشتم که یک نفر به عنوان یه خانوم با این سطح شعور دیدگاهشو به من بگه باز هم متشکرم

اما یه سوال دیگه توی این پیشنهاده کاملا رسمی که حرفش شد جایی برای حرف های احساسی هم هست یا فقط منطق و عقله که کارو پیش میبره ؟ (امیدوارم متوجه منظورم بشید میخوام بگم همون کلمه تعلق خاطر کفایت میکنه بالاخره خانوما خیلی از آقایون احساساتی ترند هر چقدر هم که سرد باشند)
ببخشید که من اینقدر سوال میپرسم و وارد جزئیات میشم اگر کارم یه چیز به من یاد داده باشه اون اینه که بی گدار و بدون اینکه همه ی زوایای کارو بسنجم وارد عمل نشم و همونطورم که شما فرمودید

خواهش میکنم
من اگر نظراتم بهتون کمک کنه اتفاقا خیلی هم خوشحال میشم
من خودم به شخصه دوست ندارم پیشنهاد اولیه ی کسی که 26 سالشه خیلی عاشقانه و مثل پسرهایی 18 ساله باشه انتظار دارم رسمی و به دور از احساسات زیاد باشه در واقع همین که کسی به صورت رسمی از من خواستگاری میکنه و بیان میکنه که قصدش ازدواج هستش برام خیلی با ارزش تر هستش یعنی طرف منو برای زندگی انتخاب کرده در واقع این مدل پیشنهاد همه چیز را بیان میکنه نه اینکه طرف بگه من عاشق شما شدم و بدون شما نمیتونم زندگی کنم و... را نمی پسندم در واقع این مدل را من تو سن 18 سالگی می پسندیدم.
شما به نظر من اینطور بیان کنید که احساس تعلق دارید و علت این تعلق خاطر را هم میتونید بیان کنید و خانوادتون را هم در جریان این موضوع قرار دادید و اونها هم موافق هستن و میخواهید نظر ایشون را بدونید و تاکید کتید که نظرشون خیلی مهم هستش تا اگر با شما هم عقیده هستن شما قدم های بعدی را بردارید. البته حتما بیان کنید که هدف شما ازدواج هستش.
در واقع من خودم به شخصه این مدل می پسندم
امیدوارم که موثر واقعه بشه

با سلام

بعضی از دوستان عزیز جدیدالورد به تالار همدردی لطفاً تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایید و همچنین پستهای مدیر همدردی و کارشناسان تالار را مطالعه فرمایید که در همدردی مشاوره و راهنمایی دادن باید همگرا با مدیریت تالار باشد .... بعضی از راههنماییهای دوستان مغایر با روند کارشناسی تالار هست و سلیقه شخصی است که بدون آفت نیست

و اما جناب مهرداد

ابتدا ورودتان به همدردی را خوش آمد می گویم و سپس خدمت شما عارضم که :

لطفاً از ابراز هرگونه احساسات و تعلق خاطر به خانم مورد نظر خود داری فرمایید و نیز بدانید همین شناخت ابتدایی شما از ایشان به معنای سنخیت مطمئن شما دو نفر با هم نیست لایه های درونی افراد را بخصوص در این سن و سال جز از راه تعامل رسمی زیر نظر خانواده ها و حتی کمک مشاوران ازدواج به خوبی نمیشه شناخت ... لذا اگر ایشون گزینه جدی شما برای ازدواج هست بطور رسمی از ایشان بخواهید که اجازه دهند که از طریق خانواده خدمتشان برسید و بعد با اولین مراجعه به عنوان خواستگار به طور رسمی و همراه خانواده، پروسه شناخت را بطور جدی و بدور از احساسات آغاز کنید .... بیش از این هم نیاز نیست با ایشون هم کلام بشوید و گفتگو .... و اگر حتی ایشون خواستند ابتدا همدیگر را بشناسید ، هم این نکته را یکی از کدهای شناختی در نظر بگیرید و هم اعلام کنید تمایلی به شناخت غیر رسمی ندارید و بهتر می دانید ابتدا از طریق خانواده ها خدمت خانواده و ایشان برسید و سپس باب شناخت زیر نظر خانواده و حتی کمک آنها را آغاز کنید .

راه درست و منطقی این است

امیدوارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

با سلام

بعضی از دوستان عزیز جدیدالورد به تالار همدردی لطفاً تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایید و همچنین پستهای مدیر همدردی و کارشناسان تالار را مطالعه فرمایید که در همدردی مشاوره و راهنمایی دادن باید همگرا با مدیریت تالار باشد .... بعضی از راههنماییهای دوستان مغایر با روند کارشناسی تالار هست و سلیقه شخصی است که بدون آفت نیست

و اما جناب مهرداد

ابتدا ورودتان به همدردی را خوش آمد می گویم و سپس خدمت شما عارضم که :

لطفاً از ابراز هرگونه احساسات و تعلق خاطر به خانم مورد نظر خود داری فرمایید و نیز بدانید همین شناخت ابتدایی شما از ایشان به معنای سنخیت مطمئن شما دو نفر با هم نیست لایه های درونی افراد را بخصوص در این سن و سال جز از راه تعامل رسمی زیر نظر خانواده ها و حتی کمک مشاوران ازدواج به خوبی نمیشه شناخت ... لذا اگر ایشون گزینه جدی شما برای ازدواج هست بطور رسمی از ایشان بخواهید که اجازه دهند که از طریق خانواده خدمتشان برسید و بعد با اولین مراجعه به عنوان خواستگار به طور رسمی و همراه خانواده، پروسه شناخت را بطور جدی و بدور از احساسات آغاز کنید .... بیش از این هم نیاز نیست با ایشون هم کلام بشوید و گفتگو .... و اگر حتی ایشون خواستند ابتدا همدیگر را بشناسید ، هم این نکته را یکی از کدهای شناختی در نظر بگیرید و هم اعلام کنید تمایلی به شناخت غیر رسمی ندارید و بهتر می دانید ابتدا از طریق خانواده ها خدمت خانواده و ایشان برسید و سپس باب شناخت زیر نظر خانواده و حتی کمک آنها را آغاز کنید .

راه درست و منطقی این است

امیدوارم

---

دوست عزیز از نظر شما ممنونم

اما حتما خوب میدونید همه مشاورا و جامعه شناسان عالم هم نمیتونن ادعا بکنن که انسان رو به خوبی میشناسن چون انسان یه موجود خطی و تابع یه برنامه خاص نیست هر انسانی اخلاق و رفتار بخصوص خودشون داره پس به نظر من این کاملا درخواست اشتباهی هستش که اعلام کنید همه باید همگرا با شما نظر بدن اگر من میخواستم یه نظر با این الگو بشنوم با روحانی محلمون مشورت میکردم و وقت کلی آدم محترم دیگه و همچنین خودمو نمیگرفتم که مرتب سایت رو چک بکنم و در تعامل با کسانی که پاسخ میدن باشم پس حتما میخواستم نظرات و نگاهای مختلف هرچند از نظر شما درست یا غلط رو بشنونم و اینو رو هم بگم این اولین بار که میبینم یه سایت مشاوره آزاد ( فروم ) برای صحبت کاربرانش تو این زمینه محدودیت تعیین میکنه به اندازه کافی در این زمینه ها جامعه محدودیت داره ...
ممنون از توجهتون

سلام

فکر می کنم این خواستگاری به نتیجه مثبت نمی رسه. اما پیشنهاد نمی کنم بی خیالش بشین.
لازم هست که این مسیر را برید و تجربه کسب کنید و خودتون واقعیت را لمس کنید.
تجربه ای که برای ازدواج و انتخاب همسر و ... می تونه کمکتون کنه.
پخته تر و عاقل تر می شید.

(آقای فدایی یار) ببخشید که مثال می زنم
موضوع خواستگاری ایشون باعث تغییراتی در نگرش ایشون شده که کاملا در پستهاشون مشهوده.
هیچ اتفاق بد یا نکته منفی ای هم نیست. خواستگاری که جواب منفی بود.

شما هم بهتره رسما از ایشون خواستگاری کنید.

--------------------------------
میانگین دخترها از میانگین پسرهای همسنشون عاقل تر و بالغ ترند. مخصوصا در سنین پایین تر.
پسر 26 ساله با دختری حدود 4-5 سال کوچیکتر از خودش هماهنگه ... چیزی بین 22-23
دختر مورد نظر شما 29 ساله است. یعنی هفت هشت سال بزرگتر از دختری که ممکنه مناسب شما باشه.

البته ممکنه ایشون به اندازه سنش پخته و بالغ نباشه و مثل یک دختر کوچکتر از سنش فکر و رفتار کنه.

مسائل جسمی و جنسی را هم در این اختلاف سن در نظر بگیرید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

سلام

فکر می کنم این خواستگاری به نتیجه مثبت نمی رسه. اما پیشنهاد نمی کنم بی خیالش بشین.
لازم هست که این مسیر را برید و تجربه کسب کنید و خودتون واقعیت را لمس کنید.
تجربه ای که برای ازدواج و انتخاب همسر و ... می تونه کمکتون کنه.
پخته تر و عاقل تر می شید.

(آقای فدایی یار) ببخشید که مثال می زنم
موضوع خواستگاری ایشون باعث تغییراتی در نگرش ایشون شده که کاملا در پستهاشون مشهوده.
هیچ اتفاق بد یا نکته منفی ای هم نیست. خواستگاری که جواب منفی بود.

شما هم بهتره رسما از ایشون خواستگاری کنید.

--------------------------------
میانگین دخترها از میانگین پسرهای همسنشون عاقل تر و بالغ ترند. مخصوصا در سنین پایین تر.
پسر 26 ساله با دختری حدود 4-5 سال کوچیکتر از خودش هماهنگه ... چیزی بین 22-23
دختر مورد نظر شما 29 ساله است. یعنی هفت هشت سال بزرگتر از دختری که ممکنه مناسب شما باشه.

البته ممکنه ایشون به اندازه سنش پخته و بالغ نباشه و مثل یک دختر کوچکتر از سنش فکر و رفتار کنه.

مسائل جسمی و جنسی را هم در این اختلاف سن در نظر بگیرید.

---

ضمن تشکر از مشارکتتون

میشه خواهش کنم با دلیل صحبت کنید ینی چی به نتیجه نمیرسه؟

"میانگین دخترها از میانگین پسرهای همسنشون عاقل تر و بالغ ترند."

شماهم که دارید کلی نظر میدید والا این چیزی که شما میفرمایید رو من حداقل تو خانومای دهه ی 70 به بعد بصورت کلی اصلا قبول ندارم چون پسرها هنوز خیلیاشون شبیه قدیم در جریان زندگی و کار و اینطور چیزا قرار میگیرند و جدی بودن زندگی رو درک میکنن اما خانوما خییییلی کم شرایطشون شبیه گذشتس و طوری در نازو نعمت رشد میکنن که زندگی براشون هنوز یه چیز رویاییه ( این حرفا یه نگاه کلی هستش و قابل تعمیم به همه نیست )
حتما قسمت اولیه سوالم رو هم خوندید حالا نمیدونم چقدر قبول دارید که سن شناسنامه ای فقط یه ملاک قانونیه و سن واقعی افراد میتونه بیشتر یا کمتر از اون باشه

شما از کجا میدونید شاید ایشون اندازه سنشون بالغ باشن اما من بیشتر از سنم باشم.

مسائل جسمی و جنسی اصلا برای من مهم نیست من ترجیح میدم کنار کسی باشم که باهاش آرامش داشته باشم و بتونم بعنوان یه همراه نه یکی که همش دقدقه بچه بازیاشو دارم روش حساب کنم در مورد انسان اولین چیزی که فاسد میشه قیافس حالا 5 ... 6 سال اینور اونور زیاد فرقی نداره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سلام بر عشق

خب خوبه که با خانواده در میان گذاشتید
می تونید وقتی که دارید به دختر خانوم پیشنهاد میدید بگید که خانواده ی شما در جریان هستن
من منظورم این بود که بپرسید که مثلا یکی از دوستاتون میخوان با کسی که از خودش بزرگتره ازدواج کنه و از شما کمک گرفته و اینطوری سر حرف را باز کنید (البته همون حرف شما شاید پیشنهادتون با ترس باشه)
یک مثال میزنم یک بنده خدایی از طریق واسطه از دوست من خواستگاری کرده بود دوست من هم داشت این گزینه را بررسی میکرد که طرف میره به واسطه میگه فکر کنم این خانوم از من خوشش نمیاد و حرفش را پس میگیره و واسطه هم قضیه را به دوست من میگه. این بنده خدا باز بعد از مدتی خودش به صورت مستقیم از دوست من خواستگاری میکنه ولی دوست من به خاطر اینکه ایشون به این صورت اومده بودن جلو بهشون جواب رد میدن یعنی اینکه یه بار حرفشون را پس گرفتن و روی حرفشون واینستادن چون ممکن بود دوست من دفعه ی اول بهشون جواب مثبت بدن.
منظورم اینه که برای دخترا خیلی مهمه که شما چطوری پیشنهاد بدید.
پس شما هم سعی کنید به صورت رسمی بهشون پیشنهاد بدید تا جواب همه ی سوالاتتون را بگیرید
در مورد خانوادشون هم فکر نکنم خانوادشون سرسختی خاصی داشته باشن دیگه اینکه پسر از دختر کوچکتر باشه هم جا افتاده

---

سلام
امیداوارم هنوزم اینجا سر بزنید
بازم به کمکتون نیاز دارم
امروز بالاخره بهش گفتم ینی غیر قابل تصور چه کار سختی بود قلبم تو دهنم میزد
اون فقط تو چشام نگاه کرد و با سر حرفامو تایید میکرد و در آخر هم هیچی نگفت ( خودم در حین درخواستم بهش گفتم الان هیچ جوابی نمیخوام هر چقدر زمان میخوای داری واسه فکر کردن و اینکه هرچیزیم که راجع به خودم و خونوادم نمیدونه میتونه بپرسه و با صداقت کامل جوابشو میدم) و جالب اینکه اصلا رفتارش عوض نشد و دقیقا با همون صمیمیت و گفتار گذشته رفتار کرد چون تا 2 ساعت بعد درخواستم هنوز پیشش بودم
حالا بیشتر به کمک شما نیاز دارم ! چی فکر میکنید نظرش چی خواهد بود؟ از ته دل به نظرات دلگرم کننده شما نیاز دارم.
این چند شب اخیر دیگه نمیتونستم بخوابم واقعا تمام فکرم اشباع شده بود از فکرش اگر امروز نمیگفتم امشب دیوونه میشدم.

سلام آقا مهرداد
کار خوبی کردین گفتین...باید این کارو میکردین که دلتون آروم شه
ایشالا هر چی خیره براتون اتفاق میفته.. ما رو هم در جریان بذارین :18::18:

خودت را در بلاتکلیفی نمی ذاشتی
شاید تا یه ماه هم جواب نده. بهتر بود بهش می گفتین الان لازم نیست جواب بدین تا آخر هفته یا ... نظرتون را بهم بگین.
یا دوشنبه مجدد مزاحمتون می شم که نظرتون را بپرسم.

بعید می دونم ایشون بیاد جواب بده.
باز شما باید برید برای جواب گرفتن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

خودت را در بلاتکلیفی نمی ذاشتی
شاید تا یه ماه هم جواب نده. بهتر بود بهش می گفتین الان لازم نیست جواب بدین تا آخر هفته یا ... نظرتون را بهم بگین.
یا دوشنبه مجدد مزاحمتون می شم که نظرتون را بپرسم.

بعید می دونم ایشون بیاد جواب بده.
باز شما باید برید برای جواب گرفتن

---

متشکرم از راهنماییتون
اما اینو میدونم که اون نمیاد نظرشو بگه و خودم باید مجدد برم نتیجه رو جوبا بشم
بلاتکلیفی من مهم نیست نمیخواستم تحت فشار و محدودیت زمانی تصمیم بگیره اگر 1 سالم طول بکشه مهم نیست
صبر کردن رو خوب بلدم 8 ماه طول کشید تا گفتم بهش حالا هرچقدر لازم باشه منتظر میمونم تا قبول کنه ان شالله

راستی فکر میکنم شما هم تو مسائل مشابه مثه من بهتون خیلی سخت میگذره چون از من بدبین تر هستید ( البته جسارت نمیکنم فقط از دو موردی که اعلام نظر کرده بودید اینطور به نظر میرسه)

برعکس "سلام برعشق" که قوت قلبش خیلی تاثیر داشت تو گفتن این موضوع و از صمیم قلب از لطفی که به من کرد تشکر میکنم