تمایل به رابطه .. با یک اقا

سلام.همین اول بگم که از حرفای خودم خجالت میکشم ولی چاره ای نیست
مدتی میشه که گرفتار این مشکل شدم .درشرکتی که کار میکنم بعضی ازما کارمندها با شرکت های دیگه رفت اومد داریم. در یکی از این رفت و امد ها یکی از مدیران یکی از شرکت ها خیلی باهام مهربونی میکرد و خودشو علاقه مند نشون میداد چون از اینجور رفتار زیاد میدیم زیادی توجهی نمیکردم تا زمانیکه رابطه ما بیشتر شد و اخلاق این اقا خیلی خوب ومهربون بود و منو به شدت جذب میکرد . چندباری از رفت و امد ما بیشتر نمیگذشت که این اقا متوجه جذب شدن من شد و ازدرخواست رابطه .. داشت که فکر میکردم شوخی میکنه ولی وقتی دیدم جدیه کاملا خود رو ازش دور کردم وهیچموقع کارای اون شرکت رو خودم انجام ندادم
ولی مشکلی که بهش گرفتار شدم اینه که از وقت یدیگه نمیرم خیلی دلم میخواد باهاش باشم و بیشتر هم به همون رابطه خاص فکرمیکنم ودلم میخواد باهاش داشته باشم از شرفی اصلا نمیتونم همچین کاری بکنم.ولی نمیدونم چطوری از گرفتار شدن به این حالت دربیام چون واقعا اون اقا خیلی مهربون بود .حالا چه کار باید بکنم؟

سلام..
تله هست خانم عزیز.. تله شیطانی.. وسوسه رفتن سمت اون اقارو به مرور از ذهنتون خارج کنید.. مهربونیش تا وقتی که باهاتون رابطه شو تموم کرد..بعدش مهربونی در کار نخواهد بود..

بعدشم گناه کبیره هستش..

سلام
چند سالتونه؟ میزان تحصیلاتتون چیه؟ مجرد هستید یا متاهل؟
اون آقا چند سالشه؟
من خودم یه پسر هستم و دقیقا میدونم وقتی یه پسر به یه دختر محبت میکنه و بهش پیشنهاد رابطه جنسی میده فقط و فقط قصدش سوءاستفاده کردن از اون خانم هست و ذره ای برای اون خانم ارزش قائل نیست
بهتره هرچه زودتر از این ادم دوری کنید و اگه باز هم اومد سمت شما خیلی قاطع جوابشو بدید، ارزش شما خیلی بیشتر از اینه که مثل یه تیکه گوش فقط نگاهتون کنن

سلام خانوم


ممنون که تشریف آوردین و موردتون رو اینجا مطرح کردین.

اصلا هم کار بدی نکردین.

چند سالتونه؟

به ازدواج هم فکر میکنید؟

خواستگار داشتین؟

اون مرد اگر مهربون بود و خوبی شما رو میخواست قطعا چنین جسارتی نمیکرد.

به شما تبریک میگم که کار صحیح رو انجام دادین که به اون شرکت نرفتین. و از همه مهمتر شجاعانه قبل از هر اقدامی نسبت به عواقب اش دارید تحقیق میکنید.

خانوم میدونید چیه؟ وقتی شما برای یک عمل جراحی به اتاق عمل میروید، در زمانی که داروی بیهوشی استفاده میکنند، اگر شما بدنتون نسبت به آنتی بیوتیک ها و مواد ...... آشنا نباشه، سریع واکنش نشون میده و بیهوش میشید.

الان شما هم به همون نسبت افکارتون پاک هست و با محبتی که از سمت جنس مخالف دیدین، افکارتون داره واکنش نشون میده و تا اینجا طبیعی هست.

ولی قسمت مهم موضوع اینه که این واکنش ها رو در اختیار عقل و منطق تون قرار دهید تا به بیراهه نروید.

دختر پاکی هستین، حتی لازم شد از اون شرکتی هم که کار میکنید، استعفا بدهید، انجام بدین.
همسر واقعی شما قدر شما رو خواهد دونست.

پ . ن: از این به بعد نگذارید اطرافیان مرد شما بیشتر از یک حد و حدودی با شما ارتباط بگیرند.

پ. ن 2: چند تا مقاله هست که نوشته پسر ها چه طور مخ دختران رو میزنند. اگر مطالعه کنید متوجه خواهید شد که اون آقا قصد خیر نداشته.

پ. ن 3: رسما به نمایندگی از جامعه مردان از شما بانوان گرامی که با چنین پیشنهاد هایی رو برو میشوید عذرخواهی میکنم

متولد 68 هستم.هیچوقت نفهمیدم این اقا باهمه اینقدر مهربونه یا بامن اینطوره.یاواقعا اخلاقشه این مهربونی و یا فیلمشه. من که مدتی میشه دیگه اونجا نرفتم .قبلا زیاد با ارباب رجوع ومرها برخورد داشتم و رفت وامدم زیاد بود ولی این اقا خیلی فرق میکرد و خیلی جذبم کرد چون شاید کلا تمام ویژگی های یک مرد جذاب رو داره و یا بلده
اون اقا که نمیتونه بیاد شرکت ما بیاد قسمت من چون مدیره و تابلو میشه پس نمیاد
منتها من نمیتونم از شر این حس و این تمایل خارج بشم.البته تاحالا از این روابط باکسی نداشتم
یعنی اگه مردی به زنی مهربونی کنه دید بدی بهش داره؟

سلام.

همین که موضوع رو اینجا بیان کردی نشان از نفس سالم و وجدان بیدارت داره واین جای تحسین داره.

مهربان بودن او حتی اگه صادقانه باشه به هیچ وجه رابطه با او رو مشروع یا معقول نمیکنه.برای شکستن تابوی حیا توجیهات ممکنه بسیار فریب دهنده وموجه باشن مثل مهربانی ،عشق ،نوعدوستی یا هرچیز دیگه

حتی سعی کن از ارتباطات کاری هم باهاش پرهیز کنی .

مهمتر از همه اینکه وقت خودت رو با دوستان مورد اعتمادت پرکن.

مطمئنا ارزش تو خیلی بیشتر از اینه که بخوایی با چنین ارتباطاتی آلودش کنی.چون خودش سراغاز یه مشکلات و سواستفاده های بیشتری میشه که خلاصی ازش بسیار دشوار خواهد بود.

برای جلوگیری از وسوسه شدن ،سعی کن جلو افکار در اون مورد رو با هربهانه وتوجیهی قاطعانه بگیری.تا کم کم از این حالت خارج بشی


اگه رو خواسته ش مصر بود میتونی موضوع رو با حراست شرکت خودت یا اون شرکت بگی

یه نگاهی هم به این تایپیک بنداز تا یقینت بیشتر بشه

http://www.hamdardi.net/thread-17296.html

خیلی ممنون از همه
قسمت عجیب و دردناکش اینه که گمون میکنه اگه من با اون نیستم با یکنفر دیگه هستم.مثلا از جوابی که به حرفش دادم و واکنشش اینطور نشون میداد نه اینکه متوجه بشه من از اینکار و خواسته بدم اومده فکر کرده نمیخوام با اون داشته باشم .من هم دیدم مثل وقتی میمونه که هرچ بیشتر راست میگی بقیه گمون میکنن دروغگویی قصد تعریف خودم براش نداشتم چون گویا بینش این اقا اینطوری بود
یا مثلا اگه با یک همکار دیگه سلام و احوالپرسی میداشتیم دقیقا جوری واکنش میداد گویا انگار من با اون رابطه خاصی دارم

خواهشا اقایونی که میاید اینجا و راهنمایی های خوب میزارید وقتی دستتون به دهنتون رسید و پول و موقعیت براتون تکراری شد سعی کنید مثل امروزتون باشید
اتفاقا چندتایی نوشته های اینترنت رو الان میخوندم تاسف دات نوشته به هیچ حرف این دخترا توجه نکنید حالا اگه با 50 نفر خونه نرفتن با 4 5 نفر رفتن .چرا این چرندیات رو مینویسن خوب اینام همینارومیخونن

سلام...واقعا نمیدونم چی بگم....فقط اینو واسه خودت ..توی خلوت خودت...تجزیه و تحلیل کن......تو از برقراری رابطه جنسی با اون اقا...واقعا چه سودی میبری؟؟؟ چی رو به دست میاری؟ غیر از اینکه تنها نشانه عفت و پاکی خودت رو.....باکره گی خودت رو از دست میدی......خوبه خودت هم داری میگی...خوب عزیزم اگه بعدا با این اقا با مشکل بر بخوری...کی باورش میشه که اون اقا مقصر بوده؟؟؟ خودت میگی که چون پست مدیریت دارند..هیچ وقت به قسمتی که شما کار میکنید نمیان......پس بعدا هم زبون ایشون درازه که اره..اونی که پا پیش گذاشته ..خانم بوده...اون بوده که دایم به محل کار من میومده....پس راضی به انجام رابطه بوده.....اخه عزیزم.....شما چرا واسه رفع این نیازتون..از راه خودش وارد نمیشین...چرا ازدواج نمیکنین؟؟؟ اومدی اینجا و سوال میکنی..هر مردی مهربونی کرد....یعنی دید بدی به دختر داره؟؟؟ اخه من چی بهت بگم......میدونی؟؟؟؟ نه خداوکیلی میدونی شان و خانمی تو رو با اون پیشنهاد مزخرفش..چطور پایین اورده؟؟؟؟ ببخشیدا...ولی من فکر میکنم مقصر خود ما خانما هستیم......یه سوال دارم ازت؟؟؟ فکر کن پیشنهادش رو پذیرفتی........رابطه برقرار کردی...نیاز خودتم رفع شد....بعدش چی؟؟؟؟؟ بعدش دیگه این نیاز به سراغت نمیاد؟؟؟ بعدش اون اقا ...شما رو ابزاری قرار نمیده واسه رفع نیاز حیوانی همیشگی خودش....؟؟نفعش رو که خوب ازت برد...مثل یه تیکه آشغال میندازتت بیرون... ببخشید که تند حرف میزنم..اما مگه گفته بیا واست شکلات بخرم..که شما موندی چکار کنی؟؟؟؟؟بعدشم...اگه اون اقا مجرده که چرا نمیاد خواستگاریت؟؟؟ اگه متاهل هستند که دیگه بدتر....وقتی به زن و بچه خودش خیانت میکنه....دیگه دلش واسه شما میسوزه؟؟؟ شما چی؟؟؟ دلتون میاد به همجنس خودتون..خانم ایشون خیانت کنین؟؟؟ چرا ازدواج نیمکنی؟

مهرورزی غرضمند!!
خوبه که سرکار میری اگه مشکلت فقط در رابطه با این اقاست فقط باید ذهنتو ازش منحرف کنی با همکارات و دوستات و خانوادت بشیتر وقت بگذرون.

تنها چاره اینه که به هیچ وجه بهش فکر نکنی و اون رو تو ی ذهنت نداشته باشی
بهش فکر نکن نه به خوبیش نه به بدی هاش دنبال چرا و اما هم نگرد
چیزی بوده و گذشته
این ادمها کیس زیاد دارن راحت هم عوضت میکنن
فقط بهش فکر نکن به ما گفتن اگه کسی کسیو بخواد توی نگاه اول فکر بد براش نمیکنه چون جوری که بخواد کار اخر رو اول انجام بده

به نظر من که یه حس طبیعیه منم هم سن توام شغل نسبتا خوبیم دارم با اقایونم خیلی سرو کار دارم میفهمم چی میگی
یه سفر روبراه کن باحال یه مدت نباش شاید بهتر شد. این که خوب کار بدیه همه میدونن ولی یه حسی هس که هی ادمو هل میده جلو.
انگار نمیخای طرفو ناراحت کنی یا همچین چیزی
یه سایت بود به اسم گیس گلابتون من خوندم نوشته بود چرا یه دختر خانم با شرایط عالی میره جذب یه مرد عیاش میشه(ببخشید اخه مردایی که از این پیشنهادا میدن اسمشون همینه) گفته بود هوس فقط همین
هوس
همه ما گرفتار هوس میشیم. فک کن ببین چطوری از بین ببریش خوبه

سلام دوست عزیز

اون آقا متاهل هستن یا مجرد؟

خواهشا اقایونی که میاید اینجا و راهنمایی های خوب میزارید وقتی دستتون به دهنتون رسید و پول و موقعیت براتون تکراری شد سعی کنید مثل امروزتون باشید

:undecided::undecided::sad:

سلام. یه چندتا جواب بدم اول
چرا کاربر جوادیان ناراحت شده؟ من منضوری تداشتم .گفتم توروخدا خوب بمونید. این اقایی که هرکسی اسمی واسش میزاره مثل شماها بوده کلی تلاش کرده تا به اینجا رسیده از مادر که متولد شده که مدیر نبوده ولی حالا براش تکراری شده بعد از چندبار دیدن یک دختر بهش پیشنهاد فلان میده

خیلی ممنونم هاز همه.از حرف هیچکسی ناراحت نشدم چون از اول با خجالت اومدم اینجا. البته من گفتم من خیلی جذب این اقا شدم وبهش میل پیدا کردم نگفتم نیاز دارم.فکر میکنم میل با نیاز فرق بکنه.
خواستم راهی پیش پام بگذارید که از مهر این ادم پیش خودم خلاص بشم که اومدن و حرفای خوبی زدن. خیلی خجالت کشیدم وقتی یکنفر گفت بابا اینا کارای اولیه مخ زدن هست گفتم چقدر احمقم من.

الان که میلم هم خیلی بهش کمه چون بهش فکر نمیکنم.هیچ نیازی هم به رابطه داشتن با هیچکسی از جمله این اقا ندارم
, iوهیچ علاقه ای به رابطه داشتن با مرد متاهل ندارم و حالم هم بهم میخوره از همچین چیزی.مگه من مریضم

سلام به همه دوستان همدردی:72:
و شما مهری خانم عزیز
دیروز ک تاپیکتون رو دیدم خیلی متاسف شدم.بیشتر به خاطر عکس العمل شما تا رفتار اون ادم....ادم ک نبود جانوری بود در قالب ادم.
اینکه برای فراموش کردنش راه کار خواستید از ی روانشناسی شنیدم وقتی تصویر چیزی به ذهنتان می اید و شما میخواهید انرا از بین ببرید یا فراموش کنید به این صورت عمل کنید ک اول چشمهایتان را ببندبد بعد ان تصویر را در ذهنتان خط خطی کنید بعد کوچکش کنید کم کم انقدر کوچک کنید تا محو شود.
چند بار ک این عمل را تکرار کنید فراموش تان میشود.
البته در کنار بضی باید ها و نباید های دیگر.
بیشتر حواستان باشد
موفق باشید

چون گفتید ناراحت نمیشوید میخواهم جسارت کنم و سوالی بپرسم
وقتی ان اقا (بلانسبت اقایون)خواسته اش را مطرح کرد داشتید فکر میکردید ک شوخی میکند یا جدی میگوید؟؟؟!!!!! چون گفتید:که فکر میکردم شوخی میکنه ولی وقتی دیدم جدیه

درضمن خواهشا صفت مهربان را برای هر کسی به کار نبرید

خانم مهری تایپیکتون رو طوری مدیریت کنید که از موضوع اصلی دور نشه وبه حاشیه کشیده نشود.


روابط با نامحرم دارای چارچوبها و اصولی هست که اگه دنبال حفظ حریم و عفت خود هستید این چارچوبها رو باید رعایت کنید.هیـچ دلیلی برای صمیمیت بیشتر وجود نداره.مخصوصا که حالا این شخص امتحان خودش رو هم پس داده.


به حرفها یا مهربانی ورفتارهای اغوا کننده او فکر نکنید شما از همین حالا اجازه ندیدهیچ استثنایی قائل نشو این اول به آرامش خودت کمک میکند.

یعنی دختراهای مملکت من اینقدر ساده هستن؟من خودم متولد 70هستم و مثل شما شاغلم و هر روز تو این جامعه هستم اینهمه اطلاعات پیشرفت کرده اینهمه رسانه... باز چطور شما در مورد مثلا مهربانی یه آدم کثیف حتی فکر میکنی؟
در اینکه باید فراموشش کنی شکی نیست این آقا اصلا در حدی نیست که بخوای براش وقت بذاری.منم تو شرکتی که کار میکنم همه اقا هستن اما با همه خیلی سرد برخورد میکنم دلیلی نداره بخاطر ترس از اخراج شدن به لبخند همه جواب بدم برعکس وقتی تو این شرایط و روزگار کار میکنی باید خیلی در برابر همچین گرگایی هشیار باشی.اینارو برا بعده هاتون میگم.این آقا با پیشنهادی که به شما داده بزرگترین بی احترامی رو کرده من بودم نه یه کلام باهاش حرف میزدم نه دیگه تو صورتش نگاه میکردم با خودم میگفتم منو چی فرض کرده که همچین جسارتی کرده.کلا فراموشش کن دوست من ازینجور ادما زیادن میخوای هر روز به مهربونیشون فکر کنی و جذبشون شی؟داری خودتو گول میزنی؟این دوستی خاله خرسه هست فقط باید جذب مهربونی پدر و همسر آینده ت شی همینو بس

سلام اقای امین اگه میشه پست شماره 15 من رو پاک کنید .
من دیگه به اون شرکت نرفتم دوستای عزیز.اون شرکت خودم نیست.کارای اون شرکت رو یکی دیگه از همکارانم الان انجام میده.خیلی ممنونم از دلسوزی همتون.برام ارزشمنده .منظور من فقط خشک برخورد نکردن بود نه هیچگونه صمیممیت خاص. دیگه هم اینکار رو درمورد هیچ مدیر یا کارمنددیگه انجام نمیدم.بازم ممنون از مهربونی و حرفای خوب شما
خانم هلیاجون پینهاد شمار و هم درمورد نوع برخورد با اینجور افراد میشنوم.بفرمایید

سلام به همه دوستان همدردی:72:
از جمله شما مهری خانم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrii68

هلیاجون باید چه عکس العملی نشون میدادم تا شما متاسف نشید؟
حالا اون تاسف بماند ....از خوندن پست 7اینجوری شدم دقیقا:102::304:

نمیتونستم به یه ادم بالاتر از خودم که باهاش مراوده دارم بی احترامی کنم و یا فجش بدم
افرین کار درستی کردین....فحش دادن ک در شان شما نیست و یا مثلا زیر گوشش خوابوندن هم در شان اون نبود!!!!!!
کسی رو میتونی بیدار کنی ک خوابیده باشه نه کسی رو ک خودشو زده به خواب!

سعی کردم با ادب و با ارومی ازش بگذرم.
خب...همین باادبو اروم ک از کنارش گذشتی اشتباه کردی...
ببخشید ک رک گفتم. وقتی میای تاپیک میزنی خب یعنی اماده ای ک هر انتقاد و راهنمایی بشنوی .شایدم اون نظر و راهنمایی غلط باشه در نهایت این شمایید ک درستی و نادرستی نظرات رو معلوم ونتیجه گیری میکنید. باز داشتن از کار غلط خودش منجر میشه به راه درستو رفتن.
اون جانور ک خودش نجیب و باشرافت نیست ک کار شما رو درست معنا کنه و به پای نجابت بذاره ....و البته سادگی.
برای همین جرئت کرده ی بار دیگه ازت بخواد

---

خب دختر خوب فک میکنی وقتی احترام گذاشتی و هیچی نگفتی(نمیدونم حالا لبخند هم داشتی اون لحظه یا نه؟) اون جانور با خودش چی فک میکنه؟؟
یا اینکه میگی: فهمیدم ک جدیه دیگه ازش دوری کردمو...دیگه سعی کردم اونجا نرم!!!!!!
فک نمیکنی بیشتر میاد دنبالت تا به خواستش برسه؟؟؟اون نادون الان داره فک میکنه ک ناز میکنی!!!!پس باید بیشتر خرجت کنه!!!!

چون گفتی درجه شغلیش از شما بالاتره احتمال اینکه همه تقصیر ها گردنت بیفته و ی تهمت هم بهت بزنن بیشتر بوده،
کار خوبی کردی ک اون لحظه نذاشتی کسی بویی ببره و نمیدونم بعدا هم به کسی گفتی یا نه؟
در هر حال چون اگه اون جانور میدید ک ابروش در خطره چه تهمتها ک بهت نمیزد . بقیه هم ک معلوم نبود چه قضاوتی بکنن. حالا باید میومدی بی گناهیتو اثبات میکردی...

حالا در مورد برخورد با خود اون جانور:
نباید اروم میموندی باید تمام نفرت و انزجارتو از این جانور تو صورتت تو صدات چشمات نشون میدادی. ک حساب کار بیاد دستش . بفهمه ک اشتباه گرفته. ازش چندشت میشه در موردت غلط فک میکرده تا دیگه جرئت نکنه....

ی سری چیزها به عقاید و دین و مذهب ادمها مربوطه و خب هر کی نظری داره و قابل احترامه.
اما ی سری چیزها هم به انسانیت مربوطه جدا از اینکه پیرو چه فرقه و ایین و مذهبی هستی.
پشت کار این جانور ی مخالفت و انزجار بین المللی هست

عنوان تاپیک میگه ک میل به اون جانور داری همین ک پی ببری به زشتی این کار و اون جانور ،میلت هم از بین میره

ببینم فقط با نرفتنت بهش جواب نه دادی؟؟؟؟؟درست متوجه شدم؟؟؟؟
خب دختر خوب همون لحظه میگفتی محکم نه. قاطعانه.
نخیر جانور در موردم اشتباه فک کردی. پاتو از حدت فراتر گذاشتی. بهش میگفتی شرافت و انسانیتتو با هیچی معامله نمیکنی. متاسفی ک تو اتاقی نفس میکشی ک اون با نفسهاش الوده کرده و...


مهری خانوم
لطفا حرفهامو به حساب دلسوزی بذار اینجا هیچ کس هیچ کس رو نمیبینه و البته نمیشناسه
اگه هنوزم فک میکنی اشتباه تاسف خوردم و حق داشتی و همه حرفهام بی حسابه و مهمتر اینکه من بد قضاوت کردم
همین جا جلوی جمع ازت معذرت میخوام.!!!

سلام .اومدم جوابتون رو بدم . ببینید قطعا لبخند بهش نزدم ولی همونطور که قبلا گفتم هیچگونه توضیحی نمیشد به این ادم داد چون نه جاش بود و نه درست بود و همونطور که گفتم فکر میکرد اگه با اون نیستم حتما با یک یدیگه رابطه دارم. ینی اصلا تتوخیالشم نبود من از این چیزا نمدونم و اهلش نیستم

بله شاید من توی بعضی رفتارها مشکل دارم مثلا نمیدونم چطوری به کسی بفهمونم خیلی بیشعوره یا چشم غره رفتن یا مثلشو بلد نیستم

درضمن هلیاجو اینقدر جلو نرید حالا که اتفاقی نیفتاده.اینقدر نگران کردن نداره. گذشته از اون مردم همیشه پشت سرهم حرف میزنن توی اداره هام همیشه بخصوص خانما پشت سربقیه حرف میزنن بخصوص پشت سر دخترای مجرد.اونم درسته بله اون ادم حتما بلده بعدا همه چیو بدندازه گردن دختر.دختر م که تو جامعه ما طرفش ضعیفه .من تاجایی که دیدم خودما ا به هم دیگه به چشم بد نگاه میکنیم چهه برسه به وقتیکه موقعیت قضاوت کردن و اینا بشه که همه عقده هامونو سر دختره خالی میکنیم.

سلام عزیزم منم بعد اینکه همسرم اومد محل کارم منو کتک زد همکارای اقامون هی اول بهم نزدیک میشدن و بعد تز چند ماه که مطمئن شدن قصدم جداییه پیشنهاد ه سفر و ازدواج و ... میدادن من جوابم منفی بود ولی بدلیل شغلم زیاد ازم سوال میپرسیدن حتی سواللی نامربوط من به خواست خودم مجبور شدم محیط کارم رو عوض کنم که اینجا هم شرایط همینجوره در واقع من انگار فقط صورت مسئله رو پاک کرده بودم
متاسفانه یا خوشبختانه باشرایط جامعمون یجورایی بعضی اقایون و حتی بعصی خانوما خیلی راحت این پیشنهاد رو میدن یعنی همون اول میرن سر اصل مطلب تااینکه دوسه ماه کافی شاپ بازی و پیامک بازی کنن اشکال هم نداره خوبه که شما قبل اینکه باایشون وارد رابطه عاطفی بشید متوجه نیتشون شدید اون فکرا هم که در ذهنتون هست رو بایاد خدا دور کنید و این یه برگ برندست شما جلوی نفس خودتون رو گرفتید پس منتظر یه جواب خوب از خدا باشید
موفق باشی دوست من

سلام عزیزم.خداروشکر که دختر عاقلی هستی و گول این ادم عوضی رو نخوردی
عزیزم سعی کن از این به بعد با همکارای اقا زیاد صمیمی نشی
بزار اون هر جی دلش میخواد در موردت فکر کنه.جرا باید برات مهم باشه که اون
فکر میکنه با کس دیگه ای هستی حتی اگه با کسی هم باشی شما مجردی ولی
اون با وجود متاهل بودن به شما پیشنهاد داده
اون فقط با این حرفا میخواد شمارو تحریک کنه.


همین دیشب گوشی شوهرم زنگ خورد تازه یه ویزیتور خانم که هم سن شماست گرفته
منم گوشی و گذاشتم رو ایفون دیدم دختره خیلی صمیمی برخورد کرد
خیلی راحت حرف میزد و البته با عشوه.منم با شوهرم دعوام شد.
همون لحظه خیلی حالم بد شد .واقعا نمیفهمم جرا باید خانومای شاغل با همکارای اقا انقد صمیمی برخورد کن

شما هم مراقب باش خیلی زیاد که گول همجین ادمایی رو نخوری .موفق باشی عزیزم

م

سلام . اول یگم که من دیگه تمایلی به اون چیزی که قبلا گفتم ندارم. چون همونطور که توی تاپیک جدیدم گفتم بالاخره فهمیدم چی به چیه و قطعا نسبت به این ادم دیگه این تمایل رو ندارم. البته اسم بدی برای تاپیکم گذاشتم بیشتر منظورم جذب غلط شدن نسبت به یک ادم بود تا اون کار.


گندم جون من نمیدونم اون خانم چطوری صحبت کرده و ایا شما حساس بودی یا نه.فقط میدونم که دخترا خیلی بد و عقده ای شدن و اگه شوهرتو دوست داری مواظبش باش اما خب حساسیتی که بخواد اذیتت بکنه هم نداتشه باش. من خودم به صورت معیار و اونطوری که از بچگی حرف میزدم صحبت میکنم. اینو هم بدون فقط عشوه طرف مهم نیست .مهم اینه که طرف مقابل بخواد چی برداشت بکنه بخدا من گاهی یک خرید ساده از مراکز تاحدی فرهنگی میرم مردا دست از سر ادم بر نمیدارن حالا لزوما به رفتار و لحن ما هم بستگی نداره . به دورن خودوشن بستگی داره

راستی من اصلا نمیدونم اون اقا مجرد بود یا متاهل. نمیشد توی شرکت غریبه پرسید. من هیچ جا نگفتم ایشون متاهل بود.

drfam من حالا نمیدونم چیه یکی بعد از دو بار دیدن همچین حرفی به من میزنه بعد چطوریه که انی ادما با یکی دیگه فقط خرید و کافی و شاپ و رستوران میرن. من نه اینکه بخوام رستوران و کافی شاپ برم ها نه. ولی چطوری بعضیا فقط با اینا دوست عادی و دوست کافی و خریدن؟ و یعنی همین دیدنشون براشون بسه> اونوقت من ارزشم به اونجور چیزی بوده یا هست؟

واقعا اینا که به صورت تابلو با همچین ادمهایی دوست میشن و همه هم میبینیم توی اداره و بیرون. چطوریه که ابا ما اینطورین و با اونها فقط بودتنشون کافیه؟
یکی از دوستام میگفت اینا طوری نشون نمی%�o8�Fن که میخوان طرفشون رو اجبار به ازدواج بکنن باهاش دوست میشن خرید و رستورانشون رو هم میرن اما این وسط تمام ترفندا و کارهایی که برای خر کردن طرف لازمه رو میریزن که طرف فکر کنه فرشته اند و به پاای دختره بیفتن تاباهاش ازدواج کنن. من حرفشو قبول دار کم مورد ندیدم که اینطوری مردا رو خام بکنن اول نشون نمیدن که نیتشون چیه ولی توی عمل خوب بلدن چیکار کنن .اینها این اموزشای لازم رو کجا میبینن؟

عزیزم من خودم زن هستم و میفهمم جی میگی
منم بیرون میرم مردای زیادی هستن که یا نگاه میکنن یا تیکه میندازن یا هر جی
وقتی من خیلی رسمی با یه اقا صحبت کنم و اصلا بهش نخندم حالا هر کی میخواد باشه
مخصوصا تو محیط کار که افکر میکنم یه صمیمیت بیخودی هست کسی به خودش اجازه نمیده که فکر بیخود کنه
من هم مثل همه ی خانوما حساسم ولی نه اونطور که بخوام بیخودی گیر بدم
مثلا تو همین شرکت شوهرم یه خانوم منشی هست که خیلی با شخصیته

ولی این خانوم طرز صحبت کردنش خیلی لوس بود .به هر حال خداروشکر که شما مشکلتون حل شده.

معلومه که گندم جان شما که ازدواج کردی خیلی چزا رو بهتر میفهمی .کلا من اشتایی چندانی با اخلاق مردا ندارم و دنیاشون رو نمیشناسم. اما از این دختر ا و پسرها زیادن ما باید مواظب رابطه و زندگی خودمون باشیم. مثل من هم ظاهرا برای دخترا زیاد پیش میاد ولی اینجا نمیان بنویسن منم چون دفعه اولی بود که همچین مدلیش رو دیده بودم اومدم اینجا گفتم

پنجشنبه جمعه ست بریم کمی استراحت و به زندگیمون برسیم . من تازه از موضوع این ادم خارج شدم کلی احساس چندش نسبت به اون و حتی خودم پیدا کردم که چرا این نگاه رو به من داشت ولی دیگه تموم شده نمیخوام زنده ش کنم
اخر هفته خوبی داشته باشی

عزیزم درسته ولی باید مواظب بود جامعه بدی شده بخصوص شهرای بزرگ منم قبل اینکه با همسرم آشنا شم باهرکی میرفتم بیرون میدید اهلش نیستم دیگه بهم پیامم نمیدادن همسرم برام جذاب اومد که اهل هیچی نبود ولی خب اونم یسری مشکلات دیگه داشت کلا انتخاب سخت شده دیگه زیاد سنتی پا پیش نمیزارن مدرناشم که اینجوری....