نوشته اصلی توسط
به دنبال خوشبختی
سلام دوستان
ابتدا بگم که من مشاور نیستم و صرفاً از تجربیات خودم و نظر شخصیمو اعلام می کنم و هیچ گونه قصد دیگه ای ندارم
در این مورد که شما زمان خاستگاری چیزی رو گفتید و همسرتون قبول کردند ، حق رو به شما می دم چرا؟ چون به نظر من حرف بین مرد و زن نباید باد هوا باشه بلکه باید حرف خالی تعهد آور باشه برای طرفین،
و خب تا اینجای مسئله همسرتون اشتباه کردند و اما یه موضوع دیگه هم هست و اون رفتار شما و یا اتفاقات پیش آمده هست و خود اونها می تونه بر تصمیم افراد اثر بزاره.
این مشکل دوستان رو بنده نیز داشتم و البته نه با همه دوستان و در همون مرحله اول مخالفتم رو اعلام کردم اما خب قبول واقع نشد والبته بعد دعوت به عروسی و نیومدنشون خب همه چیز تموم شد رفت. و یا در زمان آشنایی عنوان کردم محل زندگی ما فلان شهره و همسرم گفتن که اگه امکانش برات فراهم شد میای بریم شهر ما زندگی کنیم اون موقع گفتم اگه شرایط فراهم بشه و کارم و... مشکل نخوره با رفتن مخالفت نمی کنم. اما الان به صورت قاطعانه می گم تا من زنده هستم توی این شهر زندگی می کنیم و بعد مرگ من تمام اختیارات خودتو بچه هامون با توه، هر جا خواستی می تونی بری برای زندگی اما الان قاطعانه گفتم نه.
شاید کسی از بیرون به این موضوع نگاه کنه مثل شما بگه که بنده هم دیکتاتورانه و مستبد و ... سر این موضوع برخورد کردم اما فراموش نکنید در حالت طبیعی (اگه فرد مریضی روانی نداشته باشه) بنا به دلایلی این محدودیت ها رو ایجاد میکنه و خیلی وقتها نیاز ادامه زندگی بر پایه همین محدودیت هاست و البته ناگفته نماند این محدودیت ها نیز دو طرفه هست. و صرفاً محدودیت نباید از طرف مرد برای زن ایجاد بشه بلکه دوطرفه اما با دلیل و منطق و برهان.
در مورد رابطه با دوستان باید بگم که هر چیزی و هر کسی ارزشی داره، یه دوست اندازه گذروندن یک ساعت در هفته ارزش داره اما یه همسفر زندگی اندازه یه عمر
خب این شما هستید که باید انتخاب کنید مثال میزنم به یه بچه 2 ساله یه میلیون پول رو با یه آبنبات چوبی بدی، آبنبات رو می گیره، و خب ارزش آبنبات برای اون بیشتر از یه میلیونه پس این خود افراد هستن که ارزش چیزها و افراد اطرافشون رو مشخص می کنن.
اما در مجموع برای جمع بندی باید بگم که:
1) رفتار همسر شما درست نبوده.
2) کشیدن مشکلات به خانواده ها در مرحله اول درست نبوده (اثبات بی کس نبودن شما نباید با دخالت دادن خانوادتون صورت بگیره بلکه راه های زیادی واسه اثبات این موضوع هست که مهر و محبت رو بینتون زیاد هم می کنه. )
3) اینکه چیزی در زمان خاستگاری پذیرفته شده وحی نیست که شما به استناد اون به همسر خود توهین کنید چون تصمیم گیری ها بر اساس داده ها انجام میشه. (با این حال باز رفتار همسرتون رو تایید نمی کنم)
4) تهدید طلاق از طرف همسرتون و یا تهدید گرفتن مهریه از سمت شما چیزی هست که قبح بعضی چیزارو می ریزه و شیرینی ادامه زندگی رو به تلخی می کشونه.
5) و در آخر هم توصیه من به شما اینه که برای هر چیزی به اندازه خودش هزینه کنید. دوست با ارزشه اما نه به اندازه به تلخی کشوندن زندگی.