بنظر شما در تحقیق از بنده (برای همسر سابق م ) راستش را بگم !!!!؟؟؟

سلام و عرض ادب دارم خدمت دوستان عزیزم

راستش یه شک و دودلی برام پیش اومده و نمی دونم باید چیکار کنم !!!


همسر سابق بنده ظاهرا میخواد ازدواج کنه و همه مراحل خواستگاری و حلقه و ...

انجام شده و اینجور که مشخص ظاهرا آخر هفته مراسم عقد رسمی دارند .


دیروز به بنده تماس گرفته و میگه بعد از این همه برو وبیا خواهرهای پسره پیله

کردند که ما باید از شوهر سابق ش تحقیق کنیم !!!

میگه اگه زنگ ت زدند چی میگی ؟؟؟

گفتم نمی دونم !!!! خودت بگو چی بگم !!!

میخوای بگم سر پفک دعوامون شد ؟؟

میخوای بگم سر شکلات طلاق گرفتیم ؟؟

چی بگم ؟؟؟؟

میگه بگو تفاهم نداشتیم !!!

گفتم من دروغ نمیگم ....

میگه تورو خدا من سه ساله سردر گمم حالا فرد مورد نظر م را پیداش کردم

و از هر لحاظی هم دوستش دارم

زندگی ما خراب نکن ...

بگو تفاهم نداشتیم !!!!!!!!!!

گفتم من دروغ نمیگم که یک عمر ناله و نفرین پشت سرم باشه ...

دورباره میگه : تورو خدا زندگی ما خراب نکن

من یکروزی یه غلطی کردم

حالا فهمیدم نباید این کاها را میکردم

الان دیگه همه جوره خیلی خوب شدم ...

گفتم : اول من خدا نیستم که بدونم دیگه میکنی یا نه !!!

دوم اونا از گذشته تو میخواند بدونند نه از حال تو !!!!

==========

گفتم من نهایت کاری که میتونم برات بکنم اینه که

اگه تماس گرفتند !!

بگم من چیزی به یاد نمی آورم من این خانم نمیشناسم .

========================

موندم چیکار کنم !!!

از یه سمت دلم براش میسوزه سه ساله مجرد

و اگه من راستش را بگم که بهم خیانت کرد که طلاق ش دادم

ممکنه این مرد باهاش ازدواج نکنه و زندگی ش خراب بشه


از یه طرف میگم خودم میزارم جای اون آقا که میخواد باهاش ازدواج کنه


از یه طرف میگم ممکنه سرش به سنگ خورده باشه و خوب شده باشه

و گناه داره که زندگی ش خراب بشه ....


از یه طرف هم خودم میشناسم !!!

اگه دروغ بگم اونوقت یک عمر عذاب وجدان ولم نمیکنه ... :161:

=========================

بنظرتون چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زنگ زدند چی بگم ؟؟؟؟

شما جای من بودید چیکار میکردید ؟؟؟؟؟؟؟؟

بیچاره اون مرد.کسی که خیانت میکنه یا دروغ میگه فک نکنم درست بشه.

خدا بهش صبر بده.
به نظر من شما موظف هستی بگی.یعنی اگه من بودم انتظار داشتم که بگید.چون ضربه ای که خیانت (چه زن و چه مرد) میزنه آدمو خورد میکنه.
البته میدونم که در انتها نمیگید چون اینجور آدمها شانس خیلی خوبی دارن

شما خودت هر کاری دوست داشتی انجام بودی چون مرد بودی و ازاد حالا همه ادما تو زندگیشون کلی دروغ میگن ...
بعد اون بنده خدا میخواد الان ازدواج کنه ... رگ صداقت شما زده بیرون؟؟؟؟ انصاف داشته باشید لطفا


ویرایش مدیر همدردی: مطالب فوق الذکر نه از نظر شکل و نه از نظر محتوا صحیح نمی باشد.

من فکر میکنم گذشته کسی به هیچ کس ربطی نداره!!!دلیل دارم!!!!چون شاید این خانوم عوض شده.به هر حال به قول دوستان اگه هنوزم خیانت میکنه دوران نامزی برای شناخته و اون اقا هم خواهد فهمید.اما الان شما بگزد یه جور حالت پیش داوری پیش میاد.


ویرایش مدیر همدردی:
این نظر مورد تایید همدردی نیست.
در بحث ازدواج از کمترین کارها اینست که در مورد طرف مقابل تحقیق شود.
حتما خودتون هم قبول دارید که اگر متوجه شوید در گذشته خواستگارتون فردی معتاد، سارق، آدمکش و هرزه بوده است نمی توانید با این توجیه که شاید عوض شده باشد او را تایید کنید.

این مثال را افراطی زدم تا به ضعیف بودن دلیلتون اشاره کنم.

تنهایی عزیز
به این فکر کن که اون خانم بعداینکه شوهر و بچه و زندگیش رو سر این حماقت از دست داده و سه سال هم بدون همسر و زندگی متاهلی بوده( چون زندگی مجردی بعد از تاهل خیلی سخت تر از اینه که از اول مجرد باشی) به احتمال زیاد سرش به سنگ خورده و دیگه همچین ریسکی رو نمیکنه و با زندگیش بازی نمیکنه برای تجربه یه هیجان کاذب دیگه

چون اون به قول خودش هیجان رو تجربه کرده و دیده که چه عاقبتی گریبانش رو گرفته

حالا شما بیای راستش رو بگی معلومه اون آقا ازدواج نمیکنه و آبروش هم میره و ممکنه دیگه کسی هم که واقعا ایشون بخواد وارد زندگیش نشه و همیشه حسرت ازدواج با چنینی فردی هم توی دل این خانم بمونه

این خانم یکبار تاوان سنگین خیانتش رو داده
به هیچ وجه کار ایشون رو تایید نمیکنم چون اصلا نمیدونم درچه شرایطی اینکارو کرده قضاوت هم به هیچ وجه نمیکنم
هیچکسی نمیتونه خودش رو جای یکی دیگه قرار بده چون تمام انسانها مثل اثر انگشت با هم متفاوتند

راستی تنهایی عزیز
یادمه گفته بودید که خانمتون ازدواج کردند و اون آقا هم یک دختر داره
حالا چرا دوباره برگشتن مرحله نامزدی و تازه میخوان عقد کنن؟؟
چجوری اینجوری شد تاپیکاتون؟؟!!!!

منم با نادیا خانم موافقم ... حتی چند بار برگشتم و اسمتون رو چک کردم گفتم شاید اشتباه بیاد میارم اما دیدم شما حتی توی تاپیک آخرتون هم مجدد اینو ذکر کردین ... ( فرمودین که همسرش برای ایشون تلفن همراه گرون قیمتی خریده که همین موجب اختلاف شما با همسر دومتون شده)
در مورد مشکل همسر سابقتون هم باید بگم بنا بر دستورات اسلام اگه شب گناه مومنی رو دیدی تا صبح که آفتاب طلوع میکنه سعی کن اون رو فراموش کرده باشی و هرگز گناه دیگری رو حتی اگه مطمئن هم هستی بازگو نکن چه بسا اون مومن تا صبح روز بعد از گناهش توبه کرده باشه و تو بی خبر باشی:81: بهترین کار اینه که شما عنوان کنید که شخص مورد نظر خط موبایلش رو واگذار کرده و یا اینکه جواب سربالای دیگه ای بدید

سلام و عرض ادب،

دوست عزیز ، بنده پاسخی برای چالش جالب شما نداشتم. اما از انجایی که این سوال ، خود وجه دیگری از پرسشی دیگر است لذا هستیم در خدمتتون :) ، درضمن شخصا از نظرات شما در تاپیک های دیگران بهره های زیادی بردم وممنونم ازشما. همچنین امیدوارم مشکلتون با همسر گرام هرچه زود تر رفع بشه.

دوستان بزرگواری نظراتشون رو گفتند که خب هر کدام دلایلی رو ذکر کردند که درحالت های مختلف میتونه هرکدوم صادق باشه.
بنده فارغ از دین دارم صحبت میکنم.

بنده قبول دارم که باید شخص رو بخشید. گذشته شخص به خودش مربوطه.شاید دیگه طرف سالم شده باشه. شاید هم نشده باشه.شاید اصلا خوب بوده الان بد شده. شاید و شاید و شایدهای دیگر.
اما کسی که اومده واسه تحقیق ، نیومده گل و بلبل بشنوه که. اگه به این شکل نگاه کنیم که خب به طور پیشفرض همه ادم های دنیا پاک و خوب و قابل قبول اند دیگه. چون هر وقت بریم واسه تحقیق بالاخره طرف دیشب خوابیده دیگه. ممکنه امروز که بیدار شده عوض شده باشه.پاک شده باشه مثلا. این که نمیشه که.

وجه دیگر سوالتون که به نظرم اومد اینه :
1-بالاخره یه سیستمی هست به نام تحقیق . خب این متد واسه چیه پس؟ مثلا ما بریم از همسایه ها و هم محل ها و اشنایان دختر خانم(یا اقا پسر) بپرسیم ، بعد اگه مثلا طرف گذشته مورد داری داشت ، ایا همسایه ها نباید به ما بگن؟ ایا باید بگن؟ خب مورد شما هم تقریبا مثل همینه.

2- درسته که خدا(........) ستارالعیوبه ، گفته کسی حرف اضافه نزنه در مورد گناه بقیه ، اما پاسخ دادن به این سوالات ، واسه کسی که قراره عمری رو باطرف سر کنه ، و پاسخ این سوالات ممکنه در تصمیمش تغییری ایجاد کنه ، چه حکمی پیدا میکنه؟ اون حق نداره بدونه؟ اگه نمیخاست بدونه یا واسش فرقی نداشت که نمی اومد بپرسه.

البته شخصا ، به هیچ کدوم از این مسائل ، بنده نیستم. چلنج های شخصیم ، خیلی سریع تر در ایکی ثانیه ،تکلیف طرف رو مشخص میکنه. :311:
در گذشته هم تاپیک هایی در تالار مبنی بر گذشته های اقایون و خانم ها و لزوم ذکر حقایق از طرف هریک ، چه در صورت پرسش طرف مقابل و چه در صورت نپرسیدن ، مطرح شده. شخصا پاسخ کاملی پیدا نکردم. مورد شما هم فقط یه سوم شخص که خود شمایی ،اضافه داره.

امیدوارم منظورم رو رسونده باشم. واسه طرف مهمه که می پرسه ، حکم چیه؟

اگر دوستی بتونه پاسخ شفافی عرضه کنه ، بسیار ممنون میشم. خودم به چندین حالت رسیدم که بسته به موقعیت انتخاب میشن.

با تشکر.

به به چه گل و بلبل.خانومهای سابت ما خیلی بخشنده هستن.شب خوابیده و صبح پاک شده.این جمله کلیشه ای رو اینقد سر بکارت خانومها و بهانه هاشون شنیدم که حالم بد میشه.گذشته هر کسی به خودش ربط داره یعنی چی؟اگه ترسی نداره خوب این گذشترو بگه.چرا میخواد سر یکی دیگه کلاه بزاره.یا حدیث نقل میکنن که اگه دیدی طرف گناهی کرده شابد شب توبه کرده.یعنی که چی؟خوب توبه کرده اون جنبه شخصی گناه هست نه جنبه عمومی و اینکه به کس دیگه آسیب بزنه؟یا چیزی که اساسی هست رو مخفی کنه.مثل کسی که معتاد بوده و ترک کرده خوب سر خواستگاری اصلا نیازی نیست بگه و گذشته خودش بوده.یا همین خانومهایی که مدام اینجا پست میزارن شوهرم خیانتکاره و عادت داره دوست دختر بگیره.این گذشته هم همین بوده حالا دوباره یاد قدیما افتاده.نگید گذشته هر کسی به خودش ربط داره.این یه تحقیقه.
دید خانومها با آقایون سر این قضیه متفاوته میتونین جواب خانومهارو نگاه کنید.ضربه ای که آدم میخوره بسیار بد و سنگینه.هیچکس تحت هیچ شرایطی وقتی تو عقد یکی دیگس نباید خیانت کنه.حالا تحت هر شرایط و توجیهی.
دوره عفد برای شناخت هست ولی بعضی خانومها بسیار زیبا بازی میکنن.بنظرم این چیزی نیست که بشه بخشید با زندگی مردم بازی نکنید...

طرف مبخواد یک عمر زندگی کنه ایشون بیان و دروغ بگن یا نگن؟
به نظرم شما وظیفتونه بگید و بزارید خود اون آقا تصمیم بگیرن.اگه ایشون توبه کرده باشن حتمن اون آقا میفهمه.ولی وقتی بدونن حواسشونو جمع میکنن.

سلام ....


واقعا چه سوال سختی....

دوست محترم به نظرم پاسخ سوال شما واقعا جدی هستش و سر نوشت یه خانم و اقا و احتمالا بچه های حاصل از اون ازدواج در میون هست...لطفا بی گدار به اب نزنید...با نظر چند کارشناس چه این جا چه جاهای دیگه مشورت کنید و با استدلال و تجربه های اونو بهترین تصیمیم رو بگیرید....

اگه یه اشتباه کوچیک بکنید ممکنه تبعاتش دیگه هیچ وقت پاک نشه...چه حقیقت گفته بشه چه نه...

البته نیازی نیست این جا بگید ولی اینا رو به کارشناس باید بگید..ایا شما هم نقشی داشتید در خیانت..مثلا عدم توجه به همسرتون..یا مثلا عدم نظارت کامل بر ایشون (عامیانه خیلی ایشونو ازاد گذاشتید).... یا مثلا اون اقا که میخواد با یک خانم مطلقه ازدواج کنه خودش جای ریسک داره و ایشون حتما یه چیزایی رو باید در نظر بگیره....


خلاصه من جای شما بودم با چند کارشناس که قبولشون دارم و الان هم خیلی راحت میشه با ایمیل ازشون کمک خواست... همه ی شرایط رو به اون ها کامل توضیح میدادم و میخواستم با استدلال بهم بگن که چه کنم و در نهایت بهترین تصمیم رو می گرفتم..

قبل از پاسخ دادن به سئوال نادیا جان تشکر میکنم از همراهی یکایک

شما دوستان عزیز

درسته که اینجا مجازی یه ولی باور کنید به من حس رفاقت واقعی میده ...

و از همفکری همه شما خواهران و برادران عزیزم سپاسگذارم ..... :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نادیا-7777

راستی تنهایی عزیز
یادمه گفته بودید که خانمتون ازدواج کردند و اون آقا هم یک دختر داره
حالا چرا دوباره برگشتن مرحله نامزدی و تازه میخوان عقد کنن؟؟
چجوری اینجوری شد تاپیکاتون؟؟!!!!

---

حق با شماست من باید قبل ش یه توضیحی می دادم و کوتاهی کردم -- میبخشید ...

بنده خبر ازدواج همسر سابق م را روز پنجشنبه ( 4 روز پیش ) از زبان پسرم شنیدم !!!

خبر خرید گوشی همراه و ... را از زبان پسرم شنیدم و برای همین فکرم

رفت به سمت اینکه ایشون ازدواج کردند ...

ولی خوب طی تماس تلفنی روز شنبه ( دور روز پیش ) که خود همسر سابق م بهم زد

برای اینکه بگه خواهرهای پسره میخواند ازت تحقیق کنند

دقیقا برای من هم همین سئوال پیش اومد که پس مگه ازدواج نکردی ؟؟

قضیه چیه ؟؟؟

قضیه خرید این گوشی چیه ؟؟

گفت نه !!!

خواستگاری کردند -- منم جواب بله دادم -- حلقه هم دستم کردند

الان هم نامزد هستیم -- و برای پنجشنبه ای که میاد مراسم محضر رفتن و .... داریم

این گوشی هم برای اینکه من خوشحال کنه یعنی زودتر هدیه داده بهم ....

موضوع از این قرار ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هم آوا

در مورد مشکل همسر سابقتون هم باید بگم بنا بر دستورات اسلام اگه شب گناه مومنی رو دیدی تا صبح که آفتاب طلوع میکنه سعی کن اون رو فراموش کرده باشی و هرگز گناه دیگری رو حتی اگه مطمئن هم هستی بازگو نکن چه بسا اون مومن تا صبح روز بعد از گناهش توبه کرده باشه و تو بی خبر باشی :81:

---

بنظر من این روایات دینی برای

منحرف کردن ذهن من و شما ساخته شده ...!!!

مثل این میمونه که یه نفر یه بچه بکشه !!!

و شما اونا ببینی و بگی ولش کن شاید تا صبح توبه کرده باشه ....


کار این خانم دست کمی از کشتن نداشت .....

اون با این کارش روح و جسم من کشت و از بین برد !!!

اون به خاطر هوس های خودش با زندگی بچه ش بازی کرد و بچه شا کشت !!!

چرا باید یه قول بیابونی تو خونه بالا سر بچه من باشه ؟؟؟

این بچه میگه بابا لحظه شماری میکنم تا پنجشنبه بشه و بیام پیشت !!!!

اون موقع ها پسرم عادت داشت شب ها دست های من میزاشت زیر

گوشش و میخوابید

الان میگه بابا شب ها دستکش های تورو شب ها میزارم زیر گوشم و میخوابم ....

این ها را درک میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه --- چون تو موقعیت ش قرار نگرفتی !!!

تو موقعیت ش قرار نگرفتی که یه زن بهت خیانت کنه و الان بهت زنگ بزنه

و بگه میخواند ازت تحقیق کنند !!!

من گفتم یکی با هم تفاهم نداشتیم

دوم دوست ش نداشتم ....

==========================

یکی نیست بهش بگه :

آشغال اگه واقعا من دوست نداشتی گ....ه خوردی بله دادی !!!

غ ...ط کردی گذاشتی بچه دار بشیم ....

چرا یه بچه را بدبخت کردی ؟؟؟؟

اسلحه که تو اون کله پوک ت نذاشته بودند خوب میگفتی نه .....

اونوقت امروز با کمال پررویی روک روک وامیسه و میگه :

من گفتم با هم تفاهم نداشتیم و دوست ش نداشتم ....

به نظر شما باید با این زن چیکار کرد ؟؟؟؟؟

====================================

خانم هم آوا توبه کیلویی چند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

توبه ش تو سرش بخوره .....

توبه گرگ فقط مرگه ........................!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هم آوا

بهترین کار اینه که شما عنوان کنید که شخص مورد نظر خط موبایلش رو واگذار کرده و یا اینکه جواب سربالای دیگه ای بدید

---

بله --- دقیقا خودم هم همین نظر را دارم که به نوعی جواب سر بالا بدم ....

و بیشتر حرفی نمیزنم به این دلیل که اگر چند کلمه بین من و تحقیق کننده

رد و بدل بشه

و چون همسر سابق م پای تلفن نیست !!!

فردای وقتی بلاخره مشکلی بین شون بوجود میاد

اونوقت خواهرای پسره میتونند هزار و یک حرف دیگه را از قول بنده

عنوان کنند و بگند این حرف م شوهرت گفت .

اونوقت تازه خر بیار و باقالی بار کن ....!!!!

تازه بیا به این خانم ثابت کن بابا من این حرف نزدم ....

سری که درد نمیکنه دستمال نمی بندند ......

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط love less

سلام و عرض ادب،
دوست عزیز ، بنده پاسخی برای چالش جالب شما نداشتم. اما از انجایی که این سوال ، خود وجه دیگری از پرسشی دیگر است لذا هستیم در خدمتتون :) ، درضمن شخصا از نظرات شما در تاپیک های دیگران بهره های زیادی بردم وممنونم ازشما. همچنین امیدوارم مشکلتون با همسر گرام هرچه زود تر رفع بشه.

---

ممنون از شما و وقتی که میزارید و مطالب بنده را میخونید !!!

والا مشکلی که نیست ، راستش بعد از این مدت که بنده یک ازدواج 8 ساله

ناموفق داشتم و یک پسر حاصل ش شد

بعدش هم اون زن صیغه ای که رفت تو ....... :311:

این تایپیک ...

دیگه اعصاب درست و درمونی برام نمونده ....!!!!

خوب و منطقی که فکر میکنم میبینم خودمم مقصر هستم :310:


بنده خیلی زود از کوره در میروم و کار به ناکجا آباد میکشه ....

با کمی صبر بیشتر و سیاست در صحبت کردن م فکر میکنم مشکل حل بشه

همسر جدیدم واقعا خوبه .......!!!!

خیلی ساده س ...

باور کنید خیلی خیلی خیلی از ح.....م زادگی های ( دور از جون خانم های سایت )

خانم هایی که در کوچه و خیابان میبینم نداره .

به هر حال ایشون هم زخم داره

زخم یه زندگی خراب - زخم یه شوهر معتاد که تمام زندگی شا فروخته و ....

پس منم باید صبورتر باشم

تا بشه زندگی کرد ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mr DaNi

ضربه ای که آدم میخوره بسیار بد و سنگینه.هیچکس تحت هیچ شرایطی وقتی تو عقد یکی دیگس نباید خیانت کنه.حالا تحت هر شرایط و توجیهی.

---

سلام،واقعا درست نیست توی تحقیقی که از شما میکنند بخای دروغ بگید،منم نظرم اینه اومدن بگید من هیچی نمیدونم تا اینکه به دروغ بخاید بگید تفاهم نداشتیم و.....البته برام واقعا جالبه این خانم برگشته به اونها گفته من دوستش نداشتم اونا چرا روی این جمله فکر نکردن کسی که به این راحتی میگه دوستش نداشتم باید بیشتر در موردش تا مل کنند چون نشون دهنده ی اینه روی تصمیمش استوار نیستش.از طرفی ممکنه اونا روی تحقیق از شما حساب باز کنندو بر اساس گفته شما ممکنه ورق کلا برگرده و اصلا این ازدواج سر نگیره.چون هیچ به اندازه شما اون خانمو نمیشناسه.پس برای اینکه نه سیخ بسوزه نه کباب بگید من چیزی نمیدونم که فردا مدیون اون خانواده هم نباشید

- - - Updated - - -

شما بگو من چیزی نمیدونم،خانواده اون اقا پسر وقتی همسر سابق شما علت طلاق رو دوست نداشتن شما گفتن اون پسر باید گرا دستش می اومد که این زن قابل اعتماد نیست چون ازدواج که زوری نیست.اگر شما رو دوست نداشت پس چرا جواب بله داده!!!!!!!!!!!!!!!!حالا برای اینکه نه سیخ بسوزه نه کباب بگید نمیدونم.چون ممکنه روی حرف شما حساب باز کنند،مطمئنا اون خانواده به اندازه شما این خانم رو نمیشناسند و مطمئنا از گذشته ایشون هم خبر ندارن که میخان از شما تحقیق کنند پس دروغ ممنوع..اما برام جالب بود همه کارها رو کردن مرحله اخر میخان تحقیق کنند!!!

تنهایی جان
عجب لایک خشن و خون آلودی واسه آقای دنی زدی :311:

لینک خانم صیغه ای رو گذاشتی یادم اومد کی هستی. یادمه توی اون تاپیک چقدر مشاوره و بگیر و ببند داشتیم با تمام بچه های تالار ولی دیگه نمیدونم آخرش چیکار کردی و چجوری از اون رابطه اومدی بیرون

واقعا شما هم خالی از اشکال نیستی ها..ببخشید رک میگم ولی فکر کنم یکم بددهن هم هستی چون تا عصبانی شدی شروع کردی الفاظ بووووووووووووووووق گفتن :81:

شما یکم عجول هم هستی چون بعد از طلاق وارد رابطه جدید شدی و دوباره هم که الان با کیس دیگه ازدواج کردی و حقیقت این لابلاها نمیدونم با کس دیگه ای هم بودی یا نه

باهات موافقم سری که دردنمیکنه دستمال نمیبندن

من اوایل جداییم از همسر سابقم همش با خودم میگفتم:
اگر ازم بیان برای ازدواج جدیدش تحقیق کنن همهههههههههههههههه چیزو میگم.میگم چه بلاهایی سرم اورد و.....
بعد که روی خودم کار کردم و به آرامش واقعی رسیدم نشستم با خودم خلوت کردم و گفتم: که چی بشه؟ اصلا چرا بیان از من تحقیق کنن که بخوام دوباره تمام اون خاطرات تلخ رو بازبینی و بازگویی کنم و اعصاب خودمو خورد کنم.
خودشون دوران آشناییشونو بیشتر کنن تا به خیلی مسائل همدیگه پی ببرن.
من چون دوران آشنایی خیلی کمی با همسر سابقم داشتم متوجه عوضی بودنش نشدم ولی الان خانم جدید هواسش رو جمع کنه و چون این آقا قبلا ازدواج کرده و جدا شده و یه بچه هم داره،دوران آشناییش رو بیشتر کنه و اونو در شرایط مختلف قرار بده ببینه چه عکس العملی نشون میده در شرایط مختلف

که البته طی آخرین اخباری که دارم و 4سال و نیمه از جداییمون میگذره فعلا که کسی حاضر نشده با همچین دیوی ازدواج کنه چون لابد خوشبختانه خانمهایی که باهاش آشنا شدن حتما باهوش هستند و متوجه شدن ایشون غیر قابل ازدواجه !!!!

بهرحال چه خانم و چه آقایونی که میخوان با موردی ازدواج کنن که قبلا متاهل بوده و جدا شده،باید دوران آشنایی رو طولانی تر کنن و هواسشون جمع تر باشه و فقط از روی احساسات قدم برندارند

چه بسا خود بنده این مساله رو قبول دارم و دوران آشنایی با نانمردم میخوام طولانی تر باشه چون هم من قبلا متاهل بودم و هم ایشون و خودم به درجه ای رسیدم که بتونم در این دوران بفهمم طرف چجور آدمی هست.

یاحق

نمیدونم اینی که میگم درسته یا نه ، ولی یه لحظه خودتون رو جای اون آقایی که قراره بیاد از شما سوال کنه بزارید ، اگه جای این آقا بودید چه انتظاری از طرف مقابلتون داشتید ؟ زندگیش رو گرفته کف دستش و داره از شما تحقیق میکنه که مطمئن شه ، اونوقت شما میخوایید واقعیت رو نگید؟
چطور توو اون تایپیکی که یه دخترخانمی سوال پرسیده بود ازدواج با مردی که دوساله طلاق گرفته http://www.hamdardi.net/thread-37278.html همه گفتن برو از خانم سابقش علت طلاق رو جویا شو ، حالا همه این افراد توو این تایپیک میان میگن نه علت طلاقت رو نگو .به نظرتون این دوتا باهم تناقض ندارن؟
اون آقایی که قراره بیاد تحقیق پیش tanhaei ، بیاد اینجا مشاوره بهش چی میگید؟ بازم میگید برو از همسرسابقش علت طلاقش رو جویا شو؟
یا چون عضو همدردی نیست به راحتی واقعیت رو ازش مخفی میکنید؟

به نظر من یه اشاره خیلی مختصر و خیلی کوتاه بهش بکنید ولی به طور کامل نگید این جریان رو ، بزارید اون آقا در این مورد گیرنده هاش رو فعال کنه و از این نظر خانم رو بهتر بررسی کنه


حالا بهتره من در برم تا بقیه تیربارونم نکردن http://www.pic4ever.com/images/th_running1.gif

love less و Mr DaNi عزیز
ما چندین بار این بحث رو توی تالار داشتیم که اگه خیانت برای مرد غیر قابل تحمله برای زنها هم همینطوره پس چطور میشه که زن وظیفه ش میشه که ببینه و دم نزنه ولی مرد به محض اینکه خیانت زنش رو دید میتونه همه جا جار بزنه و آبروی زنه و خانوادش رو ببره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:97:
کاشکی یه کمی کمتر توی ایران به مرد بها میدادن و یه کمی کمتر توی ایران زن رو زیر پاشون له میکردن:97:
آقای tanhaei تا از همسرش جدا شد شروع به یافتن همسر جدید کرد ولی زن سابق ایشون حق نداره دیگه زندگی کنه چون زنه:97: با اینکه اعضای تالار اکثرا تحصیل کرده و افراد موفق جامعه هستن اما میبینم که این افکار فمنیسمی در اینجا هم حاکمه ... شما آقایون !!!!!! خواهش میکنم برای یکبار هم که شده توی زندگیتون گذشت کردن رو امتحان کنید
بنظرتون بهتر نیست قضاوت اینکارو به همسر جدیدشون واگذار کنید؟؟؟
هرآنچه که آقایون سایت الان بدنبال صحبت من میزنن من به گوش جان قبول میکنم و اگه موجب آزارشون شدم پیشاپیش عذرخواهی میکنم فقط از آقای tanhaei تقاضا دارم یه لحظه فکر کنه که خدایی نکرده .... خدایی نکرده ....خدایی نکرده اگه جای همسر سابقش خواهر خودش بود بازم دوست داشت که حقیقت رو بگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خانم هم آوا لطفا مطالب رو کامل بخونید.من گفتم چه آقا و چه خانم.پس جبهه نگیرید.شما تا حالا خیانت دیدید؟کسی که خیانت میکنه رو دیدید؟باهاشون حرف زدید و طرز فکرشو؟
اگه یکی از همینا یه روز با شوهر شما به شما خیانت کنن اونموقع دیدت چیه؟
چیزی که خارج از عرف باشه کسانی رو که ذی ضرر باشند بدبخت میکنه و مظلوم شخص ضرر دیده است که فریادش به هیچ جا نمیرسه و خیانت کننده از بالا نگاش میکنه.امیدوارم یه روز به این درد دچار نشید وگرنه دوست دارم این سخنان گهر بار و روشنفکرانرو باز از دهان شما بشنوم.دعا میکنم که هرگز خیانت نبینید.خیلی دردناکه

آقای Mr DaNi شما مگه از زندگی من خبر دارید ؟؟؟ از کجا میدونید من خیانت ندیدم ؟؟؟؟
حرف من حرف روشنفکرانه نیست حرف دلمه ... حرف من اینه که دندون درد ، دندون درده ... دیگه فرقی نمیکنه که این دندون برای یه زن باشه یا توی دهن یه مرد... هر دوش به یه اندازه درد میکنه .... حرف من اینه که بارها مدیران محترم همدردی خانمی که بهش خیانت شده رو ترغیب کردند که به همسرش یه فرصت دوباره بده (این عمل کاملا درسته و منم تائیدش میکنم) حالا آقای tanhaei میتونه یه فرصت دیگه به همسر سابقش بده تا دوباره از اول شروع کنه ... شاید برای آقای tanhaei سخت بوده که توی زندگی مشترک خودش این فرصت دوباره رو به مادر فرزندش بده ولی الان که میتونه اینکارو بکنه ... من نگفتم دروغ بگه من میگم توی این ماجرا دخالتی نکنه اجازه بده اون اقا خودش اون خانم رو بشناسه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanhaei

:305: (( قبل از هر چیز بگم که همسر سابق بنده

به یک آقایی که یه بچه دختر 4-5 ساله داره و حضانت ش

کامل با اون آقا هست و با خودش زندگی میکنه ، شوهر کرده ))


خلاصه این هفته همین کار را کردم و پریروز یعنی پنجشنبه

بعد از کارم رفتم دنبال بچه م و اومدیم خونه

بعدازظهر این بچه شروع کرد به اینکه بگه بابا شوهر مامان برای مامان گوشی

خریده - براش فلان چیز خریده و .....
.
.
.
.
.

چرا این حرف هاش نمیبینی که میگه :

مامان م بچه دختر این آقا را حمام میبره

این دختر میره دستشویی مامان م میره میشوره دش

شب ها براش قصه میگه

غذا دهن ش میزاره

لباس هاش عوض میکنه

موهاش میبنده

چرا این مورد ها را نمیبینی ؟؟؟؟؟

---

1- اگر جای خانواده اون آقا بودم که درخواست تحقیق کردند، از حواشی این رابطه یه چیزایی دستم می اومد.

اون آقا اگر می بینه در یک رابطه غیررسمی، خانم داره اینطور عمل می کنه،
تا حدودی باید دستش بیاد که با چه خانمی داره ازدواج می کنه.
منظورم این نیست که خانم مشکل اخلاقی داره.
اما یه حریمهایی براش تعریف نشده است.

زنی که رابطه ای تا این حد نزدیک برقرار می کنه و پسر هفت هشت ساله اش هم در جریان کامل این مسائل هست، برای من (شیدا.) به شخصه مشکل دار محسوب می شه. مادر بودن با خودش یک سری محدودیت ها می آره که شاید یک زن تنها اگر رعایت نکنه، مهم نیست.

مادری که به این راحتی پسرش را با مردهای مختلف آشنا می کنه، مرد مقابل هم باید بدونه با کی طرفه !!

(ببخشید اگر ارزشهای شخصی من با شما متفاوته. از دید خودم دارم می نویسم. اگر همسر سابق شما بدون ازدواج رسمی، مردی را تا این حد وارد زندگی خودش و پسرش می کنه، معلومه چیزی تغییر نکرده )


2- بدون در نظر گرفتن سایر شرایط
به شخصه اگر در چنین شرایطی باشم (به جای اون آقا)
دوست دارم طرف مقابل بهم یا راستش را بگه، یا بگه به دلایلی نمی تونم جواب سوالتون را بدم. اونوقت من می رم از منابع دیگه (مشاوره، دقت بیشتر و ... ) دنبال جواب سوالم می گردم.

به نظر من خانم سابق شما اصلا عوض نشدن.
ولی شاید اون مرد هم، مناسب همچین همسری باشه. با توجه به نوع رابطه ای که انتخاب کرده.
شما فقط کاری که درسته انجام بدین. چیزی که تا همیشه بدونی کارت درست بوده. بقیه اش به خودشون مربوطه.

نقل قول:

---

خواهش میکنم برای یکبار هم که شده توی زندگیتون گذشت کردن رو امتحان کنید
بنظرتون بهتر نیست قضاوت اینکارو به همسر جدیدشون واگذار کنید؟؟؟

---

در مورد خیانت چیزی به نام گذشت وجود نداره،کسی که خیانت میکنه پی همه چیز رو به تنش مالیده.شما اگر اون شخص رو حتی بتونید ببخشید هم دیگه نمیتونید کنارش زندگی کنید( البته نظر شخصیه منه) و محاله کسی بتونه خیانت رو فراموش کنه،درست مثل دست بخیه خورده هست که جاش همیشه میمونه.برا زن و مردشم فرقی نداره.کسی که با وجود داشتن همسر و فرزند خیانت میکنه نمیتونه گزینه خوبی برای ادامه زندگی باشه

به نظر من باید واقعیت گفته بشه
به همین خاطر هست که میگن حقیقت تلخه.
چرا؟ چون هر کاری تاوانی داره، و خب این کار هم تاوانش خیلی سنگینه.
یادمه توی محله قدیمی مون یه خانواده بود که پدرشون توی کار خلاف بود و افتاده بود زندان، اما مادرو بچه ها واقعاً انسان های شریفی بودن و زمانی هم که برای دختر خانومشون خاستگار میومد و میومد برا تحقیق از همسایه ها یه همسایه داشتیم که بنده خدا آدم راست و حسینی بود و وقتی می پرسیدن کلی تعریف و تمجید از دختره و خانوادش می کرد و آخر سر هم قضیه زندان رو گفته بود که از نظر ما حرکتش اشتباه بود. (خاستگار رفت و نیومد) اما وقتی از دید پسر به این موضوع نگاه کنی می بینی که کارش بسیار بسیار درست هم بوده. (هر چند اونجا دختره تاوان کار یکی دیگه رو پس می داد که این قسمت ماجرا یه خورده قابل تحمل نیست) اما در مورد خانم شما دقیقاً تاوان کار خودشو خواهد داد.
فراموش نکنیم هدف ازدواج نیست، ازدواج در یک روز اتفاق میفته و زندگی هست که یک عمر ادامه دار خواهد بود ومیرن تحقیق که اطلاعات اولیه شون تکمیل بشه تا بتونن درست تصمیم بگیرن تا درست زندگی بکنن.

درود

خوشم میاد از خودم همیشه وسط هستم :311: هم آوا گرامی و Mr DaNi عزیز از دو زاویه متفاوت به این موضوع نگاه کردن و نوشته بانو شیدا و samanft عزیز هم که نظرشان را بیان کردند خیلی خوب و مفید بود.
مثل مسابقه طناب کشی شده دوتا جناح شدن توی سایت :58:

من بیشتر مواقع نظرم اینه بینابین بگیریم و معامله جوش بدیم یکجوری که نه سیخ بسوزه و نه کباب هم شما حرفت را زده باشی و هم اینکه اینم مدنظر قرار بدی ایشون شاید تغییر کرده باشند ان شاء الله:323:
بنظرم غیرمستقیم صحبت کن حرفی که همسر سابقتان زدن بنظرم بیان کردنش اصلا و ابدا درست نیست و گفتن اینکه علت طلاق خیانت ایشون بوده بشخصه نظرم اینه بصورت مستقیم بیان نشه مثلا بگید من اعتقادات دینیو حریم محرم و نامحرم برام مهم بوده و مسئله حجاب و از این راه وارد شو گرچه نظرم اینه از مدیر همدردی +یک روحانی نظر بگیری خیلی بهتره.
ولی اینکه دروغ بگی به هیچ عنوان درست نمی دانم :81: گذشته هر فرد متعلق بخودشه بله ولی در صورتی که در آینده تاثیر زیادی نداشته باشه نه مسئله خیانت!!
آینده انسان ها در امتداد گذشته آنهاست

موفق باشی.این از اون سوالهایی هستش که براش جوابی نیست یا حداقل جواب یکسان و کاملی وجود نداره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فدایی یار

سلام ....


واقعا چه سوال سختی....

دوست محترم به نظرم پاسخ سوال شما واقعا جدی هستش و سر نوشت یه خانم و اقا و احتمالا بچه های حاصل از اون ازدواج در میون هست...لطفا بی گدار به اب نزنید...با نظر چند کارشناس چه این جا چه جاهای دیگه مشورت کنید و با استدلال و تجربه های اونو بهترین تصیمیم رو بگیرید....

اگه یه اشتباه کوچیک بکنید ممکنه تبعاتش دیگه هیچ وقت پاک نشه...چه حقیقت گفته بشه چه نه...

البته نیازی نیست این جا بگید ولی اینا رو به کارشناس باید بگید..ایا شما هم نقشی داشتید در خیانت..مثلا عدم توجه به همسرتون..یا مثلا عدم نظارت کامل بر ایشون (عامیانه خیلی ایشونو ازاد گذاشتید).... یا مثلا اون اقا که میخواد با یک خانم مطلقه ازدواج کنه خودش جای ریسک داره و ایشون حتما یه چیزایی رو باید در نظر بگیره....


خلاصه من جای شما بودم با چند کارشناس که قبولشون دارم و الان هم خیلی راحت میشه با ایمیل ازشون کمک خواست... همه ی شرایط رو به اون ها کامل توضیح میدادم و میخواستم با استدلال بهم بگن که چه کنم و در نهایت بهترین تصمیم رو می گرفتم..

---

سلام خدمت شما
دوستمون موارد بسیار خوبی رو عنوان کردند. با توجه به اینکه سرنوشت دو انسان در میونه؛ بهترین کار اینه که با افراد کارشناس مشورت کنید. هر کس بر اساس دیدگاه خودش بشما نظر میده اما با بررسی و مشورت با افراد متخصص، با توجه به اهمیت موضوع، تصمیم مطمئن تری میتونید بگیرید.

سلام خیلی وقت بود تاپیکی اینجوری دوستان رو جذب خودش نکرده بود منم به همین دلیل تصمیم گرفتم نظر خودم رو بدم هرچند تکراری باشه به نظرم همه خصوصیات ایشون رو به صورت واقعی بگید فقط درمورد خیانت توضیحی ندید و بگید دلیل طلاق ما یک موضوع بود بین من و ایشون و خدا که متعلق به گذشته است و توضیح بیشتری ندید خودشون می دونند که چی کار کنند به نظرم اصلا دروغ نگید بعد یک سوال از فدایی یار : یعنی چی که ازدواج با یک خانم مطلقه جای ریسک داره اونم با توجه به مسئله ایشون یعنی خانمهای مطلقه رو باید از دیدگاه خیانت مورد بررسی قرارداد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ موفق باشید

باز هم ادب، باز هم سلام،
بازم من ، امان از دست من :)

نکات کنکوری :
1- پیشاپیش از جناب تنهایی عزیز عذر میخام که موضوع رو کمی بزرگ تر کردم. اما واقفید که چون صد آید نود هم پیش ماست. با پاسخ وسیع به این موضوع ، پاسخ مساله شما هم در درونش خواهد بود.ببخشید دیگه.
2- متاسفانه ، بازهم ، همزاد پنداری در تالار مشاهده میشه. این خوبه ، چون گاهی لازم داریم که نقطه نظر جنس مخالف رو بدونیم و این خیلی مفیده. اما اگه حواسمون نباشه ، ممکنه ناخواسته حمایت نادرست کنیم. استدلالم هم کافیه که به پست کاربر "اسمانی ابی" و اون لینک دقت کنید. تناقض کاملا اشکاره. از کاربران عزیز و دوستان گلم خواهش میکنم کمی بدور از مقابله با نظرم، ببینن چقد بی طرف نظر میدن. هر چند به دلیل مرد سالاریه بی دلیل و فرای از حد در جامعه و چندی دلیل دگر ، عکس این موضوع ، یعنی حمایت از جنس مونث به طور واضح و اشکار در تالار هست. که خب وظیفه ی خوانندست که باید از عقلش استفاده کنه دیگه.
3- شخصا در مورد مساله استارتر، نظر جناب "اسمانی ابی" رو خیلی کامل دیدم. نظر جامعی دادن البته قبل از در رفتنشون :). فک میکنم اگه اقای تنهایی خوب به نظر ایشون دقت کنن خیلی چیزا باید دستگیرشون بشه. جناب "اسمانی ابی" اگر خانم هستید بهتون تبریک فراوان میگم حقیقتا.
4- اقای تنهایی ، از موضوع پسرتون ، حقیقتا دلم گرفت. بهتون تبریک میگم بابت داشتن و تربیت همچین فرزندی. ارزو دارم که پسر یا دختر با چنین معرفت و تربیتی داشته باشم. (حالا یکی نیست بگه تو خودت تازه از پسر بودن در اومدی ، بشین مشقاتو بنویس ، زبانتو بخون ) . رابطتون با پسرتون خیلی دوست داشتنی و پر مهر و محبته.
5-ما مسوولیم. در برابر نظراتمون مسوولیم. وای که انگاه برسد که پاسخ هر نظرمون رو در زندگیمون ببینیم.

خب از اونجایی که گویا سوالی که مطرح کردم خیلی فلسفی بود و پاسخی ندیدم (شایدم کسی مارو قابل ندونست) لذا مجبورم با ذهن معیوبم خودم پاسخ خودم رو بدم.

قبلش :
خانم هم اوای عزیز :
حق باشماست. یعنی کاملا حق با شماست. بخشش لازمه. اما در این داستان کسی که باید ببخشه کیه؟
اقای تنهایی هیچ کارست. کسی که باید ببخشه خواستگار اون خانمه. و تا زمانی که ایشون از قضیه باخبر نباشه ، ما اصلا بهش حق انتخاب ندادیم که بخاد ببخشه یا نبخشه. یعنی چی؟ یعنی بهش ظلم کردیم. فریبش دادیم.
ذهن انسان کامله. میتونه نتیجه گیریه صحیح کنه به شرطی که اطلاعات کامل و صحیح بهش داده بشه.
متوجهید؟
برای مثال ، فرض کنید طرف تا حالا ده نفر رو کشته. قاتله. حالا به هر دلیلی ، مثلا الان اعدامش نکردن و داره زندگیشو میکنه. ایا وقتی میاد خواستگاری ، نباید طرف از امار این قتل ها خبر داشته باشه؟ یا یه بخشش ساده کافیه؟
صرف اینکه واستون ارزش قائلم خواستم نظرم رو بدونید و پاسختون رو دادم. وقتو علاقه بحث ندارم دوست عزیز. امیدوارم پاسخم رو بیطرفانه بخونید. همچنین بنده فارغ از جنسیت نظر دادم دوست عزیز. خواهشا دقت کنید.
نمیخاهم دیدگاه دینیه شما دوست عزیز رو به چالش بکشم ، اما پیشنهاد میکنم در نگاهتون به منابعتون ، کمی متفاوت نظر کنید. شاید،شاید، اتفاقی ، نقطه ی عطفی. شاید باشد این بار.

و اما پاسخ خودم به خودم :
قصور مورد نظر ، فارغ از ماهیت گناه بود برای بنده. خیانت، فریب ، دزدی ، چه میدونم هر نوع مساله ای که میتونه در تصمیم گیری تاثیر بگذاره.
پیشفرض پاسخم به خودم ، دو شرط داره : شعور نسبیه طرف، صداقت. هر کدوم از اینا نباشه بحث میره سمت سیاست بازیو فیلم بازی کردنو این مسائل که خودم هیچ علاقه ای ندارم. که سریع تشخیص میدم و طرف رد میشه.

چیزی که بهش رسیدم اینه : (واسه دخترو پسر و گذشته هاشون)
اگر گناه انجام شده در گذشته ، ماهیت شخصی داره ، طوری که طرف حتی اجازه سوال کردن نداره ، برای مثال خودارضایی ، دین ، ... که خب به طرف ربطی نداره. پس پاسخ بی پاسخ.

اما مسائلی مثل خیانت، رابطه ج* ، باکرگی و ... که میتونه نظر طرف رو تغییر بده. شخصا به نظرم باید با صداقت تمام ، پاسخ داده بشه. حتی اگر منجر به منصرف شدن طرف بشه. شاید اگه گفته نشه ، طرف نفهمه . اما حق انتخاب ندادی بهش واین از نظر بنده ظلمه. غیر قابل قبوله. حق انتخاب بدید. دوست داشت می بخشه مبارکش هم باشه. نخواست هم نمی بخشه به کسی ربطی نداره.

من اگه با بیست نفر رابطه ج* داشته باشم ، بعد موقع خواستگاری دروغ بگم ؟ بگم صفره صفرم؟ یا این که باید به طرف حق انتخاب و حق بخشش بدم؟ اگه بیام خواستگاریه شما ، شما خدایی چی دوست داری بشنوی؟ دوست داری من خودم ، خودم رو ببخشم و دروغ بگم یا شما دانسته وبا اگاهی ، من رو ببخشی؟ مفهوم بخشش ، پس از دانستنه ، نه در پس فریب.

ببخشید طولانی شد. چاره ای ندیدم خوش تر.

خب به قول دوستمون نا نیومدن مارو سرو ته کنن ، در بریم که کابل به دست منتظرن لامصب :)

موفق و موید

نظر همه دوستان را خوندم --- جالبه !!!

هر کس نظری داره یکی میگه بگو - یکی میگه نگو -- یکی میگه ببخش

یکی میگه قضاوت نکن --- یکی میگه بیخیال شو --- یکی میگه خط ت را خاموش کن

و ...

هر کس نظری داره ....

فعلا که خوشبختانه خبری نیست !!!

و من فکر میکنم با طرف حبت کرده که این چه کاری یه میخواید بکنید

و طرف هم بیخیال شده --- البته شاید ....!!!

==========================================

راستش قصه ما قصه عادی نیست !!!

داستان ، داستان مرام ....

داستان الان وقت شه تلافی کنی ، یه ....

داستان اون دختری که بعنوان همسر بنده برای مدت 1 ماه عقد بنده

بود را که حتما یادتون

میتونید از این تایپیک بخونید .....

=======================================

همانطور که می بیند در پست اول این تایپیک نوشتم

(( من از یک منبعی خبر دار شدم و به سراغ اون مرد رفتم .... ))

می دونید اون منبع کی بود ؟؟؟

اون منبع همسر اول م بود .................

جالبه نه ... !!! :33:


داستان زندگی من مثل یک فیلم نامه میمونه

عین دانه های یک زنجیر بهم وصل شده

باور کنید گاهی اوقات با خودم میگم بشینم همه سرگذشت زندگی ما بنویسم

و برم با یه کارگردان صحبت کنم و فیلم زندگی ما بسازم

======================================

داستان این که چگونه همسر سابق م از صیغه ای بودن این خانم

با خبر شد خیلی جالبه -- اگه دوست داشتید بگید تا براتون تعریف کنم !!!!

======================================

فکر کنم ته تهش ....

پیش خودش میگه من یه جون بهش بدهکارم ....


و حالا ایشون توقع داره همینطور که بنده را از صیغه ای بودن این دختر

آگاه کرد و من از دام این شیاد نجات داد

منم مرام و معرفت بخرج بدم و سکوت کنم ......

اون تمام این مدت این تیپ کارهای انسانی را انجام داده برای رسیدن به

چنین روزی .....

و حالا من بر سر دوراهی

>>>> باید تلافی کنم و مرام و معرفت بخرج بدم ؟؟؟

یا

>>>> دروغ بگم ----- اگه دروغ بگم - گناه اون پسر چیه ؟؟؟

سلام
اگه واقعا سر دوراهی موندی استخاره کن .
امیدوارم هر اتفاقی براتون میفته بهترین باشه .

با سلام و احترام
دوستان نظرات متفاوتی مبنی بر راست گویی ، بی تفاوتی یا دروغگوی در تحقیقات همسر سابقتون ارائه کردند.

لطفا دقت کنید:
یکم: شما تحقیق را وسیله ای برای تلافی کردن در نظر نگیرید.
دوم: در پاسخ به تحقیقات باید صادق بود. صداقت به معنی آن نیست که هر چیزی را بگوییم. بلکه به معنی آن است که هر چیزی را درست بگوییم.
سوم: در پاسخ به تحقیقات نباید فرد را به اشتباه بیندازیم.
چهارم: در تحقیقات نباید پرده دری، اشاعه فحشاء ، آبرو ریزی کنیم.
پنجم: در تحقیقات باید نگاه عادلانه ای به طرفین داشت. هم آن خانم هم آن آقا.

جمعبندی و خلاصه نکات بالا:
1 - از فرد محقق بخواهید دقیقا سئوال کند و شما صرفا به سئوالات ایشون جواب دهید. نه اینکه خودتون شروع کنید و هر چیزی را بگویید.
یعنی او سئوال تشریحی یا تستی می پرسد و فقط شما موضوع را جواب می دهید.

2 - در مورد علت جدایی خود khaleghezy خیلی خوب گفتند. شما کلی بگویید سر مسائل اخلاقی، حجاب تفاوت دیدگاه شدید داشتیم و او رعایت مرزها را آنطور که شایسته خانواده است را نمی کرد.

3 - اگر آن آقا خیلی مصمم و پیگیر ریز مسائل بود. شما نباید به جزئیات اشاره کنید و بگویید بیشتر از این نمی توانم راهنمایی کنم ، لطفا از منابع دیگر تحقیق کنید.

دقت کنید اگرچه هر کس خربزه می خورد پای لرزش خواهد نشست. اما باید مواظب باشیم ما حق پرده دری و آبروریزی نداریم. چون اگر ما هم آبرو ریزی کردیم خربزه ای خورده ایم و باید عواقب آن را بپذیریم.

سلام

از مدیریت سوالی داشتم.

ایا در صورت نپرسیدن شخص مقابل ، باید خودمون چیزی بگیم؟
برای مثال بنده به خواستگاریه دختری می روم. در گذشته رابطه ج * داشته ام. اگر اون نپرسید لازم است که خودم بگم ، چون احتمالا در نظرش شاید تغییری ایجاد بشه؟ ایا درسته که همچین انتظاری هم از طرف مقابل داشته باشم؟
صرفا یک مثال بود

باتشکر
همچنین عذرخواهی بابت اشتباه انجام شده. شرمندم. تکرار نمیشه :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanhaei

نظر همه دوستان را خوندم --- جالبه !!!

هر کس نظری داره یکی میگه بگو - یکی میگه نگو -- یکی میگه ببخش

یکی میگه قضاوت نکن --- یکی میگه بیخیال شو --- یکی میگه خط ت را خاموش کن

و ...

هر کس نظری داره ....

فعلا که خوشبختانه خبری نیست !!!

و من فکر میکنم با طرف حبت کرده که این چه کاری یه میخواید بکنید

و طرف هم بیخیال شده --- البته شاید ....!!!

==========================================

راستش قصه ما قصه عادی نیست !!!

داستان ، داستان مرام ....

داستان الان وقت شه تلافی کنی ، یه ....

داستان اون دختری که بعنوان همسر بنده برای مدت 1 ماه عقد بنده

بود را که حتما یادتون

میتونید از این تایپیک بخونید .....

=======================================

همانطور که می بیند در پست اول این تایپیک نوشتم

(( من از یک منبعی خبر دار شدم و به سراغ اون مرد رفتم .... ))

می دونید اون منبع کی بود ؟؟؟

اون منبع همسر اول م بود .................

جالبه نه ... !!! :33:


داستان زندگی من مثل یک فیلم نامه میمونه

عین دانه های یک زنجیر بهم وصل شده

باور کنید گاهی اوقات با خودم میگم بشینم همه سرگذشت زندگی ما بنویسم

و برم با یه کارگردان صحبت کنم و فیلم زندگی ما بسازم

======================================

داستان این که چگونه همسر سابق م از صیغه ای بودن این خانم

با خبر شد خیلی جالبه -- اگه دوست داشتید بگید تا براتون تعریف کنم !!!!

======================================

فکر کنم ته تهش ....

پیش خودش میگه من یه جون بهش بدهکارم ....


و حالا ایشون توقع داره همینطور که بنده را از صیغه ای بودن این دختر

آگاه کرد و من از دام این شیاد نجات داد

منم مرام و معرفت بخرج بدم و سکوت کنم ......

اون تمام این مدت این تیپ کارهای انسانی را انجام داده برای رسیدن به

چنین روزی .....

و حالا من بر سر دوراهی

>>>> باید تلافی کنم و مرام و معرفت بخرج بدم ؟؟؟

یا

>>>> دروغ بگم ----- اگه دروغ بگم - گناه اون پسر چیه ؟؟؟

---

در باره طلافی کردن نظر من منفی هست، طلافی کردن انسان رو آروم نمی کنه، من با گفتن قضیه موافق بودم اما با نیت کمک به اون آقاهه نه برای طلافی.
راستی
جالب شد، همسر سابقتون از کجا آمار همسر دوم شما رو داشتن؟
قضیه جنایی شده!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط love less

سلام

از مدیریت سوالی داشتم.

ایا در صورت نپرسیدن شخص مقابل ، باید خودمون چیزی بگیم؟
برای مثال بنده به خواستگاریه دختری می روم. در گذشته رابطه ج * داشته ام. اگر اون نپرسید لازم است که خودم بگم ، چون احتمالا در نظرش شاید تغییری ایجاد بشه؟ ایا درسته که همچین انتظاری هم از طرف مقابل داشته باشم؟
صرفا یک مثال بود

باتشکر
همچنین عذرخواهی بابت اشتباه انجام شده. شرمندم. تکرار نمیشه :)

---

با سلام
مثال شما (سئوال و جواب به هنگام خواستگاری) تفاوت اساسی با این تاپیک دارد و نیاز هست در تاپیک جداگانه ای باز شود چون پاسخ فنی با توجه به جوانب مختلف می طلبد که این تاپیک را می تواند به حاشیه بکشاند.

اما آنچه که به این تاپیک مربوط می شود در تحقیق باید آنچه که را که مورد تحقیق به آن شهرت دارد را کلی بیان کنیم.سایر موارد هم در پست قبل گفتم.

نقل قول:

---

2 - در مورد علت جدایی خود khaleghezy خیلی خوب گفتند. شما کلی بگویید سر مسائل اخلاقی، حجاب تفاوت دیدگاه شدید داشتیم و او رعایت مرزها را آنطور که شایسته خانواده است را نمی کرد.

---

:54::302::54: آقا من الان در پوست خودم نمیگنجم :227:

love less دادا تا حدود زیادی با حرفهات موافقم ولی اینم در نظر بگیر:
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت!
جناب tanhaei دوتا دیدگاه متضاد دارن یکی اینکه چیزی نگن و مرام و معرفت بخرج بدهند یکی هم اینکه تلافی بکنند بنظرم این تضادش اصلا خوب نیست.جوری باید توی لفافه گفته بشه هم بقول جناب مدیر پرده دری نشه در نکته شماره 2 بر طبق توصیه جناب مدیر ایشون بیان کنند. مادر و خواهر آقای خواستگار به اون درجه از دانایی رسیدن که متوجه بشوند خلاصه زن هستند و خودشان تشخیص می دهند که منظور طرف مقابل چی بوده.

با اجازه الان یادم اومد برای یکی از آشناها هم چنین اتفاقی افتاد با خانومی دوست بودن و قرار بود بروند برای خواستگاری وقتی خواهر ایشون مراجعه کردند چند نفری که توی تحقیقات باهاشون صحبت کردند تقریبا تا حدود زیادی بنا بر گفته جناب مدیر عمل کردند(شماره2) بلاخره زنها جنس خودشان را بهتر میشناسند و متوجه میشوند بقول معروف تا ته قضیه را متوجه میشوند برای همین خیلی لازم نیست وارد جزئیات بشوند بصورت کلی هم بیان بشه خیلی خوبه.
به احتمال زیاد خانواده آقا پسر تا حدودی زیادی برطبق نوشته بانو شیدا متوجه خصوصیات رفتاری و شخصیتی این خانوم شدند

آخیش ... حالا درست شد ... منم منظورم همین بود ... منظورم این بود که شروع به تلافی کردن و آبروی ایشون رو بردن نکنید ... یا سربسته صحبت کنید یا اصلا صحبت نکنید
ولی خدایی امتحان سختیه :305: خدا بهتون صبر بده
براتون آرزوی خوشبختی دارم :72:

سلام اقای تنهایی

پست ها رو نخوندم کامل ممکنه تکراری بنویسم

ممکنه اصلا نیان از شما چیزی بپرسن
اگه هم نخواستین مجبور نیستین جواب تلفن بدین اگه هم جواب دادین وقتی خانمتون خانم تعریفی ای نبودن نیاز نیست ازشون تعریف کنین. درست هم نیست ازشون بد بگین. بهترین کار اینه که به کسی که ازتون سوال می پرسه بگین که بهتره برن پیش متخصص (مشاور ازدواج) و اینطوری سعی کنن شناخت بهتری از هم پیدا کنن. شما نمی تونین نظری بدین.

مختصر مفید و کوتاه هم بگین. اگه نیاز شد. اگه هم کسی ازتون چیزی نپرسید هیچی نگین.

با توجه به پست های شما که طولانی هستن بعید می دونم بتونین جلو خودتون رو بگیرینو هیچی نگین!! واسه همین هم تایم یکی دو دقیقه ای واسه صحبت کردن خودتون بذارین اونم در صورت نیاز. ارجاع بدین به کارشناس و مشاور. بعدم گفتگو رو تمام کنین.

البته این نظر منه. یعنی من اگه بودم می خواستم خیلی لطف کنم به همسر قبلیم اینکارو می کردم که نظری راجع بهش ندم و برای اینکه به اقای همسر جدید هم مدیون نمونم می گفتم حتما مشاوره ازدواج برن . یعنی هیچ نظری نمی دادم و ارجاع می دادم به کارشناس و متخصص که مدیون هیچ طرف نمونم. هرچند که اینم زیاد مهربانانه نیست.

موفق باشید

با سلام

عطف به راهنمایی دقیق مدیر همدردی شما می توانید به عدم تفاهم های خودتون اشاره کنید ( همانطور که مدیر فرمودند بدون پرداختن به جزییات ) و اینکه هردوی شما در زندگی اشتباه داشته اید که منجر به جدایی شده اما چه بسا همین برای هردوی شما شده باشه تجربه و از سری که به سنگ خورده درس گرفته باشید که اشتباهات زندگی قبلی را تکرار نکنید . می توانید بگویید همسر من در زندگی با من اشتباهاتی داشته منم اشتباهاتی داشتم که نیاز نیست به آنها بپردازم چون مربوط به گذشته است و هرکدام از ما اینرا در نظر داریم که زندگی ما به خاطر همینها به هم خورده . اما اینکه من یا همسرم از اونها در عمل بهره می گیریم در زندگی جدید را از هیچکدام از طرفین ما نمی توانید به دست بیاورید چون ما سه ساله از هم جداییم و از رفتار هم خبر نداریم و این را به نظر من شما با مراجعه به مشاور خانواده می توانید در بیارید یعنی هم خانم سابق بنده از این طریق بهتر شما را بشناسد هم شما ایشان را لذا من فقط پیشنهاد می کنم که شما به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و دریافت جزییات آنچه بین ما بوده برای سنجش زمان حال ایشان کمک چندانی به شما نمی کند و در همان حد کلی که گفتم را کافی می دانم اما به شما این حق را می دهم که بخواهید دقیق و عمیق بشناسید که مشاوره را پیشنها کردم . همانطور که خانم کنونی بنده هم با توجه به شکست من در یک زندگی این حق را محفوظ داشته که مرا بهتر و دقیقتر بشناسد


موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط به دنبال خوشبختی

در باره طلافی کردن نظر من منفی هست، طلافی کردن انسان رو آروم نمی کنه

---

هی وای من ، یعنی سوءتفاهم اینقدر در جمله بنده مشهود ؟؟؟؟؟

دوستان خواهشا جمله را درست بخونند ....

عزیزان دقت کنید بنده اصلا و ابدا قصد تلافی کردن خیانت ایشون در زندگی

اول خودم را ندارم ....

ببینید بنده نوشتم :

(( تلافی کنم و مرام و معرفت بخرج بدم ؟؟؟))

منظور بنده این بود که بخاطر این که همسر اول م موضوع صیغه ای بودن اون زن را

فهمیده بود و خوب میتونست چیزی نگه و بزرا من باهاش زندگی کنم و

در یک موقعیت خیلی خیلی بهتر یا مثلا وقتی پای یک بچه اومد وسط اونوقت

قضیه را رو کنه و باعث خنده و سر افکنده گی بنده بشه .....


خلاصه قضیه را مخفی نکرد و به بنده گفت ، و من را آگاه کرد و بنده هم

اون زن را بخاطر دروغ و صیغه ای بودنش طلاق دارم .


منظورم از تلافی بکنم این بود که :

شاید همسر اول بنده الان توقع داره بنده هم تلافی کار خوب ش را

( که من را آگاه کرد ) را بکنم و حالا سکوت اختیار کنم ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

جناب tanhaei دوتا دیدگاه متضاد دارن یکی اینکه چیزی نگن و مرام و معرفت بخرج بدهند یکی هم اینکه تلافی بکنند

---

دوست عزیز شما هم منظور بنده را نگرفتید ؟؟؟ :223:

بنده اصلا قصد تلافی خیانت ایشون ندرام ...!!!!

یا سکوت میکنم یا به صورتی که مدیر همدری عزیز فرمودند رفتار میکنم و خیلی خیلی

سر بسته ، و کوتاه پاسخ گوی سئوالات آنها میشوم .

پاسخ مدیر همدردی برای جواب دادن بسیار عالی و ایده آل ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هم آوا

منظورم این بود که شروع به تلافی کردن و آبروی ایشون رو بردن نکنید ...

---

ظاهرا برای شما هم همین سوءتفاهم پیش اومده !!! :223:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت!

---

عجب جمله ای .....
بسیار عالی و کارامد ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

می توانید بگویید همسر من در زندگی با من اشتباهاتی داشته منم اشتباهاتی داشتم که نیاز نیست به آنها بپردازم چون مربوط به گذشته است و هرکدام از ما اینرا در نظر داریم که زندگی ما به خاطر همینها به هم خورده .

---

پاسخ خوب و سر بسته و کاملی هست .
=============================

در هر حال از راهنمایی همه شما دوستان عزیز تشکر میکنم :72:

البته خدارا شکر فعلا که خبری نیست .... :310:

و ظاهرا فکر میکنم با طرف صحبت کرده تا خانواده ش را قانع کنه که مثلا

تحقیق و زنگ زدن به بنده بی فایده س

و اونا هم بیخیال شدند ......

که خوب خدا را شکر اگر برنامه شون این باشه

برای من بسیار بسیار عالی و خوب هست ....

سلام...
به نظر من انصافانه و عادلانش اين هستش كه راستش و بگيد چون اونا به شما اعتماد ميكنند و دوست دارن حقيقتو بگيد...اما اگه انسان دوستانه اينكه بگيد من اين خانوم و نمي شناسم و ترجيح ميدم نظري راجع به ايشون ندم...اينجوري عذاب وجدانيم نميگيريد...واقعاً خيانت خيلي بده چه از طرف مرد چه از طرف زن چه خوب ميشد كه آدما راجع به ازدواج انقدر راحت تصميم نكيگرفتن و گنجايش روحي و عقلي خودشون و ميسنجيدن...و چه قدر بد كه با دعوت كردن يه بنده خدا به اين دنيا بخوايم با حماقتا و كوتاهي خودمون آينده ي اونم خراب كنيم...من به شخصه تا زماني كه از سلامت رواني خودم و همسرم به تور حتم و توانايي هامون مطمئن نشم بچه دار نميشم چون مسئوليته بزرگيه و در قبال تك تك لحظات اون كودك مسئوليم...
:323:

به نظر من باید حقیقت گفته بشه چون برای اون خوانواده این موضوع اهمیت داشته که میخوان بیان تحقیق و گرنه دنبالش نمیومدن به راحتی میگذشتن .

اما نیازی نیست یه طرفه قضاوت کنین یا بد گویی کنین و ابروی فرد رو ببرین . هر چیزی پرسیدن جواب بدین . نیازی ام نیست جزییات گفته بشه . فقط حقیقت رو بگین