به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-11-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج با مردی که دو ساله طلاق گرفته و یه بچه دارد.....

    سلام دوستان

    من یه دختر مجرد 24 ساله هستم .
    اخیرا با آقایی آشنا شدم که از هر لحاظی خیلی به دلم نشسته. اونجوری که برای خودم تحلیل کردم هم خوبی های زیادی داشتن و هم نقص هایی..... اگر به دلم باشه چشمم رو ترجیح میدم به تمام ایرادهاشون ببندم در این مورد دوست دارم از کسانی که تجربشو دارن مشورت بخوام
    فاصله ی سنی من و این آقا 15 سال هست .
    دوساله که طلاق گرفتن و از همسر قبلیشون یه پسر 12 ساله دارن...
    بسیار احساسی و گرم مزاج و خوش مشرب هستن.
    وضع مالی متوسط رو به باالایی دارن و طبع آروم و شوخی هم دارن.
    دلیل طلاقشون رو خودشون اختلافات فرهنگی و جنسی و اخلاقی بیان کردن .
    برای ازدواج بسیار بیتاب و بیقرارن.
    تنها شرطی که ازم خواستن مهریه ی کمه ....
    و البته حضانت بچشون هم با خودشونه ....
    روی این قضیه که بعدها بچشون از پدرشون تصور منفی نداشته باشه خیلی خساسن....
    گفتن که اگه همسر رویاییشونو پیدا کنن کم نمیذارن براش....
    عاشق مسافرت هستن و اینجور که میگفتن از تنهایی به شدت افسرده شدن....
    دوباره خواهان بچه هستن .
    و البته این رو هم بگم که خانوادم فعلا شدیدا مخالفن ولی این ها هیچ کدوم دلیل نمیشه مرد طلاق گرفته آدم بدی باشه....
    من واقعا حس میکنم این آقا رو دوست دارم ولی همه منو از آینده ی بد و سیاه با مرد مطلقه میترسونن....
    همه میگن اگه خوب بود زنشو نگه میداشت.....
    راستی این آقا به شدت از بردن اسم همسرش اجتناب داره و خیلی از اون بدش میاد .... اون جوری که باهاش صحبت کردم فقط اجازه داده پسرش هر چند وخت یکبار بره اونو ببینه اما خودش چشم دیدنشو نداره.....
    واقعا نمیدونم چیکار کنم
    خواهش میکنم راهنماییم کنین.
    باید چیکار کنم؟
    با این آقا امکان خوشبختیم نیست؟؟
    شده زنی با این شرایط ازدواج کنه و خوشبخت هم بشه؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 بهمن 94 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1393-9-04
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,856
    سطح
    25
    Points: 1,856, Level: 25
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 153 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    بنظر من اول با خانم سابق این آقا صحبت کنید و حرفهای ایشونم بشنوید
    ثانیا طلاق دلیل بدیه هیچ کس نیست اما فاصله سنیه زیاد
    وجود یه بچه 12 ساله که همه جوره راحتی و آزادی اول ازدواجومیگیره
    حساسیت زیاد این آقا به پسرش که ممکنه برای شما دردسر ساز بشه
    ایناس که باعث مشکله نه طلاق

  3. 6 کاربر از پست مفید باران آرام تشکرکرده اند .

    کیانا 93 (سه شنبه 07 بهمن 93), واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), نادیا-7777 (سه شنبه 05 اسفند 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), بارن (سه شنبه 07 بهمن 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1393-11-06
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1
    تشکرشده 5 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    من طلاق رو دیدم. با خانواده های طلاق هم آشنا هستم. اگر طرفتون آدم بی خیالی میتونه بشه، این ازدواج خوب باشه شاید
    ولی اگه نمیتونه، به احتمال زیاد بعدا پشیمون میشه
    حتما حتما حتما هم با خانوم قبلی صحبت کنید
    به تجربه ی بزرگترها گوش کنید! و خیلی محتاط عمل کنید... که ان شاءالله پشیمونی پیش نیاد نه برای اون و نه شما.
    با خانواده ی خودش هم آشنا بشید چون این باعث میشه به میزان صداقتش بیشتر پی ببرید. معمولا اگه طرف با شخصیت باشه، از خانواده ش میشه فهمید. و اگه با شخصیت و با اخلاق باشه، خیلی خیالتون راحتتره.

  5. 5 کاربر از پست مفید baran92 تشکرکرده اند .

    واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), نادیا-7777 (سه شنبه 05 اسفند 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), بارن (سه شنبه 07 بهمن 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-11-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ممنون

    سلام بچه ها

    به خاطر جوابها ممنون . یه موردی که هست اینه که خود این آقا تمایل دارن که خانومشون خیلی جوون باشه و منم خودم با این فاصله ی سنی مشکل ندارم چون این آقا روحیات و اخلاقیاتش کاملا جوونه و سرحاله .....
    فقط از تنهایی و بی سرو سامانی واقعا خسته شده.....
    طبع و احساسات و امیال و اخلاقیاتشون با من خیلی جوره و خودم قشنگ به این موضوع واقف شدم.


    در مورد شازده پسرشون هم من از قبل گفتم که نمیتونم براش مادری کنم فقط میتونم همدم و کنارش باشم مثل یه دوست..... مادری وظیفه ی مادر اصلیشه..... خود بچه هم از آب و گل درومده....و مطمئنا درک میکنه چون خودش هم با ازدواج ما در گفتار موافقه......

    دیگه اینکه جفتتون به موضوعی اشاره کردین که باعث تعجبم شد!!!!

    - - - Updated - - -

    من چطور میتونم برم با همسر قبلیشون صحبت کنم آخه؟!!!!

    این آقا همسرشونو توافقی طلاق ندادن بلکه خودشون طلاقش دادن بنابر مشکلاتی که براتون گفتم.
    این خانوم دلش از دست آقا پره و معلومه که کلی بد و بیراه و حتی حرفهای سنگین تر از واقعیت و خیلی مسائل دیگرو به زبون میاره تا دید منو عوض کنه.......
    خب بالاخره اونم حق داره.....
    توی هیچ طلاقی دو نفر زنو شوهر از هم راضی نیستن و طرف همو نمیگیرن.....
    معلومه که کلی از هم بدم میگن و چهارتا هم میذازن روش میگن....

    ای کاش میشد تجربه ی کسی رو که سابقه ی همچین زندگی رو داشته بدونم.

    دل کندن از ایشون واقعا واسم سخته......

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام.
    من تحربه ارتباط با مرد متاهل داشتم.
    می تونم بگم مردهای اهل زندگی با چنگ و دندون و به هر قیمتی با وجود مشکلات و خلل های عاطفی و جنسی و..... زندگیشون نگه میدارن.
    به هر حال طرف اگه هم مشکلی داشته باشه نمیاد به تو بگه عزیزم زنم خوب بود من فلان بلارو سرش اوردم بیا زن من بشو!!!!
    من اصلا این اقارو که نمیشناسم راستش به حرف های شما هم اعتباری نیست چون الان بهش علاقه مندی و ناخوداگاه بدی هاش ذهنت فیلتر میکنه اما در کل هر جور حساب کنی شما برای این اقا یه لقمه چرا و نرمی....جوون و مجرد و احساساتی هستی...هر کاری میکنه دلت به دست بیاره.
    شما زحمت بکش خانومش یا ادم مطلع و امینی گیر بیار و از زندگی قبلیش و خصوصیات این اقا پرس و جو کن.
    راستی اگه دنبال مشورتی در مقابل دلایل منطقی دوستان فکر کن دنبال حق دادن و تفسیر و توجیح نگرد دوستم.

  8. 8 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (دوشنبه 04 اسفند 93), Deldar (سه شنبه 07 بهمن 93), واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), نادیا-7777 (سه شنبه 05 اسفند 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), بارن (سه شنبه 07 بهمن 93), دختر بیخیال (سه شنبه 07 بهمن 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-11-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کیت کت عزیز حرفاتون درسته ....
    منم دنبال مشورتم . دوست ندارم توجیح کنم ولی نا خواسته ضمیر ناخودآگاهم دوست داره تا همه چیز خوب پیش بره دست خودم نیست.....
    ابدا دلم نمیخواد آیندمو با دستای خودم سیاه کنم!!!!
    ای کاش کمی از تجربت میگفتی....

    حرفهایی که زدی درسته ولی من با یه چیزی چندان موافق نبودم!
    من خودم با چشم خودم طلاق خوالم و شوهر خوالم رو دیدم. جفتشون آدمای فوق العاده خوبین....
    اما به دلیل به سری مشکلات . بیشتر دخالت های خانوادگی مجبور به طلاق شدن....
    اتفاقا مرد مثل شوهر خوالم کم دیدم. آدم فوق العاده خوبیه ولی بعضی وختا تو زندگی یه سری مسائل بیرونی دست خوب ترین آدما رو هم میبنده....نمیخواستم اینو بگم اما این آقا به دلیل هیانت همسر در آخر کار اینجوری طلاقشون میده....
    مدرکم داره

    اینارو گفتن چون با چشمام دیدم.
    ولی هنوز نمیدونم چطوری میتونم با خانومشون که 1 سال از خود آقا کوچیکتره و تو شهرستانه صحبت کنم!!!!

  10. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    دختر آسمان عزیز،

    احساساتی فکر نکن.
    واسه مشکلت هم رای گیری و آمارگیری نکن.
    اگر ده نفر هم چنین ازدواجی داشتند و خوب بوده، دلیل نمی شه شما که یازدهمی هستی هم ازدواجت خوب باشه.
    "there's a first time for everything."

    مسیر درست یک ازدواج را طی کن تا بعدا پشیمون نشی.

    می گی اون خانم حتما از این آقا بد خواهد گفت، خب دقیقا به همین دلیل که خودت گفتی، این آقا هم حتما از خانم بد می گه و دلیل اصلی طلاقش را نمی گه!!!

    شما باید و حتما و مهم ترین کارت این هست که از اون خانم در مورد زندگی و علت طلاقشون بپرسی. حتی اگر اینقدر ناراحت باشه که نخواد شما را ببینه و نخواد جواب بده، باید خواهش کنی که یکبار بهت وقت بده و در این مورد برات صحبت کنه. از همه مهم تر همینه.
    وقتی حرفهاش را شنیدی، اونوقت می تونی توی رفتارها و حرفها و استدلالات این آقا دنبال سرنخها و راست یا دروغ بودن حرفهاش باشی.
    دلیل نداره شما همه حرفهای اون خانم را باور کنی. اما همه را به دقت می شنوی. بعد موقع شناخت خواستگارت بررسیشون می کنی.


    2- مردی که بعد از ده سال زندگی و با داشتن یک پسر بزرگ به طلاق می رسه، می تونه خیلی اشکالات داشته باشه و دلیلی مثل اختلافات فرهنگی و اخلاقی و جنسی یه دلیل کلی و الکی هست که برای از سر باز کردن شما گفته. ایشون در سی سالگی مشکل جنسی نداشت، چهل سالگی تازه به مشکلات جنسی رسیده؟ شاید قضاوت و صحبت من اصلا از دید روانشناسی و اخلاقی درست نباشه، ولی بذار بهت بگم، مردی که این حرف را بهت زده، مطمئن باش خیانت می کرده و زنش هم از رفتارهاش خسته شده و حالا اسمش را گذاشته مشکلات جنسی !! این آدم شوخ و شنگی که شما تعریف می کنید، مطمئن باش زیادی شوخ و شنگه.

    3- 15 سال اختلاف سن یعنی یه دنیا فاصله
    10 سال زندگی مشترک یعنی یه دنیا فاصله
    داشتن یه پسر 12 ساله یعنی یه دنیا فاصله
    حداقل همین حالاش شما سه دنیا فاصله دارید ....... تا بقیه اش ....

    4- شرط مهریه کم هم یعنی این که هر وقت حرف زدی، تو را هم بفرستم پیش اون یکی خانم و این دفعه با هزینه کمتری، برم دنبال بیقراری برای ازدواج با نفر بعدی !
    می دونی چرا هیچ شرط دیگه ای برات نذاشته؟
    چون اصلا براش مهم نیست !!!!!!! فقط مهریه است که ممکنه دست و بالش را ببنده برای رها کردنت. اونم که کم بگیره، فردا راحت می گه برو.

    مردی که بخواد با تو زندگی کنه براش مهمه که با بچه اش می خوای چیکار کنی، درس می خوای بخونی یا نه؟ کار می خوای بکنی یا نه؟ حجاب و اعتقادات چیه؟ اخلاق و رفتارت چیه؟ ... هیچ شرطی نداره جز این که قیمت طلاق را بیاری پایین. این یعنی اصلا براش مهم نیستی !!!!!!!! نه چون مهریه کم خواسته، بلکه چون هیچ شرطی نداره.


    --------------------

    الان پست جدیدت را خوندم. هیچ زنی به یه مرد خوش اخلاق و آروم و شوخ و خوش برخورد و گرم مزاج (تو آشنایی اولیه با یه دختر باید خیلی آدم مشکل داری باشه که از گرم مزاجی خودش تعریف کرده !! ) خیانت نمی کنه.
    مگه دیوانه باشه که مرد به این خوبی را بذاره و خیانت کنه و بچه اش را هم ول کنه و بره.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 07 بهمن 93 در ساعت 15:23

  11. 14 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (دوشنبه 04 اسفند 93), abi.bikaran (چهارشنبه 08 بهمن 93), sasha (جمعه 10 بهمن 93), SHahr-Zad (سه شنبه 07 بهمن 93), کیت کت (سه شنبه 07 بهمن 93), واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), نادیا-7777 (سه شنبه 05 اسفند 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), آزرم (چهارشنبه 08 بهمن 93), خیال تو (چهارشنبه 08 بهمن 93), داود.ت (سه شنبه 07 بهمن 93), دختر بیخیال (سه شنبه 07 بهمن 93), سكوت شب (پنجشنبه 09 بهمن 93), صبا_2009 (سه شنبه 07 بهمن 93)

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    ببین دوستم من درک میکنم کاملا دوسش داری......دو تا چیز دارم بگم و انتظار دارم خیلی روش فکر کنی.
    1.اون اقایی که من باهاش بودم خوب یه فرد معروفی بود یه ایران روش قسم می خورن ادم فوق العاده ایه و اصلا میگن فلانی مرد محجوب و با اخلاق،اما من داشت!ببین تو زندگیش مشکل داشت اما بخاطر بچش و خانواده و فلان با چنگ و دندون من داشت اما طلاق نمیگرفت...شاید فکر کنی خوب طلاق می گرفت که بهتر بود !!!!نمی دونم.......اما به قول تو همه میگن ادم فوق العاده ایه.کسی از پشت پرده زندگی کسی خبر نداره زندگی ها خیلی پیچدست.خیانت وقتی رخ میده خیلی حرف ها پشتشه.خیلی داستان ها.
    2.یه بار مشاورم ازم پرسید فلانی زنش طلاق بده زنش میشی؟؟؟؟گفتم نه!!!!خودم باورم نمیشد همچین حرفی از دهنم درومده.......کسی که قدرت مدریت یه زندگی نداشته باشه کلا این مشکل همیشه در زندگی با هر کسی با خودش به یدک میکشه.

    من جات بودم جوونیم پای این رابطه نمی سوزوندم.....ازدواج با مردی که 15 سال بزرگتره؟؟؟با بچه 12 ساله؟؟؟؟؟.......هرگز.این اقا 40 سالشه؟؟؟؟50 سالش بشه تو تازه 34 سالته!!!!پسرش 24 سالشه!!!!!خودت میدونی داری اشتباه میکنی.باور کن میدونی.

    - - - Updated - - -

    حرف شیدارو باید با طلا نوشت......... واقعا همین صحبت ها به نظرم میتونه این تاپیک ببنده.

  13. 6 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (دوشنبه 04 اسفند 93), SHahr-Zad (سه شنبه 07 بهمن 93), واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), خیال تو (چهارشنبه 08 بهمن 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم به این فکر کردی که روزهای اول ازدواجت که همه دوست دارن با همسرشون خلوت داشته باشن شما باید همیشه پسرشون رو هم تو جمعتون داشته باشید و سه نفره خواهید بود
    می دونی هر لباسی رو راحت تو خونه نمی تونی بپوشی مخصوصا سه چهار سال دیگه که پسرشون 17 یا 18 ساله میشه

    - - - Updated - - -

    تازه موقعی که دوستات 28 یا 29 ساله هستند و بعضی هاشون تازه دارن ازدواج میکنن و میرن ماه عسل . خلوت دوتایی دارن شما داری با پسر 18 ساله همسرت کلنجار میری
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  15. 7 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 08 بهمن 93), کیت کت (سه شنبه 07 بهمن 93), واحد (پنجشنبه 09 بهمن 93), هم آوا (سه شنبه 07 بهمن 93), دختر بیخیال (سه شنبه 07 بهمن 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93), صبا_2009 (سه شنبه 07 بهمن 93)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    این تاپیک ها شاید در تصمیم گیری بهت بیشتر کمک کنه.



    ازدواج مجدد بنده و پیدا شدن سرو کله زن اول در زندگی جدیدم (( لطفا کمک کنید ))


    با بچه م نمیسازه __ نمیدونم چرا یه حسی داره منو به سمت بچه و زندگی اول م میکشونه .....




    راستی به توصیه دوستان حتما گوش کن ، زندگیتون اینقدر ارزش داره که یسر شهرستان برید و حرف های ایشون هم گوش کنید
    حتما از فامیل و خانوادشون پرس و جو کن

    حتی میتونید برید محله قبلی که این اقا با همسرشون زندگی کردن و از همسایه ها پرس و جو کنید

    درسته شاید دروغ بگند اما شاید دروغ نگند تازه هیچ تضمینی هم وجود نداره این اقا دروغ نگفته باشند ! براساس چه مدرکی حرف های ایشون و باور میکنید؟

    مدرک از خیانت همسرشون دارند؟ پس در پرونده دادگاهشون موجوده برو ببین همچین چیزی وجود داره؟

    بعدشم از خانمشون بپرس و ازشون بخواین توضیح بدهند ، حداقلش اینه که حرف های ایشون هم میشنوید. مانند حرف های خواستگارتون!
    شاید بگید ، خب اگه خیانت کرده باشند احتمالا تایید نمیکنند، خب همونقدر احتمال وجود داره که ایشون اشتباهاتشون و تایید نکنند ، همونقدر احتمال وجود داره که این آقا هم بشما دروغ گفته باشند. (احتمال دروغگویی در هردو طرف یکیست.)

    اگه دروغ بگند شما متوجه میشید چون میتونید سوال پیچشون کنید ، میتونید بابت حرفاشون تحقیقات بیشتری کنید. بهرحال یادتون باشه زندگیتون اونقدر ارزش داره که براش این همه زحمت بکشید اگه هم نمیخواید برید شهرستان حداقل تلفنی سعی کنید باهاشون صحبت کنید.

    شما مطمعنید پسر ایشون در آینده شما رو قبول میکنند؟
    پسرشون مادرشون میبینند، مثه تاپیکی که بهتون معرفی کردم ، اگه همچین مشکلاتی براتون پیش اومد شما چکار میکنید؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 07 بهمن 93 در ساعت 18:28

  17. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (دوشنبه 04 اسفند 93), شیدا. (سه شنبه 07 بهمن 93), صبا_2009 (سه شنبه 07 بهمن 93)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.