کمک کنیدازدیروزباشوهرم دعواکردیم وباهاش قهرم ....

سلام دوسال ازدواج کردم وبجه ندارم،شوهرمن وقتی عصبی باشه دیگه واقعاقاطی میکنه وچشماشو میبنده ودهنشوبازمیکنه ومثل نقل ونبات هرچی فحش وبدوبیراه تودنیاست نثارمن وخانواده وهفت جدوآبادم میکنه وتوقع داره که هیچی بهش نگم ،آخه اینجوری نمیشه که! منم بایددربرابراین پرخاشگریاش یه عکس العملی نشون بدم که بفهمه حدخودشونگه داره.راستش مادرش مریضه وازنظرخانوادگی مشکلات خانوادگی دارن،دیرو،زمن برامادرش غذادرست کردم وکه اون بره بدش وبیادقبلش خیلی خوب بوداماوقتی اومدخونه موقعی که زنگ درخونه روزدمن کلیدآیفون زدم (چون آیفون ماشانسی یه وقتایی دربازمیکنه ویه وقتایی بازنمیکنه)خراب!خلاصه کلیدوزدم بازنشدوفوری خودم رفتم دربازکردم اماتا اومدتوقیافه اش ازشدت عصبانیت مثل یه دیوشده بودوفوری اومدتووزدآیفون ازجاشکست وخوردش کردوهرچی که ازدهنش دراومدبه منوخانوادم گفت وگفت :مگه من 100باربهت نگفتم که ای آیفون خرابه چرازدی روکلیدش وقتی کارنمیکنه دراون لحظه من که فهمیدم خیلی عصبانیه بهش چیزی نگفتم وسکوت کردم وباحالت قهرونه رفتم تواتاق وناهاربراش نیاوردم ،ازقضابعدازظهرهمون روزمن نوبت دکترداشتم وبامادرم قراربودبریم وازقبل برنامه چینی کرده بودیم شوهرم باعصبانیت ویه حالت خیلی مردسالارانه ای گفت که امروزتوحق نداری نه دکتربری ونه پاتوازاین خونه بیرون بذاری قلم پاتوخردمیکنم اگه جایی بری،منم بهش گفتم امروزچطورت شده وازکجااعصابت خورده که داری سرمن خالیش میکنی ؟مگه من چکارت کردم که بامن اینجوررفتارمیکنی ،که بخاطریه آیفون اینجورباهام رفتارکردی و.....داشتم توجیهش میکردم که دوباره مثل همیشه چشماشوبست وفحش بارونم کردوبه پدرومادرم خیلی توهین میکنه یعنی تاحدشدیدش فحش رکیک میده بهشون که من ازگفتنش خجالت میکشم!خوب منم بهم برمیخوره کسی به خانوادم فحش بده عکس العمل نشون میدم چون اگه ازالان هیچی نگم دیگه براش عادی میشه ومنم اینجوری اصلاخوشم نمیادچون من واقعابه خانوادش احترام میذارم ومحبت میکنم اونوقت درقبالش این بیادتودعوامون فوری فحش رکیک بده به خانواده من؟بعدکه این حرفاروزدمن گفتم که ازاین اخلاقت دیگه خسته شدم وتاخواستم لباساموبپوشم وبرم اومدتواتاق وهم منوزدوهم بدترین فحشای تودنیاروبهم زدومخصوصابه خانواده م منم رفتم تواتاق وخوابیدم دیشب معلوم بودکه پشیمون شده بود،ولی من خیلی ازش دلگیرم وازدیشب تواتاقم وصبحی هم بهش گفتم دیکه کاری باتووخانوادت ندارم ودیگه برامادرت غذادرست نمیکنم ونمیرم بهش سرنمیزنم!مگه مجبورم این محبتاروبکنم ازاون ورتودستمزدشوبهم بدی!الان باهاش قهرم ولی نمیدونم که این قهری بجاست یانه؟؟نمیدونم الان بایدچکارکنم ؟توروخدابگیدچیکارکنم خداییش دیروزخیلی بدوبیراه گفت ودلموشکست یعنی همیشه این کارشه این کارارومیکنه وبعدش زودپشیمون میشه!ولی چه فایده پشیمونی ؟خوبه که آدم دیگه تکرارنکنه !الان چیکارکنم باقهریم؟؟؟

سلام این دعوا ها طبیعیه خیلی از مردها دیر عصبی میشن اما زمانی که عصبی میشن دیگه کنترل خودشونو ا زدست میدن .... شوهرتو خودت بهتر میشناسی بعد دو سال که چطور اخلاقی داره باید زود ببخشی یا طور دیگه برخورد کنی ... تا حالا اینطوری دعواتون شده بوده که بخواد اینطوری بد دهنی کنه و دست روت بلند کنه ؟؟> اگه جواب بله هست شما در مقابلش چیکار کردی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maedeh120

سلام این دعوا ها طبیعیه خیلی از مردها دیر عصبی میشن اما زمانی که عصبی میشن دیگه کنترل خودشونو ا زدست میدن .... شوهرتو خودت بهتر میشناسی بعد دو سال که چطور اخلاقی داره باید زود ببخشی یا طور دیگه برخورد کنی ... تا حالا اینطوری دعواتون شده بوده که بخواد اینطوری بد دهنی کنه و دست روت بلند کنه ؟؟> اگه جواب بله هست شما در مقابلش چیکار کردی

---

خیلی !!این اخلاق توذاتشه آره خیلی ازاین مواردپیش امده ودست روم بلندکرده!ومنم یاجوابشودادم یابی محلش کردم تاخودش بیادمعذرت خواهی کنه وهربارقول میده که دیکه تکرارنشه ولی بازم تکرارش میکنه درضمن من ازاین مسایل شخصیم به خانوادم نگفتم تاحاحالاکه دست روم بلندمیکنه وفحش بهشون میده اوناخبری ندارن ازاین جریانا،من یه اخلاقی دارم که همه جیوتوخودم میریزم ونمیخوام شوهرم پیش خانوادم بدکنم !

کار درستی میکنی اصلا نباید خانوادت بدونن چون ذهنیتشون بهم میریزه و ضعیت بدتر میشه ... میتونم این اخلاقی رو که میگی بفهمم مطمئن هم باش هی چ وقت ترکش نمیکنه ....
به جز دعوا کلا تو رابطتون چطوری هستین ؟ سنتون رو بیان کنید
این اخرین پستی هست که میتونی واسه امروز بزاری پس توضیحات کامل رو بده

درود بانو

شوربختانه این مشکل برای شما فقط تنها نیست ما آقایون در مورد مهارت کنترل خشم بسیار ضعیف هستیم و آموزش خاصی هم در این مورد ندیدیم کاری که شما انجام دادید و جواب ایشون را دادید یا اینکه قهر کردید و دوباره آشتی کردید شاید بشه گفت ساده ترین راههای برای حل این مشکل هستش ولی اگه بخوای بصورت اصولی این مشکل را حل کنی نیاز داره که یکسری مهارت ها را آموزش ببینی و بکار بگیری و صبور باشی ان شاء الله موفق میشید بانو:323:

نقل قول از استاد محسن عزیزی

نقل قول:

---

روي چند مورد به صورت ويژه بايد کار کنيد.

1. شناسايي زمينه سازهاي عصبانيت همسرتون

2. شيوه صحبت کردنتون با همسرتون در زماني که احساس مي کنيد داره وارد چرخه خشم ميشه

3. تشخيص علائم چهره اي و هيجاني و رفتاري همسرتون پيش از پرخاشگري

4. فراگيري مهارت ترک موقعيت و توافق با همسرتون درباره اون در زماني که در شرايط عادي هست

لطفا براي موارد يک تا سه، توضيحات کافي و چند مثال بياريد تا درک بهتري از موقعيت پيدا کنيم.


يا مثلا شيوه جمله بندي تون چگونه هست؟

مثلا بهش ميگيد«تو اصلا به من توجه نداري!» يا نحوه بيانتون به گونه ديگري هست؟

و اينکه در شرايط عادي رفتارتون با هم چگونه هست؟

ميتونيد از ويژگي هاي مثبت همسرتون هم چند مورد نام ببريد؟

اين اطلاعات رو لطفا به صورت دقيق و کامل در اختيارمون بگذارين تا بهتر بتونيم کمک کنيم.

---

لطفا بصورت کامل به سوالات جواب بدید.

خواندن این پست خیلی می تواند به شما کمک بکنه تا بهتر متوجه شخصیت ما آقایون بشید

http://www.hamdardi.net/thread33259-4.html#post330546

http://www.hamdardi.net/thread-33023.html

سعی کنید از اینکه زن آفریده شدید لذت ببرید و از قدرتی که خداوند در وجود شما نهفته است استفاده کنید بانو:72: احساسات نقطه قوت شما بانوان و نقطه ضعف ما آقایون هستش مقالات بالا را حتما مطالعه کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maedeh120

کار درستی میکنی اصلا نباید خانوادت بدونن چون ذهنیتشون بهم میریزه و ضعیت بدتر میشه ... میتونم این اخلاقی رو که میگی بفهمم مطمئن هم باش هی چ وقت ترکش نمیکنه ....
به جز دعوا کلا تو رابطتون چطوری هستین ؟ سنتون رو بیان کنید
این اخرین پستی هست که میتونی واسه امروز بزاری پس توضیحات کامل رو بده

---

من 22سالمه وشوهرم 24سال داره،میدونم که شوهرم خیلی دوسم داره واین علاقه دوطرفه هس،شوهرم تویه خانواده کاملا مردسالاربزرگ شده ومن برعکس اون!!
شوهرم همیشه دوس داره من مثل یه موم تودستش باشم وهرچی که اون میگه فقط بگم چشم!!اگه نگم وبخوام باهاش سرموضوعی کل کل کنم فوری فحش بارون میکنه خودم وخانوادمو درحدتیم ملی فحش میده !وازاونجایی که من روخانوادم حساسموازاین اخلاقاکه کسی بخواد همس فحش بده شدیدابدم میادودرمقابل ای فحشاش بهش میگم که من وتودعوامون شده به اوناچه ربطی داره که روحشونم خبرنداره اینقدفحششون میدی خوبه منم به خانواده توفحش بدم؟توناراحت نمیشی؟یامیگم هرچی به خوانواده من میگی مال خودت!خداییش داغونم کرده سراین اخلاقش!
من تک دخترم ویه داداش 12 ساله دارم ،بخداخانواده من خیلی براش احترام قائلن وبهش محبت میکنن ودربرابربی احترامیایی که میکنه گذشت میکنن واصلابه رومون نمیارن،ولی منکه این طرف قضیه رودارم میبینم که درمقابل اینهمه محبت والدینم شوهرم چه رفتاری پشت سرشون انجام میده به شدت جرم میگیره،من نمیدونم اون بیچاره هاچه بدی به این کردن که اینقدروشون حساسیت پیداکرده وعلنن به من میگه که من ازخانواده توبدم میادمخصوصارومادرم که شدیداحساسه ومنتظریه بهونه هست که آتوبیفته دستش وبارک گویی که داره کمش بیاره وحاضرجوابی کنه!ولی طفلک مادرم بااینکه ازته قلبش میشکنه ولی اصلابه رومون نمیاره وگذشت میکنه وبیشترتحویلش میگیره وبهش محبت میکنه تاشایدیه روزشرمنده این کارابشه ومیگه من همین یه دامادویه دخترکه بیشترندارم همین که شماباهم خوب باشیدمن خوشحالم،بیچاره نمیدونه که پشت پرده چه خبره وچه نقل وشکلاتایی که یه دونه دامادشون روشون نثارنمیکنه!خلاصه بگم من که راجع به این موضوع به احدی چیزی نمیگم وتوخودم میریزم بلکه این مرددرست بشه ولی بعدازچندی بازشروع میکنه ومن تابخوام ازخودم دفاع کنم دست روم بلنمیکنه ومنم بی محلش میکنم وفوری میرم تواتاق تاخودش پشیمون میشه ومیادنازم میخره و....ولی این تاکی بایدادامه داشته باشه ؟تاکی بایدیکی به خانواده من توهین کنه ومن گذشت کنم؟تاکی بایددست روم بلنکنه ومن گذشت؟تاکی بخشش؟توروخدابه من بگیدمن کسیوندارم یه دنیاحرفه تودلم که نمیدونم به کی بگم؟من هرروزتایپیکاموچک میکنم ممنون مائده جان بقیه اش برافردا ....توروخداراهنماییم کنید.

شررعزیزسلام
درکت میکنم ومیدونمان چه حسی داری.خیلی متاسفم
اماشررجان کتک زدن شوهرت چیزساده ای نیست که اینجوری حل بشه شمابایدخانوادت رودرجریان بزاری..اابته اگه میدونی که نتیجه میگیری....اجازه بده پدرت یه بارواسه همیشه این مشکل روحل کنه...ازش تعهدبگیره..اینجوری نمیشه که شماهمیشه کتک بخوری وایشون عادتش روترک نکنه
شررجان تاپیکهایی که درموردکتک زدن وبددهنی هستش روسرچ کن وبخون.بایدمهارتهارویادبگی� �ی...
تاپیکهای منوهم بخون...منم این دوتامشکل رودارم.

- - - Updated - - -

شررجان این لینک دررابطه بامشکلته.عالیه وکام
Www.hamdardi.net/thread-34385.html

[سلام عزیزم راستش وقتی مطلبتو خوندم خیلی ناراحت شدم واقعا این آقابیون چطور به خودشون اجازه میدن اینقد راحت همسرشونو کتک بزنن :97:بنظرمن تو باید یکم سفت و محکم باشی یعنی زود اشتی نکنی با 4 تا گلمه عاشقانه همسرت
. چون اون عادت میکنه به این کارش ومیدونه که بعدش میتونه راحت دل شما رو به دست بیاره اون باید بفهمه کارش شما محبت تو نسبت به خانوادش و خودش دریغ نکن و لی سعی کن یکم باهاش سرد برخورد کنی تا بفهمه نباید این کارو تکرار کنه تا محبت بکن خیلی هم بیشتر بزار اون شرمنده بشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهگذر@

[سلام عزیزم راستش وقتی مطلبتو خوندم خیلی ناراحت شدم واقعا این آقابیون چطور به خودشون اجازه میدن اینقد راحت همسرشونو کتک بزنن :97:بنظرمن تو باید یکم سفت و محکم باشی یعنی زود اشتی نکنی با 4 تا گلمه عاشقانه همسرت
. چون اون عادت میکنه به این کارش ومیدونه که بعدش میتونه راحت دل شما رو به دست بیاره اون باید بفهمه کارش شما محبت تو نسبت به خانوادش و خودش دریغ نکن و لی سعی کن یکم باهاش سرد برخورد کنی تا بفهمه نباید این کارو تکرار کنه تا محبت بکن خیلی هم بیشتر بزار اون شرمنده بشه

---

سلام رهگذرجون .ممنون ازراهنماییت:203:
نمیدونم ،متاسفانه یاخوشبختانه،ولی من قهریم زیادطول نمیکشه ومیذارم اون خودش بیادخوب ازم عذرخواهی کنه تاراضی شم اونم زودپشیمون میشه ومیادعذرخواهی ومنم میبخشمش ،!!!!!
باهاشم قول وقراروشرط میذارم که دیگه تکرارنشه اونم قبول میکنه ولی بعدازیه مدتی ومخصوصاوقتی که عصبانی بشه دیگه قول وقراروقسم وآیه هایی که خورده روفراموش وچشماشومیبنده ودهنشوبازمیکنه وهرچیم که سرزبونش بیادبارخودم خانواده وهفت جد وآبادم میکنه وااگه من این وسط بخوام دفاعی ازخودم کنم دست روم بلندمیکنه تواون لحظه ازش بدم میادوبه خودم میگم که حالشوبخاطراینکارش میگیرم یابه خانوادم میگم ولی وقتی آتیشش خاموش میشه میادطرفم وازرفتارش عذرخواهی میکنه !ومنم دیگه طبق معمول کوتاه میام.......!! خداییش نمیدونم چه رفتاری دراین مواقع انجام بدم که به ضررم تموم نشه !اهمه میگن اینجوررفتارا توزندگی عادیه !! میخوام تامیشه پای خانواده هارووسط نکشم! نمیدونم هربارکه معذرت خواهی میکنه دلم براش میسوزه وهمش فکرمیکنم که خوب میشه واین اخلاقش ازسرش میره! بنظرتون آیا کارخوبی میکنم؟؟چقدر زنها مظلوم وباگذشتن دربرابراین مردا! ای کاش اونام یه ذره باگذشت وفداکاربودن دربرابرما.....!

الان که این تاپیکت را خواندم شرر جان دیگر صد در صد مطمئن شدم که شوهر شما بیماری روانی دارد و باید زیر نظر روانپزشک دارو مصرف کند.
شرر جان من بیمار روحی و روانی زیاد دیده ام و در تمام زندگی ام با این مسئله سر و کار داشته ام. من در این مورد مطالعه زیاد کرده ام و الان به خوبی می توانم تشخیص دهم که آیا فردی باید به روانپزشک مراجعه کند یا نه. الان به قطعیت به شما می گویم که هر چه زودتر به دکتر اعصاب و روان مراجعه کن و شرایط شوهرت را توضیح بده.

شرر جان متاسفانه این بیماری ها اگر دارو مصرف نشود روز به روز بدتر می شود. مطمئن باش که اگر درمان نشود بهتر نمی شود که به حد انفجار می رسد.
به حدی می رسد که یک آدم یک دفعه از عصبانیت تشنج می کند و تمام اندامهایش فلج می شود. به حدی می رسد که حتی حرف های معمولی معمولی هم باعث عصبانیت و پرخاشگری بسیار شدید فرد می شود. به حدی می رسد که یک آدم فقط با الکتروشوکی که به سرش می دهند می تواند مدتی عادی زندگی کند و بعد دوباره الکتروشوک. بعد کم کم سر و کله بیماری های مرتبط با استرس و ناراحتی های اعصاب پیدا می شود و علاوه بر مغز بقیه اندام های بدن هم بیمار می شود و فرد به کلی از کار می افتد و خانه نشین می شود. به حدی می رسد که رفتارهایش نمود بیرونی پیدا می کند و حتی ممکن است از محل کارش هم اخراج شود.
پس سهل انگاری نکن. برو پیش یک روانپزشک و بهش بگو که شرایط شوهرت چیست. کاملا دقیق توضیح بده و ببین نظر دکتر چیست.
به من اعتماد کن. وقتی می گویم با این مسائل تمام عمرم سر و کار داشته ام و راه و چاه را بلد هستم حرفم را باور کن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شرر

شوهرمن وقتی عصبی باشه دیگه واقعاقاطی میکنه وچشماشو میبنده ودهنشوبازمیکنه ومثل نقل ونبات هرچی فحش وبدوبیراه تودنیاست نثارمن وخانواده وهفت جدوآبادم میکنه

چون فهمیده شما رو خونواده ات حساسی با این توهین ها میخواد اذیتت کنه

دراون لحظه من که فهمیدم خیلی عصبانیه بهش چیزی نگفتم وسکوت کردم

کار درستی رو انجام دادی

وباحالت قهرونه رفتم تواتاق وناهاربراش نیاوردم

همیشه یادت باشه قهر رفتار منفعلانه است ... یعنی شما در مقابل شوهرت منفعلی که قهر میکنی ... شما غذا رو با آرامش می کشیدی و با مهربونی میگفتی خودتو ناراحت نکن بیا باهم غذا بخوریم ... همیشه زمان مشاجره مقابله به مثل کردن و قهر و لجبازی باعث تند شدن آتیش طرف مقابل میشه ولی وقتی شما خونسرد باشی همسرت هم میبینه سر و صدا کردنش بی تاثیره و نمیتونه ارامشتو بهم بزنه ، کم کم رفتارشو ترک میکنه

خوب منم بهم برمیخوره کسی به خانوادم فحش بده عکس العمل نشون میدم چون اگه ازالان هیچی نگم دیگه براش عادی میشه

اشتباه نکن با عکس العمل نشون دادن و سر و صدا کردن چیزی درست نمیشه
شما باید طوری رفتار کنی که این کار اشتباه رو همسرت ترک کنه ... وقتی آروم هستید بهش بگو ... بگو ناراحت میشی وقتی به عزیزانت توهین میکنه

بعدکه این حرفاروزدمن گفتم که ازاین اخلاقت دیگه خسته شدم وتاخواستم لباساموبپوشم وبرم اومدتواتاق وهم منوزدوهم بدترین فحشای تودنیاروبهم زدومخصوصابه خانواده م
دیدی آتیششو تند تر کردی ؟
من از تجربیات خودم بهت میگم ... همسر منم اوایل ازدواج سر هر موضوعی که بحث میشد میگفت نباید بری خونه پدرت(طبق ذهنیتی که از خانوما داشت .. فکر میکرد من خیلی ناراحت میشم با این کار ) یا اینکه میگفت من نمیام خونه پدرت ...
ولی من با آرامش میگفتم باشه نمیریم ( واقعا هم نمیرفتیم ) ... بعد ک فهمید من رو این قضیه حساس نیستم دیگه بی خیال این موضوع شد ...


!الان چیکارکنم باقهریم؟؟؟

هیچی خیلی عادی به زندگیت برس ... مثل یه خانوم عاقل به کارهات برس و غذا درست کن شوهرت که اومد خونه خوش امد بگو و اصلا قضیه رو ادامه نده ... شما با ارامش خودت باید آرامش رو به همسرت القا کنی ...

---

.

درود بانو شرر

لطفا به سوالاتی که بالا پرسیدم جواب بدید و خوب بهش فکر کن.

این پستی که گذاشتم را خوب مطالعه کنید شخصیه تقریبا توی همه مردها وجود داره یکی کمتر یکی بیشتر

http://www.hamdardi.net/thread33259-4.html#post330546


اینو یادت باشه بانو شرر اولین کار باید این باشه که جلوگیری بشه از دعوا و جرو بحث که منتهی کمیشه به فحاشی مهمترین کار اینه.خوب مطالعه کنید نوشته های زیر بقیشم بعدا برایتان قرار میدم

نقل قول:

---

مهارت ترک موقعيت و جلوگيري از منتهي شدن جر و بحث ها به بد رفتاري کلامي يا فيزيکي

ترک موقعيت

ترک موقعيت يک مهارت اساسي براي جلوگيري از منتهي شدن جر و بحث ها به بد رفتاري کلامي يا فيزيکي است. ترک موقعيت احتمالا تنها راهبرد مفيد براي متوقف کردن خشونت و سندم کتک کاري است. کليد کاربرد مؤثر تکنيک ترک موقعيت اين است که قبل از اينکه خشم و عصبانيت از کنترل خارج شود و قبل از اينکه دعوا و جر و بحث به نقطه اي برسد که هر يک از طرفين به زدن يکديگر و انتقام فکر کنند، از ترک موقعيت استفاده کنند.

زمان لازم براي کسب مهارت

قرارداد ترک موقعيت مي تواند در طول يک بحث يک ساعته منعقد شود. لازم است چند بار وقتي عصباني نيستيد، تکنيک ترک موقعيت را تمرين کنيد تا به مفهوم آن دست يافته و نسبت به اجراي آن اطمينان حاصل نماييد. وقتي موفق شديد که از ترک موقعيت در يک موقعيت واقعي استفاده کنيد، در آن صورت، بر اين مهارت بسيارمهم تسلط يافته ايد.

تعيين يک علامت براي ترک موقعيت

زوج ها بايد در مورد يک علامت که از آن هنگام نياز به ترک موقعيت استفاده خواهند کرد، توافق نمايند. مثلا برخي افراد صرفا مي گويند « ترک موقعيت» و برخي ديگر اين عبارت را بکار مي برند: « ما داريم از کوره در مي رويم، من مي خواهم فاصله اي بدهيم و موقعيت را ترک کنيم.» مزيت عبارت « ما داريم از کوره در مي رويم» اين است که سرزنش آميز نيست و شما را به ترک موقعيت که به نفع هر دوي شما است، دعوت مي کند. ساده ترين راه اين است که از علامت دست «T» که در بسکتبال يا ساير بازي ها به کار مي برند، استفاده کنيد. واقعا لازم نيست که براي علامت دادن حتما کلمه اي بگوييد. وقتي جر و بحث بالا مي گيرد شما با اسافاده از دو دست خود، علامتي مانند «T» را نشان مي دهيد و همسرتان نيز علامت «T» را با دست هاي خود نشان داده و مي گويد « خيلي خوب، موقعيت را ترک مي کنيم»

توافق در مورد اولين علائم هشدار دهنده

در مورد اولين علائم هشدار دهنده اي که معمولا باعث تشديد خشم و برانگيختگي شما مي شوند، توافق نماييد. هر چيزي که باعث افزاي خشم مي شود، مي تواند هشداري براي ترک موقعيت باشد. بالا رفتن صدا، فحش دادن، حمله ي کلامي، اشاره با انگشت، هل دادن، يا هر شکلي از تهديد فيزيکي، ترک فوري موقعيت را الزامي مي کند. موضوعات حساسي که يک دفعه در يک تعارض مطرح مي شوند، مي توانند به سرعت باعث تشديد برانگيختگي شوند. شما در حال بحث درباره ي تعمير اتومبيل هستيد، که ناگهان بحث به ولخرجي يکي از زوج ها کشيده مي شود. بحث درباره ي موضوعات حساس خوب است، اما وقني اين نوع موضوعات در جريان يک کشمکش و تعارض مطرح مي شوند، ناخواسته بحث به گناه ها و بي حرمتي هاي گذشته کشيده مي شود.
علامت هشدار دهنده ي ديگري که مي توانيد از آن به عنوان هشدار استفاده کنيد، اظهار کلمات حاکي از تعميم افراطي است. وقتي جملات با کلماتي مانند « تو هميشه...تو هرگز... هيچ کس در اينجا...هر وقت من...» شروع مي شوند، به احتمال زياد باعث تشديد خشم مي شوند. عبارات حاکي از تعميم افراطي، معمولا رنگ و بوي اتهام دارند و واکنش هاي دفاعي نيرومندي رابر مي انگيزند.


منبع: مهارت هاي زندگي زناشويي، ميتو مک کي، پاتريک فنينگ، و کيم پالگ؛ ترجمه دکتر شهرام محمدخاني و قدرت عابدي_ با اندکي تغيير

اختصاصي تالار همياري

---

نقل قول:

---

از درگيري لفظي با او اجتناب کنيد.
هرگز با او مقابله به مثل نکنيد وبد دهني هاي او را جواب ندهيد.
سعي کنيد متانت خود را حفظ کنيد و عفت کلام را کاملا رعايت کنيد.
هر وقت بد دهني کرد سکوت کنيد. اما اگر با سکوت شما بيشتر عصبي مي شود و بيشتر بد دهني مي کند سکوت نکنيد بلکه با او صحبت کنيد وبا آرامي کلامات مؤدبانه به کار ببريد و او را تحمل کنيد.
در صورت امکان با خانواده هايي که از نظر اخلاقي و شخصيتي در سطح مطلوبي هستند رفت و آمد داشته باشيد.
در صورتي که دوستان ناباب و بد دهان دارد سعي کنيد ارتباط او را با آنها کمتر کنيد.
اگر احساس مي کنيد راهکارهاي فوق کمتر زمينه و عمل کردن به آنها وجود دارد به صورت غير مستقيم عمل کنيد
. مثلا افرادي که مي شناسيد مي توانند روي او تأثير بگذارند شناسايي کنيد و از طريق آنها نکات بالا را عملي سازيد
. از تعريف کردن از مردان ديگر در مقابل او جدا خودداري کنيد.
اما از نظر عاطفي نکات زير را رعايت کنيد:
1. اگر با مشکلي مواجه مي شود با او همدردي و همکاري کنيد.
2. هنگامي که در وضعيت خوبي قرار دارد به او بگوييد «من تو را خيلي دوست دارم».
3. اگر بيمار شد به خوبي از او پرستاري کنيد و برخوردهاي عاطفي و دلسوزانه با او داشته باشيد.
4. هنگامي که خسته است از او درخواستي نکنيد.
5. وقتي مي خواهد از خانه خارج شود تا درب منزل او را همراهي کنيد و با خوش رويي او را بدرقه کنيد.
6. وقتي به خانه مي آيد خود را از نظر ظاهري آراسته کنيد و به استقبال او برويد.
7. اگر مسأله ناراحت کننده اي قبل از آمدن او در خانه رخ داده است در بدو ورود آن را مطرح نکنيد.
8. از کساني که نسبت به آنها حساسيت دارد نزد او صحبت نکنيد.
9. اگر ميهماني به خانه آورد با خوش برخوردي به خوبي از او پذيرايي کنيد.
10. به کساني که براي او مهم هستند احترام بگذاريد.
11. از افرادي که به هر دليلي از آنها بدش مي آيد صحبت نکنيد.

---

1. شناسايي زمينه سازهاي عصبانيت همسرتون:معمولازودعصبانی میشه وازکوره درمیره ،مثلاجون خانواده اش مشکلات خانوادگی دارند ومادرش سخت بیماره وهروقت بره خونه مادرش وبیادعصبانیه وقاطیه واین عصبانیتشوروی من تخلیه میکنه! یامثلا اگه من جایی بخوام برم یاکاری بخوام بکنم که اون نخوادومن اصرارکنم خیییلی عصبانیتش فوران میکنه،:97: اینوهم بگم که معمولا باهمه ی کارایی که من میخوام انجام بدم مخالفه! یامثلا اگه ازخانواده ام دفاع کنم ووقتی اون تودعوابهشون فحش میده منم اگه ازاونا دفاع کنم دیگه عصبانیتش به جایی میرسه که دست روم بلندمیکنه وتاچندروزهم باخودم لج میکنه وهم باخانواده ام سرلج میفته ،(درضمن شوهرم آدمیه که به شدت کینه ای هست وگذشت اصلانداره وازهرکی که دلش بگیره تاانتقام نگیره ونچزونش آروم وقرارنداره واینوهم خودش اعتراف میکنه که خیلی کینه ای هست وسخته لراش که اشتباه کسی روببخشه )

2. شيوه صحبت کردنتون با همسرتون در زماني که احساس مي کنيد داره وارد چرخه خشم ميشه:وقتی که احساس میکنم داره عصبانی میشه معمولاسکوت میکنم ولی گاهی اوقات هم بهش میگم چته ازچی ناراحتی واسه چی اعصابت خورده؟

3. تشخيص علائم چهره اي و هيجاني و رفتاري همسرتون پيش از پرخاشگري:شوهرم وقتی عصبانی بشه چهره اش سرخ میشه وقیافه اش خییییییلی وحشتناک ویعنی اگه بخوای بری طرفش دیگه مگراینکه خدابهت رحم کنه بلایی سرت نیاره!:303:

4. فراگيري مهارت ترک موقعيت و توافق با همسرتون درباره اون در زماني که در شرايط عادي هست:یه وقتایی ترک موقعیت هردوانجام میدیم وازقبلش هم به هم میگیم که وقتی عصبانی شدیم بریم تو یه اتاق دیگه ولی من معمولاجلوش میشینم واخم میکنم وسکوت میکنم وبی محلش میکنم واین بیشترعصبانیش میکنه

لطفا براي موارد يک تا سه، توضيحات کافي و چند مثال بياريد تا درک بهتري از موقعيت پيدا کنيم.


يا مثلا شيوه جمله بندي تون چگونه هست؟راستش من دروغ نگم یه خورده زبون تلخی دارم ووقتی عصبانی بشم باحالت طلبکارانه صحبت میکنم

مثلا بهش ميگيد«تو اصلا به من توجه نداري!» يا نحوه بيانتون به گونه ديگري هست؟آره

و اينکه در شرايط عادي رفتارتون با هم چگونه هست؟درشرایط عادی رفتارمون مثل لیلی ومجنونه!:43: یعنی هیچ مشکلی باهم نداریم وعشقولانه میشیم واگرم کسی اونجاباشه فکرمیکنه مابهترین زوج روی زمینیم وهیچ مشکلی باهم نداریم!:310: ولی امان ازاون روزی که دعواکنیم دیگه کلا ازاین روبه اون رومیشیم وخیییییلی بد بدبدمیشه شوهرم ولی قهریمونم زیادطول نمیکشه

ميتونيد از ويژگي هاي مثبت همسرتون هم چند مورد نام ببريد؟همسرم همینجورکه ویزگی های منفی زیادی داره ویژگی های مثبت زیادی هم داره،و شایدبخاطرهمینم بوده که زندگیمون نابودنشده ومن کنارش میمونم مثلاشوهرم اخلاق خوبش اینه که منو به هیچ چیزترجیح نمیده وجلوی خانواده اش هواموداره ووقتی هم که ازکارش پشیمون میشه خودش سریع میادوازم معذرت خواهی میکنه یااگه خونه مادرش کار یانجام بدم ازم تشکروقدردانی میکنه وواقعا علاقه خاصی بهم داره واینم بهم ثابت شده ولی متاسفانه وقتی عصبانی بشه خیلی بددهن میشه وفحش وبدوبیراه میده

اين اطلاعات رو لطفا به صورت دقيق و کامل در اختيارمون بگذارين تا بهتر بتونيم کمک کنيم.


- - - Updated - - -


1. شناسايي زمينه سازهاي عصبانيت همسرتون:معمولازودعصبانی میشه وازکوره درمیره ،مثلاجون خانواده اش مشکلات خانوادگی دارند ومادرش سخت بیماره وهروقت بره خونه مادرش وبیادعصبانیه وقاطیه واین عصبانیتشوروی من تخلیه میکنه! یامثلا اگه من جایی بخوام برم یاکاری بخوام بکنم که اون نخوادومن اصرارکنم خیییلی عصبانیتش فوران میکنه،:97: اینوهم بگم که معمولا باهمه ی کارایی که من میخوام انجام بدم مخالفه! یامثلا اگه ازخانواده ام دفاع کنم ووقتی اون تودعوابهشون فحش میده منم اگه ازاونا دفاع کنم دیگه عصبانیتش به جایی میرسه که دست روم بلندمیکنه وتاچندروزهم باخودم لج میکنه وهم باخانواده ام سرلج میفته ،(درضمن شوهرم آدمیه که به شدت کینه ای هست وگذشت اصلانداره وازهرکی که دلش بگیره تاانتقام نگیره ونچزونش آروم وقرارنداره واینوهم خودش اعتراف میکنه که خیلی کینه ای هست وسخته لراش که اشتباه کسی روببخشه )

2. شيوه صحبت کردنتون با همسرتون در زماني که احساس مي کنيد داره وارد چرخه خشم ميشه:وقتی که احساس میکنم داره عصبانی میشه معمولاسکوت میکنم ولی گاهی اوقات هم بهش میگم چته ازچی ناراحتی واسه چی اعصابت خورده؟

3. تشخيص علائم چهره اي و هيجاني و رفتاري همسرتون پيش از پرخاشگري:شوهرم وقتی عصبانی بشه چهره اش سرخ میشه وقیافه اش خییییییلی وحشتناک ویعنی اگه بخوای بری طرفش دیگه مگراینکه خدابهت رحم کنه بلایی سرت نیاره!:303:

4. فراگيري مهارت ترک موقعيت و توافق با همسرتون درباره اون در زماني که در شرايط عادي هست:یه وقتایی ترک موقعیت هردوانجام میدیم وازقبلش هم به هم میگیم که وقتی عصبانی شدیم بریم تو یه اتاق دیگه ولی من معمولاجلوش میشینم واخم میکنم وسکوت میکنم وبی محلش میکنم واین بیشترعصبانیش میکنه

لطفا براي موارد يک تا سه، توضيحات کافي و چند مثال بياريد تا درک بهتري از موقعيت پيدا کنيم.


يا مثلا شيوه جمله بندي تون چگونه هست؟راستش من دروغ نگم یه خورده زبون تلخی دارم ووقتی عصبانی بشم باحالت طلبکارانه صحبت میکنم

مثلا بهش ميگيد«تو اصلا به من توجه نداري!» يا نحوه بيانتون به گونه ديگري هست؟آره

و اينکه در شرايط عادي رفتارتون با هم چگونه هست؟درشرایط عادی رفتارمون مثل لیلی ومجنونه!:43: یعنی هیچ مشکلی باهم نداریم وعشقولانه میشیم واگرم کسی اونجاباشه فکرمیکنه مابهترین زوج روی زمینیم وهیچ مشکلی باهم نداریم!:310: ولی امان ازاون روزی که دعواکنیم دیگه کلا ازاین روبه اون رومیشیم وخیییییلی بد بدبدمیشه شوهرم ولی قهریمونم زیادطول نمیکشه

ميتونيد از ويژگي هاي مثبت همسرتون هم چند مورد نام ببريد؟همسرم همینجورکه ویزگی های منفی زیادی داره ویژگی های مثبت زیادی هم داره،و شایدبخاطرهمینم بوده که زندگیمون نابودنشده ومن کنارش میمونم مثلاشوهرم اخلاق خوبش اینه که منو به هیچ چیزترجیح نمیده وجلوی خانواده اش هواموداره ووقتی هم که ازکارش پشیمون میشه خودش سریع میادوازم معذرت خواهی میکنه یااگه خونه مادرش کار یانجام بدم ازم تشکروقدردانی میکنه وواقعا علاقه خاصی بهم داره واینم بهم ثابت شده ولی متاسفانه وقتی عصبانی بشه خیلی بددهن میشه وفحش وبدوبیراه میده

اين اطلاعات رو لطفا به صورت دقيق و کامل در اختيارمون بگذارين تا بهتر بتونيم کمک کنيم.


- - - Updated - - -


1. شناسايي زمينه سازهاي عصبانيت همسرتون:معمولازودعصبانی میشه وازکوره درمیره ،مثلاجون خانواده اش مشکلات خانوادگی دارند ومادرش سخت بیماره وهروقت بره خونه مادرش وبیادعصبانیه وقاطیه واین عصبانیتشوروی من تخلیه میکنه! یامثلا اگه من جایی بخوام برم یاکاری بخوام بکنم که اون نخوادومن اصرارکنم خیییلی عصبانیتش فوران میکنه،:97: اینوهم بگم که معمولا باهمه ی کارایی که من میخوام انجام بدم مخالفه! یامثلا اگه ازخانواده ام دفاع کنم ووقتی اون تودعوابهشون فحش میده منم اگه ازاونا دفاع کنم دیگه عصبانیتش به جایی میرسه که دست روم بلندمیکنه وتاچندروزهم باخودم لج میکنه وهم باخانواده ام سرلج میفته ،(درضمن شوهرم آدمیه که به شدت کینه ای هست وگذشت اصلانداره وازهرکی که دلش بگیره تاانتقام نگیره ونچزونش آروم وقرارنداره واینوهم خودش اعتراف میکنه که خیلی کینه ای هست وسخته لراش که اشتباه کسی روببخشه )

2. شيوه صحبت کردنتون با همسرتون در زماني که احساس مي کنيد داره وارد چرخه خشم ميشه:وقتی که احساس میکنم داره عصبانی میشه معمولاسکوت میکنم ولی گاهی اوقات هم بهش میگم چته ازچی ناراحتی واسه چی اعصابت خورده؟

3. تشخيص علائم چهره اي و هيجاني و رفتاري همسرتون پيش از پرخاشگري:شوهرم وقتی عصبانی بشه چهره اش سرخ میشه وقیافه اش خییییییلی وحشتناک ویعنی اگه بخوای بری طرفش دیگه مگراینکه خدابهت رحم کنه بلایی سرت نیاره!:303:

4. فراگيري مهارت ترک موقعيت و توافق با همسرتون درباره اون در زماني که در شرايط عادي هست:یه وقتایی ترک موقعیت هردوانجام میدیم وازقبلش هم به هم میگیم که وقتی عصبانی شدیم بریم تو یه اتاق دیگه ولی من معمولاجلوش میشینم واخم میکنم وسکوت میکنم وبی محلش میکنم واین بیشترعصبانیش میکنه

لطفا براي موارد يک تا سه، توضيحات کافي و چند مثال بياريد تا درک بهتري از موقعيت پيدا کنيم.


يا مثلا شيوه جمله بندي تون چگونه هست؟راستش من دروغ نگم یه خورده زبون تلخی دارم ووقتی عصبانی بشم باحالت طلبکارانه صحبت میکنم

مثلا بهش ميگيد«تو اصلا به من توجه نداري!» يا نحوه بيانتون به گونه ديگري هست؟آره

و اينکه در شرايط عادي رفتارتون با هم چگونه هست؟درشرایط عادی رفتارمون مثل لیلی ومجنونه!:43: یعنی هیچ مشکلی باهم نداریم وعشقولانه میشیم واگرم کسی اونجاباشه فکرمیکنه مابهترین زوج روی زمینیم وهیچ مشکلی باهم نداریم!:310: ولی امان ازاون روزی که دعواکنیم دیگه کلا ازاین روبه اون رومیشیم وخیییییلی بد بدبدمیشه شوهرم ولی قهریمونم زیادطول نمیکشه

ميتونيد از ويژگي هاي مثبت همسرتون هم چند مورد نام ببريد؟همسرم همینجورکه ویزگی های منفی زیادی داره ویژگی های مثبت زیادی هم داره،و شایدبخاطرهمینم بوده که زندگیمون نابودنشده ومن کنارش میمونم مثلاشوهرم اخلاق خوبش اینه که منو به هیچ چیزترجیح نمیده وجلوی خانواده اش هواموداره ووقتی هم که ازکارش پشیمون میشه خودش سریع میادوازم معذرت خواهی میکنه یااگه خونه مادرش کار یانجام بدم ازم تشکروقدردانی میکنه وواقعا علاقه خاصی بهم داره واینم بهم ثابت شده ولی متاسفانه وقتی عصبانی بشه خیلی بددهن میشه وفحش وبدوبیراه میده

اين اطلاعات رو لطفا به صورت دقيق و کامل در اختيارمون بگذارين تا بهتر بتونيم کمک کنيم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

درود بانو شرر

لطفا به سوالاتی که بالا پرسیدم جواب بدید و خوب بهش فکر کن.

این پستی که گذاشتم را خوب مطالعه کنید شخصیه تقریبا توی همه مردها وجود داره یکی کمتر یکی بیشتر

http://www.hamdardi.net/thread33259-4.html#post330546


اینو یادت باشه بانو شرر اولین کار باید این باشه که جلوگیری بشه از دعوا و جرو بحث که منتهی کمیشه به فحاشی مهمترین کار اینه.خوب مطالعه کنید نوشته های زیر بقیشم بعدا برایتان قرار میدم

---

سلام ممنون خاله قزی:72:
ممنون ازراهنمایی خوبتون خیلی به دردم خورد جواب سوالاتتون روهم درقسمت بالا نوشتم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط terme00

.

---

سلام ترمه جان ،ممنون ازراهنمایی شما ،

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

الان که این تاپیکت را خواندم شرر جان دیگر صد در صد مطمئن شدم که شوهر شما بیماری روانی دارد و باید زیر نظر روانپزشک دارو مصرف کند.
شرر جان من بیمار روحی و روانی زیاد دیده ام و در تمام زندگی ام با این مسئله سر و کار داشته ام. من در این مورد مطالعه زیاد کرده ام و الان به خوبی می توانم تشخیص دهم که آیا فردی باید به روانپزشک مراجعه کند یا نه. الان به قطعیت به شما می گویم که هر چه زودتر به دکتر اعصاب و روان مراجعه کن و شرایط شوهرت را توضیح بده.

شرر جان متاسفانه این بیماری ها اگر دارو مصرف نشود روز به روز بدتر می شود. مطمئن باش که اگر درمان نشود بهتر نمی شود که به حد انفجار می رسد.
به حدی می رسد که یک آدم یک دفعه از عصبانیت تشنج می کند و تمام اندامهایش فلج می شود. به حدی می رسد که حتی حرف های معمولی معمولی هم باعث عصبانیت و پرخاشگری بسیار شدید فرد می شود. به حدی می رسد که یک آدم فقط با الکتروشوکی که به سرش می دهند می تواند مدتی عادی زندگی کند و بعد دوباره الکتروشوک. بعد کم کم سر و کله بیماری های مرتبط با استرس و ناراحتی های اعصاب پیدا می شود و علاوه بر مغز بقیه اندام های بدن هم بیمار می شود و فرد به کلی از کار می افتد و خانه نشین می شود. به حدی می رسد که رفتارهایش نمود بیرونی پیدا می کند و حتی ممکن است از محل کارش هم اخراج شود.
پس سهل انگاری نکن. برو پیش یک روانپزشک و بهش بگو که شرایط شوهرت چیست. کاملا دقیق توضیح بده و ببین نظر دکتر چیست.
به من اعتماد کن. وقتی می گویم با این مسائل تمام عمرم سر و کار داشته ام و راه و چاه را بلد هستم حرفم را باور کن.

---

سلام نوپوی عزیز:72:
ممنو برامن ازراهنماییتون واقعا ازحرفایی که زدید ترسِـــــــدم !!!
خدا اون روز رو نیاره ! واقعا اگه خدای نکرده شوهرم به همچین روزی بیفته من دیگه نمیدونم چیکارکنم ؟ داغون ترازاین میشم وزندگی برام نشدنی میشه! اول بهش گفتم بیا بریم بامشاور ص کنیم تا یکم آرومتربشی وشاید اون راهکاری بده که به آرامش برسی ومشکلاتمون حل شه اولش راضی شد ولی بعدش گفت که مشاوربه دردش نمیخوره و فقط حرف زیادی میزنه واصل مشکلو نمیتونه حل کنه وگفت که حالا پیش دکتراعصاب وروان برم یه چیزی یه حداقل اون دارو میده تاآروم شم منم گفتم باشه نوبت گرفتم دیروز برادکتر اما تا دم مطب رفتیم وازمنشی پول ویزیتشو پرسیدیم وخیلی گرون بود وشوهرم بلافاصله پشیمون شد وگفت صرفی نمیکنه هردفعه اینقدپول بدیم ومن فقط توجیبم 50 بیشترنیست واینم اگه بدم واسه دکتردیگه پولم تموم میشه وهرچی هم که اصرارکردم فایده نداشت ودیدم واقعا پول نداره زیادبهش گیرندادم وخلاصه برگشتیم خونه! ولی شوهرم خودش ازپیش خودش شبا 2تا قرص کلونازپام یک میخوره ومنم باهاش مخالفت میکنم ومیگم این قرصاضرر داره ازپیش خودت نخورولی زیربارنمیره ومیگه من اگه ازاینا نخورم تاصبح بیدارم وهمش فکروخییال میکنم واضطراب دارم وروزبعدش عصبانی هستم میگه هروقت شباازاین قرصا میخوره تاصبح راحت میخوابه وصبحش اعصلبش راحته! نوپوجان شما بیمارستان کارمیکنید؟ روان پزشکی میخونید؟؟ لطفابگیدچیکارکنم ؟آیاخوردن این قرصا ازپیش خودش براآینده ضرر نداره؟ آخه نمیدونم چجوری راضیش کنم بریم دکتر یامشاور!!

سلام شرر جان به نظر من شوهرت یه قلقی داره که باید اون قلقش دستت بیاد ....
راستی یه سوال ؟
اگه برمیگشتی به زمان مجردی بازم شوهرتو انتخاب میکردی؟

سوالاتی که پرسیدم از جناب محسن عزیز مدیر سایت همیاری هستش.
خودم تا حالا اینقدر خوب دقت نکرده بودم واقعا چه سوالات خوبیه ها :311: فکر کنم خودت تا حدود زیادی متوجه اشتباهاتی که مرتکب شدی با توجه به سولات و پاسخی که دادی شدی.

1.مهمترین هدف جلوگیری از عصبانیت شوهرته

نقل قول:

---

من يه بار داشتم سخنراني دکتر کيهان نيا ( روان شناس ) رو تماشا ميکردم - ايشون داشتن در مورد
همين موضوع صحبت ميکردن چکيده اي از اين مطالب و براتون ميگم .
مردها در هنگام عصبانيت خيلي از لحاظ فکري ضعيف ميشن و قدرت تجزيه و تحليل مطالب رو ندارن
- در چنين مواقعي هميچ کدوم از دلايل و برهان هاي خانم از ديدگاه مرد قابل قبول نيست .
راهکار دکتر اين بود که بهترين شيوه براي ايجاد آرامش و خاموش کردن
فضاي جنجالي بحث و مشاجره اين هست
که خانم حتي اگه درصدي هم مقصر نيست اشتباه رو گردن بگيره - و عذر خواهي از آقا کنه .
از نظر خيلي از خانمها اين يعني تحقير و گردن گرفتن اشتباه نکرده .
که کاملا درسته و دکتر براي اين موضوع راه کاري هم ارائه دادن .
بعد از چند روز که فضا آروم تر شد و مرد ذهنش آزادتر بود و آرامش براي تحليل و فکر کردن رو موضوع رو داشت .
خانم بايد با کمال آرامش از مرد درخواست کنه که در مورد موضوع صحبت کنن...
وقتي ذهن مرد ازاد باشه راحت تر ميتونه فکر کنه ..در چنين مواقعي درسته که اول خانم
بابت اشتباه نکرده عذرخواهي کرده و تحقير شده - ولي اين طوري مرد
آرامش فکر کردن رو موضوع و تحليل کردن اون رو داره و تو اين موقع اين مرده که بابت اشتباهش عذرخواهي ميکنه .


درست است که شوهرت شخصيت عصباني داره. ولي اين به معناي آن نيست که نتوني حرفاتو بهش بزني....
ولي هر حرف را مي توان به طرق مختلف با فرد در ميان گذاشت. اگر مهارت داشته باشي. قربونت هم ميره....

---

شماره 2:
معمولا دقت کنی این حالات در مواقعی اتفاق میوفته که پشت سر هم تکرار میشه مثل:
رفتن خانه مادرش که مریضه و بعدش عصبانیتش و یا اینکه نوشتی که از خانوادت دفاع میکنی و بدتر عصبانی میشه!
آدم عاقل وقتی یه کاری انجام میده و نتیجه نمیگیره اگه 1000بارم انجام بده دقیقا همان کار را خوب معلومه بازم نتیجه نمیگیره!الان مسئله شما دقیقا همینه خوب روشت را عوض کن.اینم از الان بهت بگم من یه مردم و باید اعتراف کنم واقعا بعضی اخلاق های مزخرفی داریم:58:مخصوصا وقتی عصبی میشیم و لجبازی میکنیم میشیم مثل پسر بچه ها.پس دفعه دیگه از خانوادت دفاع نکنب زار هرچی دوست داره بگه تو فقط اخرش ناراحتی خودتو با حالت صورت و توی چهرت نشان بده.این برای زجرآورتره تا اینکه جوابشو بدی.

یعنی خدایا یا منو بزن بکش یا این اینترنتمو قطع کن از دست این کاربرهای همدردی خلاص بشم :302::54:

نقل قول:

---

ولی من معمولاجلوش میشینم واخم میکنم وسکوت میکنم وبی محلش میکنم واین بیشترعصبانیش میکنه

---

انصافا قبول کن تو هم یکم دوست داری دعوا کنی:58:خوب نکن خواهر من نکن اینکارو وقتی میبینی ناراحت میشه و بیشتر عصبی میشه شما اول آتیشو خاموش کن نه اینکه یمزنه شعله ورترش میکنی:81:

یکم سعی کن پویا باشی از خودت ابتکار بخرج بده برو کشفش کن بشناسش فکر کن یه جزیره ناشناخته هستش یه ذره بین بگیر دستت به شوخی برو طرفش از توی ذره بین نیگاش کن سوال کرد بگو میخوام خوب بشناسمت :58: از روش های مختلف استفاده کن اینقدر امتحان کن تا موفق بشی فکر کنم لازمه بازم اینو بنویسم:

اینو شاید خونده باشی توی تالارم زدم داستانشو:

از یه بیزنسمن(بازاریاب) موفق آمریکایی میپرسن تو وقتی به مشتریت زنگ میزنی کی ازش ناامید میشی؟

برگشت گفت: تا وقتی که یا اون بمیره یا من بمیرم :104:

از این به بعد این جمله شعار زندگیت باشه بزن به یخچال در دیورا یا هرجا شد ناامید شدن و کم اوردن ممنوعه برو ببینم چیکار میکنی :227:

سلام شررجان داروهای اعصاب به درد نمیخوره موقتیه ,عوارض زیادی داره و ترک بشه دوباره بیماری برمیگرده
دم کرده اسطوخودوس شبی یک لیوان باعسل عالیه بوعلی میگه اسطوخودوس جاروب مغزه برا کساییکه شب خوابشون نمیبره, استرس و وسواس و مشکلات اعصاب دارن خوبه
شربت لیموترش تازه وعسل خنک باکمی گلاب وعرق بیدمشک هم هرروز بهش بده بخصوص وقتی ازبیرون میاد یا عصبانی هست .قابل درمان و بهبودی هست اما زمان وحوصله میخواد ایشون مزاجش صفراوی هست یعنی آتش .آتش راحت شعله ور میشه و راحت هم فروکش میکنه (مثلا بایه لیوان آب خنک) اینجور افراد عاشق پیشه وعجولن
ممکنه سرشون داغ باشه یه تصمیم بزرگی بگیرن ولی بعد چند وقت فراموش کنن ..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرسبز

سلام شررجان داروهای اعصاب به درد نمیخوره موقتیه ,عوارض زیادی داره و ترک بشه دوباره بیماری برمیگرده
دم کرده اسطوخودوس شبی یک لیوان باعسل عالیه بوعلی میگه اسطوخودوس جاروب مغزه برا کساییکه شب خوابشون نمیبره, استرس و وسواس و مشکلات اعصاب دارن خوبه
شربت لیموترش تازه وعسل خنک باکمی گلاب وعرق بیدمشک هم هرروز بهش بده بخصوص وقتی ازبیرون میاد یا عصبانی هست .قابل درمان و بهبودی هست اما زمان وحوصله میخواد ایشون مزاجش صفراوی هست یعنی آتش .آتش راحت شعله ور میشه و راحت هم فروکش میکنه (مثلا بایه لیوان آب خنک) اینجور افراد عاشق پیشه وعجولن
ممکنه سرشون داغ باشه یه تصمیم بزرگی بگیرن ولی بعد چند وقت فراموش کنن ..

---

سلام سرسبزجان:72:
ممنونم ازاینکه راهنمایی مفیدی کردین :203: سپاسگزارم! کارجالبیه امتحانش میکنم میخواستم بدونم اسطوخودوس به دلیل وجود گرمی که داره وشوهرمنم گرمیش بالاست میخواستم بدونم براش ضرری نداره؟؟ چون شوهرم هروقت گرمی زیادمیخوره حالش بدمیشه !

کلا آدم ازدواج نکنه سنگین تر هست مث اینکه
یه سوالی داشتم خانم شرر ازتون
ببخشید که کمکی نمیتونم بکنم ولی یه سوال مربوط به زندگی خودم واسم پیش اومد
شما از قبل عاشق شوهرتون بودید که موقع خواستگاری و اینا مرد سالار بودن خانوادش به چشمتون نیومد؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

کلا آدم ازدواج نکنه سنگین تر هست مث اینکه
یه سوالی داشتم خانم شرر ازتون
ببخشید که کمکی نمیتونم بکنم ولی یه سوال مربوط به زندگی خودم واسم پیش اومد
شما از قبل عاشق شوهرتون بودید که موقع خواستگاری و اینا مرد سالار بودن خانوادش به چشمتون نیومد؟

---

سلام نفیسه جون، آره من ازقبل ازازدواجم هم بهش علاقه مندبودم وشوهرم هم ازچندسالقبلش هم اومده بودخواستگاری (پدرشوهروبابام بچه محلی های قدیمی وهیئتی های قدیمیهستن!)ومنتها خانواده من بخاطرسن کم من واون مخالفت کردن ولی توااون چندسال اینآقاکه الان شوهربنده هست بیخیال مانشدو هرچندوقتی یه بارم باباش هرجابابامومیدیدحرفی به میون میاورد تابلاخره بعداز5سال موفق شدن باباموراضی کنن والبته ناگفتهنماندمنم دیگه آخریاازش خوشم اومده بودوبهش علاقه مندشدم ودرحالی که خانواده به منفشاری نمیاوردن ولی من اصراربه ازدواج بااین آقاکردم واونام چون دیدن که منانتخابموکردم موافقت کردن و (( البتهمن وشوهرم تواون چندسال قبل هیچ رابطه پنهانی نداشتیم))
جواب سوالت اینه که آره من حتی توتحقیقاتی که کرده بودیم حتی متوجه این شده بودیمکه پدرش بازنش اختلاف دارن ودست بزن داره وخانواده مردسالاری هستن وحتی قبلش بهخودشوهرمم این موضوع روگفتم وخودشم تاییدش کردولی قول دادکه اون هیچوقت مثل پدرشنمیشه بهم گفت که واقعامنودوست داره واذیتم نمیکنه وکلی قول قول وقول دادو منم کهدیگه خودتون میدونیدمتاسفانه ماخانوماتواین موارداحساسی زود احساساتی میشیموفکرمیکنیم که چه خبره وخودمونو قربانی احساسمون میکنیم وتواون لحظه فکرمیکنیمدیگه یابااین یاباهیچ کس دیگه نمیتونیم خوشبخت شیم ومتاسفانه تابفهمیم کسیواقعادوستمون داره ومیخوادباهامون ازدواج کنه دیگه همین یه مورد(علاقه)روبراازدواجکافی میبینیم واحساسی تصمیم میگیریم ومنطقی برخوردنمیک نیم تواون لحظه درصورتی کهدراصل برای ازدواج فقط علاقه کافی نیس !!! علاقه فقط شرط اول برای ازدواجهودرکنارش خیلی مواردمهم وسرنوشت سازدیگه هم هست مثلایکیش همین اخلاق خانوادگی وذاتآدم واخلاق دیگراعضای خانواده طرف وخصوصا پدرطرف !! محیطی که طرف اونجارشدکرده،واقعاقبل ازازدواج بایداین چیزارو خیلی مهم شمرد ، واقعا من الان بعداز2سالفهمیدم که زندگی متاهلی خیلی سخت تروپیچیده تراز اونیه که مافکرمیکردیم و واقعا نبایداین چیزارونادیده گرفت مخصوصامحیط خانوادگی که طرف اونجابزرگ شده وعادات خانوادگی ونوع فرهنگ ورسم ورسوماتشون !! اما باهمه ی اینا من هنوزم شوهرم رودوست دارم واونم هنوزمنوخیلی دوست داره گرچه ازنظرخانوادگی وسطح فرهنگ واعتقادات وطرزفکرباهم تفاهم نداریم


- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

کلا آدم ازدواج نکنه سنگین تر هست مث اینکه
یه سوالی داشتم خانم شرر ازتون
ببخشید که کمکی نمیتونم بکنم ولی یه سوال مربوط به زندگی خودم واسم پیش اومد
شما از قبل عاشق شوهرتون بودید که موقع خواستگاری و اینا مرد سالار بودن خانوادش به چشمتون نیومد؟

---

سلام نفیسه جون، آره من ازقبل ازازدواجم هم بهش علاقه مندبودم وشوهرم هم ازچندسالقبلش هم اومده بودخواستگاری (پدرشوهروبابام بچه محلی های قدیمی وهیئتی های قدیمیهستن!)ومنتها خانواده من بخاطرسن کم من واون مخالفت کردن ولی توااون چندسال اینآقاکه الان شوهربنده هست بیخیال مانشدو هرچندوقتی یه بارم باباش هرجابابامومیدیدحرفی به میون میاورد تابلاخره بعداز5سال موفق شدن باباموراضی کنن والبته ناگفتهنماندمنم دیگه آخریاازش خوشم اومده بودوبهش علاقه مندشدم ودرحالی که خانواده به منفشاری نمیاوردن ولی من اصراربه ازدواج بااین آقاکردم واونام چون دیدن که منانتخابموکردم موافقت کردن و (( البتهمن وشوهرم تواون چندسال قبل هیچ رابطه پنهانی نداشتیم))
جواب سوالت اینه که آره من حتی توتحقیقاتی که کرده بودیم حتی متوجه این شده بودیمکه پدرش بازنش اختلاف دارن ودست بزن داره وخانواده مردسالاری هستن وحتی قبلش بهخودشوهرمم این موضوع روگفتم وخودشم تاییدش کردولی قول دادکه اون هیچوقت مثل پدرشنمیشه بهم گفت که واقعامنودوست داره واذیتم نمیکنه وکلی قول قول وقول دادو منم کهدیگه خودتون میدونیدمتاسفانه ماخانوماتواین موارداحساسی زود احساساتی میشیموفکرمیکنیم که چه خبره وخودمونو قربانی احساسمون میکنیم وتواون لحظه فکرمیکنیمدیگه یابااین یاباهیچ کس دیگه نمیتونیم خوشبخت شیم ومتاسفانه تابفهمیم کسیواقعادوستمون داره ومیخوادباهامون ازدواج کنه دیگه همین یه مورد(علاقه)روبراازدواجکافی میبینیم واحساسی تصمیم میگیریم ومنطقی برخوردنمیک نیم تواون لحظه درصورتی کهدراصل برای ازدواج فقط علاقه کافی نیس !!! علاقه فقط شرط اول برای ازدواجهودرکنارش خیلی مواردمهم وسرنوشت سازدیگه هم هست مثلایکیش همین اخلاق خانوادگی وذاتآدم واخلاق دیگراعضای خانواده طرف وخصوصا پدرطرف !! محیطی که طرف اونجارشدکرده،واقعاقبل ازازدواج بایداین چیزارو خیلی مهم شمرد ، واقعا من الان بعداز2سالفهمیدم که زندگی متاهلی خیلی سخت تروپیچیده تراز اونیه که مافکرمیکردیم و واقعا نبایداین چیزارونادیده گرفت مخصوصامحیط خانوادگی که طرف اونجابزرگ شده وعادات خانوادگی ونوع فرهنگ ورسم ورسوماتشون !! اما باهمه ی اینا من هنوزم شوهرم رودوست دارم واونم هنوزمنوخیلی دوست داره گرچه ازنظرخانوادگی وسطح فرهنگ واعتقادات وطرزفکرباهم تفاهم نداریم

خواهش میکنم
بله ولی آتش زمانیکه خاموش بشه تبدیل به خاکستر میشه خاکستر هم یعنی سودا که طبع سرد وخشک دارد پس نمیتوان برای افراد گرم مزاج سردی مطلق تجویز کرد الان 90درصد بیماریها سرد اند. اسطوخودوس مایل به گرمی است اگر مشکل ایجاد شد بیشتر با گل گاوزبان وبهارنارنج ولیموترش مصرف کنید.