عدم توانایی صحبت کردن در جمع و دوستان

سلام دوستان.ازتون خواهش میکنم منو راهنمایی کنین به کمکتون شدیدا نیاز دارمhttp://cdn.moshaver.co/forum/images/...shaver/mad.png
من به سختی میتونم در جمع و بین دوستانم مثل اونا حرف بزنم و توجه اونا رو جلب کنم و همیشه تنها میمونم.
متاسفانه از بچگی آدم مظلوم و منزوی بودم و همیشه در بین دوستان و جمع افراد کمتر تمایل دارن با من وارد صحبت بشن و همیشه تنها میمونم.
یعنی شاید شروع ارتباط با بقیه برام راحت باشه و خیلی خوب و مناسب سلام و احوالپرسی کنم ولی یکم که میگذره کمکم افراد از من دور میشن و احساس تنهایی میکنم.
خودم فکر میکنم یکی از علتای بزرگش اینه که چیزی برای گفتن ندارم و اطلاعاتم کمه و نمیدونم در هر مراسم و شرایطی در مورد چی صحبت کنم و با چه کسی چطوری صحبت کنم، و این ارتباط و چطوری نگه دارم! البته برای بدست آوردن راههای ارتباط از توی نت مطالب زیادی خوندم و اکثرا میگن که باید وضع ظاهری مناسب داشته باشی و لبخند بزنی و انرژی مثبت داشته باشی و رفتارای زشت از خودت نشون ندی و کسی و ناراحت نکنی ولی اصلا در مورد اینکه از چی باید صحبت کرد و معمولا چه صحبتایی بین عموم رایجه که رابطه ها رو تقویت میکنه صحبت نشده.
ولی من واقعا آدم مودبی هستم و تمیز و مرتب صحبت میکنم و تا حدودی به وضعیت ظاهریم میرسم و کاملا خونسردم و هیچ وقت هم کسی و ناراحت نمیکنم و کلا خوش اخلاقم ولی متاسفانه متاسفانه نمیدونم چی باید بگم ینی حافظه خوبی هم ندارم و افراد سریع از من خسته میشم. توی مراسم، مهمونی ها، جشن ها، سمینار ها، تفریحات دسته جمعی و ... بلافاصله تنها میشم و سعی میکنم با افراد باشم ولی نمیدونم چرا کسی زیاد با من وارد صحبت نمیشه و اصلا نمیدونم که چی باید بگم؟؟؟؟؟؟؟؟
البته اینم بگم من یه دختر 23 ساله با ظاهری لاغر و ظریف هستم.

خواهشا اگه از بین دخترخانوما کسی هست که منو راهنمایی کنه و یکم راه و چاه نشونم بده و بگه که چطوری جذاب صحبت کنم که افراد از من خوششون بیاد و براشون کسل کننده نباشم و دوست داشته باشن با من بحرفن، ممنون میشم

با سلام
منم مدتها پیش با مشکلی شبیه به شما درگیر بودم ولی الان از اون مشکل خبری نیست
1- اول اینکه یک گوینده خوب اول یک شنونده خوب است ما دو گوش ویک زبان داریم
2- خودت باش و به جای اینکه به این موضوع فکر کنی که الان باید چه صحبتی کنم در جریان بحث های موجود قرار بگیر و نظر شخصی خودت را با آرامش و بدون بی احترامی به کسی بیان کن
3- موضوعی را که قبول نداری به هیچ صورت تایید نکن
4- این مثل معروف را به یاد داشته باش که ""آویزونی ،گریزونه .گریزونی ،آویزونه.""
5- اعتماد به نفس ،اعتماد به نفس ،اعتماد به نفس،قویش کن
6- اگر احساس میکنی حرفی که میزنی اشتباهه بپذیر
7- با هرکس درمورد کار و موضوع مورد علاقه خودش صحبت کن مثلا با یک خیاط میتونی در مورد خیاطی صحبت کنی نه در مورد قالی بافی(البته این فقط یک مثال بود و شما میتونید اونو گسترش بدید)
8- حضرت علی میگه اگر صحبتی برای گفتن نیست سکوت ارجعیت داره پس از سکوت نترسید
اینا صرفا تجربه شخصیه به اضافه یه خرده مطالعه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط محمد هم دل

با سلام
منم مدتها پیش با مشکلی شبیه به شما درگیر بودم ولی الان از اون مشکل خبری نیست
1- اول اینکه یک گوینده خوب اول یک شنونده خوب است ما دو گوش ویک زبان داریم
2- خودت باش و به جای اینکه به این موضوع فکر کنی که الان باید چه صحبتی کنم در جریان بحث های موجود قرار بگیر و نظر شخصی خودت را با آرامش و بدون بی احترامی به کسی بیان کن
3- موضوعی را که قبول نداری به هیچ صورت تایید نکن
4- این مثل معروف را به یاد داشته باش که ""آویزونی ،گریزونه .گریزونی ،آویزونه.""
5- اعتماد به نفس ،اعتماد به نفس ،اعتماد به نفس،قویش کن
6- اگر احساس میکنی حرفی که میزنی اشتباهه بپذیر
7- با هرکس درمورد کار و موضوع مورد علاقه خودش صحبت کن مثلا با یک خیاط میتونی در مورد خیاطی صحبت کنی نه در مورد قالی بافی(البته این فقط یک مثال بود و شما میتونید اونو گسترش بدید)
8- حضرت علی میگه اگر صحبتی برای گفتن نیست سکوت ارجعیت داره پس از سکوت نترسید
اینا صرفا تجربه شخصیه به اضافه یه خرده مطالعه

---

ممنون بابت راهنماییتون. میشه بدونم شما چند سالتونه و قبلا چه مشکلی داشتین و چی باعث شد که کم کم ازش فاصله بگیرین و الان چطوری هستین و آیا از خودتون راضی هستین؟ آخه من به خاطر کم حرفیم حتی دارم از کسی که خیلی دوسش دارم فاصله میگیرم. چون نمیتونم با حرفام جذبش کنم!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahkameh

سلام دوستان.ازتون خواهش میکنم منو راهنمایی کنین به کمکتون شدیدا نیاز دارمhttp://cdn.moshaver.co/forum/images/...shaver/mad.png
من به سختی میتونم در جمع و بین دوستانم مثل اونا حرف بزنم و توجه اونا رو جلب کنم و همیشه تنها میمونم.
متاسفانه از بچگی آدم مظلوم و منزوی بودم و همیشه در بین دوستان و جمع افراد کمتر تمایل دارن با من وارد صحبت بشن و همیشه تنها میمونم.
یعنی شاید شروع ارتباط با بقیه برام راحت باشه و خیلی خوب و مناسب سلام و احوالپرسی کنم ولی یکم که میگذره کمکم افراد از من دور میشن و احساس تنهایی میکنم.
خودم فکر میکنم یکی از علتای بزرگش اینه که چیزی برای گفتن ندارم و اطلاعاتم کمه و نمیدونم در هر مراسم و شرایطی در مورد چی صحبت کنم و با چه کسی چطوری صحبت کنم، و این ارتباط و چطوری نگه دارم! البته برای بدست آوردن راههای ارتباط از توی نت مطالب زیادی خوندم و اکثرا میگن که باید وضع ظاهری مناسب داشته باشی و لبخند بزنی و انرژی مثبت داشته باشی و رفتارای زشت از خودت نشون ندی و کسی و ناراحت نکنی ولی اصلا در مورد اینکه از چی باید صحبت کرد و معمولا چه صحبتایی بین عموم رایجه که رابطه ها رو تقویت میکنه صحبت نشده.
ولی من واقعا آدم مودبی هستم و تمیز و مرتب صحبت میکنم و تا حدودی به وضعیت ظاهریم میرسم و کاملا خونسردم و هیچ وقت هم کسی و ناراحت نمیکنم و کلا خوش اخلاقم ولی متاسفانه متاسفانه نمیدونم چی باید بگم ینی حافظه خوبی هم ندارم و افراد سریع از من خسته میشم. توی مراسم، مهمونی ها، جشن ها، سمینار ها، تفریحات دسته جمعی و ... بلافاصله تنها میشم و سعی میکنم با افراد باشم ولی نمیدونم چرا کسی زیاد با من وارد صحبت نمیشه و اصلا نمیدونم که چی باید بگم؟؟؟؟؟؟؟؟
البته اینم بگم من یه دختر 23 ساله با ظاهری لاغر و ظریف هستم.

خواهشا اگه از بین دخترخانوما کسی هست که منو راهنمایی کنه و یکم راه و چاه نشونم بده و بگه که چطوری جذاب صحبت کنم که افراد از من خوششون بیاد و براشون کسل کننده نباشم و دوست داشته باشن با من بحرفن، ممنون میشم

---

سلام من هم دقیقا همین مشکل رو دارم یعنی دقیق دقیق به ظاهرم همیشه خوب می رسم و خوش تیپ و اندام خوبی دارم در کل ظاهرم بد نیست که تنها مشکل در ارتباط با افراد باشه.
ولی تا جایی که تحقیق کردم ( نمی دونم به دعا اعتقاد دارید یا نه ) اون فرد دعا نویس وجود استرس و فکر زیاد رو تنها عاملش معرفی کرد دقیقا هم این طور هست یعنی دائما در استرس و فکر گذشته و حال و آینده هستم استرسم شدید برای همین اعتماد به نفسم خیلی ضعیف شده
همین مشکلات در من بود ولی نمی دونستم دلیل بر عدم توانایی در گفتگو در جمع باشه
الان هم واقعا نمی دونم چی کار کنم
آخرین راه حل رفتن پیش یک روانشناس حرفه ای و در نهایت مشکلم با گفتار درمانی حل بشه

من 24 سالمه
در دوران نوجوانی(17 16 18) به حدی نمی تونستم با دیگران رابطه برقرار کنم که اگر مهمونی میومد خونمون و من تنها مرد خونه بودم دلم می خواست از خونه فرار کنم چون نمی دونستم باید درباره چی باهاشون صحبت کنم و با خودم میگفتم چیزی نگم و ساکت بشینم زشته
بعد از یه مدت تو مدرسه تونستم شاگرد اول کلاس بشم و بعد از اون نفر اول شهر توی یک المپیاد علمی عملی و درنهایت نفر سوم استان و این واقعه باعث شد که بچه های کلاس دورو برم جمع بشن و من مشکلات درسیشونو رفع کنم ولی دلیل حل شدن این مشکل موفقیت های علمیم نبود بلکه بعد ها فهمیدم من تو این ماجرا اعتماد به نفس از دست رفتمو به دست آوردم و دیدم نسبت به خودم بهتر شد و وقتی که صحبت می کردم پیش خودم میگفتم اینا همه فکر میکنن که من دانشمندم و به حرفهام توجه میکنن و همین تفکر باعث میشد که خیلی رسا محکم وبا آرامش حرفامو به دیگران بفهمونم
بعد از این موضوع من تونستم به یک دانشگاه متوسط به بالا برم تواونجا افرادی رو دیدم وباهاشون برخورد کردم که خیلی شوخ طبع بودن و در عین حال خیلی مودب از طریقه برخورد هاشون خوشم میومد و دوست داشتم مثل اونا جذاب باشم و همه بهم توجه کنن بنا براین خورد شدم تورفتار هاشون و رفتارهای خوبشون رو یاد گرفتم و رفتار بدشون رو صرف نظر (تجربه:هیچوقت رفتار کسی را جلو خو خودش انجام نده :81:) و کم کم تجربیات بالا رو بدست آوردم
شما هم میتونی به موفقیت های زندگیت که قطعا بسیارن فکر کنی و اعتماد به نفستو قوی کنی
من همون پسر بچه ی کم روی بدون حرفم ولی با اعتماد به نفس که میتونم از دیکشنری بیکران مغزم موضوع مورد بحث رو پیدا و مطلبی جذاب و مشابه اون بیان کنم
وشما ...

- - - Updated - - -

توی پست قبلیتون نوشتید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahkameh

آخه من به خاطر کم حرفیم حتی دارم از کسی که خیلی دوسش دارم فاصله میگیرم. چون نمیتونم با حرفام جذبش کنم!

---

ببخشید میتونم بدونم اون شخص با هاتون چه نسبتی داره؟ وآیا صرفا جهت نحوه صحبت کردنتون از دستش میدید؟

سلام، توی صحبتهای هم محمدآقا و هم bb12 موردهایی بود که به نظرم جالب رسید. به نظر من یه همچین مشکلی جوابش توی نقطه مقابلش باید باشه.

یعنی اگه میخوای حرف بزنی و مورد توجه باشی نباید در اون لحظه به اینکه چی بگی و چکار کنی که جذاب باشی فکر کنی. چیزهایی که از نوشته های بالا برام جالب اومد و مواردیکه که به ذهنم میرسه رو اگه بخوام برات دسته بندی کنم این چند مورده:

(1) باید توی زندگیت دنبال چیزهایی باشی که بهت لذت میده. یعنی حتی اگه کسی باهات نیست باید از خودت و کارهایی که میکنی لذت ببری. کسی هم که باهات هست باز هم قانون همینه باید به فکر این باشی که چکار کنی که به خودت (فقط خودت!) خوش بگذره. دیدی خوش نمیگذره ول میکنی میری جایی که کاری بکنی که بهت خوش بگذره!

(2) اگه کار جالبی از کسی دیدی، حرف قشنگی کسی زد، جوک جالبی گفت، یه کار سرگرم کننده قشنگ انجام داد،... اینارو باید به ذهنت بسپری و بعد جاهای دیگه برای اینکه باز خودت لذت ببری تکرارش کنی. کلن هدف لذت خودته.

(3) اگه کاری از دستت برای بقیه بر می یاد و خوشحالت میکنه براشون انجام بده. یا اگه کاری برای خودت انجام دادی و فکر میکنی که برای بقیه هم خوبه بهشون بگو تا اونها هم انجام بدن. کلن کمک کن به بقیه. البته باز هم با اون هدف کلی که لذت خودته! یعنی اگه خوشحالت میکنه اینکارو بکن.

به نظر من اینطوری اگه باشی میتونه بهت کمک کنه که به چیزی که میخوای برسی. به غیر از کارهای بالا باید از بقیه کارها حذر کنی! اینکه به خاطر خوشایند کسی مثلا بخندی! اینکه دوست داشته باشی حتما چیزی پیدا کنی و کاری انجام بدی که بقیه خوششون بیاد! به خاطر فکر بقیه چیزی رو نگی که نکنه در مورد این حرف تو چی فکر میکنن! کلن اینجور چیزها نباید انجام داد.

فقط و فقط خوشی و لذت خودت. خودخواهی محض به نظر من میتونه بهت کمک کنه. هر چند به نظر من تیپ های شخصیتی خیلی تغییر نمیکنند ولی به حد قابل قبولی میتونند تعدیل پیدا کنند یا با روش درست قابل پذیرش توسط بقیه بشن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط محمد هم دل

ببخشید میتونم بدونم اون شخص با هاتون چه نسبتی داره؟ وآیا صرفا جهت نحوه صحبت کردنتون از دستش میدید؟

---

ببخشید میتونم بدونم اون شخص با هاتون چه نسبتی داره؟ وآیا صرفا جهت نحوه صحبت کردنتون از دستش میدید؟[/QUOTE]


مرسی دوست عزیز بابت راهنماییت
یه سوال: شما اطلاعات عمومی تون خوبه، یعنی زیاد مطالعه دارین؟
در رابطه با سوالت باید بگم که ایشون یه پسری هستن که تازه باهش آشنا شدم و از اخلاق و شخصیتش خیلی خوشم اومده و متاسفانه به دلم نشسته.
ولی مشکلی که هست بعد از دو سه جلسه ملاقات کمکم به این نتیجه رسیده که زیاد باهم راحت نیست، و سعی میکنه ازم فاصله بگیره. در واقع دلیل اصلیشو هنوز نمیدونم ولی چیزایی که فهمیدم اینه که فکر میکنه من خیلی open نیستم و کمی موذبم. اون به موسیقی و فیلم خیلی علاقه داره و دوست داره در موردشون صحبت کنه ولی من در این رابطه اطلاعاتم خیلی وحشتناک پایینه. و کلا فکر میکنه که من آدم بی حالی ام و حال و حوصله خوش گذرونی و ندارم . خب حقم داره من از بس افسرده شدم که زیاد روشهای خوشگذرونی و یاد ندارم و حافظه ضعیفی دارم و هیچ وقت سعی نکردم به اتفاقات اطرافم توجه کنم و اونا رو به ذهنم بسپرم. اطلاعاتم رو نه در مورد خواننده ها و بازیگرها حتی در مورد مد روز و انواع اتفاقات جدید و خیلی موردی که باس به ذهنم بسپرم حتی برای راحتی خودم افزایش ندادم. متاسفانه زیاد دنبال خوشی نبودم که نتیجه و لذت خوشگذرونی و به بقیه هم منتقل کنم. من حتی تو لباس پوشیدن و آرایش کردن هیچ وقت دقت نکردم که چه مدل ها و چه مارکهایی وجود داره و کجا چی باید بپوشی و خیلی خیلی ساده بودم و متاسفانه چون دختره خیلی لاغری هستم فکر کنم این هم کمی اذیتش میکنه،کلا بگم که به روز نیستم و فکر کنم اون خیلی دوست داره طرفش به روز باشه و خودش هم گفته که دوست داره خیلی چیزای جدید و تجربه کنه. کلا وقتی به روز باشم هم از لحاظ تیپ و شخصیت مناسب خواهم بود هم در باره صحبت مردن و نظر دادن. خودم فکر میکنم مشکل اصلیم اینه اطلاعات فوق العاده پایین...

- - - Updated - - -

مرسی دوست عزیز
حرفای جالبی زدی، راست میگی من باید بیشتر خوش بگذرونم و دنبال چیزایی باشم که ازش لذت میبرم و تفریحاتی که دوست دارم که متاسفانه تا الان زیاد رعایت نمیکردم.
ولی از همه مهمتر فکر میکنم زیاد تو مد روز نیستم اطلاعات به روزی ندارم در مورد خیلی چیزایی که هم خودم دوست دارم هم بقیه اطلاعاتم صفره.
البته اینو بگم که وقتی بحثی در مورد درس و تحصیل رشته تحصیلیم میشه (آی تی) ماشالله اصلن کم نمیارم و حسابی در موردش میحرفم اما خب مردم دوست ندارن به جز در شرایط خاص یه نفر همش در مورد آی تی صحبت کنه! مثل اینکه باید زیاد تلاش کنم چون فکر کنم
خواهی نشوی تنها، همرنگ جماعت باش


- - - Updated - - -

خواهی نشوی تنها، همرنگ جماعت باش

اول سوالتون اطلاعات عمومیم زیاد بالا نیست مطالعه عمومیم کمه
اما من صلاح میدونم که یه پست توی روابط پسر ودختر بزنید
ضمنا من تو این چندتا پستی که با شما صحبت کردم تنها مشکلی که دیدم اعتماد به نفس بود وگرنه صحبت کردنتونم خوبه
همچنین من معتقدم که این روابط راه به جایی نمی بره چون بعضی از پسر ها ازاین روابط سو استفاده میکنند و نهایتا ضرر اصلی متوجه خانم ها میشه خودمم تا حالا با هیچ دختری رابطه عاطفی نداشتم اینم صرفا یک نظر شخصیه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahkameh

ببخشید میتونم بدونم اون شخص با هاتون چه نسبتی داره؟ وآیا صرفا جهت نحوه صحبت کردنتون از دستش میدید؟

---

مرسی دوست عزیز بابت راهنماییت
یه سوال: شما اطلاعات عمومی تون خوبه، یعنی زیاد مطالعه دارین؟
در رابطه با سوالت باید بگم که ایشون یه پسری هستن که تازه باهش آشنا شدم و از اخلاق و شخصیتش خیلی خوشم اومده و متاسفانه به دلم نشسته.
ولی مشکلی که هست بعد از دو سه جلسه ملاقات کمکم به این نتیجه رسیده که زیاد باهم راحت نیست، و سعی میکنه ازم فاصله بگیره. در واقع دلیل اصلیشو هنوز نمیدونم ولی چیزایی که فهمیدم اینه که فکر میکنه من خیلی open نیستم و کمی موذبم. اون به موسیقی و فیلم خیلی علاقه داره و دوست داره در موردشون صحبت کنه ولی من در این رابطه اطلاعاتم خیلی وحشتناک پایینه. و کلا فکر میکنه که من آدم بی حالی ام و حال و حوصله خوش گذرونی و ندارم . خب حقم داره من از بس افسرده شدم که زیاد روشهای خوشگذرونی و یاد ندارم و حافظه ضعیفی دارم و هیچ وقت سعی نکردم به اتفاقات اطرافم توجه کنم و اونا رو به ذهنم بسپرم. اطلاعاتم رو نه در مورد خواننده ها و بازیگرها حتی در مورد مد روز و انواع اتفاقات جدید و خیلی موردی که باس به ذهنم بسپرم حتی برای راحتی خودم افزایش ندادم. متاسفانه زیاد دنبال خوشی نبودم که نتیجه و لذت خوشگذرونی و به بقیه هم منتقل کنم. من حتی تو لباس پوشیدن و آرایش کردن هیچ وقت دقت نکردم که چه مدل ها و چه مارکهایی وجود داره و کجا چی باید بپوشی و خیلی خیلی ساده بودم و متاسفانه چون دختره خیلی لاغری هستم فکر کنم این هم کمی اذیتش میکنه،کلا بگم که به روز نیستم و فکر کنم اون خیلی دوست داره طرفش به روز باشه و خودش هم گفته که دوست داره خیلی چیزای جدید و تجربه کنه. کلا وقتی به روز باشم هم از لحاظ تیپ و شخصیت مناسب خواهم بود هم در باره صحبت مردن و نظر دادن. خودم فکر میکنم مشکل اصلیم اینه اطلاعات فوق العاده پایین...

- - - Updated - - -

مرسی دوست عزیز
حرفای جالبی زدی، راست میگی من باید بیشتر خوش بگذرونم و دنبال چیزایی باشم که ازش لذت میبرم و تفریحاتی که دوست دارم که متاسفانه تا الان زیاد رعایت نمیکردم.
ولی از همه مهمتر فکر میکنم زیاد تو مد روز نیستم اطلاعات به روزی ندارم در مورد خیلی چیزایی که هم خودم دوست دارم هم بقیه اطلاعاتم صفره.
البته اینو بگم که وقتی بحثی در مورد درس و تحصیل رشته تحصیلیم میشه (آی تی) ماشالله اصلن کم نمیارم و حسابی در موردش میحرفم اما خب مردم دوست ندارن به جز در شرایط خاص یه نفر همش در مورد آی تی صحبت کنه! مثل اینکه باید زیاد تلاش کنم چون فکر کنم
خواهی نشوی تنها، همرنگ جماعت باش
[/QUOTE]


درود بانو

اگه واسه اون آقا پسر هستش که میخوای حرف زدن خوب رو یاد بگیری خیالت رو راحت کنم از همین الان ببخشید فقط رک میگم: کلا پسرا کاری ندارن حرف زدن بلدی یا نیستی خوش زبونی یا نه چه مارکی میپوشی خواننده ها رو میشناسی یا نه و موسیقی علاقه درای یا نه این جمله رو خوب خوب خوب بخون یادت بمون خوب

پسرا به تنها چیزی که توجه میکنن در رابطه با دختر خونه خالی و س ک س هستش همین و بس

از نظر پسرا هر دختری که اهل این یه مورد باشه جذاب و دوست داشتنیه اینو گفتم خلاصت کنم ( همدردی جان ببخشید رک گفتم این دوستمون یکم تازه کاره فکر کنم) باز امتیاز منفی ندیا بهم برمیخوره.

لطف کن خواهشا یه سر به این تایپیک بزن فکر نکن الکیه نه فدات شک حقیقته تازه این موراد خوباشه که نوشتن برو بخون برات خوبه

http://www.hamdardi.net/thread-17296.html

آخر و عاقبت دوستی دختر و پسر :81:

من بشخصه در مورد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اطلاعاتم خوبه هرروز در موردش مطلب میخونم دوس دارم توی جمعی باشم در این موارد حرف بزنن و چون مطالعم زیاده راحت میتونم حرف بزنم.هر قشری دنیای خاص خودش رو داره دخترا بیشتر مد و آرایش از این چیزا پسرا هم حرفای پسرونه وق لیون از اینچیزا.
در کل با صحبتای toojih موافقم
اینم یادت باشه قرار نیست توی همه جمع ها قرار بگیریم و از همه چی اطلاع داشته باشیم سعی کن توی مواردی مکه برات مفیده و آیندت بدردت میخوره اطلاعات بگیری اصلا هم نترس حرفتو بزن همه همینن فکر میکنی اونایی که حرف میزنن اطلاعاتشون درسته و دقیقه نه بخدا اونا هم حرف میزنن که فقط حرف زده باشن همین :58: یعنی خداوکیلیا اگه حرفاشون رو هم رفته 1ساعت باشه 5دقیقه حرف مفید نمیزنن شما هم مثل بقیه فقط بگو الکی هم نترس ملت میخندن و دنبال سوتی میگردن همه ماها مثل همیم دوبار حرف بزنی کم کم ریدیف میهش همه چی

اون لینکی که بهت دادم رو بخون دور پسر جماعت رو خط بکش اگه واسه احساست و بدنت ارزش قائلی

روز خوش بانو :72:

سلام mahkameh گرامی

چند تا پیشنهاد دارم ، اینکه میگی اطلاعاتت پایینه ،لازم نیست ادم تو همه ی زمینه ها مطالعه داشته باشه....سعی کن تو زمینه هایی که مورد علاقه ی خودت هست (منظورم رشته تخصصی دانشگاهیت نیست) مطالعه کنی ...مثلا اگه ورزش خاصیو دوس داری یا نقاشی یا هر چیز دیگه ای که مهارت خاصی میخواد و در عین حال یه حالت تفریحی هم داره... هم خودت احساس اعتماد به نفست بالا میره که صحبت کنی هم اینکه اینجور موضوعات جذابه واسه اکثریت و به حرفات گوش میکنن.

به نظرم جمع دوستاتو طوری انتخاب کن که بتونی باهاشون ارتباط بر قرار کنی ، مثلا بعضی ادما از نظر اخلاقیات با تو خیلی متفاوتن یاصحبتا و شوخی هاشون طوریه که با معیار های تو جور در نمیاد، خب اینجا دیگه منزوی بودنت توی جمع ربطی به کم حرفیت نداره، کلا حرفی واسه گفتن تو این جمعا نداری.


اوایل واسه تمرین , حرف زدنو با یه دختر هم سنو سال خودت شروع کن که تا حدی علایقتون مشترک باشه... ادم با هم جنس خودش راحت تر ارتباط برقرار میکنه و حرف همو بهتر میفهمه.

تو مهمونیا اگه دقت کنی اغلب چند تا چندتا دور هم جمع میشن و هر جمعی در مورد یه موضوع خاصی حرف میزنن...شما منتظر نشو تا کسی دعوتت کنه به جمعشون ، خودت برو سمت جمعی که بیشتر میپسندی ....مثلا میگم ظرف شیرینیو بردار و برو سمتشون با لبخند بگو واستون شیرینی اوردم بعدم پیششون بشین و آروم آروم توام وارد بحثاشون شو و اظهار نظر کن.

یا اگه کسی سر صحبتو باهات باز میکنه و سوالی میکنه به " اره " و" نه" اکتفا نکن، چند تا جمله بیشتر توضیح بده و توام یه سوال کن و گفتگو رو ادامه بده . وقتی با جمله های خیلی کوتاه سروته یه مکالمه رو هم میاری ، این ذهنیت واسه طرفت پیش میاد که علاقه ای به صحبت کردن باهاش نداری.و ازت فاصله میگیره ,نه به خاطر اینکه تو جذاب نیستی به خاطر اینکه فکر میکنه نمی خوای باهاش ارتباط برقرار کنی.

ودیگه اینکه یه خورده شور وشوق داشتن تو حرف زدن و با انرژی صحبت کردن مخاطبت رو هم سر ذوق میاره ، حتی اگه موضوع صحبتت مورد علاقه نباشه,دوس دارن به حرفات گوش کنن چون دارن ازت انرژی مثبت میگیرن :)

اگه بتونی یه سری کتابارو که در مورد زبان بدن هست و مطالعه کنی خیلی خوبه ، بعضی وقتا همون فیگور ساده ی نشستن ادما تو مهمونی باعث میشه ناخوداگاه دیگران رو به به سمت خودت جذب یا دفع کنی..

Mahkameh جان اینکه میگی از بچگی اروم و منزوی بودی ، خب اون موقع بچه بودی الان میتونی اونطوری که.دوس داری باشی ...فقط تمرین کن و از خودت انتظار نداشته باش از همون بار اول همه چی عالی پیش بره ...قدم به قدم.....

امیدوارم موفق باشی :72:

ممنون دوستای گلم بابت راهنمایی تون، تمام حرفاتونو قبول دارم و سعی میکنم رعایت کنم ایشالله که بتونم شرایطمو بهتر کنم و از این افسردگی بیرون بیام.
در جواب khaleghezey عزیز ازت ممنون که راهنمایی کردی ولی خوب منظور من بیشتر اینه که اگه تونستم فردی که مورد علاقه ام هست و پیداش کنم که بشه در رابطه با زندگی آینده بهش فکر کرد خب باید بتونم یک سری رفتارای جالب و مناسب داشته باشم که براش خسته کننده نباشم. من کلا سمت هر پسری نمیرم و خیلی سخت رفتار کسی به دلم میشینه این آقا پسری هم که میگم راستش خیلی حواسم هست که یه وقت بهم ضرری نزنه ولی خب من شخصیتشو می پسندم و رفتاراش برام خیلی دوست داشتنیه و میترسم این افسردگی و کم حرفیم اونو ازم هی دور کنه هر چند که داره این اتفاق میفته و باعث آزار من میشه، نمیخوام اگه یه وقت فرد مناسبی بود از دستش بدم آخه خیلی دوسش دارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahkameh

من از بس افسرده شدم که زیاد روشهای خوشگذرونی و یاد ندارم و حافظه ضعیفی دارم و هیچ وقت سعی نکردم به اتفاقات اطرافم توجه کنم و اونا رو به ذهنم بسپرم. اطلاعاتم رو نه در مورد خواننده ها و بازیگرها حتی در مورد مد روز و انواع اتفاقات جدید و خیلی موردی که باس به ذهنم بسپرم حتی برای راحتی خودم افزایش ندادم. متاسفانه زیاد دنبال خوشی نبودم که نتیجه و لذت خوشگذرونی و به بقیه هم منتقل کنم. من حتی تو لباس پوشیدن و آرایش کردن هیچ وقت دقت نکردم که چه مدل ها و چه مارکهایی وجود داره و کجا چی باید بپوشی و خیلی خیلی ساده بودم و متاسفانه چون دختره خیلی لاغری هستم فکر کنم این هم کمی اذیتش میکنه،کلا بگم که به روز نیستم و فکر کنم اون خیلی دوست داره طرفش به روز باشه و خودش هم گفته که دوست داره خیلی چیزای جدید و تجربه کنه. کلا وقتی به روز باشم هم از لحاظ تیپ و شخصیت مناسب خواهم بود هم در باره صحبت مردن و نظر دادن. خودم فکر میکنم مشکل اصلیم اینه اطلاعات فوق العاده پایین...


راست میگی من باید بیشتر خوش بگذرونم و دنبال چیزایی باشم که ازش لذت میبرم و تفریحاتی که دوست دارم که متاسفانه تا الان زیاد رعایت نمیکردم.
ولی از همه مهمتر فکر میکنم زیاد تو مد روز نیستم اطلاعات به روزی ندارم در مورد خیلی چیزایی که هم خودم دوست دارم هم بقیه اطلاعاتم صفره.
البته اینو بگم که وقتی بحثی در مورد درس و تحصیل رشته تحصیلیم میشه (آی تی) ماشالله اصلن کم نمیارم و حسابی در موردش میحرفم اما خب مردم دوست ندارن به جز در شرایط خاص یه نفر همش در مورد آی تی صحبت کنه! مثل اینکه باید زیاد تلاش کنم چون فکر کنم
خواهی نشوی تنها، همرنگ جماعت باش

---

سلام عزیزم
تو دقیقا دلیل و کلید حل مشکلتو میدونی اما جوری بیان میکنی که انگار هیچ فرصتی برای تغییر خودت نداری (مثل یه زن 70 ساله که برای گذشته و کارایی که نکرد حسرت میخوره):wink:
تو تازه 23 سالته و برای هیچ کدوم از کارایی که تا حالا نکردی دیر نیست. من یکی از مهمترین دلایل کم حرفیت رو همون نداشتن اطلاعات عمومی بالا میدونم. حتما حتما مسائل روز رو دنبال کن. توی اینترنت مجله های خبری و تحلیلی و سرگرم کننده ی زیادی هست که اگه عضو بشی هر روز جدیدترین مطالب روز رو به ایمیلت میفرستن.
اگه تا حالا از کنار مسائل با بی تفاوتی میگذشتی از امروز به همه چیز دقت کن و به ذهنت بسپار. حتی اگه نیازه جایی برای خودت یادداشت کن و اتفاقای جالب زندگیتو مرور کن.
من خودم توی سن و سال تو بودم که به دنیای مد و لباس و ... علاقه پیدا کردم پس برای به روز بودن توی این زمینه هم دیر نیست.


همه ی اینا رو خودتم میدونی اما حس میکنم میخوای به خاطر اون پسر تغییر کنی نه خودت! برای همین عجله داری و میخوای توی یه فرصت کم یه تغییر اساسی کنی و چون نمیشه احساس ناامیدی میکنی. فعلا قضیه ی این آقا پسر و آشناییت رو بذار کنار و این تغییر رو برای خودت توی خودت ایجاد کن. درسته انگیزه ی خوبی بوده اما اگه این رابطه تموم بشه برمیگردی سر جای اولی که بودی. در حالی که با هر پسر دیگه ای آشنا بشی این معضل رو پیدا میکنی. ساده بودن و کم حرف بودن به اسم حجب و حیا بین پسرای امروزی خیلی ارزشمند نیست.
پس اولا اصلا حسرت گذشته و کارایی که نکردی رو نخور دوما عجله نکن. هر تغییری زمان میخواد. سوما این موضوع رو جدی بگیر . تک تک نکته هایی که اینجا دوستان بهت میگن یا توی اینترنت پیدا میکنی یا از دوستای خودت که میتونن بهت کمک کنن میشنوی رو با جدیت اجرا کن و تکرار کن. این چیزا تمرین عملی میخواد نه فقط خوندن مسائل تئوری!
موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sara 65

سلام عزیزم
همه ی اینا رو خودتم میدونی اما حس میکنم میخوای به خاطر اون پسر تغییر کنی نه خودت! برای همین عجله داری و میخوای توی یه فرصت کم یه تغییر اساسی کنی و چون نمیشه احساس ناامیدی میکنی. فعلا قضیه ی این آقا پسر و آشناییت رو بذار کنار و این تغییر رو برای خودت توی خودت ایجاد کن. درسته انگیزه ی خوبی بوده اما اگه این رابطه تموم بشه برمیگردی سر جای اولی که بودی. در حالی که با هر پسر دیگه ای آشنا بشی این معضل رو پیدا میکنی. ساده بودن و کم حرف بودن به اسم حجب و حیا بین پسرای امروزی خیلی ارزشمند نیست.
پس اولا اصلا حسرت گذشته و کارایی که نکردی رو نخور دوما عجله نکن. هر تغییری زمان میخواد. سوما این موضوع رو جدی بگیر . تک تک نکته هایی که اینجا دوستان بهت میگن یا توی اینترنت پیدا میکنی یا از دوستای خودت که میتونن بهت کمک کنن میشنوی رو با جدیت اجرا کن و تکرار کن. این چیزا تمرین عملی میخواد نه فقط خوندن مسائل تئوری!
موفق باشی

---

مرسی دوست عزیز شما درست میفرمایید من باید به خودم بیام و تلاش کنم برای تغییر منتها برای خودم، این پسر رو هم به خدا مسپارم یا عشق به اونو از سرم بیرون میکنه یا کمکم میکنه که بهش برسم. یه فکری الان به ذهنم رسید به کمک شما اینه که خاطرات هر روزم رو یه جا بنویسم که هم یه دفترچه خاطرات زندگیم باشه و هم مرورش کنم و چیزای جالبی که برام پیش اومده و دیدم و یاد گرفتم و تو ذهنم بسپارم و اونا رو با بقیه به اشتراک بذارم. امیدوارم که بتونم این تغییرات و در خود ایجاد کنم چون اصلا دوست ندارم به خاطر یه همچین ضعف کوچیکی کسایی رو که دوسشون دارم و از دست بدم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahkameh

مرسی دوست عزیز شما درست میفرمایید من باید به خودم بیام و تلاش کنم برای تغییر منتها برای خودم، این پسر رو هم به خدا مسپارم یا عشق به اونو از سرم بیرون میکنه یا کمکم میکنه که بهش برسم. یه فکری الان به ذهنم رسید به کمک شما اینه که خاطرات هر روزم رو یه جا بنویسم که هم یه دفترچه خاطرات زندگیم باشه و هم مرورش کنم و چیزای جالبی که برام پیش اومده و دیدم و یاد گرفتم و تو ذهنم بسپارم و اونا رو با بقیه به اشتراک بذارم. امیدوارم که بتونم این تغییرات و در خود ایجاد کنم چون اصلا دوست ندارم به خاطر یه همچین ضعف کوچیکی کسایی رو که دوسشون دارم و از دست بدم.

---

سلام من هم مثل شما مشکل دارم منتها هر چیزی می خونم که اطلاعات عمومیم بره بالا و حرف واسه گفتن داشته باشم نمیشه چون زود یادم میره اون اطلاعات
در کل احساس می کنم خیلی حرفا واسه گفتن می توانم داشته باشم
یعنی پیش خودم یه اثبات و تثبیت هایی می کنم و تجربیات رو دارم ولی اگر بیام برای کسی توضیح بدم
در یک خط خلاصه میشه و بیشتر نمی تونم جلو برم در حالی که تو ذهن و فکر خودم یک توده حرف واسه موضوع مورد نظر دارم و تا میام در جمع یا در یک ارتباط دو نفره بازگو کنم نمیشه و لال میشم

درود بانو mahkameh

دختر باز که حرف خودتو زدی رفتی اون لینک رو بخونی؟!!!!!! من خودم تازه دوساله ازدواج کردم دخترم 8ماهشه بخدا اگه بزرگ بشه جزو اولین کارایی که میکنم به سن بلوغ برسه نشون دادن همین لینکیه که بهت دادم(البته اگه تا اونموقع مونده باشه) من نمیدونم شما دخترا چرا اینجوری هستین هرچی بهتون میگن توی کلتون نمیره حتما باید خودتون تجربه کنین تا متوجه بشین؟بله بقول خانوم sara65 پسرا از دخترای خوش صحبت اجتماعی بروز خوششون میاد ولی هرچیزی حدی داره تا یه اندازش خوبه نه بیشتر اونقدی که معقول باشه:72: بیش از اندازه باشه خوبه ولی فقط واسه دوستی و .......... دیگه حوصله اتفاقات بعدش رو ندارم واست تایپ کنم.

یه سئوال تو کل فامیلتون بشین و بگرد نه توی همکلاسیات چون شوربختانه توی فضای دانشگاههای ما چیزی که بد توی چشم میزنه جوگیریه کلا اکثرا توی جو هستن.بشین ببین تو فامیلاتون چنتاشون باهم دوست بودن و ازدواج کردن و خوشبخت هستن؟ از اون مهمتر ببین قبل این دوستی با چن نفر دوست بودن حیف اینا حریم شخصیه و کمتر کسی در موردش حرف میزنه وگرنه خودت متوجه میشدی چه خبره و دوستان توی همدردی مخصوص سپاس از فرشته مهربان :104: که بشخصه خیلی براشون احترام قائلم از روی بیکاری ننوشتن بلکه از همین تالار و از اطرافیان کسایی که از اینجور روابط ضربه خوردن به این نتیجه رسیدن لطف کن برو برگرد دوباره بخون بازم بهت میگم داستانهای اونجا نوشته تخیلی نیست هرکدومشون مربوط به یه زندگی یه احساسی که پژمرده شده دلایی که شیکسته خود دانی این مسیر رو میخوای طی کنی یا نه بخودت مربوطه

بنظر بهتره با همجنس خودتون بیشتر رابطه برقرار کنین چون صحبتهای بیشتری دارین که مشترکه بینتون
الکی هم فکر نکن اینهمه ملت ازدواج کردن خوشبخت هم شدن اکثرا هم توی ازدواج های سنتی بوده چون مراحلش رو بدرستی طی کرده عقلانی بوده نه احساسی و زودگذر :72: