اعتماد به حرف بزرگترا(بی تجربگی)
اول از هر چیز باید سلام بگم . من امروز 16/10/1392 تازه با سایت همدردی آشنا شدم.ازش خوشم اومد.تصمیم گرفتم عضو بشم . دوس دارم راهنماییم کنید .
من الان در دوران عقدم . تا دو ماه دیگه مراسم عروسیم برگزار میشه .با همسرم مشکل زیادی ندارم. یه مساله ای هست که فکر منو درگیر می کنه . من و همسرم فامیل هستیم . من عشق دوران نوجوانی همسرمم.از خیلی قبل از اینکه بیاد خواستگاری از گوشه و کنار میشنیدم که چ حسی بمن داره . ما شاید سالی ی بار یا نهایت دوبار همو می دیدیم و اینجور نبود که بهم دسترسی داشته باشیم و من بشناسمشون.اون درباره من کلی تحقیق کرد. عشقشو قبول کردم.باور کردم.باش زندگی کردم.آدمی بودم ک تا قبل از همسرم عاشق نشدم. پس این میشد اولین تجربه احساسی من و دلیلی میشد ک من بی تجربه و ظاهر بین باشم.خلاصه ما نامزد کردیم.10 ماه نامزد بودیم.بگم دعوایی بوجود نیومد دروغه.ما اصلا شبیه هم نبودیم.ولی یاد گرفتیم باهم چطور برخورد کنیم.و ی جورایی مکمل هم بشیم.بعد از 10ماه برخلاف میل خانوادش ما عقد کردیم ( چون معتقد بودن زوده ) بعد از عقد اون روی سکه برام رو شد . خانوادش چیزی ک نشون میدادن نبودن خیلی سعی میکردن رابطه ما با خوب نباشه ولی به لطف خدا بیشتر مواقع بخاطر علاقمون بهم نقشه ها نقش بر آب میشد . ی مواقعی هم دیگه واقعا از کنترل خارج میشدو چیزی میشد ک اونا میخواستن ولی خیلی برطرفش میکردیم.میدونستم همسرم از لحاظ مالی وابستگی زیادی به خانوادش داره و اونا باید کمکش کنن ولی نمیدونستم از لحاظ فکری هم وابسته است. خودش شغلش آزاده.درآمدشم خوبه ولی برای شروع زندگی مناسب نیست. کم کم وابستگی مالی و فکری همسرم باعث شد دربرابر خانوادش سکوت کنه . یعنی اینجوری بارش آوردن ک اگه فرزندی در برابر خانوادش بایسته و از حقش صحبت کنه فرزند خوبی نیست. و آدم تاجایی که ممکنه باید همیشه به چیزی ک والدین بهش می قبولونن راضی و قانع باشه. الان بعد از 1.5 سال احساس میکنم نیاز به فکر کردن دارم . این اواخر اوضاع خیلی بهم ریخته.میدونم هنوز عاشقانه منو میخواد و از احساس علاقم بهش مطمئنم.ولی از لحاظ روحی خیلی خسته ام . من دختریم ک همیشه مستقل بوده و میخواد برای زندگیش خودش تصمیم بگیره و خوانواده همسرم بشدت مخالف استقلال منن.من مورد پسند خانوادش بودم.ولی بمعنای واقعی خرد شدم.شکستم.خیلی مسائل بوجود اومد که نمیونم دربارش حرف بزنم.عروسیم نزدیکه و من دو دلم.مردی که پشتوانه فکری و مالیش کسه دیگست میتونه پشتوانه من باشه ؟؟؟؟؟ لطفا اگه کسی تجربه من رو داره راهنماییم کنه.
از همتون گله دارم ک جوابمو ندادید
نمیدونم از کجا بگم ؟ نمیدونم چقدر پیام قبلیم واضح بود ک شما عزیزان بتونید برام نظر بدید ؟ من 1392/10/16 اولین روز آشناییم با این سایت مشکلم رو مطرح کردم تا الان ک 1392/12/05 هیچ کدومتون جوابی یا پیشنهادی یا حداقل یه همدردی کوچیک ی دلداری بهم ندادین .ی جایی توی همین سایت خوندم ک به پیامای تکراری ج داده نمیشه درسته شاید پیام من برای خیلی هاتون پیش پا افتاده و تکراری بود ولی من تازه عضو شده بودم و توی اون اوضاع بد روحی فقط تونستم ی نگاه کلی یه سایر پیام ها بندازم ک ببینم کسی مشابه من بوده یا نه واقعا کسی رو پیدا نکردم یا شایدم به خاطر اوضاع بدم متوجه نشدم و فقط می خواستم ی جواب از هر کدوم از شما عزیزان ک منو نمیشناسین ببینم . توی پیام قبلی گفته بودم دوماه دیگه عروسیمه و الان اون روز داره نزدیک میشه فقط با این تفاوت ک بجای عروسی جدایی من از همسرم داره نزدیک میشه . خیلی دوران سختی رو گذروندم باورتون نمیشه هر روز به این سایت سر میزدم تا ببینم کسی ج میده ولی دیدم ن جوابی داده نشده . از همون تاریخ تا الان من همسرم رو ندیدم حتی نتونستیم با هم آروم صحبت کنیم . همه جیز خراب شد . و من بجای انتخاب لباس عروسم و آرایشگاهم دارم به طلاق فکر می کنم . خانواده هامون حسابی بهم ریختن . خانوادش به خاطر لج بازی همه چیز رو خراب کردن . و اون فقط سکوت کرد . سکوتی ک باعث شد من در برایر خانوادم و فامیلم خرد بشم . بشکنم . وسرزنش بشم . و مهم تر از همه بفهمم من و زندگیم و آرزوهام جایی توی ذهن و قلب اون نداریم . بفهمم ک واقعا عشق خیلی وقتا باعث خرد شدن میشه . وقتی ک تو از روی احترام و علاقه به همسرت سکوت می کنی اون میذاره پای ضعفت . پای بی ارزشیت و پای خیلی چیزای دیگه. آرزوی موفقیت دارم برای همتون . فقط می خوام دیگه نذارین یکی مثل من بی جواب از این سایت خداحافظی کنه . اگه پیامیو می خوندید ک از نظرتون خیلی مهم نیست ولی یه جواب کوچیک حداقل برای صاحب پیام بذارین شاید اونم مثه من تازه عضو شده باشه و فقط دنبال ج باشه . حتی اگه از نظر شما اون طرف خیلی حساسه و مشکل بزرگی نداره ی کلمه فقط ی کلمه می تونه از حساسیت اون موضوع برای اون عزیز کم کنه و آرامش پیدا کنه جون هیج کس نمیتونه جای کسه دیگه ای باشه . با تشکر