ترس از دوستی قبل ازدواج راهنمایی شدید

سلام
ببخشید مزاحم دوستان شدم
یه مدته با این سایت اشنا شدم خیلی دوست داشتم اینجا سوالمو طرح کنم تا بتونم مشکلمو حل کنم مشکل شاید نشه گفت دشواری ذهنی نمی دونم درسته یا غلط
نمی دونم از کدام قسمت بگم تا شاید بهتر منو راهنمایی کنید
اره ترس از روابط قبل ازدواج اسم تاپیکه
پسری هستم 20 ساله دانشجو
از خودم براتون بگم ولی میگم شاید اشنا بشین چجور ادمی هستم
ادمی هستم که با همه خوبم معاشرتیم با هر جور ادم و کمی مغرور می دونم دوستی های قبل ازدواج پوچ هستن و کم پیش میاد که به ازدواج ختم شن و جز اعصاب خورد کردن چیزی نیستن که بخوای اسمشو دوستی بزاری
ولی همه چیز به کنار اون چیزی که منو اذیت می کنه کشش به سمت جنس مخالفه نمی دونم درک می کنید یا نه
من اهل دوستی نیستم و نمی خوامم باشم چون می خوام تنها با همسر اینده ام باشم تموم احساسمو برا اون بزارم
ولی نمی دونم تو دانشگاه تا هر دختری رو می بینم یه جوری یه حسی درون من ایجاد میشه که برم سمت و سوی اینگونه روابط نمی دونم اقتضای سنی هستش بعدش خوب میشه
می ترسم خیلی هم می ترسم برم سمت دختر برم سمت عشق و درگیرش بشم نمی تونم کنترل کنمش این حسو
شما ها تنها کسی هستید که الان گفتم این حرف رو
انگار اروم شدم ولی نمی دونم و اطمینان ندارم که کسی بتونه به من کمک کنه چون همه اینجا درگیر مشکل خودشونن
ولی دوست دارم یکی برام بگه چیکار کنم تا این حس خشک بشه نیاد طرفم
در اخر باید بگم ارتباطم با اطرافیان خیلی خوبه و اصلا غیر عادی نیست ولی از این حس درونی که داره عذابم میده تو این مدت فقط شما می دونید نمی دونم چیکار کنم منو راهنمایی کنید

سلام دوست خوبم
نمیگم باهاشون دوست بشو وخودت رو درگیر کن ولی حتما با دخترا روابط اجتماعی برقرار کن تا بتونی درون شون رو خودت بشناسی وتجربه کنی آخه هر دختری خصوصیات خاص خودش رو داره.....و نظر من اینه تا جایی که میتونی باهاشون ارتباط برقرار کن که فردا موقع ازدواج کردن برقراری ارتباط با جنس مخالف برات خیلی راحت تر باشه.....

اتفاقا شما آدم نرمالی هستید و این حس هم طبیعی است. منتها اگر کانالیزه شود می تواند مثبت باشد.
شما به جای اینکه به خاطر این حس به فکر دوستی هایی که پوچ و بی خاصیت هستند باشید ، می توانید تلاش خود را در جهت رسیدن به آمادگی ازدواج معطوف کنید. اتفاقا این حس به شما انگیزه می دهد که پیشرفت کنید و بتوانید ظرف کوتاه ترین مدت آماده ازدواج شوید.
پس از این انگیزه نهایت استفاده را بکنید و آمادگی هایی که یک مرد باید برای ازدواج داشته باشد با توانایی بیشتر به دست آورید.
پسرهایی که دنبال دوستی و علافی و اس ام اس بازی می روند اتفاقا به خودشان آسیب می زنند و سرمایه های جوانی شان را به باد می دهند. بله همان ها که دیگران را به خاطر نداشتن دوست دختر مسخره می کنند یکدفعه به خودشان می آیند و می بینند سی ساله شده اند و نه سرمایه ای دارند نه شغلی نه سوادی و حتی سرمایه اخلاقی خود را هم از دست داده اند و دیگر توانایی ازدواج و اکتفا کردن به یک زن را ندارند. بلکه عادت کرده اند با زنان متعدد باشند.

مرسی از دوستان عزیز

نمی دونم چی بگم یا چه چیزی بگم


ابتدا از tan.haa عزیز شروع می کنم
روابط اجتماعی من با دخترا بد نیست متعادله ولی از طرفی مغرور هستم خودم زیاد تمایل به برقراری رابطه ندارم نمی دونم خوبه این یا بده ولی با پسرا چرا بگو بخند می کنم البته نه همه از موقعی که پام رو به دانشگاه وا کردم ارتباطم رو با خیلی از دوستان خودم قطع کردم چرا؟
چون بیشتر این گونه بچه ها همش دنبال همین دختر بودن یا اینکه بسیار عقل کوچکی داشتن و کلا زندگی رو به باد مصخره می گرفتند منم تصمیم به ترک ارتباط کردم با این حال در برقراری رابطه بسیار معتادانه رفتار می کنم و با هر کسی خنده شوخی نمی کنم قبلا با هر کی بود می گفتم می خندیدم ولی حال خیر


بسیار سپاسگزارم



ولی حال نوپو ی عزیز چه اسم کاربری با حالی روزی دوست داشتم برم تو پلیس نوپو ولی دیدم خطرناکه نرفتم داخلش :311:

اری پیش زمینه عقلی من با شما در یک سطح قرار داره ولی نا خود اگاه وقتی به یه دختر برخورد می کنم 2چیز میاد تو ذهنم:
1: اون دختره به من یه حسی داره که نمی تونه بهم بگه( که فکر کنم ناشی از اعتماد به نفس بالای مننه)
2: من همش تا یه مدتی فکرم پیشش خواهد بود و همین گونه هم میشه چون تا یه مدتی میرم تو عمق رابطه با اون دختر در ذهن و تخیلم بدون اینکه کسی در جریان باشه که بعد فکر منو ازار میده


اینگونه هستش ولی من یه راهکاری می خوام راهنمایی می خوام که از این تفکر خلاص بشم سن من سن ازدواج نیست خیلی کمه و در برابر ازدواج پودر بچه به حساب میام

ولی نمی دونم باز در چه وضعیتی قرار می گیرم و حال با اینکه برای شما می نویسم در فکر خودم الان درگیر همون حس عجیبم نمی دونم خسته شدم یه جورایی عذابم میده


بازم سپاس گزارم

سلام و وقت بخیر
برادر فکرت رو به درس وشغلت بده و همچنین برای دوری از این ویروس های فکری صدقه بده
برای ازدواج باید پاک باشی
اگه هر دختری باشما رابطه برقرار کنه برا پاک بودنش باید شک کنی که با دیگر پسرا هم رابطه برقرار
اگه میخوای دختر پاکی گیرت بیاد باید خودتم پاک باشی
دختر پاک هست ولی کم و ناشناس
من خودم پاک بودم و شوهر پاکی گیرم اومد
پس در راه خدا حرکت کن که خدا بهت کمک میکنه

تو دانشگاه بیشتر دخترا با پسرا دوست بودن ودخترا منو از اینکه دوستی نداشتم مسخرم میکردن و هی بهم تیکه مینداختند ولی من خودم برا ازدواجم هر روز در راه خدا صدقه میدادم که خواستگاری خدا برام بفرسته که پاک و سالم و سر به زیر و با اخلاق و با خانواده باشه که اونم خدا بهم داد و الان هرروز ازخدا تشکر میکنم که بهترین همسر رو بهم داده
و دخترای همکلاسیم هر وقت منو میبینن با چشم حسرت و تعجب بهم نگامیکنن .
این ویروس های فکری بیشتر در زمان بیکاری به سراغت می یاد پس بیکار نشین
خودت رو با ورزش و تفریح های سالم و مطالعه و کار کردن در کنار ادامه تحصیل مشغول کن -در دانشگاه و خیابون سرت رو بنداز پایین تا ازشر این ویروس ها در امان باشی -وبیشتر تلاش کن تا زودتر موقع ازدواجت بشه و از این فکرا خلاص بشی
یادت باشه دختر پاک با پسرا رابطه بر قرار نمیکنه

مرسی اسیه عزیز

خیلی خوش حال شدم که پ دادید چون دیگه نا امید شده بودم از سوی دوستان و کارشناس ها

صحبت زیبایی کردی و در حقیقت برات بگم اینه که واقعا این جمله رو می پرستم که از هر دستی بگیری از همون دست میدی شرمنده ضرب المثل ناقصه ولی محتوای کاملی داره ولی چی بگم از یه جهاتی واقعا راس میگی که اصلا هم جای هیچ گونه بحثی نیستش
ولی از یه جهاتی به ادم فشار روحی هم میاد نمی دونم تا چه حدی با این حرفم موافقی ولی چطور یه فردی چه دختر چه پسر سنش میره بالا فشار جنسی میاد سراغش ولی این گونه دوستی ها هم یه8 فشاری داره و به طرف وارد می کنه چه از نوع ذهنی و روحی و چه از نظر جسمی خلاصه ما به جسمی کاری نداریم اونی که می مونه و در حقیقت ازار دهنده هستش همون روحیه
شما میگید ازدواج درسته؟
ولی کی الان می تونه ازدواج کنه خانواده من با این تفکر زندگی می کنن که پسر ازدواج نباید بکنه اگرم بکنه بالای 28 سالگی / و از همه مهمتر این هستش که اگه یه دختر پسری پایین 25 اشنا شن یعنی خراب شدن زندگی و طلاق و از این رو باید قید ازدواج رو بعد ها بزنم



ولی بازم متقاعد نشدم برای رهایی از این درد روحی
مرسی بازم ببخشید محتوا رو کامل نرسوندم
از دانشگاه براتون دارم می نویسم شرمنده

- - - Updated - - -

مرسی اسیه عزیز

خیلی خوش حال شدم که پ دادید چون دیگه نا امید شده بودم از سوی دوستان و کارشناس ها

صحبت زیبایی کردی و در حقیقت برات بگم اینه که واقعا این جمله رو می پرستم که از هر دستی بگیری از همون دست میدی شرمنده ضرب المثل ناقصه ولی محتوای کاملی داره ولی چی بگم از یه جهاتی واقعا راس میگی که اصلا هم جای هیچ گونه بحثی نیستش
ولی از یه جهاتی به ادم فشار روحی هم میاد نمی دونم تا چه حدی با این حرفم موافقی ولی چطور یه فردی چه دختر چه پسر سنش میره بالا فشار جنسی میاد سراغش ولی این گونه دوستی ها هم یه8 فشاری داره و به طرف وارد می کنه چه از نوع ذهنی و روحی و چه از نظر جسمی خلاصه ما به جسمی کاری نداریم اونی که می مونه و در حقیقت ازار دهنده هستش همون روحیه
شما میگید ازدواج درسته؟
ولی کی الان می تونه ازدواج کنه خانواده من با این تفکر زندگی می کنن که پسر ازدواج نباید بکنه اگرم بکنه بالای 28 سالگی / و از همه مهمتر این هستش که اگه یه دختر پسری پایین 25 اشنا شن یعنی خراب شدن زندگی و طلاق و از این رو باید قید ازدواج رو بعد ها بزنم



ولی بازم متقاعد نشدم برای رهایی از این درد روحی
مرسی بازم ببخشید محتوا رو کامل نرسوندم
از دانشگاه براتون دارم می نویسم شرمنده

من دختر هستم که تا تموم شدن دانشگاهم نگاهم به ی پسر خیره نشده بود دختر ازادی بودم و هستم اما واقعا با وجود اینکه همه ی دوستام دوست پسر داشتن و خواستگار من نه خواستگار داشتم نه دوست پسر ولی الان سه سال هست تنهام و کار میکنم ولی باز دریغ از یه خواستگار دو بار فقط از سر تنهایی فریب دو تا اشغال هوس باز خوردم اخه منم دل دارم منم عشق میخوام منم یکی میخوام ک نگرانم بشه.منم یکی میخوام ک دوستم داشته باشه هر چند اون اشغالا فقط منو برای هوسشون میخواستن حااااااااااالا اون خدایی ک همیشه توی نماز خواستم ابروم رو حفظ کنه ک ی همسر خوب بهم عطا کنه کجاست فقط نگاه کرد به بدبختی من به توکل من خندید همین.

برادر میدونم چی میگی ودرکتم میکنم -فشار روحی وذهنی-خیلی سخته خیلی-ولی برا اینکه پیروز بشی باید بجنگی اگه ارادت وایمانت قوی باشه میتونی -اراده وایمانت رو ببر بالا -چن سال داری؟ ترم چن؟شغل؟اگر شرایط ازدواج رو داری ازدواج کن-تو خلوت به مادر و پدرت بگو که نمیخای گنا کنی و میخای ازدواج کنی

- - - Updated - - -

خواهرم ازاینکه این همه غم دلت رو گرفته متاسفم-خواهرم من هیچ دوست و خواستگاری نداشتم ولی از سن بیست وچار سالگی به اینفکر افتادم که چیکار کنم که ازدواج کنم اونم از راه درستش -به این فکر افتادم که هر وقت به دستم پول بیاد صدقه میدم به نیت اینکه خدا بهم یه خواستگاری بفرسته (با ایمان-با اخلاق-پاک-با خانواده-سربه زیر -شغل مناسب)اینو هم بهت بگم به گفته دوستان و خونوادم من از لحاظ چهره زشتمو خیلی هم از لحاظ چهره تحقیر شدم خواهرم میشد که هفته ایی پنج هزارتومن صدقه مینداختم و ناامید نبودم و نمیشدم و بعد دوسال 26سالگی خدا بهم یه شوهر داد اونم از هم محلی خودم که اصلا باور نمیکردم که این فرد به خواستگاریم بیاد اصلا-میشناختمش و میدونستم که آدم تمییزی و با خانواده خودشم کارمند -حالا دوسال که باهاش زندگی میکنم -توکلت به خدا باشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پیدای پنهان

من دختر هستم که تا تموم شدن دانشگاهم نگاهم به ی پسر خیره نشده بود دختر ازادی بودم و هستم اما واقعا با وجود اینکه همه ی دوستام دوست پسر داشتن و خواستگار من نه خواستگار داشتم نه دوست پسر ولی الان سه سال هست تنهام و کار میکنم ولی باز دریغ از یه خواستگار دو بار فقط از سر تنهایی فریب دو تا اشغال هوس باز خوردم اخه منم دل دارم منم عشق میخوام منم یکی میخوام ک نگرانم بشه.منم یکی میخوام ک دوستم داشته باشه هر چند اون اشغالا فقط منو برای هوسشون میخواستن حااااااااااالا اون خدایی ک همیشه توی نماز خواستم ابروم رو حفظ کنه ک ی همسر خوب بهم عطا کنه کجاست فقط نگاه کرد به بدبختی من به توکل من خندید همین.

---

پیدا عزیز
درود بر شما
چی بگم نمی دونم تا چه حدی بگم ولی باید خودت منو خوب درک کرده باشی که اینگونه دو جانبه سخن گفتی هم از خودت هم هم از من
نمی دونم شاید سن من کفاف حرف رو برای شما بزاره ولی امیدوارم در تموم مراحل زندگیت پیروز و سربلند باشی
در خصوص اون افراد هم می شه گفت ای کاش چشم باز رو همگی داشتیم که فریب اینگونه ادم هارو ادم نخوره


ای کاش کارشناسایی از سوی مدیر اعلام می شدن برای هر قسمت که بتونن راهنمایی کنند دوستان رو و همچنین من رو

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پیدای پنهان

من دختر هستم که تا تموم شدن دانشگاهم نگاهم به ی پسر خیره نشده بود دختر ازادی بودم و هستم اما واقعا با وجود اینکه همه ی دوستام دوست پسر داشتن و خواستگار من نه خواستگار داشتم نه دوست پسر ولی الان سه سال هست تنهام و کار میکنم ولی باز دریغ از یه خواستگار دو بار فقط از سر تنهایی فریب دو تا اشغال هوس باز خوردم اخه منم دل دارم منم عشق میخوام منم یکی میخوام ک نگرانم بشه.منم یکی میخوام ک دوستم داشته باشه هر چند اون اشغالا فقط منو برای هوسشون میخواستن حااااااااااالا اون خدایی ک همیشه توی نماز خواستم ابروم رو حفظ کنه ک ی همسر خوب بهم عطا کنه کجاست فقط نگاه کرد به بدبختی من به توکل من خندید همین.

---

خواهرم ازاینکه این همه غم دلت رو گرفته متاسفم-خواهرم من هیچ دوست و خواستگاری نداشتم ولی از سن بیست وچار سالگی به اینفکر افتادم که چیکار کنم که ازدواج کنم اونم از راه درستش -به این فکر افتادم که هر وقت به دستم پول بیاد صدقه میدم به نیت اینکه خدا بهم یه خواستگاری بفرسته (با ایمان-با اخلاق-پاک-با خانواده-سربه زیر -شغل مناسب)اینو هم بهت بگم به گفته دوستان و خونوادم من از لحاظ چهره زشتمو خیلی هم از لحاظ چهره تحقیر شدم خواهرم میشد که هفته ایی پنج هزارتومن صدقه مینداختم و ناامید نبودم و نمیشدم و بعد دوسال 26سالگی خدا بهم یه شوهر داد اونم از هم محلی خودم که اصلا باور نمیکردم که این فرد به خواستگاریم بیاد اصلا-میشناختمش و میدونستم که آدم تمییزی و با خانواده خودشم کارمند -حالا دوسال که باهاش زندگی میکنم -توکلت به خدا باشه

اسیه عزیز درود

مرسی که درک کردی این موضوع رو من بازم هم میگم شرایط ازدواج رو اصلا ندارم یعنی در مقابل ازدواج پودر هستم اونم پودر بچه
بنده 20 سالمه ترم 3 دانشگاه و دانشجو شغلی به اون صورت ندارم نه


ولی خیلی سختمه باور کن
ای کاش دوستان میومدن این مشکل مارو دستی میرسوندن ولی انگار خودشون درگیرن


مرسی

- - - Updated - - -

اسیه عزیز درود

مرسی که درک کردی این موضوع رو من بازم هم میگم شرایط ازدواج رو اصلا ندارم یعنی در مقابل ازدواج پودر هستم اونم پودر بچه
بنده 20 سالمه ترم 3 دانشگاه و دانشجو شغلی به اون صورت ندارم نه


ولی خیلی سختمه باور کن
ای کاش دوستان میومدن این مشکل مارو دستی میرسوندن ولی انگار خودشون درگیرن


مرسی

من می دانم اون خیال پردازی ای که می گویی یعنی چی. منم همسن شما که بودم دچار خیال پردازی الکی شدم و قصه ای ساختم که بیا و ببین. می دونم که توی این سن بر اثر یک محرک کوچک خیال پردازی به وجود می آید چه برسد به یک محرک بزرگ که شما گرفتارش هستی. باور می کنید من تا چهارسال شدیدا گرفتار خیال پردازی بودم به حدی که نمی توانستم اصلا به ازدواج فکر کنم و خودم را متاهل می دانستم!! محرکی که باعثش شد این بود که یک دکتر بیهوشی موقعی که می خواستم یک جراحی لیزری بکنم آمد به من امیدواری بدهد. اومد بالای سرم و دلداری ام داد و بیخودی دست گذاشت روی پیشانی ام. از اون به بعد خیال پردازی مخلوطی از همه چیزهایی که دوست داشتم به سراغم آمد و خدا می داند چقدر عذاب کشیدم. ای کاش این خیال ها دردآور بود که زودتر ولش می کردم اما متاسفانه خیلی لذت بخش بود. آخرهایش دیگر اذیت می شدم. مدام دعوای خانوادگی توی زندگی خیالی داشتم! :311:
حالا می فهمم چرا اینقدر توصیه شده که اصلا دست به نامحرم نزنید یا به نامحرم دلداری ندهید بگذارید همجنسانش به او کمک کنند مگر قحطی همجنس است :311:
اما دارم به شما می گویم شما متاسفانه ، ناخواسته خودتان را در معرض یک محرک بسیار بزرگ قرار داده اید :305:
ا- Updated - - -

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

- - - Updated - - -

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

شما باید در قدم اول از محرک ها دوری کنید. اگر کنار بخاری باشید و حس کنید دستتان دارد می سوزد چه کار می کنید؟ خوب بلافاصله از بخاری دور می شوید. الان هم همین کار را بکنید.
1- به خانم ها نگاه نکنید. سعی کنید اگر خانمی توجه شما را جلب کرد یک لحظه چشمهایتان را روی هم بگذارید و نفس عمیق بکشید. بعد بروید و دیگر نگاهش نکنید.
2- فعلا به بهانه ارتباط درسی با خانم های کلاس وارد ارتباط و صحبت نشوید. من خودم در دوران دانشجویی شاید فقط دو بار به خاطر مسایل درسی از غیر همجنس کمک گرفتم.
3- توی کلاس بین خانم ها یا کنار آنها ننشینید. الان توی کلاس های دانشگاه ما آقایان جدا از خانم ها می نشینند. چیز خیلی عادی است .
4- با دوستانتان راجع به دخترهای دانشگاه صحبت نکنید. اصلا دوستانی انتخاب نکنید که موضوع صحبتشان این چیزها باشد. خود من هم از این راهکار استفاده کردم.
دومین کاری که شما می کنید برای کنترل تخیلات است که اگر خواستید می توانم روش آن را به شما یاد بدهم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arash65

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

- - - Updated - - -

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

---

ارش جان درود بر تو

سپاس از تو برادر عزیز
تموم حرفات رو دونه به دونه لازمه گوشم خواهم کرد و ممنونم ازت که بی نهایت بهم لطف کردی
چی بگم ولی شاید تو خانواده شما رسم بوده و هست که به 20 ساله زن میدن ولی تو بین خانواده ما(هم پدری هم مادری که شامل خاله و عمه و....) 20 ساله می شه بچه حتی 25 ساله هم میشه بچه(مخصوص پسرا) و دخترای بالای 23 تا 26 میشن ترشیده(شرمنده)
از نظر دیدگاه مادر پدرم همینگونه هستش چرا؟
چون اینقدر دیده اند که ازدواج هایی در این سن یا پایین تر رخ داده که منجر به طلاق شده و از این جهات شاید به این موضوع می نگرن که بچه های خودشون رو دست این دخترای این دوره زمونه نمی دن
از سوی دیگه هم من به اینا حق میدم بلاخره مادرن و پدر حق دارن برای زندگی بچه هاشون تصمیم اساسی بگیرن و خودمم می دونم امادگیشو ندارم چون وقتی نمی تونم خرج خودم رو فعلا در بیارم چرا زندگی یه بنده خدای دیگه رو خراب کنم و چشم به امیدش کنم که یه روزی میاد و وضع خودم خوب میشه و خونه و ماشین می دونم که مادیات مهم نیس ولی خودمم دوست دارم روزی به همین مادیات اکتفا کنم
بعد از اینا دلیل دیگه برای غیر اماده بودن من اینه > سربازی و درس
من حداقل باید 3 سال بخونم تا لیسانسمو بگیرم بعدش 2سال سربازی دارم بعدشم اگه بشه برم برا فوق لیسانس که حدود 7 8 سال می گزره از عمرم که حالا شاید اون موقع همین حس و حال رو داشته باشم برای ازدواج یا خیر که همین هم با گذشت زمان مشخص میشه

ولی اون چیزی که داره منو ازار میده مشکل جنسی نیست نــــه فقط مشکل روحی و ازرده خاطر کردن روح منه و خیال پردازیش که ایا این دختره منو می خواد یا نه اگه می خواد چرا نمی گه ایا من بگم یا نگم پاک زندگی کنم یا نه و هزاران خرافات ذهنی دیگه
من واقعا خسته شدم برای مثال
امروز دانشگاه بودم تو کلاس 30 تا پسریم 20 تا دختر ولی باور کن ادم تو اون جو قرار میگیره علاوه بر غرور مردانه که همش خودشو می خواد برتر از تموم پسرا نشون بده فکر و خیال و نگاه اون افراد و فکر و خیال تو هستش که ادمو دیوانه می کنه
همین الان هم درگیر همون خیال پردازیم باورت نمی شه
ولی ای کاش عشق هم زمان و مکان داشت و نا خود اگاه در تموم وجود یه فرد ظاهر نمی شد می دونم به مشکل من عشق نمی گن چون یه حسیه که زود گزره و بعد مدتی درگیر یه حس و یه شخص دیگه میشه


بازم ممنون برادر من

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط arash65

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

- - - Updated - - -

سلام دوست عزيز
من دقيقا مشكل تو را درك ميكنم چون خودمم اين مشكل را داشتم و همش هم اين فكراي تو را ميكردم كه الان من پولش را ندارم ،شغل و ...
درسته كه لازمه زندگي اينها هستش ولي وقتي شما ميايد و اين مشكل را مطرح مي كنيد يعني پايبند به اعتقادات هستيد و نمي خوايد به گناه بيفتيد، دوستان پيشنهاد ميدن كه سرتو پايين بنداز و ....
اين حس جزء قويترين حس ها و شايد شديدترين حسي هست كه در ما وجود داره و بشخصه به عنوان يك مرد ميگم كه خيلي تو مردا قوي تر از زن هاست و فقط مردا اينو درك ميكنن كه من چي ميگم كه حتي باعث ميشه كارهاي عادي روزمره هم مختل بشه، فكر ميكني چقدر توان تحمل وجود داره
خوب شما شرايطتونو نميدونم ولي همينكه سعي ميكني دنبال اينكار نري يعني مقيد و متعهدي ،خوب داري درس ميخوني يعني شرايط كار را هم به زودي داري و خيلي چيزاي ديگه كه ميتوني روش حساب كني
واقعا دختراي پاك و خانواده داري هستند كه با اين شرايط شما كنار ميان
خوب چرا به خانواده صحبت نميكني كه يكي از اين موارد را برات پيدا كنن و شرايط را توضيح بدن كه اينطوري ميتوني در كنارش يه كار ساده هم داشته باشي تا فارغ التحصيلي باور كن من اينا را به عنوان كسي كه اين اشتباهات را كردم ميگم
به نظر من نتنها مشكلي نيست شايد باعث ميشه انگيزت هم در درس و كار بيشتر بشه
خب مگه همون خدايي كه بخاطرش سعي ميكني خودت را حفظ كني نگفته شما اينكار را انجام بده و يكم تلاش و با من باش روزيت با من چرا اما به حرف بقيه اعتماد ميكنيم ولي به گفته خدا اعتماد نداريم
من شما را نميدونم ولي متاسفانه خود من و بسياري از خانواده ها، داريم كار خودمونو بر اساس نظر مردم تنظيم ميكنيم
چون بقيه ميگن يه پسر يا دختر تو فلان سن بايد ازدواج كنه
پسر بايد همه چيز داشته باشه و ....
ميدوني اگه همه اين چيزارو داشته باشي ولي به گناه بيفتي ارزش همه اينچيزا ارزش يك گناه را نداره
اينو به عنوان يه برادر ميگم كه خودم اين احساسو داشتم و فقط چون نظر بقيه توجه ميكردم خودمو در نظر نميگرفتم
و مشكلات بسياري كه تحمل ميكردم
چطور فكر ميكني پودر بچه هستي شايد از بسياري افراد ديگه كه ازدواج كردن شرايط بهتري داشته باشي
شرايطي كه داري و فكر ميكني ميتوني بدست بياري را روي كاغذ بنويسيد و تنها با نظر خودتون و بدون در نظر گرفتن حرف مردم ببينيد چند مرده حلاجيد اگه ديديد تونستيد فقط يه يا علي لازمه

---

ارش جان درود بر تو

سپاس از تو برادر عزیز
تموم حرفات رو دونه به دونه لازمه گوشم خواهم کرد و ممنونم ازت که بی نهایت بهم لطف کردی
چی بگم ولی شاید تو خانواده شما رسم بوده و هست که به 20 ساله زن میدن ولی تو بین خانواده ما(هم پدری هم مادری که شامل خاله و عمه و....) 20 ساله می شه بچه حتی 25 ساله هم میشه بچه(مخصوص پسرا) و دخترای بالای 23 تا 26 میشن ترشیده(شرمنده)
از نظر دیدگاه مادر پدرم همینگونه هستش چرا؟
چون اینقدر دیده اند که ازدواج هایی در این سن یا پایین تر رخ داده که منجر به طلاق شده و از این جهات شاید به این موضوع می نگرن که بچه های خودشون رو دست این دخترای این دوره زمونه نمی دن
از سوی دیگه هم من به اینا حق میدم بلاخره مادرن و پدر حق دارن برای زندگی بچه هاشون تصمیم اساسی بگیرن و خودمم می دونم امادگیشو ندارم چون وقتی نمی تونم خرج خودم رو فعلا در بیارم چرا زندگی یه بنده خدای دیگه رو خراب کنم و چشم به امیدش کنم که یه روزی میاد و وضع خودم خوب میشه و خونه و ماشین می دونم که مادیات مهم نیس ولی خودمم دوست دارم روزی به همین مادیات اکتفا کنم
بعد از اینا دلیل دیگه برای غیر اماده بودن من اینه > سربازی و درس
من حداقل باید 3 سال بخونم تا لیسانسمو بگیرم بعدش 2سال سربازی دارم بعدشم اگه بشه برم برا فوق لیسانس که حدود 7 8 سال می گزره از عمرم که حالا شاید اون موقع همین حس و حال رو داشته باشم برای ازدواج یا خیر که همین هم با گذشت زمان مشخص میشه

ولی اون چیزی که داره منو ازار میده مشکل جنسی نیست نــــه فقط مشکل روحی و ازرده خاطر کردن روح منه و خیال پردازیش که ایا این دختره منو می خواد یا نه اگه می خواد چرا نمی گه ایا من بگم یا نگم پاک زندگی کنم یا نه و هزاران خرافات ذهنی دیگه
من واقعا خسته شدم برای مثال
امروز دانشگاه بودم تو کلاس 30 تا پسریم 20 تا دختر ولی باور کن ادم تو اون جو قرار میگیره علاوه بر غرور مردانه که همش خودشو می خواد برتر از تموم پسرا نشون بده فکر و خیال و نگاه اون افراد و فکر و خیال تو هستش که ادمو دیوانه می کنه
همین الان هم درگیر همون خیال پردازیم باورت نمی شه
ولی ای کاش عشق هم زمان و مکان داشت و نا خود اگاه در تموم وجود یه فرد ظاهر نمی شد می دونم به مشکل من عشق نمی گن چون یه حسیه که زود گزره و بعد مدتی درگیر یه حس و یه شخص دیگه میشه


بازم ممنون برادر من

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نوپو

شما باید در قدم اول از محرک ها دوری کنید. اگر کنار بخاری باشید و حس کنید دستتان دارد می سوزد چه کار می کنید؟ خوب بلافاصله از بخاری دور می شوید. الان هم همین کار را بکنید.
1- به خانم ها نگاه نکنید. سعی کنید اگر خانمی توجه شما را جلب کرد یک لحظه چشمهایتان را روی هم بگذارید و نفس عمیق بکشید. بعد بروید و دیگر نگاهش نکنید.


نمی شه نگاه نکرد که دوست عزیز چشم هستش دیگه و نا خود اگاه می افته بینشون شاید منظورتون خیره نشم بهشون اره؟من بازم خیره نمی شم اخه
2- فعلا به بهانه ارتباط درسی با خانم های کلاس وارد ارتباط و صحبت نشوید. من خودم در دوران دانشجویی شاید فقط دو بار به خاطر مسایل درسی از غیر همجنس کمک گرفتم.
منظورتون سنگین بودنه؟من زیاد با دخترا قاطی نمی شم ولی باشه حتما این کارو می کنم

3- توی کلاس بین خانم ها یا کنار آنها ننشینید. الان توی کلاس های دانشگاه ما آقایان جدا از خانم ها می نشینند. چیز خیلی عادی است .

4- با دوستانتان راجع به دخترهای دانشگاه صحبت نکنید. اصلا دوستانی انتخاب نکنید که موضوع صحبتشان این چیزها باشد. خود من هم از این راهکار استفاده کردم.
دومین کاری که شما می کنید برای کنترل تخیلات است که اگر خواستید می توانم روش آن را به شما یاد بدهم


باشه حتما
اگه زحمتی نمی شه یاد بدید هم ممنون میشم چرا چون واقعا به دردم می خوره

.

---

نوپوی عزیز ممنون ازت که راهنماییم کردی ولی من عادی عادیم نمی دونم چجوری به شما فهموندم که چه نوع خصوصیت اخلاقی دارم
من ادم مغرور و معاشرتی هستم مغرور از این جانب که نمی تونم به طرفم ابراز علاقه کنم قبل ازدواج و اخمام هم بیشتر اوقات در کنار دخترا رو صورتمه ولی در حالت عادی اخم نمی کنم و خوبم فقط در پیش دخترا اخم می کنم
دیگه رفتار خاصی هم نشون نمی دم که برات بنویسم


به هر حال متشکرم

مرسی از همدردیتون .از رفیق فابریک هم عذر خواهی میکنم ک صفحه اش را گرفتم.ولی بچه ها من خیلی توکل کردم خیلی سعی کردم خوب باشم خیلی وقتا هم خوب بودم اما دیگه خییییییییییییییلی خسته ام بریدم همش ب این در و اون در .شما میگی دو سال من حدااقل 5 سال هست توکل کردم ولی دریغ از ی بشارت .این پست فطرتها هم فکر کردم از طرف خداست فکر کردم اجابتم هست .اما ...نمیدونم کجا خطا کردم ولی واقعا دلم میخواد بمیرم .تموم شه این تنهایی این انتظار .

برای اینکه جواب سوالاتت رو از طرف دو کارشناس این سایت گرفته باشی دو تا لینک زیر رو به ترتیب و با دقت زیاد بخون.

http://www.hamdardi.net/thread-3528.html

http://www.hamdardi.net/thread-7683.html

سلام دوستان منم بايد بگم مثل رفيق فابريك عزيز هستم منتهي دخترونش -هيچوقت با هيچ پسري دوست نبودم و نخواستم دوست باشم نه اينكه دلم نخواد خدا خودش ميدونه چقدر تنهايي هامو با تنهايي پر كردم درحالي كه تمام دوستام با دوست پسرشون يا درحال گشت و گزار بودن يا اس بازي داغ عشق رو روي دلم گذاشتم و هميشه غرور پيشه گرفتم كه نكنه سست بشم متاسفانه اونقدر ادم قوي هستم كه اب تو دلم تكون نخوره-هميشه هم سر نمازم به خدا اشاره كردم كه يادت باشه من اين دنيا طعم عشقت رو نچشيدم كه چيزي مقدس تر از اون نبوده-البته ازدواج با عشق مد نظرمه.نه عاشق پسر عابر بشم-تا الانم خيلي خواستگار داشتم كه هيچكدوم به دلم نميشينه با خودم فكر ميكنم شايد به خاطر عقده اي هست كه تو دلمه چون من طعم محبت از يك پسر رو نچشيدم البته يكبار از طرف يكي از خواستگارام ضربه خوردم اون طور كه ميگفت اگه جواب رد بدم خودش رو ميكشه تا يك مدت بهش وابسته شدم ولي عاقلانه ردش كردم چون ادم سالمي نبود -تاجايي كه ميتونم توي چشم هيچ پسري نگاه نميكنم-اين لذت رو همه جوره واسه خودم حرام كردم سخته..

من با پدر و مادرت موافقم ... ازدواج واسه پسر تحصیل کرده و تحصیل کننده! زیر 25 اشتباه محضه ... دیدم که میگم. بعدش خودت اینقدر تغییر می کنی که روزی هزار بار خدا رو شکر می کنی که خوب شد قبلش ازدواج نکردم ... معیارات عوض میشه ... شرایطت عوض میشه ... کیس های بهتر سر راهت قرار می گیرن ...

سلام . داداشی . منم شرایطم مثل توهه . تو گیجی محضم . اگه می شه بیا تایپیکم و نظرتو بنویس . ممنون می شم . اگه با من دوست بشی . ممنون می شم

- - - Updated - - -

سلام . داداشی . منم شرایطم مثل توهه . تو گیجی محضم . اگه می شه بیا تایپیکم و نظرتو بنویس . ممنون می شم . اگه با من دوست بشی . ممنون می شم

دوستان من در کل منظور هیچ یک از شمارو نفهمیدم یکی از مشکل خودش میگه تو اینجا
دلجوی عزیز من مشکلم جنسی نیستش ازدواجم نیست مشکل من درگیری ذهنی ناشی از عشق های زود گزره که با غرور منو دیوانه کرده

گیسوی عزیز من چیکار کنم که اسوده خاطر بشم ؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا اینجا همه به نوعی با من همدردی می کنن تا حل یه مشکل یه شخص


دوستان من به راه حل نیاز دارم نه همدردی با من بیایید یه راه کاری بدیم تا همه نه تنها من بلکه همه دوستان از این پیروی کنن ازتون عاجزانه در خواست می کنم

با تشکر

اخه بگيم دوست بشو -درگير رابطه عاطفي و تشويش ميشي بعدش هم ميشه شكست عشقي اگرم بگيم با كسي رابطه نداشته باش ميشي مثل خود من عقده اي من خودم يه مدت رفتم چت با چند تا پسر اينطوري فقط توي محيط چت صحبت كردم كه بي فايده بود مزه نداره تا شماره ندي بگيري بالاخره يك راه سالم تر بايد باشه اگه واقعا ظرفيتشو داشته باشي كه خودت رو به دخترا نزديكتر كني در عوض راحت دل بكني و ازشون دور بشي شايد اشكالي نداشته باشه يك رابطه بي گناه و سالم!!!

دوستان دم همتون یه جورایی گرم چقدر قشنگ راهنمایی می کنید

ببخشید مزاحم اوقات دوستان شدیم خدا نگه دار


تاپیک رو یکی ببنده خواهشا