دارم فراموشش میکنم...

سلام... دوستان عزیزم تاپیک قبلیhttp://www.hamdardi.net/thread-27494.html به خاطر حجم زیاد پاسخها قفل شد. من اینو به فال نیک گرفتم و مرسی از شما که تو شرایط بحرانی اینقدر به فکرم بودید و کمکم کردید.
منتها به این دلیل که دوست ندارم در شرایط فعلی کمک شما دوستان رو از دست بدم تاپیک جدید باز کردم با این هدف که سارای شاد و قوی رو دوباره احیا کنم..
من در حال حاضر تصمیم دارم که روز به روز نسبت به روز قبل پیشرفت کنم و به خودم احترام بذارم چون شایسته احترامم...به آینده اعتماد کامل دارم و نسبت به اون خوشبین هستم. از زمانی که تونستم نسبت به (ح) به عنوان یک شخص ثالث فکر کنم تونستم از پسش بر بیام؛ من در گذشته حس میکردم که (ح) قسمتی از وجود منه و بدون اون زندگی برای من مقدور نیست. ولی حالا که اونو به عنوان یک شخص ثالث نگاه میکنم حس میکنم که دیگه با عواطف و احساسات من سرو کار نداره.
تصمیم دارم که در حال زندگی کنم. نه در آینده و نه در گذشته...
الان هم در شرایط غم و اندوه؛ سه تا چیز به من کمک میکنه:
خنده خواب امید
من دختر خیلی خیلی با استعدادی هستم... به زبان انگلیسی و فرانسه تقریبا تسلط دارم. نوازنده و مدرس پیانو هستم...ویولنسل و گیتار میزنم... توی رشته شنا تونستم خودمو به یه جاهایی برسونم. گاهی اوقات شعر میگم و مینویسم... اینهارو نوشتم برای این که بگم موجود کمی نیستم.... اهداف خیلی خیلی بزرگی دارم... اگر دوباره بچسبم به کار و برای موسیقی و زبانم وقت بذارم میتونم به درجه اهمیتی برای خودم برسم....
نمیدونم چرا توی اون برحه از زندگی اصلا پیشرفتی نمیکردم و حس میکردم وجودم وابسته به (ح) هست... در مورد بیماری بایپولار که روانپزشک برای من تشخیص داد، خدارو شکر من از هیچ دارویی استفاده نکردم که بگم خوب شدنم وابسته به دارو بود... من باید زولفت، لیتیم کربنات، و کلونازپام مصرف میکردم...ولی همه داروها روانه سطل زباله شد و من با تغییر نوع تغذیه و چند داروی گیاهی و ورزش زیر نظر یه متخصص تونستم به اعصابم مسلط بشم. اگر مایل بودید بعدا بیشتر در این مورد مینویسم...چون عوارض داروهای روانی به حدی زیاده که اگه به یه آدم سالم هم این داروهارو بدن بایپولار میگیره....
خدارو شکر به لطف شما حالم بهتره...
باز هم برای من بنویسید چون با دیدن کامنتهای شما حس رضایت از زندگی در من چند برابر میشه...دوستتون دارم و ممنون

سلام
مثل همه دوستان خوشحالم که الان قدر خودتونو بیشتر می دونین . دیروز وسط بازار داشتم پست شما رو می خوندم خیلی خوشحال شدم و خودمم روحیه گرفتم راستش

دروود
پست های قبلی تو می خوندم ولی برات کامنتی نمی ذاشتم ولی حالا می خوام بگم:
بازگشت به زندگی سالم و پر از طراوت و شادابی رو بهت تبریک میگم.
واقعا باید بهت احسنت گفت به خاطر روحیه خوبی که داری و تونستی دوباره خودتو بسازی . مرحبا.http://www.hamdardi.net/imahttp://ww...smilies/73.gif
راستی در مورد خدا نگفتی !!! چون خدای عزیزمون خواست تا شما دوباره سر زنده بشی البته با همت خودت.
بدروود

سلام سارا

يه سري تاپيك واست ميگذارم، راهنمايي هايي كه كارشناسا و اعضا كردن مي تونه واسه تو هم مفيد باشه:

http://www.hamdardi.net/thread-13554.html

http://www.hamdardi.net/thread-26361.html

http://www.hamdardi.net/thread-27372.html

http://www.hamdardi.net/thread-11470.html

http://www.hamdardi.net/thread-22452.html

http://www.hamdardi.net/thread-24281.html

تو اين تاپيك هم راهنمايي هاي خوبي هست:

http://www.hamdardi.net/thread-18174.html

بسیار خوب و عالی .. این که بخوای تغییر کنی خیلی خوبه
واقعا دختر با استعدادی هم هستی و از چیزایی که نوشتی روحیه ی خوب و مهربونت معلومه

سعی کن از همین تواناییات استفاده کنی و برای اول کاری سرخودتو اینقدر گرم کنی که وقت فکر کردن نداشته باشی
بعد زمان هایی رو به فکر کردن هم اختصاص بده ولی مثلا بگو 5 دقیقه و بعده زمان تعیین شده پاشو یه کاری انجام بده که ذهنت منحرف شه

واقعا لیاقت اینو داری که کسی رو تو زندگیت داشته باشی که عاشقت باشه .. برات ارزش قائل شه

یادت باشه روزهایی رو در پیش خواهی داشت که دلت بخواد برگردی باید در مقابلش استقامت کنی

موفق باشی دختر خوب

البته یادت باشه که ثبات در شرایط فعلی را از دست ندی. چون ممکنه یکمی بگذره دوباره دلت تنگ بشه و یادش بیافتی یا دوباره که دیدیش قلبت به طپش بیافته و ... پس فراموش نکن و خودت را واسه روزای سختی که در پیش داری اماده کن. انتها موفقیت در انتظارت نشسته:tickled_pink:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبا_2009

سلام سارا

يه سري تاپيك واست ميگذارم، راهنمايي هايي كه كارشناسا و اعضا كردن مي تونه واسه تو هم مفيد باشه:

http://www.hamdardi.net/thread-13554.html

http://www.hamdardi.net/thread-26361.html

http://www.hamdardi.net/thread-27372.html

http://www.hamdardi.net/thread-11470.html

http://www.hamdardi.net/thread-22452.html

http://www.hamdardi.net/thread-24281.html

---

مرسی صبای عزیزم... خیلی ممنون که اینقدر به فکرم هستید:semi-twins:

حالا خدا کنه در حین فراموش کردن (ح) اعتیاد به اینترنت نگیرم ;)

آره واقعا ، من که توش موندم :ambivalence:

:73:براااااااااااااااااوووو و . چه دختر با استعدادی . دختر خوب تو با این همه هنر یعنی 5 دقیقه هم وقت پیدا می کنی که صرف افراد اون مدلی کنی؟ خداییییییی خیلی هنرمندی ، واقعا حیف تو ، خدا رو شکر که موفق شدی این مجسمه مانع پیشرفتت رو بشکنی.... :43:

عجب اراده ای داری !:305:

حسودیم شد :biggrin:

سارای عزیز
بهت تبریک میگم و واقعا تحسینت میکنم که توو اوج احساساتت تونستی همچین تصمیمی بگیری. برات بهترین آرزوها رو تو سال جدید دارم و امیدوارم هیچوقت ارزش واقعی خودتو فراموش نکنی :72:

این کتابو بخون:

smart women, folish choices
زنان باهوشی که انتخابهای احمقانه می کنند.

سلام

عیدتون همگی مبارک مخصوصا شما سارا خانم . چند روزیه خبری نیست ازتون خوبین ؟

سلام دوستان عزیزم... سال نوی همگیتون مبارک... امیدوارم توی سال جدید خدا موفقیت و آرامش نصیب همه‌ی یاران همدردی کنه. راستش تصمیم داارم توی سال جدید دیگه اشتباهات گذشته رو تکرار نکنم... اما مگه این دل میذاره؟
سال نوی جدید با اس‌ام‌اس از طرف آقای (ح) برای من شروع شد. اس‌ام‌اس هایی که باعث شد یک شب تمام توی تختم بمونم و گریه کنم. و صبح ساعت 7 بعد از دو هفته تلاش برای نشنیدن صداش بهش زنگ بزنم.
من هنوز دیوانه وار دوستش دارم و نمیدونم چرا این رابطه به اینجا کشیده شد... بهم گفت تصمیم داره توی سال جدید کسی رو اذیت نکنه و میخواد من ازش یه خاطره خوب داشته باشم. برام آرزوی موفقیت کرد و گفت به امید دیدار!
ولی چه امیدی برای دیدار؟ دیگه نمیخوام هیچ وقت ببینمش... هیچ وقت طاقتشو پیدا نمیکنم. هیچ وقت

سلام سارا جان :72:


تاپیک قبلیت رو نخوندم، چون از عنوانش محتویاتش پیداست. به استادت وابستگی شدید داشتی. همین کافیه که بفهمم جریان چی بوده.


اول بگم: با این تماسی که گرفتی، فکر نکن بازنده شدی و همه چی از اول شروع شده. اصلا اینطور نیست. شما هنوز در همون مسیری که قبلا انتخاب کردی، هستی. قوی باش و راهتو ادامه بده.


دوم: وابستگی ای که داشتی بخاطر وجود یه حباب درون تو بوده. یه خلاء. بنابراین برای ترکش، دور شدن ازش کافی نیست (هرچند لازمه)، بلکه باید اون خلاء رو شناسایی کنی و به شکل اصولی برطرفش کنی.


بعلاوه وقتت رو به هرشکل که میتونی پر کن. خداروشکر استعدادهای خیلی زیادی هم داری، بنابراین به شکل های مختلف میتونی وقتت رو پر کنی. :72:

سارا جان چه کار کردی؟ خبری بهمون ندادی . نگرانتیم

سلام
خوبین سارا خانم ؟ در سال نو چ می کنین