به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آذر 90 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1389-2-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,175
    سطح
    28
    Points: 2,175, Level: 28
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    * شکست تلخ عشقی ....

    سلام داستان ما خیلی طولانیه.
    تقریبا 3 سال پیش باهاش آشنا شدم زیاد ندیدمش اما تونستم به سختی شماره بهش بدم بعد از چند روز که با هم تلفنی صحبت میکردیم فهمیدم که اونا اینجا مهمون بودن و خونشون تو یکی از شهرستانهای همدانه. اون اوایل که اینو فهمیدم زیاد برام مهم نبود چون هنوز زیاد بهش علاقه چندانی نداشتم. مدتها رابطمون تلفنی و اس ام اسی بود که کم کم با گذشت زمان علاقه منم به اون بیشتر میشد دیگه هر دومون همدیگرو خیلی دوس داشتیم تا اینکه تابستون 2 سال پیش تصمیم گرفتم برم اونجا تا بعد از یکسال اولین قرارمون رو داشته باشیم. حدود 3 ساعت توی پارک با هم بودیم اما من ازش سیر نمیشدم (بعدا فهمیدم که همونجا عاشقش شدم) وقتی میخواستیم از هم جدا بشیم از بخت بد ما پلیس جلومونو گرفت و وقتی فهمید با هم نسبتی نداریم ما رو به کلانتری و بعدش بدون گناه به دادگاه بردن و پدر و مادر دختر رو هم خبر کردن. توی دادگاه ازمون تعهد گرفتن و بعد گذاشتن که بریم. تا بعد از یکسال رابطه توی اولین (و آخرین) قرارمون اینجوری از هم جدا بشیم. بعد از چند روز با پدر دختر صحبت کردم که من اون رو برای ازدواج میخوام ولی گفت که بزرگترت باید با من صحبت کنه وقتی من موضوع رو با مادرم در میون گذاشتم بهم گفت اول برو سربازیتو تموم کن
    2 ماه بعد من به سربازی رفتم و توی مدت قبل از سربازی با عشقم رابطه تلفنی داشتیم. بعد از رفتنم به سربازی رابطمون خیلی کمتر بود چون من یه شهرستان دور خدمت میکردم به تلفن دسترسی نداشتم جز ماهی یک بار. و هر بار که باهاش حرف میزدم احساس میکردم سردتر از قبل شده. بعد از یکسال که سربازیم تموم شد(کسر خدمت داشتم) وقتی باهاش حرف زدم گفت که دیگه نمیخواد با من رابطه داشته باشه، دیگه عاشقم نیست، گفت رابطمون به جایی نمیرسه،...
    حدود 2 ماه با التماس باهاش حرف میزدم اما هر روز بدتر میشد تا اینکه یه بار بهم گفت که با پسری به اسم احسان که دندونپزشکه نامزد کرده که بعد از یه ماه آزار روحم گفت دروغ گفتم بعد هم که دیگه خودش دیگه با من حرف نمیزد و دوستش میگفت که ازت بدش میاد وقتیم خودش با من حرف میزد فشم میداد. یه چند ماهی رابطمون قطع بود و من فقط از طریق دوستش حالش رو می پرسیدم بدون اینکه بدونه.
    یه روز خودش که فک کنم فهمیده بود بهم اس ام اس داد و گفت از این به بعد 2 هفته یکبار این خطمو روشن میکنم تا زنگ بزنی و حالمو بپرسی.
    بعد از عید شماره جدیدش رو بهم داد از اونوقت باز با هم حرف میزنیم ولی بازم فقط منم که دوسش دارم و اون توجهی به من نمیکنه یعنی یه عشقه یک طرفست.
    این داستان ما بود البته چون انشام خوب نیست نتونستم خوب بنویسمش امیدوارم دوستان بتونن کمکم کنن تا بتونم برشگردونم. نمیدونم چرا یهو اینقدر عوض شد هیچوقتم به من نگفت
    کار من هر شب شده گریه، از درس موندم از کار موندم از زندگی سیر شدم، بدون وجود اون زندگی برام ارزشی نداره
    راستی من سعید هستم و الان 22 سالمه و عشقم الان 17 سالشه.
    تورو خدا کمک کنید دارم داغون میشم

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: شکست تلخ عشقی ....

    سلام به تالار همدردی خوش اومدی



    فراموشش کن.



    مدتی بی انرژی و غمگین میشی.

    بعد که سر حال اومدی بیا یه کمی آگاهی و مهارتهایت را در مورد زندگی و ازدواج بالا ببر.


    آنوقت متوجه می شوی، فراموش کردن اون ارتباط مهمترین کاری بود که در این مرحله زندگی انجام دادی.

  3. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ashegheallah (چهارشنبه 14 فروردین 92), hamdan (پنجشنبه 09 بهمن 93), چنار (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 16 اردیبهشت 89)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آذر 90 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1389-2-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,175
    سطح
    28
    Points: 2,175, Level: 28
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شکست تلخ عشقی ....

    ممنون ولی من نمیتونم فرامشش کنم یعنی هرکاری کردم نتونستم فراموشش کنم حتی چند روز با یه دختر دیگه دوست شدم تا بتونم فراموشش کنم اما بیشتر بهش علاقه مند شدم
    هر روزم که میگذره علاقم بهش بیشتر میشه. حاضرم همه زندگیمو بدم تا اون بازم نظرش برگرده و بازم دوستم داشته باشه

  5. #4
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: شکست تلخ عشقی ....

    با سلام
    وقتی یک موضوع در ذهن ما می آید. مثل همین «علاقه مندی به یک دختر»، نمی تواند بدون آبیاری زنده بماند یا رشد کند. و زود از بین می رود. مگر اینکه مرتب از آن مواظب کنیم و آبیاریش کنیم.

    پس شما باید از آبیاری آن دست بکشید.

    چگونه می توان از آبیاری یک موضوع آزارنده در ذهنمان دست بکشیم؟
    با عدم خیالبافی، با عدم افکار وسواس گونه و مکرر در مورد آن موضوع ، با عدم تخصیص وقت به آن.

    پس برای فراموش کردن باید دست از تخیلات، افکار، و هر آنچه ذهن شما را درگیر نگه می دارد دست بکشید.

    و این اول نیاز دارد به خواستن واقعی شما.
    و در فاز بعد نیاز دارد گستره علاقمندیهای خود را تعریف کنید! شما که در همه هستی فقط و صرفا یک علاقمندی ندارید.
    شروع کن به لیست کردن.
    هر فردی که از نظر هوشی در حد متوسط و یا بالاتر باشد به سادگی می تواند دهها و صدها علاقمندی لیست کند.
    بعد هم آنها را در برنامه هایت جاری کن.

    همچنین لیست از توانایی ها و کارها را برایت خودت فهرست کن و با تخصیص وقتت به آنها زمان را در کنترل خودت بگیر.

    خواهش می کنم برای ترک اعتیاد خود (اعتیاد لذت طلبانه به یک جنس مخالف)، بهانه ها نیاور که در اینجا هیچ مشاوری عذرت را نمی پذیرد.

    خوب مطالبم را مطالعه کن. و از دادن جواب فوری پرهیز کن. یکی از تمرین ها صبوری هست. صبوری در مورد همه چیز
    حالا با تمرین در برابر وسوسه جواب دادن به من شروع کن.



    ========================
    پاورقی:
    مسائلی از این دست مکررا در تالار توسط افراد مختلف مطرح شده هست و پاسخش مشخص هست.(و ما مجبور به تکرار هستیم.) اگرچه اقدام برای انجام این پاسخها واقعا پرزحمت هست. خدا صبرتون بده. گرچه جوابهای من بویی از همدردی و همدلی نبرده است، ولی باور کنید کاملا شما را درک می کنم. خدا قسمت هیچ کس نکنه!، از ترک اعتیاد مشکل تره! (فکر بد نکنید این انگ ها به ما نمی چسبه )

  6. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 15 اردیبهشت 89)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آذر 90 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1389-2-14
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,175
    سطح
    28
    Points: 2,175, Level: 28
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شکست تلخ عشقی ....

    با سلام و تشکر از شما که اینقدر زحمت میکشید و جواب منو میدید.
    باید خدمتتون عرض کنم که همونطور که خودتونم فرمودین فراموش کردنش از ترک اعتیاد هم خیلی سخت تره اما...
    من هدفم از ایجاد این تاپیک این نبود که واسه فراموش کردنش راهنماییم کنین. اگه پست اولم رو بخونید من گفتم که واسه برگردوندن عقیده وعشقی که قبلا به من داشت کمکم کنید. چون من اونو مال خودم میدونم اصلا نمیخوام آیندم بدون حضور اون باشه.
    و این سؤال رو دارم که چطور ممکنه که کسی که اینقدر بهم علاقه داشت و بیشتر از من عاشق بود یکدفعه احساسش تغییر بکنه و حتی بر عکس شه؟ آیا به سنش مربوط میشه؟ یا به خاطر مشکل خونوادگی که بعد از اون ماجرا دارنه؟ ( همیشه اینو میگه که به خاطر اون ماجرا مشکلات زیادی براش پیش اومده، و چندین بار بهم گفته که از زندگی خسته شده و حرف از خودکشی زده(دور از جونش))


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست حذف کاربری، خواهشمند است مدیران سایت توجه فرمایند
    توسط ترنم1 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 95, 17:13
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 خرداد 91, 14:03
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.