به استاد دانشگاهم وابستگی شدید پیدا کردم.
سلام. من 22 سالمه. دختری بودم که تو تمام زمینه های درسی و هنری و ورزشی سرآمد بودم. اما متاسفانه به خاطر تنهایی خیلی زیاد با پسری که ده سال از خودم بزرگتر بود آشنا شدم. و این آشنایی منجر به این شد که روابط ما از حد عرف خارج بشه و کاری که نباید اتفاق بیفته اتفاق افتاد. بعد از اون من دیدم نسبت به مسائل جنسی به کلی عوض شد و کلا قبح این قضیه برام از بین رفت. میدونم الان هم که شما مشکلمو میشنوید میخواید نصیحتم کنید یا شاید حتی تاپیکم حذف بشه و کسی جوابمو نده.
افسردگی شدید دارم. تمایل زیادی به انجام دادن کارهای ناجور مثل روابط آزاد یا مصرف مواد مخدر پیدا کردم. اما تا حالا سمتش نرفتم و فقط به سیگار و مشروب گرایش پیدا کردم.
توی این زمان از زندگیم گرایش شدیدی از نظر جنسی و عاطفی به استاد دانشگاهم پیدا کردم. ایشون یه مرد چهل ساله است که اصلا ظاهرش اینو نشون نمیده. خیلی خوشتیپ و خوشگل و خوش هیکله به طوری که من میتونم به جرات بگم خوشتیپترین مردیه که به عمرم دیدم. من با استادم ارتباط برقرار کردم. ایشون مطلقه است. باهاش رابطه هم دارم. ولی مدام بهم میگه من فقط میخوام برای تو مفید باشم و بهم وابسته نشو. چون این وابستگی باعث میشه ازت دور بشم. گاهی اوقات جواب تلفنمو نمیده و من پونصد بار پشت سرهم بهش زنگ میزنم. گاهی وقتها هم باهام مهربونه. و جوری باهام رفتار میکنه که انگار ملکه الیزابتم. زمانی که با هم هستیم اینقدر به من خوش میگذره که توصیفش برام غیر ممکنه. اونم بهم میگه تو برای من خیلی تو این رابطه خاص هستی. با اون که هستم دنیا برام لذتبخشه و از خوشحالی در حال مرگم ولی وقتی از پیشش میام تا چند روز مدام گریه میکنم. سر کلاسش با من عین بقیه دانشجوها رفتار میکنه. این برام زجر آوره ولی در کل خیلی به فکرمه. میدونم سرشم شلوغه و نمیتونه زیاد برام وقت بذاره. چی کار کنم. نه میتونم ازش دست بکشم و نه اون منو برای همیشه میخواد.
تورو خدا درست راهنماییم کنید. نگید ولش کن چون ازت سو استفاده میکنه یا چیزی شبیه این. من عاشقشم. فعلا نمیتونم از این رابطه بیرون بیام. میخوام فقط بیشتر مال من باشه.