-
چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام
نمی دونم چه جوری شروع کنم.
من یه دختر 25 ساله ام که از نظر چهره و خانواده و تحصیلات چیزی کم ندارم
تقریبا حدود 6ماه پیش از یه شماره با موبایلم تماس میگرفتن.ولی من جواب نمیدادم تا اینکه مجبور شدم جواب دادم یه اقایی بود که همه اطلاعات شخصی من رو داشتن و این برام جای سوال داشت و تا حدودی هم ترسیده بودم.این تماسها ادامه داشت که شخصیت مرموزش برام جالب شد.ازم خواست که به دیدنش برم اول نمیخواستم برم ولی بعد از مدتی از روی کنجکاوی رفتم.دفعه اول به من گفت که از من خوشش اومده و خواست برای اشنایی بیشتر با هم در تماس باشیم.شخصیت جالبی داشت خیلی با شخصیت و مودب بود.و این باعث شد درخواستش رو قبول کنم (بهم گفت که قبلا ازدواج کرده ولی الان زنش رو طلاق داده)دو سه باری حضوری دیدمش یه بار ازش سوال کردم که چرا از خانومت جدا شدی که درست و حسابی جواب نداد.اینم بگم ادم مقیدی بود به محرم و نامحرم خیلی اهمیت میداد.تو اون سه بار دیدار حرکت بدی ازش ندیدم.(ازم خواست تا مدتی که میخوایییم اشنا بشیم صیغه اش باشم که من گفتم نمیشه چون من دخترم و اجازه پدر لازمه ازم پرسید مرجع تقلیدم کیه که گفتم ایت الله بهجت گفت اشکالی نداره از نظر ایشون.خلاصه یه صیغه دوماهه بینمون خونده شد البته بدون تماس جسمی این رو شرط کردم.ایشونم رعایت کرد. )راستش مساله خانومش برام سوال شده چند بار که پاپیچ شدم حس کردم یه چیزایی رو مخفی میکنه قسمش دادم که گفت زنش رو هنوز طلاق نداده.تو اون لحظه دلم میخواست بمیرم.واقعا برام سخت بود فهمیدن این موضوع گریه کردم و سعی کرد دلداری ام بده ولی هیچ جوره اروم نمیشدم از خودم بدم اومده بود.شروع کرد از زندگی اش گفتن که خانومش یه زن کاملا سطحیه و زندگی خوبی نداره و ازش طلاق عاطفی گرفته و دوتا بچه هم داره.اون لحظه حرفهاش رو باور نکردم.واز پیشش برگشتم.دست بردار نبود و تند تند تماس میگرفت به سرم زد که برم تحقیق کنم ببینم راست میگه یا نه با یه تحقیق دستم اومد که واقعا با زنش مشکل اساسی داره و مقصرم زنشه.وقتی دوباره تماس گرفت گفتم باشه ادامه میدم ولی فقط در حد یه خواهر.میگی کنار من ارامش داری من این ارمش رو ازت نمیگیرم ولی فقط خواهرتم این اقا قبول کرد.شروع کردم بیشتر کنجکاوی کردن و ته زندگیش رو دراوردن.خیلی مشکل داشتن سعی کردم راهنمایی کنم که برگرده به زندگیش کم کم راهنمایی هایی که به کمک این و اون بهش میکردم جواب داد و تو این مدت با زنش هم از طریقی دوستی کردم و سعی کردم به اونم هم القا کنم خوشبختانه موفق شدم تا حدی مشکلشون برطرف شده و الان پیش مشاور میرن.
ولی الان خودم مشکل دارم خیلی رک میگم عاشق این مرد شدم و فراموش کردنش برام شده دردسر.
چه طوری این کار رو بکنم چون اینجوری از خودم حالم بهم میخوره هر چند تو این مدت ظاهرم رو حفظ کردم ولی واقعا برام سخت شده
میدونم اشتباه کردم ولی تو رو خدا راهنمایی کنید چطوری از ذهنم بیرونش کنم ؟
اصلا دلم نمیخواد به زندگی هیچ ادمی اسیبی برسه
کسی نیست راهنمایی کنه؟:316::323:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
دوست عزیز:72:
به همدردی خوش آمدی:72:
نمی خوام دعوات کنم ولی شاید بد نباشه یکم باهات صریح صحبت کنم لطفا منو ببخش:
ولی بشمار چند تا اشتباه کردی:
1- قرار حضوری با شخصی که تماس مشکوک باشما داشته.
2- تکرار این دیدارها
3- صیغه موقت بدون اطلاع خانواده ها
4- تحقیق و جستجو درباره ایشان بعد از تلف کردن مدت طولانی زمان و انرژی با ایشان(درحالیکه اینکار را باید زودتر می کردید)
5- بازی کردن نقش یک روانشناس یا مددکار - یا خواهر مهربون یا.......
دوست عزیز به خودت بیا برای یک مردی که مزاحم تلفنی برای شما شده این همه هزینه کردی و وقت و انرژی مفیدت و صرف کردی، چی بدست آوردی؟؟؟؟؟؟؟
جز وابستگی و عاشقی کورکورانه......:305:
چه تصمیمی برای آینده ات داری می خوای خونت رو خرابه های خونه دیگران بسازی. می خوای آه و نفرین یک مادر و 2 فرزند همیشه باهات باشه.:305:
می خوای یک مرد مزاحم و شیاد که به فرزندان خودش رحم نکرده بشه همسفر زندگیت.:305:
لطفا دیگه این کمکها و دیدارهای خیرخواهانه ات رو با ایشان و همسرشون بهیچ وجه ادامه نده.:305:
شماره اش و تمام خطوط ارتباطی با ایشان رو کاملا از بین ببر.:305:
کلیه تاپیک مفید و مشابه موضوع شما در این تالار هست با راهنمایی کارشناسان حتما بخون.
حسابی سرخودت رو با درس و کار و ورزش و .... گرم کن.
از تکنیکهای توقف فکر در این تالار استفاده کن.
اگر رویه قبلیت رو ادامه بدی این وابستگی تمام آینده ات رو بخطر خواهد انداخت مواظب خودتت باش:72:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام
دوست عزیز، پانیا
مشکل شبیه شما رو تو چند تا تاپیک متفاوت دیدم ...
اینطور که معلومه شما ابتدای مشکلات مصلمی هستین که در صورت ادامه این راه باهاش مواجه میشین ...
از همین جایی که هستین برگردین.
شاید این طرف یه مدت کوتاهی ناراحتی بکشین ولی بهتر از اینه که یه عمر پشیمونی و آه و نفرین زن بچه دیگه ای پشتتون باشه.
دوستان تو تاپیک های مشابه هم گفتن که اگه امکان بهبود زندگی اون آقا با خانومش حتی 1% وجو داشته باشه وجود شما داخل اون زندگی اون فرصت رو هم از اونا میگیره.
.
شما هنوز جوون هستین و فرصت های بهتری میتونه پیش روتون باشه! این فرصت ها رو با کار اشتباهی نسوزونین !
.
ببینید پانیا خانم ! کدوم زن و شوهری هستن که اختلافی نداشته باشن ؟!
این حربه 90% آقایون شیادی هست که میخان به خواسته های خودشون برسن! یعنی این حرفا رو نزنن پس چی بگن ؟! اینا که :
من با زنم مشکل دارم
من طلاق عاطفی گرفتم
من با خانمم مثل دوتا همخونه هستیم
دوستش ندارم
و ...
.
و جالب اینکه همشون ادعای مذهبی بودن و مقید بودن دارن و در ظاهر این مسئله رو رعایت میکنن.
.
حرف برا گفتن زیاد هست .. فقط کافیه یه جستجو کوچیک تو همین تالار انجام بدین.
.
خوبه که شما به این نتیجه رسیدین که ترکش کنن و مشکلت با فراموش کردنشه ...
دوستان میان راهنمایی های دیگه ای میکنن منتظر باشین.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
1- شماره موبایلتون رو عوض کنین
2- ایمیلتون رو عوض کنین
3- هر وقت خیلی دلتنگ اون شدین یادتون باشه اون مرد "متعلق به شما نیست" ،اون مرد شبها رو به همراه زن دیگه ای میگذرونه ، اون مرد خیلی وقتها به زن دیگه ای میگه دوستش داره ، امیدوارم متوجه منظورم شده باشید.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز:72:
به همدردی خوش آمدی:72:
نمی خوام دعوات کنم ولی شاید بد نباشه یکم باهات صریح صحبت کنم لطفا منو ببخش:
ولی بشمار چند تا اشتباه کردی:
1- قرار حضوری با شخصی که تماس مشکوک باشما داشته.
2- تکرار این دیدارها
3- صیغه موقت بدون اطلاع خانواده ها
4- تحقیق و جستجو درباره ایشان بعد از تلف کردن مدت طولانی زمان و انرژی با ایشان(درحالیکه اینکار را باید زودتر می کردید)
5- بازی کردن نقش یک روانشناس یا مددکار - یا خواهر مهربون یا.......
دوست عزیز به خودت بیا برای یک مردی که مزاحم تلفنی برای شما شده این همه هزینه کردی و وقت و انرژی مفیدت و صرف کردی، چی بدست آوردی؟؟؟؟؟؟؟
جز وابستگی و عاشقی کورکورانه......:305:
چه تصمیمی برای آینده ات داری می خوای خونت رو خرابه های خونه دیگران بسازی. می خوای آه و نفرین یک مادر و 2 فرزند همیشه باهات باشه.:305:
می خوای یک مرد مزاحم و شیاد که به فرزندان خودش رحم نکرده بشه همسفر زندگیت.:305:
لطفا دیگه این کمکها و دیدارهای خیرخواهانه ات رو با ایشان و همسرشون بهیچ وجه ادامه نده.:305:
شماره اش و تمام خطوط ارتباطی با ایشان رو کاملا از بین ببر.:305:
کلیه تاپیک مفید و مشابه موضوع شما در این تالار هست با راهنمایی کارشناسان حتما بخون.
حسابی سرخودت رو با درس و کار و ورزش و .... گرم کن.
از تکنیکهای توقف فکر در این تالار استفاده کن.
اگر رویه قبلیت رو ادامه بدی این وابستگی تمام آینده ات رو بخطر خواهد انداخت مواظب خودتت باش:72:
سنجاب جان مرسی از راهنمایی ات عزیزم
من خودم اشتباهاتم رو قبول دارم.
من خودمم گفتم ادمی نیستم که بخوام زندگی یه نفر رو بهم بزنم .
اصلا رابطه من با این اقا بعد از فهمیدن موضوع تلفنی و فقط در مورد زنش و بچه هاش بوده .حتی یه کلمه اضافه ترم حرف نزدیم.
مشکل من اینه که میخوام فراموش کنم.الانم از وقتی زندگیش بهتر شده رابطه ای در اون حدم ندارم.این اقا بهم گفت تا زنده ام من رو برادرخودت بدون هر مشکلی داشته باشی کمک میکنم.بعدم دیگه هیچ ارتباطی نداشتم.
ایشونم واقعا ادم بد و شیادی نبود.ذاتش بد نبود به زور میخواست بد باشه.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
[align=justify]ببین خانم پانی66 من دقیقا کسی هستم که جای اون آقا هستم. اول لینک زیر که بیان مشکل من بود را بخونید:
آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟
مشکلات عدیده اعمم از تعارض، عذاب وجدان، درگیری شدید احساسی و ... که باعث بروز برخی مشکلات جسمی در من شد: این لینکو ببین:
استرس و مشکلات جسمی(درخواست مشاوره؟)
خوب که این دوتا تایپیکو خوندی فکر کن و ببین چقدر ماجرای من با اون آقا و شما با این خانم که تو زندگی من بود شبیه، شک نکنید اون آقا و شما هم کم و بیش درگیر مشکلاتی مثل من شدید(که اومدید و تایپیک زدید) و من واقعیت را از زبان اون آقا بهت میگم:"خانم عزیز من به دلیل حس هیجان و نشاط تو زندگیم با وجود داشتن زن و بچه میخوام یک دوست(یا خواهر یا...) تو زندگیم باشه که باهاش ی وقتی بگذرونم و زندگیم سرجاش باشه فقط گپی زده باشیم! حالا دلت برای من بسوزه چون هزارتا مشکل با زنم دارو ... و تو فرشته نجاتی بودی که سرراهم قرار گرفتی و ... حالا تورو خدا بذار باهات دوست بمونم! :323:"
میدونید من چقدر اذیت شدم. چقدر احساس گناه دارم و فکر میکنم خیانت کردم؟ میدونی چه انرژی گذاشتم؟ و الان اینقدر فکر و جسمم خستس که دلم میخواد یکسال فقط بخوابم! کاملا به افسردگی کشیده شدم و بدتر اینکه هیچ عایدی نداشتم!:302: من نمیدونم اون خانوم چه حسی داره ولی میدونم در شرف ازدواجه و این یعنی دو سال من فقط وقت و انرژی که باید صرف خانوادم میکردمو هدر دادم!:302: الان دلم میخواست بهش بگم کاشکی هیچوقت آشنا نمیشدم باهات ولی همیشه(تا زندم) خاطرش تو ذهنم باقی خواهد موند، چون منم دوستش داشتم و نمیتونم فراموشش کنم!!:302: این ته داستان شما با این اقاست(جایی که من وایستادم) تازه خوشبینانه. اگرم بدبیناننه ببینیم ایشون زنشو طلاق داده و شما را گرفته و نفرین زن و بچش تا ابد پشت شماست. یک حالت باخت-باخت. در حالیکه شما استحقاق دارید نفر اول زندگی شخص دیگری باشید. فراموشش کنید هر کسی دیگری ی مدت تو زندگیتون باشه همین حسو بهش پیدا میکنید، و ی تجربه شخصی دیگمم در اختیارت میذارم: هرچه دیرتر ببری سخت تره، مثل جون کندن میشه ها، زودتر شر رو بکنید!![/align]
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام پاني عزيز
ببخشيد كه رك ميگم اما به نظر من عشقي دركار نبوده ونيست !
عشق جايي كه بوي خيانت بياد پاشو نميذاره چون مقدسه!!!!
مردي كه با مزاحمت تلفني بياد توي زندگي ميشه روش حساب كرد؟؟؟
چشماتو بازكن و به فكر زندگيه خودت باش نه سرو سامون دادن به زندگيه اون آقا
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
از همتون ممنونم
خدایی یه سوال دارم کامل خوندین چی نوشتم؟
من اصلا گفتم میخوام ادامه بدم یا گفتم بعد از فهمیدن موضوع رابطه انچنانی داشتم؟
به پیر به پیغمبر من اصلا نمیخوام زندگی اونا بهم بریزه خودم تموم تلاشم رو کردم که زندگیشون به حالت عادی برگرده.خدا رو شکر این اتفاق افتاد.
من با خانومش در ارتباطم نه با این اقا دیگه از وقتی که زندگیش تا حدی روال عادی گرفت اصلا به خودم اجازه ندادم تماس بگیرم یا ایشون تماس بگیرن.که خدا رو شکر اونم قبول کرد چون زن و بچه هاش رو دوست داره.
حرف من این بود یه راه هایی نشون بدین که اصلا دیگه بهش فکر نکنم چون حتی فکر کردن بهش رو گناه میدونم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samanis
1- شماره موبایلتون رو عوض کنین
2- ایمیلتون رو عوض کنین
3- هر وقت خیلی دلتنگ اون شدین یادتون باشه اون مرد "متعلق به شما نیست" ،اون مرد شبها رو به همراه زن دیگه ای میگذرونه ، اون مرد خیلی وقتها به زن دیگه ای میگه دوستش داره ، امیدوارم متوجه منظورم شده باشید.
مرسی از راهنمایی ات
فکر کنم شما درک کردین منظور من چیه.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
عزيزم راهش اينه كه با هر چيزي غير از فكر اون خودت را مشغول كني. (درس، كار، ورزش، تفريح، دوستان و ...)
از تكنيك توقف فكر استفاده كني و به محض اينكه به يادش مي افتي سريع جايگزين كني و سمت و سوي فكرت را عوض كني.
ديگه هم حتي با خانم اون آقا هم در ارتباط نباشي. چون دوباره بهش فكر ميكني و باهاش مواجهه ميشي.
ترجيحاً اگر نتونستي خط موبايلت را عوض كني به تماسهاي ايشون يا جواب ندي و اگر دادي خيلي خشك و رسمي.
ايميل ايشون را هم اسپم كن. تا ديگه نبينيش.
اميدوارم تونسته باشم كمك كنم.
از دوستان عزيز خواهش ميكنم.
هنگامي كه قصد راهنمايي داريد، به اين نكته توجه كنيد كه شما از پشت مانيتور فقط تعدادي جمله و كلمه مي بينيد. اما در واقع اين جملات و كلمات از روح و روان يك انسان نشأت گرفته درست عين خودتون.
پس لطفاً در زمان نظر دادن توجه كنيد كه گويا خود شما در اون شرايط قرار گرفتيد و دوست داريد كه بهتون كمك بشه.
چه بسا با يك جمله از سوي شما، مراجع به مرز نا اميدي و شكست برسند و ديگه هم به سايت سر نزنن تا نظرات سازنده ديگري را بخونن.
مسئوليت ما در هنگام نظردهي خيلي سنگينه. بايد خيلي مواظب باشيم كه پناه كسي را بي پناه نكنيم.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid- zendegi
عزيزم راهش اينه كه با هر چيزي غير از فكر اون خودت را مشغول كني. (درس، كار، ورزش، تفريح، دوستان و ...)
از تكنيك توقف فكر استفاده كني و به محض اينكه به يادش مي افتي سريع جايگزين كني و سمت و سوي فكرت را عوض كني.
ديگه هم حتي با خانم اون آقا هم در ارتباط نباشي. چون دوباره بهش فكر ميكني و باهاش مواجهه ميشي.
ترجيحاً اگر نتونستي خط موبايلت را عوض كني به تماسهاي ايشون يا جواب ندي و اگر دادي خيلي خشك و رسمي.
ايميل ايشون را هم اسپم كن. تا ديگه نبينيش.
اميدوارم تونسته باشم كمك كنم.
از دوستان عزيز خواهش ميكنم.
هنگامي كه قصد راهنمايي داريد، به اين نكته توجه كنيد كه شما از پشت مانيتور فقط تعدادي جمله و كلمه مي بينيد. اما در واقع اين جملات و كلمات از روح و روان يك انسان نشأت گرفته درست عين خودتون.
پس لطفاً در زمان نظر دادن توجه كنيد كه گويا خود شما در اون شرايط قرار گرفتيد و دوست داريد كه بهتون كمك بشه.
چه بسا با يك جمله از سوي شما، مراجع به مرز نا اميدي و شكست برسند و ديگه هم به سايت سر نزنن تا نظرات سازنده ديگري را بخونن.
مسئوليت ما در هنگام نظردهي خيلي سنگينه. بايد خيلي مواظب باشيم كه پناه كسي را بي پناه نكنيم.
مرسی از راهنمایی کامل و دقیقتون
به خدا من اصلا ادمی نیستم که بخوام یه کسی ازار برسونم.من دلم نمیاد یه مورچه رو زیر پام له کنم چه برسه بخوام زندگی یه خانوم با بچه هاش رو بهم بریزم.
این اتفاق باعث شده از خودم متنفر باشم.
دوستانم جوری رفتار کردن که این حس بدتر شد. منم یه زمانی فکر میکردم ادمایی که به یه مرد یا زن متاهل فکر میکنن ادمای خیلی خیلی پست و خیلی ضعیفن
تا با کفش یکی راه نرفتین در مورد راه رفتنش قضاوت نکنین.
میتونم ازتون بخوام تکنیک توقف ذهن رو از کجا یاد بگیرم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
[align=justify]
ببین خانم پانی66 من دقیقا کسی هستم که جای اون آقا هستم. اول لینک زیر که بیان مشکل من بود را بخونید:
آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟
مشکلات عدیده اعمم از تعارض، عذاب وجدان، درگیری شدید احساسی و ... که باعث بروز برخی مشکلات جسمی در من شد: این لینکو ببین:
استرس و مشکلات جسمی(درخواست مشاوره؟)
خوب که این دوتا تایپیکو خوندی فکر کن و ببین چقدر ماجرای من با اون آقا و شما با این خانم که تو زندگی من بود شبیه، شک نکنید اون آقا و شما هم کم و بیش درگیر مشکلاتی مثل من شدید(که اومدید و تایپیک زدید) و من واقعیت را از زبان اون آقا بهت میگم:"خانم عزیز من به دلیل حس هیجان و نشاط تو زندگیم با وجود داشتن زن و بچه میخوام یک دوست(یا خواهر یا...) تو زندگیم باشه که باهاش ی وقتی بگذرونم و زندگیم سرجاش باشه فقط گپی زده باشیم! حالا دلت برای من بسوزه چون هزارتا مشکل با زنم دارو ... و تو فرشته نجاتی بودی که سرراهم قرار گرفتی و ... حالا تورو خدا بذار باهات دوست بمونم! :323:"
میدونید من چقدر اذیت شدم. چقدر احساس گناه دارم و فکر میکنم خیانت کردم؟ میدونی چه انرژی گذاشتم؟ و الان اینقدر فکر و جسمم خستس که دلم میخواد یکسال فقط بخوابم! کاملا به افسردگی کشیده شدم و بدتر اینکه هیچ عایدی نداشتم!:302: من نمیدونم اون خانوم چه حسی داره ولی میدونم در شرف ازدواجه و این یعنی دو سال من فقط وقت و انرژی که باید صرف خانوادم میکردمو هدر دادم!:302: الان دلم میخواست بهش بگم کاشکی هیچوقت آشنا نمیشدم باهات ولی همیشه(تا زندم) خاطرش تو ذهنم باقی خواهد موند، چون منم دوستش داشتم و نمیتونم فراموشش کنم!!:302: این ته داستان شما با این اقاست(جایی که من وایستادم) تازه خوشبینانه. اگرم بدبیناننه ببینیم ایشون زنشو طلاق داده و شما را گرفته و نفرین زن و بچش تا ابد پشت شماست. یک حالت باخت-باخت. در حالیکه شما استحقاق دارید نفر اول زندگی شخص دیگری باشید. فراموشش کنید هر کسی دیگری ی مدت تو زندگیتون باشه همین حسو بهش پیدا میکنید، و ی تجربه شخصی دیگمم در اختیارت میذارم: هرچه دیرتر ببری سخت تره، مثل جون کندن میشه ها، زودتر شر رو بکنید!![/align]
مرسی تاپیک شما رو هم خوندم موضوع شبیه ولی یکم فرق داره
در ضمن من خیلی وقته رابطه رو قطع کردم.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام دوست عزیز
این را نگفتی که شما کنجاوشدید ببینید که این آقا مشخصات کامل شمارا از کجا آورده در این مورد حرفی نزدید
نکنه بهانه ای از خودتون بود تا توجیه کنید .
ماجرای شما مانند کمک کردن به معتادی برای ترک اعتیادش بوده همراهی کردید وکمک بهش کردید
اما دراین همراهی احساسی شدید خودتون گرفتار شدید .
..........
راه حل اینکه اون آقا برگشته سر زندگیش و شما باعث این سرو سامون گرفتن یک زوج بودید .
فکرشو بکنید اون آقا همسر داره همسرش رو دوست داره .
وازدواج با مرد متاهل مشکلات خودش رو دارد .
شما که این زندگی را ساختید با این افکارتون خرابش نکنید . هم فکر خودتون را آزار میدهید هم امواج را به
اون آقا ارسال میکنید . که صدرصد رو زندگیشون تاثیر خواهد گذاشت .
شما الان باهم صیقه محرمیت دارید مدتش تمام نشده . بهتر تمام کنید .
و هر خط ارتباطی را قطع کنید . شما میتوانید زندگی بهتری داشته باشید .
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
[quote=pani66]
از همتون ممنونم
خدایی یه سوال دارم کامل خوندین چی نوشتم؟
من اصلا گفتم میخوام ادامه بدم یا گفتم بعد از فهمیدن موضوع رابطه انچنانی داشتم؟
به پیر به پیغمبر من اصلا نمیخوام زندگی اونا بهم بریزه خودم تموم تلاشم رو کردم که زندگیشون به حالت عادی برگرده.خدا رو شکر این اتفاق افتاد.
من با خانومش در ارتباطم نه با این اقا دیگه از وقتی که زندگیش تا حدی روال عادی گرفت اصلا به خودم اجازه ندادم تماس بگیرم یا ایشون تماس بگیرن.که خدا رو شکر اونم قبول کرد چون زن و بچه هاش رو دوست داره.
حرف من این بود یه راه هایی نشون بدین که اصلا دیگه بهش فکر نکنم چون حتی فکر کردن بهش رو گناه میدونم.
[align=center]
من یه چیزی متوجه شدم که اغلب ما آدما شنونده خوبی نیستیم اصلا که اینجا میشه گفت خواننده خوبی نیستیم ... واقعا با دقت بخونیم مسائل افراد رو بعد نظر بدیم یا بریم تو شکمش یا بکوبیمش به در و دیوار :311:
به نظر من همین که خودت به این نتیجه رسیدی که این راه درستی نبوده و خودت ارتباط رو قطع کردی یه دنیا ارزش داره و دو سه نفر از دوستان هم بهت گفته بودن که فکرت رو مشغول مسائل دیگه کن و ... ولی بیا اینطوری به این قضیه فکر کن که نه عذاب وجدانی دیگه داشته باشی نه اینکه بخواد ذهنت درگیر این مسائل باشه ...
خیلی معتقدن (من خودم کاملا به این قضیه ایمان دارم) که آدمها همه یه وسیله هستن از جانب خدا برای انجام یه رسالت ... من میگم تو یه وسیله بودی از جانب یگانه ناز بی نیاز که این ارتباط بین شما و اون آقا برقرار بشه و تو تونستی رسالتی که خدا بهت سپرد رو با موفقیت انجام بدی ، پس تا اینجا خوشحال باش ...
بعدش هم بعضی از آدما باز فقط واسه یه مدت زمانی محدودی وارد زندگی هرکدوم از ماها میشن بعدش هم میرن ... که این اتفاق مطمئنا تو زندگی تو هم افتاد و اینکه تو یه همچین شخصی بودی تو زندگی یه نفر دیگه که تو اون دوره باید میبودی یه کاری رو انجام میدادی یا واست انجام میدادن و بعدش از زندگی هم خارج میشین ... مهمه دست آوردیه که این رابطه آدم به دست میاره که شما هم کم دستاوردی به دست نیاوردین اول اینکه جواب هیچ مزاحم تلفنی رو نمیدی با هیچ کسی که نمیشناسیش صحبت نمیکنی قرار ملاقات نمیزاری صیغه نمیشی حتی اگه مثل این ارتباطی که داشتی پاک باشه سعی نمیکنی مشاور باشی و ...
ببخشید طولانی شد عزیزم
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
اين لينك توقف فكر
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html?highlight=%D8%AA%D9%83%D9%86%D9%8A%D9%8 3+%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81+%D9%81%D9%83%D8%B1
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
[quote=malakeh]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pani66
از همتون ممنونم
خدایی یه سوال دارم کامل خوندین چی نوشتم؟
من اصلا گفتم میخوام ادامه بدم یا گفتم بعد از فهمیدن موضوع رابطه انچنانی داشتم؟
به پیر به پیغمبر من اصلا نمیخوام زندگی اونا بهم بریزه خودم تموم تلاشم رو کردم که زندگیشون به حالت عادی برگرده.خدا رو شکر این اتفاق افتاد.
من با خانومش در ارتباطم نه با این اقا دیگه از وقتی که زندگیش تا حدی روال عادی گرفت اصلا به خودم اجازه ندادم تماس بگیرم یا ایشون تماس بگیرن.که خدا رو شکر اونم قبول کرد چون زن و بچه هاش رو دوست داره.
حرف من این بود یه راه هایی نشون بدین که اصلا دیگه بهش فکر نکنم چون حتی فکر کردن بهش رو گناه میدونم.
من یه چیزی متوجه شدم که اغلب ما آدما شنونده خوبی نیستیم اصلا که اینجا میشه گفت خواننده خوبی نیستیم ... واقعا با دقت بخونیم مسائل افراد رو بعد نظر بدیم یا بریم تو شکمش یا بکوبیمش به در و دیوار :311:
به نظر من همین که خودت به این نتیجه رسیدی که این راه درستی نبوده و خودت ارتباط رو قطع کردی یه دنیا ارزش داره و دو سه نفر از دوستان هم بهت گفته بودن که فکرت رو مشغول مسائل دیگه کن و ... ولی بیا اینطوری به این قضیه فکر کن که نه عذاب وجدانی دیگه داشته باشی نه اینکه بخواد ذهنت درگیر این مسائل باشه ...
خیلی معتقدن (من خودم کاملا به این قضیه ایمان دارم) که آدمها همه یه وسیله هستن از جانب خدا برای انجام یه رسالت ... من میگم تو یه وسیله بودی از جانب یگانه ناز بی نیاز که این ارتباط بین شما و اون آقا برقرار بشه و تو تونستی رسالتی که خدا بهت سپرد رو با موفقیت انجام بدی ، پس تا اینجا خوشحال باش ...
بعدش هم بعضی از آدما باز فقط واسه یه مدت زمانی محدودی وارد زندگی هرکدوم از ماها میشن بعدش هم میرن ... که این اتفاق مطمئنا تو زندگی تو هم افتاد و اینکه تو یه همچین شخصی بودی تو زندگی یه نفر دیگه که تو اون دوره باید میبودی یه کاری رو انجام میدادی یا واست انجام میدادن و بعدش از زندگی هم خارج میشین ... مهمه دست آوردیه که این رابطه آدم به دست میاره که شما هم کم دستاوردی به دست نیاوردین اول اینکه جواب هیچ مزاحم تلفنی رو نمیدی با هیچ کسی که نمیشناسیش صحبت نمیکنی قرار ملاقات نمیزاری صیغه نمیشی حتی اگه مثل این ارتباطی که داشتی پاک باشه سعی نمیکنی مشاور باشی و ...
ببخشید طولانی شد عزیزم
مرسی عزیزم واقعا تا حالا به موضوع اینجوری نگاه نکرده بودم.
[align=center]
http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg
امید زندگی عزیز مرسی که پای حرفهام نشستین و راهنمایی کردین ممنونم ازتون
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام
آخه عاشق چيش شدي دختر
خب فراموشش كن ديگهههههههههههههههههههههه هههههه
كاري نداره كه
1000 بار بگو يادم تو را فراموش
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
سلام دوست عزیز
این را نگفتی که شما کنجاوشدید ببینید که این آقا مشخصات کامل شمارا از کجا آورده در این مورد حرفی نزدید
نکنه بهانه ای از خودتون بود تا توجیه کنید .
ماجرای شما مانند کمک کردن به معتادی برای ترک اعتیادش بوده همراهی کردید وکمک بهش کردید
اما دراین همراهی احساسی شدید خودتون گرفتار شدید .
..........
راه حل اینکه اون آقا برگشته سر زندگیش و شما باعث این سرو سامون گرفتن یک زوج بودید .
فکرشو بکنید اون آقا همسر داره همسرش رو دوست داره .
وازدواج با مرد متاهل مشکلات خودش رو دارد .
شما که این زندگی را ساختید با این افکارتون خرابش نکنید . هم فکر خودتون را آزار میدهید هم امواج را به
اون آقا ارسال میکنید . که صدرصد رو زندگیشون تاثیر خواهد گذاشت .
شما الان باهم صیقه محرمیت دارید مدتش تمام نشده . بهتر تمام کنید .
و هر خط ارتباطی را قطع کنید . شما میتوانید زندگی بهتری داشته باشید .
پدربزرگ جان همین کنجکاوی کار دستم داد.ایشون من رو تو راه اموزشگاهی که نزدیک دفترشون بود دیده بودن و تحقیق کرده بودن و پیدا کرده بودن
از اونجایی که ادم پولدار و پر نفوذی بود راحت این کار رو کرده بود.تا حدی اطلاعات داشتن که میدونستن خواستگارام کی بود یا حتی یه نامزدی ناموفق داشتم.
پدربزرگ عزیز من همون وقتی که فهمیدم صیغه رو تموم کردم و الان همه راه های ارتباطی رو قطع کردم جز خانومش که اونم ایشون دست بردار نیست.که اونم گفتن دوستان کم محلی کنم .و سعی میکنم اجراش کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هاجس
سلام
آخه عاشق چيش شدي دختر
خب فراموشش كن ديگهههههههههههههههههههههه هههههه
كاري نداره كه
1000 بار بگو يادم تو را فراموش
خدایی از خدا میخوام همچین همسری قسمتم کنه
فقط ای کاش میدیدن چه طوری به خاطر زندگی داغونش گریه میکرد یا چطوری عاشق بچه هاش بود.انسانه دیگه جایز و الخطا است نباید که اعدامش کرد.
به قول خودش خدا رو شکر من ادمی نبودم که بخوام زندگیش ازهم بپاشه.
با این نسخه ای که تو پیچیدی نخوامم فکر کنم همش که فکر میکنم :311::311::311::311:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
انسان جايز الخطا نيست
ممكن الخطاست
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
بله درسته عزیزم ممکن الخطاست
منم خطا کردم
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام
خانم پانیا عزیز ...
اینکه میگین "خدایی یه سوال دارم کامل خوندین چی نوشتم؟" میخام اینو بگم که برخی از دوستان از جمله خود من که آسیب های ادامه این ارتباط رو هی برات دیکته میکنیم بخاطر اینه که عمیقا به نتیجه کاری که در صورت ادامه این رابطه ممکن بود به وجود بیاد آگاهی کامل داشته (از هر جهت) بعد تصمیم به قطع رابطه رو عملیش کنی ...
چون مورد های زیادی بودن که با اینکه به این نتیجه رسیدن که قطع رابطه بهتری کار ممکن هست ولی تو پیچ های بحرانی زندگی که همه دچارش میشن معمولا نیاز به تخلیه روحی و روانی و عاطفی پیدا میکنن و معمولا اولین کسی که بهش پناه میبرن همین افرادی هستن که قبلا باهاشون ارتباط داشتن!
غرض اینکه راهنمایی های بعضی از دوستان شاید کمکی مستقیم به مشکل شما نداشته باشه ولی خود شما هم متوجه این قضیه شدین که تو پست های دوستان نکته هایی وجود داره که به شخصه خود آدم از این دیدگاه به مسئله نگاه نکرده بود ... همین تفاوت در دیدگاه ها ذهن آدم رو برای تصمیم گیری قطعی روشن میکنه ...
.
این پست من هم شاید هیچ ارتباطی با مشکل شما نداشت ولی ..............
:72:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
به نظر من باید مشغله هاتو در طول روز بیشتر کنی(با ورزش و تفریح و...)
میمونه شبا
شبام سعی کن فکرتو درگیر چیزای دیگه کنی
بری پیش مشاور خیلی بهتره. منم2 سال قبل میخواستم یکیو فراموش کنم ولی اصلا نمیشد چن جلسه رفتم پیش یه مشاور خوب اوضام خیلی بهتر شد
خدارو شکر که زیاد پیشروی نکردی:72:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
[align=justify]کاملا درسته.منم با saeeded موافقم. ببینیدوقتی دوستان پیرامون مشکل شما نکاتی را میگن باعث میشه بتونید کم کم نکات منفی را کنار هم بچینید و با خودتون کنار بیاید و از این رابطه با حداقل اذیت شدن بیرون بیایید. این صحبت ها مانند برداشتن نقاب از یک بزک ظاهریه و کمک میکنه شما چهره پشت نقاب را ببینید اون موقع توان رهایی درتون ایجاد میشه! [/align]:310:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
:72:موفق باشی انشالله خدا راه درست رو بهت نشون بده
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
حس خیلی بهتری نسبت به روزای قبل دارم از عذاب وجدانم کمتر شده.
از همتون ممنونم.ولی حس میکنم یه حسی در من ایجاد شده که اونم شکاک بودنه.
به زمین و زمان مشکوک شدم.حس افسرده بودن دارم.که فکر کنم فقط به این مساله مربوط نشه و مربوط به اتفاقیه که قبلا برام افتاده
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pani66
حس خیلی بهتری نسبت به روزای قبل دارم از عذاب وجدانم کمتر شده.
از همتون ممنونم.ولی حس میکنم یه حسی در من ایجاد شده که اونم شکاک بودنه.
به زمین و زمان مشکوک شدم.حس افسرده بودن دارم.که فکر کنم فقط به این مساله مربوط نشه و مربوط به اتفاقیه که قبلا برام افتاده
[align=justify]این حس شما معلول گذراندن زیاد عمر در یک رابطه اشتباه و پوچه.در ضمیر ناخودآگاهتون حسرت وقت و انرژی نابود شده را دارید!(چون منم دقیقا دقیقا همین حسو داشتم و هنوزم دارم) ی مدت که رابطه کلا تموم شه وسرتون به درس و کارتون گرم بشه این حالت هم کم کم از بین میره. ولی اگه ی مشکل حاد دیگه دارید باید مرتفعش کنید ولی 99درصد بخاطر همینه[/align]:310:
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pani66
حس خیلی بهتری نسبت به روزای قبل دارم از عذاب وجدانم کمتر شده.
از همتون ممنونم.ولی حس میکنم یه حسی در من ایجاد شده که اونم شکاک بودنه.
به زمین و زمان مشکوک شدم.حس افسرده بودن دارم.که فکر کنم فقط به این مساله مربوط نشه و مربوط به اتفاقیه که قبلا برام افتاده
[align=justify]این حس شما معلول گذراندن زیاد عمر در یک رابطه اشتباه و پوچه.در ضمیر ناخودآگاهتون حسرت وقت و انرژی نابود شده را دارید!(چون منم دقیقا دقیقا همین حسو داشتم و هنوزم دارم) ی مدت که رابطه کلا تموم شه وسرتون به درس و کارتون گرم بشه این حالت هم کم کم از بین میره. ولی اگه ی مشکل حاد دیگه دارید باید مرتفعش کنید ولی 99درصد بخاطر همینه[/align]:310:
اقای کامروا
مرسی که دنبال میکنید
بله میدونم وقت و انرژی ام هدر رفته و قابل برگشت نیست.
ولی ناخواداگاه به همه مرد ها مشکوک شدم .شاید باورتون نشه حتی به پدرم گاهی اوقات شک میکنم.من قیبلا یه مشکل دیگه ام برام پیش اومد که اصالا مقصر نبودم فقط بازی داده شدم.فکر کنم این موضوع هم بی تاثیر نیست.
اون زمان چند جلسه ای پیش مشاور رفتم تا کمی مشکلم حل شد.فکر کنم این ماجرا باعث شد به اون مشکلم دامن زده بشه:302:
-
Re: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
pani66 عزیز
به تالار همدردی خوش آمدید
دوستان راهنماییهای خوبی دادند بخصوص استفاده از تکنیک توقف فکر و ایجاد اشتغال برای خود طوری که مدتی وقتت بسیار پر باشه و شبا خسته خسته بخوابی و همچنین قطع هرگونه ارتباط و مواجهه ای با ایشان و خانواده اش و نیز زدودن هرگونه بستر یاد ایشون یعنی پیامک ، یادگاری و .... را از بین ببر .
اما دو نکته مهمتر که میخواستم بگم :
اول >>> تحسین شما برای اینکه به اشتباه خود پی برده و خود را بیرون کشیدی و حتی کمک کردی که زندگی آنها سامان بگیرد . این بسیار ارزشمند است :104:و از این بابت احساس سربلندی داشته باش و با همین حس و غرور ناشی از آن به راحتی می توانی احساساتت نسبت به اون آقا را کنترل و خاموش کنی .
دوم >>>اینکه طبع ماجراجو و بی باک شما ممکن است در زندگی در زمینه های دیگر نیز برای شما مسئله ساز شود . فرض می گیریم که شما ازدواج کرده ای و تماسی با شما حاصل می شود و ادعا می کند که از همسر شما اطلاعاتی دارد که بسیار مهم است و می خواهد شما بدانی .... مطمئنم با این روحیه ماجراجویی و بی باکی حرفهای آن فرد را دنبال کرده و حتی قرار ملاقات برای گرفتن اطالعات را می پذیری بی آنکه درصدی احتمال حتی خطر جانی بدهی ( بی باکی ) . بنا براین ممکنه شما در این زمینه که تجربه کسب کردی دیگه این موضوع را تکرار نکنی اما در موارد و مسائل دیگر این بی باکی و ماجرا جویی کار دستت میده لذا بهتره به کمک یک مشاور روی این موضوع کار کنی و بر خودت مسلط شوی و کنجکاوی های ماجرا جویانه را بی اهمیت شوی و کمی ترس را در وجود خودت پرورش دهی ( که بی باکی را مهار کنی )
موفق باشی
.
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
مرسی فرشته مهربان عزیز
بله متاسفانه من بی باکم ولی دیگه تو هیچ زمینه ای تکرارش نمیکنم.سعی میکنم خودم رو کنترل کنم
-
RE: چطوری عشق یک مرد متاهل رو فراموش کنم؟؟؟؟
سلام منم يه جورايي مشكلم مثل شماست. اما يكم بدتر
من تو محل كارم يه آقاي متاهلي بود كه كم كم خودش رو به من نزديك كرد و رابطه اي بين ما شروع شد . اولش خيلي سخت بود نمي خواستم قبول كنم اما نميدونم چي شد 3 سال طول كشيد و وابستگي ها شديد تر تا اينكه نميدونم كي زنگ زد و به خانمش گفت و بعد ........ البته فقط گفت اينا مكالمات طولاني انجام ميدن تو اتاق يا تو مسير ، و الان ان اقا ميگه تمومش كنيم و من موندم و اينهمه وابستگي و هر روز ديدنش و اين همه كارمند اينجا كه نميدونم تا چه حد از اين رابطه خبر دارن و خيلي سخته ، شما در روز 8 ساعت همكار كسي باشيد كه 3 سال با هم بوديد و الان گيجم 1 هفته شده و من نميدونم چيكار كنم همش ازم فاصله ميگيره و من همچنان گيجم
-
والا چی بگم من خودم سابقه درگیری عاطفی رو داشتم نصیحتت نمیکنم چون میدونم فراموش کردن خیلی سخته
- - - Updated - - -
والا چی بگم من خودم سابقه درگیری عاطفی رو داشتم نصیحتت نمیکنم چون میدونم فراموش کردن خیلی سخته
- - - Updated - - -
ببین دخترخوب خودتو گول نزن اگه واقعا میخوای فراموشش کنی فقط بگو من اشرف مخلوقاتم پس باید بتونم هر چه هم سخت باشه
- - - Updated - - -
ببین دخترخوب خودتو گول نزن اگه واقعا میخوای فراموشش کنی فقط بگو من اشرف مخلوقاتم پس باید بتونم هر چه هم سخت باشه