وقتی شرایط ازدواج مهیا نیست داشتن دوست دختر چه مشکلی داره؟

سلام

خیلی وقت بود دنبال همچین محیطی بودم و خوشحالم که پیدا کردم.....
سوالی که ازتون دارم اینه:
" بد جوری احساس نیاز میکنم با دختری دوست بشم و بتونم باهاش راحت باشم....حرفای رو که نمیشه با دوست و خونواده زد رو با اون بزنم....بریم بیرون تفریح و خوش بگذرونیم بدون هیچ رابطه مشکل سازی......به همین خاطر مشکلی نمیبینم اون دختر همون همسر آینده م هم باشه!حالا اگه نشد هم مگه مشکلی پیش میاد؟از طرفی من هنوز19 سالمه و سن ازدواج من در بهترین حالت 26 سالگیه....خلاصه نمیدونم اینطور رابطه ای رو شروع کنم یا نه؟؟؟اگه نه چرا؟؟من نه دزدم نه قاتلم نه میخوام از کسی سوء استفاده کنم.....فقط احتیاج به یه همراه دارم.....از طرفی در اطرافیان خودم خیلی ها رو میشناسم که با اجبار اولیاشون به یه ازدواج تن دادن و چندیدن سال زجر کشیدن.....من نمیخوام حق انتخابم به یه آره یا نه خلاصه بشه....میخوام خودم امتحان کنم وانتخاب کنم....ببینم چی نیاز دارم و چی مناسب منه....واقعا کار بدیه؟؟؟ لطفا جواب بدید اگه اینبار هم عنوانم مشکلی نداره؟؟؟؟:302:

drake عزیز
مشکلش در طرز دید دخترا با پسراست

کلا طرز دید دخترا در رابطه با ارتباط با جنس مخالف چیز دیگه ایه و طرز دید پسرا چیز دیگه
پسرا براشون مهم نیست که ارتباط مخفی باشه و بدون هیچ تعهدی با یه دختر در ارتباط باشند و این ارتباط به ازدواج خواه ختم شه خواه ختم نشه براشون فرقی نمیکنه
ولی
برای دخترا داشتن رابطه مخفی پرازاسترس بدون رسمی بودن،یعنی مرگ تدریجی که هرروز وابسته تر میشن و در خیلی موارد برای بدست اوردن و وابسته کردن طرف مقابلشون ممکنه دست به کارای خطرناکی هم بزنن که ضررش فقط و فقط برای خود دختره
پسره هم ممکنه در بهترین حالتش کمی عذاب وجدان بگیره و تمام

حالا دختر بیچاره میمونه و ....

اولش همه میگن:
عشقمون پاکه و کاری قرار نیست انجام بشه و فقط باهم خوش باشیمو و......
ولی رفته رفته و آهسته(حتی خیلی وقتا 2 طرف متوجه نمیشن چی شد!!!)ارتباط به جاهای باریک میکشه و نتیجش میشه 1000 ها تاپیک نشات گرفته از پشیمونی همین رابطه های اول پاک و عاشقانه

نادیا-7777 اصل مطلب رو اشاره کردند.:72:

در پاسخ به دوست عزیز drake باید بگم که:305:
با کمی فکر کردن و گذاشتن خود به جای دیگران می تونی خیلی راحت به این نتیجه برسی که کار درستی هست یا نیست.بحث دینی و اعتقادی رو کاری ندارم . بحث وجدان و اخلاقیش رو یه بررسی کنیم.
مثلا فرض کن که تو یه خواهر داری که خیلی دوستش داری و یک جوون 19 ساله دیگه دقیقا با همین شرایط تو وجود داره.
البته این شرایط رو هم در نظر بگیر که اون جوون 19 ساله نه دزده نه قاتله نه میخواد از کسی سوء استفاده کنه.....فقط احتیاج به یه همراه داره.
حالا بیا کمی در این مورد فکر کنیم که اگر به هر دلایلی این رابطه به هم بخوره و منجر به زندگی مشترک نشه خوب مگه چی میشه؟!!!
حالا به نظر تو باید این جوون 19 ساله چی کار کنه؟؟ بقیشم خودت برو دیگه ...
دلیل اینکه هیچ مشکلی تو قضیه نمی بینی واضحه.
انسان واقعا موجودی هستش با پیچیدگی های منحصر به فرد. وقتی که یک عملی مطابق با خواسته ها و رفع نیازهاش هست هیچ مشکلی توش نمیبیه و برای همه اشتباهاتش توجیه میاره!(واقعا عجیبه در صورتی که از بیخ و بن اشتباهه خرکتش)

این حس شما حسی هستش که در همین محدوده سنی با یکی دو سال اختلاف شروع میشه و بعد از یک مدتی و مشغول شدن به مسائل جدید زندگی فروکش خواهد کرد.
موفق و پیروز باشی :72:

drake عزیز سلام ..
راستش دوستان خیلی به نکات خوبی اشاره کردن .. من هم میخوام یک نکته ی کوچیک دیگه اضافه کنم ..
هر دختری دوست داره برای مرد زندگیش اولین باشه .. و مسلما هر مردی هم دوست داره برای همسرش و همین طور همسرش برای اون اولین باشن ..
تمام دلایل رو که کنار بذاریم شما فکر کن تا 26 سالگی با کسی دوست بودی و هیچ مشکلی پیش نیومد .. بعد که ازدواج کردی هر لحظه ای که با همسرت بگذرونی امکان داره که حتی برای یه ثانیه یاد اون شخص قبلی بیفتی .. بالاخره همراهت بوده و لحظات خوبی رو باهاش داشتی !! و این یاد اوری خاطرات نمیذاره از بودن با همسرت لذت ببری و نا خوداگاه همسرتو با نفرات قبلی که تو زندگیت بودن مقایسه میکنی ..
و ایا از نظر شما اشکالی نداره که خانومت قبل ازدواج یه همراه داشته باشه ؟! فک کنم با جواب دادن به این سوال جوابتو میگیری دوست عزیز ..

من کاملا با drake موافقم.
من مشاور یا دکتر نیستم. اما خیلی وقتها مشکلات اونقدر زیاد و پررنگ میشن که حتی من نوعی هم می تونم ببینم شون. و متاسفم برای اون آگاهان و متخصصینی که مشکلات امروز جامعه رو می بینند اما به خاطر منافع شخصی شون چشم و دهان شون رو به روی مشکلات می بندند. شرم بر این افراد که مشکلات رو می بینند اما حرکتی نمی کنند.

نسل فعلی جوان ما به شدت مشکل داره!
از مشکلات جنسی بگیرید تا اخلاقی و غیره
ایران فعلی و دین فعلی ما دقیقا جامعه محدودیت است. فقط توش میگن نکن نکن نکن. اما دریغ از راه کاری برای جایگزین!
میگن رابطه قبل از ازدواج نا مشروع و ممنوعه ، از طرفی هم میبینن سن متوسط ازدواج آقایاون داره میشه 27 -28 سال
اما کسی نمیگه اون جوان بدبخت تا اون سن باید چیکار بکنه. باید عین یک انسان مریض نیازهای طبیعی خودش را که خداوند در اون قرار داده رو سرکوب بکنه
نتیجه چی میشه ؟؟؟
افسردگی به شدت تو جامعه زیاد میشه
تنبلی مفرط در جامعه شیوع پیدا کنه مثل الان
و ...

این پست را با دقت بخون .

دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر

دوستان عزیز من نمیگم داشتن دوست دختر هیچ مشکلی نداره!!!مشکل داره ولی آیا مشکلاتش کمتر از سرکوب نیاز هاس؟؟؟فکر نمیکنید فرهنگ مشکل داره؟فکر نمیکنید پاک بودن و علاقه به خونواده برا یه دختر ارزشه نه باکرگی اون!!!منم یه جوونم تو همین اجتماع و با همین طرز فکر!!!ااگه خواهر من بخواد با یکی باشه اولش خیلی کفری میشم!!!شاید یه بلایی هم سر طرف بیارم!!!ولی این به خاطر چیه؟؟؟غیر از تربیت اشتباه؟؟غیر از فرهنگ غلط؟؟اگه بخوام منطقی باشم اونم یه دختره باید آزاد باشه و انتخاب کنه
بعدش دوستان هرچیزی مشکلات خودش رو داره!!!باید سبک سنگین کرد دید کدومش بهتره!!!کدومش ضررش کمتره!!!
حرف از مقایسه زدید که شخص بعد از ازدواج همسرش رو با دوستش مقایسه میکنه!!!خوب اگه دوستش از همسرش بهتر بود با اون ازدواج میکرد!!!چرا با یکی دیگه ازدواج کرده؟؟؟
نادیا-7777 عزیز یعنی چی نمی فهمن چی شد؟؟؟خوب آدمن و اختیار دارن!!!!اگه واقعا به درد هم بخورن تا آخر عمر با هم میمونن و اگه نه بدون اینکه مشکلی پیش بیاد جدا میشن!!!
بعدش فکر نکنم هیچ پسر درست و خونواده داری دختری رو به خودش وابسته کنه و رهاش کنه!!!هروقتی علاقه کسی رو به خودت جلب کردی نسبت به اون مسئولی....این یه قانون عقلیه و عدم انجام اون مساوی با بی عقلی!!!!که من اول فرض رو بر عاقل بودن دو نفر گذاشتم....ضمنا دوباره تکرار میکنم تمام این پیچیدگی ها به دلیل مشکلات فرهنگیه والا باکرگی برای هیچ دختری افتخار نیست.....همونطوری که الآن با یه جراحی ساده میشه اونو برگردوند.....ارزش رو میشه با جراحی برگردوند؟

drake عزیز
میدونم الان آتیشت خیلیییییییی تنده
والا ما هم تو سن و سال شما ها بودیم و آتیشمون خیلییییییییییی تندتر از الان شما بوده

خب بعدش چی شدیم!!!

حالا اصلا به قول خودتون فرهنگمون ایراد داره
خب
تا این فرهنگ بخواد اونجوریکه شما میگین بشه و این مسائل عادی بشه و جا بیوفته و همه دختر پسرا عاقل بشند به قول شما و بفهمن که رابطشون داره چجوری میره جلو و ................

فکر میکنی چند درصد از جوونای ما (مخصوصا دخترای عزیز ما) باید این وسط حیف و میل بشند؟؟؟

پدر بزرگ عزیز: ریفرنستون رو دیدم در تمام مواردی که گفتید یا طرف دزد بوده یا بدون آشنایی کافی قرار ملاقات گذاشتن و وارد یه جای خلوت شدن که این برای یه دختر واقعا یه عمل اشتباهه و مشکل از خود دختر!!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ممنون از همتون نتیجه گیری نهایی من اینه که اگه کمی عقل و شعور پشت این دوستی ها باشه هیچ مشکلی پیش نمیاد!!!!

نقل قول:

---

فکر نمیکنید پاک بودن و علاقه به خونواده برا یه دختر ارزشه نه باکرگی اون!!!

---

این حرف صدها نکته داره و ...
شما الآن واقعا جوونی و گرم, به سن ما ها که رسیدی میفهمی خودت که داری همین حرف رو میزنی بعدا چقدر دوست داری همسرت حتی در گذشته bf هم نداشته باشه چه برسه بکارت.
من تازه تو گذشته رابطه جنسی نداشتم و هنوز هم که هنوزه به یاد اون دختر می افتم و ... حالا اگر داشتم که دیگه ... .
سرگذشت ما ها رو که تاپیکاش تو این سایت هست رو بخون.

drake محترم

من هم نصیحتی بهت بکنم.

ببین عزیزم شما یک اشتباهی میکنی و اون هم اینه که موضوع رو بر اساس طرز فکر و رفتار خودت می سنجی در حالی که قوانین و آداب زندگی هیچ گاه بر اساس طرز فکر شخصی افراد بوجود نمی آید.

مثلاً من میتونم برای شما ثابت کنم که قفل کردن درب ها کاری کاملاً غیر عقلانی و بیهوده است چون منطقاً هیچ انسانی نباید به خود اجازه دهد بدون اجازه از دری عبور کند .... ولی می بینیم که اینطور نیست.

جامعه بشری همواره مملو از انسان ها با رفتار و عادات و خصائص مختلف بوده و خواهند بود و آداب و رسوم و طرز زندگی صحیح صرفنظر از دستورات دینی و باید ها و نباید های آن بر اساس کنش و واکنش این عادات و رفتار ها بوجود آمده و چیزی نیست که من و شما امروز بیائیم و فکر کنیم که کشف جدیدی کرده ایم و بخواهیم آنرا به دیگران عرضه کنیم.

DRAKE برای من سوال پیش اومد که چند درصد از نیاز های شما قراره با یه رابطه کاملا پاک و ساده و معمولی رفع بشه؟

ببین دوست عزیز من 24 سالمه و خیلی زیاد احساس تنهایی میکنم و کاملا درکت میکنم .



ولی اینکه میگی من دزد و خلافکار و ... نیستم پس مشکلی نیست رو کاملا مخالفم .

انسان بسیار طماعه .


یک آدم بی سواد نهایت خواسته اش اینه که سواد خوندن و نوشتن داشته باشه .
یه آدمی که سواد داره آیا راضی میشه؟

یکی که دیپلم داره چی؟ اونم میخواد بره دانشگاه .
کسی که دانشگاه رفت و لیسانس گرفت به فکر فوق و ...هست .


یه آدم بیمار نهایت آرزوش سلامتیه .
سلامتیشو به دست میاره به کل گذشتش فراموش میشه (اینو دقیقا خودم تجربه کردم)
گاهی انقدر درد دارم که تنها آرزوم اینه که بتونم راحت نفس بکشم .خوب که میشم شروع میکنم به ناشکری که چرا وضع مالیم بده و... در حالی که تو اون لحظه حاضرم همه چیمو بدم دردم تموم بشه .

وقتی سالمی دنبال پول و ماشین و ...


الان میگی با یکی دوست بشم .اتفاقی که نمیافته یه دوستی سادس .
فردا که دوست شدی میگی بذار دستشو بگیرم .یه باره اتفاقی که نمیافته .
بعد بوسه و بقل و...
و احتمالا رابطه ی جنسی و...

بعد چشم که باز میکنی میبینی نفر دوم و سوم و...

دیدم که میگم ...:305:

سلام drake عزیز

منم مثل خودت جوونم و همین نیاز به همراه رو دارم اینو گفتم که حرفامو به چشم نصیحت نگاه نکنی چون از نصیحت کردن و شنیدن بدم میاد

ببین شما میگی که فرهنگ ما غلطه من قبول دارم اینو ولی مشکل فرهنگ ما در این نیست که چرا نمیذاری جوونا با هم دوست بشن مشکل فرهنگ ما اینه که ازدواج رو یه چیز سخت و بغرنج و وحشتناکی کرده

نه که مثلا برای ازدواج سخت گیری های مثبتی که بشه که در زندگی به کار بیادا! سخت گیری هایی که میشه بدتر زندگی ها رو داغون میکنه

ولی من با دوستی اصلا و ابدا موافق نیستم
در حد ارتباطات اجتماعی رابطۀ زن و مرد رو قبول دارم
ولی دوستی بنیان خونواده ها رو سست میکنه

شما میگی که وقتی یکی رو دوست داشته باشی خب بعدشم ازدواج میکنی باهاش! چطور همچین حرفی رو میزنی مگه تو ازدواج فقط پسر و دختر سهیمن؟
خونواده ها هستن شرایط هست خیلی چیزا هستش
تازه یه آدمی میتونه دوست خوبی باشه ولی همسر خوبی نباشه!

اون کشورهایی که به نظر همه فرهنگشون خیلی بالاست خونواده های متزلزلی دارن و یه عالمه بچه ای اون وسطا هست که معلوم نیست که مال کی هستن

قداست باکرگی که شما ازش حرف میزنی به خاطر اینکه فرزندی به دنیا نیاد که برای پدر و مادرش مایۀ ننگ باشه کودکی که بی گناه ولی بی پناهه

تو این فیلمای خارجی دیدین حتما طرف میگه مادرم فلانیه ولی بابا ندارم
یا مادرش نیست و هیچ وقتم نبوده

فکر نکنید که کسانی که این بچه ها رو به وجود میارن همه دزد و قاتلن

حالا فرض میکنیم که این اتفاق نمیفته دو نفر با هم ازدواج میکنن با قلبی که هر تیکه ش مال یکیه
خداییش اون زندگی میشه؟

به نظر من اگه نیاز به همراه داری اینو با خونواده ت مطرح کن
وقتی کسی رو پیدا کردی که میخواستی باهاش دوست بشی به قصد ازدواج برو جلو اونقدرام کم سن نیستی که نتونی پای تصمیمت وایسی

از طرفی تنهایی رو میشه با دوست همجنسم پر کرد نمیشه؟
شما که میگی هیچی جز درد دل و اینا قرار نیست باشه یعنی نمیتونی با دوستات درد دل کنی و تفریح داشته باشی؟

حرف دو نفر آخر مخصوصا unknownGirl به دلم نشست...مشکل فرهنگی که من گفتم اصلا منظورم آزادی مطلق رابطه نبود....منظورم آزادی مطلق در انتخاب بود...بعدش من که نگفتم فرهنگ غربی خوبه اونم آسیبای خودشو داره شایدم بیشتر....ولی unknownGirl عزیز....شما بین پسرا نبودید....چهارتا پسر وقتی به هم میرسن تنها حرفی که بینشون زده میشه فقط جک و درس و مشکلات مالیه و فوتبال و ورزش و از اینجور چیزا نه چیز دیگه....کافیه بخوای با یکیشون کمی آروم بحث کنی تا آخر عمرت سوژه میشی!!!!

سلام عزیزم
حرفات درسته با توجه به سنی که داری و نیازی که داری واقعا درکت میکنم خصوصا این که تو یه پسری و نیازت خیلی بیشتر از یه رابطه معمولی هستش من خودم با اینکه یه دخترم و 25 سالمه احساس نیاز میکنم دیگه چه برسه به تو
تو راست میگی باکرگی یه دختر اصلا ارزش اون رو تعیین نمیکنه اما چه کنیم که پسرای جامعه ما اینطور فکر میکنن
مثلا وقتی به یه پسر ابراز علاقه میکنی فوری ذهنش میره به سمت دیگه و حتی اگه واقعا به قول شما این رابطه یه رابطه خوب و پا ک و عاقلانه باشه بالاخره این نیاز یه روزی سرباز میزنه
من خودم دقیقا همچین حسی رو نسبت به یه اقایی داشتم که اوایل اصلا فکرنمیکردم به روزی برسه حتی بتونم دستشو بگیرم و رابطه باهاش داشته باشم پس میبینی که اون نیاز خیلی قویه مخصوصا در سنین شما و من
حالا چیکار کنیم که این نیاز سرکوب نشه من خودم اصلا با محدود کردن و سرکوب کردن موافق نیستم اما به نظرم باید رابطه اصولی باشه من نمیگم شما دوست نشو بر عکس خودت رو حبس نکن اما اول طرفت روبشناس و بعد اقدام کن مثلا همین اقایی که ازش صحبت میکنم خودش میدونست من دختر احساسی هستم و بهش علاقه مند شدم اما شیطون رفته بود تو جلدش که منو بازی بده حالا بگذریم که من خودم خواستم یا نخواستم ولی اونم حق نداشت بااحساسات من بازی کنه حالا شما میگی پسری که این کارو میکنه عاقل نیست میبینی که همچین پسرای عاقلی هم تو جامعه ما نیست
اول طرفت رو بشناس ببین مثل خودت فکر میکنه ببیین میتونه با این رابطه دوستی کنار بیاد حالا اخرش هرچی میخاد باشه
و سعی کنی تو رابطتون بیشتر عمق داشته باشه تا مسائل دیگه تا یه چیزی از اون رابطه بدست بیاری نه این که از طرف سواستفاده ککنی ها همین که تو مشکلات و خوشی ها درکنار هم باشید
و طوری رفتارنکنی حس تنفر اون دخترو بشما بوجود بیاد
سلامت باشید

گفتم که عطش میکشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست
گفتی چو شدی تشنه ترین، قلب تو دریاست


دوست عزیز این روزها این تشنگی را تحمل کنیداین هم قسمتی از راه زندگیه. حالا رسیدی به روزهای سختی که باید ی نیاز را واسه آینده خودت فعلا تحمل کنی!:310: