پدرم ، مادرم را آزار میدهد
امیدوارم خدا جوابشو بده. هرچی حرف بد که لیاقت زنان خیابانیست نثار مادم میکنه. میگه اگه من فحش دادم تو هیچی نگو اگه هم بگه نتیجش میشه اتفاقات این جند روز اخیر.
مامانم به خاطر ما زیاد جواب نمیده چ.ن اون وقت بابام سر پول دادنو خرید خونه لج میکنه!!( بابای اینجوری دیدید؟! میشه اسمشو گذاشت بابا؟!)
الان جند وقت بابام ته یه اتاق با مامانم نمیخوابه میره تو هال میخوابه صبح ها که میخواد بره اداره در اتاق مامانمو با لگد وا میکنه و زیر لب هی فحش بد به خودشو خانوادش میده. شما بگید چی کار کنم
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
پدر شما يه کپى از پدر منه. خدا بهمون صبر بده. من که هيچ کارى نتونستم بکنم.
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سلام سپیده عزیز.
واقعا درکت می کنم.
می شه بگی پدرت از کی این طور شده؟دلیلش چیه؟
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سلام عزیزم از موقعی که با مادرم ازدواج کرد اینطوری بود اخلاقشه. دلم برای مادرم میسوزه. خدا جوابشو بده ایشا...
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
متاسفانه ازین جور آدمها تو جامعه پیدا می شه.احتمالا ریشه در گذشتش داره.ما تو فامیل هم یکی مثل پدرت داریم
همه میگن جای اون زن تو بهشته.تو هیچ وقت مادرتو تنها نذار.همش بهش یادآوری کن که خدا پاداش صبرشو خواهد داد.
اگه اینو همیشه به یاد داشته باشید که این دنیا فانیه و زندگی جاویدان اون دنیاست تحملش راحت تر می شه
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
مادرم آدم مذهبیه و خودشو همیشه میگه که به خاطر ما و خدا هیچی نمیگه. دلم میخواد هر چی فحشه به بابام بدم دلم میخواد گردنشو بذارم زیر گیوتین جدی میگم:302::302::302:
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سلام،sepeedeh_1989
در مورد اختلافهای پدر مادر یک سری تاپیک مشابه داریم که پیشنهاد می دهم شما مطالعه کنی:
اختلاف خانوادگی
خدایا به چه جرمی؟
خطاب به پدر مادر های حال و پدر مادر های آینده
وقتی از دعواشون به حد جنون اذیت میشم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
ذهنت را از آنچه آنها هستند و کردند رها کن .
این رابطه مال آنهاست . خوب و بد . زشت و زیبا . مطمئن باش از این سبک رابطه هر چند به ذائقه ی تو خوش نیاید و خودشان هم متوجه نباشند در حال سود بردن هستند که همدیگر را با این روش نگاه داشته اند .
تو درس خودت را بگیر و با خودت ببر و در پذیرش آنچه که پدر و مادرت هستند باش .
یادت باشه تو در این خانه مهمانی . دیر یا زود باید برای زندگی خودت تصمیم بگیری و راهت از آنها جدا می شود . و آنها خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنی و بکنند به خانواده ی درجه ی دو تغییر موقعیت می دهند .
موفق باشی:72:
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
ویدا جان دعوای ما با همه دعواها فرق داره جون فقط پدرم مقصره و به هممون توهین میکنه.
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سلام سپیده جان
عزیزم یه خرده آروم باش ، درک میکنم شرایطت رو
تو احساس میکنی که پدرت داره در حق عزیزترینت ظلم و کار ناحق میکنه
من جدی درکت میکنم ولی میخوام این قضیه رو تحلیل کنیم.
عزیزم شما وقتی یکی رو میبینی که مریضه و داره بالا میاره حالت از خودش به هم میخوره یا کارش؟!؟
مشکل اینجاست که ما مریضی رو در این میبینیم که یکی جسمش بیمار باشه و مثلا یه ضربه ای خورده باشه ...
اون تو داستاناست که آدم بدا هستن و ذاتشون پلیده و باید بکشیشون
تو دنیای واقع هر عکس العملی در اثر یه سری اعمال ایجاد میشه وقتی میبینی کسی که به تو وجود داده داره داد میزنه و فحش میده به جای اینکه ازش متنفر بشی و بگی بیچاره مامانم ببین اون چشه که داره داد میزنه
شاید یه جایی تو کودکیش دردش اومده
من وقتی عصبی میشم داد میزنم و کارای بی منطق میکنم ولی این صورت قضیه ست ، بک گراندش اینه که یه جایی دردم اومده یه جایی اذیت شدم، اینکارا رو میکنم که توجه خونواده مو جلب کنم
پدر شما یه عالمه درد داره، ولی طفلکی بلد نیست که بگه چرا درد دارم و دردم از کجاست آیا به خاطر اینکه مهارت نداره بچه ش باید آرزوی مرگشو کنه؟!؟
خودت تا حالا عصبانی و بی منطق نشدی؟؟
ببین عزیزم پدر تو دلش نمیخواد که همش خودش و دیگران رو آزار بده ولی بلد نیست که چی کار کنه که این اتفاق نیفته
اینکه دلت برای مادرت میسوزه نباید باعث بشه که دلت برای پدرت نسوزه و درکش نکنی
اینا رو از زبان کسی بخون که این شرایط رو تجربه و مدیریت کرده
شما باید هم برای مادرت و هم برای پدرت خوب باشی و هرگز و هرگز و هرگــــــــــــــــــــــ ـز بیت عزیزانت قضاوت نکن چون ایجاد نفرت میکنه و باعث میشه که بعدها بدجوری افسوس بخوری
عصبیت یه بیماریه اینو هرگز و هرگز فراموش نکن
نوشتی که فقط پدرم مقصره
چه دید داری به پدرت؟؟
آیا فکر میکنی که دوست داره مادرتو آزار بده چون عشقش کشیده؟؟ آیا فکر میکنی که با شادی فحش میده؟؟
آیا فکر میکنی که خودش آسیب نمیبینه؟؟
اگر تجربۀ عصبیت رو داشتی خودت رو بذار جای پدرت ...
فکر کن داری داد میزنی و طلب کمک میکنی ولی همه به جای اینکه بیان بگن چته میگن میخوام بکشمش
این انصافه عزیزم؟؟
پدر شما مریضه ولی چون اونقدر قوی و سالم نیست که بتونه مثل مادرت صحبت کنه و بگه که چه مشکلی داره حتی از فرزندشم نمیتونه همدردی دریافت کنه؟؟
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
دوست عزز همه حرفاتو قبول دارم ولی وقتی خودش کمک نمیخواد چیکار میشه کرد؟ از کنار مادرم رد میشه لقب های بد بهش میده. منم دخالت میکنم به منم حرف بد میزنه
وای دارم دیوونه میشم خیلی من و مامانم تنها هستیم خیلی خیلی خیلی
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
رابطه شما و اگر خواهر برادر دارید رابطه اونا با پدرت چطوره؟
پدرت توی همه محیطها همیجوریه(محیط کار فامیل اقوام و ...) یا فقط رفتارش با مادرت بد هست
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سپیده عزیز من هم با نظر دختر ناشناس عزیزموافقم.
منم شاهد دعواهای پدر و مادرم بودم . ولی از دید من خشم و عصبانیت پدرم ناشی از کم توجه ایهای مادرم بود.نمیگم دلیل رفتار پدرتون هم اینه ولی حتما دلیلی داره.
یه کم از رفتارهای مادرتون هم بنویسید.
پ ن : دختر ناشناس عزیزم واژه عصبانیت یا عصبی بودن با مفهم عصبیت ، تفاوت دارد . عصبیت مفهومی جامعه شناختی است و مفهمی نظیر تعصب داشتن دارد.
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
عزیزم خب شما اشتباه میکنی که تو کارشون به طور مستقیم دخالت میکنی
مامان من هر وقت با بابام دعواش میشد و ما دخالت میکردیم دعوامون میکرد میگفت که شما نباید تو زندگی ما دخالت کنین اینجوری پدرتون رو بیشتر عصبانی میکنین و این باعث میشه که بیشتر به آتیش دامن بزنید
شما سعی کن که وقتی اونا دعوا میکنن گوشتو بگیری
سعی کن اونجا نمونی
فکر نکن که این ظلمه در حق مادرت
نه، وقتی که این کار رو میکنی باعث میشه که دیدت به پدرت بد نشه و ازش متنفر نباشی
از هر صد نفر آدمی که مشکل اساسی شخصیتی دارن شاید ده نفرشون مستقیم و راحت بتونه مشکلشو بیان کنه و کمک بخواد و تازه از همونا هم شاید یه نفر بتونه جواب مناسب دریافت کنه و مشکلشو حل کنه ...
پس در درجۀ اول از یک آدم با اختلال عصبیت انتظارات نامعقول نداشته باش
سعی کن که براش دل بسوزونی
نمیدونم میتونی یه آدم عصبی رو درک کنی یا نه
اگه نمیتونی یه ماشین ترمز بریده رو تصور کن
آیا میتونی که انتظار داشته باشی که خرابی به بار نیاره؟؟
ایشون داره یه چیزی رو داد میزنه
شما به جای اینکه سعی کنی که مهارت حرف زدن رو بهش نشان بدی که تا خودش نخواد عمراً مخقق نخواهد شد، سعی کن که بهش محبت کنی و بذار که حس کنه که نیازی به داد زدن نداره تا تو متوجه حرفاش بشی و بدونی که خسته ست و بی حوصله ست و کم آورده
محبت آمیز نگاهش کن
پای حرفش بشین حتی اگه که فحش باشه، نیاز نیست که همه حرفاشو تأیید کنی، سعی کن بگی میدونم چته بابایی ... خسته ای ...
من بابام از سر کار میاد میدوم بوسش میکنم و بهش میگم که چی کار کردی عزیزم؟
خسته نباشی
به خدا بابای منم خیلی عصبانی میشد! ولی الان آروم شده
از وقتی که ماها همه مون چه من چه خواهرام سعی کردیم درکش کنیم و آرومش کردیم ...
بدون که با محبت به بابات به مادرت خیانت نکردی عزیزم ... برعکس داری لطف میکنی چون آرومش میکنی ... اونا زن و شوهرن و همدیگرو دوست دارن هر جور باشه. تو وقتی نیمۀ وجودشو آروم کنی اونم شاد میشه
داری انرژی مثبت میدی به مادرت و اجازه میدی که یه نفسی بکشه ...
بعد یه چیزی رو از یاد نبر
هیچ کس نباید بین زن و شوهر دخالت منفی کنه اینجوری از هم سرد میشن و ظلم بزرگیه ... حتی فرزندشون
من اینقدر که بینشون دخالت نکردم وقتی که یه دخالت در جهت مثبت و طرفداری میکنم پدرم خیلی با احترام گوش میدن و ترتیب اثر میدن ...
تو یه مدت که با پدرت خوب باشی ایشون کم کم آروم میشه و دیگه خجالت میکشه که جلوی شما ها فحش بده
گاهی بگو بابایی من درک میکنم ولی خب مامانم ناراحت بوده شما بهش فکر نکن ببخشش
این تغییرات کم کم ایجاد میشه
ولی اول باید خودت رو آروم کنی و تحملت رو ببری بالا
من خیلی سعی کردم تا موفق شدم
ولی آخرش موفق شدم
ممنون پاییزان عزیز از نکته ای که مطرح کردید : )
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
مشکل من اینکه کلا پدرم نمیفهمه. دارم جدی میگم اون هرچقدر هم بهش محبت کنی نمیفهمه اصلا نمیدونه عشق یعنی چی؟ راستش فکر کنم چند سالی هست که با مادرم رابطه نداره. اصلا قلب نداره. باور کنید جدی میگم
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سپیدۀ عزیز تا حالا چقدر سعی کردی به پدرت محبت کنی؟
چه کارایی کردی؟
و دقیقا بهم بگو از کجا فهمیدی نمیفهمه؟؟
آیا منتظر بودی که زود جواب کاراتو ببینی؟ اونم برای انسانی که بیماره؟
لطفا جواب این سوالا رو بده
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
آره سعی کردم روز پدر یا تولدش همیشه یه جیزی براش داریم ولی اون فقط میگه مرسی
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
سلام دوباره
سپیده جان این محبت نیست گلم
این هیجان زدگیه
یه روز هیجان زده میشی یه کاری میکنی، ولی تداوم نداره
اصولا فکر نمیکنم مردها با هدیه خیلی رابطه برقرار کنن
داداش منم همینجوریه و پدرم
محبت یعنی در طول زمان برای پدرت بردباری کنی ، در برابرش سکوت کنی و غم خوارش باشی
یعنی اینکه بتونی نفرت دلت رو با ترحم و علاقه جایگزین کنی اونم نه یه روز و دو روز
برای اینکه بدونی باید چی کار کنی خیلی ساده ست
ببین وقتی که خودت اعصابت به هم ریخته و کلافه و خسته ای چی کار دوست داری برات انجام بدن؟
همین که به حرفات گوش بدن
محکومت نکنن
کنارت باشن و موقع حرف زدن تو حرفت نپرن
همینکه بهت حق بدن و درکت کنن
در این جور مواقع اگه یکی فقط بیاد و یه هدیه بهت بده و بره برات کافیه؟!؟ اونم سال به سال؟ ولی در عوض تو کار زندگی شخصیت دخالت کنه ؟ در برابرت جبهه بگیره و تنهات بذاره؟
سعی کن از پدرت فقط اون حرفایی رو که میزنه نبینی
این نه تو زندگی حالا، برای آینده ت هم خیلی مهمه ، که بدونی آدما در پس حرفاشون چه منظوری دارن، یعنی پدرت هیچ خوبی نداره؟ خیانت میکنه؟ کتک میزنه؟ پولشو جای دیگه خرج میکنه؟
جداً دلم برای پدرت سوخت ...
و یه نکته ای که همیشه میگم:
اینجا برای مشاوره ست!
باید گوش کنی و حرف بزنی و فکـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــر کنی روی حرفای دیگران و ذره ذره تغییر ایجاد کنی
ولی من این نشانه ها رو در شما نمبینم
احتمالا شما میخوای یهو باباتو برداری و یکی دیگه بذاری جاش یا اینکه تا ابد بهش فحش بدی و دیگران بهت بگن آخی الهی بمیرم برات چقدر مظلوم واقع شدی....
باید بهت بگم که قدرت تغییر اون زندگی رو داری
اگه هیچ کاری نکنی خودت مسئولی ...
من حرفامو زدم نمیدونم روش فکر میکنی یا نه
ولی اگه خواستی بگو بیشتر این مسئله رو تحلیل کنیم
RE: پدرم ، مادرم را آزار میدهد
نه خیانت میکنه و نه کتک میزنه فقط خیلی بد اخلاقه