زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
دوستان میخوام کمکم کنید تاتصمیم قطعی براادامه یاجدایی بگیرم ازبعضی مشکلاتم باخبرین میخوام بعددیگه ی مشکلاتموبراتون بنویسم :من دوتاخواهرودوبرادربزرگتراز خودم دارم که همشون ازدواج کردن خواهرهام بااینکه قیافه ی متوسط حتی یکیش پایین ترازمتوسط داره شوهراشون ازخودشون زیباترن همیشه هم نازخانوماشونومیکشن وپولشون هم دراختیارخانماشونه دوتاشونم اوضاع مالیشون خیلی خوبه ولی من که کوچکترین دختروخشکلترینشونم شوهرم بااینکه قیافش خوبه ولی هیکل متناسبی نداره موهاشم که کلاداره میریزه واین قضیه خیلی عذابم میده چون ازشوهرکچل متنفربودم :302:وضع مالی مون هم خوب نیست حتی ماشین نداریم درحالیکه اوناهی مدل ماشیناشونوبالاترمیبرن :302:درضمن شوهرم همش توخونه غرمیزنه وایرادمیگیره خانوادش هم که ازیه طرف پدرمو درآوردن :160:داداشام هم وضعشون توپه یعنی یکیشونم تازگی توپ شده حالامن موندم ویه دنیاحسرت وآه وغم طوری شده که دیگه اصلادوس ندارم باخانوادم رفت وآمدکنم ونمیخوام پیششون باشم چون ناخوداگاه تیپ وهیکل شوهرموباشوهرخواهرام مقایسه میکنم وناراحت میشم خواهرام وزنداداشام هم که هرروزیه مدل لباس ووسایل و...یاهمش میشینن میگن فلان غذای فلان غذاخوری خوبه ولباسای فلان فروشگاه عالیه ومن پنج جفت کفش ازاونجاخریدم و.....منم همینطوری نگاشون میکنم چون حرفی برازدن ندارم:302::47::223:بدجورافسرده شدم حوصله ی هیچی روندارم حتی تصمیم گرفتم جداشم ولی توشک هستم :323:لطفاکمکم کنید:72:
چه عذابی میکشم وقتی اینارومی نویسم چون تومجردیم حتی به این مسایل فکرهم نمیکردم حتی نمیخوام بچه دارشم وازخدامه اگه نتونستم طلاق بگیرم حداقل نازایی داشته باشم:163: وقتی باخانوادم جایی هستیم یاباهمیم موقع رفتن که میشه به دهن این واون نگاه میکنم که کی بهمون تعارف کنه برسونه ماروخونمون
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
سلام دوست عزیز.
درک میکنم.واقعا داشتن یه شوهری که موهاش داره میریزه خیلی خفت اوره.و همینطور نداشتن ماشین.شما میتونی زود طلاق بگیری و بگردی یه شوهر که موهاش نریزه و ماشین داره پیدا کنی..و تو رو رستوران هم ببره..و باز شوهرتو با بقیه شوهرا مقایسه کنی و یه عیب دیگه پیدا کنی( چون هیچ ادمی کامل نیست) و باز غصه بخوری و بگی زندگیت خفت باره و طلاق بگیری و ...
نمیدونم چند سالته ولی طرز فکرت خامه..
ازهمین الان هر چی مقایسه کردنه بریز دور..تو فقط ظاهر زندگی بقیه رو میبینی.ازدلشون خبرنداری که..نمیدونی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنن.
و داشتن رفاه و.. خوبه اما دل خوش مهمتره..رفاه و اسایش هم با کار و تلاش بدست میاد و لازمش اینه که زن و شوهر همدل باشن.
اما این همه انرژی منفی که تو میفرستی کجا دیگه جا واسه همدلی میذاره؟؟
یه چرخ تو تالاربزن ببین چه خبره تا کمتر مثه دختر کوچولوها غربزنی.
سر بی مو رو میشه درمان کرد..نهایتش میری دکتر داروی ضد ریزش مو میگیری یا مو می کاری..اما سر بی مغز چی؟؟
خوشکلتری که باش..چرا انقد به ظواهر بند کردی؟؟انقد ظاهربین نباش..وبا این افکارت زندگیتو خراب نکن..:305:
پشت هر مرد موفق زن موفقی هست..ایا تو همچین زنی هستی؟؟
خوشبختی تلاش لازم داره..تو تلاش رو نمیبینی و فقط منتظر نتیجه ای.
برو ببین اینایی که موفقن علت موفقیتشون چی بوده؟
ببین چرا شوهرت بهت غر میزنه؟
موفق باشی
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
پروانه جان
اول یه سوال؛
چرا شما همسرت رو برای یه عمر زندگی انتخاب کردی؟
غزیزم شما که الان بخاطر مقایسه کردن وضعیت خودت با خواهر و برادهات غصه می خوری و می خوای اط شوهرت جدا شی، مطمئن باش بعد اون بیشتر و بیشتر خودت رو با اونها مقایسه خواهی کرد و غصه هات بیشتر میشه!
هم اینکه احتمالا برمی گردی خونه پدرت و اونجا بیشتر درگیر اخبار زندگی اونها می شی و هی می گی مگه من چم بود که نه دارایی دارم و تو این سن مطلقه هستم و تنهام!
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
عزیزم شما از همه کوچکترین پس معلومه که به اندازه بزرگترها پس انداز ...ماشین و خونه ندارین...
همه ادم ها در سن بالاتر اوضاع مالی بهتری دارند و شما تازه اول راهیند. پس خودت را با خواهرهای بزرگترت مقایسه نکن
مشکلت اوضاع مالی همسرت با مرور زمان و برنامه ریزی کاری حل میشه.
مشکل وضع ظاهر همسرت هم خودت موقع ازدواج دیدیش خوبه مثل خانم ها حجاب هم نداشته که بگی زیر مانتو معلوم نبود و من هیکل جذاب تر میخواستم!
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
من احساس میکنم انتخاب همسرت بیشتر از روی احساست بوده تا از روی فکر و درایت ،عزیزم منم ظاهر واسم مهمه خصوصا پول ولی وقتی خواسته ات واسه یه عمر زندگی روشن کنی واسه خودت دیگه اینا کمرنگ میشه واست
خوبه همسرت تمام زیباییها رو داشت و پولدار بود ولی همش این حسو داشتی که ممکنه بهت خیانت کنه چون خیلیها ظاهرشو میپسندن ؟؟؟!
یه کم واسه خودت از ویژگیهای مثبتش بگو و و روی اونا مانور بده مثلا من به شوهرم اطمینان و اعتماد کامل دارم یا خیلی مرد وفاداریه و....
عزیزم لزومی نداره که خوشبختی رو همیشه مادیات فرض کنی ،اصلا فکر کن اگه یه روز همین خانواده ات ورشکست بشن چه چیزی واسه پز دادنشون واسشون باقی میمونه؟
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
راستش با دیدن عنوان تاپیکت این جمله تو ذهنم اومد" یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه " ولی بعد از خوندن پستت.....
راستش عزیز من اگه خواهرام مثه خواهرای شما باشن از ته دل خوشحال میشم آخه ناسلامتی خواهریم خوشحالی و خوشبختیه اونا با ما فرقی نداره
دلایلی که گفتی عزیزم نامعقوله واسه حتی گفتن کلمه طلاق چه برسه به خود طلاق
توی تاپیکی این جمله رو دیدم
اگه شروع بشمردن داشته هایمان کنیم فرصت برای شمارش نداشته هایمان نخواهیم یافت
موفق باشی و شاد شاد شاااااااااااااااااد
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
ازهمه ی دوستایی که نظردادن ممنونم:72:بهارزندگی عزیزم همه ی حرفاتوقبول دارم ازدست خودم هم خسته ام ولی راه روبلدنیستم این ذهن لعنتیم کلیدکرده روظاهرومادیات ونداشته هام:302:لطفاراه درمان روبهم بگین:316: blue skyنازنینم راست میگی رواین قضیه زیادفکرمیکنم ویکی ازدلایلی که ازطلاق منصرفم میکنه همینه.لبخندجان حق باشماست ولی داداشم که هم سن شوهرمنه هم وضع مالیش خوبه وقتی مایه قدم پیشرفت مالی میکنیم اوناپرش میکنن وهمسرمن موقع ازدواج اصلاریزش مونداشت یکسال بعدازدواج شروع به ریختن کرد(ارثیه)واین مساله روقیافش خیلی تاثیرگذاشتهpardis 1995عزیزم آرومترم کردی انتخاب همسرم هم بخاطراصرارمادرم وخیلی چیزای دیگه بودمن وقتی باهمسرم تنهاییم زندگیمون خوب که نه بهتره ولی وقتی همه یه جاجمع میشیم....:301:singleمهربونم منم ازته دل ازاینکه خواهرام وبرادرام خوشحال ومرفه هستن خوشحالم خدای نکرده اگه ناراحتی براشون پیش بیادمنم ناراحت میشم ولی شمایه لحظه خودتونوبذارین جای من ببینین چه حسی بهتون دست میده:320:ممنون میشم تنهام نذارین
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
عزیزم یه توصیه دوستانه:سعی کن تا اونجایی که میتونی از زندگیت جلوی خانواده ات نارضایتی نشون ندی منظورم اینه که اصلا درمورد پول و ظاهر شوهرت اعتراض نکنی و تا اونجایی که میشه زمانی که مهمان هستین با هم محبت کلامی و رفتار ی داشته باشین جوری که خانواده ات متوجه عشق و علاقه شما بشن
و قبل از اینکار حتما یه کاغذ بردار از ویژگیهای مثبت شوهرت بنویس از جزیترین مسایل تا بزرگترین ویژگی اولش سخته ولی بعد از چند بار تکرار بخدا معجزه میکنه،
این حرفمو جدی بگیر از امروز زوم کن روی ویژگی مثبت شوهرت
اگه با مسوولیته اگه وجودش واست آرامشبخشه ،مهربونه،هیکل زیبایی داره و...
به خودت اعتماد بنفس بده و آرامش داشته باش با توکل به خدا موفق میشی.
(یه چیز دیگه از کجا میدونی زندگی خواهرو برادرت پر از مشکل نباشه طوری که فقط با حفظ ظاهر خودشونو خوب نشون میدن یه درصد فکر کن در حسرت زندگی و آرامش تو هستن!؟؟من خودم پولدار نیستم ولی با خیلیهاشون برخورد داشتم کسایی که چیزی جز پول برای پز دادن نداشتن و ...
چیزی که بارها واسه من ثابت شده،
سعی کن اونقدر باهاشون صمیمی باشی میفهمی
که مشکلاتی دارن و میان باهات دردودل میکنن )
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
سلام پروانه صورتی عزیز
اینهایی که گفتی و درک میکنم چون خودمون مشکل مالی داریم
اما جای نگرانی نداره به شرطی که آرامش خودت رو حفظ کنی
و باید بدونی که میشه مدیریتش کرد
خودت شروع کن به نوشتن یه برنامه مالی ساده و جمع کردن پس انداز
حساب خرج کردنهاتون دستت باشه یه جا برای خودت بنویس که چقدر خرج میکنین
حتی اگه شوهرت همکاری نکرد تو این کار رو انجام بده
مطمئنم جواب می ده
اون پیشنهاد پردیس هم عالیه حتما انجامش بده نکات مثبت همسرت رو بنویس و بهشون فکر کن
و سعی کن به همسرت محبت کنی
خودم که خیلی دلم میخواد این دو کارو انجام بدم اما موفق نشدم
امیدوارم تو حرف گوش بدی و انجامش بدی و نتیجه خوبی بگیری
چیزی که از این تالار یاد گرفتم:
یه ایست به افکار منفیت بگو و راهکارهایی که بهت می دن رو انجام بده
موفق باشی:43:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
میشه بپرسم اون اول که ایشون را دیدید و از زندگی خواهراتوننم خبر داشتید(چون شما از همه کوچیکترین دیگه) و می دونستید خیلی هم بهتر از خواهراتون هستید چرا به این اقا جواب مثبت دادید؟
قصدم سرزنش نیست اصلا ...فقط برای بیشتر شدن تجربه شخصیم می پرسم و ممنون میشم جواب بدید...
البته اینم بدونید این یه قانونه« آدمها هیچ وقت از داشته هاشون راضی نیستن» و 100 درصد مطمئنم اگه پای حرف دل خواهراتونم بشینین اونام صد تا مشکل و فکر واسه غصه خوردن دارن
حالا که فکر میکنید از لحاظ مالی نسبت به اونها پایین ترین بیان و از لحاظ فکری از اونها پایین تر نباشید:72:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
pardis 1995 جان بازهم ممنون:خیلی سعی میکنم پیش همسرم غرنزنم ولی خودهمسرم هم پیش خانوادم احساس بدی بهش دست میده چون مرداهم تامیشینن کنارهم حرف پول وزمین وخونه و...میزنن وبه اصطلاح روی همدیگه رومیخوان کم کنن انگارمسابقه ی هرکی پول بیشتری داره برنده است گذاشتن:160:پیش خانوادم من به شوهرم خیلی میرسم ولی اون غرورش اجازه نمیده توجمع بهم زیادتوجه کنه(ازباباش یادگرفته) ومیگه من که دوست نداشتم باهات ازدواج نمیکردم ولزومی نداره توجمع احساسمونشون بدم .مردبایدمردباشه نه لوس:163:ولی شوهرای خواهرام همش توجمع نازهمسراشونومیکشن:302:دارم تودفترم خصوصیات مثبتشومینویسم:162: niloo 91عزیزم من خیلی باحساب وکتاب خرج میکنم اکثروسایل خوراکی خونمونو مامانم اینامیخرن ومیدن یاهم که خونه اوناییم من خودم هم یه شغل نیمه وقت دارم واکثرلباساموباپول خودم میخرم میتونم بگه تاحالاهمسرم برام یه ملیون هم خرج نکرده:exclamation: اندیشه22جان اون قضیه اش مفصله وبیشترمادرم منوبه این ازدواج سوق داد وپدرم ناراضی بود(شوهرم ازفامیلای مادرمه).مطمعنم که حق باشماست :72:ولی من نمیتونم باخودم کناربیام احساس میکنم تلف شدم فرسوده شدم کمکم کنین ازدست این دودلی وشک وافکاربدخلاص شم:316::325:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
سلام
خانومی هیچ زندگی بی عیب نیست و مطمئن خواهرات هم یه مشکلاتی دارند که تو ازش بی خبری
ظاهر بینی پدر زندگی رو در می اره
داری اشتباه می کنی
هرچی زودتر از این افکار در بیا بیرون
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
ممنون اقلیماجان ولی بگین چه جوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .:72:sci _:72: bahar.shadi _:72::بی دل_:72:ویدا وبقیه دوستان:72:لطفابهم راهکارعملی نشون بدین :323:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
سلام پروانه صورتی
چه اسم قشنگی داری :)
میشه بدونم چند سالته گلم؟
همسرت چند سالشه و شغلش چیه؟ میزان تحصیلات؟ چند ساله ازدواج کردین؟
امیدوارم از مثال هام و صراحتم رنجیده نشی اما این صراحت لازمه عزیزم.
میدونی چه رفتاری رو پیش رو گرفتی؟
رفتار یک دختر 5 ساله که عروسک داره و دوستش هم داره اما چون همبازی هاش عروسک های گرونتری دارن هی
پاش رو میکوبه به زمین و میگه من هم ازونا میخوام وخجالت میکشم از داشتن این عروسک.
خوب رفتار فامیل شما و خواهرای شما هم که همه زندگیشون تو خرید کردن و نشون دادن اموالشون به هم و
شماست مثل رفتار دوستان دخترک 5 ساله هست و عکس العمل شما هم عکس العمل همون دخترک.
از این بازی کودکانه خارج شو و تو وارد بازی خواهرات و همسرانشون نشو!
بهتر نیست رفتار انسان های بالغ رو پیش رو بگیری و سعی کنی به چیزهایی دست پیدا کنی که فانی نیستن و یک
شبه از دست نمیرن و از همه مهتر روحت رو بزرگ می کنن و پرورش میدن؟
تا وقتی بخوای نقش دختر 5ساله رو بازی کنی اوضاع همینه و همیشه عروسک های بهتری هست. اما اگر رفتار آدمهای
بالغ رو پیشه کنی به چیزهایی دست پیدا می کنی که هیچ کسی نداره و دیگه نه تنها این مسائل برات عذاب آور
نیستن ، بسیار هم بی اهمیت و مسخره هستن و طوری میشه که اونا حسرت زندگی تو رو میخورن.
برای بالغ شدن دست از مقایسه زندگیت بردار! تجربه نشون داده که آدمهایی که کمبود محبت و عشق دارن این
کمبود رو با خرید کردن و به رخ کشیدن ثروتشون میخوان به عرصه نمایش بگذارن! پس فکر نکنن اگر تو ظاهر همه
چیز خوبه یعنی اون افراد خوشبختن!
و اما در مورد همسرت. تو دوستش داشتی که انتخابش کردی. گلایت هم سر همون گلایه های کودک درونه! وگرنه
بالغ تو میدونه زندگی مشترک یعنی محبت و آرامش و هیچ چیز از این مهمتر نیست.
بهت چیزهایی رو نشون میدم که اگر بهشون با کمک همسرت برسی همه حسرت زندگیت رو میخورن!
1- کسب علم و دانش کنار هم. هیچ چیز به اندازه کسب علم به آدم اعتبار نمیده! ضمنا فانی نیست و پایداره در این
عالم. برعکس ثروت که ممکنه 1 شبه از بین بره! خواهرات اگر شوهرانشون ثروت نداشته باشن بازم حاضر به زندگی با همسرانشون
هستن؟ یا همسر برادرت؟
2- تعیین اهداف مالی دقیق و تلاش کردن در جهت رسیدن به اون اهداف. با همسرت یک برنامه مالی دقیق با جزئیات کامل بریز و در
جهت رسیدن به اون اهداف مالی تلاش کنین با برنامه مشخص و پس انداز کنین برای آینده.
3- دست از مقایسه همسرت با دیگران بردار و اون رو همینطوری بپذیر. خیلی خوبه که دوست داره در جمع مردی
مقتدر به نظر برسه و در خفا به تو محبت و عشق ورزی می کنه. بهت تبریک میگم بابت داشتن همسری به این
مقتدری. همسرت راست میگه مرد باید مقتدر باشه نه لوس! تو رفتی زندگی خواهر برادرات رو از نزدیک ببینی که
چقدر بهشون محبت واقعی میشه؟
4- سعی کن با مطالعه و افزایش دانش و آگاهیت سطح درک و ذائقه و سلایقت رو از زندگی تغییر بدی و سطح
روحت رو ارتقا بدی!
5- با جماعتی رفت و آمد و نشست و برخاست کن که اهل پز دادن و به رخ کشوندن و فخر فروشی نیستن.
وقتی عنوانت رو خوندم گفتم معلوم نیست چه زندگی ای داره اما واقعا وقتی خوندم تاپیکت رو فهمیدم ناشکری.
زندگی بچه های فروم رو بخون و خدا رو شکر کن به خاطر داشتن همسری مهربون ، تنی سالم ، زندگی خوب و
سالم. می بینی چه مشکلاتی دارن؟ باز هم به زندگی خودت میگی خفت؟
میدونی چند نفر تو حسرت داشتن یک همسر خوبن؟
میدونی چند نفر دوست دارن بچه دار شن و نمیتونن؟
میدونی زندگی های بعضی های چه جهنمیه و چطور برای ساختنش تلاش می کنن؟
پس بهتر نیست شیوه زندگیت و طرز فکرت رو تغییر بدی؟
چیزی رو بدست بیار که روزگار نتونه ازت بگیره!
برای بدست آوردن و تغییر طرز فکر بهت خوندن کتاب های انسان شناسی و فایل های صوتی دکتر محمد شجاعی
رو توصیه می کنم تا معنای زندگی رو بهتر درک کنی و خودت رو ارتقا بدی.
توی این تاپیک هم شرکت کن بسیار مفیده برات.
منتظر پاسخ هات هستم.
:72:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
دوست عزیز به نظرم اینجور وقتا بهترین کار تمرکز بر داشته هاست.
خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم (2)
ازالان تو لینک بالا پست بذار..خاطرات عاشقونتو بنویس و مرورشون کن.
مشکلاتت رو دسته بندی کن.یه سریاش قابل حلن..مثلا همسرت میتونه ریزش موش رو درمان یا حداقل کنترل کنه..میتونی با لطافت بهش بگی اینکارو کنه اما نه جوری که لج کنه یا غرورش بشکنه.
وقتی تو جمعی قرار میگیری ازتوقف فکر استفاده کن.یعنی اگه فکرت سمتای منفی رفت به خودت بگو بعدا بهش فکر میکنم و مدام این فکر کردن رو عقب بنداز.
چیزایی که میخوای صاحب باشی رو بنویس و پیشاپیش ازخودت تشکر کن که صاحبشون شدی..با جزئیات و دقیق بنویس..یعنی حتی مدل و رنگ ماشینی که میخوای رو بنویس و قسم بخور تا صاحبش نشدی کنار نکشی.و به کمترش هم راضی نشی.(البته خواسته هات در حد معقول باید باشه).و پیشاپیش بابتشون خدا رو شکر کن.
مدام از ته دل،نه زبونی برای دیگران طلب خیر و برکت کن.مطمئن باش بیشترش به سمت خودت برمیگرده.
بذار یه موضوعی رو بگم:زندگی کاتالوگه.یعنی چی؟
یعنی اگه زندگی بهت زندگی های مرفه و ... رو نشون میده انگار داره بهت کاتالوگ نشون میده و میگه تو میتونی اینا رو صاحب بشی.انتخاب کن.
تو یه دفترچه بنویس اگه خدا به خواهرم ماشین فلان داده میتونه به من هم بهترش رو بده در جهت خیر و صلاح همگان.
مثبت فکر کن..یعنی به این فکر نکن چرا ماشین ندارم؟؟چرا فلان چیزو ندارم بلکه بگو من صاحب یه ماشین فلان میشم.خدایا ممنونم.
باور کن تو و همسرت هم لایق داشتن یه زندگی مرفهین اگه بخوای.
موفق باشی
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
یه دنیاازت ممنونم bahar shadiعزیزم چی میشداگه خواهری به دانایی ومهربونی توداشتم !؟ :228: من بیست وهشت سالمه همسرم سی سالشه هردومون لیسانسیم وهمسرم کارمنده دوسال نامزدبودیم دوسال وچندماهه که ازدواج کردیم .راهکارهاتوحتمااجراخواهم کرد درضمن من خیلی اهل مطالعه بودم یه چندوقته بعدازدواج مطالعاتم کمترشده.ازصراحت حرفات رنجیده نشدم بلکه باخوندنشون ازخواب بیدارشدم وتونستم ازاین بازی هاوتلاطم خودمو یه لحظه بیرون بکشم وازبالاوچشم فردسوم به زندگیم وکارام نگاه کنم:163:میخوام حسابی روی نوشته هات فکرکنم :303:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
بهارزندگی عزیزم ممنونتم که بازتنهام نذاشتی:72:همین الان میخوام تواون تاپیک یه خاطره بنویسم.تکنیک توقف فکری که یادم دادی خیلی جالبه بایدتمرین کنم.من ازموضوع((((((((راز)))))))))))باخبر :303:وتاحالاخیلی روش کارکردم ولی خیلی وقتافراموشش میکنم یاتنبلی درادامه راه وکوتاهی وناامیدی مانع دستیابی به اهدافم میشه ولی یاداوری موضوع انگیزه ای برام ایجادکردکه حتماازاین به بعدادامه بدم:104:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
آفرین به تو دختر خوب
:R:R:R:R:R:R:R:R:R
شروع کن ببینیم چی کار می کنیاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ا
بیا اینجا برامون بگو که چی کارا کردی
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
پروانه صورتی
الان خاطرات عاشقانه شما رو خوندم. واقعا همسر به این خوبی از میلیاردها تومان ثروت با ارزش تر نیست به
نظرت؟ کی تاحالا همچین کادویی گرفته که عشق هم چاشنی کادوش باشه؟
به نظرت نباید خدا رو شکر کنی واسه داشتن این همسر؟
شوهر خواهرات تاحالا عشق خالص رو به خاهرات کادو دادن؟ بهش فکر کردی که چقدر دوستت داره و براش عزیزی؟
خوبه الان بیام مثل یک خواهر شوهر غرغرو دعوات کنم؟ :160: ;)
هوای شوهرت رو داشته باش گلم
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
سلام دوستان واقعاازتون ممنونم اومدم تاازکارایی که کردم بهتون بگم.1یه دفتربرداشتم وازروی لینکی که bahar shadiعزیزدلم برام گذاشته بودروی خودم کارمیکنم امیدوارم شاگردتنبلی نباشم.2رفت وآمدم روباافرادفخرفروش وپزبده کم کردم3شروع کردم به خوندن کتابهای خوب خوب4رفتارم روباهمسرم تاحدودی بهترکردم وسعی میکنم اعتمادبه نفسشوبالاببرم 4بهش دارم ثابت میکنم که زندگی مشترکمون مهمترازروابط فامیلیه وبخاطرحفظش روابطموبانزدیکترین افرادخانوادم کم کردم:310:
یادم رفت بگم داریم باپس اندازمن ووام ماشین میخریم ومن بایدبیشترکارکنم تاقسطاروبدم :46:خدایاشکرت که یواش یواش میتونیم روپاهای خودمون بایستیم:323:درسته هنوزاون احساسابازم میادسراغم ولی کمتروکم رنگ ترن ودیگه احساس بدبختی ندارم ممنون بازم تنهام نذارین:72:
RE: زندگی باخفت وخواری یاطلاق!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pink butterfly
هش دارم ثابت میکنم که زندگی مشترکمون مهمترازروابط فامیلیه وبخاطرحفظش روابطموبانزدیکترین افرادخانوادم کم کردم
:104: :104: :104: :104: :104:
تبریک میگم بابت این روحیت :72: آفرین! جای تشویق داری!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pink butterfly
هنوزاون احساس ابازم میادسراغم ولی کمتروکم رنگ ترن ودیگه احساس بدبختی ندارم
سلام پروانه صورتی خوشرنگ عزیز :)
بسیار خوشحالم از اینکه توی زندگیت پیشرفت کردی و عقایدت رو عوض کردی. ما همونطوری زندگی
می کنیم که فکر می کنیم! افکار مثبت و تلاش زندگی رو مثبت می کنه.
اما باید این کارهات مداومت داشته باشه تا افکار مثبت در شما نهادینه بشه و افکار منفی از ذهنت
رخت ببنده و بره. فقط یادت باشه زود خسته نشی چون تغییرات در بلند مدت و با پشتکار و صبوری
اتفاق میافته! اینو یادت باشه که چون انسان موجود فراموشکاریه دائم نیاز به یاد آوری و تکرار داره تا
آخر عمرش. پس هر وقت کم میاری از نو دستورات دفترت رو شروع کن و همیشه به خودت و همسرت
اعتماد به نفس و انگیزه مثبت بده!
ما همیشه همراهت هستیم.
موفق باشی بانوی تلاشگر ;)
:72: