-
راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
سلام
اول بگم این اولین پستمه و تازه با این سایت آشنا شدم. بعد از کلی سرچ کردن دیدم اینجا محل مناسبیه که بتونم جوابمو بگیرم. البته اگه دوستان راهنمایی کنن:316:
حقیقتش نمیدونم چجوری بگم. بعضی از تاپیک های اینجا رو خوندم.
من 19 سالمه و دانشجو هستم. ترم2 رو تموم کردم. شاید بگین بخاطر جو دانشگاه و اینجور چیزاست. ولی باور کنید من در همون هفته اول دیوانه وار عاشق یکی از همکلاسیام شدم!
راستش اوایل خودمم درگیر بودم که چرا این احساس رو بهش دارم. خواستم فراموشش کنم. حدود 2هفته به هر بهانه ای سعی میکردم به خودم بقبولونم که فقط یه حس بچگانه است. ولی بعدش دیدم فقط دارم خودمو گول میزنم. کسی که از صبح تا شب یه لحظه هم نمیتونم از ذهنم بیرونش کنم.
احساسی که به اون دارم به هیچکس دیگه ای ندارم. میخوام زندگیمو با اون بسازم:302:
اینا رو گفتم تا بدونید قصدم برای آینده اس. الان موقعیت ازدواج ندارم ولی تا حدود 2-3سال دیگه میتونم.
به هیچ عنوان هم نمیتونم بذارم چند سال بعد اینو بهش بگم چون دختریه که خیلی زود ممکنه از دست بره و اون موقع دیگه... http://www.hamdardi.net/images/smilies/sad.gif
سرتونو درد نیارم. بعد از گذشت 2ترم ، هنوز نتونستم حتی رفتاری از خودم نشون بدم که بفهمه بهش علاقه دارم. البته من پسر خجالتی هستم. نه اینکه حرف نزنم، با اونی که بهش علاقه دارم نمیتونم درست حرف بزنم. هول میشم و تنم میلرزه. ترم1 حتی نتونستم «سلام» کنم!!!
ولی خدا رو شکر ترم2 وضع بهتر شد. چند بار درباره مسائل درسی باهاش حرف زدم. ولی همش 1% احتمال میدم که از احساسم باخبر باشه.
ایشونم همیشه و هرجا که میره با دوستاشه و فقط بعضی وقت ها سر صبح تنها میاد.
منم چند بار خواستم مستقیم احساسمو بگم، ولی هردفعه که باهاش روبرو میشم احساس ضعف میکنم و نمیتونم.
میترسم بهش بگم و ناراحت بشه. اونوقت دیگه روم نمیشه تو چشاش نگاه کنم چون بیشتر کلاسا باهمیم.
بخدا دیگه موندم چیکار کنم!
نه از رفتارم میفهمه، نه میتونم خودم بهش بگم. باز اگه میدونست، راحتتر میتونستم مستقیم احساسمو بگم.
از لحاظ خصوصیات هم یه دختر معمولی و متعادل و درسخون. البته شهر زندگیمون از هم دوره. ولی من مشکلی با این مورد ندارم.
حالا از دوستان میخوام راهنمایی کنند و یه راهی جلو پام بذارن.
بخدا آینده و سرنوشتم به این بستگی داره:302:
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
دوست عزیزسلام.به همدردی خوش اومدی
نقل قول:
شاید بگین بخاطر جو دانشگاه و اینجور چیزاست. ولی باور کنید من در همون هفته اول دیوانه وار عاشق یکی از همکلاسیام شدم!
شاید نه..حتماً حسین جان:)
ما هم روزای شبیه تو روگذروندیم.یه پسربود تو کلاسمون که همون هفته اول حداقل 50 درصد دخترای کلاس مثلا عاشقش شده بودن.
وقتی یه دفعه از محیط مدرسه بدون هیچ اموزش و پیش زمینه ای وارد دانشگاه میشیم،جایی که بیشتر عمرمونو با تعداد مشخصی از جنس مخالف میگذرونیم،اونم در کشاکش بلوغ و این حرفا هر کدوممون یه معشوق پیدا میکنیم.
تا اینجاش زیاد بد نیست اما ازاین جا به بعدش مهمه که باید کنترل بشه.
چرا؟
چون دو حالت داره.که حالت اول احتمالش بیشتره.
یه رابطه دوست دخت و پسری شکل میگیره.ما رو از کار و درس میندازه.فکرمونو الکی مشغول میکنه.و بقیه ماجرا رو تو تاپیک زیر بخون.
دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر
حالت دوم تصمیم برای ازدواجه..اما نه دختر اماده ازدواجه نه پسر..یه ازدواج صرفا ازروی احساسات پرشور صورت میگیره.که بعد تموم شدن اون تب احساسی اختلافات شروع میشه.
یا صبر کنیم تا بعد ازدواج کنیم.هیچ تضمینی نیست بعد ازگذراز این مرحله و رسیدن به ثبات عقیده خواسته ها و نظراتتون عین الان باشه.همچنین اون دختر.
نقل قول:
تا بدونید قصدم برای آینده اس. الان موقعیت ازدواج ندارم ولی تا حدود 2-3سال دیگه میتونم.
برای دو سه سال بعد همون موقع تصمیم بگیر..ازدواج باید کاملا نقد باشه.
ضمنا چطوری فهمیدی اون دختر مناسب ازدواج با توئه بدون اینکه مستقیم باش در ارتباط باشی؟.
خلاصه پسر جان از توقف فکر استفاده کن..تمرکزت رو بذار رو درس و کار که این فرصت دیگه برنمیگرده.به موقش همسری که مناسبته رو پیدا میکنی و به حال الانت لبخند میزنی.
موفق باشی
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
آینده ت به درسخوندن الآنت بستگی داره.تقریبن همه ی پسران هم سن تو وقتی وارد دانشگاه می شن این
احساساتو تجربه می کنن.اگر وارد این بازی ها بشی آینده خودت و طرف مقابلتو تباه کردی.سنتم اونقدر پایینه
که جرات پیشنهاد دادن ازدواج م ندارم.الآن فقط درس و کسب مهارت.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
حالت دوم تصمیم برای ازدواجه..اما نه دختر اماده ازدواجه نه پسر..یه ازدواج صرفا ازروی احساسات پرشور صورت میگیره.که بعد تموم شدن اون تب احساسی اختلافات شروع میشه.
یا صبر کنیم تا بعد ازدواج کنیم.هیچ تضمینی نیست بعد ازگذراز این مرحله و رسیدن به ثبات عقیده خواسته ها و نظراتتون عین الان باشه.همچنین اون دختر.
ببینید من اگه بخوام همه اتفاقایی رو در طی این مدت به من گذشت رو توضیح بدم خیلی طولانی میشه.
شما میگید رسیدن به ثبات عقیده. کدوم عقیده؟؟ عقیده ای که به خاطر اینکه 1کلاس بیشتر باهاش باشم حاضرم واحدی که نمیخوام رو تو ترم بردارم بعدش امتحانشو ندم و درس حذف بشه؟؟
میگید شاید جوگیر شدم. شاید اینی که الان میخوام بگم بهم بخندین. به دلیلی که نمیتونم بگم، اواخر ترم1 حس کردم برای همیشه رفت. خیلی افسرده شدم و استرس گرفتم. یه لحظه دیگه نفسم در نمیومد. انگار یکی داشت خفم میکرد. نمیتونستم اعضای بدنمو زیاد کنترل کنم. چشام سیاهی میرفت و صداها خفه بود. کافی بود 1دقیقه دیگه اون وضع ادامه پیدا میکرد تا من بیهوش میشدم. تااینکه دوستم که قط اون از موضوع خبر داره یه چای با 10تا قند بهم داد و حالم بهتر شد.
از دم صبح تا وقت خواب تو ذهنمه. من پسر درسخونی نیستم. دبیرستان همش تجدید میشدم. حالا بخاطر این مسئله چنان درس میخونم که معدل الف میارم! اونوقت شما میگی بچسب به درس و کار، درحالی که بخاطر این مسئله من چسبیدم به درس:311:
نقل قول:
برای دو سه سال بعد همون موقع تصمیم بگیر..ازدواج باید کاملا نقد باشه.
ببینید من اصلا قصدم دوستی نیست. فقط میخوام نظر این خانوم رو درمورد خودم بدونم. به هیچ وجه هم تمایل ندارم تا اون موقع باهاش رابطه داشته باشم. فقط در حد همین رابطه همکلاسی که الانم داریم.
نقل قول:
ضمنا چطوری فهمیدی اون دختر مناسب ازدواج با توئه بدون اینکه مستقیم باش در ارتباط باشی؟.
از اون موقع تا الان همیشه زیرنظرش داشتم. اخلاقش ، رفتار ، با کی رفت و آمد داره ، عقایدش ، حتی سلیقه هاش هم میدونم. ترم2 خیلی وضع بهتر شد. هم بیشتر شناختمش هم اون منو میشناسه.
نقل قول:
خلاصه پسر جان از توقف فکر استفاده کن..تمرکزت رو بذار رو درس و کار که این فرصت دیگه برنمیگرده.به موقش همسری که مناسبته رو پیدا میکنی و به حال الانت لبخند میزنی.
اگه دقت کرده باشید گفتم که یه مدت خواستم فراموشش کنم و نتونستم. حال الان من خنده داره. واقعا هم خنده داره! فقط در این حد بدونین که اگه به هر دلیلی(مثل عشق یکطرفه) بهش نرسم، هرگز حاضر نیستم با کسی زندگی کنم که عشق اول و آخرم نبوده...
ببینم...هنوزم سر حرفی که میگین جوگیر شدی هستین؟؟؟ یعنی من 7ماهه جوگیرم؟؟!! نمیدونم چرا همه فکر میکنن فقط آدمای بالای 22سال میتونن عاشق بشن. بله قبول دارم اکثرا اینجوری هستن که چون تازه وارد این محیط شدن جو زده میشن. ولی همیشه بین اکثریت ، یه گروه اقلیتی هم وجود داره.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
حرفای شما منو یاد یکی از همکلاسی هام می اندازه. دقیقا ترم 2 بودیم که یه نامه از طریق یکی از دوستام به دست من رسید که یکی از آقایون برام نوشته بود و ایشون هم به گفته خودشون از همون هفته های اول عاشق شدن و هر کاری می کنن نمی تونن منو فراموش کنن و قصد ازدواج دارن. حتی برادراشون رو آورده بودن دانشگاه تا من رو ببینن. من پیشنهادشون رو قبول نکردم. الانم ایشون تو شهر خودش داره زندگی می کنه و منم تو شهر خودمون و هیچ خبری از هم نداریم. فعلا خیلی زوده واسه تصمیم گیری! سعی کن اولویت بندی تو زندگیت داشته باشی. هر کاری رو سر موقعش انجام بده که بعدا پشیمون نشی. اگه قصد دوستی هم نداری تا موقع ازدواج(البته خیلی کار خوبیه) پس دلیلت واسه ابراز علاقه چیه؟ فقط ذهن دختر خانم رو هم مشغول می کنی و نمی ذاری به درسش برسه
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط marzieh411
حرفای شما منو یاد یکی از همکلاسی هام می اندازه. دقیقا ترم 2 بودیم که یه نامه از طریق یکی از دوستام به دست من رسید که یکی از آقایون برام نوشته بود و ایشون هم به گفته خودشون از همون هفته های اول عاشق شدن و هر کاری می کنن نمی تونن منو فراموش کنن و قصد ازدواج دارن. حتی برادراشون رو آورده بودن دانشگاه تا من رو ببینن. من پیشنهادشون رو قبول نکردم. الانم ایشون تو شهر خودش داره زندگی می کنه و منم تو شهر خودمون و هیچ خبری از هم نداریم. فعلا خیلی زوده واسه تصمیم گیری! سعی کن اولویت بندی تو زندگیت داشته باشی. هر کاری رو سر موقعش انجام بده که بعدا پشیمون نشی. اگه قصد دوستی هم نداری تا موقع ازدواج(البته خیلی کار خوبیه) پس دلیلت واسه ابراز علاقه چیه؟ فقط ذهن دختر خانم رو هم مشغول می کنی و نمی ذاری به درسش برسه
میدونم الان موقعش نیست. ولی آیندم به الان ربط داره. همیشه این حال هستش که آینده رو میسازه.
دلیلم اینه که ایشون هر لحظه ممکنه از دست بره. چون هم درسش خوبه و هم ساده اس و خلاصه مناسبه. حتی میدونم یکی دو نفر تو دانشکده خودمون میخوان بهش پیشنهاد بدن. واسه همین میخوام از احساسم باخبر بشه تا من تکلیف خودمو بدونم! اگه بگم و شکست بخورم خیلی تحملش راحت تره تا اینکه نگم و یهو از دستش بدمhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/sad.gif
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
کدوم عقیده؟؟ عقیده ای که به خاطر اینکه 1کلاس بیشتر باهاش باشم حاضرم واحدی که نمیخوام رو تو ترم بردارم بعدش امتحانشو ندم و درس حذف بشه؟؟
گل پسر اینی که تو میگی وابستگی و هیجانات فوران شده است..یکی از شرایط مهم ازدواج داشتن عملکرد منطقیه..این کارای تو درست نیستن که بهشون استناد میکنی.کاملا نشون دهنده اینه که اماده ازدواج نیستی.
دوست عزیزم شاید فکر کنی حالتو نمیفهمم اما برعکس شرایط الانتو خیلی از ماها تجربه کردیم و الان که گذشته و نگاه میکنیم میبینیم که فقط احساس هیجانی بوده.
اصلا نمیخوام به احساست حمله کنم فقط باید احساست رو کامل بشناسی و با روی خوش کنترلش کنی.
نقل قول:
فقط میخوام نظر این خانوم رو درمورد خودم بدونم. به هیچ وجه هم تمایل ندارم تا اون موقع باهاش رابطه داشته باشم. فقط در حد همین رابطه همکلاسی که الانم داریم.
حتی اگه الان نخوای هم بینتون رابطه ای شکل میگیره.
ضمنا ازالان نمیشه واسه چند سال بعدتون تصمیم بگیرید.سن الان تو سنی هست که احساسات و دیدت به زندگی و دنیا تغییر خواهد کرد.
و بازضمنا میخوای مثلا اون خانوم معطل تو بمونه..معطل اینده ای که معلوم نیست چه جوریه؟
نقل قول:
از اون موقع تا الان همیشه زیرنظرش داشتم. اخلاقش ، رفتار ، با کی رفت و آمد داره ، عقایدش ، حتی سلیقه هاش هم میدونم.
این ارتباط دورادور وهمراه با مه وابستگی کافی نیست.
مثه رانندگی تو مه هست.
نقل قول:
گه دقت کرده باشید گفتم که یه مدت خواستم فراموشش کنم و نتونستم
حتما راه درستش رو نرفتی.
نقل قول:
حال الان من خنده داره. واقعا هم خنده داره!
حالت خنده دار نیست..قابل درکه
موفق باشید
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
اوکی
مرسی
فقط میشه بگی همچین کسی وقتی چندین سال بعد که با کس دیگه ای زندگی کنه، هروقت که به گذشتش و عشق پرشوری که داشت رجوع کنه و...دلش واسه عشق اولش تنگ بشه باید چیکار کنه؟؟ از نظر من این احساس درونی خیانت به 2نفره: یکی خودش ، یکی اونی که فقط داره باهاش زندگی میکنه...
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
یه سکه رو که بندازی بالا تا بیاد پایین هزار تا چرخ می زنه. از کجا می دونی 2 3 سال دیگه چه موقعیتی داری؟ راستی، می خوای بری چی بگی بهش؟ اینکه دوستش داری؟ خب فرض کن ایشون هم مقاومت ی نشون نداد. خب بعدش؟ قصد دوستی هم که نداری. خب مسلما دختره نمی گه که باشه من تا 3 سال دیگه صبر می کنم. واقعا دختر خانوم چی باید بگه؟
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
فقط میشه بگی همچین کسی وقتی چندین سال بعد که با کس دیگه ای زندگی کنه، هروقت که به گذشتش و عشق پرشوری که داشت رجوع کنه و...دلش واسه عشق اولش تنگ بشه باید چیکار کنه؟؟
اگه راه درست بره..یعنی اتفاقی که افتاده رو بپذیره،سیر کامل کنار اومدن رو انجام بده و بعد همه چیرو رها کنه با به یاد اوردن گذشته حس خاصی پیدا نمیکنه..فقط بهش به عنوان بخشی اززندگیش نگاه میکنه.
نقل قول:
از نظر من این احساس درونی خیانت به 2نفره: یکی خودش ، یکی اونی که فقط داره باهاش زندگی میکنه...
اینکه ادم ازخودش و زندگیش و ایندش و همچنین زندگی اون دختر با یه تصمیم درست مراقبت کنه خیانت نیست بلکه یه قدم در جهت بزرگ شدن روح هست.
عشق فقط همین احساس پرشور به همکلاسی تو اوج هیجان نیست..وقتی پخته تر بشی..نگاهت عوض میشه...معیارات تغییر میکنه..فاکتورای زندگی مشترک رو میشناسی..زندگی با منطق ،علاقه درست و تعهد رو شروع میکنی و ازحلاوتش یه عمر لذت میبری.
موفق باشی
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
نقل قول:
فقط میشه بگی همچین کسی وقتی چندین سال بعد که با کس دیگه ای زندگی کنه، هروقت که به گذشتش و عشق پرشوری که داشت رجوع کنه و...دلش واسه عشق اولش تنگ بشه باید چیکار کنه؟؟
اگه راه درست بره..یعنی اتفاقی که افتاده رو بپذیره،سیر کامل کنار اومدن رو انجام بده و بعد همه چیرو رها کنه با به یاد اوردن گذشته حس خاصی پیدا نمیکنه..فقط بهش به عنوان بخشی اززندگیش نگاه میکنه.
نقل قول:
از نظر من این احساس درونی خیانت به 2نفره: یکی خودش ، یکی اونی که فقط داره باهاش زندگی میکنه...
اینکه ادم ازخودش و زندگیش و ایندش و همچنین زندگی اون دختر با یه تصمیم درست مراقبت کنه خیانت نیست بلکه یه قدم در جهت بزرگ شدن روح هست.
عشق فقط همین احساس پرشور به همکلاسی تو اوج هیجان نیست..وقتی پخته تر بشی..نگاهت عوض میشه...معیارات تغییر میکنه..فاکتورای زندگی مشترک رو میشناسی..زندگی با منطق ،علاقه درست و تعهد رو شروع میکنی و ازحلاوتش یه عمر لذت میبری.
موفق باشی
اوکی
امیدوارم همینطور باشه که شما میگین
ممنون
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
من هر دو شکلشو دیدم. یک پسره بود که کل دوره تحصیل دانشگاهو با یکی از همکلاسی هاش دوست بود. بعدش نمی دونم چی شد که با هم ازدواج نکردن و دختره رفت با یکی دیگه ازدواج کرد. بعد چند سال جدا شد بعد یه مدت باز با یکی دیگه ازدواج کرد اخرش هم شنیدم که سرطان گرفت و فوت شد. توی همه ی این مدت پسره هیچوقت ازدواج نکرد. اونوقتایی که می دیدمش بازم توی دخترای دیگه دنبال یکی شبیه همون خانم می گشت از نظر اخلاقی. هیچ دو نفری هم شبیه هم نمی شن واقعا. دیگه هم از ایشون خبری ندارم.
یه مدل دیگه هم دیدم که از همون وقت که کنکور قبول شدن دختر و پسر با هم دوست بودن بعد از چند سال با هم ازدواج کردن. خیلی هم خوبن با هم. این دوستی شون هم چون فامیل دور بودن از اولش خونواده هاشون کاملا در جریان بودن. مثل یه نامزدی چند ساله می شه این دوستیه.
شما ببین چی دقیقا می خوای. اگه می خوای با این دختر خانم دوست باشی اول باید روی رفتارات و ابراز احساساتت کنترل داشته باشی. یعنی نباید اگه باهاش حرف می زنی مثلا صدات بلرزه و اینا. باید راحت باشی. بعدم یه مدتی با هم دوست می مونین به شکلی که خونواده هاتون کاملا در جریان باشن. من به این می گم نامزدی. حدود روابط هم کاملا مشخصه. بعد 3 سال حدودا می تونین ازدواجم بکنین. حالا یا زودتر یا دیرتر. ولی باید بدونی که هر دوستی ای به نتیجه ی دلخواه نمی رسه. می شه که بعدا با هم ازدواج کنین و خوشبخت هم بشین. می شه هم به دلایلی به هم نرسین و این رنج جدایی توی وجود ادم انقدر قدرتمند بشه که ادم نخواد دیگه هیچوقت با هیچکس ازدواج کنه. یعنی این مدل دوستی ها لزوما نه بده نه خوبه نتیجه. خوب بشه خوب خوبه ولی نتیجه ی دلخواه نده رنجش به سختی قابل چشم پوشیه. هر دو مثال هایی که برات زدم هم همه اشون ادمای خیلی خیلی خوبی بودن.
همه ی مشکل اینه که از بچگی دخترا و پسرا از هم جدان و تازه بزرگ که می شن باید یاد بگیرن چطوری همدیگه رو قبول کنن و چطوری با هم رفتار کنن.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
مرسی meinoush جان!
بالاخره یکی پیدا شد که منظور ما رو کامل گرفت!
نقل قول:
شما ببین چی دقیقا می خوای. اگه می خوای با این دختر خانم دوست باشی اول باید روی رفتارات و ابراز احساساتت کنترل داشته باشی. یعنی نباید اگه باهاش حرف می زنی مثلا صدات بلرزه و اینا. باید راحت باشی. بعدم یه مدتی با هم دوست می مونین به شکلی که خونواده هاتون کاملا در جریان باشن. من به این می گم نامزدی. حدود روابط هم کاملا مشخصه. بعد 3 سال حدودا می تونین ازدواجم بکنین. حالا یا زودتر یا دیرتر.
خب حرف منم دقیقا همینه. میخوام بدونم که اگه علاقه ای هست بعدش خونواده ها رو درجریان بذاریم. اما واقعا سخته بدون اینکه نظر طرف مقابل رو بدونی به خوانوادت بگی.
تنها مشکلم همینه که هروقت چند کلمه باهاش حرف میزنم صدام میلرزه و به سختی خودمو کنترل میکنم. ولی اون متوجه نمیشه. البته این موضوع قبلا خیلی شدید بود ولی بعد که چند بار بیشتر باهاش حرف زدم، کنترل بهتری دارم.
نمیدونم چرا دوستان بجای اینکه راهنمایی کنند تا کاربران از راه درست به هدف دلخواهشون برسن، اصرار دارن صورت مسئله رو براشون پاک کنن!
من با این حرف کاملا مخالفم که آدم بعدها وقتی به گذشته نگاه میکنه هیچ حسی به اتفاقایی که افتاد نداشته باشه. اتفاقا عشق اول هیچوقت از دل آدم بیرون نمیره. اینو تنها من نمیگم. همه روانشناس ها و دانشمندها میگن.
چرا از این زاویه نگاه نمی کنید که این مسئله حتی میتونه دلیل خیلی از طلاق ها و حتی خودکشی ها(که شخصا با این کار مخالفم) باشه. کسی که به عشقش نرسیده اونوقت اگر هم بتونه با شخص دیگه ای زندگی کنه حتی اگه زندگی خیلی راحتی داشته باشه، شک نکنید یه احساس انکار نشدنی به عشق اول همیشه تو وجودش هست. چه دختر چه پسر.
این موضوع میتونه باعث بشه در خیلی از مشکلات زندگی ، طرف از خودش هیچ فداکاری و از خودگذشتگی نشون نده. چون طرف مقابلش ارزشی رو که اون عشق براش داشت رو نداره.
میگید اینجور عشق ها فقط مال الانه و بعد ازدواج کم میشه. چرا اینطور نگاه نمیکنید که اگه کسی واقعا به یکی علاقه داشته باشه، از خواسته های خودش برای طرف مقابل میگذره؟
فقط میگید ما هم مثل تو اینطور بودیم و بزرگتر بشی نظزت عوض میشه. لطفا 1% هم که شده احتمال بدین که بقیه مثل شما نباشن:163: احساسات و عقاید هرکسی با بقیه فرق داره. نمیشه زندگی یکی رو به کس دیگه ای هم نسبت داد.
نمیدونم تونستم منظورمو واضح بیان کنم یا نه
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
تا از این مرحله نگذری نمی تونی حرف ما رو درک کنی.مثل طعم غذای جدید می مونه با گفتن ما نمی تونی مز..شو بفهمی
فقط همینو بدون که تلخه.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
عزیز من برات 2 روی نتیجه ی دوستی رو نوشتم. گفتم هر 4 نفرشون هم ادمای خیلی خوبی بودن. اما توی مورد اول که به نظر میاد دختر با پسر بعد از چند سال ازدواج نکرد می تونی عمق دردو بفهمی. می دونی یعنی چی ادم توی بقیه ی ادمایی که داره توی عمرش می بینه همش دنبال یه نفر بگرده؟ می فهمی چه رنجیه که کسی که دوستش داری و دوست داشته بره با یکی دیگه ازدواج کنه مشکل پیدا کنه جدا شه دوباره ازدواج کنه و بعدش که فکر می کنی دیگه در اسایشه یدفعه ای بشنوی داره توی جوونی می میره؟ می تونی درک کنی چقدر دل اون اقا پر درده؟ دوستان که می گن دوست نشی واسه این چیزا می گن. اما همونطوری که نوشتم همه ی اونایی که دوست می شن هم این نیست وضعشون. یه چیز دیگه هم که یادم رفت بنویسم این بود که توی مورد دوم نه خانم نه اقا هیچکدوم خونواده ی مذهبی نبودن و همونطوری هم که نوشتم از اولش هم چون فامیل دور بودن همدیگه رو می شناختن خونواده ها هم کاملا می دونستن یه جورایی شده بود نامزدی نه دوستی ساده. یعنی به هم متعهد بودن تا زمانی که اماده ی ازدواج بشن. در مورد اول می دونم که اقا خونواده ی مذهبی نداشت ولی از خانم چیزی نمی دونم. بنابراین این شکل از دوستی ها رو اصلا برای کسی که خودش و خونوادش مذهبی هستن به هیچ وجه توصیه نمی کنم. چون احتمال اینکه حدود روابطو فراموش کنن و اشتباه کنن زیاده.
در مورد هول کردن و لرزیدن صدا. طبیعیه. می دونم عشق هم ادمو یه جورایی لال می کنه! (ببخشید این لغتو استفاده کردم ولی بهتر می شه منظورو رسوند) ادم کسی رو که دوست داره ببینه هول می شه نمی دونه چه کار کنه یه وقتایی نفسش درست درنمیاد و نمی تونه حرف بزنه و یه وقتایی هم دلش می خواد تا رسوا نشده فرار کنه! اما علت اصلیش اینه که همیشه دخترا و پسرا از هم جدا بودن. سعی کن موقعیت هایی که در کنار دخترا باشی رو برای خودت ایجاد کنی. مثلا کلاس زبان بری و این چیزا.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
ما توی مورد اول که به نظر میاد دختر با پسر بعد از چند سال ازدواج نکرد می تونی عمق دردو بفهمی. می دونی یعنی چی ادم توی بقیه ی ادمایی که داره توی عمرش می بینه همش دنبال یه نفر بگرده؟ می فهمی چه رنجیه که کسی که دوستش داری و دوست داشته بره با یکی دیگه ازدواج کنه مشکل پیدا کنه جدا شه دوباره ازدواج کنه و بعدش که فکر می کنی دیگه در اسایشه یدفعه ای بشنوی داره توی جوونی می میره؟ می تونی درک کنی چقدر دل اون اقا پر درده؟ دوستان که می گن دوست نشی واسه این چیزا می گن.
کاملا منظورتون رو متوجه میشم. ولی اینی که میگید با احساسی که ناگفته از دستش بدم فرقی نداره.
منظور شما اینه که من اگه باهاش دوست باشم، بهش وابسته میشم و بعد از دست دادنش خیلی برام سخته. قبول دارم. اما من همینطوریشم درحدی به ایشون وابسته شدم که فکر از دست دادنش هم دیوونم میکنه:302:
اول هم گفتم که نمیتونم خودمو راضی کنم که با کسی غیر از اون ازدواج کنم.
بازم میگم که نمیخوام بدون درجریان گذاشتن خونواده ها رابطه ای باهاش داشته باشم. قبول دارم که وقتی اونم از این موضوع باخبر بشه احساسی بینمون بوجود میاد. ولی لزوما دلیل نمیشه که رابطه ای شکل بگیره.
یه رفیق دارم اونم همچین وضعی داشت. به یکی علاقه داشت ولی طوری ضایع بازی درآورد که تقریبا همه دانشکده فهمیدن. وقتی به دختره احساسشو گفت اولش دختره ناراحت بود. ولی چند ماه بعد که دوباره باهاش حرف زد تقریبا مطمئن شدیم که دختره هم بهش علاقه داره. حالا دوستم هم میخواد ترم بعد با طرف هماهنگ کنه که خوانواده هاشون رو در جریان بذارن با اینکه رابطه ای با هم ندارن. این کجاش مشکل داره؟؟
اگه قرار باشه در عشق شکست بخوری، هیچ فرقی نداره چجوری شکست بخوری. احساستو نگی و از دستش بدی، عشق یه طرفه باشه، رابطه ای بهم بریزه و... هرکدومشون واسه کسی که عاشق یکی باشه عذاب آوره!!
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
ببین گلم درد اینکه ادم به یکی خیلی دلبسته شه و بعد مجبور بشه ترکش کنه خیلی زیاده. انقدر که شاید ادم بگه مرد این بار گران نیست دل مسکینم.
اما از اون طرف شعر دیگه ای هم هست که می گه هرکه ترسد ز ملال اندوه عشقش نه حلال
یا گر من از سرزنش مدعیان اندیشم، شیوه زندی و مستی نرود از پیشم
پس این خود تویی که باید راهتو و تصمیمتو انتخاب کنی .
- می تونی دنبال خواستگاری سنتی باشی. حالا یا به شکل خواستگاری سنتی در مورد این خانم اقدام کنی یا صبر کنی سنت بیشتر بشه و احساساتتو به قول بقیه دوستان بهتر دریافت کنی و بعد به ازدواج فکر کنی.
- یا می تونی بری وقتی که اون خانم تنهاست باهاش صحبت کنی و بگی دوسش داری. و ازش نظرشو بپرسی. می تونه ایشون هر نظر یا رفتاری داشته باشه و باید بتونی بپذیری.
- یا می تونی سعی کنی کارها پروژه های درسی کلاس های مفید خارج از دانشگاه که به درستون ربط داشته باشه سفر های گروهی که زیارتی هم نباشه و دانشگاه احیانا ترتیب داده باشه و یا ورزش های گروهی مثل کوه رفتن و اینا رو با اون خانم و به همراه گروه دیگه ای از هم دانشگاهی ها داشته باشی که هم بتونی اون خانمو بیشتر بشناسی و هم اینکه احساساتتو بهتر درک کنی و ببینی تا چه حد تصوراتت به اون خانم نزدیکه و هم اینکه در کنار یه عده پسر و دختر به اون رشد فکری که وقتشو نداشتیم برسیم به خاطر جدایی دو جنس در طول سال های مدرسه بتونی تا حدی برسی.
اگه مذهبی نیستی یا خونوادت مذهبی نیستن من فکر می کنم با سومی شروع کنی بهتره. بعد یه مدت که اخلاقای ایشون دستت اومد می تونی دومی رو امتحان کنی. اگه مذهبی هستی که می شه یا خواستگاری یا بی خیالی تا وقت مناسب تر و بزرگ شدن چون سنت واسه ازدواج خیلی کمه.
در هر حال حتما همونطوری که دوستی اینجا گفت خوب درس بخون.
رابطه که فقط جسمی نیست. فکری و احساسی هم هست. اصلا سختی جدایی مال همون دلبستگی فکری و قلبیه. رابطه جسمی هم که نباید داشت مال اینه که بعدش به خاطر جامعه دردسر دیگه ای می شه. وگرنه رنج جدایی معمولا رنج جدایی دل هاییه که نمی تونن از هم جدا باشن.
حرفاتو می فهمم. خود من این جراتو نداشتم که دوست داشتنامو ابراز کنم. می فهمم وقتی ادم به کسی می رسه که دوسش داره اما صداش درنمیاد و مجبور می شه دور دور شه یعنی چی. از اون بدتر که خیلی از جدایی ها رو به وجود میاره اینه که ادم فکر کنه ترک اون شخص و دور شدن ازش برای اون شخص بهتره تا کنار اون موندن. می دونی چه ادم بره دنبال کسی که دوسش داره چه نره هر کدومشون یه دردایی رو داره. هیچی خالص خوب یا بد نیست. اما این خود تویی که باید تصمیم بگیری که چه کار کنی. خودت باید انتخاب کنی که بهتره چه کار کنی.
و امیدوارم همیشه موفق باشی عزیز. :72:
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
بله مرسی
تصمیم دارم از راهی که میتونم واسه بدست آوردنش تلاش کنم. ترجیح میدم سعیمو بکنم و شکست بخورم تا اینکه دست رو دست بذارم و به هیچی نرسم.
ممنون از دوستانhttp://www.hamdardi.net/images/smilies/203.gif
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
عزیز جان هر کاری که می کنی همیشه یادت باشه که اولین وظیفه ی هر کسی مراقبت از شخص خودشه.
وقتی که بعضی ها انقدر یه نفرو دوست دارن (مثلا بچه اشون) که از خودشون می گذرن به خاطر اون شخص در واقع بازم دارن از خودشون مراقبت می کنن. چون اون فرد جزیی از وجود خودشون شده.
بعد از اون یه موردی که هست اینکه این احتمالو در نظر بگیر که با توجه به اینکه خودت چندان این خانمو نمی شناسی ممکنه واقعا اون شخص با تصوراتت فرق داشته باشه. یعنی ممکنه بیشتر که بشناسیش ببینی شاید اونی نیست که دوسش داشتی. واسه همین گفتم که یه کمی باید با ایشون توی گروه دوستان همکلاسی و تحت نظر خود دانشگاه و برنامه های دانشگاه توی کارهای درسی و مرتبط با اون همراه باشی که بتونی بهتر ایشونو بشناسی.
خلاصه که یادت باشه اول خودازاری نکن بعدم مردم ازاری نکن گلم.
موفق باشی.
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
گفتنی ها رو دوستان گفتن,فقط....
نقل قول:
البته شهر زندگیمون از هم دوره. ولی من مشکلی با این مورد ندارم
خیال میکنی این مشکل کوچیکی هست!؟
الان بازم صدتا توجیه و دلیل و مثال برامون میاری که مشکلی نیست!
------------------------------------------------------
نقل قول:
نمیدونم چرا دوستان بجای اینکه راهنمایی کنند تا کاربران از راه درست به هدف دلخواهشون برسن، اصرار دارن صورت مسئله رو براشون پاک کنن!
دوست عزیز شما متاسفانه اینجا دنبال این میگردی که یکی پیدا شه بگه: (آفرین! با شهامت برو جلو و بهش پیشنهاد بده و از هیچی نترس,با عشق و علاقه همه مشکلات از سر راهتون برداشته میشه....!!!)
فقط امیدوارم یه روز برنگردی به این تالار و از شکست و هزاران مشکل دیگه تاپیک بزنی!
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
نقل قول:
اگه قرار باشه در عشق شکست بخوری، هیچ فرقی نداره چجوری شکست بخوری. احساستو نگی و از دستش بدی، عشق یه طرفه باشه، رابطه ای بهم بریزه و... هرکدومشون واسه کسی که عاشق یکی باشه عذاب آوره!!
حسين, تاپيكتو پيگير نبودم كامل اما اين حرفهاي اخرو خوب خوندم و متاسفم كه اينجوري فكر ميكني, خيليا اومدن و راهنماييت كردن و نميدونم فكر ميكني اينايي كه اومدن يه مشت سنگ و چوبن و تويي كه فقط ميفهمي عشق چيه؟
فكر ميكني كسي به اين احساسات دچار نشده؟
اتفاقا كسي كه خودش ميدونه ممكنه شكست بخوره بايد روششو عوض كنه و از روش درست تري وارد بشه
و اتفاقا شكست با شكست فرق داره, يكي با سر ميخوره زمين يكي با دستاش جلوي افتادنشو ميگيره و نيم خيز بلند ميشه و...
با اين استراتزي موفق نميشي پسر خوب
بشين و حرفهارو يه بار ديگه و بدون جبهه گيري بخون, ازدواج جاي احساس نيست, استفاده از تجربه ديگران هم ضرري نداره
اول و اول بايد بتوني به خودت و اعمالت مسلط باشي و اعتماد به نفس داشته باشي, تو مسلط نيستي چون دوري ازون به روزي ميندازدت كه اب قند سرحالت مياره!
پس حواستو جمع كن, هر وقت بدون اب قند و احساس عمل كردي موفقي, تو هر مرحله اي كه باشي
موفق باشي
-
RE: راهنمایی ابراز علاقه به همکلاسی که نمیدونه بهش علاقه دارم!
سلام به همه مخصوصا حسین جان...
نمی دونم بازم به این مطلب سرمیزنی یانه،ولی امیدوارم که اینکارو بکنیو کامنت منم بخونی...
راستشو بخوای منم دقیقا !مثل تو بودم(البته با چندتا تفاوت کوچیک)،اصلا به خاطر همین شد که واست نظر گذاشتم همه نظراتم خوندم.
به نظر من حق هم با بقیست هم با تو..الان دوتا قضیه پیش اومده:یکی اینکه اصلا بری بطرف بگی یا نه،که به نظر من اول باید خودت ببینی چی کاره ای؟یعنی باید به همه چیش ازجمله عواقبش که میتونه هم خوب باشه هم بد،فک کنی(دختره به گه نه تو تحمل می تونی بکنی یا اصلا بگه اره تو برنامت واسه بعدش چیه یا اینکه میگه باید فک کنه و ...)
دراین رابطه به نظر من اصلا اشکاکی نداره به کسی که دوسش داره ابراز علاقه کنه چون که تو که نمیخوای ادم بکشی که بترسی،دوما این جمله"زندگی را بی عشق سپری کردن غم بزرگی است اما این تقریبا برابر است با غمی که زندگی را ترک کنی بدون اینکه به کسی که عاشقش هستی بگویی که دوستش داری.این از این...
دوما تو ی مشکلی با خودت داری اونم اینه که روت نمیشه.میدونم این لحظه ی خیلی مهمی تو زندگیته ولی خب عزیز من تا کی میخوای اینجوری باشی،آدمی که بفکر ازدواجو تشکیل زندگیه از الان بخواد انقدر کمرو و خجالتی باشه پس فردا که مسئولیت خانواده به دوشش افتاد دیگه میخواد چی کار کنه؟؟آدم باید پررو باشه(البته نه بی ادب)،البته برای این که مقدمه اینکارو فراهم کنی بنظر من سعی کن اول شمارشو ی جوری بگیری و بعد ی قرار باهاش بذاریو اون موقع دیگه هر چی میخوای بهش بگو...
امیدوارم موفق باشی...اگه سوالیم بازم موند در خدمتیم...یاعلی
خدایا به آنان که دوست میداری بیاموز عشق از زندگی کردن بهتر است و به آنان که دوست تر میداری بچشان که دوست داشتن از عشق هم برتر است...شریعتی[/align]