جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سلام
از شخصي خوشم اومده و دلم ميخواد بيشتر بشناسمش
اينم ميدونم كه مهم اينه كه اون بيش قدم بشه و شناختم كامل نيست, و اينم بگم هيچي راجع بهش نميدونم
فقط حرفها و نظراتشو خوندم و كاملا باهاش هم عقيده ام
ميدونم خيلي جاها شباهت داريم باهم , مشكل اينه هيچ ادرسي ازش ندارم كه غير مستقيم ايشونو متوجه خودم بكنم و با اين كه مستقيما هم بهش بگم مخالفم
ايشون نظراتشو تو وبلاگش قرارداده بدون هيچ ادرس يا ايميل يا حتا بخشي كه نظر بقيه رو بخواد
ميدونم از نظر شما مسخره است اما من نه كم سن و سالم نه دنبال عشق الكيم نه فقط و فقط ازدواج كردن تنها واسم مهمه
معيارهامم شكل گرفته و ميدونم چطور اين شناختو بندازم تو مسير درست
مشكل اينه چكاركنم اصلا اون متوجه بشه
نگيد شناخت اينترنتي بده و بشين تا قسمتت از راه برسه و...
به همه اينا خودم اعتقاد دارم اما مطمينم ايشون حداقل گزينه مناسبي واسه فكركردنه و تو شرايط عادي و از طريق ديگه ممكن نبود باهاشون اشنا بشم
اگه راهنماييم كنين ممنون ميشم
در ضمن اين پايين يه سري گزينه بود به نام اشتراك گذاري و ... من نميدونم اينا چيه و بايد علامت بزنم يانه؟
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
زهره خانم می دونی باید چیکار کنی و چجوری اونو متوجه خودت بكنی؟؟
باید اصلاً بهش فکرنکنی؟!
چون نهایت فکر کردن به این موضوع می شه یا خواستگاری مستقیم شما از ایشون؟؟
یا میشه وابستگی بیشتر شما به ایشون؟؟
یا متوجه می شی که طرف اصلاً کیس دیگه ای رو داره و شما براش جایی نداری. و صدها دلیل دیگه..............
پس بهتره فراموشش کنی تا بیشتر از این درگیر نشدی.
:72::72::72::72:
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!
:72::72::72:
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سلام:) به تالار همدردی خوش اومدی:72:
دقت کن!
این دو لینک پایین مربوط به خانمی است که مشکلشون تقریبا از همین نقطه ای که الان شما ایستادی شروع شد:
لینک
لینک
نه اون آقا رو دیدی، نه می شناسی، نه از پیشینه اش چیزی میدونی نه از خانواده اش و نه... عاشق چند تا نوشته شدی!
مراقب باش به کسی که در موردش علم و آگاهی کافی نداری، وابسته نشی که بعدا ضربه هاش به راحتی جبران پذیر نیست. دل بستن راحته اما دل کندن به این راحتی ها نیست.
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سنجاب عزيز ممنونم
من گفتم به شناخت درستي از خودم و طرز فكرم رسيدم
افكارم رو هم ميتونم كنترل كنم و جدا روشون كنترل دارم, اما با احساس پشيموني و شايد و ... نميشه جنگيد جون اصلا نميتونم بشينم و ببينم از بين ادمهايي كه ميان كدوم مناسبن و حالا بسنج و ...
اتفاقا من دلم نميخواد هيچ كدوم از افكارم بي پاسخ باشند
بيدل عزيز
من گفتم مستقيما نميخوام وارد بشم چون در شان خودم نميبينم و اينقدر هم واسه خودم ارزش قايلم كه خودمو وارد رابطه كسي نكنم و بدون تحقيق وارد رابطه نشم
منتظر وابستگي هم نيستم چون تا نشناسمش و مطمين نشم رابطه رو امتداد نميدم و هيچوقت تو زندگيم اين نبودم
منظورم اين نيست كه من فرق دارم و مبرا از خطام
منظورم اينه با تمام وجود اعتقاد دارم خودمم كه سرنوشتم و اينده مو رقم ميزنم و بايد جواب اشتباهاتم رو بدم
نقل قول:
نه اون آقا رو دیدی، نه می شناسی، نه از پیشینه اش چیزی میدونی نه از خانواده اش و نه... عاشق چند تا نوشته شدی!
مراقب باش به کسی که در موردش علم و آگاهی کافی نداری، وابسته نشی که بعدا ضربه هاش به راحتی جبران پذیر نیست. دل بستن راحته اما دل کندن به این راحتی ها نیست.
من كي گفتم عاشقم!
من ميگم جهت گيري فكرمون يكيه و حالا ميخوام بقيه موارد رو هم بدونم و چون علم واگاهي كافي ندارم اومدم اينجا و حرفمو زدم كه درست عمل كنم
لطفا بپرسيد اما قضاوت نكنيد
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط زهره@
از شخصي خوشم اومده و دلم ميخواد بيشتر بشناسمش
... اينم بگم هيچي راجع بهش نميدونم
فقط حرفها و نظراتشو خوندم و كاملا باهاش هم عقيده ام
ميدونم خيلي جاها شباهت داريم باهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط زهره@
من كي گفتم عاشقم!
لطفا بپرسيد اما قضاوت نكنيد
این "خیلی جاها" و "کاملا" هم عقیده بودن و شباهت داشتن و "خوش آمدن" شما در حالیکه "هیچی ازش نمیدونید" که دیگه انشا الله قضاوت نیست؟!
من با استناد به اینها براتون نوشتم و قضاوتی نکردم.
شناخت بعد از علاقه معمولا خطرناکه. علاقه و خوش آمدن باید بعد از شناخت صحیح و کافی که از راه صحیح بدست اومده باشه بوجود بیاد.
حرفهاتون و جوابیه واکنشیتون یکسری احساساته با نمایی بولد شده از منطق و عقلانیت. ترسم اینه که "همه چی از نازکی پاره میشه، آدمیزاد از کلفتی"!!!
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
نقل قول:
ترسم اینه که "همه چی از نازکی پاره میشه، آدمیزاد از کلفتی"!!!
ممنون كه قصدتون راهنماييه اما من جدا متوجه اين جمله نشدم و نفهميدمش
اخه من كه خودم دارم ميگم هنوز هيچي نميدونم, علاقه اي نيست. از تفكرش خوشم اومده و ...
اينا كجاش معني ميده من به اين ادم علاقه دارم, اصلا من نميدونم چه شكليه, زن داره نداره, دزده , قاتله, جانيه, اديبه, دانشمند هسته ايه يا هر چي
كسي هم كه مياد خواستگاري ادم هم همين فرضا رو ميشه در موردش داشت
فقط ميگم ممكنه اوني باشه كه ميخوام, ممكنه, و عقل هم دارم كه بدونم اين جور شناخت مسخره و بي پايه است
اما ميخوام جوابي هم براي شايد هاي احتماليم داشته باشم من ممكنه كاملا با شما هم هم عقيده باشم و دوست داشته باشم بشناسمتون اما اين دليلي نيست كه من دارم عقلمو ميدم دست احساسم و ....
در نهايت ميفهمم اشتباه فكر ميكردم و بيخيال ميشم
مگه بچه ام كه واسه يه فرض ذهني يه عمر خودمو بدبخت كنم , ميگم قضاوت نكنيد رو حرفاي من, فقط بگيد راه درست و منطقي اين قلقلك ذهنم چيه
بي دل عزيز
فقط لطفا يه جوري بگو من بفهمم, كلفت و نازك اخه يعني چي:303:
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سلام زهره جان!
خب گفتی یه نفر رو خیلی خوب نمیشناسی ولی ازش خوشت میاد و این حس داره قلقلکت میده؟
خودت نسبت به این قلقلک چه حسی داری؟ با توجه به اینکه میگی معیار هات رو شناختی و کم سن و سال هم نیستی که دنبال عشق های الکی باشی... راستی چند سالته؟
نت یک شبکه مجازیه... آدم ها اصولا تو وبلاگ هاشون ایده آل هایی رو مینویسن که نمیگم بهشون اعتقاد ندارن ولی در روزگار ما از حرف تا عمل فاصله هاست....
و صد البته که زندگی یک عمله... یه واقعیت... خیلی با لطافت ادبیات و شعر و... جور در نمیاد
ببین عزیزم من قصد زیر سوال بردن تشخیصت رو ندارم... ولی داشته هات خیلی کمه و از منبعی که خیلی موثق نیست...
وبلاگ و پروفایل هایی که ما در شبکه های اجتماعی داریم، ویترینی ست که سر فرصت میتونیم توش به قول عامیانه اش گنجشک رو رنگ کنیم و جای قناری به دیگران قالب کنیم.
(البته اکثرا این طوره و همیشه استثنا وجود داره... ولی اصولا کسایی که فکر میکنن مورد اونا استثناست در اشتباهند)
خودت هم داری میگی قلقلک... واقعا لازمه که دنبال یک قلقک رو بگیری و بهش پر و بال بدی... در حالی که مطمئنم تو زندگیت مسائل بسیار مهمتری در این برهه از زمان هست؟
با توجه به اینکه تقریبا تمام راه ها هم به روت بسته است، به نظرت درسته که باز هم به این احساس بها بدی؟
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
دانوب عزيز
من خودم هم با شما موافقم و حرف سنجاب و شما و حتا خانم بيدل رو قبول دارم
و بابت راهنماييهاي همه تشكر هم كردم
و با توجه به دانسته هاي خودم و راهنماييهاي شما به اين نتيجه رسيدم اصلا بهش فكر نكنم
شايد فكرم درست باشه يا نه؟
اما مگه من چي گفتم كه شما به اين نتيجه رسيديد يه ادم احساساتي دلخوش به رفتار مجازيم و واقعا مرسي از تعابير بيدل
فكرم مشغول بود كه به اينجا پناه اوردم
ممنون از راهنمايي همه
مطمينا دنبال اين قلقلك نميرم چون از اشتباه ميترسم و اميدوارم خدا خودش به طريقي مطمين شرايط رو فراهم كنه
ممنون
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط زهره@
اما مگه من چي گفتم كه شما به اين نتيجه رسيديد يه ادم احساساتي دلخوش به رفتار مجازيم و واقعا مرسي از تعابير بيدل
زهره عزیز! شما چطور به این نتیجه رسیدی که ما این نتیجه رو گرفتیم که شما آدم به قول خودت احساساتی دلخوش به رفتار مجازی هستی؟
دیدی خودت هم داری کاری رو میکنی که ما رو ازش نهی میکنی!!!
فرضا که حق با شماست... چرا نتیجه گیری ما باید این قدر تو رو برنجونه که اشک بریزی؟
خیلی حساس نیستی؟ چرا اسباب رنجش خودت رو فراهم میکنی اونم به این سادگی ...
این یکی از معایب فضای مجازیه ... چون آدم ها همو نمیبینن، و لحن کلام در کلمات منتقل نمیشه، بعضا ممکنه کسی برنجه... اما عزیزم تو حسن ظن داشته باش... و بدون که اینجا آدم ها با اینکه همو نمیشناسن ولی حسن نیت دارن.
پس دلخوری ها رو بذار کنار...
تازه داریم با هم دوست میشیم:43::72:
فكرم مشغول بود كه به اينجا پناه اوردم
خیلی کار خوبی کردی... یه چرخی تو تالار بزن... به مشکلات دیگران نگاهی بنداز... مقالات ارزشمندی که در مورد جوانب مختلف زندگی هست رو مطالعه کن. هم دانسته هات بیشتر میشه و هم کلی دوست پیدا می کنی:72:
ممنون
منم ممنونم که دختر عاقلی هستی و به حرف هایی که بهت زده میشه توجه میکنی
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
نقل قول:
و یک تعریف که خیلی خوشحالت میکنه:
به نظرم یک موجود تخیلی مجازی شاید برای شما بهتر باشه. خوش باش و ادامه بده.
نقل قول:
زهره عزیز! شما چطور به این نتیجه رسیدی که ما این نتیجه رو گرفتیم که شما آدم به قول خودت احساساتی دلخوش به رفتار مجازی هستی؟
دیدی خودت هم داری کاری رو میکنی که ما رو ازش نهی میکنی!!!
نتيجه گيري شما منو نرنجوند اما فكر نميكنم با چند جمله درمورد من حق من توهين بود, من هيچ وقت تاب حرفهاي زشت و توهين رو ندارم
تازه ادم از كسي كه نديده و نشناخته به ادم ميگه جفتك ميندازي نبايد ناراحت بشه؟
بيكار نيستم كه بيام و راهنمايي بخوام و عكسش عمل كنم, حتما به توصيه ها عمل ميكنم
گفتم ذهن خودمم اين پيش فرضو داره
در مورد زودرنج بودنم هم سعي ميكنم كمي خودمو مقاومتر كنم
فقط از همه يك خواهش دارم
مني كه اومدم اينجا كلمه به كلمه جوابها واسم مهمه پس ياد بگيريم چطور هم شخصيت خودمونو حفظ كنيم هم به شخصيت ديگران احترام بزاريم
در ضمن قبول دارم غرور كار دست ادم ميده و ممكنه ادم رو به اشتباه بندازه
مطمينا با دست خودم خودمو نميندازم توي چاه
مرسي دانوب
لينكهايي پيدا كردم كه دارم ميخونم و از دوستان هم ميخوام اگه مطلبي پيدا كردند كه ممكنه راهنماييم كنه دريغ نكنن
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سلام
ببینید در زندگی مشترک علاوه بر حرف های قشنگ که در دفتر خاطرات فرد مقابل یا وبلاگش و... وجود دارد ، چیز های دیگری هم هست
مثال های خیلی ساده ای میزنم
آیا ایشان شخصیت منظمی در زندگی داره؟ مثلا حوصلشو داره سر موقع به کاراش برسه ؟
آیا ایشان ادم منزوی هست یا اجتماعی؟ کم صحبت می کنه یا زیاد؟
جو خانواده اش چطور هست؟
زود عصبانی میشه؟
طبع غذاییش چیه؟!
و...
ببینید زندگی مشترک یک کتاب قشنگ اجتماعی یا فلسفی نیست
بلکه کوچکترین خصوصیت ها تا بزرگترین خصیصه ها در اون نقش دارند
بار ها دیده ایم که دو نفر به دلایل طبع هنری با هم ازدواج می کنند ، بعد ها متوجه میشن که نه بابا! فلان ساز رو نواختن که بدلیل این هنرش عاشق شدن ، ارزشی در مبنای زندگی مشترک نداشته ...
این شناخت ایا با خوندن فقط یک بعد از رفتار های شخص که ان هم نوشتن تخیلاتش در وبلاگ هست ، حاصل میشه ؟ راستش نه!
حالا که شما ابزار شناختنش رو ندارید چرا وایستگی ایجاد می کنید؟
رهاش کنید و بدونید دنیای مجازی بیشتر دنیای رنگ و لعاب داده شده است که بیشتر ادم ها یک شخصیت خوب از خودشون نشون میدن ( البته نا خود آگاه ، چون دنیای مجازی فقط یک بعد داره و دیگر ابعاد یک انسان دیده نمی شه)
امیدوارم موفق و پیروز باشید
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
سلام
دوستان راهنماييهاي خوبي بهتون كردند و اينجور كه معلومه خودتون هم انسان منطقي هستيد
دوست عزيز
من هم توصيه ميكنم باري كه روي دوش خودت احساسش ميكني و نگرانت كرده و احساس مسووليتي كه درقبال خودت داري و داره يه كم اذيتت ميكنه رو از روي دوش خودت بردار
حالا كه دستت از همه جا كوتاهه بار رو از روي دوش خودت بردار و به شونه هاي محكم خدا بسپار
همه ما تو زندگي دچار ترس يا حتا همين احساس مسووليت هستيم و خيلي جاها راه بر ما بسته است
به خدا اعتماد كن و ازاد و رها شو
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
من از صبح نميتونم وارد تالار بشم و الان هم اومدم و ديدم خيلي از حرفهاي من حذف شده
همينطور توهين هاي خانم بيدل!!!!
چطور به خودتون اجازه ميديد هر جا ميلتون كشيد حرفها رو حذف كنيد
بهتر نيست به جاي اين كار به امثال اين خانم ياد بديد درست و به جا صحبت كنند و حالا كه توهين كردند حداقل من كه پاسخ بي ادبانه اي ندادم جرا بايد پاسخم حذف بشه
جدا كه تالار جالبيه!!!
شازده كوچولو , eng.aydin و دانوب و سنجاب محترم از راهنماييهاتون خيلي ممنونم و حتما عمل ميكنم
و اصلا ديگه به اون موضوع فكر نميكنم
از كساني هم كه مطالب خانم بيدل رو حذف كردند ميخوام تمام حرفهاي اين خانم رو حذف كنند يا بگذارند همه حرف ها بمانند تا شخصيت افراد بهتر مشخص بشه
ممنونم
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
اصلا شما مطمئنيد ايشون آقا هستن و مجرد؟؟
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
بله
ايشون اقا هستند و مجرد
اما جدا ديگه واسم مهم نيست حتا اگه نباشند
من اون موضوع رو كنار گذاشتم و ديگه بهش فكر نميكنم, فكر كردم در بهترين حالت ايشون مجرد و همه چي تموم هم باشن دليلي نيست كه خودم ايشون رو متوجه كنم و خودمو كوچيك كنم
و بعدها شايد خيلي حرفها رو مجبور باشم بشنوم
كلا اين فكر رو رها كردم
من از اينده ميترسم كه نكنه اشتباه انتخاب كنم و فكر ميكنم اشتباه بزرگتر اينه كه اينهمه ميترسم
ميسپرم به خدا و رها ميكنم و اميدوارم كمكم كنه
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
زهره جون خوش اومدی به همدردی
بیشتر بگو از اون آقا چی میدونی ؟کجا دیدیش؟
چند سالته عزیزم؟ تحصیلاتت چیه؟
RE: جه جوري اونو متوجه خودم بكنم
tamanaye manمحترم
من دانشجوي ارشدم و 29 سالمه
در مورد تاپيكم هم نميتونم توضيح بيشتري بدم چون ميترسم جواب نامناسبي دريافت كنم, مجبور شدم به توضيحات مشابه مشكلم قناعت كنم تا سوْ تفاهمي بوجود نياد
اما با همين توضيحات هم ديگه دليلي براي اصرار نميبينم
ميشه اين تاپيك رو قفل كنيد