-
چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام بچه ها الان که می نویسم بغض داره خفم میکنه کمکم کنید یه کسیو از فکرم بیرون کنم من یکیو چند سال خیلی دوست داشتم خیلی اما اون منو نخواست قلبمو ندید و زیر پاش گذاشتو رفت بهم گفت دروغگو خودخواه درحالیکه نبودم درواقع عشق منو خودخواهی و دروغ دید و گفت برو گم شو به همین سادگی من الان 7 ماهه ندیدمش توی این چند سالم همش با من دعوا داشت جوابمو نمیداد هر چند ماه میدیمش اینارو گفتم که بدونید من هیچ وابسگی ندارم به اون با این همه توهیناش و این 7 ماه که ندیدمش نمیدونم چرا نه تنها آرومتر نشدم بلکه روز به روز بدتر میشم اگه نتونم فراموشش کنم و این وض ادامه پیدا کنه من باید برم بیمارستان روانی شک ندارم تا این حد حالم بده شب و روزم گریست گاهی میگم اگه بعد 120 سال دور ازجونش میمرد من راحتتر فراموشش میکردم .
بچه ها کمکم کنید ازش دل بکنم بخدا میخوام زندگی کنم من چند ماه دیگه 22 سالم میشه توی خونوادمم آرامش زیادی ندارم اما به شدت خونوادمو دوس دارم . همه یخواستگارامو رد کردم یکیشون که خیلی خوب بود بهش فکر کردم ولی نتونستم به هیچ عنوان عشق اولمو نتونسم فراموش کنم و وقتی به این فک کردم که چند وقت دیگه این آقا میخواد جای اون بیاد انقد گریه کردم که کم مونده بود بیهوش شم آخه من چند سال توی رویاهام با عشقم زندگی کردم شوهرم میدونستمش به عشق اون کلی چیزا از زندگی یاد گرفتم از آشپزی و سفره آرایی تا مسایل جنسی
اینا همه خراب شد من شنیده بودم تا 6 ماه آدم عشقشو فراموش میکنه یا حداقل بهتر میشه ولی من دلتنگتر میشم آروم ندارم عین روانییها شدم یه شهر دوره هیچ وقت نمیبینمش هیچ وقت دیگه نیست بچه ها توروخدا بگین چیکارکنم
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام دوست عزیز
من قصد ندارم نصیحتت کنم ، اما چون مشابه اتفاقی که برای تو افتاده به نوعی برای من هم افتاده خواستم یه چیزایی رو بگم
عزیزم داری به خاطر کی خودتو اینقدر آزار می دی؟ آیا اون آدم واقعا ارزش این وابستگی و عشق رو داره؟
تو که عشقت رو بهش نشون دادی پس چرا ترکت کرد؟
قبول کن که به هر حال اون دیگه نیست و هیچ وقت هم برنمی گرده.
هیچکس عزیز هر قدر بیشتر بهش فکر بکنی ، به اون رویاهایی که ازش تو ذهنت ساختی اوضات بدتر میشه
بهتره از توقف تفکر استفاده کنی. یعنی هر وقت خواستی راجبش فکر کنی به مغزت یه ایست بگی و راجب مسائل دیگه فکر کنی.
یه کم به خودت زمان بده بعد حتما رو خواستگارات فکر کن. زندگیتو به خاطر کسی که خیلی راحت از زندگیش حذفت کرده خراب نکن.:310:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
hichkas.a عزیز سلام
این که آمدی تاپیک باز کردی خیلی نشونه خوبیه
نشونه اینه که دوست داری به روال عادی زندگی برگردی
دوست خوبم همه ما که اینجا هستیم کما بیش از این بحران ها داشتیم درکت میکنم و دوست دارم بدونی که ادامه فکر به این فرد فایده ای نداره
پیشنهاد دارم هر زمان که به ذهنت آمد از تکنیک توقف فکر استفاده کن و سعی کن از نظر ذهنی از فکرت حذفش کنی
این فرد هر کسی بوده حتما لیاقت شما نداشته شاید الان ذره ای هم بهت فکر نکنه پس سعی کن تو هم از خیالش بیای بیرون
تجربه ای بوده و تمام
چقدر لذت بردم از اینکه خانوادتو دوست داری باور کن خانواده بهترین دوست و همراه هست
بهشون نزدیک شو و قدرشونو بدون
امیدوارم بقیه دوستان راهنمایی بهتری برات داشته باشن و نتیجه دلخواه را بگیری:72:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام
دوست عزيز اميدوارم اين لينكها كمكتون كنه
با شکست عشقی و تلخی برهم خوردن آن چگونه کنار بیاییم؟
http://www.hamdardi.net/thread-12018.html
مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه
http://www.hamdardi.net/thread-7257.html
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
هیچ کس عزیز سلام.به همدردی خوش اومدی.
راه کار دوستان برای توقف فکر عالیه.حتما انجام بده.و خواستم بهت بگم منم شرایطی کمی مشابه تو رو گذروندم..یعنی بیش از حدی که واقعا وجود داشت روش سرمایه گذاری کردم..من فکر میکردم ما قطعا با هم ازدواج میکنم ولی بخاطر مخالفت خونوادم نشد.من فکر میکردم بلاخره خونوادم راضی میشن ولی نشدن.اونوقت من موندم کوهی از وابستگی احساسی..احساس میکردم این جدایی ما یه جورایی طلاقه..تموم برنامه هایی که برای ازدواج و بعدش ریخته بودیم خراب شد..
نقل قول:
چند سال توی رویاهام با عشقم زندگی کردم شوهرم میدونستمش به عشق اون کلی چیزا از زندگی یاد گرفتم از آشپزی و سفره آرایی تا مسایل جنسی
گمونم تو هم اشتباه منو کردی..بیشتر از واقعیت بهش بها دادی.
پس رنجی که بعدش میکشیم دسته گلی که خودمون به اب دادیم..چون رویا پردازی کردیم.به چیزی که قطعیت نداشت دل بستیم.بخاطر همین اینجا گفته میشه تا رسما و قانونا عقد نکردین احساس رو وارد نکنید.
نقل قول:
اینارو گفتم که بدونید من هیچ وابسگی ندارم به اون
به اون شخص نه..اما به خاطرات و خیالات عاشقانه ای که ساختی وابسته شدی.خصوصا چون شروع این احساس از دوره نوجوونی بوده..دوره ای که خیالات به اوج خودش میرسه.
نقل قول:
ولی نتونستم به هیچ عنوان عشق اولمو نتونسم فراموش کنم
من یه زمانی با این کلمه عشق اول خیلی درگیر بودم..تا اینکه یکی از دوستان در جواب یه دوستی نوشت همیشه اولین ها بهترینها نیستن..این جمله منو خیلی اروم کرد..تو هم بهش فکر کن و از خدا بهترینها رو بخواه.
نقل قول:
من شنیده بودم تا 6 ماه آدم عشقشو فراموش میکنه یا حداقل بهتر میشه
این به شرط اینه که خودت بخوای..و تلاش کنی.
فکر نکن با رفتنش تموم خیالات عاشقانت نابود شد...اگه با منطق بری جلو کسی رو انتخاب میکنی که واقعا بتونی زندگی دلخواهت رو با هم بسازین.و میدونی که اون اقا با توصیفی که ازش کردی کسی نبوده که بتونه انتظارات تو رو براورده کنه.
الان سنت کمه.اجباری نیست الان برای ازدواج تصمیم بگیری.بذار حالت رو به راه بشه..اونوقت به فکر ازدواج بیفت چون مهارتهایی به جز اشپزی و سفره ارایی نیاز داره.مثلا بلوغ عاطفی و اجتماعی.
رهایی از خاطرات منفی یا عاشقانه گذشته
.*.« برای آنان قطع رابطه عشقی داشته اند » .*.
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
واقعا مرسی از همتون :72: خیلی حرفاتون نکته داره. بهار 66 عزیزم مرسی از همدردی و راهنمایی خیلی خوبت فک کنم حق با تو که گفتی وابسته بهه خاطرات و خیالات عاشقانه ای که ساختی شدی .درسته.
بعد خواستم بپرسم توقف فکر چیه؟؟؟؟؟
منظورتون نگاه کردن فیلم یا ورزشه؟؟؟؟؟؟ من موقع اینکارا هم فکرش میاد به ذهنم باور کنید هر ثانیه یادش میافتم بدون دلیل دست خودم نیس تمرکز نمیتونم کنم موقع تمرین تمرکز هم گاهی گریم میگیره:302: واقعا نمیدونم چرا:316: از درسو زندگی افتادم . تا میام تمرکز کنم یه دفه یه حسی میشم ته دلم انگار خالی میشه بعد صداش و صورتش میاد جلو چشمم خودبخود همه یدلم میلرزه .
حالا توقف فکر نمیدونم چجوریه
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
توقف فکر یعنی اولا هر چیزی که اونو یاد تو میندازه بنداز دور..چه اس ام اس یا احیانا یادگاری...مثلا من یه قاب شعر بود که در وصفم سروده بود:) و خطاط نوشته بود،زده بودمش به دیوار اتاقم تا میدیدمش های های گریه میکردم..همه یادگاریها رو انداخته بودم دور الا این یکی..دلم نمیومد..اما به خودم گفتم حال من مهمتره یا این قاب؟؟واسه همین قاب رو انداختم دور و حالم خیلی بهتر شد.
یه مدت هم اهنگای عاشقانه و فیلم رمانتیک و رمان عاشقانه و وبلاگ احساسی رو کنار بذار..فقط اهنگ بی کلام گوش کن.
هر وقت هم فکرش اومد تو ذهنت بدون سرزنش خودت ذهنتو ازش منحرف کن.حتی اگه دو دقیقه طول بکشه..هر دفعه هم واسه اینکه تونستی فکرتو ازش منحرف کنی از خودت تشکر کن یا به خودت جایزه بده...اگه هم نتونستی ناراحت نشو و باز امتحان کن.
اگه هم ازش دلخوری یا عصبانیتی داری یه بار فقط یه بار یه بلایی سرش بیار،البته نه دقیقا سر خودش..من خودم از دست یه نفر سر قضیه مالی خیلی عصبانی بودم،دلم میخواست خشممو یه جوری سرش خالی کنم اما نمیشد..روی یه کاغذ اسمشو نوشتم و چسبوندم رو یه بالش..تموم اون بلاهایی که دلم میخواست سرش دراوردم..بعد هم رو اسمش خط زدم و نوشتم بخشیدم و فراموش کردم و سوزوندمش.
بعدش هم ازتوقف فکر استفاده کردم.اینم اگه ازش عصبانی هستی..اگه نه هم که فقط همون توقف فکر.
موفق باشی
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
چه جالب . باشه سعی میکنم .خداروشکر اون به من هیچ یادگاریی نداده یا حرفی جز برو و دوستت ندارم نزده بود فقط خودم هر چی هدیه واسش خریده بودم و اون پس داده بود واسه خودم توی کمد نگه داشتم و شده آینه دق .
ولی خب هنوز انقد قوی نیستم که دور بندازمشون ولی میذارم یه گوشه ای که نبینم .
بعد دیگه اینکه من راستش دچار یه سری مشکل شده بودم مثلا لرزش دستو گریه های بی دلیل و ناگهانی بعد آخر خنده هام گریه میکنمو .. رفتم پیش یه روانشناس خوب ازم تست گرفت گفت افسردگی بعدم جلسه مشاوره گذاشت فایده نداشت و باید قرص بخوری . قرص داد راستش من نخوردم به نطرتون این علایم بدون قرص درمان میشه؟
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
دوست عزيز حرفهاي بهار كاملا درسته
اين لينك تكنيك توقف فكره
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
خیلی خب
دوستان راهنمایی هاشون بی عیب و نقص بود
ولی یه چیزی
به نظرم بیشتر از هر چیزی، از این واهمه داری که اون آقا پسر بره با یه دختر دیگه
حتما اون دختر رو تصور هم کردی
که چقدر زیباست
که چقدر بی عیب و نقصه
که آقا پسری که تو دوسش داری، مثه پروانه دور اون دختر میچرخه و و و
ایناست که تو رو دیوونه کرده و میکنه
حتی اگه انکار هم کنی فایده ای نداره
پس بهت میگم، اول اون دختری رو که تو ذهنت ساختی و وجود خارجی نداره رو فراموش کن
بعد اون پسر رو
همین
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
بله فک کنم شاید اینم مهم باشه توی فراموش نکردنم و لی اینم موردو که نمیشه از سرم بیرون کنم من کلا روی دخترا حساس شدم از هنر پیشه هاو خواننده های مورد علاقش که زنن تا دخترای توی اینترنتت. اگه سرتون درد نمیگیره من یه کم دردو دل کنم :
راستش بعضی از دخترایی که باهاش صمیمین میشناسم روی خیلیهاشون حساسم اینم شاید مشکلی باشه که مغزمو میخوره ونمیذاره فراموش کنم خب توی فیس بوک همه این دخترا بیحجابو با آرایشهای مختلف عکس دارن منم خب یادم نمیاد یه بار جلوش آرایش کرده باشم بس که خنگ بودم فک میکردم اینجور واسه زندگیمون بهتره الان پشیمونم :316: ا
زونجایی که این آقا پسر دقیقا پسر شیطونیه منم یه صفه ناشناس دارم که میرمو باهاش صفه این دخترارو نگا میکنم واسه عکس این دخترا لایک میزنه یا نطرش چیه . عزیزمم به بعضیهاشون میگه چقد با اینا صمیمیه اصلا چیزی که با من بود دقیقا عکس ایناست به من میگفت گم شو خفه شو کارش داشتم میگفت باز چیه ازینجور برخوردا .:302:
بعضی دخترا هم الان همکلاسی دانشگاهشن همش میترسم نکنه عاشق همکلاسیاش بشه یه بار واسه یه همکلاسش که توی فیس بوک دیدمش ومتوجه شدم زیادی به عشقم عزیزم عزیزم میگه پیام دادمو گفتم ازش درموردش پرسیدم نمیدونم راس گفت یا نه ولی دختره گفت ما فقط دوست معمولییم با همین انقد ناراحت شدم که یادمه تا ساعت 4 صب داشتم گریه میکردمو همش واسه عشقم زنگ زدم ولی اون ...اشغال میکرد
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
هيچكس عزيز
به جاي اينكه نگران اين باشي كه اون خداي نكرده عاشق كس ديگه اي بشه يا نه كمي بيشتر به خودت برس . و سعي كن از فكرش دربياي بيرون . وقتي از همديگه جدا شدين سعي كن با فكر كردن به اينجور مسائل كه البته براي اين دوران طبيعي هم هست خودتو ناراحت نكني .
گفتي شايد بهتر بود تو هم مثل اون دوستاي دختر ديگه اين آقا كمي بيشتر آرايش مي كردي تا شايد بيشتر به تو هم توجه مي كرد ولي عزيزم تو فكر مي كني توجه اين آقا به اين نوع آرايشها و تيپ ها براي چيه ؟ به نظرت بيشتر براي خوشگذروني و سو استفاده و عياشي نيست ؟ تو فكر مي كني اين آقا از ارتباطش يا اين خانمها چه هدفي داره ؟ مي خواد واقعا باهاشون ازدواج كنه ؟
هميشه سعي كن خودت باشي و رفتار خودتو بي جهت به خاطر كسب جلب توجه كسي تغيير ندي مگه اينكه واقعا در جهت اصلاح و بهتر كردن رفتارت باشه نه بدتر كردن .چون در اينصورت بعد از يه مدت از اينكه ديگه خودت نيستي خسته ميشي و متوجه ميشي به اون نتيجه اي هم كه مي خواي نرسيدي .
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
دوست عزيز حرفهاي سبكتكينو خوب بخون
در ضمن دليلي واسه اين همه تجسس نداري, مسلمه كه اون اقا احترامي واسه خودش و حرف زدنش قايل نبوده و دليلي نداره كسي كه شخصيت ثابتي داره تو رفتارهاش اينهمه تفاوت باشه و يكجا بي ادبانه و جايي با سياست حرف بزنه, اين فقط يه معني داره كه اون انسان به درد شما نميخوره و هنوز بالغ نشده
تو ميگي نميتونم فراموشش كنم و خودتم راهي رو ميري كه بياد جلو چشمت و يا روح و روان خودتو ازار ميدي, اين اشتباهه
فيس بوك يا هر جاي ديگه, اين مهم نيست , مهم اينه كه اون بايد حذف بشه از ذهنت و اين رو هم بدون اگه اين اقا با اين روند ادامه بده تو زندگي مشترك احتماليش هم با هر خانمي باشه به مشكل برميخوره, مگه ارايش و نداشتن حجاب و ... دليل ترك كسي ميتونه باشه!!!
نه عزيزم مشكل اينه كه براي زندگي مشترك ساخته نشده
توقف فكر يعني هر جا فكرش اومد سراغت به راحتي و با كنترل روي احساست بتوني خودتو سرگرم كاري ديگه بكني واصلا تداعيش نكني نه اينكه بري تو فيسبوكش و...
اينها همه ميشه عذاب تو
دوست من , فقط و فقط يك چيز رو بدون كه نه اولين دختري هستي كه اين مسايل رو ديده و ازارش داده و نه تنها كسي هستي كه دلش شكسته و به فكر ترميم زخمهاشه
توي اين تالار و توي زندگي واقعي پر اين موارده فقط بايد يادبگيري چطور شرايط زندگيتو مديريت كني و هميشه شاد و سالم زندگي كني
واسه كسي زندگي نكن و ازينكه داري سالم زندگي ميكني ناراحت نباش. من مطمينم قوانين خدا روي زمين عادلانه است و نتيجه عملمون به خودمون برميگرده
مواظب خودت و روح پاكت باش و نزار اين افكار ذره اي تورو از خودت دور كنه, تو هميني , خودتو دوست داشته باش
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام دوست گلم
به همدردی خوش اومدی عزیز دلم
اینجا هر چقدر بخوای می تونی با ما درد و دل کنی! دوستهای خوب پیدا کنی! خودت رو از لحاظ روحی بدون قرص
بسازی و با احیای یک شخصیت سالم بهترینها رو داشته باشی عزیز دلم :46:
پستت و نظرات پر مهر و خوب تک تک بچه ها رو خوندم! اول از همه بدون خدا خیلی دوستت داشته که به این سایت
خوب که واقعا خونه مجازیه پرمهریه رهنمونت کرده!
گل من!
میدونی بزرگترین مسئله تو چیه؟ وابستگی بیش از حد و افراطیت به آدمها! این خیلی خطرناکه عزیز دلم!
چرا نام کاربریت رو گذاشتی "هیچ کس" ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا تو با حضور یک پسر که به عشق تو بیتوجهه باید "همه کس" بشی؟؟
می دونی این وابستگی افراطی تو میتونه بعدا یک بیماری غیر قابل درمان روانی بشه؟
تو داری فردیت و استقلال شخصیتت رو از دست میدی!
تو حتی اگر با اون پسر ازدواج هم بکنی حتما از تو وابستگی و ابراز علاقه بیش از حد و بیمار گونه ات کلافه میشه و
ممکنه حتی کارت به طلاق بکشه! که با این شخصیت تو ممکنه به کارهای خطر ناکی دست بزنی!
نوشتی تو خانوادت آرامش نداری! چرا آرامش نداری؟ آیا تو خانوادت مشکل یا دعوا یا اختلافی هست؟
آیا به تو در خانوادت محبتی شده؟
در حال حاضر شغلت و وضعیت تحصیلیت چیه عزیز دلم؟
تو اگر خواهان درمانی باید به ما و به خودت کمک کنی که بتونیم از دختر خوبمون یک خانوم مستقل ، آزاده و با کمال
اعتماد به نفس بسازیم که اگر اراده کنه همه پسر ها به پاش میافتن!
تو به شدت عزت نفس و اعتماد به نفس و استقلال شخصیتت رو از دست دادی که باید احیاش کنی!
تو یک وابستگی خطرناک داری! انقدر عزت نفست اومده پایین که مدار خوشحالیت رو گذاشتی تو جواب های یک پسر
که حتی به فحش دادنشم راضی هستی!
اسم این رو عشق نگذار!
تو عشق احترام هست! وارستگی و آزادی هست! تکامل روحی هست! عزت نفس و غرور هست!
اما همه اینها در تو شکسته! پس اسمش عشق نیست!
بیا سعی کن مدار زندگیت رو بر روی خودت بگذاری!
باید اعتماد به نفست رو احیا کنی!
باید خودت رو دوست داشته باشی و به خودت بها بدی! نباید اجازه بدی کسی به تو بی احترامی کنه یا تور رو بشکنه
حتی همسر آیندت!
اول خودت رو خوب بساز بعد به ازدواج فکر کن!
پسرها عاشق دخترهایی هستن که اعتماد به نفس و عزت نفس دارن و اصلا وابسته نیستن!
و از دخترهای آویزون و مزاحم و بدون اعتماد به نفس بیزارن!
پس بیا و برای خودت ارزش و احترام و عزت نفس قائل شو تا دیگران هم بهت احترام بگذارن!
اونوقت می بینی که دیگه نه افسرده ای نه وابسته به اون پسر!
اونوقت به این روزهای خودت می خندی که میخواستی با اون پسر ازدواج کنی!
دوست خوبم کمکمون می کنی؟
خداوند تو رو آزاد و مستقل آفریده! پس به اصل خودت برگرد عزیز دل
:72:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
نقل قول:
من راستش دچار یه سری مشکل شده بودم مثلا لرزش دستو گریه های بی دلیل و ناگهانی بعد آخر خنده هام گریه میکنمو ..
گمونم این بخاطر فشاریه که به اعصابت وارد شده ..شما از روشهایی که گفتیم استفاده کن و از ارتباط با خدا هم استفاده کن انشاا... به مرور بهتر میشی.
وامان ازاین فیس بوک..تنها کاری که میتونی بکنی اینه که فیلتر شکنت رو پاک کنی..چون الان در وضعیتی نیستی که بتونی به کنجکاویت غلبه کنی و به فیسبوک سرک نکشی..
نقل قول:
بس که خنگ بودم فک میکردم اینجور واسه زندگیمون بهتره الان پشیمونم
زندگیمون؟؟!!!بازکه زیاده روی کردی..کدوم زندگیتون؟؟؟
چرا پشیمونی؟؟؟اگه قراره باشه یه مرد به صرفا رایش و ظاهر با زنی ازدواج کنه اون ازدواج دوام نمیاره چون اولا اقابا دیدن ارایشای بیشتر و بهتر جذب افراد دیگه میشه،ثانیا مگه یه زن میتونه تموم مدت با ارایش باشه و تموم کارای خونه و همسرداری و بچه داری رو هم انجام بده و ازهمه مهتر وقتی مثلا زن باردار میشه ظاهرش تغییر میکنه خوبه اقا بگه خوب چون قیافت عوض شد برو گمشو...؟
ممکنه یه روزی برسه غم و اندوه داشته باشی و حال ارایش کردن هم نداشته باشی،دلت بخواد با شوهرت دردل کنی.خوبه شوهرت بگه برو پی کارت و بیفته دنبال دخترای دیگه؟؟؟
در واقع حرفایی که اون اقا ممکن بود بعد ازدواج بهت بگه رو الان بهت گفته و خدارو باید شکر کنی که زود شناختیش.
اینکه ارایش کنی یا نه به خودت مربوطه اما هر تصمیمی گرفتی فقط بخاطر خودت باشه..توی ازدواج باید دختر و پسر همدیگه رو همینجوری که هستن بپذیرن
موفق باشی
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
مرسی از همتون :72: واقعا خداروشکر اینجارو پیدا کرد . بهار 66 عزیز پسری که دوسش دارم میدونی خیلی پسر مهربونیه ینی قلبش مهربونه من نمیدونم چرا از من بدش میاد یه بار بهم گفت از دستت خسته شدم من حس میکنم این بدرفتاریهاش و فحشاش به خاطره این بود که از من کلافه شد میخواست ولش کنم اما من نتونستم هر کار کرد ازش متنفر شم نشدم میدونی بهار 66 عزیزم من مقصر بودم اون پسر خوبیه خداییش من چشماو لبخند مهربونش البته قبل اینکه بدونه عاشقش شدم چند سال پیش ، هیچوقت یادم نمیره .
حرفای بهار شادی درسته بهار شادی من حرفام زیاده اما شاید بگم بهتر بشه کمکم کنین
من ابراز علاقم بیمارگونست بخدا باور میکنید مامانم و دوستام میدونن قضیه رو میدونی نطر اکثرشون چیه؟ میگن تو بیشتر شبیه مادرا اونو دوست داری
مامانم که وقتی فهمید گفت تو دوشخصیتی هستی چون من توی خونوادم اصلا احساسمو بروز نمیذم مامانم ازین همه احساس وحشتناکم تعجب کرد خیلی هم تحقیرم کرد که من ارزش خونوادمو پیش اون پسر پایین اوردمو و...
بهار شادی بله من گفتم خونوادم آرامش ندارم از بچگی شاهد دعواهای مامانو بابام بودم تا امروز پدرم اخلاقاش خیلی بده دوسش دارم اما گاهی ازش متنفرم اون با اخلاقاش که نمیخوام اینجا بگم زندگیو همیشه برای مامانمم میخواد سخت کنه
اصلا مشکل داره من همیشه غصه مامانمو میخوردم نمیدونم چرا پدرم اینجوره اما هست دیگه کاریش نمیشه کرد کسی هم جرات نداره ازش ایرادی بگیره
وقتایی بود که از زندگیم خسته میشدمم انقد که بابام زندگیمونو سخت میکرد انقد غصه داشتم دلم میخواست یه مرد بیاد پشتم وایسته منو با خودش ببره من همیشه پشتم خالیه دلم میخواست به عشقم تکیه کنم میدونید اون یه مرد واقعی بود میدونم اگه دوسم داشت خیلی مهربون بود خیلی هم مرد و وفادار بود اما
اون دوسم نداشت حتی سر سوزن نمیدونم شاید من لایق عشقش نبودم خدا مهر منو به دلش ننداخته من اونو خیلی دوست داشتم و الانم دارم اما چون دیگه نیست ومیدونم نمیبینمش آخه ما از هم دور شدیم خیلییییییییییییییییی من یه شهر دیگم واسه همین توی دلم میدونم اون محبتو و مردونگیش واسه یکی دیگست
همونی بود که همیشه توی رویاهام بود یادمه اولین بار که نگام کرد تنم لرزید
خلاصه اون انگار از دنیای رویاهای من اومده بود بیرون همون که قرار بود پشتم وایسته دستمو بگیره کمکم کنه منم واسش یه تکیه گاه محکم میشدم چون سختی کشیدم تجربم زیاده همه جا همراهش میشدم ولی... اینا همش رفت پوچ بود من موندمو همه ی امید و آرزوهام که رفت
میخوام ازینجا استقلال یاد بگیرم میخوام تنهایی از پس زندگیم بربیام میخوام برم سر کار ولی کو کار....
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
نقل قول:
میخوام ازینجا استقلال یاد بگیرم میخوام تنهایی از پس زندگیم بربیام
دوست خوبم تبريك ميگم
فكر كنم خودتم متوجه شدي كه اينهم مرحله اي از زندگيته و خيلي خوبه كه ميخواي رو خودت كار كني
تجربه نشون داده وقتي خودتو بشناسي و ارزش گذاري روي خودتو شروع كني فرصتهاي زيباي زندگي ميان سراغت
خودتو كوچيك و كس ديگه اي رو بزرگ نكن
اول خودت رو بساز و بدون بزرگي و اعتماد به نفستو بيشتر كن و ديگه هم به اون اتفاق فكر نكن بلكه تجربه زيبا و ارزشمند زندگيت بدون و خوشحال باش كه اين تجربه رو داري و ديرتر بهش نرسيدي
يه وقتايي به اونهايي كه زودتر ازمن اومدن اينجا و خواستند كه زندگيشونو تغيير بدن غبطه ميخورم
تو الان خيلي جلو افتادي
درد دل هم بكن و بدون نوشتنش ارومت ميكنه اما وقتي نوشتي بريزش دور , بزار از ذهنت بيان بيرون و ديگه راهشون نده
به خودت هم زمان بده و عجله نكن, قول ميدم اگه خوب و اگاهانه بري جلو زندگي زيبايي ميتوني واسه خودت بسازي
غم و شادي مال همه ماست
مهم اينه درس بگيريم و تو بهترين درسي كه الان گرفتي اينه كه ميخواي تنهايي از پس زندگي بربياي
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
هیچکس خانوم
آبجی گل
من با بهار66 موافقم که گفت به فیس بوک سر نزن و آنتی فیلترتو پاک کن
تو میدونستی نتیجه یه روانشناسی نشون داره که بیشتر آدمایی که میرن فیس بوک، افسرده میشن؟!!
چون اونجا فقط لبخندهارو میبینی، فقط عکسهایی میبینی که ژست های خوشحال گرفتن
جوری که انگار همه از زندگیشون راضی هستن، همه خوشکلن، همه بی نقصن، همه اعتماد به نفسشون بالاست، همه پولدارن، همه ساعت و عینک و کیف و کفش و لباسای مارکدار میپوشن و و و...
و کامنت هایی میبینی که باز هم همین حس رو بهت القا میکنن که همه خوشبختن به جز تو!
این خاصیت فیس بوکه
باور کن بیشتر چیزایی که اون تو میبینی فقط چیزای سطحی هستن. تو عمق مسائل رو نمیتونی تو سایت های اجتماعی مثه فیس بوک ببینی
و عزیز من، باید بگم که چشم و هم چشمی تو فیس بوک هم وجود داره.شاید بیشتر از زندگی واقعی!
من میدونم تو الان اون دخترارو خیلی عالیییییییی میبینی. عالی و بی عیب و نقص
ولی باور کن اینا همش از کمبود اعتماد به نفسه
اشو میگه: به مجله های آرایشی زیبایی نگاه نکنین چون اونوقت فکر میکنین زشت هستین!
فیس بوک هم یه همچین جاییه چون همه بهترین عکساشون رو با روتوش و آرایش و کلی چیز دیگه میذارن رو پروفایلشون
سعی کن رو خودت بیشتر کار کنی و اعتماد به نفست رو به دست بیاری
اون پسر هم از طرف همه اعضایی که اینجا نظر دادن از جمله خود من، رد صلاحیت شد
والسلام!
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
عزیز جان همه ی عشقا دو طرفه نیستن. خیلی خوبه که سعیتو کردی که به کسی که دوستش داری برسی. اما نشده. اینو بپذیر و خوشحال باش که تلاشتو کردی. ادم اگه اگاهانه عاشق می شد که خودش تصمیم می گرفت عاشق کی بشه. اول دل از دست ادم می ره بعدش عقل می بینه کجا رفته. اون پسر هم درک کن. دست خودش نیست که چه کسی رو دوست داشته باشه گلم. مهم اینه که تو برای به دست اوردن کسی که دوستش داشتی تلاشتو کردی و حالا هم باید قبول کنی که تموم شده و فقط با یه لبخند به یادش بیاری.
اون پسری که می گی الان اماده ی ازدواج نیست. وقتشه که بچه بازی کنه و با این و اون بره بیرون خوش بگذرونه. به ظاهر و این چیزا نگاه کنه و خلاصه الان هم اگه راضی می شد ازدواج کنین به دردت نمی خورد. ازدواج هم امادگی می خواد.
یه وقتی هم هست که ادم همه احساسش مال عشق نیست. مال نیازه. یعنی تو حس کردی که به این پسر نیاز داری که بتونه کمکت کنه. یعنی الان احتمالا احساساتت ترکیبی از عشق و نیاز باشه که قسمت نیازه که داره ازارت می ده.
موفق باشی.
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
lمرسی بچه ها :72:. راستش فیس بوک الان یه مدته که دیگه توی صفه ی دوستای دخترش نمیرم همین یر روز میرم فقط صفحشو میبینم و میام بیرون اونم چیزی از صفش قابل دیدن نیست ینی یه کاری کرده من نتونم ببینم فقط دو تا عکسه .همین . وقتایی میرم که دلم واقعا براش تنگ میشه.
مینوش عزیز اینو من مطمینم که عشق من از روی نیاز نیست نیازم فقط اذیتم میکنه چون من همون اوایل فهمیدم توی زندگی بااین آقا هیچی از نیازای عاطفی من براورده نمیشه حتی به اینم فکر کردم ازش مثلا کتکم بخورم اما هر کار کردم که این واقعیت باعث شه من ازین وضع بیام بیرون نشد
اون نیاز منوو برطرف نمیکنه هیچ وقت .نمیدونم مشکلم چیه که چرا از دلم بیرون نمیره البته اینو بگم من الان اون عشق داغو ندارم الان حس میکنم دوسش دارم دوست داشتن خیلی بزرگتره
ایننو نمیدونم تجربه کردین یا نه
ا
گه بدونم مشکل کجاست حلش میکنم آخه چرا با اینکه میدونم هیچ فایذه ای برای زندگیم نداره بازم یه طوری دوسش دارم وقتی میفهمم سرکاره توی چشمم اشک جم میشه کلی قربون صدقش میرم یا وقتی الان که چند ماه دیگست تولدشه به این فک میکنم چفد بزرگ شده دلم واسش پر میزنه نمیدونم نمیتونم بیان کنم ولش کن
مثلا میدونید اگه اون روزی ازدواج کنه من واقعا اگه بتونم تحمل کنم و طاقت بیارم همیشه یه جوری از دور کنارش می مونم هیچوقت نفهمه (اما نمیخوام اینجور شه ) من حتی بچه دار بشه عاشق بچش میشم مطمینم . :43:
نقاشی جان من میخوام رو خودم کار کنم اما بلد نیستم تنها راه به نظر خودم کار بود که نشد از شما کمک خواستم در واقع برای اینکه چجوری ازین افسردگی و خستگی دربیام نمیخوام توی خونه بشینم الکی کمک میخوام برا ی دختری که میخواد مستقل شه اما واقعا کاری نیست:316::302: من تلاش کردم بی فایدست یه مورد بود که خونوادم اجازه نمیدن میگن دختر هر جا کار نمیکنه . دلم میخواد فایده داشته باشم اینجور انگار بی ارزشم اونم دوسم نداشت این بیشتر بهم فهموند که بی ارزشم پس شما بگید ارزش یه دختر به چیه؟؟؟ وقتی کسیو که دوس داری اینجور برخورد کرد و رفت لیسانس گرفتی توی رشته ای که دکتراشوو اگه بگیری و دانشمند شی کار هست ینی رشتشم به دردی نمیخوره اصلا من گیجه گیجم یکی هست واسم برنامه ریزی کنه؟ ؟؟؟؟؟ من خیلی ذهنم آشفتست کمک میخوام . راستی توقف فکر خیلی خوبه متوقف میشه ولی خب یه مسکنه درمان نیس
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام خواهر من خيلي دوست دارم كنارت مي بودم و اين حرفها رو روبرو ت مي گفتم اما حيف ولي من ميگم خدا بهت فرصت داده تا از زندگيت در عالم هستي استفاده كني نه التماس كسي رو بكني كه اهميتي بهت نميده و نداده اين قدر تفكر قشنگ دوربرت هست كه اين خوره جونت رو از ياد ببري عشقت رو نصيب كسي كن كه درك كنه عشق تو لياقت مي خواد كه لياقتش تو وجود اين كس نبوده
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
دوست خوبم
خوشحالم که میخوای به خودت کمک کنی
اول یک تشویقت بکنم
:104: :104: :104: :104:
از نوشته هات اینو فهمیدم که همیشه دلت یک پدر خوب و مهربون می خواسته و این محبت رو از خانوادت نگرفتی و
از طرفی همیشه مادرت رو دیدی که در مقابل بد رفتاری ها و بی احترامی های پدرت کوتاه می آمده!
حالا به اولین پسر که رسیدی این کمبود محبت و حمایت پدر رو خواستی از بیرون بگیری و البته فکر کردی اولین نفر
همون تکیه گاه تو و قبله آمال تو هست!
از خواب بیدار شو عزیزم
دنیای عاشقانه تو یک دنیای پاک و قشنگه اما دنیای واقعیات به واقع اینطور نیست!
تو در فصل بهار زندگیت هستی پس این موقعیت رو از دست نده!
تو هنوز اول راهی!
پسری که به هر دلیل به تو بی احترامی کنه یا بره واسه خانومهای زیبا به سبک فیس بوک لایک بزنه به نظر من که
یک ناظرم زیاد مرد زندگی نمیاد!
می دونم زندگی سختی داشتی اما چه پشتیبانی بهتر از خدا؟ چه حامی ای قوی تر و مهربونتر از خدا؟
چرا دنبال عشق و امنیت در بیرون می گردی؟
عاشق خودت باش! به خودت احترام بگذار! به خودت محبت کن! با خدا رابطت رو قوی کن!
اونوقت می بینی که چقدر زیبا شدی و چقدر محکم و قوی!
به وقتش یک تکیه گاه خوب هم پیدا می کنی!
اما در ارتباطات بعدی یادت باشه زن مظهره نازه و مرد مظهر نیاز!
مرد باید بیاد اظهار عشق کنه! تو با عزت نفس و اعتماد به نفست می تونی مردهارو شیفته خودت کنی
شروع کن مقالات اعتماد به نفس سایت رو بخون
موفق باشی دوست گلم
:72:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
stop
اینجوری که تو وصف میکنی اگه منم 3 روز پشت سر هم در مورد پسر همسایمونم این حرفا رو به خورد خودم بدم راستی راستی بهش وابسته میشم...ذهن چیزعجیب و پیچیده ایه..وقتی انقد رو موضوعی تمرکز کنی و تلقین کنی واقعا برات پیش میاره..وقتی انقد میگی من بدون اون فلان میشم..من نمیتونم فراموشش کنم...خوب معلومه که کاری پیش نمیره...
اومدی اینجا..افرین..خوب کاری کردی اومدی مشکلت رو بیان کردی..اما اصل کار با خودته..اینکه چقد ازراه حلها رو عملی کنی باعث میشه مشکلت حل بشه...
اما اینکه فقط تشکر کنیم و بگیم دستتون درد نکنه اما ازاون ور مدام بهش فکر کنیم..بازبریم همون دوتا عکسشو نگاه نکنیم،بازخیالپردازی کنیم،عملا انگار کاری نکردیم.
نقل قول:
انگار بی ارزشم اونم دوسم نداشت این بیشتر بهم فهموند که بی ارزشم پس شما بگید ارزش یه دختر به چیه؟؟؟
ارزش یه دختر به وجود خودشه..فقط من میتونم تعیین کنم که ایا باارزشم؟؟؟؟
تو بی ارزش نیستی..فقط ارزش وجودیت رو نمیبینی..اون اقا هم یه انسانه مثل تو..خداوند ازهمون روحی که تو وجودش دمیده تو وجود تو هم دمیده..پس چرا خودتو دست پایین میگیری؟اینجا باید بهت گفت
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
انچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.
تو وجود خودت منبع بی انتهای عشق محبت ارزش و ..هست..خودتو سیراب کن...به خودت محبت کن..به خودت احترام بذار.
اصلا یه مبحث هست به اسم حرمت به خویشتن..اگه حرمت به خویشتن رو رعایت کنی دیگران هم بهت احترام میذارن.
حالا من انتظار ندارم یه شبه همه چیو تغییر بدی..اما لااقل الان که تصمیم گرفتی این اتیشو خاموش کنی از اون ور روش نفت نپاش
نقل قول:
راستی توقف فکر خیلی خوبه متوقف میشه ولی خب یه مسکنه درمان نیس
درمان هم هست عزیز من..به شرطی که درست انجامش بدی.
موفق باشی
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
اینجا توی پست شماره ی 7 لینکای به درد بخورو گذاشتم.
http://www.hamdardi.net/thread-23070.html
اون سایته که مدیتیشنه به زبان ساده است رو شروع کن به خوندن. مفیده.
نیاز که گفتم منظورم این بود که مثلا می گی شرایط خوبی نداری و احتیاج داری یه نفر بیاد تو رو ببره به خونه ی رویاهات. این نیاز و این احتیاج با عشق همراه بشه خیلی شدید می شه.
عزیز دل عشق به این سرعت از بین نمی ره که. سعیتو بکن. خاطرات اون ادم ممکنه از یادت نره ولی دیگه یاداوریش زجرت نمیده. دیگه برات می شه یه تصویر خوب. یه چیزی که با لبخند گاهی و فقط گاهی ازش یاد کنی. همین.
به خودت افتخار کن که برای ابراز دوست داشتنت و برای اینکه کنار کسی باشی که دوسش داشتی سعیتو کردی. این قابل تحسینه گل من. اما باید همینقدر هم جرات داشته باشی و حالا که می بینی یک طرفه است و فایده ای نداره خودتو دیگه ازار ندی.
طی این مدت که داری روی خودسازی کار می کنی کم کم یاد می گیری که چه شکل و شیوه ای باید احساساتت رو بروز بدی. دفعه ی بعد که عاشق بشی هم ادم بهتریه هم خودت نسبت به خودت اگاهی بیشتری داری و هم می دونی چطوری رفتار کنی.
موفق باشی.
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
دوست عزيز
بزار عشق واقعي بياد سراغت اونوقته كه ميفهمي كجاي كار ميلنگيد
حق بهت ميدم, احساس ميكني طرد شدي , احساس شكست ميكني,ببخش شايد تحقير هم شدي, اصلا هيچ كس تورو دوست نداره!!!همه اينارو صد برابر من احساس كردم
خوب حالا كه فقط تويي و تو , كار نيست,عشق نيست, كلي هم فكراي منفي و جور واجور هست
همه رو بهت حق ميدم
اما گوش كن
توقف كن
ورزش كن و به زور هم شده تحركتو بيشتر كن, الان دنبال عشق جديد و جايگزين نباش, خودتم مواخذه نكن
اول روحيه تو درست كن
افكار منفيت بخاطر شرايطته
قدم اولو كه برداري كم كم ميفهمي كلي راه جلوي روت هست كه تا حالا نميديدي اما اهسته اهسته
بهار راست ميگه توقف فكر درمان هم هست, بخاطر زمان, زمان حلال مشكلاته, يه عزيزي هم كه ميميره ميگن خدا صبرشم ميده چه برسه به شما كه همه دارن ميگن عزيز نبود و الكي عزيزش كردي
سعي كن راههايي رو بري كه اعتماد به نفستو زياد كنه
مطالعه كتاب رو هم شروع كن, حتا اگه سختته ازين داستانهاي كوتاه و زيبا شروع كن , هم يادميگيري هم خودش يه جور توقف فكره
از نميشه و نميتونم هم دست بردار, شروع كن لطفا و بهانه نيار چون به ضرر خودته
موفق باشي
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
بهار شادی من الان اصلا بغض نداشتم نمیدونم چرا حرفای تورو خوندم گریم گرفته توی حرفات چی بود مگه .
میدونی چیه من خودمو گم کردم خیلی از خدا هم دور شدم روم نمیشه حتی دعا کنم .شماها واسم دعا کنین که من بتونم دوباره یه هدف پیدا کنم یه آرزو پیدا کنم میخوام یه چیزی بگم ولی این حرفا به خاطره علاقم نیس واقعیته
من تا رسیدم به اول جوونی تا بفهمم چی به چیه دل بستم به مردی که واقعا عین دسته گله بخدا با اینکه سنش کمه 25 سالشه اما خیلی موفقه اون مهربونو خوشقلبه خواست کمکم کنه فراموشش کنم نشد اینکه عکسردخترارو لایک میکنه هم خب محیط فیس بوکه اونا دوستاشن ولی میدونید توی قلبش ناپاکی نیست پاکه پاکه من ترسم ازیین بود که عاشق شه که بالاخره روزی اونم ازدواج میکنه . من حسودیم میشد . یه چیزی توی حرفای بیشترتون هست که انگار اونو بد توصیف کردم بد شناخته شد ولی اون خوبه .
من توی زندگی قبل این دلبستن دلم بارها شکست هدفم رشتم بود درس بخونم برم سرکار مستقل شم که فک نمیکردم توش کاری نیست. اینجا شکست خوردم . آرزوم مردی بود که دیگه مثل این نیست میدونم اما قسمتم نشد و تنهام گداشت و رفت اینجا هم شکست . آرزوی اینکه یک بار دستاشو بگیرمو آرومش کنم به دلم موند هرکار کردم خوشحال شه لبخند بزنه نشد اون فقط ناراحت میشد . حالا که این همه شماهارو پیدا کردم حرف زدم کلی بهتر شدم .
امیدوارم بتونم به قول مینوش اونو روزی با لبخند به یادبیارم نه اشک و دلتنگی . راستی به نظرم بهتره دیگه به تکیه گاه فک نکنم . اصلا یه مرد دیگه توی مغزم نمیگنجه بچه ها من خیلی ضربه خوردم فک نکنم به راحتی اعتماد بنفسمو پیدا کنم گفتم که هدف و آرزوی جدید ساختن سخته خیلی سخت
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
سلام دختر گل
دوست خوبم متاسفانه درد همه ماها و گرفتاری همه ماها اینه که خداوند رو تنها برای لحظات
تنهایی و درد و رنج و بی کسیمون و مشکلاتمون میخوایم و به یاد میاریم!
جالبه که همه دردهامون از بی خدایی و فراموش کردن خداست! همه وابستگی ها و خلا هامون
برای فراموش کردنشه و همه شکستن غرور ها و عزت نفسمون و خورد شدنمون هم همینطور!
کسی که همواره با یاد خداست تو همه حال محکمه! با زمین خوردنا نمیشکنه! عزت نفس داره!
پر از اعتماد به نفسه (چون هر لحظه به یاد خدا بودن یکی از اصول اعتماد به نفسه!)
حالا هم دیر نیست! خدا شونه هات رو تکون داده که بیدارت کنه! بگه عزیز دلم من اینجا هستم!
من تو رو در همه حال با هر احوالی و خطایی می پذیرم و عاشقتم!
خدا عاشق بنده هاشه!
پس خجالت نکش! برو در خونش! باهش حرف بزن! ما دعا می کنیم! اما خودت هم باهاش درد
دل کن! باهاش حرف بزن! با شرمندگی برو اشکالی نداره! مگه نشنیدی می گن :
کرم بین و لطف خداوندگار ............. گنه بنده کردست و او شرمسار!
میگن وقتی بنده گناهکاری با تضرع رو به خدا می کنه و صداش میزنه خداوند ملائکه رو مامور
به اجابت می کنه و به فرشته هاش می گه برید ببینید هرچی بندم میخواد براش فراهم کنید!
فرشته ها می گن اما این همون بنده گنه کاره! خدا می گه من شرمنده میشم وقتی بنده ام
منو در سختی صدا بزنه و من اجابتش نکنم! من بهش وعده دادم که بخوانید مرا تا اجابتتان کنم!
می بینی چقدر مهربونه؟ میبینی؟ پس دیگه خجالت نکش! برو در خونش!
در مورد شکست هات هم زندگی شیرینیش به همین بالا پایین هاشه!
بعد هم هر شکستی میتونه دروازه موفقیت های بعدی باشه چون اسمش تجربه است نه
شکست! تو تجربه خوبی پیدا کردی! حالا میتونی با استفاده از این تجارب آینده زیبایی برای
خودت رقم بزنی!
پس خودت و اعتماد به نفست رو احیا کن! مقالات اعتماد به نفس سایت رو بخون!
این رو هم بخون!
کلیک کن!
بعد هم در مورد کار پیدا کردن تا دلت بخواد کار هست! نیروی خوب کمه! اگه از من بپرسی
من که خودم توی کار هستم می بینم کار زیاده و کارمند خوب کم!
شروع کن و دنبال کار بگرد! حتی غیر مرتبط با رشتت! کم کم که بری جلو انشالا کار مورد علاقه
خودت رو هم پیدا می کنی! پس یک یا علی بگو و شروع کن! :)
حرف های بهار 66 رو هم عملی کن! خیلی خوب جواب میده تکنیکش!
موفق باشی دوست گلم!
:72:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
مرسی بچه ها مرسی بهار . از اون لینکایی هم گفتید ممنون . میدونین خدا مهربونه من ازش شرمندم بازم که نیازش دارم یادش افتادم .ولی با اینکه روم نمیشهه ولی امشب باهاش حرف میزنم . خودمو و زندگیمو به خودش میسپرم و همینطور اونی که دوسش دارم . امیدوارم به یه دختر خیلی خوب برسه و خدا کمکم کنه من فراموشش کنم .
بچه ها ممنون میشم اگه یه لینکی هم درمورد کنترل فشارهای عصبی بهم معرفی کنین من خیلی از بس غصه خوردم عصبی شدم میدونید یه دفه بعضی روزا قلب درد خیلی شدیدی نفسم بندمیاد همه ی بدنم سرد میشه میگیرم الانم همینطورم میدونید اصلا دلم نمیخواد قرصای روانپزشکا وروانشناسارو بخورم . میشه یه لینکی سایتی معرفی کنین.
مرسی
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
عزیز جان درسای اون سایت مدیتیشن رو شروع کردی؟
http://www.hamdardi.net/thread-23001.html
پست 10 گذاشتمش.
چرا غصه؟ مگه نمی گی می خوای خوشبخت باشه؟رهاش کن بره. خودتم رها کن. شاید یه روزی دوباره به هم برسین ودلش تو رو انتخاب کنه برای دوست داشتن. یا شاید یه روزی برسه که یکی رو پیدا کنی که واقعا بشه ارامش جونت و فکر کنی عجیب بوده که می خواستی با اون پسر ازدواج کنی. یکی که الان نمی دونی و نمی فهمیش. الان روی خودسازیت کار کن. وقتی هم که عصبانی هستی با ورزش مثلادویدن خودتو خالی کن.
برو متخصص قلب که خیالت راحت بشه مشکلی نداشته باشی.
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
بله عزیزم دیدم خیلی خوب بود تمرین هم کردم اما فقط مدت کوتاهی جواب میده و بعدش...
از ذهنم که میخواد بره بیرون ینی وقتی حس میکنم برام مهم نیست یه حس خیلی آزار دهنده میگیرم قلبم تند میزنه بغض گلومو فشار میده ابا اینکه حتی فکرم بهش نمیکنم ته دلم همش یه حس غم زیاده
.بچه ها نمیدونم چی داره ادیتم میکنه یه زخم خیلی عمیق و قذیمی روی قلبم شده که حتی وقتی فراموشش میکنم یدفه سر باز میکنه میزنم زیر گریه .
اتفاقا همین مدیتیشنو انجام دادم خوابیدم شب خواب دیدمش که عکس عروسیشو میبینم این چندمین باره .
بیدار که شدم زدم زیر گریه
میترسم:316: با اینکه میدونم هیچوقت بهش نمیرسم و این واقعیتو قبول کردم از اینکه روزی خبر خواستگاری یا عروسیشو بشنوم میترسم روزایی که کلاس داره دانشگاشون میره من همش میترسم میترسم اونجا عاشق شه
میترسم خیلی میترسم من واقعا چند سال تلاش کردم خون گریه کردم خودش هم میدونس اما براش مهم نبود و میگفت مشکله خودته . بچه ها من خیلی افسرده شدم انگار یه چیز گم کردم همش بی قرارم تمرکز ندارم اصلا حتی تمرکز واسه فک کردن به زندگیم هم ندارم
مشکلم انگار غیر قابل حل شده :302:
-
RE: چجور یه نفر عزیزی که رفته رو فراموش کنم
چند ساله که عاشق اونی؟ تموم این چند سال هم سعی کردی فراموشش کنی و نشده؟
تمرینای اون درسای مدیتشنو می تونی انجام بده. همون چند دقیقه هم خوبه که حالت خوب باشه.
اگه اضطزاب داری که داره امونتو می بره بهتره بری روانپزشک بهت دارو می ده. موقتا حالت سکون پیدا می کنه و وقت می کنی ببینی باید چه کار کنی.
نمی فهمم از چی می ترسی. اینکه می گی از عروسی کردنش می ترسی رو درست نمی فهمم. ولی اگه می گفتی با دیدنش قلبت تند می زنه و نفس بند میاد واسه همینم می ترسی ببینیش و نمی تونی تحمل کنی دیدنشو بیشتر می فهمیدم. اینکه خواب عروسی کردنشو می بینی که همین فکرای روزته.
زمان همه چیو حل می کنه. ولی جون ادم درمیاد! واسه همینم بهتره یه بار بری دکتر روانپزشک برای این حالت بی قراری و توضیح بدی بهش. بهت احتمالا اگه لازم باشه قرص می ده. نحوه ی استفاده و قطع کردن قرص رو هم ازش بپرس. ورزش هم کنارش بکن. خیلی برای رفع بی قراریت می تونه مفید باشه. درسای مدیتیشنم بخون.
به خودت فکر کن. اون پسرو ول کن. فکرتو رها کن ازش. بسه هرچی بهش فکر کردی. اینهمه چیزای قشنگ تو دنیا هست گلم. همون افتاب که میاد و می ره. همون نسیم ملایم که شبا می وزه و خنکت می کنه و ... تو همه ی دنیا رو ول کردی و فقط اون پسره رو می بینی؟ اونم وقتی که اون نمی خواد دوست داشته باشه؟ سعی کن تمرکزتو از روی اون برداری و دنبال زیباییای دیگه ای که تا حالا وقت نکردی ببینی بگردی. باشه گلم؟ سعیتو بکن. می تونی یه برنامه واسه یک ماه داشته باشی که مثلا فلان ساعت از صبح بری بدوی و بعد بیای دوش بگیری بعد بری یه کلاسی چیزی و بعد برگردی بیای یه سریالی چیزی ببینی و بعد مدیتیشن کار کنی و یه مقدار موسیقی گوش بدی و از این چیزا ولی برنامه ی مشخص باشه که حالت بیقراریت با بی برنامگی قاطی نشه بیشتر شه.
اگه یه ساز موسیقی بلدی یا یه کار هنری روش وقت بذار هم ارومت می کنه هم می تونی یه چیزی دربیاری از این وضع.