كاش بعضي از زنها نبودن (حساسیت روی شوهرم)
سلام خدمت دوستاي خوبم.
راستش من روي شوهرم خيلي حساسم اگه ببينم با خانمي صحبت ميكنه اذيت ميشم.و اگه اون خانم قشنگ باشه يا بي حجاب و احساس كنم ممكنه شوشو ازش خوشش بياد قاطي ميكنم. و دعوا.:302:
و شوشو چون اين رو ميدونست خيلي خيلي خيلي خيلي مراعاتمو ميكرد كه من همش از خدا بخاطر اين موضوع و پاك بودن شوشو از خدا ممنون بودم.
تا اينكه شوشو 4 روز بيمارستان بستري شد.بعد از اون تبديل شد به يه آدمي كه من اصلا نميتونم تحملش كنم.راحت با خانمها (من مشكلم با خانمهايي هست كه مشكل اخلاقي دارن بي حجابن و قصد جلب توجه دارن كه ايشالا خدا همشونو بككككككشه:160:)
ميگفتم.... راحت با خانمها رابطه برقرار ميكنه ميگه ميخنده سر صحبت رو باهاشون باز ميكنه.و به سرعت توسط زنها جذب ميشه.من از حرسم بدنم شروع ميكنه به لرزيدن.
و اون ميگه دست خودم نيست.همين تازگي ها رفته بودم آزمايشگاه كه همه خانم بودن و يكي از خانمها بلند ميخنديد و جلوي شوشو هدا در مياورد.و شوشو نگاه ميكرد.خلي آروم بهش گفتم برو بيرون يه آب بخور يه هوا بخور بيا.ولي آخرشم دعوا شد.خيلي زجر ميكشم بهم بگين چكار كنم.چرا شوشو اينطوري شده؟اين رو هم بگم تيپش خيلي جلب تو جه ميكنه.(سوسول امروزي)
چرا بعد از بيمارستان رفتن اينطوري شد؟به خاطر پرستارا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا بعضي از زن ها واسه همه مردا دلبري ميكنن ؟من بايد بيخيال باشم.؟
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
سلام دوست عزیزم ، خب شوهر شما تا حدی تونسته بخاطر شما طبق میل شما رفتار کنه ولی آدم یه جایی دیگه تحملش تموم میشه. ببین منم مثل شما حساسم و با کمک بچه های تالار تونستم کمی روی خودم کارکنم باور کن به خاطر این حساسیتم حتی رستوران هم با شوهرم نمیرفتم چون اگه به کسی نگاه میکرد روانی میشدم ولی باید روی خودت کارکنی، ببین مشکل از شوهر شما نیست خب یه زن با صدای بلند خندیده خب همه نگاه کردن ایشون هم نگاه کرده، واقعا منم با نظر شما موافقم که بعضی زنها عقده ای هستن و میخوان جلب توجه کنن اما چیکار میشه کرد باید تحمل کرد در غیراینصورت شوهرامون از ما زده میشن و اگر همش بخوائیم دعوا کنیم بیشتر به سمت زنهای دیگه میرن.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
طبیعیو منطقیش اینه که تو بیخیال شی
البته بی خیالی هدفمند یعنی شوهرتو رها کن بش گیر نده براش خط قرمز نذار که با زنهای اینجوری حرف نزن نگاه نکن نخند...
اما مواظبش باش
زن و مرد باید همدیگه رو کنترل کنن اما کنترل نا محسوس !!!
مثلا میتونی وقتی اینجور زنها رو میبینی خودت کلی براندازشون کنی و بگی وااای چجوری یه نفر میتونه انقدر ژلف (جلف) و مضخرف باشه !!!! یا بگی من موندم شوهراشون چجوری اینا رو تحمل میکنن !!! من خودم وقتی همچین کسایی رو میبینم به خودم میگم چطوری یه نفر میتونه اینجوری خودشو له کنه برای جلب توجه .دلت باید برای اینجور آدما بسوزه (بهتر بود میگفتی کاش بعضی رفتارها نبودن)
تو همسر شوهرت هستی اون تو رو انتخاب کرده و برای توست .
موضوع گفتگو پیدا کن در اینجور مواقع سر صحبتی که برای شوهرت جالبه باز کن و سعی کن باش صحبت کنی بدون اینکه بفهمی میخوای حواسشو پرت کنی ... خودت با شوهرت بگو بخند
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
عزيزم
اول اينكه فكر ميكنم كه تازه ازدواج كردي به خاطر نوع نوشتاريت حدس زدم، حالا خودت بعداً بگو كه چند سالته، همسرت چند سالشه و چند وقته ازدواج كردي.
بهتر اينه كه همسر يا شوهرت را شوشو مخاطب قرار ندي اينجوري به نظر قشنگتره. (البته اين نظر منه، نظر شما محترم)
عزيزم يه مقدار حساسيت هاي شما زياده. شوهرت به خاطر اين كه شما ناراحت نشيد يك مدت از رفتارهاي طبيعي خودش دور شده بوده و مي خواسته حساسيت هاي شما كمتر بشه ولي خوب تا كي ميشه فيلم بازي كرد. در واقع اون مي خواد خودش باشه.
خيلي به خودت و همسرت سخت نگير
در ضمن در مورد پرستارها خواهش مي كنم انصاف را رعايت كنيد، به جرأت مي تونم بگم بعد از مادر بهشت زير پاي اين عزيزان است.
در هر قشري همه جور آدم پيدا ميشن. اما اكثريت قريب به اتفاق پرستاران و حرف پزشكي انسان هاي شريف، عاطفي، انسان دوست و با اخلاقي هستند. و اكثريت وجدان كاري را در سرلوحه كارشون قرار دادند. ( به خاطر اينكه با جون آدمها سر كار دارند، با آدم هاي مختلف و با بيماري هاي مختلف. درد بيماران، درد اونها هم هست. به بيمار همانند خواهر، برادر، پدر، فرزند و مادر خودش نگاه ميكنند. اينو از كسي كه واقعاً دستي بر آتش دارد ميشنويد.)
خوب افراد معلومالحال در همه صنف پيدا ميشن ولي در اين صنف زيادتر از بقيه نيست كه كمتر هم شايد باشه.
سعي كن همسرت را خيلي محدودش نكني، هر چه حساسيت شما بيشتر باشه خداي ناكرده اوني كه دوست نداري ميشه و ممكنه براش جذابيت داشته باشه كه سيب ممنوعه چه مزهاي مي ده.
برات آرزوي موفقيت ميكنم.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
جوانه جون و ساناز جون خيلي ممنونم كه جوابمو دادين ولي ميترسم اگه آزادش بذارم با همه راحت باشه فكر كنه از من بهتر هم هست .ميخوام فقط من رو ببينه.زيادي دوسش دارم. قبل از ازدواج هم دوست (دختر) داشت .
ميدونين چيزي كه بيشتر اذيتم ميكنه اينه كه اون زني كه مشكل اخلاقي داره شوهرمو جذب كنه به هدفش برسه.بعد بگه زنش پيششه(يعني من) بعد آقاهه (شوشو)به من نگاه ميكنه.اين خيلي زجرم ميده.بهش ميگم وقتي من نيستم هر كاري ميخواي بكن.اما پيش من راه ميري يا جايي هستيم خودتو كنترل كن.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid- zendegi
عزيزم
اول اينكه فكر ميكنم كه تازه ازدواج كردي به خاطر نوع نوشتاريت حدس زدم، حالا خودت بعداً بگو كه چند سالته، همسرت چند سالشه و چند وقته ازدواج كردي.
بهتر اينه كه همسر يا شوهرت را شوشو مخاطب قرار ندي اينجوري به نظر قشنگتره. (البته اين نظر منه، نظر شما محترم)
عزيزم يه مقدار حساسيت هاي شما زياده. شوهرت به خاطر اين كه شما ناراحت نشيد يك مدت از رفتارهاي طبيعي خودش دور شده بوده و مي خواسته حساسيت هاي شما كمتر بشه ولي خوب تا كي ميشه فيلم بازي كرد. در واقع اون مي خواد خودش باشه.
خيلي به خودت و همسرت سخت نگير
در ضمن در مورد پرستارها خواهش مي كنم انصاف را رعايت كنيد، به جرأت مي تونم بگم بعد از مادر بهشت زير پاي اين عزيزان است.
در هر قشري همه جور آدم پيدا ميشن. اما اكثريت قريب به اتفاق پرستاران و حرف پزشكي انسان هاي شريف، عاطفي، انسان دوست و با اخلاقي هستند. و اكثريت وجدان كاري را در سرلوحه كارشون قرار دادند. ( به خاطر اينكه با جون آدمها سر كار دارند، با آدم هاي مختلف و با بيماري هاي مختلف. درد بيماران، درد اونها هم هست. به بيمار همانند خواهر، برادر، پدر، فرزند و مادر خودش نگاه ميكنند. اينو از كسي كه واقعاً دستي بر آتش دارد ميشنويد.)
خوب افراد معلومالحال در همه صنف پيدا ميشن ولي در اين صنف زيادتر از بقيه نيست كه كمتر هم شايد باشه.
سعي كن همسرت را خيلي محدودش نكني، هر چه حساسيت شما بيشتر باشه خداي ناكرده اوني كه دوست نداري ميشه و ممكنه براش جذابيت داشته باشه كه سيب ممنوعه چه مزهاي مي ده.
برات آرزوي موفقيت ميكنم.
عرض كنم بله 1 سال ازدواج كردم.من 29 سال .شوهرم 30 سال.قصد اهانت به پرستار هارو نداشتم.اين موضوع رو كه عرض كردم در مورد پرستارها منظورم اين نبودش كه پرستار هاي خوب و مهربون خداي نكرده مشكل خواصي دارن دوست خوبم.. منظورم اين بود كه شايد من كه خيلي مواظبش بود در مورد رابطه با جنس مخالف اونجا آزاد بوده.آخه حتي حرف معمولي هم با خانمها نميزد.. تو اين 2 ساله كه با هم آشنا شديم و ازدواج كرديم همش حواسم بهش بود و راضي بودم ازش.من خيلي از اين موضوع خوشحال بودم.
خودش يه حرف هايي ميزنه كه باعث حساسيت من ميشه مثلا ميگه پرستار ها موقع مرخص شدنم گفتن ما نميخوايم تواز اينجه بري مريض بي اذيتي بودي.
در مورد شو شو و شوهر نميدونم چرا نميتونم بگم شوهر.
شما راست ميگين اون تا حالا خودشو كنترل كرده اخه مگه ميشه آدم 2 سال اوني نباشه كه نشون ميده؟چرا يهو اينطوري شد؟خوب اگه ادم هميشه سنگين باشه چي ميشه چه مرد چه زن؟اگه آزادش بذارم بدتر نميشه؟؟؟؟؟؟ ؟لان يه ترسي از من داره.اگه بي خيال بشم راحت تر ميشه من عذاب مبكشم.ميترسم فكر كنه از من بهتر هم هست.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
وای چه قدر حرص می خورم از طرز فکرت
هی خواستم چیزی ننویسم ولی ....
اینقدر شوهرتو سفت چسبیدی که داره خفه میشه و مثل این می مونه که پرنده ای رو تو دستت گرفتی تا فرار نکنه ولی اینقدر سفت گرفتی که داره خفه میشه
اگه به این رفتارات ادامه بدی جز استرس و فشارهای روانی در کنار خودت چیزی رو برای همسرت باقی نمی ذاری. همسرت در کنار تو مثل یه مرغی میمونه توی قفس که تنها اندیشه اش پرواز و رفتنه
خودتو بذار جای همسرت و ببین وقتی در کنار توئه چه احساس بدی داره
مشکل نه شوهرته نا اون خانومها ......
مشکل دید شماست که واقعا اگه زندگیت رو دوست داری باید تجدید نظر جدی بکنی
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
عزیزم اینکه جلوی تو خودشو کنترل کنه و پشت سر هرکاری دلش خواست بکنه که بدتره، من کاملا تورو درک میکنم چون تمام این دغدغه ها را داشتم و کم و بیش دارم، ولی ببین به قول دوستان همین تالار انتخاب شوهرتون شما بودین پس شما را از همه نظر پسندیده که با شما ازدواج کرده، فقط باید سعی کنی توی خونه همه جوره تامینش کنی تا بیرون دنبال چیزی نباشه و حتی بقول خودت اگه خانمی میخواست شوهرتو از راه بدر بکنه نتونه. ولی متاسفانه توی جامعه ما مد شده دیگه زنها بگو بخند کردن با مردای نامحرم رو کلاس واسه خودشون میدونن. ولی باید توکلت به خدا باشه. بزار جلوی تو هم خودش باشه نه اینکه وقتی تنها بود انگار از قفس آزاد شده احساس راحتی کنه و خود واقعیش باشه.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
تورو خدا بازم بگين من احتياج به راهنماييتون دارم ميترسم به قول صحبت هاي دوست اخيرمون سيب ممنوعه بشه.اگه آزادش بذارم اون خانمي كه شوهرم باهاش راحته نميگه اين اقا با خانمش مشكل داره كه با من گرم گرفته؟شوهرم ممكنه خوشش بياد هي رابطشو با هر خانمي فوري صميمي كنه شما چي ميگين؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
وای چه قدر حرص می خورم از طرز فکرت
هی خواستم چیزی ننویسم ولی ....
اینقدر شوهرتو سفت چسبیدی که داره خفه میشه و مثل این می مونه که پرنده ای رو تو دستت گرفتی تا فرار نکنه ولی اینقدر سفت گرفتی که داره خفه میشه
اگه به این رفتارات ادامه بدی جز استرس و فشارهای روانی در کنار خودت چیزی رو برای همسرت باقی نمی ذاری. همسرت در کنار تو مثل یه مرغی میمونه توی قفس که تنها اندیشه اش پرواز و رفتنه
خودتو بذار جای همسرت و ببین وقتی در کنار توئه چه احساس بدی داره
مشکل نه شوهرته نا اون خانومها ......
مشکل دید شماست که واقعا اگه زندگیت رو دوست داری باید تجدید نظر جدی بکنی
:302::302::302:
دوست خوب اقليما جون خوب اونم منو سفت گرفته منم از همين حرس ميخورم بخدا من بايد مانتو هام گشاد.آرايش با نظارت ايشون.با شوهر خواهرم حرف نزنم.تو خيابون نخندم.شال روسري قرمز ابداو.... ولي خودش .......
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
عزیزم اون خانم که با شوهر شما راحته کیه؟؟ شما میشناسیش؟؟ هرروز شوهرتو می بینه مگه؟؟ اگه منظورت توی بیمارستانه که شوهرت از اونجا دیگه مرخص شده دیگه شاید تا آخر عمر هم اون خانمهای اونجا رو نبینه، میشه بیشتر توضیح بدی؟؟
راستی بد نیست به تاپیک منم یه سری بزنی بعضی از دوستان راهنمایی های خیلی خوبی کردن چون منم مشکلم شبیه شماست.
عنوانش اینه : "مشکلات حساسیت بیش از حد من و اختلاف با همسرم"
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
لينكشو ميشه بذاري دوست خوبم؟
شخص خاصي رو عرش نكردم كلي بود منظورم حساسيت روي ششخص خاصي ندارم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanazi_o
عزیزم اون خانم که با شوهر شما راحته کیه؟؟ شما میشناسیش؟؟ هرروز شوهرتو می بینه مگه؟؟ اگه منظورت توی بیمارستانه که شوهرت از اونجا دیگه مرخص شده دیگه شاید تا آخر عمر هم اون خانمهای اونجا رو نبینه، میشه بیشتر توضیح بدی؟؟
راستی بد نیست به تاپیک منم یه سری بزنی بعضی از دوستان راهنمایی های خیلی خوبی کردن چون منم مشکلم شبیه شماست.
عنوانش اینه : "مشکلات حساسیت بیش از حد من و اختلاف با همسرم"
پيداش كردم عزيزم خيلي خيلي ممنونم
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
www.hamdardi.net/thread-21174.html
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
دوست عزیز بهتره که آروم باشی
ما شما رو خوب درک می کنیم که چه حسی داری و از این موضوع ناراحتی ..
ولی گلم بهتره که نسبت به این موضوع حساسیت نشون ندی و شوهرت رو بیشتر از این حساس نکنی عزیزم شما با این رفتارت او را بیشتر به این موضوع سوق می دهید ..
بهتره که ذهن خود را نسبت به این موضوع آزاد کنید و در گیر نشوید که باعث اختلافات زیادی می شوود.
در مورد شوهرت منفی بافی نکن چون اگه متوجه بشه خیلی ناراحت میشه و اوضاع بدتر میشه ..بهتره با او با اعتماد رفتار کنی ...
لینکهای زیر رو بخون
http://www.hamdardi.net/thread-6377.html
http://www.hamdardi.net/thread-19744.html
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
ساناز جون اين تاپيك رو خوندم صفحه اولش رو فكر ميكنم اينجا مشكلم حل بشه همه صفحاتش رو ميخونم جون مشكل من هم دقيقا همينه.بازم ممنونم
چشمك عزيز اين لينك هايي كه گذاشتين خيلي مطالب كارسازي توشون نوشته خيلي هاشو ميدونستم امافراموش كرده بودم از اينكه دوباره منو راهنمايي كردين كه اين نكته هرو ببينم ممنونم.واقعا آروم شدم و آتيشم خوابيد ممنونم
از اقليماي عزيز هم ميخوام تو سايت همدردي واقعا همدردي كنه نه اينكه همه قصه هاي گذشته و حال و آينده بياد تو دل آدم :46: ممنونم
منظورم غصه هاي گذشته و حال و اينده بود اقليماي عزيز [size=medium]
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
من فقط واقعیت رو گفتم و واقعیت هم همیشه تلخه
سایت همدردی بعد همدردی جنبه ی مشاوره و راهنمایی داره
در هر صورت من فقط از روی دلسوزی حرف زدم و گرنه صلاح کار خویش خسروان دادند
دیگه ام پستی برای شما نمی فرستم
موفق باشید
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
همسر شما چیزهایی رو در اون زن ها می بینه که در شما نمیبینه!
-------------------------------
در ضمن عنوان تاپیک شما نامفهومه.نمیدونم چرا اینجا مدیران تالار یادشون رفته یا حال و حوصله نداشتن! یا شاید بازم برخوردهای سلیقه ای...!
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
دوست عزیز سلام
دوستان راهکارای خوبی برات گذاشتن امیدوارم استفاده کنی
نظر منم اینه با اعتماد و رفتاری عاقلانه جلو بری
شوهر شما قبل شما هزار تا زن دیده اما شما رو انتخاب کرده پس مطمئن باش براش مهم و کاملی
سعی کن با رفتارت و اعتماد جو زندگی رو آروم و با عشق کنی
اقلیما هم حرف ناراحت کننده ای بهت نزده رک و راست نظرش رو گفته و دوست داشته کمکت کنه با دید مثبت به پستش نگاه کنی میبینی دلسوزانه خاسته کمکت کنه
پس عزیز دلم دوست عزیزم یه کم مثبت به قضایا نگاه کن
برای شما و همسرت بهترین ها رو آرزومندم:46:
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
دوستاي خوبم من متوجه اشتباهم در مورد حساسيت بي جا شدم از همه ممنونم و رويه زندگيمو عوض كردم ممنونم از همه.و از اقليماي عزيز
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
سلام خانومی
عنوان تاپیکت رو که دیدم فکر کردم یه اقا داره مینویسه
عرضم به خدمت شما اینطور که شما دو دستی همسری رو چسبیدی و نگرانشی مطمئن باش امکان از دست رفتنش زیاده....
با این کار حساسیت همسرتو روی این مسئله زیاد میکنی و ممکنه در هر دلخوری برای بیشتر اذیت کردن شما دست به این کار بزنه
دیدی مادرانی رو که خیلی خیلی مراقب بچه هاشونن؟آخر سر همون بچه ها به راهای نادرست کشیده میشن
یه آدم خودش باید این حس در ذهنش باشه و قلبا و با تمام وجود سمت این مسائل کشیده نشو
حساسیت لازمه تا حدی اما نه این مقدار که شما داری
این کار کم کم شما رو از هم دور میکنه
شما بهتره مدام در حرفات بگی که من به تو اطمینان کامل دارم و ازینکه همسری به چشم پاکی تو دارم خوشحالم
غیر مستقیم بهش موج مثبت بده
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
عزیزم این کار تو آخر و عاقبت خوبی نداره .با این کارت هم خودت خیلی اذیت میشی و زود پیر میشی و داری همسرت رو اذیت میکنی .اینطوری همسرت در کنار تو موذب میشه و زمان هایی که نباشی به قول بچه ها احساس میکنه از قفس آزاد شده .
به همسرت نشون بده که بهش اعتماد داری .اگه بدونه که تو بهش اعتماد داری هیچ وقت به خودش اجازه نمیده دست از پا خطا کنه تا همیشه اعتماد تورو داشته باشه .ولی اگه این کارارو بکنی و مدام شک داشته باشی همسرت اگه یک وقت موقعیت خطا هم پیش بیاد با خودش میگه همسر من که همیشه داره این فکرو در مورد من میکنه منم راحت کار خودمو کنم .
عزیزم تو همیشه کنار همسرت نیستی که ،اگه الان بهش بگی برو بیرون تا فلان خانم رو نبینه ،میره بیرون یکی دیگه رو میبینه .چه فایده؟باید از یک روش دیگه بری .بهش نشون بده که بهش اعتماد داری تا هیچ وقت نخواد از این اعتماد تو سو استفاده کنه .
به جای اینکه برای این کارا انرژی مصرف کنی .انرژیت رو بزار تا خودت بیشتر تو دلش جا کنی .سعی کن انقدر براش جذاب و خوش رو و خوش خنده و همربون باشی تا خنده ها و مهربونی های هیچ زنی به چشمش نیاد .
همه این افکارت به خاطر دوست داشتن زیادی هست که به همسرت داری .آفرین این خیلی خوبه ولی کاری نکن که این دوست داشتن تو باعث بشه روز به روز از تو زده بشه .
وقتی میبینی تو موقعیتی هستی که اون نمونه خانم هایی که گفتی هم هستند .سعی کن با همسرت صحبت کنی و باهاش آروم در گوشی بگی و بخندی تا همه حواسش به تو باشه (البته همسرت نفهمه که قصدت چیه )
تو با این کارات داری همسرت رو حساس میکنی و باعث میشی همسرت پیش خودش فکر کنه حتما چیز خاصی هست که همسرم نسبت به این خانم ها حساس هست .همسرت فکر میکنه حتما چیزی برای جلب توجه دارن که تو نداری که انقدر حساسی ،بیشتر کنجکاوش میکنی.نکن خانمی این کارو .
RE: كاش بعضي از زنها نبودن
اشتباه اول: طرز فکرت خرابه چون فکر میکنی زن بی حجاب=زن با مشکل اخلاقی!
اشتباه دوم: فکر میکنی همه از تو قشنگترن!
اشتباه سوم: فکر میکنی شوهر تو اسیر توئه!! نه عزیزم اونم یه آدمه.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن (حساسیت روی شوهرم)
اعتماد به نفستو نو تقویت کنید .شوهر باید نگران زنش باشه .اگه مردی حس کنه زنش نگرانشه و به بقیه خانما حسادت می کنه بیشتر دلش می خواد با زنای دیگه باشه ...خودشو گم می کنه .
خودتونو دست کم گرفتین .یه طوری درباره خانمهای عادی جامعه ما صحبت می کنین انگار خودتون خدای نکرده از پشت کوه اومدین.والله من که شما رو ندیده با این طرز فکر همچین تصوری از شما بهم دست داد.
RE: كاش بعضي از زنها نبودن (حساسیت روی شوهرم)
سلام خانومی
تجربه اینو میگه که باید بیخیال باشی :303:
ببین فقط اینو میتونم بگم که تو جامعه ما مردا بهشون خرده گرفته نمیشه و به دلیل حساسیت های بی مورد شما بدتر شما تو ذهن همسرتون انداختید و با گیر دادن بهش القا کردید که زنها بهش توجه میکنند و مورد توجه خانومهاست و اگر قبلا رعایت حال شما را میکرده موقتی بوده
هیچکس چه مرد و چه زن نباید دست همسرش آتو بده و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید
شما با این همه گیر دادن و اینهمه دعوا و درگیری به جای اینکه ایشون را تشویق کنید تا مرد خوب و نجیبی باشه بدتر ایشون را به سمت این قضیه هول میدید
اگر تا الان حساسیت نشون دادید از این به بعد این کار را نکنید2 احتمال وجود داره
1-شوهرتون میخواد با دست گذاشتن روی نقاط ضعف شما حساسیت شما را کمتر کنه
2-شوهرتون از این قضیه خوشش اومده و در اثر گیر دادنهای شما اعتماد به نفس کاذب پیدا کرده
تنها راهش بیخیالی شماست و محبت کردن بیشتر به شوهرتون و اینکه بهش بگید من به تو اطمینان دارم اطمینان از ته قلب نه زبانی
و اینکه میگید دوست دارید بعضی خانومهای مثلا زیبا یا شوخ و شنگ وجود نداشته باشند نمیشه چون خانومها دوست دارند مرکز توجه باشند مثلا یک زن زیبا وقتی میدونه که زیباست بدش نمیاد مورد توجه آقایون باشه و یا خودنمایی کنه و گاهی شوخی و خنده ای بکنه
این طبیعت زنها و مردهای زیباست
اگر غیر از این باشه به این معنی هست که ایشون با ایمان و با خداست و خیلی کم پیدا میشه این تعداد آدمهای زیبا و جذاب و البته با ایمان و نجیب
هر چه علم پیشرفت میکنه و آزادیها بیشتر میشه زنان و مردان روشن فکری و آزادی بیشتری را برای خودشون میخوان
با این همه وسایل تجدد از جمله ماهواره و اینترنت و ... تعداد آدمهایی که با وجود زیبایی کمتر به خودشون میرسند و زیاد دوست ندارند مرکز توجه باشند کمتر و کمتر میشه مگر اینکه طرف خیلی با ایمان و با خدا باشه و از دنیا گذشته باشه شما میخواید شوهرتون یکی از این یک درصد از صد درصدها باشه که البته همه خانومها و آقایون دوست دارند همسرشون اینطور باشه ولی واقعا نمیشه پس آزادش بگذار تا بیشتر به دستش بیاری
هر چی سنگ و زنجیر به پاش ببندی بیشتر ازت فاصله میگیره و بیشتر به اینطور زنها جلب میشه
شما بگو کدوم مردی هست که به سمت اینطور زنها جلب نشه؟؟؟...
خدا خالق زیباییست و زیبایی را دوست دارد پس من و یا شما و یا همسرتون اگر زیبایی و لطافت در اطرافمان دیدیم امکان نداره به سمتش جذب نشیم ....خیلی عادی برخورد کنید به خاطر خودتون میگم برای راحتی شماست که این حرفها را میزنم نه واسه خوش خوشان همسرتون
به نفع شماست که سکوت اختیار کنید و همچنان با محبت باهاش رفتار کنید
هنر یک زن یا یک مرد در این نیست که وقتی همسرش سر به راهه و سرش تو لاک خودشه ماهواره نمیبینه به زیباییها نگاه نمیکنه خطا نمیکنه دوستش داشته باشه
هنر در اینه که همسر خودمون را با تمام شیطنت ها و خطاهاش دوست بداریم همچنانکه اونها هم همینطور هستند
ولی اگر همسر شما به شما آزادی نمیده و یا اجازه نمیده مثلا تو محیط کار یا فامیل اسم جنس مخالف هم بیارید و یا تو روابط اجتماعی شما دخالت بیجا میکنه اونوقته که باید بهش خرده گرفت و شماتتش کرد
که معمولا اکثر مردها اینطورند آزادیهایی که برای خودشون میخواهند برای خانومشون نمیخواهند اون هم به خاطر غیرت زیادشون هست که شدت و ضعف این غیرت و تعصب تو مردای مختلف با تربیت های مختلف متفاوته
پس آزادش بگذار :310: نترسید شوهرتون مال شماست با وجود تمام زنهای زیبایی که در جامعه هستند ایشون شما را انتخاب کرده البته منظورمم این نیست که کاملا ازش غافل بشید بلکه از دور حواستون بهش باشه ولی گیر ندید که کار را بدتر و بدتر و بدتر میکنه و باعث میشه روتون تو روی هم باز بشه همچنان که شده...
پس با سکوت و محبت و ازدور مراقبش بودن و گیر ندادن حرمت را بین خودتون و همسرتون حفظ کنید
RE: كاش بعضي از زنها نبودن (حساسیت روی شوهرم)
دوست خوبم بسيار بسيار عالي بود حرفاتون(مادر دو كودك)
راستش از اون روز كه من اومدم حرفامو تو اين سات زدم.هر كسي يه نظري داشت.نظر يكي ناراحتم كرد در حالي كه واقعيت بود.نظر يكي آرومم كرد.
در كل از همه ممنونم.و بعد از اون روز من يه آدم ديگه شدم.خيلللللللي بيخيال شدم يخورده اذيت ميشم ولي دارم سعي ميكنم.توي چند مورد هم فهميدم حساسيت زيادم باعث شده برداشت اشتباه كنم.(اين رو هم بگم من از نظر هيكل و صورت چيزي كم ندارم كه احساس كنم شوهرم تو بقيه زن ها چيزي ميبينه كه در من نميبينه و از نظر ظاهرم اعتماد به نفس كاااااامل دارم[/size][size=small])
از اون روز به بعد شوهرم ازم ميخواد مثل قديم باشم.يعني بهش گير بدم ميگه احساس ميكنم برات بي اهميت شدم ديگه دوسم نداري كه بهم نميگي چرا با اين خانم حرف زدي و...........
اين طوري خود هم راحت ترم آرامش بيشتري دارم.هر چقدر هم بره و ببينه بهتر از من نميتونه پيدا كنه مطمئنم.ممنونم از همه:46: