-
دودلی به علت روابط در گذشته
با سلام - در خارج از ایران زندگی می کنم . 4 سال پیش از همسر قبلیم که خارجی بوده جدا شده ام.مدتها از پروردگار میخواستم که عشق دختری ایرانی مسلمان و پایبند شوم و با زنی همفرهنگ خویش تشکیل خانواده دهم. سال پیش در سفری به ایران با دختری آشنا شدم . از طریق اینترنت با او بیشتر آشنا شدم. با وجود اختلاف سن به شکلی عجیب همدیگر را درک میکردیم. به یکدیگر بسیار علاقمند شدیم. من در خانودهای مذهبی بزرگ شدهام. متوجه تغیرات در روحیه او شدم. مثل نماز خواندن و... گهگاهی میگفت که از داشتن من خدا را سپاسگزار است و از گناهای گذشتهٔ خود پشیمان. در بارهاش تحقیق کردم متوجه شدم که در قبل دوستانی داشته که تا آن موقع به من نمیگفت. تا اینکه تصمیم گرفت که همهٔ گذشتهٔ خود را به من بگوید. اینکه روابط زیادی داشته و با چندین نفر سکس هم داشته ولی دختر است. از کردهای خود پشیمان است ( و این در کلامش و رفتارش نمایان است) حال خوبی ندارم. خیلی سخت میگذرد. پس از سالها امید این چنین عاشق شده بودم خودم با اینکه سالهاست در خارج زندگی میکنم بجز همسر قبلیم با 3 نفر دوستی داشته ام
رابطهام را با او به هم زدهام ولی خیلی ناراحتم. از یک طرف با گذشتهای این چنین که اصلا تصورش هم نمیکردم..و اینکه من بسیار حساس هستم.. مدام این وقایع را متصور میشوم و حال بدی دارم. از یک طرف اینکه با من صادق بوده و همه چیز را گفته و خیلی غمگین است و اینکه فکر میکنم که واقعا او عوض شده. از طرفی از اینکه در آینده به این دلیل در روابط ما مشکلات بزرگ پدید بیایند میترسم
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام،
این موضوع برمیگرده به خود شما و اینکه آیا میتونید با این که حالا در گذشته اتفاقی افتاده کنار بیاید یا نه
به نظرمن همینکه ایشون به کرده های خود اعتراف کردند و پشیمون هستند یه نکته ی مثبت میتونه باشه.
ایشون میتونستند ار همون اول هیچی به شما نگن! درهرحال این رو هم در نظر بگیرید که شما هم یکبار طلاق گرفته
اید و چندین سابقه ی دوستی دارید،ایشون هم که پی به اشتباهاتشون بردند و با شما صادق هستند.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
متاسفانه از همون اول نگفت و صادق نبود والا همه چی راحتتر تمام شده بود. به من گفت که یه دوست پسر داشته که فقط تلفنی حرف میزدن و دست همو میگرفتن. بعدا که من توی رفتارشون شک کردم متوجه شدم که با چند نفر دیگه هم رابطهٔ تلفنی داره و بعدش اون موقع بود که گفت پشیمانم و رفتارش عوض شد. اون موقع باز هم گذشتشو به من کامل نگفت تا اینکه بعد از اصرار من همین چند وقت پیش این مسایلرو گفت... البته بعد از اینکه من گفتم که خیلی چیزا رو میدونم و شنیدم...(کسی هست اینجا به من لطفا بگه تو ایران یه دختر ۲۵ ساله معمولاً با چند تا پسر رابطه داشته و در چه حدی؟ انگار زیاد هم با اروپا فرقی نداره،. ممنونم
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
...
... این رو در نظر بگیر که اولش فک کرده چون شما در خارج از کشور بسر میبری چیز زیادی از فرهنگ ما یادت نمونده و فکرت اونجا یجور دیگه تغییر کرده،چون اونجا فرهنگ روابط دختر و پسر فرق میکنه و درست هم فکر کرده و ... دیده شما احتمالا" یه چیزایی فهمیدید پیش قدم شده تا بتونه توجیه کنه،خدا رو شکر شما سنتون بالاست ومتوجه حرفای من حقیر میشید.
هر چیزی بگم زود قضاوت کردم ولی اینجور آدم ها به دنبال آزادی های جنسی از هیچ کاری دریغ نمیکنند چه رسد به اینکه برای پا گذاشتن به خارج از کشور دروغ هم بگن.
کسی که به اختیار خودش با کسانی ارتباط جنسی داشته باز هم میتونه داشته باشه،در ضمن دوست عزیز وقتی نیازی در جامعه ایجاد بشه حتما" به اون پاسخ داده میشه،چه نیاز به گوجه باشه چه نیاز به ترمیم دخترگی.این امکان الان شاید تو اروپا نباشه چون دخترگی شاید اونجا اهمیت نداشته باشه ولی تو ایران متاءسفانه کم کم داره نگران کننده میشه.
قطعا" در اون کشوری که هستی مسلمان پیدا میشه،باور کن مسمان های فرضا" آمریکا بسیار مقیدتر هستن.البته اینجا هم دختر خوب هست ولی باید آشنا داشته باشی تا برات پیدا کنه و تحقیقات لازمه رو انجام بده.البته دختر خوب کم نیست ولی متاءسفانه همیشه آدم های بد هستن که خودشونو سر راه انسان قرار میدن و با حیله و نیرنگ سعی در بدست آوردن شمارو دارن.
من به شما پیشنهاد میکنم بیشتر دنبال خانواده ها باشین تا خود دختر.....
فعلا توضیحات تکمیلی رو بدید تا من اونچه در توانم هست رو به شما ارائه بدم.
من ا... توفیق
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام دوست عزیز
اینکه ایشون دختر هستند مهم نیست متاسفانه دختر بودن را با چه وزنه های سبکی میسنجند واقعا عجیبه!
با شنیدن چنین چیزهایی از دختر بودن متنفر میشوم ما تو ایران هستند دخترهایی که ملاکشون تو خانم بودن حضرت فاطمه(ع)است .
این خانم با یک نفر هم نه با چند نفر البته ملاک کمیت نیست کار کاملا اشتباه بوده ولی منتها اگر واقعا واقعا تاکید میکنم ایشون پشیمونند و توبه کرده اند و نشانه های توبه رو هم دید میتوانید تازه با ایشون اشناییتون رو برا ازدواج ادامه بدهید ولی :
ایا شما در طول زندگی به ایشون شک نمیکنید ؟
ایا از این که شاید دوباره به شما دروغ بگویید نمیترسید؟
ایا تصورات منفی از ایشون و روابط گذشته ایشون شما را اذیت نمیکند ؟
و در اخر ایا ایشون میتوانند مادری برای بچه های شما باشد و بتوانند که بچه های شما را درست تربیت کنند ؟
دروغ +شک =ویرانی در زندگی
امیدوارم تصمیمی عاقلانه بگیرید.:72:
-
حال روحیم خیلی بده، چطوری همه چیو تموم کنم؟
حدود ۱ سال پیش با یه دختر خانوم ایرانی که بهم معرفی کرده بودن آشنا شدم. آشنأیمون از دور و از طریقه اینترنت ادامه پیدا کرد. با وجود تفاوت سنی، همدیگرو خیلی خوب درک میکردیم. خیلی همدیگرو دوست داشتیم و هر شب و روز چند ساعت از وقتمون و با هم میگذروندیم. من هم به خاطرش با این همه هزینه و مشکل به ایران اومدم و برگشتم و واقعا با تمام وجود عاشق همدیگه شدیم. تا اینکه متاسفانه بعد از چند ماه من فهمیدم که اون با من روراست نیست و با ۲، ۳ نفر دیگه که از قبل میشناخته ارتباط تلفنی داره. فهمیدم که با دوست پسر قبلیش برعکس اونی که خودش تا اون موقع میگفته سکس هم داشته. بهش گفتم و اون هم قبول کرد که دروغ گفته و همه چیو تموم کردم ولی اون خیلی خواهش میکرد و من هم خیلی دوسش داشتم و بخشیدمش با اینکه خیلی اون مسائل آزارم میدادند. خلاصه دوباره شروع کردیم. اون گفت که عوض شده که تو گفتار و کردارش هم معلوم بود.و من هم دوباره دوستش داشتم.و تا الان هم دیگه هیچی ازش ندیدم
بجز اینکه به گذشتش فکر میکردم و اینکه من همهٔ گذشتهٔ اونو نمیدونم و ازش میپرسیدم که چطور گذشتهای داشته و بهش فشار میوردم که بگه و بهش میگفتم که خودم هم یه چیزایی میدونم راجع به گذشتش و میخوام اینارو از خودش بشنوم.. که چند روز پیش تصمیم گرفت به من گذشتشو بگه و گفت. که خیلی افتضاح تر از اونی بود که فکر میکردم. با چند نفر سکس داشته و با خیلیهای دیگه هم در حد آشنایی دوست بوده. ولی مدام میگفت که پشیمانه و اون دختر قبل دیگه وجود نداره. و خواهش میکرد که من درکش کنم و اینکه براش خیلی سخت بوده همه چیو از اول به من بگه. و اینکه الان به خاطره خدا خسته که همه چیو بگه.
من همه چیو باهاش تمام کردم. ولی خیلی حالم بده. من با اینکه در خارج زندگی میکنم چون از یه خانوادهٔ مذهبی و اصیل هستم نماز میخوانم و به خدا اعتقاد دارم. مدام از خدا میپرسم که چرا باید اینجوری عاشق کسی بشم و بعدش اینجوری بشه. و اینکه چرا خواسته خدا اینجوری بوده. به خاطره صداقتش خیلی غصّه میخورم که ردش کردم. گذشتش خیلی عذابم میده مدام این صحنهها رو متصور میشم و خیلی زجر میکشم و هنوز هم خیلی دوستش دارم. از طرفی گذشتهٔ بعدش و سهل انگاریش در مقابل خداوند و آیندش خیلی عذابم میده. نمیدونم آیا باید دوباره باهاش شروع کنم و اینکه میتونم با این همه حساسیتم با اینجور کسی زندگی کنم یا اینکه اگه بخوام جدا بشم چطور فراموشش کنم؟ از راهنمایی شما و کارشناسان خیلی ممنون میشم
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
اینطور که شما گفتین یعنی خیلی هم صادق نبوده دیگه ، شما اصرار کردین اون هم گفته (من اینطوری برداشت کردم از حرفاتون) البته شاید هم دختر خوبی باشه و اشتباهاتی کرده اما چیزی که در مورد شما خیلی مهمه و بنظر من می رسه اینه که چون شما خارجی و این احتمالا خیلی دخترا رو جذب می کنه و به اصطلاح دنبال همچین کیسی می گردن . بنابرین باید حسابی حواستو جمع کنی که طرف برای خارج اومدن تور پهن نکنه بعد پاش برسه اینجا .... دیدم که می گما !
همه رو با یه چوب نمیشه زد خیلی دخترای ۲۵ ساله ممکنه اصلا با هیچ پسری در ارتباط نبوده باشن ، دلیل نمیشه چون ایشون اینطوری از آب دراومد شما فکر کنی همه همینطوری هستن .
بنظر من هم یه دختر رو میشه از خانوادش شناخت . بلخره توی همون خانواده تربیت شده بنابرین بد نیست دنبال کیسی باشین که از این لحاظ مورد تایید خانواده تون باشه ، از لحاظ فرهنگی و خانوادگی و اعتقادات بهتون بخوره . پس فردا اومد اینجا خودشو گم نکنه و هزار جور مسائل دیگه که برای خیلی ها توی خارج از ایران پیش میاد .
در کل ببین خودت می تونی با همچین گذشته ای کنار بیای و توی زندگی آیندت تاثیر نزاره ؟! می تونی همچین مسائلی رو فراموش کنی ؟ می تونی بعدا به روی این خانوم نیاری و همچین گذشته ای رو توی سرش نکوبی ؟! مطمئنی ایشون تو رو فقط بخاطر خودت می خواد و نه چیزای دیگه ؟!
-
RE: حال روحیم خیلی بده، چطوری همه چیو تموم کنم؟
سلام دوست عزیز،
به تالار همدردی خوش آمدی.
شرایطت رو تا حدود زیادی درک می کنم. از اتفاقی که افتاده متاسفم.
دو تا موضوع رو می خواهم مطرح کنم.
برای کسانی که خارج از کشور هستند، و مذهبی هستند، ازدواج سخت است. شما به سختی می توانی کسی هماهنگ با خودت در همان کشوری که هستی پیدا کنی. پناه آوردی به گزینه دوم که انتخاب دختر از ایران است. ولی چند مشکل بر سر راه هست. با توجه به فاصله دور شما و اقامت های کوتاه شما در ایران فرصت زیادی برای شناخت از راه نزدیک ندارید. مجبورید به اینترنت و تلفن برای برقراری ارتباط پناه ببرید. از این طریق هم به سختی می شود طرف مقابل رو شناخت. در صورتی که اگر مراحل شناخت حضوری طی می شدند، احتمالاً زودتر می شد به چنین مسائلی پی برد. و نکته دیگر اینکه متاسفانه سخت است تشخیص اینکه دختر واقعاً خواستار شما هست، یا اینکه شما رو راهی برای مهاجرت می بیند...
ولی نکته دوم که می خواهم بگویم، اشتباهی هست که شما مرتکب شدی. و این وابسته شدن و وارد فاز احساسات شدن در دوران شناخت است. البته من هم تا به حال همین اشتباه رو داشتم. دوران شناخت باید برای "شناخت" استفاده بشوند. یعنی شما باید معیارهایت برای انتخاب همسر مشخص باشند. و بعد سعی کنی از راههای مختلف دختر خانم رو بشناس و بسنجی. و در این دوران باید تا اونجا ممکن است از وابسته شدن پرهیز کنی. چون به هر دلیلی ممکن است این ازدواج سرنگیرد و اگر پای احساسات وسط باشند، شما ضربه می خوری. مثل همین الآن.
و از طرف دیگر این احساسات انتخاب صحیح رو مشکل می کنند. برای مثال شما گذشته دختر خیلی برایت مهم است. ولی شما صبر کردی تا اول ایجاد علاقه بشود، روز و شب با هم صحبت کنید و همدیگر رو دوست بدارید! و بعد تازه بعد از یک سال به صورت جدی به این مسئله پرداختی. در صورتی که راه های دیگری بود که خیلی زودتر از این مسئله مطمئن بشوی. دختری که رابطه های مختلفی داشته، به هر حال معمولاً در برخوردش چیزهای زیادی مشخص است. از جمله اینکه خیلی راحت تر با شما صمیمی می شود و راجع به مسائل مختلف صحبت می کند. نیاز بوده شما از همان اول از طریق تحقیق و همینطور با سوالهای مختلف این قضیه رو متوجه می شدی.
به هر حال حق به شما می دهم که الآن خیلی ناراحت شده باشی. از اشتباهات گذشته یاد بگیر تا دفعه بعدی دقت بیشتری بکنی.
نگفتی که رابطه دوستی بوده، و یا خانواده ها هم در جریان بودند. ولی برای ازدواج خیلی مهم است که خانواده ها هم در جریان باشند. رفت و آمدهای خانوادگی (در زمان اقامت شما در ایران) خیلی خیلی در شناخت موثر هستند و همینطور پدر مادرها با تجربه تر هستند و مسائل رو زودتر متوجه می شوند. و همینطور اینکه این مرحله شناخت هم اصول خودش رو دارد. با مطالعه ی تاپیک های مختلف این تالار، می توانی اطلاعاتت رو بالاتر ببری.
موفق باشی.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
از همتون خیلی ممنونم که همدردی میکنید، حامد عزیز آره من چون اینجا تا همین ۳،۴ ساعت پیش فقط یه جواب دیدم حس کردم که باید به لحنی دیگه این مشکل رو بگم، که البته اون تایپیک رو گم کردم و غیبش زده. شما اونو میبینید؟
حامد عزیز نمیدونم شاید هم دختر نبوده قبلا...ولی من خیلی دوست دارم با یک ایرانی مسلمان زندگی کنم و شاید هم در آینده به ایران بیام برا زندگی. مللیسا اینه که اون منو بخاطر خودم میخواد کاملا ازش مطمئنم. ولی در واقع مشکله من همونیه که خودت هم بهش اشاره کردی که در آینده آیا با این همه حساسیتم و با این خانوادم به هم نمیریزم و اذیت نمیشم یا.... از طرفی هم اینکه من درون اون دختر نیستم و نمیدونم این کارای گذشته رو واقعا تو ذهنش پاک کرده یا اینکه گذشتهٔ بد تاثیرات بدی رو آینده داره و اینکه مریم هم بهش اشاره کرده که اون قراره مثلا مادر بچههای من بشه...!!
از طرفی هم چون من به خدا اعتقاد دارم و دیگه سنی هم ازم گذشته فکر میکنم چرا باید اینجوری بشه؟ چرا خدا خواسته که من اصلا با این آشنا بشم و این همه به ایران بیام و این همه هزینه کنم. و این همه دوستش داشته باشم و همدیگرو درک کنیم....
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
ببخشید شما خودتون هم گویا چندین دوست دختر داشته اید؟ آیا شما خودتان هم چنین روابطی در گذشته نداشتید؟
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
(از طرفی هم چون من به خدا اعتقاد دارم و دیگه سنی هم ازم گذشته فکر میکنم چرا باید اینجوری بشه؟ چرا خدا خواسته که من اصلا با این آشنا بشم و این همه به ایران بیام و این همه هزینه کنم. و این همه دوستش داشته باشم و همدیگرو درک کنیم....)
بذارید یه داستانی رو به خاطر این حرف اخرتون بگم امیدوارم خستتون نکنم.
بعضی وقت ها بزرگتر از ما هم شیطان و خدا را اشتباه میگیرند.موسی با دوستی به دنبال خضر می گشت که در راه غذایشان کنار دریا جا ماند .این نشانه بود تا خضر را بیابد،اما دوست موسی نمی دانست.کار را به حساب شیطان گذاشت .فکر میکرد هر جا چیزی جا به جا شود ،کار اوست .این هم غفلتی است از خدا،خدایی که گاه اتفاقات را نشانه میکند برا من وتو که چیزی را پیدا کنیم .موسی اما میدانست که خدا چگونه نشانه می گذارد و شیطان چگونه دسیسه میکند .دوستش را ارام کرد و راه رفته را بازگشتند تا به سر قرار برسند.هر کسی ممکن است این دو را از هم نشناسد.:72:
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
شما اگر ازاینکه روابط سکسی داشتن درگذشته ناراحتین باید ببینید که دلیل اصلی برقراری این رابطه ها واقعا چه بوده؟1.بدلیل نیاز خود و سرگرمی؟! یا 2.گول خوردن و خام شدن از طرف پسران؟
هستند دخترانی که به بهانه ی ازدواج خام پسرانی میشوند و از روی اجبار و بخاطر از دست ندادن اون تن به اینجورروابط میدهند ولی بخاطر آبروی خود نمیخوان این موضوع رو به زبون بیارند.میشه گفت فقط سادگی کردند.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام و با تشکر از همهٔ دوستان عزیز. مریم ممنون از داستان زیبا. سالها بود که از خدا میخواستم که عاشق یکی بشم و باهاش ازدواج کنم ولی....
حامد عزیز شما مطمئنید که اون یکی تاپپیک من پاک شده؟ و چطور میشه خواهش کنم که متنشو به من بدن چون متن اونو ندارم یا اینکه دوباره فعال بشه؟ من اینجا تازه واردم یعنی نمیشه ۲ جا سوال کرد؟ چون به این مساله در واقع از ۲ بعد میشه نگاه کرد. چون مشکلات بیشتر مربوط به روابط قبل از ازدواجه. خسته دل: فکر کنم هر دوش بوده چون برام یه توضیحی داده یعنی اینکه با بعضیا به قصد ازدواج آشنا شده و با بعضی دیگه هم از سر خوشگذرانی...ولی مدام گفته که پشیمانه. دلجو من هم این روابط رو داشتم. البته متأهل بودم و غیر از اون (بعد از جدا شدنم بوده) کوتاه مدت بوده.(تو اروپا صیغه کردم)
الان بیشتر از لحاظه روحی مشکل دارم و خیلی سخت میگذره. از خدا فقط میخوام که آرامم کنه..
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
میتونی در قسمت پایین مستقیما" از طریق لینک "ارتباط با ما" یک ایمیل به مدیر همدردی بفرستی
در ضمن اینجا عده ی بسیار کمی مشاور با مدارک تحصیلی خاص هستند،من فقط به یکیشون مطمئنم اونم فقط خود مدیر همدردی هست.
بقیه از جمله من اکثرا" اشخاص عادی هستند. موفق باشی.
من ا... توفیق
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
ببخشید من اصلا قصد توهین نداشتم و سوالم صرفا به این خاطر بود که آقای charm رو با موقعیتی که خودشون نیز در اون قرار داشتند اشنا کنم در حالیکه الان این دودلیشون به اون خانم برمی گرده . البته خوب صیغه کردن با دوست بودن متفاوت است.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
ببخشید من اصلا قصد توهین نداشتم و سوالم صرفا به این خاطر بود که آقای charm رو با موقعیتی که خودشون نیز در اون قرار داشتند اشنا کنم در حالیکه الان این دودلیشون به اون خانم برمی گرده . البته خوب صیغه کردن با دوست بودن متفاوت است.
آفرین به نکته مهمی اشاره کردی،منم میخواستم بدونم که خانم به دوستیهای قبلیش اذعان کرده یا همزمان با چند نفر دوسته
اصلا" ناراحت نباشید سوالتون کاملا" درسته در حقیقت از شما تشکر هم میکنم،ولی بحث اینه که چرا تبعیض چرا خودخواهی؟
بحٍث اینه که دقیقا" همون چیزی که تو امضاتون نوشتید عکس اون اینجا رعایت میشه.
فکر میکنید با این کارها چیزی درست میشه؟ من خودم بخاطر علاقم به روانشناسی و مطالعم در این بخش میخواستم توی این تالار عضو شارژی بشم که به خاطر رفتارهای زننده بعضی به اصطلاح کارشناسان و مدیران انجمن ها منصرف شدم.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
آقای charm شما که به خدا معتقدید توکلتون رو به خدا کنید. امیدوارم کسی که واقعا لیاقتتون رو داره نصیبتون بشه. اما در مورد دختر خانمی که فرمودید. شما 13 سال با ایشون اختلاف سنی دارید. ایشون الان در اوج شیطنت و هیجانات احساسی هستند و شما الان شاید مسائلی که برای ایشون جذاب هست رو نپسندید. به نظر من به این تفاوت سن خیلی بیشتر توجه کنید.
و در مورد اون خانم هم لطفا در مورد خانوادش بیشتر تحقیق کنید. یک دختر از یک خانواده ابرو دار در ایران راحت تن به روابط چندگانه نمی دهد. سعی کنید بیشتر و با دقت بیشتری بررسی کنید.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نه ایشان به دوستیهای گذشتش اذعان کردن، ( همین چند وقته پیش) چند ماه پیش زمانی بود که ایشان هنوز با یکی دو نفر از پسرایی که قبلان بهاشون بوده ارتباط تلفنی داشت که بعد از اینکه من متوجه شدم، گفت که پشیمانه و اشتباه کرده. و خواست که ببخشمش...من هم بعد از یه زمان چون خیلی دوستش داشتم بخشیدم و ادامه دادیم ولی خیلی هم اسون نبود و خیلی اوقات پشیمان میشودم از اینکه باهاشم. و بهش شک میکردم، ولی از اون موقع تا حالا دیگه چیزی ازش ندیدم و اینکه واقعا عوض شده و اینو مطمئنم چون از جاهای دیگه شنیدم. ولی گذشتهٔ خودشو که بهم گفت چند وقته پیش که فکر نمیکردم اینجوری بوده باشه. و انتظارشو نداشتم....
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نمیدونم چی بگم،ولی تا کاملا" مطمئن نشدی هیچ اقدامی نکن،بهتره فعلا" صبر کنی تا ببینی کار به کجا میکشه،قطعا" اگر من هم ببینم که چشمان و گوشهایی هستند که بر کارهای من نظارت میکنند کار خلافی از من سر نمیزنه،امیدوارم ناراحت نشید ولی شما بر خلاف سنتون خیلی احساسی عمل میکنید.
در هر صورت با توصیفاتی که شما کردید من به شخصه این شخص رو تایید نمیکنم به بقیه کاری ندارم.توکلتون به خدا باشه.
من ا... توفیق
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
دلجو درست میگید، اختلاف سنّ هم در این حد اصلا خوب نیست، ولی عجیب اینجا بود که ما همدیگرو خیلی میفهمیدیم و خانوادهٔ من هم از این لحاظ مخالف نبودند ولی خیلی نگران بودند که چطور آدمیه.. شما درست میگید دلجو من باید به خدا توکل کنم ولی قبلا هم با اسمو استخارهٔ خودش این آشنایی و ارتباط و از سر گرفتم و الان... از یه طرف دیگه هم یه مشکل دارم و اون اینه که خانوادهٔ این خانوم درکش نمیکنن و اکثرا تنها بوده، پدرش تحصیل کردهست ولی خانوادهٔ مدرن و سردی هستند و اینکه میترسم اگه تنها بشه دوباره بشه همون دختر اول که خیلی زجر میکشم.. خودش در جواب اینکه من میگم آخه این چه حکمتی داشته از طرف خدا که من با تو آشنا بشم و این همه سختی بکشم میگه: اگه من عشق پاک تو رو که نشان دوستی و محبت خداوند به بندهاشه نمیدیدم شاید الان هنوز همون دختر قبلا بودم و تا حالا یه عالمه دیگه اشتباه کرده بودم. کلا از لحاظه روحی و تصمیم گیری وضع بدی دارم...
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نقل قول:
نوشته اصلی توسط charm
نه ایشان به دوستیهای گذشتش اذعان کردن، ( همین چند وقته پیش) چند ماه پیش زمانی بود که ایشان هنوز با یکی دو نفر از پسرایی که قبلان بهاشون بوده ارتباط تلفنی داشت که بعد از اینکه من متوجه شدم، گفت که پشیمانه و اشتباه کرده. و خواست که ببخشمش...من هم بعد از یه زمان چون خیلی دوستش داشتم بخشیدم و ادامه دادیم ولی خیلی هم اسون نبود و خیلی اوقات پشیمان میشودم از اینکه باهاشم. و بهش شک میکردم، ولی از اون موقع تا حالا دیگه چیزی ازش ندیدم و اینکه واقعا عوض شده و اینو مطمئنم چون از جاهای دیگه شنیدم. ولی گذشتهٔ خودشو که بهم گفت چند وقته پیش که فکر نمیکردم اینجوری بوده باشه. و انتظارشو نداشتم....
زن و شوهر دارن تو یه خونه با هم زندگی میکنن و خیانت میکنن و هیچ کس هم نمی فهمه
حد اقل هفته ای یکی تو این تالار نمونه هست از خیانت زن ( خیانت مرد را زنها زودتر میفهمن تا برعکسش ) اونوقت شما تو ی کشور دیگه میگی دیگه بعد اون هیچی نبوده اینو مطمئنم
نه تنها روابط قبلی داشته که همزمان با شما هم روابطی داشته
کدوم پسری هست که باهاش سکس داشته باشی و بعدش ارتباطتون بشه تلفنی؟
خودت مردی ، از دید خودت بگو
میشه از آخر به اول رفت؟ اول با کسی سکس دشت بعد فقط ارتباط تلفنی؟
اختلاف سن هم که هست
شاید واقعا بخواد سالم زندگی کنه ولی شاید هم نخواد یا نتونه
اگر این توانایی را در خودت میبینی که اگر حالت دوم شد راحت خودت را جمع و جور کنی برو جلو
به قول حامد دانشجو من باشم این کار را نمیکنم
اگه واست مهم نبود اشکالی نداشت ولی میگی واست مهمه
زندگی اون بنده خدا را هم خراب نکن
شاید یکی پیدا شد همینطوری و با همین شرایطش خواستش
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام دوست عزیز،
شما همزمان دو تاپیک در رابطه با یک موضوع باز کرده بودید.
بنابراین یکی از این نسخه ها پاک شد.
با توجه به درخواستی که داشتید، نسخه ای که حذف شده بود رو با همین این تاپیک ادغام کردم.
بنابراین می توانید متن ارسالی خود رو در پست 6 این تاپیک ببینید.
در ضمن من هم به اون تاپیک پاسخی ارسال کرده بودم که الآن در پست 8 هست.
منتهی پاسخ من با توجه به متن پست شماره 6 هست و موضوع رو کمی متفاوت عنوان کرده بودید.
در مجموع به نظر من اگر قصد ازدواج با او رو دارید، باید کاملاً با گذشته او کنار بیایید. نباید اینطور شود که بعد از ازدواج این مسئله شما رو اذیت کند و همیشه این رو یک نقطه ضعف در او ببینید. همینطور ایشون باید با گذشته شما کنار بیاییند.
در هر صورت به همان دلایلی که در پست قبلی هم توضیح دادم، با توجه به راه دور و سختی هایی که در مسیر شناخت است، دقت بیشتری بکنید.
از احساسات دوری کنید. حس ترحم رو هم کنار بگذارید. منطقی ببینید شما مناسب هم هستید یا نه.
سعی کنید حتماً مشاوره ازدواج هم بروید.
موفق باشید.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نظر شخصی من :
1-مشخصن می گید که گذشته ی کسی که قصد ازدواج باهاش دارید براتون مهمه و حساسید. بنابراین باید این حساسیت رو جدی بگیرید.
2-شما مسول راهی که اون خانوم میره نیستید و نباید نگران این باشید که چون به خاطر شما سر به راه شده حالا اگه نباشید دوباره سر به هوا میشه. اگه بدون شما هم به اعتقادش پایبند باشه می شه گفت آشنایی با شما براش یه موهبت بوده و این رابطه این خیر رو براش داشته (این در جواب اون گفتتون بود که چرا خدا خواسته با هم آشنا شید و ...) و اگه هم قید این اعتقاد مقطعیش رو بزنه خب معلوم میشه تحت تاثیر قرار گرفته و اساسی متحول نشده که این هم باز به خودش بر می گرده و یک تجربه میشه برای شما که جور دیگه ای شخص مورد نظرتون رو پیدا کنید.
3- این حالتهای شما و وابستگیتون طبیعیه. یه جورایی شاید هنوز نمی خواید باور کنید اون چیزی که براش مایه گذاشتید اونی نبوده که باید و شاید و روح و احساستون داره مقاومت می کنه. اگه فرض کنیم قضیه تموم شده ، خب باید سختی جدا شدن از این وابستگی رو به جون بخرید.
براتون آرزوی آرامش می کنم : )
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
از همدردیتون و نظراتتون خیلی ممنون و سپاسگزارم، واقعا فکر میکنم که اینجا چه جای خوبیه برا درد و دل کردن و مشکلات رو از دیدگاهای دیگه دیدن. از حامد۶۵ به خاطره درج اون تاپیک اینجا و نظر درست و منطقیشون خیلی ممنونم. از مار-یم بخاطر درکشون و همدردیشون خیلی سپاسگزارم. آره من واقعا نمیخوام باور کنم که این همه امیدی که داشتم و این همه زحمتی که کشیدم توی ساله گذشته بخاطر هیچ بودن. من از خدا فقط یه دختر خوب میخواستم که بتونم عاشقش بشم و اون هم عاشق من بشه. این یه دختر از لحاظه ظاهری کاملا معمولی و ثروتی یا چیزی نداره... در حالی که خیلی از آشناها به من میگن با توجه به شرایطی که داری از یه خانوادهٔ ثروتمند یه دخترو انتخاب کن. من ولی فقط از خدا خوبی و عشق رو خواستم. ..پیدا..خدا کنه که راست بگه و با کسی در حد جسمی رابطه نداشته وقتی که با هم بودیم ولی خدا اینو میدونه... فکر کردن به این چیزا و گذشتش منو دیونه میکنه. نظرتون کاملا متینه این یه ریسکه با اینکه من فکر میکنم همهٔ کسانی که به همسرشون خیانت میکنن حتما کسایی نیستن که گذشتهٔ بدی و داشتن. ولی همینطوره وقتی جمع کردن خودم برام الان این همه سخته دیگه وای به حال بعد از ازدواج.
حامد۶۵ِ عزیز خانوادهٔ من و ایشون میدونن. ولی خانوادهٔ من چون ایشون رو نمیشناسن و اینکه میدونن یک بار خونه ما اومده با این آشنایی همیشه مخالف بودند. خانودهٔ این دختر مخالف نیستند. مادرشون برام هدیه هم خریده در جواب هدیایی که من به اونا و دخترشون دادم. مریم فرضتون درسته همه چی انشاالله تمام شده. چون ایشون یه مدت هی تماس میگرفتن و اصرار میکردند. ولی الان دیگه یه مدت که نه... از آرزوی آرمشتون خیلی ممنونم.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
با سلام خدمت همه ی اعضاء
من تازه عضو شدم و نمی دونم برای سوالم باید تاپیک جدید ایجاد کنم یا اینکه سالم ر در مرتبط ترین تاپیک عنوان کنم !
من در دوران دانشجویی به دختر خانمی علاقمند بودم. بعد از فراغت از تحصیل و گذشت چند سال ایشون رو دوباره پیدا کردم و الان قصد داریم که ازدواج کنیم . یکی از نگرانی های من اینه که آیا همسرم در طی این سال ها روابطی داشته یا نه؟ نمی دونم اصلا درسته که این چیز ها رو بدونم. مطمئنم اگر بدونم نمی تونم زندگی خوبی باهاش داشته باشم. از طرفی می ترسم اگر با کسی رابطه داشته اون رابطه موثر باشه بر زندگی مشترکمون.
دوست ندارم مستقیما سوال کنم چون جواب هر چی باشه باز هم اثرات منفی داره یا روی اون یا من یا هردو
این مسئله فقط برای ایشون در نظرم نیست بلکه همیشه برام دغدغه بوده که با هر کس که می خوام ازدواج کنم روابط قبلیش چقدر موثره. تا چه حد از روابط قابل چشم پوشی است؟
کسی که یک بار رابطه ی خارج از عرف و اخلاق داشته ایا امکان نداره بعد از ازدواج هم این روابط براش پیش بیاد؟
من خودم تا این سن پاک موندم و حداقل توقعم اینه که شریک زندگیم هم همین طور باشه. تازه یک ترس هم دارم و اون این که چون من تجربه ی جنسی ندارم اگر طرفم قبلا تجربه داشته باشه دائم اون تجربه رو در ذهنش با تجربه من مقایسه می کنه و اگر طرف مقابلش هم خیلی از من بهتر بوده ... وای ...
به نظرتون چه باید بکنم... بسیاری از معیارهای من رو ایشون دارند و سازگاری بالایی با هم داریم اما این سوال همیشه برای من بوده و با توجه به نوع فرهنگ خانوادگی اون ها که تا حدودی از ما راحت تر هستند در روابط ، این دغدغه رو در من بیش تر کرده...
خیلی خوشحال می شم در این خصوص به من کمک کنید
با تشکر
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
نقل قول:
من تازه عضو شدم و نمی دونم برای سوالم باید تاپیک جدید ایجاد کنم یا اینکه سالم ر در مرتبط ترین تاپیک عنوان کنم !
سلام سرگشته!
اول در رابطه با مشکلت یه سرچی کن،مطمئنا تاپیکای خوب و زیادی در این مورد هست،اونا رو بخون اگه به نتیجه
نرسیدی خودت باید یه تاپیک جداگانه بزنی.
این لینکو هم بخون،شاید بدردت خورد،مخصوصا پست مدیر همدردی!
http://www.hamdardi.net/thread-13133.html
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام سرگشته، من همونیم که این تاپیکو نوشتم، به نظر من باید ببینی که از نظر احساسی شرایطت چطوریه، یعنی بهش وابسته شدی یا نه! اگه شده باشی که باید درد و سختی دل کندن ازش هم تحمل کنی اگه که بخوای ازش بپرسی، چون امکان داره باهات رو راست باشه و یه دفعه جوابش اونی باشه که نباید و بعدش به هم بریزی، من خودم همونطور که میبینی میخواستم واقعیت و بدونم و خیلی هم سخت بهم گذشت چون خیلی بهش وابسته شده بودم، هنوز هم خیلی سخت میگذره و معلوم نیست چقدر طول بکشه این پروسه، از طرفی چون میخواستم که از رفتنم نترسه و واقعیت و بگه بهم، بهش گفت بودم که فقط میخوام حقیقت و بدونم و با همدیگه یکی بشیم که الان اونم ازم میخواد قولم و نگاه دارم. که این هم الان برام یه عذاب وجدان شده. چون باهم روراست بوده.
یه چیز دیگه هم هست که امکان داره اون طرف بدی کرده باشه و دیگه بقیه زندگی خوب باشه، بر عکس هم هست که کسی بعدا اشتباه کنه. البته مورد اول یه ترسی داره و باعث شک میشه و اضطراب و و اینکه توانأیی متحول شدن در اکثریت آدما نیست.
میتونی هم از طریقه دوستاش و اطرافیاش جویا بشی، من خودم خیلی جویا شدم و سختی هم کشیدم قبلان و یه چیزایی رو فهمید بودم راجع به اون، بعضی وقتا هم زیاد مشکل نیست. همیشه هم نمیشه اعتماد کرد به حرف بقیه.
به نظر من بشین ببین چی برات مهمه، و منطقی تصمیم بگیر. امیدوارم موفّق باشی.
-
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
با سلام
ممنون از همه ی دوستان
درد دانستن هم بد دردی است
گاهی می گم بهتره که سعی نکنم هیچ چیز رو بدونم شاید بهتر باشه!
از لطف و راهنمایی همه ی دوستان سپاسگزارم
حتما در این مورد بیش تر خواهم اندیشید
باز هم سپاس