انکار خیانت

سلام . من 4 سال با یه آقایی دوستم و قرار بود ایشون تا یک ماه دیگه بیاد خواستگاری و رابطرو رسمی کنیم . از طرف من مامانم و برادرم و از طرف اون کل فامیلش از این رابطه خبر دارن. یک هفته پیش خیلی اتفاقی پسورد ایمیلشو بهم داد و منم از روی کنجکاوی همه جاشو زیرو رو کردم. جدا از اینکه دیدم خیلی از دخترا توی ایمیلش هستن . دیدم که با یکی از اونها چتی داره که انگار باهم خیلی صمیمی ان و بیرون هم رفتن و یکی دیگشون دخترخالشه که همیشه میگفت ازش متنفره ولی دیدم حرفایی که بمن میزنه رو خیلی راحت به اونام گفته.منم بهش گفتم اون دختررو که گفت دوست دختر قبلی دوستم بوده و اون میخواسته ازش انتقام بگیره من داشتم فیلم بازی میکردم بخاطر دوستم 2 ماهم بیشتر نبوده و فقط دوبار رفتیم قلیون کشیدیم. دخترخاله رو هم میگه میخواستم ببینم چی از جونم میخاد که اینقدر پاپیچمه(دخترخالش همیشه توی نخش بوده ولی این بهش رو نمیداده)یک هفته بیشتر نبوده و خودم میخاستم اینو بهت بگم خلاصه من بابت این قضیه بخشیدمش ولی فعلا نمیخوام بهش بگم الان مشکل بزرگ من اینه که اون اصلا قبول نمیکنه که به من خیانت کرده همش میگه چیزی نبوده سرکاری بوده احساسی نبوده قضیه رو بزرگ نکن .وقتی اینطوری میگه میبینم اگه من بهش بگم میبخشمت واسش ارزشی نداره چون اصلا قبول نداره که کاره اشتباهی کرده من چیو باید ببخشم؟میگه قبول دارم بهت دروغ گفتم ولی قبول ندارم خیانت کردم!من چیکار کنم ؟کلا باهاش بهم بزنم؟نمیخوام بهم بزنم میخوام یه فرصت دیگه بهش بدم ولی باید بفهمه چیکار کرده وگرنه من کاری نمیتونم کنم. اینم بگم که من به این آقا بیشتر از خودم اطمینان داشتم و اصلا به ذهنم خطور نکرده بود یه روزی اینجوری بشه واسه همین خیلی ضربه خوردم و من توی رابطم از هیچ چیزی واسش کم نذاشتم و خیلی هم آزاد بود هیچ وقت در هیچ موردی بهش گیر ندادم یا محدودش نکردم.نمیدونم چه شرطی بذارم . چیکار کنم ولی اول از همه اون باید قبول کنه که خیانت کرده چجوری حالیش کنم؟من تقریبا 10 روزه جوابشو نمیدم ولی 2 روز دیگه میخوام ببینمشو آخرین حرفامو بزنم. لطفا کمک کنید:325:

سلام دوست عزیز.به نظرمن که ایشون هیچ تعهدی هنوز به شما ندارند چون نسبتی با شما ندارن!
باید اینو میدونستید که همن طور که این آقا با شما دوست شدن،ممکنه با چندین دختر دیگه هم دوست باشن و اصلا دور از انتظار هم نیست.
چرا شما 4 ساله با یه آقا دوست هستید؟فکر نمیکنم شناخت واسه ازدواج این همه زمانبر باشه، اگر شرایط ازدواج رو هم نداشتیدکه نباید اصلا حتی واسه شناخت جلو میرفتید.
متاسفانه دوستی دختر و پسر تو جامعه مثلا اسلامی ما به بهانه شناخت خیلی زیاد شده، لطفا تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه دختر و پسربخون.
بهتره رابطتو با این آقا قطع کنی،اونوقت با توجه به شناختی که در این چهار سال ازشون دارید اگر با خودتون متناسب میبینیدشون ،ازشون بخواین رسما بیان خواستگاریتون.

خوب قضضیه از اول ازدواجی نبود بعدش من دیدم اون با معیارای من سازگاره و این مدت و واسه اینکه شرایطشو درست کنه صبر کردیم منظورم کارو تحصیلو ایناست.ولی اون هم تو این 4 سال واسه من چیزی کم نذاشت همیشه توی سختیهام کنارم بود همونطور که من اینطوری بودم واسه همین انتظار این کارو نداشتم . من باهاش قطع رابطه میکنم و میگم اگر که میخوای با من باشی باید بیای خواستگاری ولی با قضیه خیانت چیکار کنم ؟درسته رابطمون رسمی نیست اما بهم قول دادیم همونطور که من 4 سال به کس دیگه فکر نکردم اونم نباید این کارو میکرد من الان بهش اعتماد ندارم.ولی اون میگه که هر کاری بگم انجام میده که دوباره بهش اعتماد کنم هر تضمینی که بخوام بهم میده . من نمیدونم با این قضیه چجوری رفتار کنم تا دیگه نخواد این کارو تکرار کنه . به نظر شما اگه بگم حق طلاقو بمن بده قبول میکنه ؟چون من تنها اینطوری آرامش دارم و فکر میکنم که اون حسابی ادب میشه. ولی مشکل بزرگ من در حال حاضر اینه که قبول نمیکنه خیانت در کار بوده . میگه من به قصد خیانت این کارو نکردم تا زمانی که اون اینو قبول نکرده نه من میتونم ببخشمش نه چیزی ازش بخوام.

چرا هیشکی به من کمک نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟
من فقط راهنمایی میخوام بابت اینکه چجوری به این آقا بفهمونم چیکار کرده؟ نمی دونم واقعا نمی فهمه یا خودشو میزنه به نفهمی ؟!!!!! بعدشم میخوام تنبیهش کنم
ولی نمیدونم چجوری تنبیهش کنم ؟ بهش بگم اگه من بخوام باهات ازدواج کنم شرطم اینه که حق طلاقو بدی به من؟؟
واسه اینکه بیاد خواستگاری واسش زمان مشخص کنم؟چقدر قضیه رو کش بدم؟قضیه خواستگاریو کی مطرح کنم؟بهش بگم منتظرت نمیمونم؟؟کی بگم میبخشمت ؟یا اصلا نگم؟
اااای ی ی خداااا من اصلا نمیدونم چجوری باید برخورد کنم با این قضیه خیلی سخته میترسم یه حرفی بزنم یه کاری بکنم بدتر بشه

اخه فرار بود یک ماه دیگه بیان نمیدونم به خونوادم چی بگم
ای کاش که اصلا به روی خودم نمیآوردم:302:

سلام،

آفتاب همدرد پاسخ خوبی به شما دادند.

نظر من این هست که به ایشون بگویید که اگر شما رو می خواهند، رسماً بیایند خواستگاری.
و همینطور تا وقتی که ایشون بیایند خواستگاری، رابطه ی خود رو با او قطع کنید.
این جدایی فرصت خوبی هست که احساسات رو کنار بگذارید، روی معیارهای خودتون فکر کنید و ببینید که ایشون واقعاً چقدر از معیارهای شما رو دارا هستند. در این مدت کتاب و مقاله در رابطه با ازدواج زیاد بخوانید.

اگر ایشون واقعاً اومد خواستگاری، این دفعه خیلی منطقی تر و به دور از احساسات ایشون رو بسنجید.
و همینطور با او صحبتی داشته باشید که چه تعریفی از خیانت دارد و تا چه حد خودش رو در برقراری ارتباط با دختران دیگر آزاد می داند.
ممکن است ایشون یک تعریف دیگری از ارتباطات دارند. یعنی احتمالاً از نظر ایشون اینکه با دختر خاله شون بیرون رفتند و یا با دختری چت کردند، خیانت نیست. ولی از نظر شما خیانت هست. خب در اینجا بین شما یک تفاوت است. اگر اینطور است، باید ببینید که می توانید با این طرز فکر کنار بیایید یا نه.

موفق باشید.

سلام
ممنون بابت اینکه واسم وقت میذارید
راستش من در مورد تعریف خیانت ازش پرسیدم میگه اگر کسی جای تورو برام گرفت میشه خیانت یا کسی جای منو واسه تو گرفت . ولی من گفتم این منطقی نیست چون توی دنیا هیچ کسی جای یکیدیگرو پر نمیکنه پس هیچ چیزی خیانت نیست؟؟!!! قسم میخوره میگه الکی بوده هیچ احساسی نبوده به قصد خیانت نبوده.ولی این دلیل نمیشه چون احساسی نبوده اشکالی نداره .هرچقدر هم که اون فکرش باز باشه اگر من جای اون بودم منو نمیبخشید . ته دلم شاید سر قضیه دختر خاله خیلی ناراحت نباشم ولی واسه اینکه بخاطر دوستش با یکی الکی دوست شده خیلی ناراحتم البته اونم خیلی قبلتر از اینکه من بفهمم تموم شده بوده میگه اگرم بخوای اون دختررو میارم روبه رو میکنم من آرشیو چتاشو خوندم ولی چون میخوام ببخشمش گفتم زیاد قضیه رو باز نکنم قبلا هم گفتم تو آیدیش خیلی از دخترا بودن ولی من با اونا کاری نداشتم چون میدونستم فقط در حد اینترنته ولی این دوتا چون میشناستشونو حتی با یکیشون بیرون هم رفته ناراحتم کرد. خودش میگه این رابطه مجازیه بیخودی بزرگش نکن منم میگم رابطه مجازی با کسی همدیگرو نمیشناسین آره ولی نه اینطوری اونم ناراحته میگه من بهت اعتماد کردم و از خودم مطمئنم که پسورد ایمیلمو بهت دادم.
در مورد اون شرطی که واسه ازدواج گفتم چیزی نگفتید بگم یا نه؟منظورم حق طلاقه .البته فکر نمیکنم به این راحتی قبول کنه . اگه قبول نکرد بازم باهاش ازدواج کنم؟هیچ شرط یا تضمینی نیست ازش بخوام؟

دیگه بیشتر از این راهنمایی نمیکنین؟

نقل قول:

---

در مورد اون شرطی که واسه ازدواج گفتم چیزی نگفتید بگم یا نه؟منظورم حق طلاقه .البته فکر نمیکنم به این راحتی قبول کنه . اگه قبول نکرد بازم باهاش ازدواج کنم؟هیچ شرط یا تضمینی نیست ازش بخوام؟

---

وقتی بهش اعتماد نداری چرا می خوای زنش بشی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

نقل قول:

---

در مورد اون شرطی که واسه ازدواج گفتم چیزی نگفتید بگم یا نه؟منظورم حق طلاقه .البته فکر نمیکنم به این راحتی قبول کنه . اگه قبول نکرد بازم باهاش ازدواج کنم؟هیچ شرط یا تضمینی نیست ازش بخوام؟

---

وقتی بهش اعتماد نداری چرا می خوای زنش بشی؟

---

اعتمادم نسبت به قبل کمتر شده ولی اونطوری ام نیست که کلا ازش قطع امید کنم.بهرحال انسان جائزالخطاست. چه تضمینی هست که من با کس دیگه ای آشنا بشمو اونم بهت خیانت نکنه؟ دوباره باید این ضربرو تحمل کنم . بعدشم من دوسش دارم جای بخشش داره .اون شرط حق طلاق هم که گفتم فقط واسه اینه که تنبیه بشه . بعدشم اونا خونواده ی خیلی بازی دارن ولی من نه .طرز فکره خودم بسته نیست ولی خونوادم یکم آره . من قرار نیست بخاطر اون کاری کنم بخاطر دل خودمه بخاطر 4سال عمرمه.بعدشم توی این زمونه کی قابل اعتماد هست؟البته من خودمم هم بی تقصیر نیستم من فکر میکردم پیغمبر زادست فکر میکردم یه زن لختم بشینه جلوش بهش نگاهم نمیکنه واسه همین باورش واسم خیلی سخته.گفتم که قصدم از حق طلاق فقط گرفتن زهره چشمه البته کسی بابت این راهنماییم نکرده که اینو ازش بخوام یا نه؟؟؟؟؟!!!

دوباره سلام . اگه کسی هست که واسه من وقت بذاره خواستم بگم که من فردا میخوام این آقارو ببینم و آخرین حرفامو بهش بگم اگه میشه یه کمکی بهم کنید بابت اینکه هنوزم بهش بگم نمیبخشمت یا از این بحث بیام بیرون ؟آخه بنظرم زوده که بگم یه فرصت دیگه بهش میدمو بحث خواستگاریو پیش بکشم:325:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط scret

چرا هیشکی به من کمک نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟

---

ما بهتون کمک کردیم اما شما مثل اینکه نمیخواین بشنوید و بیشتر دوست دارید طبق نظر خودتون پیش برید،(مثلا گفتید:آخه بنظرم زوده که بگم یه فرصت دیگه بهش میدمو بحث خواستگاریو پیش بکشم،یعنی 4 سال از نظر شما زوده)خوب هر کاری که صلاحه به نظر خودتون انجام بدید. من واستون نوشتم،آقای حامد هم تایید کردند اما شما......