-
ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
سلام بر دوستان تالار
چند روز پیش یکی از دوستانم که فرد متین و موجهی است و چند سالی است ازدواج کرده و زندگی خوبی هم دارد بهم گفت که مدتی است به یکی از همکارانش علاقه مند شده و میخواهد از او خواستگاری کند ولی چند نکته برایش هنوز حل نشده :
اول اینکه واقعا خانم اولش رو دوست داره و نمیخواهد این اقدام باعث سو تفاهم و لطمه به زندگی اولش شود
دوم اینکه همکارش هم به او علاقه مند است اما از ازدواج اول او خبر ندارد و نمی داند چگونه مطلب را برایش توضیح دهد
وسوم اینکه به هر دو علاقه دارد و نمی خواهد هیچ کدام را از دست بدهد
(البته همانطور که گفتم فرد محترمی است و به لحاظ مالی هم وضعیت بسیار مناسبی دارد) گفتم مطلب را در تالار مطرح کنم تا با نظرات بیشتر تصمیم بهتری گرفته شود ، امیدوارم هم آقایان و هم خانم های محترم مشارکت کنند . ممنون
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
با سلام و احترام
در این تالار نسبت به این موضوع مطالب و تاپیکهای زیادی قبلا ایجاد شده است. (مانند تاپیک دوباره چرا؟)
اما معمولا دو مشکل در اینگونه مشکلات در جامعه هست و اتفاقا هر دو آنها در این تالار هم دیده شده است.
یکم:
فردی که این مسئله را مطرح می کند(قصد ازدواج دوم دارد) به شدت درگیر احساساتش هست و توان تحلیل منطقی دقیقی از موضوع ندارد.
دوم:
کسانی که با چنین فردی برخورد می کنند یا قصد کمک دارند، خودشان آنقدر درگیر احساساتشان می شوند، که جوابهای منطقی را با انبوهی از احساس های منفی (که از ادبیات و فحوای سخنانشان آشکار هست)، بروز می دهند.
لذا معمولا به درگیری دو حس افراطی مثبت و منفی در مورد یک مشکل پیش می آید.
خلاصه و نتیجه گیری:
شما بدون حمایت، یا رد حرفهای دوستتون، او را ترغیب کنید برای اینکه گامهایش را درست و صحیح بردارد، نخست یا متخصص مشاور خانواده جلسه حضوری داشته باشد و زوایای مختلف این مسئله را بررسی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد.
چون اگر بخواهید با نظرش مقابله کنید ، شما و مشاور را کنار می زند، اگر بخواهید نظرش را تایید کنید، مشاور را کنار می زند و شما هم نخواهید توانست احساسات او را تحت کنترل در آورید.
اگر هم با افراد غیر متخصص صحبت کند، قبل از هر چیزی با بمب بارانهای احساسی که علیه او می کنند، موجب رغبت بیش از حد او به این مسئله خواهند شد.
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
قبل از پاسخ و مشارکت باقی دوستان لازم دانستم از پاسخ زیبا و راهگشای مدیر محترم سایت همدردی کمال تشکر را داشته باشم و از اینکه در شروع همکاری اینجانب را مورد تفقد و لطف خودشان قرار دادند سپاسگزاری کنم .
در خدمت دوستان هم هستم .
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]با اجازه و تشکر از مدیر همدردی و پوزش بخاطر بولفضولی خودم که بعد از ایشون نظرمو میگم. البته همونطور که ایشون فرمودن دوست شما به راهنمایی حرفه ای از طریق مشاور و دوستان سلیم و آگاه احتیاج دارن.
بعضی چیزا ذاتشون صددرصدن مثل صداقت، مثلا هیچکس نمیتونه بگه من89% صداقت دارم، نفس صداقت صددرصد هستش چون اگه یک درصدش کم بشه دیگه صداقت نیست.
عشق هم همینطور، عشق 99% نداریم، عشق هم صددرصد هست. یعنی حتی اگه انسان 1% از معشوقشو بخواد از دایره عشق خارج کنه، از عشق دور شده. اونوقت هی انتخاب میکنه مدام به هر کسی میرسه میگه این به درد من میخوره اون به درد من نمیخوره!
حالا ایشون اگه خیلی بخواد اعتدال(البته اگه بشه اسمشو گذاشت اعتدال)رعایت کنه مثلا یه عشق پنجاه درصدی درست کنه! چون باوجود شرایطی که گفتید باید خودشو نصف کنه!
آدم باید معرفت داشته باشه، حظ انسان از عشق فقط توی این خلاصه نمیشه که عاشق بشه، وقتی در آدم عشقی پیدا میشه باید معرفتم پیدا کنه که اون عشق را بفهمه. اونوقت هیچ لذتی رو بالاتر از اون عشق نمیبینه.
عشق حقیقی به انسان آگاهی، قدرت، امنیت، آرامش، اعتدال و .... میده. اما چیزیکه اینارو از ما بگیره واقعا میشه بهش عشق گفت!؟
یه نکته دیگه که هست اینه که خوشبختانه ایشون از زندگیش راضیه و به همسرش علاقه داره یعنی رضایت و عشق را در زندگی داره اما تصمیم داره دوباره بدست بیاره. اشکال کار ایشون در اینجا اینه که میخواد تحصیل ِ حاصل کنه. یعنی چیزیو که حاصل شده دنبال اینه که دوباره بدست بیاره! چه لزومی داره؟
ایشون باید به این حقایق توجه داشته باشه که:
1- با ازدواج مجدد همسر اولشون بالاخره متوجه خواهند شد، و زندگیشون مطمئنا دچار تنش میشه و کیفیت اولیه شو از دست میده چراکه اون خانوم شوهرشو 100% میخواد و اتفاقات بعدی که خواهد افتاد تا حدودی قابل پیش بینی هست که تا چه حد میتونه به ایشون و همسرش لطمه بزنه.
2- ایشون ناچارن قضیه ازدواج اولشونو به همکارشون بگن، چیزی نیست که بشه مخفی کرد و بالاخره مشخص میشه، و اینکه آیا بعد از فهمیدن این قضیه باز هم در تصمیم و علاقشون ثابت قدم میمونن؟
3- نمیشه گفت هر آقایی که از وضعیت مالی خوبی برخوردار هست و میتونه مخارج دو تا زندگی رو تقبل کنه بره ازدواج مجدد کنه، وگرنه باید گفت هر خانمی هم که بتونه مسئولیت های دوتا خونه رو بدوش بکشه، یا اینکه بتونه آرامش خاطر دوتا مرد را همزمان فراهم کنه پس بره دو تا شوهر کنه!! حتی حرفش هم در ذهن نمیگنجه!!!
آیه 3 سوره نساء شاید خیلی مورد پسند آقایونی باشه که تصمیم ازدواج مجدد میگیرن و این آیه رو استدلال و تاییدی از جانب خدا برای عملشون میدونن که گفته :
هر چه از زنان ديگر كه شما را پسند افتاد دو سه چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك زن آزاد يا به آنچه از كنيزان مالك شده ايد اكتفا كنيد اين خوددارى نزديكتر است تا به ستم گراييد و بيهوده عيالوار گرديد.
متاسفانه این آقایون به تمام آیه توجهی ندارن! بله قرآن اینو گفته اما اولا که قرآن این حرف رو به کی زده؟ و چه زمانی زده؟
قرآن هزار سال پیش در بین اعرابی که هیچ سقف محدودی برای گرفتن همسر برای خودشون قائل نبودن و هیچ احترام و حقوقی هم برای همسرانشون قائل نبودن این حرف را زد و درواقع برای ازدواج های نامحدود اون زمان یه سقف محدود قرار داد. امـــــــا حتی برای این سقف محدود هم شرایطی گذاشت.
واقعا منظور خدا از اینکه میگه ( اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد ) چیه؟ آیا عدالت یعنی اینکه مخارج هر دو زن یکسان باشه؟ یا دفعات همبستر شدن با هرکدوم از اونها برابر باشه؟
واقعا عدالت خدا در حوزه مادی کوچکی مثل پول و همخوابگی خلاصه میشه؟ منظور خدا از این عدالت چیه واقعا؟
کسیکه مفهوم این عدالت رو هنوز درک نکرده چطور میخواد اونو اجرا کنه؟
کما اینکه ما آیاتی دیگری هم داریم در قرآن که بد نیست یه نگاهی به اونا هم بندازیم، نه اینکه فقط قسمتهای مورد علاقه مونو هایلایت کنیم و بقیه رو حذف کنیم.
خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است(احزاب4)
خداوند گفت زن امانت الهیه من نزد مرد هست و اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانتهاى خود خيانت نورزيد و خود میدانيدكه نبايد خيانت كرد (انفال 27)
البته شاید بگن چون این وجهه شرعی داره اسمش خیانت نیست اما وقتی همسر ایشون راضی نباشن اسمشو چیز دیگه میشه گذاشت؟
امیر المومنین فرمود: زنان امانتهای خدا در نزد مردان هستند پس به آنان ضرری نرسانید و از آنان دوری نگزینید.
رسول خدا فرمود: آنقدر جبرئیل در مورد زنان به من سفارش نمود که من فکر کردم نمیتوان به آنان حتی اف گفت. جبرئیل به من میگفت ای محمد در مورد زنان تقوا پیشه کن. آنان را بر امانت الهی(عقد ازدواج) گرفتید ... بر آنان نهایت مهربانی را داشته باشید قلبهایشان را از ناراحتیها پاک کنید تا با شما بمانند. زنان را به سختی نیندازید و برآنان با سخط رفتار نکنید و اگر مالی داشتند فقط با اجازه و رضایت آنان از آن استفاده کنید.[/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
دوست بزرگوار به خاطر رشته ام سر از چند وبلاگ در آوردم كه نويسندگان آنها همسر ان دوم آقاياني بودند كه همسر اولي اختيار كرده بودند.بماند كه به عنوان يك آدم عادي چقدر كلافه شدم اما نكاتي كه از روز نويس هاي اين خانمها كه اغلب جوان و بنا بر عكس هايشان جوان و .. و.. بودند فهميدم اينها بود :
1. بسياري از اين ازدواج هاي مجدد پنهان و نيمه پنهان بود و بار اجتماعي و پرده پوشي سنگيني رو نسبت به يك ازدواج پذيرفته شده در سطح اجتماعي به خود زن وارد ميكردند( حالا مرد بماند)
2.بسياري همواره احساس دست دوم بودن.. تنها عشق نبودن منحصر بفرد نبودن رو تجربه ميكردن
3. برخي اوقات به حق يا ناحق دچار كم بيني و حسادت ميشدن..
4. حتي وقتي از اول مي دونستن عشقشون همسر داره بازم ته ته هاي دلشون بي ميل نبودن تنها با همسرشون نه با دو خانواده زندگي كنن
5. در برخي شرايط به خاطر تداخل وظايف مرد در دو منزل تنها و دلتنگ مي موندن و..
6. گاهي موقت بودن ازدواج دوم هم مزيد بر علت ميشد و ..
من با خوندن اون وبلاگ ها از خودم ميپرسيدم مگه انسان ميخواد چند سال زندگي كنه كه.. الله اكبر!
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
سلام بر دوستان گرامی
و تشکر از نظرات منصفانه شما که تا اینجا ارائه فرمودین . خدمت دوست محترم لیلا موفق عارضم که نه ، بنده با علی ایرانی نسبتی ندارم .
ببینید مساله واقعا یک نگرانی به حق برای دوست بنده ایجاد کرده و صحبت ازدواج های مجدد مرسوم از جنس رها کردن فرد اول و دلبستگی به نفر دوم نیست ، اتفاقا حساسیت ایشان به همین دلیل است که ممکن است با عنوان کردن مساله با هر دو طرف همین شبهه معمول برایشان پیش بیاید لذا برای اینکه رابطه ها به این دلیل عرفی و متداول به هم نخورد دنبال یک راه حل منطقی و در عین حال راهگشا میباشند . در خدمت شما هستم و از راهنمایی هایتان بهره میبرم .
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]لطفا این سوالاتو از دوستتون بپرسید و بخواهید یه جواب کامل بهش بده.
اول اینکه علت این تصمیمی که گرفته چیه؟ به چه دلیل میخواد اینکارو بکنه؟ ... و دوم اینکه آیا ایشون میخوان هر دو تا خانوم را در جریان قرار بدن یا نه؟
جواب این دوتا سوال خیلی از مسائل را روشن میکنه، اونوقت میشه درست تر قضیه رو برسی کرد و راه حل بهتری هم ارائه داد. ما متوجه شدیم ایشون میخوان هر دو را حفظ کنن. ولی باید دید آیا اصلا چیزی که ایشون میخوان درست هست یا خیر؟ و آیا اصلا شدنیه؟ و اینکه آیا شبهه برانگیز بودن این قضیه طبیعیه و به این دوتا خانوم بستگی داره یا به خود آقا؟
آیا ایشون در تردید این تصمیم بسر میبرن که ازدواج مجدد بکنن یا خیر؟
یا اینکه تصمیمشونو گرفتن و فقط اومدن اینجا که راهی پیدا کنن تا این قضیه رو چطور عنوان کنن؟
این آقا و همسرشون و اون خانوم چند سال دارن و شرایطشون به چه صورته؟ از نظر تحصیلات و کار و درآمد؟
بهرحال این آقا باید به این پختگی رسیده باشن که بدونن مبنای تصمیم گیریهاشون چیه... نمیشه براساس یه تصمیم هوایی و رویایی ازدواج کرد، وگرنه کل زندگی آدم رو هواست!
ایشون قبل از گرفتن هر تصمیمی باید همه جوانب مثبت و منفی شو بسنجه (البته منظور از جوانب مثبت و منفی این نیست که ببینه این تصمیم چقدر به نفع یا ضرر خودشه بلکه منافع و مضرات رابطه رو در کل برای هر سه نفر درنظر بگیرن)
پیامدهای آینده این تصمیم رو درنظر بگیرن و باهاش روبرو بشن.
همه چیز را بطور روشن و واضح برای خودش مشخص کنه مثل دلیلش برای این کار، هدفش از اینکار و اینکه چه چیزایی بدست میاره و چه چیزایی رو از دست میده؟
شاید بگن الان وقت این حرفا نیست و من تصمیمو گرفتم، اتفاقا همین الان وقتشه البته اگر گوش شنوایی باشه!
بهرحال مسئولیت دو تا زندگی را به عهده گرفتن مسئله بی اهمیت و کمی نیست. نقش مرد تو زندگی این نیست که مثل ماشین اقتصادی خانواده عمل کنه. این یکی از مسئولیت های مرد هست اما این مسئولیتها فقط بخشی از نقش مرد را در زندگی شامل میشه.عشق برای سرگرمی نیست و همسر آدمم مشتری نیست. نمیشه عشق را تیکه تیکه کرد و هر تیکه شو بدیم به یکی باهاش سرگرم باشه.
فرض کنیم که ایشون راه حلی را پیدا کردن و قضیه رو مطرح کردن و هر دو خانوم راضی شدن که در این زندگی بمونن و به زندگی با ایشون ادامه بدن.
آیا تابحال شرایط بعد از این ازدواج را برای خودش ترسیم کرده؟
آیا تجسم کرده و رسیده به روزایی که وقتی پیش همسر اولشه به فکر همسر دیگرش باشه و یا وقتی همسر اولش به فکرشه این آقا پیشش نباشه! و همینطور بلعکس در مورد همسر دومشون!
تاحالا تجسم کردن شبی که برای گرفتن اولین سالگرد ازدواجشون با همسر دومشون به رستوران رفتن و درحال صحبتهای عاشقانه همسر اولشون با موبایل ایشون تماس بگیره؟ چکار میکنن؟ عکس العملشون چیه؟
آیا اصلا جوابشو میدن؟ و اگر داد و همسرش بگه خودتو سریع برسون بچه حالش خوب نیست و باید ببریمش دکتر! اونوقت چکار میکنه؟ آیا روزی را تجسم کرده که فرزندش به انتظار دیدن پدرشه اما پدر در خانه همسر دومشه و با فرزند دیگرش درحال شادمانی!؟
همه اینها در حالتیه که این قضیه رو مطرح کرده باشه و هر دو زن بر فرض این قضیه رو پذیرفته باشن. فعلا شرایط دیگرو بررسی نمیکنیم به همینا عمیقا فکرکنه و نتیجه فکراشو برای ما بگه.[/align]
تا در ره پیری به چه آیین رَوی ای دل*****باری، به غلط صرف شد ایام شَبابت
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
سلام بر دوستان
دوست خوبمان pk1365 گفته قرآن برای عربهای عصر جاهلیت نازل شده و اینکه خداوند فرموده عدالت را رعایت کنید منظور هم عدالت در احساس و عشق و مال می باشد . دوست عزیزم تفسیر به رای نکن چون گاهی اوقات و بعضی از تفسیرها سبب بی احترامی به خالق و واضع قرآن میشود :300:
دوست خوبم امید ایرانی :
:43: اتفاقا رفیق شما تصمیم بسیار خوبی گرفته ( یعنی ازدواج دوم ) اما راه رسیدن را مقداری اشتباه کرده ؛ اینکه هنوز به گزینه مورد نظرش واقعیات را نگفته و دلبستگی ایجاد کرده !
به نظر میرسد در اولین فرصت رابطه احساسی را قطع و واقعیت را به همکارش بگوید ؛ خاصیت مفید این کار این است که آن خانم ماست خودش را کیسه میکند ؛ احتمال قوی اون خانم به امید اینکه ایشان مجرد است حاضر به برقراری ارتباط شده
و اما وظیفه شما : تا میتوانی او را با واقعیتای موجود آشنا و راهنمایی کن ؛ او را پیش افرادی که دو همسر دارند ببر تا مشاوره بگیرد ؛ تا میتوانی او را تشویق به وفاداری نسبت به خانم اولش کن ؛ در عین حال که ازدواج دوم هیچ مشکل شرعی و اخلاقی ندارد اما در شرایط فعلی سبب سرشکستگی و حقارت خانم و خانواده او و فرزندانت میشود ، خانمی که در موقع نداری و سختی اول ازدواج همچون شمع سوخت تا تو رشد کنی حال .....
موفق باشی
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پویا همت
سلام بر دوستان
دوست خوبمان pk1365 گفته قرآن برای عربهای عصر جاهلیت نازل شده و اینکه خداوند فرموده عدالت را رعایت کنید منظور هم عدالت در احساس و عشق و مال می باشد . دوست عزیزم تفسیر به رای نکن چون گاهی اوقات و بعضی از تفسیرها سبب بی احترامی به خالق و واضع قرآن میشود :300:
در عین حال که ازدواج دوم هیچ مشکل شرعی و اخلاقی ندارد اما در شرایط فعلی سبب سرشکستگی و حقارت خانم و خانواده او و فرزندانت میشود ،
دوست عزیز پویا همت
من فکر می کنم دوستمان pk1365 خیلی تفسیر منطقی - عاقلانه و جامعی از قرآن بیان کردند و هیچ گونه بی احترامی در صحبتشون نبود.
ولی درمورد صحبت شما ازدواج دوم شاید مشکل شرعی نداشته باشه ولی از لحاظ اخلاقی داره چراکه اخلاق صحیح و پسندیده روی قلب انسانها نوشته شده
همه انسانها با هر دین و مذهب و فرهنگی (مسلمون و مسیحی و یهودی و سکولار ...) صداقت و پاکی رو دوست دارند و ارزش می دونند و خیانت و دروغ رو ضد ارزش می دونند.
با وجود آزادی شرعی این امر حتی خیلی از آقایون اهل این کار این ازدواج رو بصورت موقت و غیر رسمی و یک نوع زندگی زیر زمینی انجام می دهند.
اگر از ضررهایی که مردان و زنان اول و دوم در این روابط بگذریم در مورد ضررها - آسیبها و حس شرمساری که کودکان این افراد در این زندگیها نصیبشون می شه نمی توان گذرا گذشت.
به نظر من چنین مردانی به حق خود و یا همسران خود ظلم چندانی نمی کنند در مقایسه به ظلمی که به فرزندان خود و حتی نسلهای وابسته به این فرزندان می کنند.
چون فراوان کودکان و جوانان شکست خورده و آسیب دیده در این روابط بعینه دیده ام.
آقای ایرانی صمیمانه ازرو می کنم دوستتان در این مورد برخورد عاقلانه و بدور از احساسی داشته باشد.:72:
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
با سلام
جناب امید ایرانی، با تجربه ای که از اینگونه تاپیک ها در تالار در دست هست، معمولاً پستها به مسائل حاشیه ای و تنشی می روند.
مسئول هر تاپیک فرد ایجاد کننده اش هست. تا مسائل مستقیم در راستای حل مشکل فردی مراجعه کننده باشد.
لذا اگر پستهای تاپیک به صورت کلی: اجتماعی، جامعه شناختی، مذهبی و ... بحث کند، یا اینکه بحث چالشی باشد، یا به مسائل غیر مستقیم و حاشیه ای بپردازد و سئوالات به صورت گفت و شنود در تعامل با مراجع نباشند، موضوع به انجمن آزاد منتقل می شود.
لذا خواهش می کنم. توجه کافی به این مسئله مبذول فرمایید.
================
پاورقی:
دوستان چنانکه در پست قبل لینک تاپیک مشابه را داده ام. تقریبا اینگونه بحثها قبلا انجام شده است. و مراجع می تواند برای مطالعه به آنجا مراجعه کند. دوستان فقط با توجه به موارد خاص مراجع و پرسیدن سئوال به صورت فردی جواب مراجع را بدهند تا بحثها مثل تاپیک های مشابه نافرجام نشوند.
باتشکر
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
من تازه با این سایت آشنا شدم و تجربه زیادی ندارم ولی تا اونجایی که عقل بنده یاری میده :
به نظر نمیاد دوست شما مشکل خاصی در مورد همسر اولش داشته باشه و الا دیگه مردد و دودل نبود و نظر دوستش رو در این مورد جویا نمیشد.
به احتمال فراوان ایشان دچار مرض عشق کاذب(اگر اسمش را هوس نگذاریم) شده اند . احتمالا این خانم را در محیط کار با همسرشان مقایسه میکنند و قصد دارند تا خلا های روانی یا عاطفی یا جنسی خود را از طریق به اصطلاح ازدواج دوم پر کنند، خلا هایی که شاید خیلی ساده با در میون گذاشتن با همسر خود بتوانند آنها را حل و فصل کنند.
اینکه ایشان این موضوع را به همسر خود نمیگویند که واضح است چرا!!!!!!!هیچ زنی دوستدار هوو نیست!!!!!!!
اما اینکه به ان زن هم نمیگویند نشان از ترس درونی ایشان از طرز برخورد آن خانوم است چون هیچ زنی دوست ندارد آشیانه عشق خود را بر ویرانه های عشقی دیگر بسازد مگر زنی که ........
به نظر من این دوست شما اگر امکان دارد محل کار خود را عوض کند(اگر شد کلا اداره را اگر نشد اتاق کار مشترک یا هر چیزی که از آن خانوم دور بشود)، چون هر قدر تفکر میکنم چیزی جز احساسی کاذب رویت نمیکنم
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
دوستان عزیز من واقعا از دلسوزی و کمک شما راجع به مورد عنوان شده متشکرم ، اما همانطوری که مدیریت محترم سایت فرمودند خواهشم این است که حتی الامکان بحث به مسائل حاشیه ای و تنشی کشیده نشود تا هم سوتفاهمی بین دوستان تالار پیش نیاید و مهمتر اینکه مساله مطرح شده از جانب دوستم به نتیحه مطلوبی از طرف دوستان برسد . بنده و دوستم روی این گفتگو نظر مثبت داریم و واقعا نکات مثبت را پیگیری میکنیم ، از جمله راهنمایی اول جناب مدیر همدردی در مورد مراجعه به یک مشاور خانواده ، یا توجه به برخی سوالات و نکته های قابل بررسی در صحبت دوست خوبم pk1365 که در پست دومشان مطرح کردند . پس لطف بفرمائید از مسائل حاشیه ای و بالاخص تفسیر به رای آیات کریمه قرآن جدا خودداری کنید که نه تنها مساله اصلی حل نمی شود بلکه ظلم بزرگی در حق قرآن ، این کتاب تمدن ساز و الهی خواهد بود . پس رجوع به آن به صورت گزیده ، بدون رای شخصی باشد و نهایتا از روی تفاسیر علمای بزرگ تفسیر ( مثل المیزان ) باشد . از پست های جدید نیز تشکر میکنم و باز تاکید میکنم روی مساله مطرح شده بنده در پست اول تاپیک تمرکز و صحبت شود . ممنون
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]با تشکر از مدیر همدردی و دوست عزیز آقا امید ایرانی و همچنین بقیه دوستان
خدمت جناب آقای امید ایرانی عرض کنم بنده قصدم از عنوان عدالت این بود که توجه شما و دوست عزیزتان را به این نکته جلب کنم که هرجا صحبتی از قدرت شده درکنارش حق هم ذکرشده و همینطور هرجا از حق حرفی زده شده چهارچوبی از عدالت هم برای اون ارائه شده پس احقاق حق خارج از چهارچوب عدالت و همینطور استفاده از قدرتهای حقیقی و حقوقی که به ما داده شده بدون درنظر داشتن حقوق دیگران نتیجه ای جز ظلم و ضایع شدن حقوق دیگران نخواهد داشت. و قصد انحراف و تنش در تاپیک را نداشتم بلکه این مسئله را بخشی از موضوع مطرح شده میدونستم که باید بهش توجه کرد. و البته تمام این مفاهیم و ارزشهایی که در قرآن آورده شده برای خواندن صرف نیست بلکه برای تفکر و اجرای اون نیز بوده و هست و حقوقی که منشا درستی دارند با تعریف کردن نمیریزن و از هم نمی پاشن چراکه گوینده اونها (خداوند) موضع حقیقی و درستی داره.
بهرحال این تاپیک شخصی آقای ایرانی هست و همونطور که مدیر همدردی عزیز عرض کردن نباید اینجا به نقد و یا رد و تایید همدیگه بپردازیم، وگرنه مطلب ایشون از مسیر اصلی خارج میشه اون دوست عزیزمون هم که قرائت معکوسی از حرفهای بنده را ارائه کردند اگر مشکلی با عرایض بنده داشتین میتونید یه تاپیک جداگانه بزنید و من اونجا در خدمتتون هستم.
دوست عزیز، آقای امید ایرانی بنده و دوستان همدردی منتظر پاسخ های شما در باب سوالات مطرح شده در پستهای گذشته هستیم، انشالله که بتونیم کمکی به شما و دوستتون بکنیم.چراکه هدف ما کمک به شما خارج از تعصبات شخصی و مطلق گویی ست. [/align]
فراموش کردم بگم عید همگی عزیزان هم مبارک :72:
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
این مسائل دلیل عرفی نیست عین واقعیته
وقتی این مرد وارد رابطه با دو نفر بطور همزمان میشه نا خوداگاه مقایسه ها به ذهنش هجوم میاره که باعث میشه از نظر ذهنی سردرگم و پریشان بشه.
بعدش یا زن اولش رو بهتر میدونه یا دومی رو.ناخوداگاه به سمت یکی میل بیشتری پیدا میکنه و از دیگری دورتر میشه.اینجوری حس عذاب وجدان هم پیدا میکنه.
مطمئنا این مرد بعد ازمدتی خودش دچار سرگردانی احساس میشه
با علنی شدن ماجرا مشکلات زیادی از نظر خونوادگی براش بوجود میاد.اگر بچه هم داشته باشه روی رابطه پدر و فرزندیش تاثیر منفی میذاره
یه سوال دارم.اگه این مرد کسی دیگر رو هم پسندید زن سوم و چهارم و .... رو میگیره؟
دوستتون برای اینکه چهره خودش به عنوان یه فرد خوب و محترم رو از دست نده و وجدان خودش رو راحت کنه این حرفا رو به شما زده و گرنه نگرانی برای ناراحتی همسر به حرف نیست به عمله
دیگه در مورد اینکه به همسرش چه تعهداتی برای دوست داشتن داره چیزی نمیگم که توضیح واضحاته
من میخوام بدونم ازدواج دوم اصلا چه سودی براش داره؟ سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]دوستان خواهش میکنم اجازه بدین اول آقای ایرانی توضیح بدن که شرایط به چه صورت هست و ما هم پیرامون قضیه مورد بحث ایشون بحث کنیم، بهتره تا اینکه همدیگه را مورد خطاب قرار بدیم.
ما که هنوز نمیدونیم مخاطب ایشون چه شرایطی دارن، دختر هستن یا قبلا ازدواج کردن؟
درسته هرکدوم از ما تعصبات و نظر خودمونو داریم، اما اینجا قرار نیست ما نظرمونو به کسی تحمیــــل کنیم، یا جای دوست ایشون تصمیم بگیریم.
تنها کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که اگر از دستمون برمیاد عاقلانه و کاملا منطقی با دلایل روشن به ایشون کمک کنیم تا خودشون به تصمیم درستی برسن. بهرحال ایشون دنبال راه حــل هستن که اومدن اینجا وگرنه اگه خودشون میدونستن چکار باید بکنن، لزومی به گفتن ما نبود.
ما اینجاییم تا چشم دوست گرامی ایشونو بروی مسائلی که لازمه بهش فکر کنن باز کنیم تا دقیق نگاه کنن و براحتی ازش عبور نکنن. پس لطفا تعصبات را کنار بزاریم تا یه نتیجه درست حاصل بشه.
همونطـــور که پیامبر گفت تعصب ضد ایمان است! و هرکس تعصب بورزد یا بگذارد به نفع او تعصب بورزند، او از ایمان به خداوند گردن خالی کرده. و در ذیل اون توضیح داده که تعصب از سنخ ظلمت است اما ایمان از سنخ نور. ایمان نوعی آگاهی اما تعصب نا آگاهی در برابر حقیقت است. ایمان تواضع در برابر حقیقت مطلق اما تعصب نوعی تکبر است. (منبع: کتاب مرآت العقول مرحوم علامه مجلسی)[/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
pk1365 عزیز تعصبی در کار نیست.اخه این اقا این جور که پیداست با همسرش مشکلی نداره.در واقع به نظر من این اقا از همه مشکلاتی که با اینکار براش پیش میاد هم اگاهه.در واقع سوالش اینه که دوستان من چه کنم که همسرم با ازدواج دومم مخالفت نکنه و بگه شوهر عزیزم الهی قربانت بروم چه اشکالی داره برو یه زن دیگه بگیر.10تا بگیر 20تا بگیر من هیچ مشکلی ندارم و ناراحت نمیشم.
اون یکی خانمم بگن من تو رو خیلی دوست دارم.هرچندتا زن داشته باشی مهم نیست.بعد هم این 2تا زن با هم خوب باشن و زندگی این اقا گل و بلبل باشه
اما این اتفاق نخواهد افتاد.
این اقا هم بهتره اگه تو زندگیش مشکل داره به دنبال حلش بره.البته ازدواج دوم گاهی جایزه و من اصل ازدواج دوم رو اشتباه نمیدونم اما نه در این مورد.
حضرات هم به جای اینکه ازدواج دوم رو تشویق کنند.اگر نگران دخترا هستن شرایط ازدواج جوونا رو فراهم کنند که انقد شاهد اتفاقات ناگوار مثل ت ج ا و ز نباشیم
خودش میدونه کارش اشتباهه.میخواد تایید دیگران رو بگیره و خیال خودشو راحت کنه و یعنی یه جورایی خودشو گول بزنه.که وقتی باز حس کرد کارش اشتباهه به خودش بگه نه.دیدی دیگران هم تایید کردن.یعنی با حرف دیگران دودلی خودشو کنار بذاره.(البته شاید من اشتباه میگم)
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]بهارجان حرف شما متین اما بنظرم فعلا ذهن خوانی درست نیست بزاریم خودشون بگن که چه فکری میکنن و چکار میخوان بکنن بعد ما نظرمونو میگیم، ایشون خودش بشینه فکراشو بکنه و تصمیمشو بگیره.
حتی اگه ایشون اینطوری که شما فرمودین هم فکر میکنه، باید با یه منطق درست ایشونو راهنمایی کنیم تا خودش به این باور برسه که داره کار درستی میکنه یا خیر. گیریم که ایشون همه جوانب منفی و مثبت قضیه رو میدونه اما تا وقتیکه قبول نکرده باشه اینکه در برابر ایشون یا بقیه موضع بگیریم و نهایتش تاپیک قفل بشه و ایشونم از مشورت صرف نظر کنن چه فایده ای داره؟
کدوم یکی از ما هست که بتونه ادعا کنه تا حالا هیچ اشتباهی تو زندگیش مرتکب نشده؟! همه ما گاهی وقتا از عواقب کارمون آگاهیم اما چشممونو روش میبندیم، اینجاست که یکی لازمه تا مارو به خودمون بیاره.
همینکه همه هم کیش و هم زبونیم اما تو همین محیط مجازی کوچیک هم نمیتونیم به نظرات هم احترام بزاریم و مدام داریم همدیگه رو نقد میکنیم همین خودش تعصبه دیگه، تعصب چه شکلیه؟ شاخ و دم که نداره![/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر دوستان عزیز ، از دوستم خواستم که تاپیک را خودش ببیند و زمانی که استقبال و همراهی دوستان را دید تعجب کرد و بسیار خوشحال شد . بهش گفتم این تنها گوشه ای از فرهنگ همیاری و مهربانی مردم ماست . در هر صورت ممنونم از لطف شما و اینکه واقعا از نظرات بدون تعصب و مفید شما استقبال می کنیم .
تا اینجا با دوستمان برخی مطالب را پیگیری کردیم که گزیده عرض می کنم :
1 ـ پیرو پیشنهاد مدیر محترم سایت امروز صبح اولین جلسه را با یک مشاور خانواده داشتیم . بعد از حدود 35 دقیقه گفتگوی دو طرفه نتیجه این شد که دوست بنده اقدامات بعدی را با تامل بیشتر و کمی صبر انجام دهند ، جالب است ایشان نه مساله را تایید و نه رد کردند . اما چیزی که ایشان برداشت کردند ، توجه دادن دوست من به خودشان و آمادگی هایشان و توانایی ها و کاستی هاشان بود ، قبل از اینکه فضای ذهنشان را با دو خانم مشغول کنند .
2 ـ در مورد بازگو کردن مطلب برای هر دو خانم ( همسرشان و همکارشان ) مصمم هستند و بسیار با ازدواج های پنهانی مرسوم مخالف هستند و می خواهند صادقانه مطلب گفته شود ، چون تصمیم زندگی دارند نه هوس کوتاه مدت .
3 ـ تحصیلات هر سه تا مقطع لیسانس هست و سن دوست بنده نزدیک 30 سال میباشد .
4 ـ 2 مشکل اساسی دارند که باید با تامل بیشتر و راهنمایی دوستان و مشاور خانواده به نتیجه برسد ، اول : حل کردن مسائل اول با شخص خودشان و مسائل مبتلا به 2 زندگی و دوم : نحوه بازگو کردن صحیح مطلب با دو خانم .
5 ـ در مورد وجه شرعی مطلب ، همه اذعان داریم که دین یک مجموعه کامل است که برای رستگاری از طریق آن بایست آن را به صورت یک مجموعه منسجم پذیرفت و عمل کرد و برداشت ها و عمل های گزیده و سلیقه ای هم به دین لطمه میزند و هم فرد را به منزل مقصود نمی رساند . حالا در مورد موضوع خودمان می دانیم که از اول بحث ازدواج ، قرآن کریم فرموده که اگر بیم به گناه افتادن دارید ازدواج کنید ، متاسفانه مساله در بعضی افراد کاملا بر عکس عمل میشود ، یعنی گناه گردن را با هزار و یک دلیل اقتصادی ، مخالفت خانواده ، مخالفت همسر ، توقعات زیادی افراد و ... مباح می شمرند و توجیه میکنند . در آیه ای دیگر اجازه تعدد زوجات را هم داده و البته در جایی دیگر شرط رعایت عدالت ( در بحث مالی ، عاطفی و ... ) بین زوجین را تاکید می کند . بنابراین باید خارج از تعصبات شخصی و با در کنار هم قرار دادن همه آن و رعایت بی طرفی نسبت به قرآن کریم به دنبال راه حل بود .
پس دوستان خوبم ، روی مشورت های بی تعصبانه و راهگشای شما عزیزان حساب کرده ایم و آن ها را پیگیری میکنیم . ببخشید زیاد شد ، در خدمتتان هستم .
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
چند روز پیش یکی از دوستانم که فرد متین و موجهی است و چند سالی است ازدواج کرده و زندگی خوبی هم دارد بهم گفت که مدتی است به یکی از همکارانش علاقه مند شده و میخواهد از او خواستگاری کند ولی چند نکته برایش هنوز حل نشده :
اول اینکه واقعا خانم اولش رو دوست داره و نمیخواهد این اقدام باعث سو تفاهم و لطمه به زندگی اولش شود
دوم اینکه همکارش هم به او علاقه مند است اما از ازدواج اول او خبر ندارد و نمی داند چگونه مطلب را برایش توضیح دهد
وسوم اینکه به هر دو علاقه دارد و نمی خواهد هیچ کدام را از دست بدهد
pk1365 حالا مطلب مرا دوباره بخونید.تناقضی دیدید؟
من گفتم همچین چیزی شدنی نیست.نه کسی ورود یک زن جدید رو به زندگیش میپسنده.نه معمولا زنها دوست دارن زندگیشون رو روی زندگی دیگری بسازن
البته درست نیست که در تاپیکی که مربوط به موضوع اون اقاست من بخوام بحث کنم که حرفم درسته یا نه؟اما من تناقضی بین احترام و انتقاد نمیبینم.اصلا این اقا دوستش رو فرستاده اینجا که همین حرفها رو بشنوه و تصمیم بگیره.
مسئله بعدی مشکلاتی هست که اینکار براش داره که توی یه مطلب دیگه بهشون اشاره کردم.
نباید چون موضوع زن دوم هست روش حساس باشیم و همه چیزو به تعصب ربط بدیم.نه اینم مثل بقیه موضوع هاست.مثل همه موضوعات باید رک و واضح در موردش حرفید.برای من زن دوم یا موضوع دیگه فرقی نداره.
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]بهارجان من از شما عذرمیخوام منظور بنده اصلا این نبودکه شما داری اشتباه میگید. حرف شما کاملا درسته و بنده خودم یکی از طرفداران پست های شما هستم بالاخص در این تاپیک.
مخاطب بنده کلا همه دوستانی بود که توی تاپیک شرکت کرده بودن حتی خودم! چون یکی از دوستان هم حرفها و برداشت های اشتباهی رو از حرفای بنده ارائه کرد و به بنده نسبت داد که داشت موضوع تاپیک را به جای دیگه منحرف میکرد. باوجود اینکه بنده هم نظرمو بر اساس مطالعاتی که کرده بودم گفتم و تمام حرفهام بصورت سوالی بود نه خبری ، چون میخواستم ذهن شخص صاحب تاپیک بعنوان مخاطب من خودش استدلال و انتخاب کنه ولی چون منابع را ذکر نکردم ذهن اون دوستمون به این سمت رفت که بنده تفسیر به رای کردم. بنده خواستم دومرتبه تاپیک به این سمت نره چون اون وسط قبل از پست شما چند تا مطلب جالب هم از دوستان طرح شده بود که دیگه مخاطب و بحث اصلیشون این تاپیک نبود و داشتن همدیگ هرو مورد خطاب قرار میدادن.
بهرحال من باز هم از شما دوست عزیزم عذرمیخوام. امیدوارم منو ببخشید.:72:
درضمن آقای امید ایرانی بنده تا دقایقی دیگه برمیگردم و نظرمو میگم [/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]
قبل از هرچیز بنده از همه دوستان پوزش میخوام چون امکان داره حرفهای بنده باعث مکدر شدن خاطر عزیزان بشه. اگر لازم باشه کلام مکتوبی را که بیان خود بنده نیست ذکر کنم حتما منبع را هم ذکر خواهم کرد تا باعث ایجاد شبهه نباشه. بنده هیچ نظر شخصی را درش دخیل نمیکنم و تصمیم قطعا به عهده شخص خواننده خواهد بود. از انتقادات دوستان هم البته در تاپیک های جداگانه شان استقبال میکنم. و ذکر کنم که حرفهای من مبتنی بر شرایط فعلی ایشون زده میشه نه برای بسط دادن به انواع ازدواج مجدد با شرایط های دیگر.
دوست عزیز، امید ایرانی، شما به سوال اصلی من هیچ جوابی ندادین، علتش چیه؟ آیا فراموش کردین؟ منظورم علت اصلی دوستتون از این تصمیمی که گرفته و هدفش را بیان نکردین. در مورد شرایط مخاطب ایشون (خانوم همکارشون) هم ما چیزی نمیدونیم. و اینکه آیا قراره در آینده با توافقاتی با این خانوم وارد زندگی بشن یا نه. اینطوری مجبوریم بر اساس حدسیات نظرمونو بگیم.
اگر همکار ایشون تابحال ازدواج نکردن، اول باید ببینید اصلا تمایلی به این ازدواج دارن یا نه!؟ باوجود اینکه ایشون تا امروز قضیه متاهل بودنشونو از ایشون مخفی نگه داشتن و اینکه با شنیدن حقیقت نظرایشون در مورد دوسستون تغییر پیدا کنه هست. با درنظر گرفتن اینکه ایشون شاغل هستن و از تاهل ایشون اطلاع ندارن، احتمال اینکه باهدف مرتفع کردن مشکلات مالی یا برای تطمیع جنسی تصمیم به ازدواج با ایشون گرفته باشن تقریبا نزدیک به صفر هست.
درضمن باید اینو در نظر داشت که همکار ایشون اگه بخوان با ایشون ازدواج کنن مسئول مشکلات زندگی ایشون نیستن. چراکه ایشون درصورتیکه مجرد باشن ازدواج اولشونه و حق دارن انتظارات کاملی بعنوان همسر اول از ایشون داشته باشن و این آقا هستن که خواستن ازدواج مجدد کنن و زندگی دومی تشکیل میدن قاعدتا همه مسائلشم پذیرفتن پس خودشون مسئول زندگی اولشون هستن و باید کمی ها و کاستی هاشو خودشون جبران کنن و هیچ گونه انتظاری از همسر دوم یا اول بابت همکاری و کوتاه اومدن از حقوقشون را نداشته باشن. و همینطور مشکلاتی که در کوتاه مدت یا دراز مدت بواسطه این زندگی سه نفره پیش خواهد اومد در درجه اول متوجه این آقا خواهد بود.
نگفتید نحوه برقراری ارتباط و نوع رابطه دوستتون در مدت آشنایی با این خانوم به چه صورت بوده اما از شواهد و قرائن و علاقه ای که بینشون ایجاد شده اینطور حدس میزنم که این آشنایی در رابطه ای مثل نوعی دوستی و نزدیکی فراتر از دو همکار شکل گرفته. اگراینطور باشه درحال حاضر رابطه ای که ایشون با این خانوم برقرار کردن تا اینجای کار رابطه ای غلط با شروعی غیر اخلاقی بوده و تا همینجا ظاهرش رابطه یه فرد متاهل بوده با یه فرد مجرد(کاری به سیرت و مضمونش نداریم و نمیخوام اسم روش بزارم) و مسلما بار عاطفی زیادی بدون آینده ای مشخص هم برای ایشون و هم اون خانوم بهمراه داشته. (لطفا اگه اشتباه میکنم بگید.)
مسئله دیگه نوع علاقه بوجود اومده بین این آقا و همکارشونه. همه ما کمابیش در زندگی خودمون گاه و بیگاه بی عدالتی میورزیم چرا که جهل ما و خود مرکز بینی ما برای تمام بی عدالتی هایی که ممکنه در حریم زندگی و شغل و کار خودمون بورزیم کافیه. اینکه ایشون با چه نگاهی به وادی علاقه پا گذاشته وضعیت الان و آینده این ارتباط و درستی یا نادرستیشو برای ایشون مشخص میکنه.
1-با در نظر گرفتن شرایط خودش که مرد متاهلیه و ایشون دختری مجرد، که احتمالا این یکی نیست چون اگر بود به رابطه و علاقه تعریف نشده و سردرگمی فعلی ایشون منتهی نمیشد.
2-با این دید که صرفا زنی مورد علاقه پیدا کرده بدون در نظر گرفتن هیچکس و هیچ چیز دیگه و شروع علاقه ای با انگیزه های غریزی بدون رعایت حدود اخلاقی و اینکه این خانوم به چه درد من میخوره؟ مثل علاقه شیر به آهو، چون بالاخره شیر هم آهو را دوست داره که جنس این نوع علاقه کاملا مشخصه. هرعاملى که باعث تحریک انگیزه هاى شهوانى در انسان بشه و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده بشه و به آرامش روحى، روانى و عفت عمومى، صدمه وارد کنه، مورد تأیید قشر، عرف و هیچ دینی نیست.
3-حالت سوم که میتونه درست ترین حالت باشه، با این دید که من به چه درد این خانوم میخورم؟ علاقه ای که اخلاق و عقل درش تصمیم گیرنده باشه.
نص صریح قرآن را یادآور میشم: : الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (مائده/5) امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و برشما حلال است ازدواج با زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانىكه پيش از شما كتاب آسمانى به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد در حالىكه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد و هركس در ايمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و درآخرت از زيانكاران است.
بهترين و طبيعي ترين شكل ارتباط زن و مرد ويژگي هایي داره مثل:
1-پیوند زناشویی مبتنی بر قانون
2-تک همسری
3-ازدواج دائم
باید توجه داشت که ترغيب و تشويق به تشكيل خانواده، ازدواج دائم و تك همسريه اما به خاطر اضطرار و خروج از بن بست ((نه در عرض و همسان با ازدواج دائم و تک همسری)) راههای قانوني مثل ازدواج مجدد یا موقت، باز شده. نمیدونم آیـــــا برای دوستتون ضرورتی برای اینکار وجود داره؟
اگر دقت کرده باشین وقتی صحبت از ازدواج مجدد چه بصورت موقت و چه دائم میشه، همیشه این نوع ازدواج در مقایسه و موازی با شرایطی بخصوص یا یه سری کمبودها تعریف شده. شرایطی حاکی از اینکه یا امکان ازدواج برای فرد میسر نباشه و بحث اضطرار مطرح باشه (که این شامل کسانیه که تابحال ازدواج نکردن) و یا اینکه همسر اول مشکلاتی داشته باشه که نتونه بعنوان همسر برای داشتن یه زندگی زناشویی مطلوب وظایف و مسئولیتهاشو انجام بده. چون توی ازدواج دائم زن و مرد توقع دارن یه آرامش پایدار داشته باشن. طبیعیه که هر عقل سلیمی آرامش پایدارو به آرامش ناپایدار ترجیح میده و واضحه که هم زن و هم مرد مسئولیت دارن این آرامش را حفظ کنن و هر عاملی که باعث از بین رفتن این آرامش بشه را از زندگیشون حذف کنن. این یعنی حفظ بنیان خانواده که از وظایف اصلی زندگی زناشویی هست. فکر نمیکنم هیچ آدم آگاهی با دست خودش زندگیشو به مخاطره بندازه.
همسر ایشون به گفته خودشون مشکلی ندارن و زندگی خوبی دارن ولی ایشون بدلیلی که مشخص نیست تصمیمی گرفته که اولین پیامد منفی این تصمیم تزلزل بنیان خانوادش و از بین رفتن اعتمادهای عاطفی همسرشونه. بله ایشون حقوق مشروطی دارن اما یه سری وظابف و حدودی هم دارن.
امکانات رفاهی و روابط زناشویی را شاید بشه مورد شمارش قرار داد و دید ریاضی بهش داشت، اما عواطف و عشق ورزی را نمیشه با ترازوی عددی شمرد! چون غیر قابل شمارشه.
و ادعای اینکه ما عدالت برقرار میکنیم درحرف شاید ساده باشه اما در عمل بسیار دشوار. و اتفاقا اشتباه اصلی اینجاست که مردیکه (بدون هیچ دلیل مشخصی) تصمیم به ازدواج مجدد میگیره (در خوشبینانه ترین حالتش) تصور میکنه که قراره همه چیز به تساوی تقسیم بشه! (من به شما میگم تقسیـــمی درکار نیست، بلکه باید ضـــرب بشه!) چراکه نه تنها با تقسیم چیزی زیاد نمیشه بلکه تقسیم کم میکنه امــــا قرار نیست چیزی کم بشه، و گرنه............ (ما فعلا فقط سه فاکتور پول، روابط زناشویی و عواطف را درنظر میگیریم باوجود اینکه حیطه زندگی مشترک گستردگی و ظرافتهای کمی و کیفی بیشتری داره)
پول و مخارج زندگی قطعا نصف میشه(نیمی در این خانه و نیم دیگر در خانه دیگر)، حضور شما بعنوان همسر در زندگی نصف میشه(نیمی در ... و نیمی در ...)، به تبع آن روابطتان، نقشهایتان و عشقتان هم باید زمانبندی شود(زمانی در این خانه و زمانی دیگر در خانه دیگر)، اینو قبول دارید؟ آیا میتونید وجود تمام اینهارو دو برابر کنید تا به هرکدوم از همسران شما اونچه که سهم واقعیشون هست هدیه کرده باشید؟
تقسیم، اونچه که زن اول تا به امروز ازش برخوردار بوده را نصف میکنه پس حتی اگه کاملا مساوی تقسیم کنید باز هم حق مطلب را ادا نکردین، و همینطور همسر دوم را با این تقسیم از همان ابتدا از یه زندگی کامل محروم کردید، حتی اگه این دو نفر متوجه این قضیه نباشن، ایشون موظفن تمام اینارو در نظر بگیرن.
نص صریح قرآن را یادآور میشم: وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا (نسا/129) و شما هرگز نمىتوانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند بر عدالت حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن زن ديگر را سرگشته و بلا تكليف رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است.
من سعی کردم وجوه درست و غلط گرفتن این تصمیم را تا اونجایی که بتونم شرح بدم، شاید لازم باشه ایشون برگرده و دومرتبه تصمیم بگیره، تصمیمش با خودشونه.
اگر عقلشون گفت تصمیم درستی گرفتن، اینکه ازدواج مجدد باید با اجازه از همسر فعلی انجام بشه و اگر ایشون اجازه نده درست هست یا نه بعضی گفتن درست نیست مثل آیت الله صانعی و صراط النجاه للتبریزی و عده دیگری هم گفتن درسته. بهرحال اینو شما باید پیدا کنید با سنجیدن شرایطتون، با علم به درستی یا نادرستی تصمیمتون و فواید و مضراتش.
اینکه ازدواج دوم هیچ مشکل شرعی و اخلاقی نداره، به شرطه ها و شروطه ها بوده و هست که شروطش را مکررا ذکر کردیم. اما چیزیکه پر واضحه اینه که صد در صد برای ایشون و دو خانم و فرزندانی که درآینده وارد این دو خانواده میشن، بــــار اخــــلاقی منفــــی و احساسات منفی تاثیرگذاری خواهد داشت. چه از درون خانواده و چه از بیرون ازسمت آشنایان و جامعه. و اونچه که بیشتر از همه غیرقابل انکار هستش فقدانهای عاطفی این زندگی هاست.
سخن آخرم باز هم جلب توجه ایشون به سمت تصمیمی عادلانه بر مبنای اخلاق است. علی رغم هرآنچه گفتیم و گفتند عدالت ابتدا باید تعریف کلامی و فلسفی بشه و بلافاصله باید تعریف حقوقی بشه. وگرنه عدالت در آسمان معلق میمونه و به زمین نمیاد درصورتیکه اون عدالتی که انبیا بهش فراخوندن، برای اینه که عدالت فقط در آسمان نباشه و در زمین تحقق پیدا کنه!
عدالت مهمترین ایده ای بوده که بدست انبیا وارد زندگی عقلی و دینی بشر شده و این ایده درست به محض اینکه متولد میشه هم زمان به همراه خودش دست کم دو قاتل هم داره یکی تقسیر بد و یکی اجرای بد!
اگر عدالت را در روابطمون درست تعریف نکنیم و در برابر اون تسلیم نباشیم، و فقط در کلام عدالت را تقدیس کنیم اما در عمل اجرا نکنیم، عدالتخواهی یه جور خالی بستنه! و اصولا اگر ارزشهامونو(چه له و چه علیه ما باشن!) بدقت مطرح نکنیم این خطر وجود داره که این ارزش ها تبدیل به ضد خودشون بشن و یا دست کم بی اثر بشن.
آسان گیری و سهل انگاری در درک اونچه که ما موظف هستن انجام بدن و همچنین اونچه که دردین گفته شده را به ایشون پیشنهاد نمیکنم.[/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
شما که دوستش هستی شاید بهتر بتونی بفهمی علت اصلی تصمیم این اقا واسه ازدواج مجدد چیه؟اگه تصمیم گرفت مشکلات شخصی و فردی و زندگی مشترکشو حل کنه و از این طریق به ارامش برسه که چه بهتر.کار درست و سنجیده ایه.اصلا تصیم گیری رو بذاره بعد از انجام این کارها.
اما اگه هنوز مصمم بود جریان رو به 2تا خانوم بگه.باید بگم صداقت خیلی خوبه اما برطرف کننده بقیه عیبهای ادم نیست.یعنی معنیش این نیست چون صداقت داره(که تا الان هم نداشته)بقیه کاراش درستن.
اما بازم اگه حتما میخواد اینکارو کنه بهتره اول صداقتشو خرج خانم دوم بکنه شاید اصلا این خانم با شنیدن این موضوع پاپس بکشه و به هیچ عنوان قبول نکنه.نکنه یه وقت قضیه رو از اول به هردو نفر بگه.اون خانوم که جواب رد بده و زن خودشم بهش بی اعتماد بشه و شاید این زندگیشم تباه بشه و از اون جا رونده و از اینجا مونده بشه
بعدشم باز رو مشکلاتش کار کنه چون هیچ بعید نیست که اگه این خانوم نشد سراغ کس دیگه ای بره
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
عرض سلام و خسته نباشید به همه دوستان ، خصوصا بهار جان و pk1365 عزیز . از نوشته های شما دلسوزی همراه با بیان منطقی موضوع مشخصه . دوست دارم باقی دوستان هم به همین شکل وارد بحث شوند ، چون که تنها راه کمک به حل مساله مواجهه منطقی به دور از غرایض و احساسات ( منفی و مثبت ) غیر مفید است . این بیان دو دوست عزیزم ، بیان موضوع را برای من سهل تر میکند . پیرامون سوالات دوست خوبم pk1365 که نوشته ایشان حاکی از دقت نظر بالای ایشان به مساله دارد ، عرض کنم که امروز یک مطلبی را با صحبت با دوستم متوجه شدم که تا الان خود بنده که دوست صمیمی ایشان هستم خبر نداشتم . من مساله را بیان میکنم و سوالات دوست خوبم pk1365 را در ضمن بحث پاسخ میدهم ، فقط امیدوارم برخورد منطقی و منصفانه ای با موضوع شود ، مثل قبل . بله موضوع از این قرار است که دوست بنده قبل از ازدواج با خانمش ، با خانم دیگری به مدت کوتاهی عقد کرده و نامزد بوده که به دلیل سخت گیری های پدر خانمش روی مسائل مالی ( چون اون زمان دوست بنده تمکن مالی زیادی نداشته . البته پدر خانمش توقعات بسیار بالای مالی داشته تا حدی که اصلا باقی معیار ها بعد از آن مورد توجه بوده ) و عدم توانایی در اجاره یک خانه مستقل و مراسم عروسی و با وجود حضور دختر خانم در منزل پدرش و تاثیر گذاری ایشان روی دختر ، نامزدی آن ها بعد از چند ماه عقد منجر به جدایی میشود که این مساله با وجود وابستگی بسیار دوست من به نامزدش باعث یک شکست عاطفی بزرگ در زندگی اش میشود . مدتی هم برای برگشت او صبر میکند اما در نهایت با نا امیدی به سراغ خواستگاری دیگری می رود که منجر به آشنایی و ازدواج با همسر جدیدش می شود . البته موضوع را همان روز اول به ایشان میگوید . در طول زندگی چند ساله اش گاهی اوقات از نامزدش هم بنا به اراده هر دوطرف صحبت هایی بینشان رد و بدل میشود و دوست بنده از علاقه اش به او میگوید البته با این هدف که به خانمش بگوید علت جداییشان عدم علاقه نبوده بلکه سخت گیری اطرافیان بوده و باز میگوید که حتی اگه نامزدش برگرده حاضر است با او دوباره تشکیل زندگی بدهد . توی همین سالها بدون اطلاع از اینکه همین صحبت های کم با اینکه گاه از طرف خانمش بیان میشده ، باعث یک دوری احساسی و عاطفی خانمش از او میشده تا جایی که دو طرف را در بر طرف کردن نیازهای زناشویی و عاطفی شان دچار مشکل شدید و نوعی بی میلی کرده|، اما عمیقا یکدیگر را دوست دارند و اصلا به جدایی فکر نمی کنند . این سردی در روابط در طول این مدت به توانایی ها و حتی تلاش شوهر برای کسب درآمد و منافع برای زندگیشان ضربه زده . واضح تر اینکه چون به وظایف شوهری اش در قبال همسرش عمل میکند اما برخورد و مواجهه همسرش با او سرد است نوعی روابط یک طرفه را باعث شده . علت اینکه سراغ ازدواج دوم رفته ، نه پشت کردن به همسرش ، بلکه این قطع یک طرفه روابط توسط همسرش ، آن هم طی چند سال که تازه متوجه شده یعنی تا قبلا گمان میکرد که خودش کم کاری میکند بنابراین هر روز تلاشش را بیشتر میکرد اما با این پیش آمد یک نوع دلخوری از همسرش پیدا کرد . این دلخوری نه در تصمیم اول بلکه در یک روند طولانی باعث تصمیم به رفع نیاز زناشویی ، عاطفی از طریق ازدواج دوم برای ایشان شد و انتخاب همکارش هم برای ازدواج با صبر و تامل و محک زدن خودش همراه بوده . این تا اینجا . در مورد تصمیمش او میگوید که همسر اولش را با این حال دوست دارد ، اما عدم رفع نیازهایش ، زندگی او را سخت و او را ناتوان کرده . به او گفتم خوب این مساله را با خانمش مطرح کند تا سوتفاهمات برطرف شود . دوستم میگوید این پنهان کاری و سردی در روابط از طرف همسرش توی این مدت یک فشار عصبی زیاد بر او وارد کرده که با مطرح کردنش شاید بتوان در کوتاه مدت جواب گرفت اما برای همیشه زندگی کمی سخت است . او از یک طرف نمی خواهد همسرش را از دست بدهد . از طرف دیگر با این روال باید از نیازهای خودش دست بکشد و این امکان ندارد . او با این تصمیم میخواهد هم توان خودش را باز یابد و هم همسر اولش را که دوستش دارد بخاطر رفع نیاز خود از دست ندهد . البته این قسمت فکر و تصمیمش منطقی است که نمی خواهد بخاطر رفع نیازش همسرش را دور بیندازد بر خلاف خیلی از ازدواج های دوم مرسوم . البته دوست خوبم pk1365 ایشان میگفت اون قسمت از حرف های شما در مورد ضرب و نه تقسیم فاکتورهای زندگی خیلی قکرش را مشغول کرده و البته بسیار مفید بوده . خلاصه بحث تا اینجا خیلی از موارد را روشن و تصمیم گیری را راحت تر کرد و البته من خودم مطلب آخر بهار جان در مورد نحوه تصمیم گیری و بیان مطلب موافقم . امیدوارم این روال به همین صورت خالی از تقیدات شخصی ادامه پیداکنه . با تشکر
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
با سلام
اینکه در اولین پستم مهمترین توصیه مشاوره ای ام را در این مورد کردم و گفتم باید حضوری به مشاور مراجعه کند، علتش اینست که این بحث ها که انجام می شود مثل حلوا حلوا کردن هست.
ضرب المثل هست می گوید:
وصف العیش نصف العیش
لذا گفتگو به هر نوعی با این گونه افراد(در ازدواج دوم) چه موافق چه مخالف منجر به گرم شدن آتش احساسی آنها می شود. و اینها لذت خواهند برد و قبح مسئله بیشتر برایشان می ریزد. و بیشتر به خطا می روند.
حالا بیشتر متوجه می شوید چرا اینگونه افراد به جای رفتن پیش متخصص، ترجیح می دهند پیش بقیه این موارد را بحث کنند.
برایشان مهم نیست کسی موافق یا مخالفشان باشد. همین که در این مورد گفتگو می شود مسئله برای آنها عادی تر می شود. و بیشتر ترغیب می شوند و بیشتر لذت می برند.
مثلا همین دوست شما اگر این تاپیک را مطالعه می کند مطمئنا از طولانی شدن آن لذت می برد، برایش فرقی نخواهد کرد چه کسی به نفعش صحبت کند چه به ضررش ، حتی اگر بهش اهانت کنند.
پس اولین قدم اینست که چنین فردی را از اینگونه حرفها و بحث دورنگه داشت.
جه کار باید کرد؟
چون احساس این افراد مرکز کنترلشان را در دست گرفته هست. لذا هر چه بحث بیشتر شود، چون از قوه عاقله در صدر تصمیم گیری خبری نیست، لذا بازخوردهایمان را از احساس این آدم دریافت می کنیم. البته احساسی که منطق را در اختیار گرفته هست و مسائل احساسی را با سفسطه های منطقی به ما منتقل می کند.
نباید فریب استدلالهای به ظاهر منطقی این افراد را خورد. چرا که همه بهانه های جامعه پسند برای رسیدن به همان احساس لذت خواهی درونی این افراد هست.
به هر حال به عنوان یک متخصص من چنین تاپیکهایی را اصلا و ابدا به نفع چنین مراجعانی نمی دانم.
هر گونه پیگیری شما در این رابطه و با این کلیات و این حرفها منجر به بدخیم تر شدن چنین مشکلی می شود.
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
سلام بر دوستان و البته مدیر همدردی عزیز
در مورد مطلب شما ، خود بنده از دیروز که مسایل جدیدی از زندگی دوستم شنیدم اتفاقا همین مساله مراجعه به متخصص را برایش تاکید کردم والبته جلسه روز چهارشنبه اولین آن بود که این موضوع آنجا مطرح نشد . بنده هم با پیچیده شدن موضوع در این حد ، مراجعه به دفعات به مشاور تا برطرف شدن مسائل و خدایی ناکرده جلو گیری از بروز مسایل جدید تر را به ایشان گوشزد کردم و گفتم که ممکن است مواجهه افراد با مساله اش به صورت برخورد های احساسی و هیجانی مثبت یا منفی باشد . پس مطالب تاپیک را دنبال کند اما برای یک تصمیم گیری منطقی حتما چند جلسه با مشاور داشته باشد . البته صحبت های دوستان آنهایی که احساسی نبود تا حدی زوایای مساله و ملاحظات پیش رو را مشخص کرد .به شخصه امیدوارم که این مساله به درستی پیگیری شود و با دقت و تامل در همه جوانب آن به یک نتیجه منطقی منجر شود .
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
هر گونه پیگیری شما در این رابطه و با این کلیات و این حرفها منجر به بدخیم تر شدن چنین مشکلی می شود.
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
:104::104::104::104:
خیلی ممنون آقای مدیر.
واقعا سوال بجایی بود من مرتب این سوال توی ذهنم بود.
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
شاید تصور من اشتباه باشه ولی من از همون اول حس میکردم این اقا اصلا دنبال حل مشکلش نیست.حتی با وجود اینکه همه دوستان نظرشونو گفتن باز هم حرف خودشو میزنه چون خودش از اول میدونست کارش اشتباهه فقط میخواست این جوری کمی از عذاب وجدان یا ترسشو کم کنه.نمیره پیش مشاور یا با علاقه و پشتکار نمیره چون نمیخوادچیزی عوض شه.هدفش حل مشکل نیست ازدواج با اون خانمه.که اینها نشانه هوسه.میخواد اگه کسی ازش پرسید چرا اینکارو کرد همون بهونه های واهی که به دوستش گفته به دیگران بگه.در واقع اون بهونه ها رو مجوز انجام کارش کرده.پس واقعا بحث بیشتر از این جایزنیست
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]همونطور که اشاره کردین این آقا با همسرشون در زندگی مشکلاتی دارن که باید با مراجعه بصورت دو نفری پیش مشاور نسبت به حل اونها اقدام کنن. از ابتدا با شرایطی که ایشون از زندگیشون ارائه کردن مشخص بود مجهولاتی در این بین وجود داره، و اونچه که در ابتدا گفتن همه ماجرا نبود. سوالات ما هم برای فهمدین این مطلب بود.
در زندگی دو نوع اشتباه وجود داره، اشتباهات کلی و اشتباهات جزئی اما اشتباهات جزئی حدی دارن و اگه بیش از اندازه تکرار بشن در ذهن ما تبدیل به یه مشکل کلی و غیرقابل حل میشن (البته در واقعیت اینطور نیست بلکه تمام مشکلات یه راه حلی دارن حتی مشکلات کلی).
آیا شما بخاطر یه اشتباه کوچیک مثلا یه دعوای کوچیک با همسرتون فوراً میرید و اقدام یه خودکشی میکنید!؟؟؟؟ هیچ انسان آگاهی چنین کاری نمیکنه بلکه سعی میکنه ببینه ریشه مشکلش کجاست و حلش میکنه.
اشتباهات این آقا در نوع برخورد با همسرشون و متعاقبا عکس العمل همسرشون اشتباهات جزئی بوده که اونقدر تکرار شده که در ذهن هردوشون تبدیل به یک اشتباه بزرگ و غیرقابل حل شده. ایشون از همون ابتدا بجای پاک کردن صورت مسئله، باید تصمیم میگرفتن مشکلشونو با راهنمایی مشاور حل کنن. الان ایشون باید مسئولیت اشتباهاتشو به عهده بگیره و همه تلاشش را برای حل مشکلات زندگیش انجام بده و تاوقتیکه ایشون تلاشی نکرده نباید انتظار بهبود شرایط هم داشته باشه!
مشکل در ذهنیت و نوع رفتارشونه که هنوز گذشته رو فراموش نکردن، تارمانیکه ایشون این اخلاق خودشونو تغییر ندن اگر با صد نفر دیگه هم ازدواج کنن، همین مشکلات براشون بوجود خواهد اومد و باید بدونن هیچ تضمینی نیست که اگه ایشون با همون نامزد قبلیشون و یا خانوم همکارشون ازدواج کنن به هیچ مشکلی بر نمیخورن و یه زندگی کاملا ایده آل خواهند داشت! باتوجه به اینکه طبق گفته هاتون ایشون دارن با ذهنیت برطرف کردن نیازها تصمیم به ازدواج مجدد میگیرن، که این خودش یه هشدار جدیه، که در هر ازدواجی (چه ازدواج اول و چه ......) معیار درستی برای شروع یه زندگی و انتخاب نیست!
رفتاری که ایشون داشته منجر به سردی همسرش شده و ازدواج مجدد ایشون نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکنه بلکه (با توجه به صحبت کردن مداوم این آقا درباره عشق از دسته رفته گذشته شون پیش همسرش و احساس بدی که در همسرش ایجاد کرده) این تصور در ذهن همسرش به یقین میرسه که این آقا بهش هیچ علاقه ای نداره.
بهتره هرچه سریعتر با همسرشون به مشاور مراجعه کنن و مشکلی که براحتی میشه حل کرد را با رها کردن و مسکوت گذاشتن به یه مشکل عظیم تبدیل نکنن.[/align]
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
به نظرم اولین نفری که باید به این سوال بیشتر توجه کنه خود آقای امید ایرانی هستند.
-
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
به نظرم اولین نفری که باید به این سوال بیشتر توجه کنه خود آقای امید ایرانی هستند.
==============================================
به نام خدا
سلام دوستان ، تشکر از محبت ها ( هم انتقادات هم پیشنهادات ) و به نظر بنده هر دو با هم موثر هست . ببینید اینکه سوال مطرح شده ، چقدرش مربوط به بنده هست باید عرض کنم که خود بنده از مسائل دوستم تا این حد خبر نداشتم و البته نه لازم بود و نه موقعیت طرح آن پیش آمده بود . اما در جریان این همفکری با بنده و سایر دوستان بعضی مسائل بیان شد که بنده شخصا به فال نیک میگیرم ، چرا که اگر فرض کنیم همین ها مطرح نمیشد و اصلا همین همفکری دوستان پیش نمی امد شاید مساله بدون مشورت و بدون توجه به مسائل پیرامونیش در اقدامات بیشتر دوست بنده به نتایج دشواری می رسید .این درباره سوالی که مخاطبش من بودم .ولی درباره مراجعه به مشاور ، خود بنده بعد از روشن شدن خیلی از موارد، از ایشان خواستم که حتما در چندین جلسه مسائل را با مشاور به صورت کامل مطرح کنند تا هم مشکل حل شود و هم خدایی نه کرده با بی ملاحظگی مشکلات عمیق تری پیش نیاید . اتفاقا هم با باز شدن موضوع نیاز به کمک و مشورت ، بیشتر شده چه از طرف مشاور ، چه از طرف دوستان خوبم. یعنی رها کردن ایشان در این حالت که تا حدودی به مسائل پی بردیم راه حل نیست . کسی هم که از دوستان مجبور نیست باب میل دوست من حرف بزند ، خود من بعضی انتقادات بجا و منضفانه و البته راهگشای برخی دوستان را صراحتا به ایشان گوشزد کردم .واقعا چند نفر از همین دوستان راهگشا بودند و مشخض بود که بدون غرض و احساسات و توجه درست به موضوع نظر میدادند حتی اگر به میل دوست من هم نبود و من از شان ممنونم . باز هم در خدمت شما هستم و اگر با روشن شدن بعضی موارد احساس می کنید که جای کمک و مشورت مضاعفی دارد ایشان را در یافتن مسیر و نتیجه درست کمک کنید . متشکر م