RE: سابقه بیماری و خواستگاری
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
سلام دوست عزیزم.:72:
بهت تبریک میگم که تا این حد صداقت توی آشنایی قبل از ازدواج برات مهمه.:72:
به نظر من (که البته واضحه کارشناس نیستم)، بهتره جلسه دوم یا سوم (از جلسات صحبتتون) این موضوع رو بیان کنی.
هم به خاطر اینکه یه کمی طرف خودت رو شناخته باشه و خوبی هات هم در نظرش باشه تا در مجموع بتونه تصمیم بگیره.
هم به این خاطر که اگه دیرتر بگی، شاید فکر کنه که قصد پنهان کردن داشتی در صورتیکه شما این قصد رو نداشتی.
اینکه چه جوری بگی، خب اسم بیماری رو بگو و بگو که چند سال قبل بهش مبتلا شدی و اینکه الان مشکل خاصی نداری. برای اینکه اطمینان پیدا کنه، به نظرم بهتره بهش بگی که برای اطلاع بیشتر به چه پزشکی باید مراجعه کنه. پزشک خودت منظورم نیست (البته اگه اونم خواست به نظرم خوبه بره یه سوال بکنه)
اما منظورم اینه که مثلاً بهش بگی میتونی بری پیش دکتر ارتوپد با فلان تخصص تا اطلاعات دقیق تری بگیری. (تا فکر نکنه که خدای نکرده با دکتر خاصی هماهنگ کردی.)
اگه جاییش رو اشتباه گفتم، دوستان اصلاح بفرمایند:72:
ایشالا که خوشبخت باشی همیشه. مثل اسمت:46:
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
ممنونم
من با مشاور صحبت نکردم اما خیلی ها معتقدن اینجور مواقع بهتره در ابتدای اشنایی در مورد خصوصیات منفی خودتون صحبت نکنین
و از همون اول همه چیز رو بیان نکنین
بلکه اجازه بدین دو طرف کاملا با هم اشنا بشن و همدیگرو بپسندن و بعد مشکلتون رو مطرح کنین
تا طرف مقابل نکات مثبت و منفی رو با هم بسنجه
من از نظر موقعیت اجتماعی و خونوادگی و زیبایی چهره و اندام هیچ مشکلی ندارم و شاید نمره بالایی هم بگیرم
تنها موردم همین اثاری هست که از بیماریم باقی مونده
هیچکس جز خونوادم از بیماری که داشتم مطلع نیست
نمود ظاهری نداره
نمیدونم باید چکار کنم
بعضی وقتا فکر میکنم اصلا نباید به ازدواج فکر کنم
چون از گفتن این مسئله واهمه دارم
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
سلام عزیزم
می خواستم بگم خواهر من هم نرمی مفصل داره و لکه های پوستی روی بدنش مقاوم هستند و از بین نمی رند
اون که یه خواستگار خوب از فامیل داره و الان تو مرحله ی آشنایی هستند قصد داره این مشکلش رو بگه در صوتی که دکترش گفته خیلی هم مهم نیست گفتنش و ضرورتی ندا ره
و یکی از دوستام تو بچگی سوختگی بسیار فجیحی روی پاش بود و مشاور بهش گفته بود بعد از چند جلسه خواستگاری و توافق طرفین خودت مقداری از پات رو پیش یه بزرگتر مثلا مادر یا خاله به خواستگار نشون بده و نظرشو بدونه که اون هم همین کار رو کرد و الان سالهاست ازدواج کرده و مشکلی نداره
امیدوارم توهم موفق و خوشبخت باشی
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
خواستگارم که ز اشناهای دور خونوادگی ما هستن قراره یه مدت دیگه برای اولین بار برای خواستگاری بیان
من باید چیکار کنم ؟
کی بهش بگم ؟ چجوری بگم که برداشت بدی نکنه ؟
خیلی میترسم
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
[align=justify]چرا انقد مسئله به این کوچیکی رو بزرگش میکنی؟
از چی میترسی؟ مگه گناهی مرتکب شدی؟ برای چی برداشت بد بکنه؟ تقصیر تو که نبوده یه مریضی بوده که پیش اومده الانم خدارو شکر خوبی. وقتی خودت انقد حالت بد نسبت به این قضیه داری ناخودآگاه به طرفتم تلقین میشه که نکنه خیلی قضیه مهم باشه!! بعدش اونم مسئله رو بزرگ میبینه. انقدر نترس دختر اتفاقی نیفتاده که.
شما خیلی راحت همه حرفا و معیاراتو بگو حرفای ایشونم بشنو بعد اگه قرار گذاشتین واسه جلسه بعدی خواستگاری جلسه دوم یا سوم این مسئله رو خیلی با آرامش و مثه یه قضیه خیلی کوچیک و بی اهمیت براش عنوان کن و بگو البته قضیه مهمی نیست اما میخواستم شما هم در جریان باشید. بعدشم طرف اگر خواست یه قسمت از اون ناحیه رو میتونی به مادرش نشون بدی که ببینه واقعا چیز مهم و قابل توجهی نیست.
اینهمه حسن داری من از نظر موقعیت اجتماعی و خونوادگی و زیبایی چهره و اندام هیچ مشکلی ندارم
اصلا روی این قضیه فوکوس نکن فقط و فقط فکر و ذهنتو روی شناخت خواستگارت بزار و تمام چیزایی که لازمه در مورد شخصیتت که اونم تورو بشناسه بگو...
به همین راحتی ، اصلا لازم نیست الکی استرس بگیری و ناراحت باشی ...
اگه به تفاهم برسید جور میشه اگرم نه که ایشالله یه موقعیت بهتر برات میاد غصه خوردن نداره که دخمل خوب:46:
از خداشم باشه که دختر به این پاکی و برازندگی با اینهمه صداقت نصیبش میشه
مردم هزار و یک ایراد بزرگ دارن رو نمیکنن تازه خودشونو جای سیندرلا جا میزنن!! حالا مسئله تو که اصلا مسئله مهمی نیست!! [/align]
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
سلام :
قبل از هر چیز به تالار همدردی خوش آمدید...
در ادامه لطفا نام بیماری خود را اگر امکان هست بفرمایید تا بشه دقیقتر صحبت کرد....
موفق باشید:72:
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
ممنون اتنای عزیز
بنظرتون موضوع رو باید به خونوادش هم بگم ؟
بله موضوع مهمی نیست ، اما ایا به همین راحتی هم باهاش کنار میان ؟
بالاخره یه اثار هرچند کوچک روی بدنم مونده :(
سارای عزیز
من الان پنچ ساله که پیش متخصصای مختلف روماتولوژی میرم
اما هنوزم دقیقا نتونستن بیماری من رو تشخیص بدن
در اینکه خفیفه و مشکلی برام ایجاد نمی کنه متفق القول هستن
اما خب گفته شده ممکنه لکه های پوستی باز هم بصورت محدود ایجاد بشه اما قطعی نیست
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
[align=justify]سعاد جان اگر خانوادش خواستن ببینن که در چه حدی هست میتونی قسمتیشو بهشون نشون بدهی اگر نه احتیاج به توضیح و بررسی و کندوکاو بیشتر نیست. اگه اونها اصرار بر دیدن ندارن تو هم لازم نیست بیشتر از اونچه که میخوان بهشون اطلاعات بدی.
والا اینکه براحتی کنار میان یا نه، من که اون آقا و خانوادشو نمیشناسم. فقط حرفم اینه که خودت انقدر روی این قضیه حساس شدی که ناخودآگاه این به طرفت هم تلقین میشه و ممکنه حتی اگه برای اونم مهم نباشه با دیدن این حساسیت تو اونم حساس بشه. بنظرم خودت بیش از حد داری این قضیه را بزرگ میکنی.
حتی اگه ایشونم مسائل ظاهری براش خیلی مهم باشه فوقش قبول نمیکنه، دنیا که به آخر نمیرسه! یه آدم خوب دیگه قسمتت میشه[/align]
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
سلام مجدد:
خب امیدوارم که حالتون خوب باشه .:72:..
در رابطه با بیماری مورد نظر چون پزشکانی که مدارک شما رو رویت کردند به نتیجه برای تشخیص قطعی نرسیدند نمی شود نظری در رابطه با آینده این بیماری داد....ولی در رابطه با مشکل مورد نظر شما....
دوست گرامی در مقوله ازدواج اصلا نمیشه در رابطه با رفلکس طرف مقابل صحبت کرد چون این کاملا بستگی به این داره که فرد طرف مقابل شما در ترتیب کردن معیارهای ازدواجش چه معیاری رو در اولویت داشته باشد..برخی زیبایی ..برخی شغل ..برخی خانواده در اولویت معیارهاشون قرار داره...ولی اصولا با توجه به اینکه پزشکان به شما فرمودند که اثری از بیماری در شما نیست جای نگرانی ندارد...اولا که شما همان طور که دوستان گفتند به هیچ عنوان اعتماد به نفس خود را از دست ندهید و بدونید نباید این موضو موجب بشه که شما در مقابل خواسته های خواستگار نقطه ضعف نشون بدهید...
بعد از چند جلسه اگر دیدید با خواستگار به توافق رسیدید و مراسم در حال پیشرفت هست با خود خواستگار مطرح کنید و به ایشان بگویید که به وی اعتماد کرده اید و این راز را در جایی منتظر نکند آن وقت کاملا صادقانه بیماری خود ..داروهای احتمالی که مصرف می کنید و ..را با ایشان مطرح کنید و کاملا به ایشان حق بدهید تا تصمیم بگیرند..آن وقت ایشان با تطبیق معیارهای خود و سبک سنگین کردن آن اقدام بعدی را که منفی یا مثبت است انجام خواهند داد...در هر حال جواب ایشان هر چه باشد شما باید اعتماد به نفس خود را حفظ کنید..
توکل به خدا کنید و ان شا الله که همه چیز درست می شود...
سارا بانو
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
[align=justify]سلام بچه ها. من یه جورایی جواب سوالمو که تو اینجا پرسیده بودم الان گرفتم. ممنون میشم اگه بنده رو هم بیشتر راهنمایی بفرمایین.[/align]
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
سلام سعاد جان.
خوش اومدی.
اون طور که من فهمیدم قضیه اون جورایی هم که تو داری استرسش رو میکشی نیست.درسته که ممکنه برای طرف مقابلت زیبایی ظاهرت مهم باشه ولی تو باید اعتماد به نفس داشته باشی.خیلی ها مشکل های پیچیده تر از این ها داشتن مثلا یکی از افراد فامیل ما از کمر به پایین بدنش بد جوری سوخته بود و یه قسمت هایی از ارنجش هم اثر سوختگی دیده میشه.ولی وقتی براش خواستگار اومد بعد از یکی دو جلسه اشنایی حرف رو به سمت بیماریها و ... کشوند و یواش یواش حرف اصلی شو گفت.به خانواده ی پسره هم فقط در مورد سوختگی ارنجش توضیح داد چون لزومی نداره که خانواده ی طرف از همه چی خبر داشته باشن(البته از اونجایی که احتمال میدن امکان دار دوباره لک ها ظاهر بشه فکر کنم یه اشاراتی باید بکنی تا خدایی نکرده موقعی که مشکلی برات پیش اومد حداقل خیالت از این بابت راحت باشه) یا حتی یکی بود که ام اس داشت و نا زا بود و...
در ضمن کسی که از یکی خواستگاری میکنه باید به حدی به بلوغ فکری رسیده باشه که بدونه زیبایی ظاهری گذراست بعده چند سال همه ی ادما پیر میشن و زیبایی ظاهریشون رو از دست میدن و نباید بنای یه زندگی فقط و فقط روی زیبایی بنا بشه چه بسا که بعد یه اتفاق بد و وحشتناک ممکنه هر کدوم از دو طرف زیبایی شونو از دست بدن.
پس این همه نگران نباش و همه چیز رو قدم به قدم جلو ببر.نه عجله کن (برای گفتن مشکلت) و نه.........
RE: سابقه بیماری و خواستگاری
تنها ی جاده عزیز ضمن تشکر از پست شما
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد