-
كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اقعا نمي فهمم گاهي موقع ها واسه آدم اتفاقهايي مي افته.....
هميشه پيدا كردن آدمي كه 95 % اون چيزي كه مي خوام باشه رو غير ممكن مي دونستم
95 % .... مي فهميد يعني چي
يعني دقيقا همه ي اون چيزايي كه سالها تصوير دهنيت بوده از يه آدم
بدون دخالت احساس و عشق و .... حس كودكانه
و از همه مهمتر اينكه به معني واقعي ديوونمه
ديوونشم.....
ازم خواسته واسه هميشه مال هم باشيم و همه ي اين روياها با يه سد بزرگ مواجه شده
و اين كه اون زن داره ....
اون زنش رو دوست داره و يه زندگي معمولي دارند معمولي از نظر حسي....
جالبتر اينكه من اصلا حس خيانت نمي دونم و اينكه از زنش نفرت ندارم
خدايا نمي فهمم كسي كه سالها مي خواستم و دنبالش بودم .....حالا ....
جرات قانون شكني ها رو ندارم
زن دوم كسي كه با تمام وجود مي خوامش و همون كسيه كه مي خواستم....
جرات مي خواد و قانون شكني
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
فکر نمیکنی به همین راحتی که به زن اولش خیانت کرده به شما هم خیانت کنه
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
samereh سلام
به تالار خوش آمدي خانم
در ايجاد تاپيكتان يك نكته ي جالب نظرم را جلب كرد و آن عنوان تاپيك جداي از مطالبي است كه به قلم در آورده ايد
كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دوست محترم اگر تصميم گرفته ايد كه اينكار را بكنيد چه كمكي از ما ساخته است ؟!
و اما اگر خود مي دانيد و يقين داريد كه موضوع شما نياز به گفتگو و باز شدن موضوع از زواياي مختلف دارد و ......و در نهايت تصميم گيري و شايد تغيير جهتي كه در نتيجه ي تغيير بينش ايجاد مي شود ما در خدمت شما هستيم تا با چشم اندازي جديد و تازه به موضوع شما بنگريم و كمك كنيم كه شما نيز با مسائلي آشنا شويد كه با آن غريبه هستيد و وقتي كه آگاهي بيشتري پيدا كرديد آنها را به فعلي در آوريد كه الزاما منجر به ازدواج و همسر دوم شدن نمي شود .
اگر آماده هستيد . اندكي از اين آقا و زمان شروع رابطه و خودتان بيشتر براي ما بگوييد .
شما چند سال داريد ؟
اين آقا چند سال دارند ؟
چند سال است ازدواج كرده اند ؟
فرزند دارند يا خير؟
شرايط زندگي شما چگونه است ؟ قبلا ازدواج كرده ايد ؟
و.................
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اينكه فكر ميكني اون 95 درصد نه اصلا 100 درصد همونيه كه تو ميخاستي زائيده ذهن توئه و واقعي نيست
عزيزم تو ميتوني بازم عاشق بشي اما يه عشق بي دردسر
اين كاري كه ميخاي شروع كني اخرش عاقبت خوشي نداره حالا اگه مي خاي خودت تجربه كني و 2 سال ديگه با يه دل شكسته و تنها بياي توي تالار بسم الله
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
مشكل همينه
مي بينيد همه بدون هيچ فكري پر خاشگرانه جواب مي دن
چئن يه سري چيز ها در جامعه الكي تابو شده
من 31 سالمه
اقا 32 سالشه
8 ساله ازدواج كرده يه ازدواج سنتي و با دختر عموش
وضع مالي خيلي خوب
منم از نظر مالي خوبم به خصوص اجتماعي
خودم صاحب شركت و ... خستم و مشغول فعاليت اقتصادي
تا حالا ازدواج نكردم
پدر يبسيار سخت گير و ديكتاتوي دارم كه مطمئنم اون محاله قبول كنه
اصلا جرات گفتن ندارم
هر كسي در دهن خودش يه ويزگس هايي از طرف مقابل داره و طبق چيزي كه روانشناسا مي گن بيشتر از 60 يا 70 درصد نيست
اما اين شخص به قدري به معياراي من نزديگه از همه لحاظ كه خودم يه ماه تو شوك بودم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khoda khaili mehrabone
اينكه فكر ميكني اون 95 درصد نه اصلا 100 درصد همونيه كه تو ميخاستي زائيده ذهن توئه و واقعي نيست
عزيزم تو ميتوني بازم عاشق بشي اما يه عشق بي دردسر
اين كاري كه ميخاي شروع كني اخرش عاقبت خوشي نداره حالا اگه مي خاي خودت تجربه كني و 2 سال ديگه با يه دل شكسته و تنها بياي توي تالار بسم الله
من دو سال زنديگ ايده ال و عشاقانه رو به يه عمر زندگي كه بدون عشق يا خيلي معمولي باشه ترجيح مي دم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اينطور كه معلومه تصميم نهايي اا
درسته؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
با سلام
نظر بعضی دوستان از این تاپیک به خاطر عدم رعایت احترام متقابل حذف شده است.
خواهش می کنم دوستان قبل از اینکه راهنمایی کننده به دقت تاپیک آفت های احتمالی مشاوره را مطالعه کنند و بدون اهانت نظرات موافق و مخالف و دلایل خود را مستند کنند و به شخصیت مراجع اهانت نکنند.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره جان
من از نقطه نظر خودم و با توجه به تجربه ايي كه از اين موضوع دارم چند نكته رو اضافه مي كنم. كاري به مسايل جانبي و اشخاص درگير اين ماجرا هم ندارم و فقط درباره زندگي خودت چند تا مساله رو بيان مي كنم.
و البته فقط اينها نظر شخصي منه
به هيچ عنوان فكر ازدواج با اين مرد رو نكنيد. اگر مجرد هستيد كه اصلا طرف اين فكر به هيچ عنوان نريد. يعني شما سرنوشت زندگي اتون رو به دست كسي مي سپريد كه خودش سرنوشتش با كس ديگه ايي عجين شده و معلوم نيست چي مي شه. من خودم مي فهمم كه مي گيد اين همون آدمي هست كه من مي خوام و اينا...اگه شما با اين آقا تازه آشنا شديد و عاشق شديد...جريان من مال يه عشق 11-10 ساله است كه دوباره بعد از طلاق من شعله ور شده..اينا رو مي گم كه بفهميد كه من كاملا دركتون مي كنم.
من با وجود اين كه مطلقه هستم هم حاضر نيستم زن دوم بشم. من رابطه خوبي هم دارم و راضي هم هستم از طرفي خيلي هم دوست دارم كه باهاش ازدواج كنم ولي زن دوم بودن دردسره بزرگي ايه كه به ريسكش نمي ارزه. اگر هم كه ازدواج كرده باشيد كه مي دونيد كه كلا ازدواج يك پروسه پيچيده و نفس گيريه كه اگه بخوايد با گزينه هاي اشتباهي هم اين كار رو انجام بديد تمام زندگي اتون رو تحت الشعاع قرار خواهد داد. اينجوري در نظر بگير كه حالا اومدي زن دوم اين آقا شدي..چه چيزي تغيير مي كنه ....در زندگي اون آقا هيچ چيز و در زندگي شما يك زلزله حسابي رخ ميده. يعني حاضري تا آخر عمرت منتظر باشي كه ببيني كي مي تونه به تو سر بزنه؟ كي وقت پيدامي كنه پيشت بياد؟ آيا اصلا مي تونيد باهم بيرون بريد مسافرت و غيره...و خيلي مسايل مختلف ديگه...
وقتي اينا رو درنظر بگيري كه براي يه زمان طولانيييي...مي توني؟ انسان بايد بتونه قادر بر شرايط زندگي اش باشه ولي با اين كار تو ديگه اسيري...اگه الان دلت بگيره و از اين شرايط ناراضي باشي به راحتي مي توني اين آقا رو بذاري كنار ولي اگه زن دوم هم باشي مي تونيي.؟؟؟ روزي پشيمون بشي و ببيني كه تاب تحمل بودن شوهرت رو با زن ديگه ايي نداري مي توني به راحتي ول كني؟
من با مسايل ديگه اش كاري ندارم...فقط به قسمت حس هاي تو مي پردازم..من همين الان اگه زن دوم اين همراه زندگي ام بشم تغيير زيادي در زندگي من رخ نمي ده. الان اگه من بهترين روزها رو با اون داشته باشم با اينكار بعد از مدتي دچار احساس سرخوردگي مي شم چون خودم فدا شده اين راه مي بينيم.
خيلي فكر كن....الان اگه تعطيلات يا روزهاي خاص سال رو پيش تو نباشه باز تو مي توني براي خودت بيرون بري ..با دوستات باشي...اون موقع بايد بشيني تو خونه و تمام ساعت هاي بودن اونا رو بشمري و هي غصه بخوري. چون احتمال مي دم مجرد باشي اينا رو مي گم ...چون بعد از مسايل جنسي و تو يه خونه بودن وابستگي تو به اون بيشتر هم خواهد شد.
اين قضايا خيلي پيچيده است . نمي دونم چند ساله كه با هميد و چه جوري هستيد ولي بايد قضيه رو خيلي جدي بررسي كني.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
ضمن خوشامد گویی به دوست عزیزمان سامره،:72:
خواهشی از دوستان گرامی که در این تاپیک اظهار نظر میکنند داشتم.
دوستان،
قاعدتاً این خانوم تصمیمش نهایی نیست و با توجه به تردیدی که در این تصمیم گیری داره به اینجا و جمع ما مراجعه کرده اند!
بله، همه ما میدانیم که چنین تصمیمی اشتباه هست!
اما خواهش میکنم وقتی این دوست برای کمک به جمع ما مراجعه کرده با حرفهای تخریب کننده او را فراری ندهید، چرا که نه تنها از این تصمیم اشتباه جلوگیری نمیکنید، بلکه او را از محیطی که میتواند به او در این شرایط کمک کند، منزجر میکنید و ظرفیت کمک مناسب توسط کارشناسان و بقیه دوستان را کاهش میدهید.
پیشاپیش سپاسگزارم،:72:
کامران
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
با تایید نظر اقای کامران منم از دوستان خواهش می کنم احساسی نظر ندن
خوبه این دوست عزیز رو از اینجا فراری بدیم با حرفهای تلخ و پیش داوری ها چه کمکی بهش کردیم؟ هیچی
دوست خوبم سامره نگفتین چه مدتی هست ایشون رو میشناسید؟ آیا همسرشون از این رابطه خبر دارن و یا خیر؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
5 ماه
خير خبر ندارند
يه رابطه ي خيلي عجيب و عميق بين ما بر قرا شد
اگه يه رابطه معمولي بود خيلي زودتر رهاشكرده بودم
من خودم پايبندم به اصول و اصلا فكر نيم كردم هيچ وقت همچين اتفاقي بيفته برام
از طرفي اصلا اين رو از جانب مرد خيانت نمي دونم
به دلايلي ....
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام سامره عزیز
به تالار خوش آمدید :328:
امیدوارم که بتوانیم آنچه انتظار داشتید را فراهم آوریم
ممکنه معیار هایی که برای انتخاب همسر داشتید را بنویسید؟
:82:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
يه رابطه ي خيلي عجيب و عميق بين ما بر قرا شد
من خودم پايبندم به اصول و ...
از طرفي اصلا اين رو از جانب مرد خيانت نمي دونم
به دلايلي ....
دوست عزيزم
يه كمي در حرفهاي بالا تعارض نميبينيد؟
اصول شما دقيقا چيه؟ كه ارتباط عميق با مرد متاهل رو جايز ميدونه؟
دلايلي كه ميفرمائين براي شما به عنوان يك عاشق كه سعي در توجيه داره شايد منطقي باشه اما ...
هيچ دليل يا دلايلي اين ارتباط رو توجيه نميكنه!
شما نه فقط به خاطر اون آقا يا همسرش بلكه به قول آقاي كامران به خاطر خودتون از اين ارتباط دست بردارين!
حتي اگر تمام دلايل شما معقول ... اون آقا شاهزاده ي روياها ...
دعواها و كشمكشهاي بعدي بين خودتون و همسر اول رو چه ميكنيد؟
نگاه خانوادتون به شما؟ :163: به اون آقا؟ نگاه فاميل و بويژه فاميل اون آقا به شما؟ عدم رضايت پدر و مشكلات بعدش؟
واقعا ارزشش رو داره؟! باز هم فكر ميكنين كه ايشون 95 است يا زير 30؟
به قول معروف سري كه درد نميكنه دستمال نمي بندند! (چقدر نقل قول شد!)
نگفتين ايشون بچه هم دارند؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام دوست خوبم.
گاهي ما آدما خودمونو به هر آب و آتيشي ميزنيم تا اون چيزي رو كه ميخوايم به هر قيمتي كه شده به دست بياريم، در صورتي كه اگر بسپاريمش به سرنوشت خيلي بهتره.
احساس شما به هيچ عنوان مخالف اصول انساني نيست، اما گاهي پاي حق و حقوق ديگران در ميونه. مثلا پاي زني كه با حضور شما در معرض بي توجهي همسرش قرار ميگيره، پاي حقوق پدر و مادر دختري كه با هزار اميد و آرزو اونو شوهر دادن، پاي حق پدر و مادري كه آبروي خودشونو گرو گذاشتن تا پسرشون رو زن بدن و حتي پاي حق پدر و مادري كه انتظار داشتن دخترشون زن اول و تنها زن باشه، نه زن دوم .
حالا شما به من بگيد، آيا اين همه حق و حقوق ارزشش رو داره كه همه رو فداي احساستون بكنيد؟
گاهي مواقع ما بايد از احساسمون بگذريم تا ارزش هاي والاتري قرباني نشن. گاهي مواقع اينا يه امتحانه، يه آزمايش. نبايد بي گدار به آب زد. واقعا چند نفر بايد ناراحت بشن تا شما احساس خوشحالي كنيد؟ شايد اگر گذشت كنيد به پاداش اين از خودگذشتگي سرنوشتي نيكو در انتظار داشته باشين. بهتر نيست عاقلانه تر فكر كنيد و عادلانه تر تصميم بگيريد؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دوست عزیز samereh خانم!
فکر نمیکنید اجساساتتون شدیدا روی شما غلبه کرده و منطق کاملا از مدار خارج شده؟..یک خواهشی که از شما دارم:قبل از خوندن ادامه این پست ،برای لحظه ای تمام احساسات خودتون رو کنار بزارید و منطق رو مسئول خوندن ادامه پست من بکنید:...
این انرژی منفی احساسی که در شما جمع شده آمادگی تخریب یک زندگی کامل (شاید از دید شما کامل نیست!)رو داره....مطمئن باشید با خراب شدن یک زندگی و ساختن یک زندگی جدید روی آوارهای این زندگی نابود شده ،با یک لغزش لحظه ای فرو خواهد ریخت!...تمام رضایت شما نسبت به این اقا حتی اگر به واقع هم 95 % باشه،بعد از ایجاد زندگی واقعی به دلیل فراز و نشیب های سال اول زندگی فرضی شما که شامل(دعوا های خانوادگی-دادگاه-مشکلات عاطفی مرد زندگی شما -...)
مطمئن باشید به زیر 5% نزول خواهد کرد!چرا؟
چون این مرد بعد از ایجاد زندگی با شما مطمئنا زندگی قبلیش که دچار چالش شده رو بار دیگه از یک دید دیگه نکاه خواهد کرد و زیبای هاش رو که اون موقع بهش دقت نکرده بوده ،این بار جلو چشمانش ظاهر خواهد شد! که این بار شما به جای نقش عشقی و عاطفی ،نقش یک شخصیت مخرب رو خواهید داشت که یک زندگی رو نابود کرده!...
من بیشتر توضیح نمیدم.مطمئنم شما تا اینجا منظرو من رو متوجه شدید.
توصیه برادرانه-خواهرانه هر فرد که به این تاپیک مراجعه میکنه :قطع این رابطه هست.مطمئن باشید با این کارتون پاداشی رو از خداوند دریافت میکنید که شیرین تر و زیبا تر از اون نخواهید دید.باور کنید:72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دوست محترم
بر خلاف بعضي از دوستان كه دوربين را به سمت زندگي آقا و بانوي محترمشان گرفته اند و سعي دارند كه حق و حقوق اين خانم را براي شما تعيين كنند من تصميم دارم زاويه ي دوربين را به سمت شما بچرخانم و قرار هم بر اين است كه شما خودت را ببيني و چرايي اين انتخاب و درگيري با اين موضوع را در درون خودت پيدا كني . ما به بيرون از شما فعلا كاري نداريم .فعلا به ما ربطي ندارد كه اين آقا خوشبحت هست يا نيست خيانتكار هست يا نيست اين خانم خوب هست يا نيست و بيچاره هست يا نه و .......
دقت كن نازنينم
هر انتخابي كه خارج از عرف و تعاريف اجتماعي ( حتي گاها رايج اجتماعي باشد ) دليل بر درست بودن آن انتخاب و باور نيست .
همانطور كه مي داني و مي تواني در اينترنت سرچ كني ( زن دوم + تعدد زوجات+چند همسری) اين نوع ازدواج ها هر چند رايج - هرچند شرعي ، متاسفانه نتايج موفقيت آميزي به بار نمي آورد و در اين ميان ، باز متاسفانه همه ي افراد دخيل در رابطه آسيب پذير هستند . ( اينها را گفتم تا بداني چرا با حجمي از مخالفت در تالار روبه رو شدي كه همين تالار نمونه اي از ديدگاه جامعه ي واقعي است نسبت به اين موضوع و مقوله ي زن دوم و كلا نگاه اجتماعي در سطحي كوچك و محدود . (به واكنش خودت هم در پست 5 دقت كن . )
در نتيجه هر چند كه اين نوع انتخاب و رفتار اجتماعي ، هست و رايج هم هست. اما نه پذيرفته شده، از طرف خانواده و اجتماع است و نه به لحاظ آماري موفقيت آميز است . ( كه قطعا خودت اين ابعاد را بهتر از من و ما مي داني )
و اما نكته ي مهم اين است كه
تو به عنوان يك دختر موفق به لحاظ شغلي و تحصيلي و اجتماعي چرا در بعد احساسي خود دچار مشكلي هستي كه منجر به ورود و ادامه ي دادن به اين رابطه مي شود كه خودت هم مي داني چه موانعي را بر سر راهت به وجود مي اورد كه عادي نيست ؟!
مشكل اصلي تو در اين رابطه ،عاشقي و احساس تو نيست ( اين يك كاور است بر روي مشكل اصلي به وجود آمده )
مشكل اصلي در واقع در درون و در لايه هاي دروني توست . چيزي مثل خلا ، يك فضاي ناشناخته احساسي ، كه تو را با اين حداقل ها سيراب مي كند و تو تصور مي كني كه اين رابطه خاص و ايده ال خواهد بود ، و هميشه مي تواني به حداقل قانع باشي و..... ( كه با توجه به اين مشكل دروني در بخش احساس اين طرز برخورد و استدلال و ...كاملا در اين مرحله قابل درك است )
اما ما تصميم داريم كه به كمك هم اين مسئله را ريشه يابي كنيم و آن را شناسايي كنيم ، كه از چه جايگاهي تو دچار خلا هستي و چگونه مي توان به روشي درست اين مشكلات احساسي را كنترل كرد كه منجر به انتخاب اشتباه نشود و...
راهي كه قبل از تو ديگراني رفتند و سرشان به سنگ خورد و از اين راه يا برگشته اند و يا مثل كلاف سر درگم در همين زندگي باقي مانده اند و با مشكلات خاص آن دست و پنجه نرم مي كنند و جالب اينكه اكثريت اين زنان دوم در هر جايگاهي كه بودند فكر مي كردند كه رابطه ي آنها خاص و ايده ال و مرد هم مرد روياهاي آنها ست و ....اما نتايج طي مرور زمان چيز ديگري را اثبات كرده است . ( توجه داشته باش كه مردان يا اعلام مي كنند كه زن ندارند و زن دوم را به اين وادي مي كشانند يا اينكه مثل مورد شما حتي اعلام مي كنند كه زن خودشان را دوست دارند و ......) اما نتايج در هر حالتي تقريبا يكي است و نافرجام و پر مشكل و.....
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
چه تضمینی هست که تمام این 95 درصد از معیار های شما بعد از مدت کوتاهی از بین نره؟شما میدونید قانون جدید ازدواج دوم مرد رو بدون اجازه زن اول ممنوع کرده؟؟؟ به این فکر کردی که اگه یه هفته بعد از ازدواج عاشقانه ی شما همسر اول این شاهزاده بره دادخواست مهریه بده و جریان شکایت و دادگاه و ...راه بندازه شما هم درگیر این مشکلات خواهی شد؟
میدونی که در صورت بروز مشکل انگشت اتهام همه(اگه پاش بیفته حتی همسرت هم)به طرف شماست چون همه میدونن شما با علم به زن داشتن ایشون این مصیبت ها رو به جون خریدی....حرفی هم بزنی این جمله رو میشنوی که من که بهت گفته بودم زن دارم میخواستی با من ازدواج نکنی..!!!
من فکر میکنم خانم 31 ساله باید انقدر تجربه و مهارت زندگی داشته باشه که این حرف رو نزنه که من 2 سال زندگی عاشقانه رو به سالها زندگی بدون عشق ترجیح میدم!!!این حرف ؛ حرف یه دختر 16 یا 17 ساله است که برای ازدواج با دوست پسر 20 سالش پا فشاری میکنه نه حرف یه خانم 31 ساله....به نظرم شما هنوز معیارهای جامع و کاملی برای ازدواج نداری و صرفا با ذهنیت فانتزی و رویایی دست به انتخابی میزنی که جز افسوس برای شما و آه و فغان برای زنی که سالها با عشق زندگی کرده و شوهرش بعد از این مدت به جای سپاس دست زن دومی رو میگیره و میبره خونه!!!!!!!!نداره...
در نهایت به نظرم زندگی که با ویران کردن زندگی کس دیگه ای ساخته بشه زندگی نیست و شما هم خیلی زود به این نتیجه خواهی رسید....امیدوارم که در تصمیمت تجدید نظر کنی...
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
[size=medium]مرسي از نظر و همدردي همه ي دوستان
اين كه ميگم دو سال رابطه ي خوب واقعي گفتم و اصلا هم به نظرم حرف دختر 18 ستاله نيست
چون لذت موفقيت برام شيرينه حتي اگر كم
اللخصوص كه مي دونم هيچ لدتي پايدار نيست
اما در مورد خلا
حدس مي زنم منظورتون چيه
اتفاقا بايد عرض كنم كه اصلا خلا عاطفي وجود نداره
چون هميشه ه رادمي كه اومده تو زندگيم به شدت بهم علاقه پيدا كرده نمي دونم واقعا چرا
هميشه ادمها بيشتر از من منو دوست داشتن
حتي يكيشون كه 11 ساله هنوز منو مي خواد منتظره تا اين حد
بنابرايت هيچ وقت خلا عاطفي ندشاتم
رابطه هاي ديگه هم همين طور
البته رابطه هاي جدي زندگي من 3 تا بيشتر نبوده كه هر سه بينهايت بهم دلبسته بودن
اما اين مورد واقعا خودم حس خوبي بهش دارم
با تمام مشكلاتي كه بعدش به وجود خواهدامد
خيلي ترديد ها و مشكلات دارم اما...[/size]
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام به سامره جان
متاسفانه یا (خوشبحتانه) روابط انسانی خیلی پیچیده ست و من فکر نمی کنم که مورد شما اولین موردی باشه که یکنفر بعد از ازدواج، با شخص دیگه ای آشنا می شه و اونقدر همدیگر رو مناسب هم می بینند که آرزو می کنند کاش قبل از ازدواج همدیگر رو دیده بودند! مطمئنا مورد شما آخرینش هم نخواهد بود.
ولی دختر خوب داستان شما من رو یاد داستان دوستمون "گل بهار نارنج" انداخت که ممکنه تصویری از زندگی شما 20 سال بعد از این ازدواج باشه:به بهشت نمی روم اگر تو آنجا نباشی مادر
چند تا پست اول رو که بخونی متوجه می شی که راه بسیار سختی رو می خوای در پیش بگیری....
حالا من یه سوال از شما دارم، چرا فکر کردی که باید زن دوم باشی؟؟
اگر اون آقا هم علاقه اش به برقراری این رابطه زیاده، حاضره که این مساله رو با همسرش مطرح کنه و اون رو در جریان بذاره؟
حاضره که به خاطر شما از همسر قبلی اش جدا بشه؟؟؟
جواب اینه "قطعا نه!!"
شما خودت عنوان تاپیکت رو گذاشتی "زن دوم!!"، یعنی به نوعی پذیرفتی که می خوای زن دوم باشی!!
مشکل شما بعد از این ازدواج خیلی خیلی زیاد خواهد بود مخصوصا که اون آقا و همسر اولش با هم فامیل هستند و قطعا شما حمایت خانوادشون رو هم نخواهید داشت! خانواده خودتون رو هم که گفتید پدرتون مخالفت خواهد کرد! بعد از ازدواج احتمالا منزوی خواهید شد! اون آقا هم به دلیل اینکه سر دخترعموشون هووی آوردند منزوی خواهند شد!
من مطمئن نیستم که اون آقا بعد از ازدواج با شما و به دست آوردن شما باز هم احساسش همونی که بوده باقی بمونه! شما مطمئنید؟
به نظرتون ایشون در زندگی زناشوییشون مشکلات دارند؟ مثلا: ازدواج ناخواسته، ناباروری یا شده گاهی ادعا کنه که مثلا "زنم من رو درک نمی کنه" یا "ما با هم تفاهم نداریم"؟؟ یا مواردی اینجنینی؟
که اگر یکبار، فقط یکبار چنین ادعاهایی کرده باشند، باید به شدت از ایشون دوری کنی!! به دلایلی!!
و هزار و یک مساله دیگه که ....
وقتی این مسائل رو کنار هم می ذاریم، به نظر می رسه تصمیم شما بیشتر شبیه یه ماجراجویی می مونه نه تصمیمی عاقلانه!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
سلام سامرا خانم با توجه به مطالبی که در این وبلاگ نوشتید به نظر میرسد که موضوعتان سر کاری باشه ...لطفا رعایت انسانهای فرهیخته ایکه در اینجا همکاری می کنند ...را بکنید ...شما تصمیم خودتان را گرفتید ...خوب این زندگیه شماست پس ...به سخره گرفتن دیگران چرا ؟؟؟؟..........http://samereh-help.blogfa.com/......شاد و خوشبخت باشید
ممنون از تذکرتان kimiakhaton عزیز
ولی نوشته هایی که خانم سامره در وبلاگشان نوشته اند را دقیقا در همین جا هم ذکر کرده اند.پس تصور نمی کنم که ایشان قصد بدی داشته باشند
دوستان خواهش می کنم که همه با هم بر سر یک نفر نریزید.اجازه دهید که خانم سامره هم صحبت کنند.این طوری خیلی به هم ریخته شد و نمی شود که از درونش نتیجه گیری کرد
لطفا تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه بفرمایید
خانم سامره ما منتظر شما هستیم.درست است که زیاد شد.ولی لطف می کنید اگر به همه سوالات پاسخ دهید
ارادتمند
:82:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خانم سامره
من هنوز متوجه نشدم شما دقیقا از تالار همدردی و اعضای اون چه کمکی انتظار دارید ؟
منظورم اینه که دوستان چی باید بگن که شما رو راضی کنه ؟
ما همه با شما و با عمدیگه همدردی میکنیم اما هیچ کس دیگران رو برخلاف اصول انسانی و وجدانی و عقلی راهنمایی نمیکنه حتی اگه ناراحت بشن چون هر کس در قبال حرفی که میزنه در پیشگاه خداوند مسئوله!
امیدوارم درست تصمیم بگیرید و موفق باشید
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره سلام
گفتی که تردید ها و مشکلات فراوانی داری
می شه بگی منظورت دقیقا چیه؟ یعنی فکر می کنی در صورت ازدواج با ایشون چه تردید هایی و چه مشکل هایی خواهی داشت؟ با مثال برام بگو، مثلا بگو هفته ای دوبار میره پیش همسر اولش ، این یه مشکل، دومی فلان سومی فلان
یه سوال دیگه هم دارم
آیا ایشون صریحا از شما خواستگاری کردن و گفتن که قصد ازدواج دارند ؟
اگر بعله کی می خواین ازدواج کنید؟ مثلا چهار ماه دیگه 5 ماه دیگه و ...
برای این پرسیدم که خواستم بگم اولش که گفتی ما رابطه عمیقی با هم داریم و دلبستگی و شناخت زیاد فکر کردم سه چهار سالی هست که میشناسیش، الان که گفتی 5 ماه با خودم فکر کردم سامره باید به خودش فرصت بده، حداقل یه 5 ماه دیگه هم فرصت بده تا ببینه شناختش درست و واقعی هست یا از روی احساسات
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
واي چقدر زيادشد .....
ببينيد از همه ي دوستان تشكر اول اونهايي كه همراهي مي كنند
من به خاطر موقعيت شغليم اصلا وقت اينكه بيام اينجا و بخوام مردم رو سركار بذارم ندارم
در شان خودم نمي بينم
بخوام كسي رو سر كار بذارم راههاي بهتري هست
پس دوستاني كه فكر م يكنند سر كاري اصلا جوا منو ندن
سوال بعدي : من همه ي اين چيزايي كه دوستان مي گن رو مي دونم و مشكلات رو
بيبنيد من بجه نيستم و مي دونم بعد يه مدت و حتي ازدواج نوع عشق و رابطه عوض خواهد شد و....
اين شخص هم اصلا با زنش مشكلي نداره منم نمي خوام زندگيش پاشيده بشه
زنشهم يه زن معمولي كه چندين ساله زندگي كردن
اما چيزي كه من فهميدم اينه كه اون احترام و اقتداري كه مي خوساته اونجا نداشته
اگر چه بسيار از شوهرش حساب مي بره و هيج كار ينمي كنه بدون اجازه اما كسي بوده كه هي گفته بابام دادشام
مي فهميد يعني اون مرد اون اقتدار رو نداره
تنها دليلي كه اون به سمت من اومده اينه و علاقه قلبي كه مي دونم هم به مرور كم خواهد شد و اين طبيعيه
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
از همه جاي داستان باحالتر اين كه واقعاذ اين داستان رو شبيه فيلم سينمايي كرده
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
من نه مدیرم و نه ناظم
ولی سرنوشت دوتا خانواده برام ارزش داره و اهمیت
و این که کسی در این شرایط بحرانی به تالار پناه آورده خیلی برام مهم هست
بنابراین عاجزانه از دوستان خواهش می کنم اگر راهنمایی و نکته خاصی هست بگن و اگرنه از سرکوفت و تاختن به مراجعه کننده بپرهیزند.
به عنوان یه خواهر کوچیکتر از همه میخوام احساساسی پست نزنن، ضمنا من وبلاگ ایشون رو دیدم دقیقا کپی همین نوشته ها بود و چیز خاصی نبود
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامرا جایی نوشته:
نقل قول:
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
جای دیگه هم نوشته:
نقل قول:
پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
سابینا جونم همه جوره همه چیز حله! من و شما این وسط چه کاره ایم که نذاریم این دو تا جوون به هم برسند؟؟؟ تازه شوهرش هم به اقتدار می رسه و حس مرادنگی پیدا می کنه! ما که نمی تونیم این لذتها و احساسهای خوب رو از کسی بگیریم، منزوی هم که نمی شوند، چون در فامیل زنهای زیادی مثل ایشون هستند و هوای هم رو دارند!
سامرا خانم خودش هم می گه که من بچه نیستم و مشکلات بعد از ازدواج رو می دونم!
خوب من هم بهشون تبریک گفتم، ولی باور کن از ته دلم گفتم و خدای ناکرده منظور دیگه ای نداشتم!! :47:
من قومهایی رو دیدم که زن دوم براشون یه عادته و خود زنهای اون جامعه هم (مثل این دوستمون) با این موضوع کاملا کنار می یاند! حتی با هم زیر یک سقف مثل دو تا خواهر خوب و دو تا دوست صمیمی زندگی می کنند!!
این دوستمون از اول گفته بود که زن دوم! معلومه با این موضوع کنار اومده! می گه همه جوره مشکلاتش رو از نزدیک دیده، (مادر و پدر خودش!!!)
من دیگه نمی دونم چی باید بگم!! :163:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
لونلی اسکای عزیزم منظورم تنها شما نبودید، چون اینجور مسائل تابو هست شاید تو خیلی ها احساسات ناخوشایندی بوجود بیاره ولی باید ما خودمونو و احساساتمون رو کنترل کنیم و سعی کنیم به ایشون کمک کنیم
من شخصا معتقدم اگر ایشون دغدغه ای نداشتن و همه چیز حل بود تالار نمیومدن، درسته که لحنشون طوریه که آدم فکر می کنه تصمیمشونو گرفتن ولی بازه هم دغدغه و تردید دارن هنوز، خودشون هم گفتن که من تردید دارم، بنابراین بیاید بدون قضاوت باهاش صحبت کنیم و زمان بدیم بهشون
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
ممنونم
دقيقا همين طوره من به راهنمايي كارشناسا احتياج داشتم كه اومدم اينجا ديگه
الته اصلا از وجود همچين سايتي خبر نداشتم
يكي از دوستاني كه تو وب لاگ نظر داده بود توصيه كرد
اومدم بعضي تاپيكها رو خوندم ديدم كه نظراتي كه به كاربران دادن واقعا كارشناسانست و وقت گذاشتن ....
براي همين راهنمايي خواستم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام سامره ی عزیز
فرموده بودید که :
نقل قول:
من همه ي اين چيزايي كه دوستان مي گن رو مي دونم و مشكلات رو
بيبنيد من بجه نيستم و مي دونم بعد يه مدت و حتي ازدواج نوع عشق و رابطه عوض خواهد شد و....
خب این جمله مربوط به خیلی از ازدواج هاست و ربطی به همسر اول و دوم بودن ندارد.پس برای اینکه بیشتر از این مطالب به هم نپیچند از این مورد فعلا صرف نظر می کنیم
همچنین فرموده بودید :
نقل قول:
تنها دليلي كه اون به سمت من اومده اينه و علاقه قلبي كه مي دونم هم به مرور كم خواهد شد و اين طبيعيه
خب این هم مثل جمله ی بالایی.پس از این هم صرف نظر می کنیم
در ادامه :
نقل قول:
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
خب این یک نکته ی مثبت است.چون یکی از مشکلات همسر دوم شدن رابطه ی بعد همسر دوم با خانواده ی آقا است که اگر این چنین باشد اینجا مشکلی نخواهیم داشت
نقل قول:
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
این هم یک نکته ی مثبت دیگر است خیلی خوبه که از حال یک شمای کلی از آنچه اتفاق خواهد افتاد را خواهید داشت.
فقط چند نکته ی منفی وجود دارد.البته شاید این دیدگاه من خیلی منفی گرایانه باشد به هر حال وظیفه ی مشاور این است که تمامی جنبه ها را روشن کند (چه مثبت و چه منفی).تصمیم گیری اینکه کدام راه مناسب است بر عهده ی خود شماست.(در حقیقت از اسمش معلوم است که می گویند مشاور.مثلا نمی گویند مدیر.)
خب نکته ی منفی اول این است که فرموده بودید :
نقل قول:
پدر يبسيار سخت گير و ديكتاتوي دارم كه مطمئنم اون محاله قبول كنه
در حقیقت هیچ کس به اندازه ی پدر و مادر خیرخواه آدمی نیستند.برای اثبات این موضوع کافی است به کارهایی که در تمام این سال ها برای شما کرده اند نگاهی بکنید.از طرفی پدر شما دو همسر اختیار کرده اند و کاملا در جریانند که عاقبت کار چه خواهد شد و تصمیم گیریشان بر اساس آنچه است که از نزدیک دیده اند نه حدس و گمان.شما می فرمایید ایشان مخالفند.به نظر شما ایشان چرا باید مخالفت کنند؟شاید به خاطر اینکه خوشبختی شما را می خواهند؟شاید ...
نکته ی منفی دوم وجود همسر اول آقا است.دوباره به جمله ی خودتان باز می گردیم :
نقل قول:
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
ببینید یک ضرب المثل هست که می گوید : "هر که ریش دارد که بابای شما نیست"
استدلال شما درست مثل این است که بگویید : من یک خواهر دارم و رابطه ی ما با هم خیلی خوب است = پس رابطه ی همه ی خواهر ها با هم خیلی خوب است!
در صورتی که چنین نیست و خواهرانی هم وجود دارند که سایه ی یکدیگر را با تیر می زنند!
در این مورد شما نمی توانید از یک نمونه یک نتیجه گیری کلی کنید.شما همسر آقا را نمی شناسید.اگر ایشان فردی ناتو باشند چندین برابر تصور شما برایتان دردسر درست می کنند.از همان اول زندگی گرفته تا حتی وقتی که همسرتان فوت می کنند.حتما خودتان می توانید حدس بزنید که چه مشکلاتی.از نیش و کنایه زدن به شما و خانواده ی شما گرفته تا آبروریزی سر کار شما ، نگه داشتن همسر شما در مواقعی که قرار است به نزد شما بیایند ، دعوا بر سر مسافرت رفتن در تعطیلات ، خراب کردن شب عروسیتان ، نشستن زیر پای همسرتان و بدگویی و دو بر هم زنی میان شما و همسرتان ، اگر هم که فرزند دار شوند مشکلات دیگر و ...
البته شاید هیچ کدام اینها اتفاق نیفتد و زندگی حتی بهتر از آنچه در والدینتان دیده اید را تجربه کنید.ولی ممکن هم هست بیفتد!
در جایی فرموده بودید :
نقل قول:
من دو سال زنديگ ايده ال و عشاقانه رو به يه عمر زندگي كه بدون عشق يا خيلي معمولي باشه ترجيح مي دم
ببینید اگر همسر اول آقا با شما سر ناسازگاری و کشمکش بگذارند دو سال که هیچ ، بلکه یک لحظه هم نمی گذارند آب خوش از گلویتان پایین برود!
:82:
به هر حال مشکل دیگری که خودتان نیز آن را لمس کرده اید اینست که اگر پدر و مادر شما به این صورت ازدواج کرده اند قضیه مربوط به 35 تا 40 سال قبل می شود.ولی در حال حاضر دید اطرافیان نسبت به شما که الان می خواهید این کار را انجام دهید کاملا متفاوت است.پس نباید در آینده از نیش و کنایه ی بچه ی 10 ساله تا همسایه ی کوچه بغلی شمسی خانم شما را آزار دهد.چرا که در شرایط حال اطرافیان شما نسبت به این کار شما واکنش نشان می دهند و به نوعی شما را از اجتماع ترد می کنند.
:82:
اگر از همه ی این گفته ها بیرون بیاییم :
از نقطه نظر دینی و قانونی فقط در صورتی مجاز به ازدواج هستید که همسر اول اجازه دهند.در غیر این صورت کاری خلاف دین و قانون انجام داده اید
از لحاظ فرهنگی دو همسری در اغلب کشور های خارجی مجاز نیست و اگر برای مثال بخواهید با خارج از کشور در ارتباط باشید و به واسطه ی همسرتان رفت و آمد بکنید به مشکل بر می خورید
به عبارتی شما "همدل و همسخن" خود را چه در داخل کشور و چه در خارج کشور از دست می دهید و به نوعی تنها می شوید
:82:
یکی دیگر از مشکلاتی که به ذهنم می رسد ، فرموده بودید :
نقل قول:
هميشه پيدا كردن آدمي كه 95 % اون چيزي كه مي خوام باشه رو غير ممكن مي دونستم
95 % .... مي فهميد يعني چي
متاسفانه اشتباه می کنید.شما فردی را ارزیابی کرده اید که به راحتی در کنار شما نشسته بوده اند و خیالشان از هفت دولت آزاد بوده است.آیا تصور می کنید که اگر این آقا با مشکلاتی رو به رو شوند ، همسرشان هر روز به ایشان خرده بگیرند و هر روز سر یک مساله دعوا پیش بیاید ، اطرافیان به ایشان فشار بیاورند و حتی خانواده ی همسرشان که عموی وی هستند به ایشان فشار بیاورند ، باز هم 95 درصد معیار های شما را داشته باشند؟مسلما خیر
آدم همان آدم است.ولی شما یک روز را تصور کنید که همه چیز عالی است و بسیار شادمانید.یک روز دیگر را هم تصور کنید که با خانواده دعوا کرده اید.مشکل حل نشدنی سر کارتان به وجود آمده و خودتان بسیار خسته اید.آیا رفتار شما در هر دو روز یکسان است؟
اگر کسی شما را در روز اول ببیند و تشخیص دهد که 95 درصد معیارهایش را دارا هستید ، در روز دوم نیز همین نظر را خواهد داشت؟
قطعا خیر!
آخرین و مهمترین مشکلی که وجود دارد تربیت و پرورش فرزند شما و فرزند همسر اول آقا است.به اصطلاح اگر فرزندان مطلع شوند که پدرشان دو همسر دارد دچار نوعی سرخوردگی در اجتماع خواهند شد (چون جامعه به هیچ وجه چنین چیزی را نمی پذیرد).مدام مجبورند که واقعیت را پنهان کنند.اگر دوستانشان از واقعیت باخبر شوند آن ها را به تمسخر می گیرند و همچنین در زمینه ی ازدواجشان به یک مشکل بزرگ برخورد می کنند.چراکه نمی توانند از دختر/پسری که قرار است در آینده با آن ها ازدواج کند حقیقت را پنهان کنند و خانواده ی طرف مقابل نیز با شنیدن واقعیت ممکن است از ازدواج منصرف شوند و یا حتی در آینده به آنان سرکوفت بزنند
به هر حال ممکن است هیچ کدام از اتفاق های بالا نیفتد و ممکن هم است بیفتد
امیدوارم که توانسته باشم کمکی بکنم
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
ارادتمند
:72::72::72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام.
من میخواستم یه نکته ای رو متذکر بشم.
یکی از اساتید من که از مدرسان معروف کشور در زمینه روابط عاطفی هست همیشه یه نموداری رو در این باره(رابطه با زن دوم) رسم می کنند. ایشون حطاب به این آقایون میگن:
برای آقایونی که برای نفر دوم از چمن و گل و بلبل حرف میزنن هشدار میدم! اینکه شما برای نفر دوم از 100 برای مثال 80 میدید در سایه نفر اول هست!(که احتمالا بهش میدید 30!) خودتون رو در شرایطی تصور کنید که این نفر اول(که بهش 30 میدید!) نیست! دیگه این نفر دومه هم به احتمال خیلی زیاد براتون 80 نخواهد بود و نزول خواهد کرد و عواقب بعدی هم خواهد داشت...!
این مورد رو خواستم متذکر بشم که این خطر احتمالی رو هم که این رابطه رو تهدید می کنه در نظر گرفته باشید.
همچین مثلث هایی خطرناکه، یه سر نخ دست نفر سوم هست...
شاد باشید.
:72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
با سلام و احترام samereh
با تشکر و قدردانی از دوستانی که در این تاپیک شرکت کردند.
جای خیلی از پیشکسوت های تالار را در این تاپیک خالی می بینم.
متاسفانه سابقه چنین تاپیک هایی که تقریبا همیشه با درگیری و دعوا همراه بوده و اکثرا منجر به حذف ، ویرایش و جابجایی پستها شده و یا کاربرانی مسدود شده اند، اهانت ها زیاد می شده و تاپیک از حالت مشاوره به کلی خارج می شده است. موجب شده است که رغبتی برای بسیاری از دیگر کاربران هم وجود نداشته باشد.
(متاسفانه همین وضعیت تخاصمی نسبت به این زندگی ها در جامعه هم وجود دارد و حالتهای مقابله ای و انزواگرایانه نسبت به این زندگی ها حتی از ناحیه دوستان و اقوام هم بسیار زیاد هست. که ما اکنون در مقام این نیستیم که به آسیب شناسی این مسئله بپردازیم، اگرچه تحمل این مشکلات برای اینگونه خانواده ها اجتناب ناپذیر است.)
دوستان تصور نکنید یک نفر یک سئوالی را ایجاد کرده است ، یا اینکه احتمالا سرکاری هست یا ....؟
به هر حال اینگونه مسائل به طرق مختلف وجود دارد یا ممکن است برای افرادی پیش بیاید. ما نیاز به یک تاپیک قوی و علمی و تجربی داریم که بتوانیم سایر مراجعان که مشکلی مشابه دارند را به آن ارجاع دهیم. شما باید مزایا یا معایب احتمالی آن را به صورت ملموس فهرست کنید، و با مثال توضیح دهید تا آنچه که مراجع می داند بیشتر توسط او حس و درک شود و بتواند خود را در آن موقعیت قرار بدهد و سود و زیانهای احتمالی از چنین زندگی را بسنجد و انتخاب کند. اینکه مراجع در نهایت چه می کند، تصمیم خود اوست و مسئولیت انتخاب هر کس به عهده اوست. امامسئولیت ما اینست که بدون حساسیت ، اهانت و درگیری و تحقیر ، به مراجع آگاهی دهیم تا فرد دقیقا خود را در آن شرایط ببیند و تصمیمی از روی آگاهی بگیرد.
متاسفانه تاپیک های قبلی و پر بار در رابطه با مزایا و معایب این موضوع هم پراکندگی دارد و هم خیلی از آنها به خاطر مشکلاتی که برای مراجعین به وجود آوردند به درخواست آنها یا دیگران از دسترس خارج شده است.
لذا چراغهایی که می توانست موجب روشنگری مسیر دیگران بشود در این مورد زیاد نیستند.
به همین لحاظ بنده از همه اعضاء به خصوص پیشکسوتان یا کسانی که در اطراف خود تجاربی از این دست را داشته اند تقاضا دارم. که با ترسیم واقعی مسائل به این مراجع (و همه مراجعانی که احتمالا با این مشکل در تصمیم گیری مواجه می شوند)، کمک کنند تا بهترین تصمیم را بگیرد.
تا کنون در همین تاپیک هم بعضی دوستان خیلی منطقی و محترمانه به بررسی جوانب تصمیم گیری مراجع پرداخته و نگرانی هایی که دیده ، شنیده یا شاهد بوده اند را به تصویر کشیده اند که جای قدردانی و سپاسگزاری دارد.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام:72:
دوستان نظرات خیلی خوبی دادن.
من نمی خوام در مورد اون خانم و اقا صحبت کنم چون اصلا نمی دونیم کی هستن. ما در اینجا شما رو می شناسیم پس روی صحبتمون با شماست. نمی خوامم از معایب چنین ازدواجی بگم چون خودت در گیر چنین زندگی بودی و می دونی چه خبره!
اما چند تا سوال دارم:
به نظرت قشنگه که درخانه ای زندگی کنی که می دونی همسرت هر شب میاد پیشت با هم شام می خورین و حرف می زنین یا در خانه ای زندگی کنی که گاهی باید تنها باشی و بدونی همسرت امشب رو با زنی دیگر سپری می کند؟
سوال بعدی اینکه دوست داری عشق و وقتت و خرج مردی کنی که تنها مال توست یا خرج مردی که به زنی دیگر هم تعلق دارد؟
ایا برات سخت نیست که عشقت و با کسی دیگر تقسیم کنی؟
از حرفات متوجه شدم که روابط زیادی با مردان داشتی. به نظرت بهتر نیست که بعد از گذارندن چنین روابطی حالا قلبی رو تصاحب کنی که تنها مال خودت باشه؟
یه سوال دیگه: فرض کن با مردی ازدواج کردی همدیگر و دوست دارید اما طبق روال همه زندگیها بعد از گذشت چند سال زندگیتون روال عادی به خود گرفته یک دفعه متوجه شی همسرت زنی دیگر و دوست داره و می خواد باهاش ازدواج کنه. با توجه به این که خودتم در این شرایط زندگی کردی ایا باز حاضری که همسرت زنی دیگر بگیرد؟
البته فکر می کنم بدونم که پاسخ شما چی باشه. با توجه به اینکه الان در دوران زیبای عاشقی به سر می بری متاسفانه تمام زشتیها و سختیهای این رابطه رو خوب می بینی.
حقیقتش تنها کاری که از دست ما بر میاد اینه که معایب چنین رابطه ای و پر رنگ کنیم.
در ضمن در مورد سخنان انی عزیز که در مورد کمبود عاطفه گفته بود. منظورش عاطفه کوچه بازاری که از طرف مردان و پسران متعدد پر بشه نبود. شما در خانواده هم از نظر عاطفی تامین هستی؟
اگه بله پس چرا این همه خودت و در گیر روابط متعدد می کنی که اخرش در یکی از این روابط قلبت بلغزه و دچار انتخاب غلط بشی.
چرا صبر نمی کنی که اون کسی که لیاقت شما رو داره بیاد.
به هر حال امیدوارم این قدرت و داشته باشی که در تصمیمت تجدید نظر کنی. بحث شرع و عرف نیست بحث احساسات زیبای شماست که اسیب می بیند. بحث عمر شماست که به هدر می رود و برگشتی ندارد. بحث زندگی شماست که بیهوده تلف می شود. ای کاش عاشق مردی می شدی که زنی نداشت تا پایه های زندگیت را روی ویرانه های زندگی دیگری بنا نمی کردی.
من فکر می کنم دختری که در 31 سالگی صاحب شرکت هست این قدرت رو هم داشته باشه که بیشتر فکر کنه واحساسی کاری نکنه که عمری پشیمانی سودی نداشته باشه.
موفق باشی عزیزم:72::46:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اقاي مدير
ممنون بابت وقتي كه مي زاريد
اينجا خوبيش اينه كه ادم با چند مشاور بدون اينكه نگران باشه زمان مشاورش داره تموم مي شه
مي تونه مشكلشو حل كنه
خوب قشتگتره با كسي با شي كه از همه لحاظ بهش نزديكي هر چند مدت هاي كمتر...
تا اينكه با يه ادم معمولي هر شب
مي دونم شما الان مي خوايد من دخترم با هر كسي مي تونم ازدواج كنم و.....
اره اما هر كسي كه يه زندگي نرمال دارم
البته نرمال از اون جهت كه شما مي گيد هر شب پيشمه
در حاليكه مي تونم با كسي كه بهترين حس و بهش دارم....
اتفاقا اصلا رابطه هاي زيادي ندشاتم
به خاطر اخلق خيلي بدم و به قول اطرافيانم خودخواهانه و كستاخانه ، هر كسي نمي تونه باهام ارتباط بر قرار كنه براي همين ادمهاي عميق زندگيم خيلي كم بودن
اگر در اون شرايط باشم
و همسرم به طرف زن ديگه اي بره
قطعا يه كمبودي توي زندگيم بوده كه اون اين كارو كرده (البته مردها كلا تنوع طلبند و تو اين زمينه سيري ناپذير )
اما به هر حال يه جاي كار مي لنگه كه مي ره طرف كس ديگه
اگر برام همچين چيزي به وجود بياد با توجه به اينگكه در اونزندگي يه سري چيزها فرو مي ريزه خيلي منطقي به اون زندگي خاتمه مي دم
اصلا چيزي كه الان به خاطرش من مي خوام اين كارو كنم عشق نيست
نمي دونم چرا همه فكر مي كنند من عشاقم و مي خوام
نه دوست داشتن هست و عميق
اما به خاطر عشق نيست كه ميخوام اين كارو كنم
چون از نظر فكري روحي حسي و ... اجساسا نزديكي باهاش دارم مي خوام اين كارو كنم
من حودم رو ادم قدرتمندي مي بينم
مي دونم نقطه ضعف دارم
اما تو خانواده و جمعي بزرگ شدم كه هميشه و همه جا حرف از اعتماد به نفس و قدرت من بوده
26 سال بيشتر نداشتم كه پا به پاي مردا وارد دنياي بيزينس شدم
خدا رو شكر هم موفق بودم
هميشه هم افراد خوبي از لحاظ اجتماعي و ....بودن كه بهم پيشنهاد ازدواج دادن
اما هيچ وقت با هيچ كودوم اين حس رو نداشتم
حالا كه دارم چرا نه؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
خوب قشتگتره با كسي باشي كه از همه لحاظ بهش نزديكي هر چند مدت هاي كمتر...
تا اينكه با يه ادم معمولي هر شب
سامره خانم
من از شما كوچكترم اما با اين حال اين قدر كه شما ايده آلانه و رويايي و بر اساس تخيلات فانتزي به ازدواج نگاه ميكني نگاه نميكنم :305:
خواهش ميكنم ناراحت نشين دوست عزيزم :46::72: آدم معمولي؟؟!!! مگه اين آقا غلمان بهشتيه يا پيامبري چيزي ...هستند؟!
همه ي آدمها معمولين ... اين شمائين كه از اون آقا تو ذهنتون يه نجات دهنده ساختين...
ولي اگر خوب نگاه كنين مردهاي مجرد زيادي رو ميبينيد كه دقيقا همون خصوصيات رو دارند
دوست خوبم به اين نكته هم توجه كن كه اين آقا همسر داره و شايد قبل از اون هم كلي زن در زندگيش بودند براي همين بلده چه طور با يك خانم مثل شما حرف بزنه و در واقع رگ خواب شما در دستشه :163:
اما پسري كه ارتباطي اين چنيني نداشته يعني بي تجربه است شايد در اول اين قدر شما رو شيفته نكنه اما مي فهمي كه خيلي هم آدم خوب و دوست داشتنييه و ديگه بهش نميگي معمولي ... اون فرد عزيزترين فرد برات ميشه :43:
ما دشمنت نيستيم دوست خوبم
مطمئن باش كه تو لياقتت خيلي بيشتر از اينه كه همسر دوم مردي بشه كه با بي مهري زن اولش رو رها ميكنه.
تو فاميل شما زن دوم رسمه! تو فاميل ما خيلي بده و اگر كسي همسر دوم كسي بشه با نگاهي سرشار از تحقير بهش نگاه ميكنند.
دنيا كوچيكه ... دلت ميخواد اگر روزي گذرم بهت خورد با حقارت نگاهت كنم ؟! و با خودم بگم: الهي بميرم ... حتما خيلي بدبخت بوده كه چنين زندگي اي رو انتخاب كرده؟! :163:
مطمئنم كه دوست نداري
اونم فردي با موقعيت بالاي اجتماعي و ... مثل شما!!!
بيشتر فكر كن!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
به همین لحاظ بنده از همه اعضاء به خصوص پیشکسوتان یا کسانی که در اطراف خود تجاربی از این دست را داشته اند تقاضا دارم. که با ترسیم واقعی مسائل به این مراجع (و همه مراجعانی که احتمالا با این مشکل در تصمیم گیری مواجه می شوند)، کمک کنند تا بهترین تصمیم را بگیرد.
[size=medium]
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم ... بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم |
|
[/size]
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
می گی این احساس رو نداشتم
می دونی که احساس چیزیه که نوسان داره و ثابت نیست و عین یه ابره که در مسیر باد هر دم به شکلی در میاد و واسه همینه که همه توصیه می کنن با احساس تصمیم نگیرید
من نمی گم احساستو بذار کنار
فقط می گم 5 ماه رابطه داشتی 5 ماه هم روش، 5 ماه طول کشید تا بفهمی دوستش داری، 5 ماه دیگه هم وقت بذار که بیشتر بشناسیش
عجله که نداری، داری؟:72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
samereh محترم
يك سئوال ازت دارم . لطفا به سئوال من پاسخ بده .
شرايط مالي اين آقا چگونه است ؟!
در ضمن عزيزم
ممنون از اينكه بعد از پست آقاي سنگ تراشان به قشنگي صحبت كردي و از حس و حال زيباي خودت گفتي . اما باز يك سئوال
اگر روزي ببيني كه تو همچنان صاحب اين حس و حال قشنگ هستي و شايد به مراتب زيباتر و پخته تر و شكيل تر از احساس الانت اما آن آقا به هر دليلي ترا با بهانه و بي بهانه آزار مي دهد بدون اينكه بفهمي هدف واقعي جدايي از توست و دوري از تو ايا دچار سرخوردگي و آسيب احساسي نمي شوي ؟!
گمان نكن آن تصويري كه از زن دوم برايت مي كشيم تصوير يك مشت زن بدبخت و بيچاره و فاقد اعتماد به نفس و ضعيف و بيسواد و عامي است كه خودشان را آويزان يك مرد زن دار مي كنند تا شكمهايشان را سير كنند و...........دقت كن در ميان همين زن ها ، زن هايي به مراتب از تو باتجربه تر و قوي تر و كامل تر و با سوادتر و موفق تر هم وجود داشته اند كه قصد سازندگي داشته اند و انعطاف پذير بوده اند اما با احساسات منفي در مرحله اي از زندگي تخريب و آسيب هاي جدي را تجربه كرده اند و مرد با بازي هاي مختلف بعد از اينكه دوران هوسش ( دقت كن هوس و نه عشق و نه حتي مسئوليت و نه ختي تعهد و نه حتي احترام و نه حتي اهميت و توجه و .... ) به سر آمده نشانه هايي را ارسال كند كه يعني دوره ات تمام شد يا در حال اتمام است . آيا خوشحال مي شوي كسي با تو مثل كالاي تاريخ گذشته اي برخورد كند كه ديگر سودي براي مرد ندارد ؟!!!
و آن وقت تو در اوج عشق و احساس و وفاداري و...ببيني كه وسيله ي سواستفاده بوده اي و....تو خودت را زن او بداني و او خودش را مرد ديگران ! تو براي خودت كمترين حق يعني شوهر داشتن را متصور باشي و او براي تو همين حق را هم قائل نباشد ؟!
فكر كن عزيزم . فكر كن .
من مي فهمم دوسال زندگي عاشقانه داشتني كه مي گويي يعني چه ؟!!
اما اين را هم به نظرم بهتر است كه تو درك كني اين زندگي عاشقانه را نداشتن بهتر است از اينكه احساس كني همان دوسالي كه فكر مي كردي و خيال مي كردي زندگي ات عاشقانه بوده خيال توست و نه واقعيت و در تمام همان دوسال هم اين تو بودي كه عاشق بودي نه طرف مقابل تو كه بنا بر مصلحت زندگي اش دائما در حال دروغگويي و لايي كشي و پنهان كاري و ....است . و تو بنا بر باور زندگي عاشقانه خودت و زندگي و مال و آبرو و تمام داشته هايت را تماما در اختيار مرد زندگي ات قرار دهي و بعد چشم باز كني و ببيني كه بايد حساب پس بدهي آن هم از نوغ روز جزا . چون تنها تو هستي كه اين زندگي و اين مرد و اين عشق را باور داري و داشته اي و در طرف ديگر ماجرا خبري از اين داستانها نيست .
راستي حالت به هم نمي خورد اگر روزي ببيني و احساس كني بعد از دوسالي كه خودت زندگي ات را عاشقانه متصور بوده اي مردي كه كنار دست تو مي خوابيده و قربان صدقه ي بالا تا پائين تو مي رفته هزاران دروغ شاخدار و ........بهت گفته و اصول و قوانين پايه ي زندگي زناشويي كه مبنايش بر صداقت و اعتماد است را رعايت نكرده . فكر مي كني بعد از اين دو سال تو آدمي خواهي بود كه ديگر بتواني به كسي اعتماد كني و.....؟! و باز از اين شعارها بدهي كه دو سال زندگي عاشقانه كردن بهتر است از يك عمر زندگي عادي و ....( راستي با بي اعتمادي كه يدك خواهي كشيد بقيه روزهاي عمرت چه مي شود ؟!)
وقتي در گوهره ي وجوديت عشق را فهيمده اي و ارزش و اعتبار آن را درك كرده اي و اگر خيالت عاشقي است عاشقي كن . بدون او . چه لزومي بر حضور فيزيكي اين مرد است ؟!
عشق قشنگ ترين هديه ي خدا به بشر است كه هر كسي هم قادر به درك درست آن نمي شود اگر به درك درست آن رسيده اي از اين نعمت به بهترين شكل استفاده كن و بهره ببر .
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
شرايط ماليش خيلي خوبه
اما من هيچ وقت ملاكم شرايط مالي نبوده
نمي گم تاثير نداره چرا مهمه
اما اعتقاددارم جز چيزاي بدست اوردنيه پس مي شه بدستش اورد
اما اگه روزي ببينم اين شرايط يه جاي كارش مي لنگه قطعا يه كوتاهي از منه يا اونه
و اون رابطه رو خاتمه مي دم
علي رغم اينكه سخت باشه اما در اوج احساس هم باشم خاتمه مي دم كما اينكه قبلا هم اين كارو كردم
وقتي يه جاي كار بلنگه و يه چيزايي فرو بريزه ديگه نميشه درستش كرد شايد موقت بشه اما دائم نمي شه
پس بهترين كار اتمام رابطست
در ضمن بي بهانه كه نميشه
قطعا يه دليلي خواهد داشت
اين چيزهايي كه گفتيد راجع يه مرد كه بعد از گدروندن دوره هوس ممكنه انجام بده ، يه مرد مجرد هم مممكنه انجام بده
اما نمي دونم چرا همش تصوير يه مرد بدجنس دروغگوي ... رو مي كشيد
در حاليكه با همين شناخت 4و 5 ماهه هيچ كدام از ويژگي هايي كه مي گيد رو من در ايشون نديدم
اصلا هم نمي تونيد بگيد عشق چشمم رو كور كرده
چون واقعا پارامتر اصلي م براي انخابش عشق نيست
دوستش دارم انما پارامتر اصليم نيست
پس به جرات مي تونم بگم چيزي چشم منو كور نكرده
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
فکر میکنم حق با غریب آشنا بود که میگفت انگار هر کسی باید خودش تجربه کنه!
شما میگی دو سال؟ من از صمیم دل آرزو میکنم "یکماه" هم که شده خدا به دل عاشقت رحم بیاره و بگذاره طعم شیرین زندگی عاشقانه و با کیفیت را بچشی.
هنوز 5 ماه نگذشته و هیچ رسمیتی در بین نیست، دیگه چشمت به روی حقایق بسته شده. هر کی هر جور صحبت میکنه میخواهی قانعش کنی که نخیر چنین نیست و چنان است. اونوقت چطور ادعا میکنی که بعد از سالها زندگی و عمیق تر شدن یک رابطه غلط، میتونی به سرعت خاتمه اش بدهی.
میخواستم به خاطر احترام عمیقی که برای آقای مدیر قائلم و دینی که به ایشان دارم، در اجابت دعوت ایشان یک طومار برایت بنویسم و شرح دهم که یک دنیا عشق و امید و آرزو و اعتماد و اطمینان در طی یک زندگی دو همسری چه سرنوشت محتومی پیدا میکند. میخواستم بگم... اما گوش شنوایی نمی بینم. بی خیال! فقط یک توصیه خواهرانه بهت دارم:
اگر تصمیم داری بری توی دل آتیش حداقل یک راه برگشت برای خودت بگذار: حق طلاق با مهریه کامل (در عقدنامه ثبت شود).
و اما قبل از اون برای اینکه یک ارزیابی به عمل بیاری که زمین زیر پات چقدر سفته، یک جورایی به گوش خانم اول همسرت برسون که شوهرش داره زن میگیره، بعد وایسا و تماشا کن عکس العمل های عاشق دلخسته را! ببین توی اون بحران چطور عمل میکنه. تک تک برخوردهاش و تصمیم هاش توی اون شرایط باید برات مهم باشه. قراره قضیه را برای زنش ماست مالی کنه؟ قراره هر بار زیر فشارهای اون طرف کم بیاره بعد پناه بیاره سمت شما و وعده بده که انشا الله درست میشه. بره اونطرف بگه: غلط کردم، بیاد سمت شما بگه: بیجا کرده، زیادی جلز و ولز کنه، طلاقش میدم!
خلاصه حانوم جان، این راه که میروی به ترکستان است، اما شما که میگی نه! حداقل یه ارزیابی که ایراد نداره. اون خانوم الان نفهمه چهار روز دیگه بالاخره می فهمه. پس بذار زودتر بفهمه که مردت رو بهتر بشناسی.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
پس به نظر خودتون یه اتفاق خیلی خوب واستون داره اتفاق میفته و شما به مردی که تو رویاهات داشتی داری دست پیدا میکنی!!!!!!!!!!درسته؟
پس چه کمکی میخوای؟؟؟؟؟
با وجود همه صحبتای دوستان مثل اینکه میخوای خودت تجربه کنی و اهل تجربه ای.
اما مطمئن باش از هردست بدیم از همون دست میگیریم.
امیدوارم این آقا مرد رویاهای یه نفر دیگه هم باشه و یه نفر دیگه رو هم به آرزوش برسونه تا شما شرایط الان زن اولی رو هم تجربه کنی.
یه نفر از راه برسه و زندگیتو شوهرتو و همه چیزتو باهات شریک شه. چه حسی پیدا میکنی .خواهشا یه لحظه چشماتو ببند و تصور کن
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دوست عزیز شاید واقعا این اقا بد جنس و دروغگو و ..... نباشه. اما یه چیز هست. اونم دورو. می دونی عزیز من زن و شوهر خیلی زود به هم نزدیک می شن خیلی زود دوستیشون عمیق می شه. وقتی بعد از چند سال زندگی و عمق رابطش با همسرش امروز به او پشت کرده و با شما ارتباط برقرار می کنه یعنی ادم دورویی هست. پس یه ذره هم شک کن.
نمی دونم چرا ادم تا مجرده حتی اگه سنش بالا بره بلند پروازیهای عجیبی داره. مثل شما که می گی کاتش می کنم. خاتمه می دم. ال می کنم و بل می کنم. ولی عزیز دلم زندگی واقعی این طوری نیست.
وقتی تو زندگی به مشکلاتی بر خوردی و به قول خودت کاتش کردی اون وقت یک مهر خوشگل طلاق می خوره تو شناسنامت. اون وقت انتخابات محدود می شه. دیگه مثل الان هر کسی خواهان تو نمی شه یا اگه بشه با خانوادش باید درگیری داشته باشه.
یه راه برگشت برای خودت بذار.
خیلی در مقابل حرفای ما جبهه نگیر یه کم انعطاف داشته باشه لااقل فکر کن بعضی چیزا ارزش اینکه که بخوای خودت تجربه کنی و بهش برسی و نداره نداره.
در ضمن فکر نکن اون تو زندگیش خیلی بد بخته. یا خیلی مشکلات داره. هیچ دو ادمی مثل هم نمی شه. اون اقا هم مثل خیلی از ماها با همسرش مشکلاتی داره مثل همه ما ادما. اما در عین مشکلاتشون مطمئن باش جونشون به جون هم بسته شده. بازم مثل همه ما . پس کاسه داغ تر از اش نشو که اخرش خودت بشکنی.
راستی یه سوال: اصلا این اقای محترم از شما خواستگاری کرده و شما رو برای زندگی می خواد؟؟؟؟؟
از ما نرنج. ما خیر تو رو می خوایم. لااقل با ما درد و دل کن. ما خسته نمی شیم.
موفق باشی:72::43: