ازدواج من با این دختر مشکلی درست نمی کنه؟

سلام، توی تاپیک نمی دونم امسال دکترا بخوانم یا نه گفتم که در مورد کیس مورد نظر صحبت می کنم. از دوستان می خوام توی اون تاپیک هم منو راهنمایی کنن و نظراتشون را بگن. نظر لازم نیست از سوی یک دکترا باشه، نظرات همتون به من کمک میکنه تا من از همه ی زوایا این قضیه را ببینم.
اما دختر مورد نظر؛
پدرم با پدر اون دختر دوست کاری هستند و البته رفت و آمد خانوادگی هم در حد محدود و خیلی کم به خونه شون داریم. پدرم سال قبل برای برادر کوچکترم از پدر این دختر اجازه ی خواستگاری گرفته بود، اما پدرش بعد از مشورت با خانومش، گفته بود که الف) دخترم هنوز براش زوده. ب) حالا پسرهای دیگه تون هم هستند و فکر نکنین که اگه این پسر نشد، پسرهای دیگه تون هم هستند و من دخترم را میدم به شما، ولی هنوز براش زوده.
برادر کوچکترم ازدواج کرد و حالا پدرم به من میگه بیا با این دختر ازدواج کن. اما مادرم میگه که قبلا برای اون برادر رفتیم و نمیشه برای تو بریم، اما پدرم میگه که اون یه خواستگاری نبوده و برادر بزرگترم هم میگه که اون خواستگاری نبود و فقط حرفبوده، ثانیا، اصلا پدرش به احتمال 99 درصد قضیه را به دخترش نگفته و فقط با زنش مشورت کرده و نظر منفی دادن، آخه اون موقع دختره 19 سال داشت. حالا به نظر شما این مسئله مشکل ایجاد نمی کنه که من برای این دختر برم؟ تازه برادر بزرگم میکه که چون برادر کوچیکم یه معلم است و تو مهندس هستی، پدرش حاضر نبوده دختره را بده به معلم، اما گفته واسه پسرهای دیگه تون، یعنی منظورش تو بودی و پدرش تو را قبول داره. البته حالا من فوق هم می خونم و چند سال دیگه دکترا هم میگیرم، از خدا شونه و حتما قبول میکنن، اما این مسئله ی خواستگاری برادر کوچکترم، بعدا مشکل درست نمی کنه.

تسوكه ي عزيز
برادر خوبم
سحرتون بخير!
آخه شما ببين اين دختر اصلا معيارهاي شما رو داره مي پسنديش، خوبه، سنش به نظرت مناسبه و... و وقتي جمع بندي كردي خواستگاري برو و به اينم فكر نكن كه مامانش چي ميشه يا بابام يا مامانم!
اگر پسنديديش محكم برو جلو و از جواب پدرش و ... هم نترس!
چون دختره رو به برادرت ندادن دليل نميشه كه به شما ندن!:305:
راستي اگر پدر دختره يا خود ايشون به خاطر اينكه برادر شما معلمه جواب رد داده بايد گفت واقعا كه!!! (البته ببخشيد به خانواده ي خانمت توهين ميكنما!;))

به به میبینم که حسابی آستینا رو بالا زدی تسوکه خان :311: مبارکه ایشالله

خانواده ایشون انقدر براشون نوع شغل یا تحصیلات اهمیت داره ؟
مگر شما فقط جواب مثبت طرف براتون مهمه که میگید از خداشونم باشه ؟ یعنی شما همه جوره این دختر رو قبول دارید و نیاز به شناخت و اینا نیست فقط منتظرین جواب مثبت رو بشنوین ؟

به نظر من این مساله مشکل ساز نخواهد شد چون پدر دختر خود این زمینه رو دادند بنابراین در آینده از جانب اونها احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد .

فقط دقت کنید چون با هم آشنا هستید میتونید با رفت و آمد زمینه های شناختیتون رو بیشتر کنید چه در رابطه با خانواده چه خود دخترخانم بعد قضیه رو مطرح کنید . باتوجه به آشناییتون ممکنه اگر خدانکرده هرطور قضیه بهم بخوره در روابط پدرتون هم تاثیرگذار باشه بنابراین بهتره شناخت نسبی داشته باشید و نظرتون تا اون حد مثبت باشه بعد اقدام کنید .

به هرحال موفق باشید و اگر بادا بادا مبارک شد شیرینی ما یادتون نره

یاسای عزیزم ارسالهامون هم زمان شد . گلم سحر شما هم بخیر

تسوکه چرا تاپیک قبلی رو یه جا باز کردی که کسی نمی تونه جواب بده؟

تسوکه برای خودت مشخص کن می خوای اول دکتر بشی یا شوهر.در جواب تاپیک قبلی.

تسوکه با یه دست نمی شه دوتا هندونه برداشت.

تسوکه اول تکلیف دکتراتو مشخص کن بعد برو خاسگاری یا اول تکلیف ازدواجتو مشخص کن

بعد برو دکترا.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yasa

آخه شما ببين اين دختر اصلا معيارهاي شما رو داره مي پسنديش، خوبه، سنش به نظرت مناسبه و... و وقتي جمع بندي كردي خواستگاري برو و به اينم فكر نكن كه مامانش چي ميشه يا بابام يا مامانم!

---

آره قبول، اما من دارم میگم که اون حرفای قبلی بعدا مشکلی ایجاد نمی کنه. مثلا زن برادرم بفهمه که قبلا برادرم به خواستگاری خانوم من رفته. یا خانومم بفهمه که قبلا برادرم حرفی از خواستگاری زده.:302: این حرفا بعدا مشکلی ایجاد نمی کنه؟:303:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yasa

چون دختره رو به برادرت ندادن دليل نميشه كه به شما ندن!:305:

---

به احتمال زیاد میدن، اما من هنوز درگیر اینم که درسته خواستگاریش برم یا نه؟ همون سوالی که در بالا مطرح کردم.:303:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

[color=#800080]به به میبینم که حسابی آستینا رو بالا زدی تسوکه خان :311: مبارکه ایشالله

---

نه، هنوز دارم به این فکر می کنم که آستین ها را بالا بزنم یا همون پایین خوبه و دکمه هاشو هم محکم تر ببندم. :311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

خانواده ایشون انقدر براشون نوع شغل یا تحصیلات اهمیت داره ؟

---

بالاخره از لحاظ مالی در سطح بالایی هستند، بدشون نمیاد که یه داماد باسوادتر داشته باشند. دخترشون هم که 21 سالشه و منطقا به اولین خواستگار که برادرمه ندادن تا ببینن که کیس بهتر گیر میاد یا نه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

مگر شما فقط جواب مثبت طرف براتون مهمه که میگید از خداشونم باشه؟ یعنی شما همه جوره این دختر رو قبول دارید و نیاز به شناخت و اینا نیست فقط منتظرین جواب مثبت رو بشنوین؟

---

نه، من حتی قیافه اش هم از 5 سال قبل که تو خونه شون دیدمش یادم نمیاد، چه رسد به این که معیارهامو داره یا نه. من هنوز دارم می پرسم که برم یا نه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

به نظر من این مساله مشکل ساز نخواهد شد چون پدر دختر خود این زمینه رو دادند بنابراین در آینده از جانب اونها احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد.

---

درست میگین، فکر می کنم که اونها حتی به دخترشون نگفتن و برادرم را رد کردن، اما بعدا اگه یکی قضیه را گفت، یه جوری نمیشه. مثلا همونی که در جواب yasa گفتم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

فقط دقت کنید چون با هم آشنا هستید میتونید با رفت و آمد زمینه های شناختیتون رو بیشتر کنید چه در رابطه با خانواده چه خود دخترخانم بعد قضیه رو مطرح کنید . باتوجه به آشناییتون ممکنه اگر خدانکرده هرطور قضیه بهم بخوره در روابط پدرتون هم تاثیرگذار باشه بنابراین بهتره شناخت نسبی داشته باشید و نظرتون تا اون حد مثبت باشه بعد اقدام کنید.

---

چشم، مرسی. باز هم منو تنها نزارین و راهنمایی کنین.:316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

تسوکه چرا تاپیک قبلی رو یه جا باز کردی که کسی نمی تونه جواب بده؟

---

من اونجا نزدم، من توی قسمت عادی زدم ولی مدیر اونو جابجا کرده. پس بگو چرا دوستان جواب ندادن، از صبح این قدر گریه کردم که چشمام قرمز شده.:302: همش می گفتم کسی به من و مشکل من اهمیت نمیده.:302: پس اون همه رتبه دادن و تشکر برای چی بود؟ هیچ کی منو دوست نداره.:302: پس نگو همه چیز زیر سر این مدیره. یه حالی ازش بگیرم، بالاخره من این تالار را هک میکنم و خودم میشم مدیر، اون وقت به همتون هم یه سال شارژ رایگان میدم.:46:
راستی مدیر چون فکر کرده که اون تاپیک مشاوره ی درسی است، اون را منتقل کرده، من باهاشون تماس میگیرم تا اسمش را عوض کنند و به تالار عادی برگردانند تا همه کمکم کنین. تنهام نزارین ها، من زود گریم میگیره.:311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

تسوکه برای خودت مشخص کن می خوای اول دکتر بشی یا شوهر.در جواب تاپیک قبلی. تسوکه با یه دست نمی شه دوتا هندونه برداشت. تسوکه اول تکلیف دکتراتو مشخص کن بعد برو خاستگاری یا اول تکلیف ازدواجتو مشخص کن. بعد برو دکترا.

---

آره، دارم مشورت می کنم تا ببینم اول برم سراغ کدوم یکی.:303:

سلام

فرهنگ خان در عالم خواب وبیداری چقدر تسوکه تسوکه تسوکه کردین :311:

تسوکه خان اگر پدر دختر خانم به دخترشون چیزی نگفته باشند مشکلی نخواهد بود . در ضمن کدام خواستگاری!!! پدر پسر یه چیزی به پدر دختر گفته بعدم جواب منفی گرفته . برادر شما چیکاره بید!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tesoke

پس نگو همه چیز زیر سر این مدیره. یه حالی ازش بگیرم، بالاخره من این تالار را هک میکنم و خودم میشم مدیر، اون وقت به همتون هم یه سال شارژ رایگان میدم.:46:

---

اِ اِ اِ اِ اِ راجع به مدیر همایونی اینگونه سخن گفتی . تالار همایونی را میخواهی هک کنی بدهیم از سقف تالار آویزانت کنند ...........:311: (شوخی بود)

ببین تسوکه خان اگر قراره با دکتر شدنت ، آه و ناله زن بنده خدا رو در بیاری که شوهرم برای من وقت نداره و درگیر دکتراشه و به من توجه نمیکنه و زنگ نمیزنه و ازش دورم (اون تهران و من اینجا) و دلم براش یه ذره شده
بعدم بیاد یه جایی به نام همدردی بگه چیکار کنم شوهرم یه خورده از درسش بزنه به من توجه کنه

خواهشا دست نگه دار سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن

جدا از شوخی خوب فکراتو بکن ببین به قول آقای فرهنگ واقعا توانشو داری با یک دست دوتا هندونه برداری و هم زن داری کنی هم به تحصیلاتت برسی

تسوکه جان شما همون آرم مخصوص حاکم بزرگ را نشان بدی کافیه نمیخواد تالار هک کنی!:311: آی تی چه گرایشی می خونی ؟ اگه امنیت شبکه بخونی به عنوان هکر قبولت داریم وگرنه آی تی ها معمولا دیدشون خیلی دست به کد بودن نیست و سطح بالاتر نگاه می کنند مگر این که بخوای اسکریپت کید باشی!

بگذریم! خوب این فرض هایی که گفتی در صورتی می تونه صادق باشه که برادرت به ان خانم دلبسته بوده باشه یا با هم ارتباطی برقرار کرده باشند و مثلا چند جلسه با هم صحبت کرده باشند اما در این حالت که فقط مساله از طرف پدر شما برای پدر طرف مقابل مطرح شده هیچ مساله جدی ای دیده نمیشه

چون برادر کوچیکم یه معلم است و تو مهندس هستی،
این "یه" بار سنگینی تو این جمله داشت.

پدرم سال قبل برای برادر کوچکترم ...
آخه اون موقع دختره 19 سال داشت....
دخترشون هم که 21 سالشه....
به سلامتی جهشی خوندن :311:
می خوام بگم که برای این که بار مثبت موضوع را به سمت خودت بیشتر کنی ناخودآگاه داری سعی می کنی بگی که دیگه بزرگ شده و موقع ازدواجشه یا اینکه یه اشتباه لپی بود؟

منطقا به اولین خواستگار که برادرمه ندادن تا ببینن که کیس بهتر گیر میاد یا نه.
از کجا فهمیدید برادرتون اولین خواستگار بوده؟

الان مدیر می گه این راهنمایی بود یا تصحیح دیکته! ( آخه من یه معلمم )

اما این مسئله ی خواستگاری برادر کوچکترم، بعدا مشکل درست نمی کنه.
این بستگی داره که چه کسانی از موضوع مطلعند و اهل این جور حرفها هستند یا نه ( از کاه کوه ساختن و حرف الکی زدن و دنبال خراب کردن زندگی مردم بودن و ... ). مثلا ممکنه عموتون بدونه و به زن عموتون گفته باشه و شما اصلا فکرش را هم نکنید.
بستگی داره که خانم برادرتون اهل همچین مسایلی باشند یا نه. چه اشکالی داره که پسری قبلا از کسی درخواست ازدواج کرده باشه. تازه این فقط یک حرف بوده و شاید در مراحل بعدی برادرتون می گفت نمی خوام!

در مورد دکترات هم می خواستم اون جا رو جمله های خودت جواب بدم و مفصل. به دلیلی که فرهنگ گفت نشد.
اما من می گم این با یه دست دو هندونه برداشتن نیست. این زندگی کردن است و باید زندگی کرد. نمی شه که زندگی را تعطیل کنیم بگیم می خوایم درس بخونیم. بعد هم باید زندگی را تعطیل کینم بگیم میخوایم کار کنیم یا ...
با مدیریت صحیح زمان و مسایل مالی می تونی هر دو را با هم انجام بدی و تازه من می گم بهتره که انجام بدی. حالا بعد مفصل راجع بهش تو تاپیک خودش حرف می زنیم.

بهشت جان از دید خود به مسئله نگاه کردی.برای شما که مسولیت مالی نداری می شه درس و ازدواجو با هم انجام داد

ولی برای پسر که مسوالیت مالی گردنشه،چنین چیزی امکان نداره،هم درس هم کار هم زن داری.

چیو جا به جا بکنه؟

فرهنگ 27
بذارین جابه جاش کنه، می ریم تو تاپیک خودش صحبت می کنیم. اگه نشد اینجا ادامه می دیم.

من با حرفاي بهشت موافقم!
كي گفته نميشه هم درس خوند هم زندگي كرد؟ برادر من 23 سالگي ازدواج كرد اونم با يه دختر از فاميلمون كه ميلياردر بودند (يعني ميخوام بگم توقعات دختره خيلي بالا بود) اما حالا پزشك متخصصه اونم در دو زمينه! و دوتا بچه هم داره! درسته كه اول زندگي يه كمي زندگيشون سخت بود اما اگر همون موقع ازدواج نكرده بود تا حالا هم هنوز داشت درس ميخوند.
خوب تسوكه جان!
يه كمي از اين دختر خوشبخت :227: بگو لااقل بهتر آدم بتونه كمكت كنه! اگر هم اصلا و اصلا ازش شناخت نداري و فقط به اصرار پدر محترمتون ميخوايد بريد راستش به نظر من شايد اگر كمي بااحتياط پيش بريد بهتره چون ممكنه خداي نكرده پس فردا خانم برادرتون با خودش بگه حالا اگر قبلا رفته بودند خواستگاريش براي شوهرم و جواب رد شنيده بودن هيچي مشكلي نداره ولي چرا اد رفتند همون دختره رو برا تسوكه انتخاب كردند؟! تا هميشه جلو چشم من باشه؟:305:
البته اين بستگي به خانم برادرتون هم داره اما متاسفانه معمولا بعضي خانمها يه كمي در اين قضيه الكي حساسيت به خرج ميدن.
بهشت جون واقعا معلمي؟ الهي!قربونت برم ! ديدي من تو پست اول ازت دفاع كردم؟:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ashnayedirooz

تسوکه جان شما همون آرم مخصوص حاکم بزرگ را نشان بدی کافیه نمیخواد تالار هک کنی!:311: آی تی چه گرایشی می خونی ؟ اگه امنیت شبکه بخونی به عنوان هکر قبولت داریم وگرنه آی تی ها معمولا دیدشون خیلی دست به کد بودن نیست و سطح بالاتر نگاه می کنند مگر این که بخوای اسکریپت کید باشی!

---

من مخابرات امن می خونم، اما زمینه ی کاری ام امنیت است. البته هنوز هکر نیستم و خالی می بندم تا مدیر بترسه و همش به من جایزه بده.:311: (بهش نگین ها:163:)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ashnayedirooz

بگذریم! خوب این فرض هایی که گفتی در صورتی می تونه صادق باشه که برادرت به ان خانم دلبسته بوده باشه یا با هم ارتباطی برقرار کرده باشند و مثلا چند جلسه با هم صحبت کرده باشند اما در این حالت که فقط مساله از طرف پدر شما برای پدر طرف مقابل مطرح شده هیچ مساله جدی ای دیده نمیشه.

---

با هم ارتباط برقرار نکردن و حتی من فکر می کنم که دختره از این موضوع خبر هم نداره. اما برادرم را نمی دونم که حالا جایی رفته اونو دیده و خوشش اومده یا نه. البته در موردش با یکی دو نفر مشورت کرده بود، اما نمی دونم چقدر جلو رفته و آیا بهش علاقه مند شده یا نه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

این "یه" بار سنگینی تو این جمله داشت.

---

شرمنده،:316: اصلا منظوری از حرفم نداشتم و شما بد برداشت کردین.:302: فکر کنین من موقع سحر، یه دفعه به مخم میرسه که ازدواج کنم و بعد میدوم میام اینجا یه تاپیک باز میکنم تا راهنمایی بگیرم. (حتی تا صبح هم صبر نکردم.:311:) اون وقت شب با چشمای خواب آلود یه چیزی برای شروع بحث نوشتم و اصلا منظور بدی نداشتم. بازم ببخشین اگه به شما برخورد.:316:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

می خوام بگم که برای این که بار مثبت موضوع را به سمت خودت بیشتر کنی ناخودآگاه داری سعی می کنی بگی که دیگه بزرگ شده و موقع ازدواجشه یا اینکه یه اشتباه لپی بود؟

---

نه اشتباه لپی بود. برادرم 2 سال پیش اقدام کرده بود و الان اون دختر ترم 6 کارشناسی میشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

از کجا فهمیدید برادرتون اولین خواستگار بوده؟

---

آخه اگه هم اولین نبوده، باز اون خواستگار را هم رد کرده اند. هر چند مهم هم نیست که حالا خواستگار داشته باشه. داریم روی خواستگاری برادرم بحث می کنیم که مشکل ساز نشه و گرنه بقیه ی خواستگاراش طبیعی هستند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

این بستگی داره که چه کسانی از موضوع مطلعند و اهل این جور حرفها هستند یا نه ( از کاه کوه ساختن و حرف الکی زدن و دنبال خراب کردن زندگی مردم بودن و ... ). مثلا ممکنه عموتون بدونه و به زن عموتون گفته باشه و شما اصلا فکرش را هم نکنید. بستگی داره که خانم برادرتون اهل همچین مسایلی باشند یا نه.

---

آفرین. شما سوال منو بهتر از خودم بیان کردین. میگم نکنه که بعدا حالا یکی این وسط بخواد شیرین بازی درآره. از این حرفای خاله زنک بازی و ... .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

بهشت جان از دید خود به مسئله نگاه کردی.برای شما که مسولیت مالی نداری می شه درس و ازدواجو با هم انجام داد. ولی برای پسر که مسوالیت مالی گردنشه،چنین چیزی امکان نداره،هم درس هم کار هم زن داری.

---

حالا این جا فقط روی این مشکل خواستگاری برادرم حرف بزنیم تا اون تاپیک را مدیر جابجا کنه و بیاره جایی که بتونین کمکم کنین. خیلی ممنون از همه تون.:43::72:

سلام. من که یه دخترم، وقتی به مساله نگاه میکنم اصلا خوشم نمیاد. البته اگه بدونم و خبر داشته باشم یه همچین مساله ای رو. راستش برای من هم یه همچین موقعیتی تقریبا پیش اومد که اول برای پسر بزرگه اومدن خواستگاری (البته به حرف زدن ما دو تا نکشید) بعدش جواب رد که دادیم و یه مدت گذشت و پسر بزرگه عقد کرد با یکی دیگه، برای برادر کوچکتر پا پیش گذاشتن. که من اصلا میگفتم روم نمیشه تو چشم برادر بزرگه نگاه کنم. حالا برم و اون بشه برادر شوهرم:163:

البته این نظر شخصی من بود و برای وقتی بود که دختر بدونه. ولی اینجوری که میگید، به اون صورت جدی نبوده. بنظرم زیاد بهش اهمیت ندید. برادر شما هم یکی مثل بقیه ی خواستگارای رد شده ی اون دختر. نه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yasa

يه كمي از اين دختر خوشبخت :227: بگو لااقل بهتر آدم بتونه كمكت كنه! اگر هم اصلا و اصلا ازش شناخت نداري و فقط به اصرار پدر محترمتون ميخوايد بريد راستش به نظر من شايد اگر كمي بااحتياط پيش بريد بهتره چون ممكنه خداي نكرده پس فردا خانم برادرتون با خودش بگه حالا اگر قبلا رفته بودند خواستگاريش براي شوهرم و جواب رد شنيده بودن هيچي مشكلي نداره ولي چرا اد رفتند همون دختره رو برا تسوكه انتخاب كردند؟! تا هميشه جلو چشم من باشه؟:305:
البته اين بستگي به خانم برادرتون هم داره اما متاسفانه معمولا بعضي خانمها يه كمي در اين قضيه الكي حساسيت به خرج ميدن.

---

شناخت چندانی ازش ندارم. خانم برادرم البه هنوز یه ساله وارد خانواده ی ما شده و منم تهرانم و بااخلاقش زیاد آشنا نیستم. یعنی اگه بدونه در همون مرحله ی اولیه ی تقاضا، پدرش رد کرده، باز هم ممکنه که ناراحت بشه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دختر مهربون

البته این نظر شخصی من بود و برای وقتی بود که دختر بدونه. ولی اینجوری که میگید، به اون صورت جدی نبوده. بنظرم زیاد بهش اهمیت ندید. برادر شما هم یکی مثل بقیه ی خواستگارای رد شده ی اون دختر. نه؟

---

دختره نمی دونه، اما در طی زمان از طریق فرآیندی به نام خاله زنک بازی، خواهد فهمید. اون وقت چی مشکل درست میشه؟
این جا چند نفر هستند که ممکنه ناراحت بشن. یکی خود دختره. یکی زن برادرم و یکی هم خود برادرم. میشه نظرتتون را روی این ها متمرکز کنین که آیا به نظرتون ناراحت میشن یا نه؟:325:

آقای تسوکه من یک مورد را می شناسم که صبح خواستم بگم گفتم مورد خاص است، شاید در مورد شما صدق نکند. اما الان گفتم حالا به عنوان نمونه بگم. گرچه نمی شه تعمیم داد.
برادر بزرگتر از دختر خانم خواستگاری کردند و رسما رد شد و اطرافیان هم در حدی که اقوام از آمدن خواستگار باخبر می شوند در جریانند. چند سال بعد برادر کوچکتر خواستگاری کرد و پذیرفته شد و عروسی و ...
الان رابطه ی دو برادر و دو عروس اصلا خوب نیست و دایم قهر و مشکل و ... من نمی دونم ریشه اش اون مساله است که این طوری خودش را بروز داده یا مثل خیلی از جاری ها و برادرهای دیگه ممکنه قهر دیگه ای داشته باشند. البته خودشان هیچوقت عنوان و یاد آوری نکردند اون موضوع خواستگاری را ولی فکر نکنم یادشان رفته باشد.
راستی می دونم که عروس بزرگتر از این ماجرای خواستگاری خبر دارد.

گفتی دو تا کیس داری. حالا اون کیس دوم را بگو به شکل موازی بررسی کنیم. شاید اصلا بهتر بود. اینقد انرژی سر این ازمون نگیر.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tesoke'

اما در خصوص زندگی زناشویی شناخت چندانی ندارم و شما خیلی می تونین کمک کنین بنابراین دوستان راهنمایی کنید... من حتی قیافه اش هم از 5 سال قبل که تو خونه شون دیدمش یادم نمیاد، چه رسد به این که معیارهامو داره یا نه

---

وقتی شما خودت هنوز نه این خانم رو دیدی و نه هیچ شناختی ازش داری، دوستان چه راهنمایی باید بکنند؟!!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tesoke'

... سوال من اینه که من بالاخره باید زن و درس و کار را با هم یه جوری جمعشون کنم. مثل این که جدی جدی بزرگ شدم و باید مثل یه مرد زندگی بچرخونم البته ... این دختر از خانواده ی مرفهی هستش، نمی دونم میشه روی کمک مالی خانواده ی دختر هم حساب کرد یا نه؟ بابام که میگه باباش کمکت می کنه، نمی دونم چطوری باید این را فهمید؟ اصلا میشه این را در جلسات خواستگاری مطرح کرد که فکر نکنن من به خاطر پولشون رفتم سراغ دخترشون؟

---

نه برادر من! اینطوری نمیشه مرد شد! انگار حضرتعالی امید بستی به اینکه بابای دختره بیاد خرج تحصیل حضرتعالی رو بده! غافل از اینکه نه تنها همچین امیدی نباید به اونها ببندی، بلکه این دختر خانوم 21 ساله (که از پارسال تا حالا از 19 سالگی به 21 سالگی رسیدند) چنانچه بخواهند ادامه تحصیل بدهند هزینه اش با حصزتعالی است. و نمیتونی بگی خانوم عزیز بذار بابات هم خرج تحصیل تورو بده هم مال منو
یا اینکه مثلا بگی: خانوم جان! بذار اول من برم دکترا بگیرم. تو این مدت هم شما توی یه دونه اتاق تو خوابگاه متاهلی شاهد دکترا خوندن و ترقی من باش، و از همه نیازهات چشم بپوش، انشا الله یه روز دکترامو میگیرم سر یه کار خوبی میرم اونوقت پول میدم شما هم بری درستو بخونی.
فکر کردی اگه خانوم بخواد بره دانشگاه آزاد یا... تکلیف چیه؟

تقصیر شما هم نیست ها! مرد شدن این روزها تعریفش عوض شده: هرکی میخواد بزرگ شه و بره زن بگیره اول چشم میدوزه به جیب بابای دختر! یا اینکه نگاه میکنه ببینه دختر شاغله یا نه!

سلام آقای تسوکه

این موردی که شما مطرح کردین بستگی به این داره که شماو اون دختر خانم وبرادرتون چه دیدی نسبت به این موضوع داشته باشید ......آیا از نظر خود شما در اینده وسواسی در رفتارتان نسبت به این مورد درروابطتتان خواهید داشت؟ به نظر من البته اینو بگم نظر شخصیمه اون خانم چه حالا متوجه شده باشند یا بعدا دید اون دختر خانم نسبت به این موضوع مهمه ....من می گم بهتر بود خانم قضیه رو می دونستن این طوری کار هر دوی شما راحت بود چون عکس العمل ونظر اون خانم رو بهتر متوجه می شدین ..دوم ایا برادرتان علاقه وتوجه خاصی نسبت به اون خانم داشتند یا نه فقط در حد پیشنهاد از طرف پدر مادر خودتان بوده ؟ واگه این قضیه از طرف هردوتون حل شده باشه وقضیه از طف برادرتون جدی نبوده باشه در این صورت مشکلی نخواهید داشت.....

راستی آقای تسوکه زیاد رو این مورد که از خانواده مرفهی هستن تمرکز وحساب باز نکنین .....این دلیلی نمی شه که شما بسیاری از معیارهای مهم برای همسفر آیندتون رو کم رنگ کنید....ببخشید شما خودتون صاحب نظرید [color=#FF1493]ولی عصاره وجوهر انسانیت هر انسانی جدا از این موارد است [/color

سعی کنید در مراحل شناخت بیشتر رو رفتار خود دختر خانم حساب باز کنید نه خانوده وپدرش.......
:72::72::72::72:

سلام اقای تسوکه میبینم که به مبارکی دارین قاطی مرغها میشین:227::227:

من یه سوال داشتم شما که این خانم را نه میشناسین ونه حتی قیافش یادتون هست چرا اصرار دارین که حتما با ایشون ازدواج کنین؟یعنی واقعا کیسهای دیگری دورو برتون نیست؟دلیل انتخاب ایشون وضع توپ باباشون نیست؟اگر اینطور باشه واقعا متاسفم چون دارین خشت اول را کج میذارین.یعنی هم باید خانواده ایشون از نظر مالی ساپوردتون کنن وهم دختر بیچاره باید از زندگی مرفهش بزنه وبیاد یه زندگی ساده دانشجویی را قبول کنه وهم اون 19 ماده معروف تسوکه را هم اجرا کنه.فکر نمیکنی زیادی خوش به حالت بشه ؟

داداش خوبم کمی جدیتر به مساله ازدواج فکر کن. شما که میخوای بشی اقای دکتر دیر یا زود به همه چیزهایی که میخوای میرسی پس زیر منت کسی نرو.

ببخش اگه زیادی صمیمی شدم.راستی گفتم یه سوال ولی بیشتر شد.:311:

اون یکی تاپیک هنوز باز نشده.یه مسئله ای یادم اومد که نمی تونم نگم.شنیدم سن استخدام تا 28 سالگیه.اول تحقیق

کن صحت داره؟بعد ببین برای کسایی که ادامه تحصیل می دن و ممکنه سنشون از 28 بگذره امکان استخدام وجود داره

یا نه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

آقای تسوکه من یک مورد را می شناسم که صبح خواستم بگم گفتم مورد خاص است، شاید در مورد شما صدق نکند. اما الان گفتم حالا به عنوان نمونه بگم. گرچه نمی شه تعمیم داد.

---

مرسی، این قضیه ای که گفتین ممکنه برای من هم رخ بده و من باید حواسم را بیشتر جمع کنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهشت

گفتی دو تا کیس داری. حالا اون کیس دوم را بگو به شکل موازی بررسی کنیم. شاید اصلا بهتر بود. اینقد انرژی سر این ازمون نگیر.

---

کیس دوم داروسازی می خونه:227:اما دو تا خواهر بزرگتر از خودش داره که عروس نشدن و یک سری مشکلات دیگه.:302: اما خب من قرار نیست حتما با یکی از این دو عروسی کنم که. بیشتر فکر من در مورد این است که آیا الان دکترا بخوانم یا ازدواج که متاسفانه مدیر هم اون تاپیک را منتقل کرده. حالا من همش منتظرم تا اونو منتقل کنند و بیشتر روی اون بحث کنیم. حالا این دختر نشد هم نشد، مهم نیست. بیشتر اون موضوعو می خوام روش کمکم کنین که مدیر هم نمیدونم کجاست و منتقلش نمی کنه.:97:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

یا اینکه مثلا بگی: خانوم جان! بذار اول من برم دکترا بگیرم. تو این مدت هم شما توی یه دونه اتاق تو خوابگاه متاهلی شاهد دکترا خوندن و ترقی من باش، و از همه نیازهات چشم بپوش، انشا الله یه روز دکترامو میگیرم سر یه کار خوبی میرم اونوقت پول میدم شما هم بری درستو بخونی.

---

یعنی یه دختر حاضر نیست که 3 سال سختی بکشه، عوضش یه عمر دو نفری کیفش را ببریم.
دخترهای تالار میشه بگین که همچین موقعیتی براتون گیر بیاد حاضرین یا نه؟ یکی از دوستان دکترای من، خانومش مهندسه و خرج زندگی فعلا تا اون دکتراش تموم شه، به عهده ی خانومشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ثمین1360

این موردی که شما مطرح کردین بستگی به این داره که شماو اون دختر خانم وبرادرتون چه دیدی نسبت به این موضوع داشته باشید ......آیا از نظر خود شما در اینده وسواسی در رفتارتان نسبت به این مورد درروابطتتان خواهید داشت؟ به نظر من البته اینو بگم نظر شخصیمه اون خانم چه حالا متوجه شده باشند یا بعدا دید اون دختر خانم نسبت به این موضوع مهمه ....من می گم بهتر بود خانم قضیه رو می دونستن این طوری کار هر دوی شما راحت بود چون عکس العمل ونظر اون خانم رو بهتر متوجه می شدین ..دوم ایا برادرتان علاقه وتوجه خاصی نسبت به اون خانم داشتند یا نه فقط در حد پیشنهاد از طرف پدر مادر خودتان بوده ؟ واگه این قضیه از طرف هردوتون حل شده باشه وقضیه از طف برادرتون جدی نبوده باشه در این صورت مشکلی نخواهید داشت.....

---

ممنون، حرفاتون خیلی درسته و من بیشتر باید روش بررسی کنم. مرسی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ثمین1360

راستی آقای تسوکه زیاد رو این مورد که از خانواده مرفهی هستن تمرکز وحساب باز نکنین .....این دلیلی نمی شه که شما بسیاری از معیارهای مهم برای همسفر آیندتون رو کم رنگ کنید....ببخشید شما خودتون صاحب نظرید. سعی کنید در مراحل شناخت بیشتر رو رفتار خود دختر خانم حساب باز کنید نه خانوده وپدرش.......

---

ببینین دوستان، می دونین چرا من ازش خوشم اومده، چون که یه دختر توی یه خانواده میلیاردریه که سالم مونده و خیلی هم ساده است. (یه جورایی شبیه همون دختریه که yasa قبلا گفت که یکی از دوستاش توی خانواده ی مرفه هست ولی خیلی اخلاقش خوبه و از همه بهتره.) باباش براش ماشین می خره تا باهاش بره دانشگاه و اون ماشین را میزاره تو خونه و با تاکسی و اتوبوس میره. یه دختر ساده از یک خانواده ی مرفه، دختری که تا حالا دوست پسر نداشته. اینا برام باارزشه. و گرنه من وقتی از درس فارغ شم، در طی 4 سال، هم خونه دارم و هم ماشین و هیچ دغدغه ی فکری ای ندارم. منتها از این اخلاق سادگی اش خوشم اومده.:43: حالا شما منو متهم می کنین به این که برای پول باباشه. در حالی که اگه من با یه دختر مهندس ازدواج کنم (مثل همین دوستم که در بالا نوشتم.) اون حاضره تا خرج را 2 سال بده و بعدش زندگی خیلی بهتری داشته باشه. تازه منتی هم نیست.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط goolnaz

من یه سوال داشتم شما که این خانم را نه میشناسین و نه حتی قیافش یادتون هست چرا اصرار دارین که حتما با ایشون ازدواج کنین؟

---

اصرار ندارم، دارم بهش فکر می کنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط goolnaz

یعنی واقعا کیسهای دیگری دورو برتون نیست؟

---

قطعا وقتی جدی تر وارد ازدواج بشم و بخوام برم جلو، کیس های دیگه ای هم پیدا میشه. من اگه تصمیم برای دکترا نباشه و برم واسه ازدواج، تا بخواهین کیس هست. این یه مورده و دارم به خاطر برخی از نکات مثبتش بهش فکر می کنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط goolnaz

دلیل انتخاب ایشون وضع توپ باباشون نیست؟

---

نه، واسه اینه که تو خانواده ای پولدار، دختر سالمیه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط goolnaz

هم اون 19 ماده معروف تسوکه را هم اجرا کنه.فکر نمیکنی زیادی خوش به حالت بشه ؟

---

شما اون 19 تا از کجا یادتونه،:311: من خودمم یادم رفته بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

اون یکی تاپیک هنوز باز نشده.یه مسئله ای یادم اومد که نمی تونم نگم.شنیدم سن استخدام تا 28 سالگیه.اول تحقیق کن صحت داره؟بعد ببین برای کسایی که ادامه تحصیل می دن و ممکنه سنشون از 28 بگذره امکان استخدام وجود داره یا نه.

---

یکی دو روز دیگه صبر می کنم، اگه مدیر بازش نکرد، میرم یکی دیگه از اول باز می کنم.
اما این 28 فکر کنم برای استخدام فوق لیسانس باشه. من می خوام دکترا بخونم و استخدام دکترا در دانشگاه فکر نکنم گیر سنی بدهند.

چرا با برادرتون صحبت نمیکنید تا متوجه بشید چه کسانی از قضیه خبردارند؟؟؟ ایشون شاید اصلا این مسئله رو به همسرش گفته باشه که زمانی این دخترخانم بهش پیشنهاد شده و خیلی چیزهای دیگه ای که شاید شما خبر ندارید ، بنابراین با برادرتون صحبت کنید خیلی بهتره .

بهتره این دختر خانم رو فعلا انقدر بزرگ نکنید شما هنوز شناختتون کامل نیست . شاید در خانه پدری که مرفه هست ایشون کمی ساده زندگی کنند اما شاید ساده ایشون با ساده ای که شما در دوران تحصیل خودت از ایشون انتظارش رو داری خیلی فرق کنه و به هرحال خیلی از نیازهای این خانم در خانه پدری تامین میشه .

بگذریم از اینکه دختری که در خانه پدری در رفاه هست از نظر شرعی باید همسر رفاهی در حد خانه پدر براش فراهم کنه .....

اما در جواب سوالت باید گفت که هرکسی نظر خاص خودش رو داره و کسی میتونه سختی تحمل کنه تاشوهرش دکترا بگیره اما یکی دیگه نه . بعدم توجه داشته باش که شاید شما به هردختری اینو بگی قبول کنه اما تو صحنه زندگی و مواجهه با سختی ها کم بیاره .

این دختر خانم هم داره درس میخونه وبعد ازدواج خرج تحصیل و .... ایشون باشماست بنابراین این خودخواهیه که از ایشون بخواید به خاطر دکترای شما فعلا تحصیلش رو کنار بگذاره یا باباش خرجش رو بده . نباید منتظر کمک خانواده همسرت باشی . باید همه جانبه فکراتو بکنی و به امید دیگران نباشی .

در رابطه با اینکه طرفت دو سال با سختی هات بسازه باید از اول باهاش صحبت کنی . اون آقایی هم که مثال زدی زنش تو این دو سال خرجش رو میده نباید برات یک تصور ذهنی ایجاد کنه که منم انقدر خوش به حالم بشه . اصولا آقایون زود بد عادت میشن یعنی به این حمایت خانوم عادت میکنن و وضعشونم خوب بشه بازم از خانم انتظار دارند و.....

ببین تسوکه خان میشه هم درس خوند هم زن گرفت اما مهارت میخواد . اکثر خانم هایی که چنین چیزی رو میپذیرند معمولا خاطرات خوبی از دوران تحصیل همسرشون ندارن . بنابراین شدنی هست اما نه به هر قیمتی . دقت کن که سالهای اول زندگی خیلی تاثیرگذار خواهد بود در زندگی مشترک بنابراین هرچی تو همین دو سالی که ازش حرف میزنی سرمایه گذاری کنی کل عمرت ازش استفاده خواهی کرد بنابراین خیلی باید فکراتو بکنی البته اگر کیفیت زندگی برات مهم هست وگرنه میتونی دلتو به دریا بزنی و مثل بقیه ساده بهش نگاه کنی .

چه اشکالی داره تا زمانی که دونفر دارن درس می خونن خانواده ها حمایتشون بکنن تا وقتی که درسشون تموم شد به

وضعشون سر و سامون بدن؟

شاید مشکلی نداشته باشه اما از اونجایی که تسوکه قراره مرد بشه و مسئولیت یک نفر دیگه رو هم بپذیره اول باید روی خودش حساب کنه و نباید روی اطرافیان سرمایه گذاری کنه که کمکم میکنند پس برم زن بگیرم

شاید کسی کمک نکرد اونوقت تسوکه ناامید میشه و میگه ای وای حالا چه کنم .بنابراین باید در نظر داشته باشه که دیگرانی نیستند و روشون حساب باز نکنه بعد فکراشو بکنه . حالا اگر هم ازشون حمایت شد که دیگه خوش به حالش . پس تسوکه خان فعلا فقط خودت رو مسئول بدون و رو هیچکی حساب نکن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

[color=#800080]چرا با برادرتون صحبت نمیکنید تا متوجه بشید چه کسانی از قضیه خبردارند؟؟؟ ایشون شاید اصلا این مسئله رو به همسرش گفته باشه که زمانی این دخترخانم بهش پیشنهاد شده و خیلی چیزهای دیگه ای که شاید شما خبر ندارید ، بنابراین با برادرتون صحبت کنید خیلی بهتره.

---

راست میگین، حتما قبل از این که بخوام اقدام کنم، با برادرم حرف میزنم. فکر خیلی خوبیه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

در رابطه با اینکه طرفت دو سال با سختی هات بسازه باید از اول باهاش صحبت کنی . اون آقایی هم که مثال زدی زنش تو این دو سال خرجش رو میده نباید برات یک تصور ذهنی ایجاد کنه که منم انقدر خوش به حالم بشه. اصولا آقایون زود بد عادت میشن یعنی به این حمایت خانوم عادت میکنن و وضعشونم خوب بشه بازم از خانم انتظار دارند و.....

---

در مورد این ها حرف دارم، اما چون این تاپیک را فقط برای بررسی مسئله ی خواستگاری قبلی درست کرده بودم، روش حرف نمی زنم و همه چیز را می گذارم برای تاپیک مورد نظر.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran.68

ببین تسوکه خان میشه هم درس خوند هم زن گرفت اما مهارت میخواد . اکثر خانم هایی که چنین چیزی رو میپذیرند معمولا خاطرات خوبی از دوران تحصیل همسرشون ندارن . بنابراین شدنی هست اما نه به هر قیمتی . دقت کن که سالهای اول زندگی خیلی تاثیرگذار خواهد بود در زندگی مشترک بنابراین هرچی تو همین دو سالی که ازش حرف میزنی سرمایه گذاری کنی کل عمرت ازش استفاده خواهی کرد بنابراین خیلی باید فکراتو بکنی البته اگر کیفیت زندگی برات مهم هست وگرنه میتونی دلتو به دریا بزنی و مثل بقیه ساده بهش نگاه کنی .

---

امروز از فرشته ی مهربان خواستم که نام تاپیک قبلی من عوض بشه و به قسمت سایر سئوالات ازدواج منتقل بشه و پاسخ دادند که بعد از تغییر عنوان اون تاپیک را منتقل خواهد کرد، روی این مسائل اونجا حتما از شما کمک میگیرم. حتما تو اون تاپیک به من کمک کنین. مرسی.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

چه اشکالی داره تا زمانی که دونفر دارن درس می خونن خانواده ها حمایتشون بکنن تا وقتی که درسشون تموم شد به وضعشون سر و سامون بدن؟

---

از این که به فکر مشکلم هستین ممنونم، اما بزارین تا تو تاپیک خودش در این مورد حرف بزنیم. امروز فرشته ی مهربان به من پیام داد که اون تاپیک را منتقل خواهد کرد، روی این مسائل اونجا حتما از شما کمک میگیرم. حتما تو اون تاپیک به من کمک کنین. مرسی.:46:

اما من یک نتیجه گیری در مورد سوالم در این تاپیک می کنم:
این خواستگاری قبلی برادرم ممکنه مشکل درست کنه. اما بهترین کار اینه که با برادرم و حتی زن برادرم در این مورد صحبت کنم و نظر اون دو تا را هم در این مورد بپرسم.

باز هم در این مورد (و نه ادامه دادن درس یا ازدواج، فقط در مورد موضوع خواستگاری قبلی) اگر کسی نظری داره، بگه. از همه ممنونم. در مورد دکترا تو تاپیک دیگه منتظرتونم.

خب دوستان تاپیک را فرشته مهربان منتقل کردند و حالا می تونین اونجا بیشتر کمک کنین. اسمش هم در این شرایط ازدواج کنم یا نه؟هستش. منتظرم.
از فرشته مهربان هم ممنونم.
البته اگه هنوز کسی راجع با موضوع این تاپیک نظری داره، باز هم می شنوم و ممنون میشم. اما نظر در مورد دکترا خوندن یا ازدواج یا ... را در اون تاپیک بنویسین. مرسی:46:

سلام
من دیر اومدم ، خیلی عقب موندم...

یعنی یه دختر حاضر نیست که 3 سال سختی بکشه، عوضش یه عمر دو نفری کیفش را ببریم.
دخترهای تالار میشه بگین که همچین موقعیتی براتون گیر بیاد حاضرین یا نه؟

در جواب این سوالتون نظر شخصی من اینه:
تو تایپک خودم گفتم که اگه کسی میعارهای عمده و اصلی منو داشته باشه اگه دانشجو باشه و نیاز به ادامه تحصیل داشته باشه خودم حاضرم از هر لحاظ حمایتش کنم .برای همیشه که نمیخواد درس بخونه، بالاخره بعد از دوسه سال درسش تموم میشه و اونوقت ثمره اشو میبینیم.
البته درست نیست پسر به امید حمایت و کمک دیگران خصوصا خانواده دختر بخواد همچین کاری بکنه چون اصلا درست نیست و توقع نابجاییه اما دختر میتونه وقتی کسی رو بعنوان همسر پذیرفت، اگه کمکی از دستش بربیاد دریغ نکنه.و خود من از خدامه و افتخار میکنم که همسرم همزمان بتونه درس بخونه و اراده داشته باشه.

در مورد سوال دیگه تون هم به نظر من اول از همه با پدرتون صحبت کنید و مطمئن بشید دوستش(پدر دختر) چه کسان دیگه ای رو در جریان گذاشته؟ و باید متوجه بشید دختر خانم خودش ا خواستگاری برادرتون مطلع شده یا نه ؟
چون دیدگاه اون خانم به مسئله هم به اندازه شما و شاید بیشتر مهم باشه!

اصلا شاید همون موقع دوست پدرتون قضیه رو به دخترش گفته باشه و این نظر خود دختر بوده باشه که مثلا شما پسرهای دیکه ای هم دارید! چون فکر نمیکنم پدرش کاملا از طرف خودش و بدون اطلاع دخترش همچین حرفی زده باشه!
بعد هم با برادرتون صحبت کنید و ببینید تا چه حد خواهان اون خانم بوده و اگه شما باهاش ازدواج کنید نظرش چیه ؟ و بعد هم در این مورد با خانمش صحبت کنه و نظرش رو بدونه یا حتی ممکنه زمان ازدواجش این موضوع رو بهش گفته باشه.
اما در کل این موضوع بستگی داره به اخلاق خانواده تون و اون خانم(اینطور که معلومه خانواده ش مشکلی ندارن) چون بعضیها ازش یه مشکل بزرگ میسازن و حتی خود دختر و پسری هم که قبلا موضوع خواستگاری براشون مطرح شده، به شدت حساس میشن و نمیتونن حضور طرف رو تو خانواده بپذیرن.
موفق باشید