-
من بايد چيكار كنم؟
سلام
شايد موضوعي كه مطرح مي كنم خيلي تكراري باشه اما اگه اينجا هم نتونم حرف دلمو بزنم ديگه واقعا نمي دونم بايد ...
من دختري هستم 30 ساله كه در زمينه تحصيلي و كاري موفق به نظر ميرسم اما در مهمترين مساله زندگي ناموفق. من از معتبرترين دانشگاه مدرك فوق ليسانس دارم و در يك شركت معتبر كار مي كنم و ظاهر بدي هم ندارم. نه خيلي هم مذهبي و متحجرم و نه ... اما مجردم و تنها.
هميشه تو زندگي سعي كردم آدم خوبي باشم. سعي كردم به همه كمك كنم. حتي به خاطر نيمه گمشده اي كه فكر مي كردم زماني از راه ميرسه و درهاي خوشبختي رو به روم باز ميكنه حتي در شرايط سخت هميشه حجب و حيا رو رعايت كردم. اما الان كه 30 سالم شده و همچنان تنهاي تنهام به خودم ميگم نكنه من اشتباه زندگي كردم. دورو برم پر از آدمهايي شده كه متانت رو تو اين زمانه مسخره مي دونند و اتفاقا به زندگيشون كه نگاه مي كنم موفق هم بودن. من آدم متعصب و متحجري نيستم اما اگه بخوام هم نمي تونم مثل اونها باشم و زندگي كنم. به خاطر همين دچار گيجي شديد و دوگانگي شخصيت شدم.
بارها و بارها سعي كردم به خودم انرژي مثبت بدم و يا خودم رو يه جوري سرگرم كنم. اما بس كه امتحان كردم و نتيجه نداد ديگه حتي به انرژي مثبت هم شك دارم. ورزش مي كنم. كتابهاي روانشناسي و شاد بودن رو مي خونم. حتي كلاسهاي تجسم خلاق و ... رفتم اما همه كوتاه مدت تاثير داشتن و چيزي كه واقعا دارم مي بينم گذران عمرم و تنهايي كه هميشه با من بوده. اكثر دوستام كه ازدواج كردن. مهموني ها هم كه هميشه به كامم زهر ميشه. چون با اينكه سعي مي كنم بهم خوش بگذره اما نه تنها كسي نكات مثبت شخصيتي منو نمي بينه بلكه همه يه جورايي با كنايه و ... مي خوان بگن كه ترشيده شدم و با نداشتن شوهر هر قدر هم موفق باشم اما كامل نيستم...
دلم واسه پدرو مادرم هم ميسوزه. خيلي خسته ام، خيلي تنهام. آخه گناه من چيه ؟ بايد چيكار كنم ؟ بايد بيفتم دنبال پيدا كردن دوست پسر كه شايد بياد و منو بگيره؟ اگه اين كارا رو بلد نباشم بايد تا آخر عمر تنها بمونم و سركوفت بشنوم؟ من بايد چيكار كنم ؟....
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
مریم عزیز
به تالار همدردی خوش اومدی.
شما لازم نیست کار خاصی انجام بدی ، تنها کاری که لازمه همیشه مدنظرت باشه اینه که با شرایط بسازی و مهمتر اینکه خودت رو تو مسیر صحیح نگه داری و همینطور که اشاره داشتی رو به مسیرهائی که می دونی اشتباهه نیاری.
یه سوال : آیا تا به حال هیچ خواستگاری نداشتی؟
یا داشتی و در برهه ای از زمان گفتی که میخوای درس بخونی؟
یا اینکه شرایط مطلوبت رو نداشتن؟
پاسخ به این سوالها در ادامه مسیر زندگی می تونه کمکی براتون باشه
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
سلام دوست خوبم. درسته ازدواج موفق انسان رو به كمال ميرسونه، اما اگر ازدواج به هدف فرار از تنهايي باشه و با سهل انگاري و... صورت بگيره، نه تنها انسان رو خوشبخت نميكنه كه از ازدواجش پشيمون هم ميكنه. در ضمن شما كار درستي كردين كه حجب و حيا رو نگه داشتين. علاوه بر اينكه دوستي با جنس مخالف در اكثر موارد صدمات روحي غير قابل جبراني رو به جا ميذاره، از لحاظ عرفي و اعتقادي هم كار درستي نيست؟ فكر نكنم حاضر باشين دستور خداوند رو به خاطر ازدواج كردن زير پا بذارين. درسته؟
و اما در مورد تجرد! قبل از پاسخ من چند تا سؤال از شما داشتم كه اگر همراهي كنيد و پاسخ بدين ازتون ممنون ميشم!
1. شرايط خواستگارانتون چه طور بوده؟ چه تعداد خواستگار داشتين؟
2. آيا شخص مشكل پسندي هستين؟
3. ممكنه در مورد شرايط خودتون براي ازدواج توضيح بدين؟
4. خانواده شما در چه سطحي از طبقات اجتماع هستند؟
5. تا به حال موارد عاطفي در زندگيتون اتفاق افتاده؟
موفق باشين.:72:
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
همین که از یه دانشگاه معتبر فوق لیسانس داری توی شرکت معتبر کار می کنی،باعث شده هر کی که از شما خوشش
اومده فکر کنه،توقعت خیلی بالاست به خودش می گه این حتمن به یه دکتر متخصص یا یکی در این سطح اوکی می ده.
مسئله دیگه ظاهره می گی خوبه این خوب بودن باید بتونه نظر جنس مکملو برای رابطه جلب کنه.مثلن یه دختر بالای 175 نظر
خیلیا رو جذب می کنه ولی کسانی پا جلو می ذارن که بالای 180 باشن این خودش فرصت های اون دختر رو کاهش
می ده با اینکه ظاهرش امتیاز بالایی داره.حالا اگر فوق لیسانسم باشه به مراتب پیشنهادات کم تری داره.
مدرک تحصیلی هر جقدر برای پسر فرصت های ازدواجشو بیشتر می کنه برای دختر کاهش می ده.
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
سلام مریم عزیزم
به همدردی خوش اومدی:72:
خواهر جون اول باید بابت موفقیتها و متانت و خوبیهات بهت تبریک بگم :104:
عزیز دلم انسان موفق و کامل لزوما کسی نیست که ازدواج کرده باشه و همسری داشته باشه و این تصور درستی نیست که کسی که مجرده با تمام محاسن و کمالات و موفقیتهای دیگه اش ، ناموفق و ناکامله.
تو باید به خودت و شخصیتت افتخار کنی
باید به خودت آفرین بگی که تا حالا با وجود این امکان که تو هم مثل خیلیها از بین جنس متفاوت دوستی انتخاب کنی و حتی از این فرصتها سوء استفاده کنی، اینکارو نکردی و پاک و با حجب و حیا موندی:104:
اینکه بعضیها انقد کوته فکر و کج فهم هستند که خوبیها رو مسخره کنند گناه تو نیست عزیزم . این مشکل از چنین افرادیه که چشم بصیرت ندارند و خوبیها و زیباییهای تو و امثال نو رو نمیتونن ببینند!
تو هیچ مشکلی نداری و خیلی هم خوبی:46:
گلم به حرف این افراد بی فکر خودتو اذیت نکن و سست نشو، به اعتقادات و باورهات بیش از پیش ایمان داشته باش و نذار حرف نادرست و غلط دیگران تو رو تو راه درستی که در پیش داری سست کنه!
عزیزم ازدواج خیلی خوبه و سنت پیامبر(ص) و باعث تکامل بیشتر اما تنها راه رسیدن به تکامل و خوشبختی نبوده و نیست:305:
دو رو برت رو نگاه کن ببین چقدر ازدواج ناموفق می بینی....ببین چقدر زندیگیهای رو می بینی که به خاطر بی دقتی و بی احتیاطی داره از هم می پاشه ..و زن و شوهرهایی که تنها به خاطر اینکه زود ازدواج کرده باشن و از غافله عقب نمونده باشن تو انتخابشون اشتباه کردن و ...
گلم مجرد موندن خیلی بهتر از یه ازدواج ناموفقه یادت باشه:305:
هر کاری زمان خاصی داره که ازدواج هم یکی از اون کارهای مهمه که به زمان مخصوص و مقدماتی نیاز داره.
تو از لحاظ سنی و تحصیلی و اجتماعی و ...مشکلی نداری اما یه چیزی رو باید یادت باشه و اون اینه که نقش خدا رو نباد نادیده بگیری که اصل کاره!!
اگه دیر ازدواج کردی فکر نکن مشکل از شخصیت یا حجب و حیای توه واقعیت اینه که خدا هم باید بخواد تا برگی از درخت بیوفته و گرنه نمی افته!
گلم مجبور نیستی با دوستانی که ممکنه مسخره کنند یا تیکه بندازن رفت و آمد داشته باشی!
با کسانی نشست و برخاست کن که مثل خودت باشن و ارزشهاش تو برای اونها هم ارزش باشه و ارزش انسان رو به داشتن همسر ندونند.
توکلت به خدا باشه عزیزم که هر چی صلاحمون باشه رو خدا بهمون میده مطمئن باش:72:
حالا سوال از ت دارم :
تو هم مثل هر دختری حتما تا حالا خواستگار د اشتی، میشه در این مورد توضیح بدی که معیارهات چی بوده و چرا نشده ازدواج کنی ؟
مریم جون این مقاله رو هم بخون
از تنهایی و تجرد نترسید
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
مرسي از دوستاي خوبم كه نوشته هامو خوندين و پاسخ دادين.
راستش درسته كه قدم بالاي 165 هستش اما يه دختر كاملا معمولي هستم نه خيلي زيبا. من در يه خانواده متوسط بزرگ شدم اما خدا رو شكر هيچوقت كمبودي در زندگي احساس نكردم. من در ابتدا به خاطر تحصيل و بعد پيدا شدن كارم دور از خانواده زندگي مي كنم و شايد همين مساله باعث شده كه تنهايي رو بيشتر احساس كنم. گرچه بعد از گذشت 11 سال دوري از خانه و مستقل شدن فكر نمي كنم ديگه توانايي زندگي به صورت گروهي و در كنار خانواده رو داشته باشم و يه جورايي به شرايط عادت كردم.
من شايد در گذشته مشكل پسند بودم اما در حال حاضر مي تونم خيلي از فاكتورها رو ناديده بگيرم به جز جاذبه اوليه كه طرفم بايد داشته باشه و متاسفانه در همون معدود خواستگاران سنتي من هم نبوده ...
در مورد افرادي كه در دانشگاه و ... باهاشون سر و كار داشتم و البته به صرف آشنايي اوليه قصد نزديكي به من رو داشتن يا ميشه گفت خيلي خوب بودن و يا خيلي بد و هيچوقت كسي كه هم سطح خودم باشه پيدا نشد. و من نه مي تونم خيلي بد رو تحمل كنم و نه كسي كه احساس كنم از نظر موقعييت خانوادگي خيلي بالاتر از من باشه.
تو كل زندگي يك بار در سن 26 سالگي عاشق شدم كه اين رابطه 1سال طول كشيد (البته يه رابطه در چارچوب و نه .....) و چون اولين تجربه دوستيم با جنس مخالف بود به دليل وابستگي شديد باعث شد بد جوري صدمه ببينم و تا 3 سال قادر به برگشت به زندگي عادي و فراموش كردنش نبودم.
شايد تنها اشتباه زندگي من دير فراموش كردن اون بوده و باعث شده بهترين سالهاي عمرم تلف بشه اما اگه به اونم فكر نمي كردم بازم تنها بودم . مثل الان. چون اصلا من بلد نيستم كسي رو واسه خودم پيدا كنم ....
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
عزيزم فكر ميكنم بيشرين لطمه رو هم همون سه سال به شما زده. چون بهترين سنين ازدواج هستند. البته اگر با خانواده زندگي ميكردين خيلي بهتر بود. آخه فكر ميكنم براي خواستگارانتون اين ذهنيت به وجود اومده كه شما مايل به ازدواج نيستين و براي پيشرفت هاتون جدا زندگي ميكنيد و اصلا پايبند به خانواده و امور خانه نيستيد. كاش برميگشتين پيش خانوادتون. فكر كنم اين موقعيت شما رو بهتر كنه.
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
مریم جان چرا این همه سال از خونه دور بودی ؟
با فرض اینکه تمام دوره تحصیلاتت شهر دیگه بوده باشی میشه 6 سال اما 5 سال بقیه چی ؟
واسه کار ؟؟!!
آخه چرا ؟ یعنی کار کردن برات تا این حد ارزش داره و مهمه که با وجود مجرد بودن دور زا خونواده زندگی کنی ؟
ناراحت نشی عزیزم اما به نظر من که درست نیست یه دختر به خاطر کار کردن دور از خونوادش زندگی کنه ...
مگه اینکه ....خونواده واقعا به درآمدش نیاز داشته باشن و چاره ای جز این نباشه که تو گفتی الحمدالله از این لحاظ مشکلی نداری.
مسئله دیگه در مورد خواستگارهات، عزیز دلم تعبیر خیلی بد و خیلی خوب در مورد انسانها تعبیر جالبی نیست و بهتره بگی با معیارهات خیلی تناسب نداشتن. چون انسانها ذاتا بد نیستند بلکه بعضیها تحت شرایط و کوتاهی های خودشون از خوب بودن یه خورده فاصله میگیرن و ممکنه گمراه بشن..
یه واقعیت دیگه اینه که با بالا رفتن سن انتخاب دختر محدود میشه و کسی موفقه که از کمترین امکانات و سخت ترین شرایط بهترین استفاده رو ببره و چیزی که بهتره رو انتخاب کنه.
بنابراین اگه قصد ازدواج داری باید از یه سری ملاکها و البته ملاکهایی که خیلی تو زندگی مهم نیستند بگذری ،
از جمله زیبایی! چون زیبایی یه مفهوم نسبیه و برای هر کسی تعریفی داره ...تو زندگی هم خیلی زود چهره و زیبایی عاد ی میشه و به حاشیه میره اینو متاهلین گرامی میگن:310:
و سیرت زیبا از صورت زیبا بهتره ، مثل سیرت خودت که پاک و نجیب هستی (البته تو هردو رو داری:46:)
پس تا دیر نشده معیارهاتو برای ازدواج اولویت بندی کن و به هرکدام یه نمره بده تا اگه انشاء الله خواستگار مناسبی داشتی که ملاکهای مهم رو داشت دیگه فرصت رو بیشتر از این از دست ندی
موفق باشید عزیزم:72:
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
مرسی از پاسختون
هدف من هم از این سوالات این بود که ببینم شما از تجربیاتتون استفاده می برید یانه. که با دیدن این جمله " من شايد در گذشته مشكل پسند بودم اما در حال حاضر مي تونم خيلي از فاكتورها رو ناديده بگيرم " معلومه که اهل تغییر هستید. بهتون تبریک میگم.
بله مسلما هرکس در ازدواج 100% مدنظرش باشه ، خوب انتخاب نمی کنه . در تمام فاکتورها باید بدنبال قابل قبول ها باشیم و نه ایده الهای ذهنیمون.
شما هم داری درست پیش میری . باید ضمن داشتن ملاکها و معیارهای مدنظر ، تو دل برو هم باشه حداکثر اینه که ادم ازش متنفر نباشه.
پیشنهاد من اینه که مادر و خواهران و حتی پدر و برادر ، در نشستها و .... از شما ذکری به میون بیارن و ..... .
یعنی شما با مادرتون صحبت کنید و بگید که شوهر میخواید. شاید لازم باشه ، شاید او هم فکر می کنه که مریم بزرگ شده و مستقله و چون پیش ما هم نیست ، مادیگه نباید براش کاری کنیم.
بنظرم لازم نیست بخواید کارتون رو رها کنید و برید تو خونه پدریتون زندگی کنید.
این کارها رو بکنید اما همیشه توکل و تکیه تون به خدا باشه.
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
نمي دونم شايد من بد منظورم رو گفتم كه بعضي از دوستان رو به اشتباه انداخته. اما شايد اگه هر كس ديگه اي هم جاي من بود بعد از رتبه تك رقمي كنكور آوردن و 7 سال درس خوندن و زحمت كشيدن حاضر نميشد يه موقعيت كاري عالي رو رها كنه و بره تو شهري زندگي كنه كه مطمئنه هيچ فرصت شغلي پيش روش نيست. صرفا به اين خاطر كه كنار خانوادش باشه يا يكي پيدا بشه كه اون رو بگيره. در اين مورد حتي خانواده من هم با من موافق هستن و چون كاملا منو ميشناسن و بهم اعتماد دارن مشكلي ندارند.
ضمنا در پاسخ به دوست عزيزم فرانك بايد بگم كه منم منظورم از خيلي بد، دور بودن طرف از معيارهام بوده نه چيز ديگه اي و البته منظورم از جاذبه اوليه هم زيبا بودن طرف نيست. زيبايي يه امر نسبيه و منم خودم ملكه زيبايي نيستم كه دنبال يه آدم زيبا بگردم و يا اصلا بخوام فكر كنم كه ظاهر طرف باعث خوشبخت شدن در زندگي ميشه.
من دنبال يه آدم معمولي هستم. يكي مثل خودم.
فرانك جان منم هميشه سعي كردم ايمانم رو قوي كنم و مطمئن باشم كه خدا هميشه بهترين رو واسم پيش آورده و مياره اما گاهي وقتها خيلي نگران و افسرده ميشم و فكر مي كنم نكنه منم جزء اون دسته اي هستم كه نيمه گمشده اي واسشون آفريده نشده. خيلي مي ترسم كه تا آخر عمرم تنها بمونم، خيلي...
در هر صورت از همه دوستاي گلم كه قصد كمك و راهنمايي منو داشتن ممنونم:72:.
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
مریم گلم
منو ببخش عزیزم ، لحن صحبتم طوری نبود که قصد ناراحت کردنت رو داشته باشم فقط برام سوال بود :46:
باز هم بهت تبریک میگم بایت موفقیتهات، و به خودم و سایر دوستان همدردی که دوست خوب و فهمیده ای مثل تو پیدا کردیم:310:
عزیز دلم منظورم این نبود که به خاطر اینکه کسی تو رو بگیره از خیلی چیزا بگذری فقط به نظرم دور بودن از خونه و خونواده واسه یه دختر تنهایی خیلی سخته واسه این گفتم یه دختر تا مجبور نشه بهتره اینکارو نکنه همین :43:
کاش همون موقعه که با اون رتیه عالی دانشگاه قبول شدی هرچند شاید سخت بوده اما خونوادت همراهیت میکردن و باهات می اومدن شهری که درس میخونی.اینجوری هم تو تنها نبودی هم موقعیت کاری رو داشتی هم اینکه ممکنه واسه دیگر اعضای خونوادت هم فرصتهای خوبی پیش می اومد.
مریم جان ، این دلگرفتن های گهگاهی خاص تو نیست ، همه گاهی دلشون می گیره چه محرد باشن چه متاهل . چه دختر باشن چه پشر و تو هر موقعیت و ظرایط دیگه ای
منم گاهی مثل تو میشم اما بیشتر اوقات راضی هستم و سعی میکنم از اینده نترسم و نا امید نباشم
عزیزم خدا به هر بنده ای یه توان و ظرفیتی داده و بیشتر از اون هم ازش انتظار نداره .بنابراین حتی اگه من و تو خدای نکرده جز اون دسته باشیم که ازدواج نکنیم باز نباید به خدا شاکی بشیم و اعتراض کنیم .
باید بدونیم که از قبل خداوند قدرت تحمل روزهای تنهایی رو به ما داده که چنین سرنوشتی برامون مقدر مکرده..
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
سلام مریم جون بزرا یه چیزی رو بهت بگم هیچ وقت به خاطره دل دیگران خودت رو مجاب به انجام کارهایی ندون که اصلا با چیزی که خودت فکر میکنی غلطه و با شخصیت تو جور درنمیاد .به راهیی که انتخاب کردی به چیزی که فکر میکنی درسته فکر کن و همون رو هدف قرار بده و بدون تا زمانی که وقت و زمان انجامه کاری از طرفه خدا نزدیک نشده باشه به هدفت نخواهی رسید پس صبر داشته باش و چیزی رو به اجبار از خداوند نخواه و این رو هم بدون که اگر تیپ و شخصیتت جوری هست که خودت اون رو واقعا قبول داری تغیرش نده چون افرادی هستند که این تیپ و و شخصیت رو حتما قبول دارن عزیزه من. پنچ انگشت یکی نمیشه .نترس تنها هم نمیمونی صبر داشته باش .:104:
-
RE: من بايد چيكار كنم؟
سلام مریم جون
من میگم درسته که ازدواج خوبه اما تنها هدف آدم تو زندگی نباید باشه خیلی ها هستن که حتی با ازدواج کردن هم کامل نمیشن .یه دختر خانم با خصوصیات شما واقعا خیلی محترم هست و خیلی از آقایون دنبال همچین کیسی هستند فقط باید منتظر بمونی تا وقتش رو که خدا مقدر کرده برسه البته خودت هم اگر آمادگی ازدواج رو داری باید این رو تو خانواده اعلام کنی و به دوستان و آشنایان خوبی که قابل اعتماد هستند بگی فراموش نکن که باید امروزی باشی به خودت برسی البته در حد متعارف . از اینکه این تیپ شخصیتی رو داری باید به خودت افتخار کنی منم به تو افتخار میکنم خواهر خوبم حیا از خصلت بنده های خوب خداست پس بدون که عزیز کرده ای .خیلی ذهنت رو درگیر نکن اعتماد به نفست رو از دست نده و همیشه خودت باش که بهترینی به حرف حسودها هم گوش نکن و به خاطر شرایط خود واقعیت رو فراموش نکن فکر کنم یکمی باید به شخصیت خودت بیشتر فکر کنی. .:46: