فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟

فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟

از بچگی یادمون دادن اینکارو بگن-اینکارو نکن-این کار خوبیه-این کاربدیه-ما هم عین بچه آدم به حرفشون گوش کردیم-با چشم وگوش بسته بزرگ شدیم وکارای اشتباه نکردیم.
رفتیم دانشگاه بهمون فهموندن با پسرجماعت دوست نمیشی گفتیم باشه-از این ور و اون ور –دوست آشنا همش دیدیم و شنیدیم که فلانی کار بدی کرد با فلانی دوست شد-ماهم گفتیم باشه وکاربد نکردیم.

اما اینهمه ادم خوبی بودیم نتیجش چی شد؟

حرف اصلی من اینه:

من به عنوان یه دختر که رابطه دوستی با جنس مخالفو تجربه نکردم-چرا باید اینکارو در اینده هم نکنم وقتی احتمال 90% همسر اینده من این رابطه رو داشته؟؟؟ و واسم چه تضمینی وجود داره که گیر همچین ادمی نیفتم؟
پس نتیجه جز اینه که منم باید همرنگ جماعت بشم ؟

البته منظورم رابطه های دوستی بی هدف و با قصد خوشگذرونی نیست-منظورم تجربه کردن رابطه ایه که ممکنه قصد ازدواجی توش باشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط M_d

سلام خدمت خواهران و برادران پاك زي و گل خودم،:72::43::46:

دوستون دارم به خدا:16:ديد من رو نسبت به زندگي عوض كرديد عزيزان دلم خدا رو شاكرم كه با شماها آشنا شدم.:D
بريم سر اصل مطلب،تمامي اين مطالب رو خودم نوشتم پس ديگه اديت نميكنمش و از وبلاگم مستقيم كپي پيست ميكنم،
يا حق به اميد تو

" فساد،پنهان در پرده­ي حجاب "

به نام خداوند پاك كه پاكي را سرلوحه­ي زندگي آدمي قرار داده است

مقدمه:
امروزه كشور عزيز ما با خطري جدي روبروست،
خطري كه غيرت رو روبه نابودي ميبرد،پاك بودن رو به تمسخر ميگير و بي ترديد يك ملت رو به سمت فنا سوق ميدهد،
و آن خطر چيزي نيست جز فساد و آن هم از نوع پنهان در پرده­ي حجاب!
بارها خواسته­ام اين مطلب را بنويسم،ولي هر بار يا منصرف شدم و يا بعد از نوشتن آن را پاك كردم،
ولي بعد از شنيدن مطالب ديگران در اين رابطه كاسه صبرم لبريز شد و اقدام به نوشتن كردم.
لازم به ذكر است كه بگويم سر صحبت بنده با آن دسته از جنث مونث است كه تاثير گذار در فساد هستند،
خدايي نكرده سوء تفاهم نشود و دختران و زنان پاكدامن برداشت بد نكنند و بدانند آنها شامل حال اين مقاله نميشوند.
بيش از اين وقتتون رو نميگيرم و ميرم سراغ اصل مطلب.

اصل مطلب:

تا كنون به اين موضوع فكر كرده­ايد كه چه مقدار در كشور ما خيانت زن به شوهر انجام ميگيرد؟
آيا هيچوقت به ذهنتان خطور كرده است كه دختران مجرد قبل از ازدواج بارها رابطه­ي ج.ن.س.ي را تجربه ميكنند؟
ميدانستيد همين دخترها در آينده ازدواج ميكنند؟به نظر شما چطور ميتوانند گذشته­ي كثيف خود را فراموش كنند،
به نظر شما حجابي كه در ايران وجود دارد واقعي است؟
آيا حجاب فقط بايد براي مو و دست و بدن باشد؟
نميخواهم تصور كنيد اينجا كلاس زبان عربي است ولي ريشه­ي كلمه­ي حجاب،حجب است،به معني حيا،
پاكدامني نتيجه­ي حجب و حياست،اما بر چند درصد از دختران ايراني،مخصوصا .......،ميتوان با جرات برچسب پاكدامني زد؟
آيا همه پاكدامن هستند؟

مسلما خير حتما ميپرسيد چرا؟چشم،به طور كامل برايتان شرح ميدهم.
همه روزه در خيابانها و مكانهاي عمومي دختران و زنان زيادي را ميبينيم،
همينطور پسراني زيبا روي و غرب زده كه با استفاده از ابزاري به اسم مد و فشن 50% فساد رو به عهده ميگيرند.
خانمي متاهل در خيابان متوجه ميشود كه پسري او را تعقيب ميكند،اهميت نميدهد تا پسر منصرف شود،
اما نه،انگار قصه سر دراز دارد،خانم به صورت پسر نگاه ميكند،درون او زيبايي را پيدا ميكند و درون خودش آتش شهوت و هواي نفس را!
پسر نزديكتر ميشود و سر صحبت را باز ميكند،به خانم ابراز علاقه ميكند و زن خود فروخته از فرط هواي نفس بي اختيار و بدون در نظر گرفتن همسر خود شماره­ي پسر را ميگيرد،
به خانه بر ميگردد،اما ظاهرا در رفتار او تغييراتي بوجود آمده است،
به اتاقش ميرود و روي تخت دراز ميكشد،همسر بيچاره­ي او بي خبر از همه جا گمان ميكند زنش خسته است و نياز به استراحت دارد،
اما در فكر زن چيز ديگريست،شور و شوقي همراه با عذاب وجدان،
شبهايي را با فكر آن جوانك ميگذراند،يك روز بالاخره تصميم ميگريرد با او تماس بگيرد،خلاصه بعد از چند بار تماس و ملاقات به گناه و خيانت تن ميدهد و عملا خودش را تباه ميكند،
مشابه اين جريانات در جامعه­ي ما زياد اتفاق ميافتند،

اما مقصر اصلي دختراني هستند كه قبل از ازدواج خود را پاكدامن معرفي ميكنند در صورتي كه بارها تن به رابطه­ي جنسي دادند،
مقصر آنانند كه تا وقتي صحبت دوستي با پسري است حاضرند همه كار بكنند و از حيا و عفت صحبتي به ميان نيست اما هنگام ازدواج خود را همرديف حضرت مريم ميدانند (بلا تشبيه)
كافي است فقط يكبار داستانهايي رو كه در اينترنت هست بخوانيد تا خودتون متوجه اين قضيه بشويد،
حتي خود دختران،بدون ذره­اي شرم و حيا،ميآيند و جريان رابطه­ي جنسي با دوست پسرشان را مينويسند،
يا اصلا بنشينيد پاي صحبت بعضي افرادي كه تجاربي در اين ضمينه دارند،
بعنوان مثال يه دخترخاله و پسرخاله بودند با اختلاف سني 4 سال (دختر بزرگتر از پسر)
اين 2 تا با هم رابطه­ي جنسي دارند و تا فرصتي گير ميارن به اهداف شوم و پليد نفساني خودشون ميرسن،
حال تصور كنيد اين دختر ميخواهد تشكيل زندگي دهد،
ميخواهد بر شوهرش بوسه بزند با لبي كه قبلا با فرد ديگر بصورت غير شرعي در تماس بوده است،
ميخواهد شوهرش را در آغوش بگيرد،با دستان و بدني كه قبلا بدن يا بدنهايي رو لمس كرده است،
ميخواهد به كودكش شير بدهد با سينه­هايي كه قبلا نامحرماني به آنها دست زده­اند،
البته همه ميدانيم كه خداوند توابين را دوست دارد،ولي اگر اين افراد توبه كنند كه بنده شك دارم،
اين دخترها همانهايي هستند كه بعد از ازدواج نيز به شوهرخود خيانت ميكنند،
اينها همانهايي هستند كه اسم دختر ايراني را در اذهان مخدوش ميكنند،

به راستي از كجا ميتوان گذشته­ي دختر را فهميد،دختري كه فساد خود را زير چادر پنهان ميكند،
اين يعني خر در پوست شير،اين يعني گول زدن،اين يعني سوء استفاده از حجاب،
دوستي داشتم كه ميگفت يكي از دوستان دخترش كه همواره حجاب داشت و ادعاي دين و ديانت ميكرد شبها با او تماس ميگرفت و تقاضا ميكرد كه او را ارضا كند،
به نظر شما اين چيزي جز فساد در پرده­ي حجاب است؟
چرا دختر و پسرهايي كه با هم دوست هستند انقدر راحت از طرف اقوامشان حمايت ميشوند؟
ميشناسم بسيار پسرهايي رو كه در جشن تولد دوست دخترشان حضور داشتند و از طرف خاله عمه و يا مادر دختر تحسين ميشدند به خوبي و آقايي.
دخترهاي زيادي هستند كه قبل از ازدواج رابطه­ي جنسي رو تجربه ميكنند.واي بر ما،واي بر ما،حتي تصور اينكه بخواهيم همچين دختري را بعنوان همسر انتخاب كنيم نيز ما را آزار ميدهد.
چرا يك دختر به خودش اين اجازه را ميدهد كه بتواند به خواسته­هاي شيطاني يك پسر تن بدهد؟
ايراد كار از كجا سرچشمه ميگيرد؟فرهنگسازي غلط در جامعه­ي ما؟يا شايد از ابتدا اين معضل در ايران و ايراني وجود داشته است؟
از كجا ميتوان همسري پاكدامن انتخاب كرد؟به راستي چطور ميتوان به صداقت دختر در گذشته­ي او پي برد؟
آيا علم آنقدر پيشرفت كرده است كه اگر دختري ارتباط جنسي از راه غير طبيعي داشت بتوان به آن پي برد؟
بر فرض كه امكان پذير باشد،از كجا ميتوان به صحبتهايي كه بين او و ديگر پسران رد و بدل شده است پي برد؟
بنابراين بايد از ريشه اين معضل را ريشه كن كنيم،آيا ميشود؟
هر از گاهي از نوشتن اين مقاله پشيمان ميشوم،ميگويم آخر چه سود؟چند نفر از نوشته­هاي بنده درس ميگيرند؟
اما به نظر من بايد از يك جا فرهنگسازي صحيح آغاز بشه،
شنيديد ميگن از هر دستي بدي از همون دست پس ميگيري؟يا ضرب المثل ديگري كه ميگه هر چي بكاري همون رو برد�%

---

با سلام
واقعا این سوال design برای خیلی ها و گاهی اوقات خودم نیز پیش اومده، که چرا من باید تحمل کنم؟ دوستی که هیچ، چرا غریزه ی ج ن س ی خودم رو ارضا نکنم؟ چرا دیگران فکر کنن من عرضه ندارم؟ چرا فکر کنن من توانایی بی بند و باری رو ندارم؟ چرا اینقدر با خودم کلنجار برم تا بلکه این افکار و احساسات رو کنترل کنم؟

من برای خودم و دیگر دوستان (اگه قابل بدونن) جواب های اساس و قابل قبولی دارم:
- عقاید، باور ها، ایمان
- من یک مسلمانم و به دینم و به راهم عشق میورزم. مکتبم برای من حد و قصور و قوانینی را مشخص کرده و من چون این مکتب را برگزیده ام و به تمام آن عشق میورزم پس اینرا قبول کرده که این روابط من مضر است، هم در این دنیا و این جامعه و هم در آخرت.
من به رب و الهم عشق میورزم و او نیز به من عشق میورزد، :16: آیا درست است که من او را ناراحت کنم در حالی که او خالق من است و طبیب من است و از نهان من آگاه است و روزی مرا هر روز میدهد؟
تلک حدود الله فلا تقربوها
تلک حدود الله فلا تعدودها
پس من حرمت حریم او را نمیشکنم.

- هیچ لذت استقامت، پایداری و قربانی دادن و قربانی شدن در راه ارزش ها و اهداف را چشیده اید؟ و یا شنیده اید؟ هیچ میدانید که این همان رمز ماندگاری انسان های بزرگ در تاریخ است؟ هیچ میدانید این دلیل موفقیت های بزرگ است؟
هیچ دانسته اید که این بزرگترین عزت نفس است؟
همین امروز که به پیشنهادی (هر جند با کنایه) جواب رد دادم، چقدر به خودم بالیدم. :310: :104:
من به خودم می بالم و من ارزشمندم چون بر اهدافی که با آگاهی و اختیار و عشق انتخاب کرده ام پایداری میکنم.

- من با دوست شدن با یک دختر در واقع دامن پاکم را آلوده کردم و دیگر نمی توانم در فردایم پدر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم خواهان مادر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم الگوی پاکی برای جامعه و بچه هایم باشم. در واقع من دیگر صفر نیستم، کارکرده ام!:163: این چه مزیتی دارد؟؟؟؟؟ این از بزرگترین ارزش هاست، این پاکی است. این مزین شدن یک انسان به جواهرات نایاب است.
هر چه آسمان تاریکتر باشد، ستارگان درخشانتر خوهند بود.

- با بودن با دختر دیگر من لذت داشتن اولین عشق و تنها عشقم را دارم و او فرمانروای قلبی است که تاکنون کسی به آن پای ننهاده است. همسرم ملکه قلبم است و او همیشه به من افتخار خواهد کرد و ما لذتی را تجربه خواهیم کرد که کسی آنرا نمیداند.

نقل قول:

---

design:
[color=#FF4500]من به عنوان یه دختر که رابطه دوستی با جنس مخالفو تجربه نکردم-چرا باید اینکارو در اینده هم نکنم وقتی احتمال 90% همسر اینده من این رابطه رو داشته؟؟؟ و واسم چه تضمینی وجود داره که گیر همچین ادمی نیفتم؟[/

---

color]
[size=x-large]من پاک بودن را بخاطر پاکی میخواهم نه فقط بخاطر اینکه می خواهم با پاکان باشم

تازه این فقط یک سری مزایاست و جدا از آن همه معایبی است که قبلا مطرح شده و من نیز بعدا خواهم نوشت.
خیلی دوست دارم بیشتر بنویسم اما ان شا الله وقتی دیگه.
[/size]

شیفتگان پرواز را میل خزیدن نیست.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟

از بچگی یادمون دادن اینکارو بگن-اینکارو نکن-این کار خوبیه-این کاربدیه-ما هم عین بچه آدم به حرفشون گوش کردیم-با چشم وگوش بسته بزرگ شدیم وکارای اشتباه نکردیم.
رفتیم دانشگاه بهمون فهموندن با پسرجماعت دوست نمیشی گفتیم باشه-از این ور و اون ور –دوست آشنا همش دیدیم و شنیدیم که فلانی کار بدی کرد با فلانی دوست شد-ماهم گفتیم باشه وکاربد نکردیم.

اما اینهمه ادم خوبی بودیم نتیجش چی شد؟

حرف اصلی من اینه:

من به عنوان یه دختر که رابطه دوستی با جنس مخالفو تجربه نکردم-چرا باید اینکارو در اینده هم نکنم وقتی احتمال 90% همسر اینده من این رابطه رو داشته؟؟؟ و واسم چه تضمینی وجود داره که گیر همچین ادمی نیفتم؟
پس نتیجه جز اینه که منم باید همرنگ جماعت بشم ؟

البته منظورم رابطه های دوستی بی هدف و با قصد خوشگذرونی نیست-منظورم تجربه کردن رابطه ایه که ممکنه قصد ازدواجی توش باشه

---

نظر شخصی من اینه که دوستی با جنس مخالف مشکلات زیادی را هم در زندگی حال و هم در زندگی آینده فرد ایجاد میکنه .
اما فکر میکنم شما به سنی رسیده اید که خوب و بد رو از هم تشخیص بدید . با توجه به تجربیات خودتون و راهنمایی هایی که تا الان به شما شده و مشاهده تجربیات دیگران میتونید نحوه زندگی خودتون رو انتخاب کنید .
اجباری وجود نداره ، اگر فکر میکنید نگرفتن دوست پسر و ... هیچ فایده ای نداره میتونید برای خودتون یکیشو دست و پا کنید و بقول خودتون همرنگ جماعت بشید .
موفق باشید .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت'

" فساد،پنهان در پرده­ي حجاب "
.....

---

نقل قول شما به شدت بی ربط بود ضمن اینکه من برداشت توهین امیزی از گذاشتنش کردم
1.من دارم از اوضاع بد شرایط طرف مقابلم(پسرا) مینالم، والا که به خودم شک ندارم دارم ،اوردن مطلبی که از فساد در دخترا میاره،چه ربطی به من داره آخه؟؟؟
2.من که خودم دارم میگم منظورم ارتباط دوستی به قصد ازدواجیه،والا که حتی از فکر دوستیهای بی هدف به قصد خوشگذرونی هم متنفرم.
3.میشه یه نتیجه گیری از گذاشتن نقل قولتون بگین وربطش بدین به موضوعی که مطرح کردم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 'Soheil.Aval

من برای خودم و دیگر دوستان (اگه قابل بدونن) جواب های اساس و قابل قبولی دارم:
- عقاید، باور ها، ایمان
- من یک مسلمانم و به دینم و به راهم عشق میورزم. ...
پس من حرمت حریم او را نمیشکنم.

- من با دوست شدن با یک دختر در واقع دامن پاکم را آلوده کردم و دیگر نمی توانم در فردایم پدر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم خواهان مادر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم الگوی پاکی برای جامعه و بچه هایم باشم. در واقع من دیگر صفر نیستم، کارکرده ام!:163: این چه مزیتی دارد؟؟؟؟؟ این از بزرگترین ارزش هاست، این پاکی است. این مزین شدن یک انسان به جواهرات نایاب است.

---

منم دلایل خودمو دارم واسه اینکه به رابطه اشتباه تن ندم (دلایل مذهبی واعتقادی روقبول دارم ولی در این فرصت اونا رو میخوام کناربذارم واز بعد روانی موضوعو بررسی کنم).
درگیری ذهنی من در رودر رو قرار گرفتن با مخاطبم هست-واسه همینه که به تناقض رسیدم.والا با خودم،اعمالم،رفتارم مشکل ندارم که!!!

- یعنی وقتی همه بد میشوند،آیا خوبی بازم ارزش داره ؟
- کی قدر پاک بودن منو میدونه،وقتی همه دارن بد میشن؟
- اصلا خوب بمونیم واسه کی؟
- طرف مقابلم اونقدر ارزش داره که به خاطرش پاک بمونم؟

و اما وقتی من پاک بمونم-از مخاطبمم انتظار دارم پاک باشه-ولی وقتی نیست-پس منم نباشم بهتره، نه؟

design عزیز

بی هیچ توضیحی اول لینک زیر را بخون ، بعد با هم صحبت خواهیم کرد

گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش

دسیگن عزیز چرا لنز دوربینو رو به خوبان نمی کنی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت'

" فساد،پنهان در پرده­ي حجاب "
.....

---

نقل قول شما به شدت بی ربط بود ضمن اینکه من برداشت توهین امیزی از گذاشتنش کردم
1.من دارم از اوضاع بد شرایط طرف مقابلم(پسرا) مینالم، والا که به خودم شک ندارم دارم ،اوردن مطلبی که از فساد در دخترا میاره،چه ربطی به من داره آخه؟؟؟
2.من که خودم دارم میگم منظورم ارتباط دوستی به قصد ازدواجیه،والا که حتی از فکر دوستیهای بی هدف به قصد خوشگذرونی هم متنفرم.
3.میشه یه نتیجه گیری از گذاشتن نقل قولتون بگین وربطش بدین به موضوعی که مطرح کردم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 'Soheil.Aval

من برای خودم و دیگر دوستان (اگه قابل بدونن) جواب های اساس و قابل قبولی دارم:
- عقاید، باور ها، ایمان
- من یک مسلمانم و به دینم و به راهم عشق میورزم. ...
پس من حرمت حریم او را نمیشکنم.

- من با دوست شدن با یک دختر در واقع دامن پاکم را آلوده کردم و دیگر نمی توانم در فردایم پدر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم خواهان مادر پاکی برای بچه هایم باشم، دیگر نمی توانم الگوی پاکی برای جامعه و بچه هایم باشم. در واقع من دیگر صفر نیستم، کارکرده ام!:163: این چه مزیتی دارد؟؟؟؟؟ این از بزرگترین ارزش هاست، این پاکی است. این مزین شدن یک انسان به جواهرات نایاب است.

---

منم دلایل خودمو دارم واسه اینکه به رابطه اشتباه تن ندم (دلایل مذهبی واعتقادی روقبول دارم ولی در این فرصت اونا رو میخوام کناربذارم واز بعد روانی موضوعو بررسی کنم).
درگیری ذهنی من در رودر رو قرار گرفتن با مخاطبم هست-واسه همینه که به تناقض رسیدم.والا با خودم،اعمالم،رفتارم مشکل ندارم که!!!

- یعنی وقتی همه بد میشوند،آیا خوبی بازم ارزش داره ؟
- کی قدر پاک بودن منو میدونه،وقتی همه دارن بد میشن؟
- اصلا خوب بمونیم واسه کی؟
- طرف مقابلم اونقدر ارزش داره که به خاطرش پاک بمونم؟

و اما وقتی من پاک بمونم-از مخاطبمم انتظار دارم پاک باشه-ولی وقتی نیست-پس منم نباشم بهتره، نه؟

---

سلام دیزاین،

خوبی‌ و پاکی همیشه تاریخ ارزشمند بوده و هست،

چرا که بحث اخلاق مطلق هست و نه نسبی‌...

شاهدش هم اینکه، دوستان خودم، چه آنها که تجربه روابط باز داشته اند، چه آنها که نداشته اند، آنجا که پای ازدواج و زندگی‌ مشترک به میان میاید، همه به دنبال دختری هستند که پاک باشد و این روابط را تجربه نکرده باشد،

اینکه این حق آنها هست یا نه، خودخواهی‌ هست یا نه، اینجا بحث نمیکنم، اما همین امر نشان میدهد، حتما چیزی در وجود چنین دخترانی که تن به تجربه چنین روابطی نمیدهند وجود دارد که بسیار ارزشمند است. آنقدر که همه پسران از هر قشری، آنجا که پای یک عمر زندگی‌ به میان میاید به دنبال چنین دختری هستند...

شما نباید به خاطر فرد دیگری پاک بمانی، پاکی را باید بخواهی به خاطر وجود خودت و ارزشی که برای آن قائلی...

و این را باور کن، که تو تنها کسی‌ نیستی‌ که چنین رویه‌ای را پیش گرفته ای، هستند دختران و پسرانی که چون تو فکر میکنند...اگرچه کمند ولی‌ هستند...

برای اینکه فرد مورد نظر تو هم در آینده به قول سهیل جز همان ستارگان درخشان در این شب تاریک باشد،

کافیست اول به خداوند توکل کنی‌ که عادل است و دوم چشمانت را خوب باز کنی‌...

با وضعیت امروز جامعه ما، وجود چنین تعارض‌هایی‌ برای افرادی چون شما، هر از چند گاهی‌ طبیعی هست، اما خوبی‌ آنها این است که گذرا هستند و وقتی‌ تو را به چالش میکشند، باورهایت را مستحکم تر میسازند،

موفق باشی‌،:72:

کامران

سلام

فایده خوب بودن تو این شرایط بد ؟ ؟ ؟
اگه فایده ای نمیبینید شما هم صاحب اختیار هستید و میتونید طرف دیگه زندگی رو تجربه کنید .
ولی به نظرم همین که بازیچه دست این و اون نیستی و هر روز تامین کننده نیازهای هرزه یکی نیستی یه نتیجه خوب در مقابل خوب بودنت هست .
در مورد اینکه فردا با یکی ازدواج میکنی که بد بوده و خوبی تو این وسط به هدر میره هم میتونم بگم تحقیق کن و بعد ازدواج کن . تاریخ نشون نداده کسی درست و حسابی تحقیق کنه و سرش کلاه بره .
در کل تبریک میگم که خوب هستید .

حتی اگر هیچ ادم پاکی روی زمین نباشه باز من به این اعتقاد دارم که باید پاک باشم و بمانم

چون در وهله اول به خاطر عشق به خدا ،چون معبودم منو پاک دوست داره ،این تن و روح امانتی هست از جانب خدا ،پس من وظیفه دارم تا انجایی که در توانم هست از اون محافظت کنم تا پاک و سالم بمونه

دوم به خاطر اینکه برای خودم و شخصیتم ارزش قایلم ،دوست ندارم ارزشهای وجودیم رو به خاطر کسی که لایق نیست از دست بدم ،دوست ندارم احساساتم رو ،وقتم رو صرف کسی بکنم که ارزش و لیاقت من رو نداره

سلام designعزیز
سوال شما درست همان جوابی است که به دنبالش می گردی

فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟

"خوب بودن" در همین به قول شما دنیای بد هنر است...

البته نباید دچار خطای شناختی شده... دنیا بد نیست..همان گونه که تنها خوب هم نیست

یک حقیقت داریم...یک واقعیت

واقعیت این است روابط نادرستی در جامعه وجود دارد یا در حال شگل گیری است

حقیقت این است که نباید وجود داشته باشد و سعی شود رو به تعالی رفت برای راحتی زندگی خویش

بهتر است واقعیت را ببینیم و درک کنیم ولو تنها حقیقت را بپذیریم و انجام دهیم.

و یادمان باشد دلیل فراوانی پدیده ای در جامعه سند و حکمی برای صحیح بودن یا پذیرش ان تلقی نمی شود
.......................................

سلام
کاری به شیوه تربیتمون ندارم
الان که بالغ و عاقل شدیم تصمیم گیرنده خودمونیم
اولا به عنوان یه پسر میگم نمیدونم این 90% رو از کجا در آوردید؟ شاید شما مشاهدات اطراف خودتونو میگید.

حالا فرضا این رابطه رو هم تجربه بکنید، به نظر شما فایده اش چیه؟
اگه هدف ازدواج باشه، چون تو این رابطه ها وابستگی پیش میاد پس عقل و منطق تعطیل میشه. با تعطیل شدن عقل و منطق انتخاب درست نخواهد بود.
اگه هدف دوستی و تجربه باشه، باز هم به خاطر وابستگی، پایانش تلخ و خدایی نکرده باعث بر هم خوردن زندگی شما هر چند به صورت موقت خواهد بود.
هنوز همه هم بد نشده اند. خوب ماندن برای وجود خدایی شما است. مابین کالبد خاکی و وجود خدایی همیشه کشمکش و درگیری هست، انتخاب با خودتان است. خاک لجن یا خدا!

اگه همه خودشونو انداختن تو چاه ما هم باید بندازیم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

دسیگن عزیز چرا لنز دوربینو رو به خوبان نمی کنی؟

---

چون اونقدر کمند که دیده نمیشن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamran2007

با وضعیت امروز جامعه ما، وجود چنین تعارض‌هایی‌ برای افرادی چون شما، هر از چند گاهی‌ طبیعی هست، اما خوبی‌ آنها این است که گذرا هستند و وقتی‌ تو را به چالش میکشند، باورهایت را مستحکم تر میسازند،

---

قصد منم همینه-اطمینان خاطر پیدا کردن از کاری که تاکنون کردم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط imanco

در مورد اینکه فردا با یکی ازدواج میکنی که بد بوده و خوبی تو این وسط به هدر میره هم میتونم بگم تحقیق کن و بعد ازدواج کن . تاریخ نشون نداده کسی درست و حسابی تحقیق کنه و سرش کلاه بره .

---

آخه نظر ملت داره به سمتی میره که داشتن ارتباطای قبل از ازدواج رو نه تنها بد نمیدونن (مخصوصآ واسه پسر) ،بلکه لازم میدونن،
یعنی این رفتار داره طبیعی میشه ،نمیشه ؟
اونوقت منی که همچین رابطه هایی رو نداشتم باید با خودم کلنجار برم -با خودم کنار بیام مخاطبم که با چند نفر قبلأ یه دوستی داشته-اشکال نداره-تموم شده دیگه-نمیخواد که بعدأ هم تکرار شه - یاهم باید خودمو به کوچه علی چپ بزنم و وانمود کنم که از چیزی خبر ندارم.
آخه این درسته؟ عادلانه است؟
راه حلش این نیست منم عین اونا بشم؟

فکر میکنین چرا سن ازدواج رفته بالا،پسرای محترم وقتی دختر بازیشونو دارن ، وقتی همیشه هستن کسایی که بهشون پا بدن،تا اونجائیکه بتونن ازدواجشونو به تأخیر میندازن
چرا دیگه مامانا کمتر پیش بیاد برن خواستگاری،چون خود پسرا میخوان انتخاب کنن،خودشون دوست بشن،اگه طرف خوب بود شاید قصد ازدواجی بشن !

دوست گرامی هدفتون از دوستی قبل از ازدواج چی هست؟
اینکه مورد خوبی برای ازدواج پیدا کنید؟
حرف مامانم هیچوقت از یادم نمیره
انصافا که نصیحت خوبی کرد و همیشه برایم کارساز بود
بهم گفت :" پسرها با صد تا دختر می گردند ولی وقتی می خواهند زن بگیرند میرن دختری رو می گیرن که آفتاب مهتاب ندیدتشون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

دوست گرامی هدفتون از دوستی قبل از ازدواج چی هست؟
اینکه مورد خوبی برای ازدواج پیدا کنید؟

---

بله،رابطه هدفدار-نه دوستیهای بی هدف باقصد خوشگذرونی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

حرف مامانم هیچوقت از یادم نمیره
انصافا که نصیحت خوبی کرد و همیشه برایم کارساز بود
بهم گفت :" پسرها با صد تا دختر می گردند ولی وقتی می خواهند زن بگیرند میرن دختری رو می گیرن که آفتاب مهتاب ندیدتشون

---

این حرفتون به جای اینکه ادمو اروم کنه و از سردرگمی دربیاره-بیشتر ادمو آشفته میکنه
-چرا باید پسرا به خودشون اجازه بدن هر كاري میخوان بکنن؟
ومن نوعی چرا باید به خاطر امثال این ادما آفتاب مهتاب نبینتم؟!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

دوست گرامی هدفتون از دوستی قبل از ازدواج چی هست؟
اینکه مورد خوبی برای ازدواج پیدا کنید؟

---

بله،رابطه هدفدار-نه دوستیهای بی هدف باقصد خوشگذرونی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

حرف مامانم هیچوقت از یادم نمیره
انصافا که نصیحت خوبی کرد و همیشه برایم کارساز بود
بهم گفت :" پسرها با صد تا دختر می گردند ولی وقتی می خواهند زن بگیرند میرن دختری رو می گیرن که آفتاب مهتاب ندیدتشون

---

این حرفتون به جای اینکه ادمو اروم کنه و از سردرگمی دربیاره-بیشتر ادمو آشفته میکنه
-چرا باید پسرا به خودشون اجازه بدن هركاري میخوان بکنن؟
ومن نوعی چرا باید به خاطر امثال این ادما آفتاب مهتاب نبینتم؟!!

---

با سلام
اولا در باره قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم باید خدمتون عرض کنم به تعداد پسرایی که همچین كارهايی رو میکنن دخترهایی هم هستند که همین کار رو میکنن.
دوما چرا فک میکنید خوبی اینقدر کم شده؟؟؟ من به عنوان یه پسر که با افراد زیادی بودم به جرات به شما میگم حداقل حداقل 50 در صد پسرا با هیچ دختری حتی یه رابطه ساده هم ندارن .

در ضمن سعی کنید خودتون رو گول نزنید و به بهانه ازدواج تن به دوستی های بیهوده ندید . خیلی از آدمها رو دیدم که اولش با همین نیت رفتن جلو بعد کم کم درگیر یه رابطه عاطفی شدن و......آخرشم با هم ازدواج نکردن وتنها سیاهی بود که موند براشون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط matrix_14

اولا در باره قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم باید خدمتون عرض کنم به تعداد پسرایی که همچین كارهایی رو میکنن دخترهایی هم هستند که همین کار رو میکنن.

---

بله،صددرصد،من اصلا جزء ادمهایی نیستم که بگم پسرا بدترن یا دخترا-چون همه جوروهمه مدل ادم در بین دو جنس وجود داره ونمیشه تقسیم بندی کرد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط matrix_14

دوما چرا فک میکنید خوبی اینقدر کم شده؟؟؟ من به عنوان یه پسر که با افراد زیادی بودم به جرات به شما میگم حداقل حداقل 50 در صد پسرا با هیچ دختری حتی یه رابطه ساده هم ندارن .

---

نه قبول ندارم -به نظر من خیلی بیشتر از 50% هست -ولا تو دانشگاه هم کور نبودم که میدیدم 90% نه تنها بایکی بلکه با چند نفر رابطه دارن :163: -که اسمشم میشه دختربازی (باز کاش قصدازدواجی باشن )

سلام دیزاین گرامی
شما درست میگی، واقعیت در جامعمون تلخه...
عزیزم بذار حرف آخرم رو اول بهت بزنم" هیچ تضمینی برای هیچ چیز وجود نداره"
آره، مجبوریم ببینیم،بی عدالتی آدما رو ببینیم ... مجبوریم ببینیم که فردی با داشتن n بار رابطه در گذشته دنبال چه کسی هست! و به خاطر رسیدن به این هدف مقدسش چه زندگی هایی رو نادیده میگیره و خودخواه میشه.
آره دوست من ، مجبوریم ببینیم داره حق و ناحق میشه و خیلی وقتا کاری هم از دستمون بر نمیاد......نمیدونم ...
ولی چرا،انگارفقط یه راهی هست ،باید هوشیار باشیم،همیشه ،مخصوصا بعد از دیدن همه این واقعیت ها ی غیر قابل انکار
عزیزم همیشه درد بد نیست، بعضی وقتا دیدن همین تصمیم های نا عادلانه دردی رو به آدم میده که چشم و دل رو روشن میکنه،به شرط اینکه تشنه حقیقت باشیم
باید از خدای مهربونی که خودش شیطان را کارگزاری قرار داد کمک بخوایم، بخوایم که بر حسب تلاشی که میکنیم تا راه درست و کار درست رو تشخیص بدیم کمکمون کنه تا تسلیم نا پاکی راه شیطان نشویم
عزیزم اینو بدون که شیطان هیچ وقت از راههای پر واضح (در نادرستی) افراد معتقد رو گمراه نمیکنه،اول سعی میکنه راههای ناسالم رو عادی نشون بده،بعد سعی میکنه گذشته خوبت رو هدر رفته جلوه بده ،بعد هرچه بیشتر توجه تو رو به سمت چیزی که بد میدونستی میبره،طوری که میگی ای بابا اگر بده چرا همه انجام میدن و خوب بودن چه فایده ای داره!و خدایی نکرده نا امیدی از خوب ماندن. اگر نادرستی در نظرت سبک بشه و هر لحظه هوشیار نباشی ....!!!
خلاصه اینکه شیطان هم وسیله است...
دنبال تضمینی برای رعایت مساوات نباش که اذیت میشی،تو سعی خودتو بکن که هوشیار راهت باشی، یادآور گذشته خوبت باش،آگاهیت رو بالا ببر ،...و توکل کن به خدا...

من کل تاپیک شما رو نخوندم

اول از همه که خیلی بدبینانه دارین قضاوت می کنید و کل جامعه اینطور نیست و اگر درصدی از جوون های ما راه غلط رو انتخاب می کنند هردو جنس ، هم دختر هم پسر مقصرند . اگر دختر اجازه ارتباط نده چطور پسری می تونه ارتباط برقرار کنه و همینطور پسری تا خودش نخواد وارد رابطه ای نمیشه .

درضمن برای شخصیت خودتون ارزش قائل باشید و از ارزش پاکی کم نکنید که پاک بودن همیشه و در هر شرایطی با ارزش هست . برای خودت پاک باش و پاک بمون نه به خاطر اینکه دیگران ارزشت رو بدونند .

هیچگاه نمیتونی سرانجام یک رابطه رو بدونی که به ازدواج ختم خواهد شد یا خیر حتی اون هایی که درش قول 100% ازدواج به هم میدن 2% هم نمیتونی به ازدواج مطمئن باشی اگر هم ختم بشه معمولا انقدر تو رابطه قبل از ازدواج ارزش ها زیرپا گذاشته شده که اصلا اون قشنگی که باید داشته باشه رو نداره و همینطور اون حرمت هایی که باید در زندگی مشترک باشه اغلب رعایت نمیشه و همینطور حس بدبینی که در این نوع ازدواج ها هست غیر قابل انکاره .

اکثر پسرها در اوایل رابطه حرف ازدواج میزنند تا دختر راضی به ارتباط بشه اما به دلیل اون حس بدبینی که وجود داره نمیتونن اون دختری که حاضر به رابطه شده رو به عنوان شریک زندگی انتخاب کنن و اگر دختری رو بپسندند که پاک بوده باشه و شرایط ازدواج هم داشته باشند اون رو ترجیح میدن . بنابراین در جواب عنوان تاپیک شما میشه گفت خوب بودن به شما ارزش میده ، اعتبار میده و بد بودن به دنبالش بد زندگی کردن و آینده بد داشتنه .

گذشته از تمام این حرف ها همونطور که گفتم اغلب این رابطه ها بی هدف هست اگر مثلا هدفی باشه معمولا دروغین هست و هیچ تضمینی برای رسیدن به اون نیست و اگر هدف ازدواج باشه و طرف راست بگه مطمئن باش درنگ نمی کنه برای جلو اومدن اون هم به صورت رسمی .

در نهایت مهم ترین نتیجه این رابطه ها به خود فرد برمی گرده اون هم ضربه روحی و عاطفی و احساسی و... هست .

فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟
از لحاظ روحی و روانی سالم میمونی و میتونی در آینده یک زندگی سالم رو تجربه کنی این بزرگ ترین فایدشه.

ببین design گرامی، به قول امریم " هیچ تضمینی برای هیچ چیز وجود نداره"
اصلا چه تضمینی وجود داره که همسر آدم بعد از ازدواج با کسی دیگه رابطه نداشته باشه(باور کن راست میگم، خیلی ها رو من شنیدم شاید هم شما) آیا ما باید باز تلافی کنیم!:163:
شما چون احتمال میدید که احتمالا همسر آینده تون با کسی ارتباط داشته پس من باید از همین الان تلافی کردم!
به نظر خودت منطقی هست، شاید همسرت پاک بوده، آیا این ظلم نیست.

خیلی ها تو جامعه دروغ میگن، یا حداقل به قول خودشون تو موارد اضطراری! خوب من هم باید این جور باشم.

به نظر من نباید ناامیدانه به قضیه نگاه کرد. من از همین الان به خودم اطمینان میدم که همسر آینده ام به هیچ پسری تو زندگیش پا نداده. :227:

ماردم یه بار واسه دیدن خواهر یکی از دوستام رفته بود(البته نه دوست صمیمی)، فرداش یکی از افرادی که با دختره تلفنی رابطه داشت خودش به من اس ام اس داد که فلانی به درد تو نمیخوره. باور کردنش سخته، ولی من اینو به پای پاک بودن و دعاهام و توکلم میذارم.
به نظرم اگه (1)هرکس خودش پاک باشه (2)و چشم و گوشش رو باز کنه (3)و با آگاهی و تحقیق (4)و دعا و توکل اقدام کنه؛ حتما جفت شایسته اش رو پیدا میکنه.
امیدوارم همه همسر شایسته خودشون رو داشته باش.

مگه برای دیگران زندگی می کنیم
؟؟
هرکسی نتیجه اعمال خودش رو خودش می بینه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

از بچگی یادمون دادن اینکارو بگن-اینکارو نکن-این کار خوبیه-این کاربدیه ...........
ماهم گفتیم باشه وکاربد نکردیم.

اما اینهمه ادم خوبی بودیم نتیجش چی شد؟

---

دنبال چه نتیجه ای بودی؟ می خواستی با خوب بودنت چی بهت بدن که بهش نرسیدی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

حرف اصلی من اینه:

من به عنوان یه دختر که رابطه دوستی با جنس مخالفو تجربه نکردم-چرا باید اینکارو در اینده هم نکنم وقتی احتمال 90% همسر اینده من این رابطه رو داشته؟؟؟

---

شما با 90% کار نداشته باش (آمار درستی نیست و خارج از کنترل ماست) اینو یادت بمونه که حق انتخاب داری! (این در کنترل شماست)
اگر خواستگار آیندت قبلاً این رابطه رو داشته ،برای ازدواج انتخابش نکن. یاد بگیر چطور این تیپ افراد رو بشناسی و برای ازدواج انتخابشون نکنی و کمی رو هم بدست خدا بسپر ، خودش این افراد رو از سر راهت بر می داره !
(حرکت کردی + توکل = خدا وظیفه داره کمک کنه چون خودش قول داده)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

واسم چه تضمینی وجود داره که گیر همچین ادمی نیفتم؟

---

ضمانتی نیست و اینجور افراد به احتمال قوی سر راهت قرار خواهند گرفت ، اونچه که لازمه یاد بگیری نحوه شناخت این آدمهاست و اینکه به اشتباه انتخابشون نکنی. (اگر این موضوع برات فاکتور مهمی در انتخابته) با مطالعه ، سر زدن به اینجا و خوندن تجربیات دیگران ، یاد گرفتن از تجربیات دوستان نزدیکت و ... برای خودت مشاوری می شی :311:

اونوقت مثل من سوالایی از خودت در میاری که خواستگارت قسمت می ده از توی کدوم کتاب روانشناسی آووردیشون :311:


چرا دوستی رو تائید نمی کنیم :

1) ضربه خوردن یا هرزه شدن
در دوستی دخترها اغلب با دید ازدواج پیش می رن برای همین ضربه می خورن ، اگر با دید خوشگذرانی جلو برید ضربه نمی خورید در عوض هرزه می شید!!!
پسری از فامیل های دوستم رو می شناسم که با هزار دختر بوده و ارتباط کامل داشته ، همه امکاناتی داره و نزدیک به 4 ساله که قصد ازدواج داره اما نمی تونه !!!!!!!! دوست من خانوادش باز هستن ، در عین حال دختر خوبیه اما این آقا با تمام اینکه اونو دوست داره نتونست باهاش وارد فاز ازدواج بشه چون هرزه شده ، چون دیگه نمی تونه با یک نفر بمونه !

2) مقایسه
مدام همسرتون رو با دوست دخترها یا دوست پسرهای قبلیتون مقایسه می کنید و نمی تونید از کسریهاش و کمبودهاش بگذرید.

3) فرهنگ معیوب
این روش ارتباطی به ایران وارد شده اما فرهنگش وارد نشده . پسرهای ایرانی دوست می شن اما موقع ازدواج خلاف این رو می خوان !!! و این یه تناقضه در فرهنگ ما . و چون این فرهنگ جا نیفتاده فردا اون پسری که خودش شما رو برای دوستی انتخاب کرده مثل آشغال پستون می زنه و دیگه قبولتون نداره!!!

4) رفتار توهین آمیز
چون پسرها به قصد لذت جویی دوست می شن اغلب رفتار توهین آمیز خواهند داشت.
اجبار به رابطه جنسی، اجبار به بیرون رفتن های مکرر و تا دیر وقت ، وا چرا تو املی ؟ چقدر ساده ای و به خودت نمی رسی و ....(رفتاری کالا گونه) و دختری که خانواده دار هست تحمل این رفتارها رو نداره و نمی تونه خودش رو تطبیق بده و غرورش شکسته می شه!

ولی همین آقایون غیر محترم وقتی می خوان ازدواج کنن و می خوان با دختر بیرون برن از پدر دختر ، مادرش ، مادربزرگش ، داداشش، بچه خواهرش ، داییش و عموش و ... اجازه می گیرن که فقط 1 ساعت خانم رو ببینن و قولم می دن که بهش دست نزنن !!!!! :311:

نمی گیم بده دختر با پسر حرف بزنه ، الان ،هم در محیط کار شما این شرایط رو داری و هم در دانشگاه و به همین طریق ، هم می تونی تا حدود زیادی با جنس مخالف آشنا بشی و هم می تونی دوست های معمولی داشته باشی ، ما دوستی از نوع دوست دختر و دوست پسر رو تائید نمی کنیم که وارد فاز احساسی می شن و بنابر ، این دلایل و دلایل بسیار دیگه و طبق آمار ردش می کنیم

:72: :72: :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

این تاپیکو زدم واسه بیان علت اصلی پافشاریم

فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟
http://www.hamdardi.net/thread-12707.html

حالا هی دوستان میان میگن،این ارتباطتو قطع کن،آخه واسه چی،به خاطر چی،بابا بذارین منم اشتباه کنم،شکست بخورم-همرنگ جماعت بشم

عواقب کسانی که مثل شما همین حرفها را روزی می زدند ، دیدی امثالشون رو ؟؟ من دیدم ، یعضی ها بودن خودم نهیشون از کاری کردم گوش ندادن ، بعد شکست خورده و سرخورده و رنجور بازگشتند ، اگر میشد مطمئن بود که گاه ضررهای جبران ناپذیر پیش نمیاد می گفتیم دیزاین عزیز برو هر کاری دلت میخواد بکن و ما هم می رفتیم پی کار خود

اینهمه عاقل بودم-اخرش چی شد

چی می خواهی و چی می خواستی که فکر می کنی عقلانیتت مانع به دست آوردنش بوده ؟؟ آنچه که عقلت تاییدش نمی کرده کدومه و آیا سلامتی ، آرامش و تامین آینده ای بی مخاطره را برایت به همراه داشته که عقلت محرومت کرده ؟؟



-جز اینکه هیچ تجربه ای کسب نکردم

دنبال چه تجربه ای هستی ؟ برای چه هدفی ؟

-جز اینکه الکی الکی از یه ارتباط نتی وابسته شدم

علت وابستگیت بهره گیری از عقل بوده یا احساس ؟؟؟؟

-جز اینکه جنس مخالفو نشناختم

جنس مخالف رو حتماً با یه ارتباط با غریبه هاش میشه شناخت ؟؟ تو خانواده شما جنس مخالف محرم نیست ؟ و ایضاً غیر محرمها فامیل که تعاملی خانوادگی با هم دارید ؟؟ نمیشه از این راه مشاهده روحیات و خصوصیات کلی رو داشت ؟؟ و بعد هم از راه مطالعه ؟؟
اونچه شما باید بشناسی از جنس مخالف که به درد زندگی آیندت بخوره از این راه ها ممکنه ، از راه دوستی با یه پسر در پی این بودن فقط توجیهی برای قانع کردن خود و دیگران است چون حاشیه های رابطه نه تنها اجازه شناخت درست نمیده بلکه باعث میشه اشتباه شناختی هم پیش بیاد . عزیزم نشنیدی میگن می خوای یه چیزی رو خوب بشناسی از بیرون بهش توجه کن ، یعنی ازش فاصله بگیر و بررسیش کن نه بهش نزدیک و در اون غرق بشی . بیرون گود ملاحظه کن ، سرگذشتها را بررسی کن که منجر به شناختی میشه که از نزدیک نمی تونی به این وضوح به دست بیاری

-جز اینکه از فرصتها استفاده نکردم

چه استفاده ای ؟

شاید در جواب بگین باید از تجربه های دیگران استفاده کردواز این چیزا ولی خیلی چیزا رو ادم باید خودش تجربه کنه-سرش به سنگ بخوره-وگرنه نمیفهمه-به عمق مطلب پی نمیبره

یک روز یکی رو نصیحت می کردم همین حرف شما رو زد ، گفت حرفهات کاملاً درسته ولی من میخوام خودم تجربه کنم ، و سرم به سنگ بخوره تا بفهمم . گفتم : اگر یه وقت این سر طوری به سنگ خورد که متلاشی شد چی ؟

آیا فکر می کنی همیشه این تجربه ها بی مخاطره هست ؟؟

چرا سری به تالار نمیزنی و نمی بینی اوضاع تجربه کرده ها را .


خلاصه اینکه دچار تناقض شدم-کمک!!!

حق داری ، اما بهت تبریک می گم ، چون نمی خواهی بی گدار به آب بزنی ، چون برهان قوی میخواهی تا نیفتی و در مقابل کسانی که همین توجیحات رو میارن برای عقلانیتت دلیل محکم داشته باشی . اگر این نبود هرگز تصمیم به باز کردن تاپیک دومت نمی گرفتی . :104::104:

ازت میخوام چالشهای ذهنیت را همینطور با شهامت بیان کنی و بخواه که دوستان قانعت کنن یا اگر روند مد نظرت رو درست میدونی دوستان را با دلیل عقلانی قانع کن .:305:

---

این لینکها را هم مطالعه کن :

کاش من هم زیبایی شما را داشتم .......


** مسئولیت <<< انتخاب <<< اختیار ***


.

---

lمن میخواستم تو یه پست حسابی از آسیب های چنین کارهایی بنویسم ولی با توضیحات فرشته مهربان فکر کنم دیگه نیازی نباشه. جای تشکر داره فرشته مهربان

توصیه ام برای دوستانی که تمایل دارند در این باب بیشتر بدانند

مطالعه است

کتاب : بودیمار
ترجمه و تالیف : نامدار مهدیزاده نادری
نشر: پاسارگاد

امیدوارم این کتاب را بتوانید پیدا کنید

و یا کتاب : آتمن و برهمن
به قلم همین نویسنده

باز هم امیدوارم بتوانید این کتاب را پیدا کنید.

به هر ترتیب جوینده یابنده است ما که یافتیم . حتما شما هم اگر بخواهید حتما می یابید

خوب بودن و خوب زندگی کردن ، ربطی به اوضاع و شرایط نداره.
دوستانت رو عوض کن ، خواهی دید که اوضاع هم عوض خواهد شد

و چه دوستی بهتر از خدا ؟ (یا رفیق من لا رفیق له)

وقتی با او مانوس بشیم ، اوضاع ما بهتر خواهد شد

سلام خانم دیزاین

ببینید من خودم پسرم، اهل دوستی با دختر ها هم نیستم، حداقل 70-80% از دوستان و اطرافیانمم همین جور هستند، پس این 90% شما به نظر نمیاد درست باشه.

به نظر من اگه شما دختری باشید که اهل دوستی نباشید می تونید انتظار داشته باشید که طرفتون هم همین جور باشه ولی اگه خودتون اهل دوستی با پسرا (به قصد ازدواج یا هر چیز دیگه) باشید این توقع بی جایی هست که بخواید طرفتون قبل از شما با کس دیگه ای نبوده باشه.

فکرشو کنید الان یه خواستگاری بیاد و بهتون بگه که قبل از شما یک سال با یه دختری به قصد ازدواج دوست بوده، چقدر ازش دلسرد می شید؟ این احساس برای طرف مقابلتون هم وجود داره.

ضمن اینکه دوستی های خارج از محدوده مشکلات زیادی ایجاد می کنه که واضح ترینشم وابستگی هست. حتی اگه فرض کنید وابستگی هم ایجاد نشه همین که شما خصوصیات مثبتی از پسری که باهاش دوست بودید ببینید و به هر دلیلی نتونید ازدواج کنید، نفر بعدی رو که ببینید انتظار دارید که همون خصوصیات مثبت فرد قبلیو ببینید و از اونجایی که آدما کامل نیستن احتمالا اون خصوصیاتو نمی بینید و ممکنه با نفر قبلی مقایسه کنید و حسرت بخورید.

البته این مشکلو من در مورد دخترهایی که خواستگارای زیادی داشتن هم دیدم (بدون ارتباطات دوستی)، یعنی با دیدن افراد مختلف و خصوصیات مثبت مختلف انتظاراتشون بالا رفته و به همه جواب رد دادن تا اینکه یه موقع دیدن سنشون بالا رفته.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

شما با خوب بودنتون به هیچ کس دیگه غیر از خودتون لطف نمی کنید. چون در اینصورت از زادواجتون رضایت بیشتری خواهید داشت.

سلام خدمت همه دوستان
من سوالم اینه که چرا آشنائی دونفر رو به قصد ازدواج باید اسمشو بذاریم دوستی چرا تو پست های دیگه که خیلی ها می خوان ازدواج کنن اما خواستگاری ندارن بهشون پیشنهاد می کنم که با حضور در فعالیتهای سالم در اجتماع (اعم از ورزشی اموزشی وخیلی از فعالیتهای سالم)احتمال اینکه فرد ایده آل ومناسبی و رو پیدا می کن زیاده پس چرا باید کلا این مسئله را رد کنیم بهتر نیست راههای منطقی صحیح وسالم این مسئله را به جوانان آموزش دهیم . هر کاری جنبه وظرفیت خود را می طلبد ما باید راهکارهای درست این مورد را یاد بگیریم در هر نوع ارتباطی حتی دردوستی ورابطه با دو هم جنس .چه بسا که قسمتی ازانحرافات ومشکلات نوجوانان وجوانان در جامعه از همین دوستی های اشتباه دو هم جنس به وجود امده به نظر من آشنائی دونفر به قصد ازدواج لازمش چند مواردیه که می شه 1-نیت دو طرف از این آشنائی2-- سن دوطرف که در سنین پائین احتمال اشتباه زیاد است 2-بلوغ ورشد فکری طرفین وخیلی موارد دیگه از جمله اینکه چقدر احساسی هستیم که این مور خیلی مهمه وباید دقت کنیم ومواظب باشیم و قدرت تصمیم گیریمون در چه حدیه تو خانوده ما بیشتر نه همشون به این صورت بوده والان خیلی هم خوشبختن ومهمتر از همه اینه که با اطلاع والدینشون بوده که خیلی مهمه من خودم در اولین ارتباطم با این مورد اول طرف مقابلم رو از جهات کلی بررسی می کنم که اصلا سنش به سنم می خوره وضعیت مالیش واستقلالش در چه حدیه خانواده وفرهنگ چه جوریه بعد از اینکه از لحاظ کلی مشکلی نداشت درمورد اخلاق و ویژگیهای شخصی صحبت می کنیم من به این نتیجه رسیدم که حتی در ازدواج به صورت سنتی یعنی خواستگاری نیز باید آشنائی دو طرف به یک جلسه ختم نشه. به امید خوشبختی همه جوونها:72::72::72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط قرآن کریم؛ سوره نور؛ آیه 26

الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

زنان پليد سزاوار مردان پليدند ومردان پليد سزاوار زنان پليد، زنان پاك براى‏ مردان پاكند و مردان پاك براى‏ زنان پاك. آنان از آنچه درباره شان مى‏گويند منزّهند و براى‏ آنان مغفرت و روزى‏ نيكويى‏ است.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط M_d

به راستي از كجا ميتوان گذشته­ي دختر را فهميد،دختري كه فساد خود را زير چادر پنهان ميكند،
اين يعني خر در پوست شير،اين يعني گول زدن،اين يعني سوء استفاده از حجاب،

---

---

دوست گرامی شما کلی آسمون و ریسمون به هم بافتید که به یک کلمه "چادر" برسید؟
فکر می کنید حق دارید در یک تالار عمومی به این صراحت کلی گویی کنید؟
تمام تقصیرها و ناپاکی ها را به گردن کسانی بیاندازید که جهت پوششان "چادر" را انتخاب کرده اند؟
فرض را بر این بگذاریم که شما در پیرامونتان به مثالهایی مطابق نوشته تان برخوردید، آیا واقعا خودتان را مجاز دانستید که به این راحتی همه را با یک چوب بزنید؟
شما مدیون تمام دختران چادری هستید که "چادر" را بعنوان حجاب برتر انتخاب کرده اند و نه پنهان کردن به قول شما فسادشان؟
آیا هر کس حجاب چادر را بردارد، پاک می شود و مشکل فساد جامعه حل می شود؟
آیا شما هم معتقدید که آن دسته که با لباسهای تنگ و بدن نما و با آرایشهای محرک در جامعه حاضر می شوند، همگی پاکند چون به قول خودشان دلشان پاک است؟
یعنی بین دل و ظاهر اینقدر فاصله است؟
چرا بین افراد با پوششهای مختلف تفرقه می اندازید؟
شما در نوشته تان لفظ اندکی یا حتی پاره ای از دختران چادری را بکار نبردید، پس باید از بقیه که این کاره نیستند در همین تالار معذرت بخواهید.
آیا می دانید در شرایط کنونی جامعه حفظ حجاب و انتخاب پوشش چادر چقدر بواسطه پاره ای توهین ها سخت شده است؟
بی انصافی و بی اطلاعی و کم دانشی تا چه حد؟!
آنکه قلم بدست گرفته و می نگارد باید بسیار بسیار عالم و محقق باشد...

با سلام خدمت دوستان
من فکر می کنم عزیزان درطرح نظراتشون یه خورده دارن از مسئله وسوال اصلی خانم design دور شدن ایشون سوال کردند که منظورشون اشنائی به قصد خوشگذرانی یا خدای نکرده هرزه گی نیست و خوب معلوم ومشخص است که عاقبت چنین کسانی جز بیراهی ونابودی چیزی نیست واین آیه شریفه را نباید خدای نکرده به همه بسط داد زنان پلید یا مردان پلید منظورمان چه کسانی ست این دسته از انسانهاچه مرد چه زن از دوران گذشته از زمان پیامبران بوده اند وهستند وآنها انسهایی با نیت های پلید وقلبهای مریض هستند .ما امروزه در دورانی زندگی می کنیم که چه در محیط های کاری دانشگاه اجتماع حتی در درون آشنایان مجبور به ارتباط با دیگران هستیم ما باید حد حدود واصولی را که باید در این ارتباطات رعایت شود اموزش ببینیم به نظر من امروزه این مشکل یکی از جدی ترین مسائل می تواند باشد نوجوانان ومخصوصا دختران اولین کسانی هستند که به خاطر ناآگاهی از این مسئله ضربه خواهند دید به نطر من آموزش وپرورش باید یک سر فصل وکتابی با عنوان مهارتهای ارتباط با دیگران از همان دوران نوجوانی (راهنمائی ) برنامه ریزی کند تا کمتر شاهد این مسائل ناگوار باشیم ببخشید شاید جای گفتن ایم مسائل وپیشنهادات نبود اما مجبور شدم با ارزوی خوشبختی وموفقیت برای تمام جوانها:72::72::72::72:

سلام ثمین1360

یکبار دیگه سوال design رو با دقت بخونید:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

حرف اصلی من اینه:

من به عنوان یه دختر که رابطه دوستی با جنس مخالفو تجربه نکردم-چرا باید اینکارو در اینده هم نکنم وقتی احتمال 90% همسر اینده من این رابطه رو داشته؟؟؟ و واسم چه تضمینی وجود داره که گیر همچین ادمی نیفتم؟
پس نتیجه جز اینه که منم باید همرنگ جماعت بشم ؟

البته منظورم رابطه های دوستی بی هدف و با قصد خوشگذرونی نیست-منظورم تجربه کردن رابطه ایه که ممکنه قصد ازدواجی توش باشه

---

من فکر می کنم بحثی که ایشون پیش کشیدن "صرفا دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج و به قصد ازدواج که ممکن است به ازدواج هم ختم نشود"، می باشد.
و ابدا بحث ارتباط دختر و پسر در قالبهای همکار یا همکلاسی و امثالهم نبوده است.
و این دو نوع ارتباط دو مقوله کاملا مجزا هستند که آمیختن آنها بهم، اصل مساله را مشوش می کند.

بگذارید، یک خاطره تعریف کنم که مساله روشن شود؛
روزگاری در شرکتی کار می کردم که مهندسان آن شرکت می بایست پاره ای بازدیدها و تستهای کاری را بصورت گروهی و تیمی خارج از شرکت انجام می دادند.. و این تیم های کاری که شامل تخصصهای مختلف بود، از روی جنسیت افراد انتخاب نمی شد. بعبارت دیگر این تیم متشکل از خانمها یا آقایان مهندس بود و صرفا تخصص و تجربه مرتبط آنها ملاک انتخابشان بود. گاهی بعلت طولانی شدن ساعت کار این گروه به اتفاق ناهار را در رستورانی خارج از شرکت صرف می کردند.
حالا خانم منشی ای در آن شرکت وجود داشت که شیطنت می کرد و با آقایان مهندس همین شرکت طرح دوستی می ریخت و قرار ملاقاتهایشان در رستوران و ... بود.
یکبار که توسط همکاران با یکی از آقایان در رستورانی با پوشش غیر کاری دیده شده بود. سرکار خانم دست پیش را گرفته بودند که چرا وقتی خانم مهندسهایتان رستوران می روند اشکالی ندارد و از من ایراد گرفتید؟!
بدون شک در حالت اول صحبتهای جمع و نه دو نفر پیرامون موضوع کاری بوده است و صحبتهای دو نفره این خانم منشی و آقای منتخبش خارج از چارچوب اداری، خدا می داند راجع به چی بوده است.
و این نوع صحبتها و نگاههاست که فرد را ممکن است به سمت خطا سوق دهد.
حالا قضاوت با خودتان، آیا این دو نوع ارتباط هر دو یکی هستند و قابل مقایسه شدن؟


مطلب دیگر، تفسیر آیه سوره نور است که من آنرا اندازه فهم و درک خودم تفسیر می کنم؛
بنظر من خدا می خواهد در این آیه بگوید که اگر دلت می خواهد همسرت هرطور باشد، خودت اول همان طور باش.
حالا اگر کسی نمی پسندد همسرش دوست غیر همجنس داشته باشد، نباید خودش چنین کاری بکند. و اگر خود را از هر آفتی که برای همسرش نمی پسندد، حفظ نماید دیگر به خدا اعتماد کند که خدا خودش وعده داده است که شایسته او همسری مانند خودش است.

سلام دوست عزیز :72:
[size=medium]البته منظورمن مطالب شما نبود من به طور کلی نظرم را مطرح کردم آیا به نظر شما بهتر نیست کسی را که در این سردرگمی یا دوراهی دچار شده بیشتر کمک کنیم (وبه اصطلاح امروزی راه وچاه را نشان دهیم )به نظر من این مسئله باید باز شده واز جوانب گوناگون بررسی شود [color=#C71585]مطمئنا اگر همین دوست عزیز به طور کامل توجیه شود دیگر دچار این شکها وابهامات نخواهد شد [color][/siz
متاسفانه زمانه طوری شده که ناچار به شناخت بیشتر افراد هستیم همون مورد خاطره ای که مطرح کردید به نظر شما بهتر نیست برای شناخت بهتر اینگونه افراد زمان وفرصت بیشتری اختصاص دهیم تاگیر این جور آدما نیفتیم

دوستان عزیز!

دیزاین در پست زیر در تاپیک دیگرش به نتیجه رسیده ، و درک کرده که نمیتونه اینجور افراد رو که رابطه های متعدد داشتند را بر بتابته ، و باالطبع خودش هم نمیتونه اینطور باشه و احتمالاً دریافته که فایده خوب بودن حداقلش اینه که وجدانش راحته و آرامش داره و میتونه انتظار داشته باشه و حق خودش می دونه که ارتباط نداشته باشه ، پاکش هم نصیبش بشه ، و البته باید سعی در شناخت برای تشخیص فرد سالم و بدون ارتباط قبلی یا توبه کرده واقعی در برابر یک باراشتباه اینگونه ای در طول زندگی بکنه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

سلام به دوستان گلم :72:
اومدم یه کم تعریف کنم و درد دل کنم وبگم که حرفاتون و نظراتون بی تاثیر نبوده و کم کم دارم راهمو پیدا میکنم.
طبق فرمایشات دوستان واسه کم کردن و ازبین بردن وابستگیم به اون شخص،ارتباطمو کم وکمتر کردم،به نتیجه جالبی رسیدم که حاصل تجربه خودمه ویه مطلب تئوری نیست که فقط بخونمش وزیاد نتونم درکش کنم.
وقتی وابستگی ادم به مخاطبش کم میشه ،بیشتر ایراداشو میبینه،بیشتر حواسش جمع میشه،طرفو بیشتر میشناسه.
مخاطب من اون آدم همه چی تموم و کاردرستی نیست که فکرشو میکردم (البته ایرادو همه دارن)،ولی ایرادای اون اصلا با من جور در نمیومد-واسه همین تو این مدت بیشتر به ایراداش فکر کردم تا بفهمم نه تنها باهاش جور هم درنمیام-بلکه به دردم نمیخوره-بزرگترین ایرادشم که تو ذهنم بزرگش کردم،اشتباهای گذشتشه(دختربازیهاش)هرچند میگه پشیمونه-ولی دیگه شخصیت اون همینطور شکل گرفته-پشیمونم باشه نمیتونه تغییرش بده-حس تنوع طلبی-اینو تو بقیه کاراشم حس کردم-توعلائقش-تو درسش-توکارش-و توی دوست داشتناش.

منم یه ایراد بزرگی دارم به محض اینکه اطمینان پیدا کنم از یه ایراد مهم مخاطبمم-دیگه نمیتونم مثل قبل دوسش داشته باشم.
کلأ اینکه گرچه این ارتباط به نظرم مفید میومد ولی الان دارم میبینم که بیخودی چندماه تلف شد سرهیچ وپوچ-شاید تجربش مفید باشه-که واسه منی که زود وابسته میشم،:324: ارتباط زیاد وصمیمی شدن ممنوع.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ثمین1360

من فکر می کنم عزیزان درطرح نظراتشون یه خورده دارن از مسئله وسوال اصلی خانمdesign دور شدن ایشون سوال کردند که منظورشون اشنائی به قصد خوشگذرانی یا خدای نکرده هرزه گی نیست و ....

---

ثمین عزیز همینطوره بحث تاپیک به خارج از بحث من کشیده شد،تقصیر خودمه-اگه میومدم جواب دوستانو میدادم اینطوری نمیشد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط blue sky

من فکر می کنم بحثی که ایشون پیش کشیدن "صرفا دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج و به قصد ازدواج که ممکن است به ازدواج هم ختم نشود"، می باشد.
و ابدا بحث ارتباط دختر و پسر در قالبهای همکار یا همکلاسی و امثالهم نبوده است.
و این دو نوع ارتباط دو مقوله کاملا مجزا هستند که آمیختن آنها بهم، اصل مساله را مشوش می کند.

---

blue sky عزیز مشکلی که تو ذهنم احساس میکنم درگیرشم این نیست که دوستی بازی خوبه یا بده یا اشنایی که واسه قصد ازدواج صورت بگیره خوبه یا بده من فقط میخوام بگم
انصافه خوب باشم ولی وقتی میدونم دراینده به احتمال زیاد همسر ایندم جزهمون کسانی خواهد بود که لقب دخترباز بهشون میدم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

دوستان عزیز!
دیزاین در پست زیر در تاپیک دیگرش به نتیجه رسیده ، و درک کرده که نمیتونه اینجور افراد رو که رابطه های متعدد داشتند را بر بتابته ، و باالطبع خودش هم نمیتونه اینطور باشه و احتمالاً دریافته که فایده خوب بودن حداقلش اینه که وجدانش راحته و آرامش داره و میتونه انتظار داشته باشه و حق خودش می دونه که ارتباط نداشته باشه ، پاکش هم نصیبش بشه ، و البته باید سعی در شناخت برای تشخیص فرد سالم و بدون ارتباط قبلی یا توبه کرده واقعی در برابر یک باراشتباه اینگونه ای در طول زندگی بکنه

---

فرشته مهربان عزیز ممنونم خیلی قشنگ واسم نتیجه گیری کردی
ولی بدم نمیاد بازم در مورد این موضوع بحث بشه چون درسته که من در رابطه با تاپیک مشکل وابستگی .... به نتیجه رسیدم که چیکار کنم،ولی
من تو این تاپیک متاسفانه هنوز قانع نشدم.
تو این تاپیک دیگه نیومدم نتیجه گیری کنم چون گفتم بد نیست دوستانی که هرازگاهی میان اینجا،نظر بدن که واقعا فایده خوب بودن تو این شرایط چیه،بابت همه چیزایی که دوستان بحث کردن هم ازشون ممنونم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

میخوام بگم به عنوان یه دختر که تابحال رابطه عاطفی با جنس مخالف نداشتم چه تضمینی داره گیر کسی نیفتم که قبلا با چندین نفر دوست بوده و دختربازیهاشو کرده حالا که قصد ازدواج پیدا کرده،دنبال یه دختر پاک از رابطه خاص میگرده -وواقعا همچین چیزی انصافه؟
از ابتدای تاپیک بعضی دوستان جوابمو دادن تا حدودی واسم یه چیزایی روشن شده-ولی بازم نظر دوستانو میجویم.
واقعا خوب بمونیم واسه کی؟
بعضیا میان میگن امار داشتن رابطه عاطفی در پسرا از 90% خیلی کمتره – ولی من هرکیو میبینم اهل رابطه یا بوده یا هست.
من دارم میگم وقتی امار بدی اینقدر بالا رفته واسه کی خوب بمونیم؟یعنی بحث خوبی در مقابل مبهمی است که واسه من این مبهمی بد جلوه داده شده.

من بین دوستهام حداقل چهار پنج نفر میشناسم ( از 23 تا 28 ) که ابدا اهل دوستی با دختر ها نبوده اند . اکثرا دنبال درس و یا ورزش و یا کار هستند . راستی اینم بگم من دوستان زیادی ندارم .

کسانی رو هم میشناسم که اهل اینگونه رابطه ها نبوده اند و الان ازدواج کرده اند و زندگی های خوبی هم دارند .

شما ادعا میکنید که خودتون سالم زندگی کردید و میپرسید که : واقعا خوب بمونیم واسه کی؟
یعنی واقعا توی میلیونها جوون توی این کشور فقط شما خوب هستید ؟
اصلا نگران نباشید . خدا جای حق نشسته .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط digitalman

شما ادعا میکنید که خودتون سالم زندگی کردید و میپرسید که : واقعا خوب بمونیم واسه کی؟
یعنی واقعا توی میلیونها جوون توی این کشور فقط شما خوب هستید ؟
اصلا نگران نباشید . خدا جای حق نشسته .

---

ولا من ادعا نکردم از همه لحاظ خوبم،فقط همون موضوع مدنظرم هست.
بله.امیدوارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط design

من دارم میگم وقتی امار بدی اینقدر بالا رفته واسه کی خوب بمونیم؟یعنی بحث خوبی در مقابل مبهمی است که واسه من این مبهمی بد جلوه داده شده.

---

واسه خودت عزیزم ، یعنی اینقدر برای خودت ارزش قائل نیستی که برای خودت خوب باشی و از احساس رضایت و آرامش حاصل از این لذت ببری ؟

اشتباهت اینجاست که میخواهی برای دیگری به خودت توجه کنی ، و پیش فرض ذهنیت شده این :

اگر احتمالاً در آینده شوهرم آدمی بوده که با دیگری ارتباط داشته ، پس چرا من نداشته باشم ( مقابله به مثل از پیش بر اساس احتمال ، و قصاص قبل از جنایت است )

دیزاین عزیز !

این فقط پسرا نیستند که ارتباط با جنس متفاوتشون قبل از ازدواج دارند ، وضعیت کنونی جامعه شده این که دخترها هم به موازات پسرها این ارتباط رو دارند ، یعنی وقتی میگوییم پسری پیش از ازدواج ارتباط داشته ، مرتبطش یه دختر بوده ، پس یک سویه نبینیم ، همین دغدغه رو هم پسرایی که مثل شما ارتباط با جنس متفاوتشون برقرار نمی کنند چون اعتقادی به این نوع رابطه ندارند ، را دارند که آیا دختر سالم نصیبشون میشه یا نه .

پس با تصوری که از وضعیت حاضر داری ، پسر خوب و بی ارتباط را استثنایی می دونی که ممکنه نصیب تو نشه ، من می گم پس تو هم استثنایی هستی که یه پسر استثناء از این اوضاع و احوال آرزوشو داره ، پس این حقه که این دو به هم برسند . منتها شرط داره ، اونم اینه که چشمهامونو وقت انتخاب نبندیم که نشناسیم و انتخاب کنیم .

تو برای اومدن فرد مناسب به خدا توکل کن ، و ابراز کن اونم مصر، که خدایا من خودم اعتقادی به برقراری این ارتباطها ندارم ، و دوست دارم پاک باشم و وفادار به همسر ، پس خواهانم که طرفی که نصیبم می کنی چنین باشه . اما وقت اومدن خواستگار نباید به طمع این توکل از شناخت دقیق دست برداری ، این میشه توکل منفعلانه ، تو توکل فعال داشته باش

در آخر باز هم میگم عزیزم تو برای کس دیگر زندگی نکن حتی در آینده برای همسر عزیزت ، بلکه برای خودت و خدای خودت زندگی کن ، بهره این روند رضایت و نشاطیه که هیچ وقت با هیچ غم و درد و مشکلی از بین نمیره بلکه حتی کم هم نمیشه .

و همش هم ذهنت را این پر نکنه که از کجا معلوم یکی نصیبم بشه که رابطه نداشته ، منم بهت میگم از کجا معلوم چنین کسی گیرت بیاد .

حتی با این حساب احتمالات که برای خودت ساختی نتیجه ای که می تونی بگیری این باید باشه که فقط درس بگیری که درست انتخاب کنی ( خوب بشناسی ) نه مقابله به مثل اونم با نظر به اینکه شاید همسر آینده ام چنان بود ، اینجوری که خود به خود خودت رقم می زنی که چنان باشه .

و فرض کنیم که بر مبنای این احتمال که همسر آینده ات رابطه قبلی داشته از آب در بیاد ، تو الآن میری رابطه برقرار کنی ؟ که چی بشه ؟ بعدها دچار این عذاب نخواهی شد که اگر من این کار رو نمی کردم شاید این شوهر نصیبم نمی شد ؟

خوب به حرفهام فکر کن و ببین چه نتیجه ای می گیری .

با سلام خدمت همه دوستان

خواهر عزیزم design هیچ وقت این جمله رو به کار نبر که واسه کی خوب باشیم مگه قراره خدای ناکرده بد باشیم یابد بودن وهر جور رابطه های ناشایست را راتوجیه کنیم و تجربه کنیم ابدا . من در ارسالهای قبلی هم گفتم که این مشکل ناخوداگاه بین جوونهای ما هست بهتر یه خورده منطقی وعاقلانه به این موضوع نگاه کنیم عزیزم design جان من خودم 28 سالمه ومجردم وحد حدود و اصول وارزشهایی رو برای خودم تعریف کردم و سعی میکنم وکردم تا به اونها پایبند باشم شاید فکر میکنم و تاحدی مطمعنم حالا که یه خورده بزرگ شدم و پخته تر دیگه عاقلانه تر تصمیم می گیرم تا با احساس شاید اگه سن وسال کمی داشتم دچار اشتباهات زیادی شده بودم فقط اینو یادت باشه هر کسی لیاقت هم صحبت بودن ودوست داشتن را ندارد امیدوارم یه گفتگوی صمیمانه و راه گشا راجع به این موضوع که هر دو طرف این مسئله رو بررسی کنه داشته باشیم :72::72::72:
یادمان باشد سر سجاده عشق جز برای محبوب دعایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بی سروپائی نکنیم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

پس با تصوری که از وضعیت حاضر داری ، پسر خوب و بی ارتباط را استثنایی می دونی که ممکنه نصیب تو نشه ، من می گم پس تو هم استثنایی هستی که یه پسر استثناء از این اوضاع و احوال آرزوشو داره ، پس این حقه که این دو به هم برسند . منتها شرط داره ، اونم اینه که چشمهامونو وقت انتخاب نبندیم که نشناسیم و انتخاب کنیم .

---

پس خودتونم قبول دارین که اونقدر احتمال وجود همچین ادمهایی اونقدر کم هست که اسم استثنا رو براش گذاشتین.
منم اونقدر احتمال نصیب شدن همچین ادمی رو برای خودم کم میبینم که فقط شانس میتونه همچین احتمالی رو واسم رقم بزنه.احتمالی که داره به سمت صفر میره!
یاد یکی از خواستگارام افتادم،جریان اینطوری بود که پسره (خواستگار محترم!)از خانمی که رابطمون بود پرسیده بود که این دختره(من)ازبابت رفتاری،ارتباطی تو دانشگاه چطور بوده(منظور همون دوستیه)،رابط هم بهش اطینان داده از این بابت و پرسیده باید این سوالم از خودتونم پرسید،که پسره پررو پررو برداشته گفته:ولا همچین بیکارم نبودیم(یعنی بعله).

منظورم در کل اینه که دیگه اینکارا داره عادی میشه ملت این رابطه رو حق خودشون میدونن،پس ناچارأ منم رابطه رو واسه خودم عادی کنم.
این نتیجه گیری منه.
(البته هرکس با توجه به اعتقادات و اخلاقیاتش این رابطه رو ایجاد میکنه،منم مستثنا نیستم)
مگه نگفتن:
خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت شو