در انتخابم مشكل دارم لطفا" راهنماییم کنید

سلام من احتياج به كمك دارم والان دچار ترديد ودوگانگي شديدم راستش من حدود يك ساله پيش با يك نفر از طريق چت اشنا شدم و از اولم قصد هردومون ازدواج نبود بعدش كه ازدواجي شد من همش طفره مي رفتم خلاصه اينكه ما باهم قول وقرار گذاشتيم ولي من سر يك مسئاه اي گفتم كه ديگه حاضر به ادامه نيستم اونم در شرايط خيلي بحراني كه من برام بوجود اومد رفت وپشتشم نگاه نكرد وهرچي بهش گفتم بمون فعلا بهت احتياج دارم اصلا جوابمم نداد والان حدود 6ماهه كه ديگه باهم ارتباط نداريم ولي من هنوزم دوسش دارم با همه مشكلاتي كه باهم داشتيم وخيلي دوست دارم كه برگرده اما ديگه ازش خبر ندارم و در اين مدت خواستگارااي ام داشتم اما همه رو رد كردم و الان يكي از پسراي فاميلمون كه خيليم بهم علاقه داره خواستگاري كرده ومن هيچ حسي بهش ندارم و ضمن اينكه بگم خيلي پسر گليه حتي از اوني كه كن ميخوامش بهتره وموندم چي كنم كمكم كنيد

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:323:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:325:

سلام

دوست عزیزم به تالار همدردی خوش آمدی

اون پسر چه اون موقع چه چند سال دیگه بالاخره میرفته فقط کاری رو که میخواسته بعد از یه مدت طولانی انجام بده زودتر انجام داده و این گفته ی شما که حاضر به ادامه نیستی فقط بهش کمک کرده که راحت تر بره .

شما تمام فکر و ذهنت با اون آقاست و به خاطرش خواستگارات رو رد می کنی اون هم کسی که نیست و در زندگیت وجود نداره . چرا بعد از 6ماه فراموشش نکردی ؟ چون نخواستی که فراموش کنی . به هر وسیله ای که میتونی به خودت کمک کن که فراموشش کنی و با آیندت بازی نکن .

دوست گلم شاید خدا شما رو خیلی دوست داشته که زودتر رفته و نمونده تا بعد از یک مدت طولانی و وابستگی بیشتر بره که اون موقع شما ضربه روحی شدیدی میخوردی . نمیدونم ارتباطتون در حد نت بوده یا بیشتر ولی اگر فقط نت بوده پس باید واقعا خدارو شکر کنی .

کسی که باید میرفته رفته پس دیگه بهش فکر نکن و به خاطرش آیندت رو خراب نکن و خواستگارات رو رد نکن بلکه بهشون فکر کن و به فکر زندگی و آینده ات باش.

یعنی بعد 6ماه هنوز فراموشش نکردی؟!!،چرا؟!!،مگه ارتباطتتون در چه حدی بود؟!!
چرا هنوز بهش فکر میکنی؟!!
چرا فکر میکنی ممکنه برگرده ؟ واقعا ارزششو داره مگه؟!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مطمعن باش دنبال بهانه بوده که رفته وپشت سرشو نگاهم نکرده

با سلام
meristem گرامي ضمن عرض خوش آمد گويي به تالار همدردي
طبق قوانين تالار همدردي

14-دقت در انتخاب انجمن مربوط به سوال، دقت در انتخاب عنوان مشخص و صریح برای مطلب خود
لطفا"در هنگام ایجادتاپیک یا مطرح کردن سوالات خود ، انجمن مناسب را انتخاب نماییدو از مطرح کردن سوالات خود در انجمن های نامتناسب با سوالتان خودداری نمایید. همچنین برای تاپیک خود عنوانی واضح و روشن که به محتوای مطالبتون مرتبط می شود ، انتخاب فرمایید و از عناوین کلی مثل : کمکم کن، یه موضوع جالب و .... اجتناب فرمایید.

لطفا" براي تاپيك خود عنوان مناسبي انتخاب نماييد تا تغييرات مربوطه انجام شود
با تشكر

سلام
خوشحالم كه مشورت ميكنيد و اميدوارم به توصيه دوستان هم عمل كنيد.
اكيدا بهتون توصيه ميكنم كه اونو برا هميشه فراموش كنيد. خواستگاراي خوبي كه دارين رو از دست ندين.
هرچند به نظرم تو اين 6 ماه شم بايستي اونو فراموش مرده باشن و حسي بهش نداشته باشن چون مطمئنا اون شمارو فراموش كرده.
اميدوارم احساسات رو كنار بزنيد و با منطق و بدرستي تصميم بگيرين.

سلام
خوشحالم كه رابطه اي كه باعث دردسرت مي شد رو تمام كردي. چند موردو مي گم شايد بهت كمك كنه، البته دوستان ديگه هم گفتن كه من براي تاكيد بيشتر تكرار مي كنم:

1- كسي كه شما رو در زماني كه درگير مشكلات هستيد و بهش احتياج داريد ترك مي كنه لياقت اين رو نداره كه شما بهش فكر كنيد. براي كسي بمير كه برات تب كنه.

2- همونجور كه گفتن دليل اينكه شما نتونستين فراموشش كنيد اين بوده كه خودتون نخواستيد. براي فراموش كردنش بايد سعي كنيد از هر چيزي كه ياد اونو به خاطرتون مياره دوري كنيد.

3- بهتره اول تلاش كنيد اون نفر قبليو فراموش كنيد و نسبت بهش احساسي نداشته باشيد و بعد به ازدواج با فرد جديد فكر كنيد.

موفق باشيد

سلام از همه دوستان به خاطرراهنمايياتون متشكرم اما اين مورديم كه الان اومده خواستگاري فقط اخلاق خوبي داره وگرنه هيچ كدوم از معياراي منو نداره اما خونوادم اصرار دارن كه جواب بدم اما من به عنوان همسرم نمي تونم قبولش كنم خيلي اعتماد به نفسم پايين اومده احساس پوچي ميكنم

سلام من الان چند روزه كه يكي ازپسراي فاميلمون اومد خواستگاريم وخيليم مسره از لحاظ تحصيلات ،فوق ديپلمه ومن ليسانس شغلشم ازاده تعداد خونوادشونم زياده اما از لحاظ اخلاقي پسر خوبيه اما وضعيت شغليشو من قبول ندارم و همچنين علاقه بهش ندارم اما اون منو ميخواد حالا موندم چي كنم البته جواب منفي دادم اما اونا باز اصرار دارن خيلي فكرمو بهم ريخته من اخه معيارام هيچ كدوم با اون نميخونه اصلا اعتممد به نفسم به منفي رسيده من كيسه بهتر از اونو ميخوام

احتمالن نحوه جوابیدنت طوری بوده که فکر می کنن داری ناز می کنی.طبیعیه که اصرار می کنن تا بله رو بدی.سعی کن

با قاطعیت حرف بزنی،تا متوجه بشن جواب نهاییت نه ـه.

سلام دوست عزیز

لینک زیر را بخون، دوستان نظرات خوبی راجع به معیارهای ازدواج و همسر در این تاپیک داده اند، فکر می کنم برای شما هم کاربردی باشد:

خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

موفق باشی

از راهنمايي همتون ممنونم برام دعا كنيد
من الان 25 سالمه وتمام موردامو با دلايله مختلف رد كردم و اينم كه ميخوام رد كنم خيلي ميترسم