به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1389-2-20
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,367
    سطح
    29
    Points: 2,367, Level: 29
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    با سلام و خسته نباشيد به همه دوستانِ عزيز
    توى خونمون جهنمه هر كسى يه چيزى ميگه خواهش ميكنم كمكم كنيد و بگيد چى درسته چى غلط ؟
    راستش مشكلى كه ميخوام بنويسم مربوط ميشه به خواهرم كه ۲۴ سالشه و تا الان ۱۲ تا خواستگار داشته.
    در واقع از سنِ ۱۸ سالگى شروع شده وتا الان ادامه داشته.و هر كدوم رو به دلايلى رد كرده البته ۷ تا از خواستگار ها ديگه زنگ نزدن حالا به دلايل شخصىِ خودشون .
    تو اين خواستگار ها يي كه اومدن خوب حدودِ ۳ تاشون بودن كه پسراي خيلى خوبى بودن و تا ۷۰ % به خواهر من مى خوردن از هر نظر.ولى هر دفعه خواهرم دليلي ميآورد كه به اين دليل اينو نميخوام و الان حدودِ ۱ ماه هست كه دوباره يكى از اقوام پدرم امده خواستگاري خواهرم
    اين آقا پسر ۷ سال از خواهرم بزرگتره
    ديپلم داره و الان تو يه شركتِ دولتى كار ميكنه و حقوقش ۴۵۰ در ماهه و ....
    در ضمن خيلى هم تو روابط اجتماعِ قوى نيست
    حالا خصوصيات خواهرمو براتون ميگم
    اون مهندسِ البته ۱ سال به درسش مونده تو كارش خيلى موفقه و همزمان هم درس ميخونه هم كار ميكنه از هنر كه ماشاالله همه چى نقاشى
    خياطى و نگذاشته يه لحظه از زندگيش هدر بره
    يه دختر فعال و اجتماعِ و مستقل
    ولى اينا همه خوبي هاش بود اخلاقاي خاصى هم داره مثلا خيلى قد و لجبازه
    اصلا نه به حرف من توجه ميكنه و نه كس ديگه
    خلاصه دختر خاصى هستش و راحت زيرِ برِ بار حرف ديگران نميره و دلايلى هم كه خواستگار ها ي قبليشو رد كرد اين بود كه بايد كمى سازش ميكرد و زيرِبار نرفت .
    بگذاريم الان با اين آقا پسر ۳ جلسه حرف زده قبلش هم كه خوب چون فاميل بودن همو تقريبا ميشناختن
    الان بد از ۳ جلسه خواهرم جوابش منفيه
    به دلايل زير
    1:اوليش اخلاقِ خشكِ اين پسر
    2:نداشتن طرزِ فكر مشترك تا حدى كه پسر ميگه من با سر كار رفتن و اينا مخالفم ولى خواهرم اصلا قبول نكرده
    3:به اين دليل كه اين پسر تحصيلاتش از خواهرم پائين ترِ و خواهرم هم ميگه سطحِ هوشش از من كمتره
    خلاصه پاشو كرده تو يه كفش و ميگه نه
    ولى از اون طرف خانواده ايشون مرتب زنگ ميزنن و اصرار ميكنن
    ميگن اخلاق خشك پسر من به خاطره حياي هست كه داره
    تا حدى اصرار ميكنن كه يه روز سر زده اومدن خونمون و به من اصرار ميكردن كه با خواهرت صحبت كن
    حالا خواهر من از طرف مامان و بابام هم خيلى تحت فشاره و اونا بهش ميگن چون مى شناسيم اينها رو خيلى خوب خانواده اي هستن و اينكه پسر سربازى رفته و سر به زيرِ خيلى خوبه با اينكه پدر مادرِ من تحصيل كرده هستن اينه عقايدشون
    حالا همه اينا درست ولى آيا به نظرِ شما خواستنِ خواهر من هم شرط بايد باشه يا نه؟
    اصلا خواهر من ميگه دوستش ندارم و از خيلى جهت با هم نميخونيم
    و نتونستم افكارمو تو اين جلسات و صحبت ها باهاش نزديك ببينم ديگه از لحظه ظاهرى كه اصلا نپسنديدش
    به قول معروف اصلا به دل خواهر من ننشسته
    اين اصرارِ خانواده من هم از اينه كه ميگن سنش داره ميره بالا و موقعيت ها روداره از دست ميده
    آيا از نظرِ شما به دليل اينكه سنِ يه دختر داره ميره بالا بايد با آدمى كه تنها فقط ۵۰% فاكتور هاشو داره ازدواج كُنه
    من و خواهرم ميدونيم كه خانواده خوب و با ايمان لازمه توى يه زندگى ولى آيا به نظرِ شما كافيه؟؟؟؟؟؟؟
    البته من فكر ميكنم پدر و مادر من تا حدي ميدونن كه اين آقا با خواهرم همخوني نداره و لي به اين دليل كعه از اينكه مرتب بزاي خواهرم خواستگار مياد و ميره و هر دفعه به دلايلي خواهرم رد ميكنه بهش اصرار ميكنن كه اين پسر پسر خوبيه ...
    بازم ميگم خواهرم اصلا اين مهارتو نداره كه منطقي با مامان و بابام حرف بزنه و بگه من اين طوري فكر ميكنم و چه چيزيو از زندگيم ميخوام در واقع غرور داره.
    خواهش ميكنم هر چى ميدونيد بنويسيد ما همه از دست هم تو خونه خسته شديم و كار خواهرم شده گريه

  2. 2 کاربر از پست مفید pariya.k تشکرکرده اند .

    pariya.k (سه شنبه 02 آذر 89)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    سلام

    اولا که خواهر شما سنی ندارد.
    دوما بنا به دلایلی که خواهرتان گفت، این ازدواج اصلا به صلاح نیست.
    سوم اینکه، گاهی پدر و مادرها آنقدر که آرزوی ازدواج فرزندانشان را در سر دارند و آنرا مایه خوشبختی می دانند که از آن طرف بام می افتند.

    دوست عزیز، اگر می بینی خواهرت توانایی صحبت منطقی با خانواده را ندارد، شما با جلب اعتماد دو طرف این نقش را بعهده بگیر. چون فکر می کنم خودت هم با این ازدواج مخالفی و طرف خواهرت هستی.

    راستی فاصله سنی شما و خواهرت چند سال است؟

  4. 6 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (شنبه 09 مرداد 89)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1389-2-20
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,367
    سطح
    29
    Points: 2,367, Level: 29
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    ممنون از راهنماييت
    فاصله سني من و خواهرم اسال و نيمه
    اصلا دليل اصلي اصرار خانواده من همينه
    چون خواهرم حتي بك بار هم نتونسته منطقي و با آرامش با اونا حرف بزنه و شايد پدر و مادر من از دست خواهرم خسته شدن ...
    باور كنيد من خيلي به دفاع ازش حرف ميزنم
    به خدا من خودم هم هزار تا كار دارم از صبح تا شب شاغل هستم و هزار تا كار روي سرمه ولي چون آينده خواهرم خيلي برام مهمه و از آون طرف احترام زيادي براي پدر و مادرم قتائل ام دوست دارم اين موضوع به زودي زود بدون دلخوري حل بشه
    حالا سوال من اينه آيا اين كه يه دختر بگه طرف مقابل بايد به دلم بشينه آيا درسته ؟ پدر من اينو قبول ندارن
    ولي دختر خانومايي و يا آقايوني كه اذدواج كرديد بگيد كه به دل نشستن مهمه ؟؟؟؟
    پدر من ميگه همش بايد عقل فرمان بده
    پس خدا دل رو براي چي آفريده؟؟؟
    من نميگم عاشق بشه آدم ولي حد اقل اين تمايل به طرف مقابل رو داشته باشه كه بتونه حتي طي جلسات مكرر باهاش صحبت كنه
    خواهر من حتي ميگه نمي تونم باهاش صحبت كنم چون اصلا احساس ميكنم نمي فهمه
    يه سوال ديگه:
    دليل اينكه اين خانواده انقدر اصرار دارن چيه؟
    آيا توي زندگي مشترك فقط اينكه پسر به آرزوهاش و معياراش برسه كافيه؟
    دختر حقي واسه اظها نظر نداره؟جالبه خواهر من رك به اين پسر گفته كه تو اون كسي نيستي كه من ميخوام و تا 50% فقط فاكتور هاي منو داري
    ولي باز هم اصرار
    اين اصرار هاي بيش ار اندازه و تلفن هاي مككرر اين خانواده اعصاب همه اعضاي خانواده رو خورد كرده

  6. کاربر روبرو از پست مفید pariya.k تشکرکرده است .

    pariya.k (جمعه 03 دی 89)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    الان بد از ۳ جلسه خواهرم جوابش منفيه
    به دلايل زير
    1:اوليش اخلاقِ خشكِ اين پسر
    2:نداشتن طرزِ فكر مشترك تا حدى كه پسر ميگه من با سر كار رفتن و اينا مخالفم ولى خواهرم اصلا قبول نكرده
    3:به اين دليل كه اين پسر تحصيلاتش از خواهرم پائين ترِ و خواهرم هم ميگه سطحِ هوشش از من كمتره
    دوست من، در این سه دلیلی که خواهرت آورده است، اصلا ملاک ظاهر وجود ندارد. و همین چند دلیل کافیست که یک زندگی به فرجام نرسد.
    ببینید ما ازدواج می کنیم که تکامل پیدا کنیم و تکامل یعنی پیشرفت در جهت رسیدن به خواسته هایمان. و این مهم زمانی اتفاق می افتد که خواسته ها و تفکرات دو نفر یکسان و همسو باشد.

    تفاوت سطح تحصیلات بنوبه خود مهم نیست و چه بسا خانمهایی با تحصیلات بالاتر از شوهرشان، زندگی موفقی هم داشته اند. اما نوع تفکر آنها حتما هم جهت بوده است.
    اگر خواهر شما به تحصیلات خود و شغل خود بعنوان یک ملاک امتیازدهی به خودش نگاه می کند (که حق هم دارد و هیچ کار بدی نکرده است)، این تفکر را با خود تا آخر عمر خواهد داشت. و بین او و همسرش یک نزاعی شروع خواهد شد که هریک به دیگری بقبولاند که تحصیلات برای شخص امتیاز هست یا نه، و یا اینکه اصولا یک زن موفق باید کار کند یا خانه دار باشد. مطمئنا در این نزاع اگر پیروزی برای یک ایده بدنبال داشته باشد، طرف مغلوب همواره سرخورده خواهد بود. و یک انسان سرخورده نمی تواند آسایش، آرامش، هیجان و شادی به زندگی ببخشد.

    بنظر من همسو بودن نوع تفکر انسانها خیلی بیشتر از نوع ظاهر اهمیت دارد.
    اما در عین حال نوع ظاهر افراد هم در ازدواج ملاک مهمی است و نباید صرفنظر شود. یک بعد از ازدواج لذت جنسی است (قبول کنید که نمی شود آنرا کتمان کرد) و فرض کنید اگر یک فردی علاقه جنسی اش فرضا به سمت فرد سفیدرو، لاغر یا ... هرچه دیگر باشد، هرگز از همسر خود لذت نمی برد و این هم مشکل ساز خواهد بود.

    در کل خواهر شما و هر فرد دیگری باید در خلوت خود با خودش ارزیابی کند که کدام ملاک ها برایش قابل صرفنظر کردن است و کدام ها نه. آنگاه دست به انتخاب بزند.

  8. 4 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (چهارشنبه 01 شهریور 91)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    من فکر می کنم اصرارشون برای اینه که می دونن پدرتون موافقه و می خوان نظر خواهرتو جلب کنن.به نظرم پدرتون اگر

    مخالفتشو اعلام کنه اوناهم دیگه اصرار نکنن.

  10. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 03 شهریور 91)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    کاملا با نظرblue sky موافقم
    پریای عزیز
    معلومه که به دل نشستن خیلی مهمه
    در یک نگاه عاشق کسی شدن خوب نیست،از طرف دیگه اینکه اصلا ازش خوشت نیاد هم خوب نیست
    ولی دیگه حداقل باید به دل بشینه دیگه تا بشه سر موضوعات دیگه باهاش صحبت کرد
    وقتی خواهرتون اینقدر صریح میگه باهاش جور در نمیاد یعنی نباید دیگه اصرار کنید
    بنظر من دلایل کاملا منطقی هم آورده
    بقول دوستمون،خواهر شما هنوز سنی نداره که اینقدر نگرانید
    حالا تازه داره موقع ازدواجش میشه،عجله نکنید
    راستی،شما خانم هستین یا آقا؟
    طوری از خصوصیات خانما سوال میکنید و ازشون بی اطلاعید که فکر کردم آقا هستین.اینطور نیست؟

  12. 3 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (شنبه 09 مرداد 89)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1389-2-20
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,367
    سطح
    29
    Points: 2,367, Level: 29
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    بازم ممنون از اينكه راهنمايي كردي
    كاملا مشخص است كه اين 2 جوان به هم نميان
    حالا درسته كه هر دوشون آدمهاي خوب با خانواده خوب هستن ولي دليل نميشه كه اين 2 نفر بتونن خيلي خوب و با تفاهم با هم زندگي كنن
    متا سفانه پدر و مادر من اصلا اهميت نميدن كه اصلا آيا شخصي ميتونه هم فكر و هم هدف و هم جهت با ما زندگي كنه
    و فقط ملاك رو اخلاق و خانواده و يه شغل دولتي ميدونن با اينكه پدر من از اون اشخاصي بودن كه مادرم رو دوست داشتن قبل از اذدواج و همچنين مادرم وبعد با هم اذدواج كردن
    و فكر ميكنن براي ما ظاهر يا صرفا تحصيلات طرف مقابل مهمه...ولي اصلا اين طور نيست
    واقعا با اين حرفتون كه ميگيد تو اين جور موارد يك نفر سرخورده ميشه كاملا موافقم
    و اتفاقا من تو جلسه اخير به مادر ايشون گفتم :شما يه لحظه فكر كنيد كه پسر شما ميتونه با كسي كه ميخواد پيشرفت كنه و يا ادامه تحصيل بده و بيرون از منزل فعاليت داشته باشه زندگي كنه و ميتونه احساس رضايت از اين خانوم داشته باشه د رحاليكه پسر شما جلسه اول به خواهر من گفته بود با سر كار رفتن مخالفه و همچنين ادامه تحصيل
    حالا اين اصرار ها رو نميدونم براي چيه؟
    مادرش ميگه پسر من اولين معيارش خانواده هست تا 80%
    خيلي مسخره ميتونه باشه .....
    آيابا توجه به معيار اين آقا پسر خواهر من بايد مجبور باشه جواب مثبت بده و تا آخر عمر با حسرت زندگي كنه و احساس نكنه كه همسر و همدمش تو زندگي تو تفكرات و اهدافش باهاش مشتركه يا حداقل اونو حمايت ميكنه !!!!!!!!!!
    تعجب ميكنم از اينكه اكثر پسر هاي امروزي فعاليتشون تو قسمت هاي مختلف انقدر كم شده در حاليكه يه دختر 24 ساله يه شغل موفق و تحصيلات خوبي داره؟
    آيا ما بايد تاوان اين تنبلي ها و طرز فكر رو بديم؟
    خيلي مسخره ميتونه باشه .....

  14. کاربر روبرو از پست مفید pariya.k تشکرکرده است .

    pariya.k (جمعه 03 دی 89)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    به خود پسر هم این حرفا رو گفتی؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (جمعه 03 دی 89)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1389-2-20
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,367
    سطح
    29
    Points: 2,367, Level: 29
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    در جواب فرهنگ عزيز بايد بگم بله همين طوره
    اونها چون فاميل نزديك پدرم هستن و حقيقتا چون خانواده خيلي محترمي هستن كه حتي من و خواهرم خيلي هم قبول داريم كه خانواده بسيار با شخصيتي هستن فكر ميكنن كه پدرم كاملا موافق هستن
    البته پدرم هميشه به طور كلي با ما صحبت ميكنن كه چه طور شخصيت ها و خانواده هايي خوب هستن و هيچ وقت از ما نخواستن كه با فلان شخص اذدواج كني خوشبخت ميشي
    و همين حرف ها رو به خانواده اين آقا پسر هم ميگن و بهشون گفتن كه ما هيچ مشكلي با اين اذدواج نداريم ولي به دخترمون هم اصرار نميكنيم چون در واقع ما خانواده ها نمي خواهيم با هم زندگي كنيم و اين دختر و پسر هستن كه بايد با هم زندگي كنن
    و حتي علنا گفتن كه جواب دختر ما منفيه ولي از اون طرف با حركات و رفتار هاشون خواهر منو عذاب ميدن مثلا الان بابام حدود 2 هفتس كه با خواهر قهره

    در جواب دوست عزيز بعدي من دختر هستم
    ميشه بپرسم چه سوالي و چه حرفي باعث شد شما شك كنيد كه من دختر نيستم؟ممنون ميشم جواب بديد

    راستش خواهر من به اين آقا پسر گفته چه فعاليت هايي تو زندگيت داشتي؟
    چه علايقي داشتي؟
    آيا غير از سر كار رفتن كار ديگه اي هم براي دل خودت انجام دادي؟
    گه آقا پسر گفته به موسيقي علاقه داشته و تنبلي كرده و دنبال علاقش نرفته
    آيا يه پسر 31 ساله فقط بايد مدرك ديپلم داشته باشه و سر كار رفته باشه
    خواهرم غير مستقيم بهش گفته كه اصلا جوون فعالي نبوده
    ولي خب چون فاميل هستن براي احترام خيلي رك هم نميشه حرف زد
    شايد اين آقا پسر براي همين توهم زده چون خواهرم به خاطر پدر مادرم خيلي از آرزو هاشو نتونسته بگه

  18. کاربر روبرو از پست مفید pariya.k تشکرکرده است .

    pariya.k (جمعه 03 دی 89)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خونمون جهنم شده ..كمك كنيد

    نقل قول نوشته اصلی توسط pariya.k
    حالا سوال من اينه آيا اين كه يه دختر بگه طرف مقابل بايد به دلم بشينه آيا درسته ؟
    این سوال و احساس مسئولیت نسبتا(از دید من)مردانه ای که شما نسبت به خانواده و خواهرتون حس میکنین باعث شد فکر کنم آقا هستین

  20. 2 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (شنبه 09 مرداد 89)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.