+آيا اين واقعا يك مشكل به حساب مياد ؟

از اونجايي كه تازه وارد اين انجمن شدم اين احتمال رو ميدم كه سوالم رو بايد جاي ديگه اي مطرح ميكردم كه متاسفانه نتونستم جايي بهتر پيدا كنم... (به بزرگي خودتون ببخشيد ديگه)
خب برم سر اصل مطلب (سوالم) :
من 21 سالمه و سرمايه اي براي شروع يك زندگي ندارم.
دانشجويي بيكار ، بي پول و عاشق (كه سومي رو اميدوارم كه باشم !)
از دختري خوشم اومده كه يه نسبت تقريبا دور فاميلي هم با هم داريم.
اين موضوع رو هنوز با كسي مطرح نكردم.
مشكل اصلي كه منو آزار ميده اينه كه قد اون دختر حدود 10 سانت از قد من بلندتره...
(من تقريبا قد كوتاه هستم _ حدودا 165)
حالا سوالي كه دارم اينه كه آيا نگراني من در اين مورد منطقيه يا دارم اشتباه ميكنم و اصلا اين مورد مشكل به حساب نمياد ؟
پيشاپيش از راهنمايياتون ممنونم...

این دست مسائل کاملا به درون انسان و نوع دیدگاه و اولویتهای فرد بستگی دارد . اگر شما فکر می کنید مشگل است حتما هست و اگر شما فکر کنید که مشگل نیست قطعا نیست. البته + همین نوع دیدگاه در طرف مقابل .

به شخصه برای صفات ظاهری اهمیتی قائل نمی شوم و توانایی های فرد را در صفات درونی و اخلاقی و انسانی فرد می بینم . اما خیلی ها این نظریه را قبول ندارند اما این دلیل بر این نیست که من اشتباه می کنم یا آنها اشتباه می کنند و یا برعکس .

سلام b_i_r_i_y_a

خوش آمدی:72:

دوست عزیز همان گونه که آنی اشاره کردند این مسائل بستگی به اولویت های فردی دارد.

اما باید به چند نقطه توجه کرد::

یک: ظاهر یکی از اولین ملاکی هست که فردی با آن آشنا می شود... زیرا ظاهر بصورت کامل قابل مشاهده است.

دو: دیدگاه نسبت به ظاهر فردی به دو شکل است... یا در ابتدای آشنایی ظاهر او را خوب می دانیم و یا بد...که کاملا بستگی به دیدگاه ما دارد.

سه: اگر در اولین برخوردها ظاهر این خانم مورد توجه شما قرار نگرفته و تنها بدنبال توجیه ی هستید تا از طریق حرف من یا دیگران مسئله را حل کنید..بهتر است بگویم هرگز وارد چنین رابطه ای نشوید و آن خانم را انتخاب نکنید... زیرا ممکن است سالهای بعد به دلیل همین نظر دیگران ایشان را طرد کنید.

چهار: در تمامی ازدواج ها معیارهای مختلفی نقش دارند... که برحسب اولویت های فردی طبقه بندی می شوند... اگر معیاری (مثل سن خانم دو سال بیشتر باشد) نامناسب باشد ما باید بدنبال معیارهای دیگری برویم و ببینیم آیا فرد مورد نظر ما در معیارهای دیگر نمره قابل قبولی می گیرد و آیا مناسب است...اگر سایر معیارها مقبول بودند می شود گفت توجه به معیار اولی نا مناسب چندان قابل اهمیت نیست.

در ضمن توصیه می کنم با توجه به شرایطی که گفتید قبل از هر اقدامی(ایجاد رابطه) مقالات موجود در بخش "ازدواج" را مطالعه نمایید.

موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

سلام b_i_r_i_y_a

خوش آمدی:72:
.
.
.
در ضمن توصیه می کنم با توجه به شرایطی که گفتید قبل از هر اقدامی(ایجاد رابطه) مقالات موجود در بخش "ازدواج" را مطالعه نمایید.

موفق باشید

---

سلام...
ممنون از توجه شما دوستان عزيز...(ani و نقاب)
"نقاب" در توضيحاتشون گفتن كه "قبل از هر اقدامي(ايجاد رابطه)..." ؛
در رابطه با اين بيان شما بايد بگم دوست عزيز من براي ايجاد يه ارتباط كلامي ساده هم (با جنس مخالف) مشكل دارم و حتي فكر اينكه بخوام با اون خانم اين مورد رو مطرح كنم برام وحشتناكه چه برسه بخوام اين كار رو انجام بدم...:302:
اميدوارم قبل از هر چيزي اول بتونم اين مشكلم رو برطرف كنم كه فكر كنم برميگرده به اعتماد به نفسم كه معمولا تا ياد دارم ضعيف بوده...
من حتي براي كنفرانسي كه ممكنه چند روز آينده توي دانشگاه جلوي فقط 50 60 نفر انجام بدم استرس و اضطراب از حالا وجودمو گرفته ؛ تا حدي كه به اين فكر ميكنم كه اصلا اينو كه برم به استاد بگم كه ميخوام كنفرانس بدم رو بيخيال شم...
اميدوارم يه روز اينقدر اعتماد به نفس داشته باشم كه بتونم كارهايي رو كه اكنون قادر به انجامشون نيستم رو انجام بدم... (كارهايي كه فكر ميكنم در حد و اندازه ي انجامش هستم)

سلامی دیگر..

b_i_r_i_y_a عزیز ...نگران نباش من هم یک هفته دیگر کنفرانس دارم :310: و از الان به فکر اجرای طبیعی و موفق آن .. این گونه استرس ها طبیعی است اما در حد مناسب و عادی.


اما دوست گرامی همه ما براحتی می تونیم اعتماد به نفس رو در خود ایجاد و اونو پرورش بدیم..

b_i_r_i_y_a گرامی تاپیک های زیر رو مطالعه کنید:

شما هر روز می توانید یکی از صفات اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید

چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم

آموزش اعتماد به نفس

سلام،

اول در مورد اعتماد به نفست،

استرس و اضطراب رو همه موقع کنفرانس دادن دارن...حتی معروفترین خواننده‌های دنیا هم موقعی‌ که میخوان برن روی صحنه و کاری رو جلوی جمعیت ارائه بدن تا حدی اضطراب و استرس رو تجربه می‌کنن که البته این موضوع به مرور زمان کم میشه اما صفر نمیشه...

بنابرین این موضوع تا حدی طبیعی هست...

و شما هم به جای ترسیدن، کافیه که به هنگام ارائه تصور کنی‌ هیچکس در جلسه ارائه شما حضور نداره...بعد از مدتی‌ اون جو برات عادی میشه و میبینی‌ که خیلی‌ هم کار مشکلی‌ نیست...

من همیشه، از هر چیزی که میترسم با جدیّت بیشتری می‌خوام انجامش بدم، چون میدونم بعد از اون قویتر میشم...


در مورد موضوع دیگه که در مورد بلندی قد اشاره کردی، به نظر من با بافت فرهنگی‌ ما تو ایران اتفاقا خیلی‌ موضوع مهمّی هست...

دختر‌های ما حتی تحصیل کرده‌هاشون بلندی قد براشون یه معیار مهم و حیاتی هست ...:303:

من در مورد استثنائات صحبت نمیکنم...

حتی اگر ازدواج هم بکنین، مردم نمیزارن زندگی‌ کنین چون تازه حرف‌هاشون شروع میشه...

حتی تو خیابون با آرامش نمیتونین راه برین...:163:

البته نمیدونم این موضوع تو سایر روابط دو زوج چه تأثیری میذاره اما میدونم از نظر فرهنگی‌ تو جامعه ما حل نشدست...

چیزی که در جامعه اینجا کاملا حل شدست، چون کسی‌ کاری به کار دیگری نداره...و قاعدتاً انسانیت براشون مهمتره...

بنابرین من به هیچوجه توصیه نمیکنم...

سعی‌ کن فکرشو از ذهنت بیرون کنی‌...:160:


امیدوارم تو هم به کسی‌ که لیاقتت رو داشته باشه برسی‌،:72:

کامران

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamran2007

در مورد موضوع دیگه که در مورد بلندی قد اشاره کردی، به نظر من با بافت فرهنگی‌ ما تو ایران اتفاقا خیلی‌ موضوع مهمّی هست...
دختر‌های ما حتی تحصیل کرده‌هاشون بلندی قد براشون یه معیار مهم و حیاتی هست ...:303:
من در مورد استثنائات صحبت نمیکنم...
حتی اگر ازدواج هم بکنین، مردم نمیزارن زندگی‌ کنین چون تازه حرف‌هاشون شروع میشه...
حتی تو خیابون با آرامش نمیتونین راه برین...:163:
البته نمیدونم این موضوع تو سایر روابط دو زوج چه تأثیری میذاره اما میدونم از نظر فرهنگی‌ تو جامعه ما حل نشدست...
چیزی که در جامعه اینجا کاملا حل شدست، چون کسی‌ کاری به کار دیگری نداره...و قاعدتاً انسانیت براشون مهمتره...
بنابرین من به هیچوجه توصیه نمیکنم...
سعی‌ کن فکرشو از ذهنت بیرون کنی‌...:160:
امیدوارم تو هم به کسی‌ که لیاقتت رو داشته باشه برسی‌،:72:
کامران

---

با سلام و تشكر...
دوست عزيز با نظر شما موافقم ؛ متاسفانه در جامعه ي ما به اينطور زوج ها نگاه خوبي نميشه...
اميدوارم يه روز ديگه نخوام از ذهنم بيرون كنم چون تجربه ي اولم نيست و هربار به دليلي مجبور شدم از ذهنم بيرون كنم...
يا حق...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

این دست مسائل کاملا به درون انسان و نوع دیدگاه و اولویتهای فرد بستگی دارد . اگر شما فکر می کنید مشگل است حتما هست و اگر شما فکر کنید که مشگل نیست قطعا نیست. البته + همین نوع دیدگاه در طرف مقابل .

به شخصه برای صفات ظاهری اهمیتی قائل نمی شوم و توانایی های فرد را در صفات درونی و اخلاقی و انسانی فرد می بینم . اما خیلی ها این نظریه را قبول ندارند اما این دلیل بر این نیست که من اشتباه می کنم یا آنها اشتباه می کنند و یا برعکس .

---

من دقیقاً با نظر آنی موافقم.
باید ببینید برای شما و خصوصاً اون خانم از بین معیارهای ازدواج اعم از اصلی و فرعی "قد" در چه جایگاهی قرار داره .

شما که هنوز نمیدونید ایشون با چنین مسئله چطور برخورد میکنه ؛ کنار میاد یا نه ؟حرف مردم براش مهمه یا انتخاب خودش؟

به نظر من انسان برای انتخاب خودش باید ارزش و احترام قائل بشه و اگه کسی رو به همسری انتخاب کرد با تمام خصوصیاتش اونو دوست داشته باشه چرا که خودش تصمیم گرفته و دست به انتخاب زده پس باید برای انتخاب خودش ارزش و احترام قائل بشه نه اینکه در تصمیمش دچار تردید و تزلزل بشه و با هر حرف مردم همسرش و خصوصیات مثبتش رو نادیده بگیره و زوم کنه روی عیب ظاهریش که روزی با دید باز قبولش کرده .

و به نظر من همه چی برمیگرده به خودش شما دونفر .اگر"عاشق" هم باشید اختلاف 10 سانتی قد معنا نداره اما اگه در عشقتون تردیدهست ،"خصوصیات ظاهری طرف" و "حرف مردم" خیلی براتون مهمه و در اینده تحت تاثیر همین حرفهای خاله زنکی مردم دچار دردسر و مشکل میشید.

موفق باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

شما که هنوز نمیدونید ایشون با چنین مسئله چطور برخورد میکنه ؛ کنار میاد یا نه ؟حرف مردم براش مهمه یا انتخاب خودش؟

---

با تشكر از توجه شما دوست عزيز ؛
خب مشكل اصلي من همينه كه اصلا جرات اينكه بخوام با خانواده مطرح كنم و يا حتي بخوام با همون خانم مطرح كنم رو ندارم ، اصلا فكرش برام وحشتناكه :
اينكه وقتي من اين قضيه رو با ايشون مطرح كنم چي ميگه ؟
اصلا چي ميشه ؟
عكس العملش چيه ؟
آيا منطقي رفتار ميكنه ؟
ديگران (منظورم پدر و مادرامونه) چه عكس العملي نشون ميدن ؟
در مورد من (كه جز نيت پاك در سر نميپرورانم) چه خواهند انديشيد و چه خواهند گفت ؟
و و و...
شايد همه ي اينها برميگرده به اعتماد به نفس ضعيفم ؛ شايد.
و البته مساله ي ديگه اي كه بيش از همه مانع از بيان احساساتم نسبت به او شده اينه كه ميترسم وقتي اين مطلب رو بش بگم تو مسير زندگيش روند منفي ايجاد كنه و باعث اختلال و افكاري بشم كه اوضاع زندگي اون دختر رو نابسامان كنه و من اصلا چنين چيزي نميخوام...
شايد به هر دليلي كه امكان پذيره نشد كه من با اين خانم ازدواج كنم ؛ اونوقت خودم هيچ ، بر سر او چه خواهد آمد ؟
من هرگز راضي نيستم زندگي يه دختر رو به خاطر خودم خراب كنم.
(من اينو نگفتم كه ظاهرسازي كنم و خودم رو يه آدم ملكوتي و خيلي خوبي جلوه بدم ، اصلا. اين چيزي كه گفتم بخشي از افكارمه...)
بازهم از همگي ممنون...

b_i_r_i_y_a نوشته:

و البته مساله ي ديگه اي كه بيش از همه مانع از بيان احساساتم نسبت به او شده اينه كه ميترسم وقتي اين مطلب رو بش بگم تو مسير زندگيش روند منفي ايجاد كنه و باعث اختلال و افكاري بشم كه اوضاع زندگي اون دختر رو نابسامان كنه و من اصلا چنين چيزي نميخوام...
شايد به هر دليلي كه امكان پذيره نشد كه من با اين خانم ازدواج كنم ؛ اونوقت خودم هيچ ، بر سر او چه خواهد آمد ؟
من هرگز راضي نيستم زندگي يه دختر رو به خاطر خودم خراب كنم.
(من اينو نگفتم كه ظاهرسازي كنم و خودم رو يه آدم ملكوتي و خيلي خوبي جلوه بدم ، اصلا. اين چيزي كه گفتم بخشي از افكارمه...)
بازهم از همگي ممنون...

آفرین و درود بر تو دوست عزیزم.

همین نگرش برترین و بالاترین حسن شماست. :104: اتفاقا به نظرم تو نگرشی داری که می توانی با این طرزفکر توان خودت را بالا بری.

اما برادرم با شرایطی که گفتی توصیه می کنم هرگز این پیشنهاد را فعلا تا پایان تحصیلات ارائه نده.

زمان به ما خواهد آموخت که زندگی تجربه ای است گسترده به ارزش هر لحظه ای که سپری می کنیم بارها و بارها نگرشمان و نوع زندگیمان تغییر می کند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

اما برادرم با شرایطی که گفتی توصیه می کنم هرگز این پیشنهاد را فعلا تا پایان تحصیلات ارائه نده.

---

ضمن تشكر مجدد از شما ؛
خودم هم پس از چند روز فكر كردن به اين نتيجه رسيدم كه تا پايان تحصيلاتم (حداقل تا پايان دوره ي ليسانس) نه تنها با اين خانم ، بلكه با هيچ دختر ديگري هم قرار ازدواج نذارم چون آينده معلوم نيست و هزار و يك اتفاق ممكنه پيش بياد كه ميتونه روند زندگي ماها رو تغيير بده...
درضمن اين بار اول نيست كه از دختري خوشم مياد (اين بار سوم بود) و طبق همين چيزايي كه قبلا گفتم هرگز حسم رو نسبت به اونا بيان نكردم و از كنارشون گذشتم (هرچند برام خيلي سخت بود و در يك دوره ي زماني مشكلات فكري برام درست كرده بود)
به اين اميد كه پروردگار تنهايم نگذارد تا رستگار شوم...
يا حق.