بهش گفتم بیا خواستگاری یا ؟

سلام
من بااقایی اشنابودم وقصدمون ازدواج بود هروقت قراربودبه خواستگاری بیادبه دلایلی کنسل میکرد ونمیومد تااینکه به خاطرفشارخانواده چندهفته پیش بهش گفتم تانیمه شعبان وقت داری بیای خواستگاری اگر پسر دختررابخوادمیادوبهانه نمیکنه اگرقراربودمن خانواده ام رابیارم تاحالاراضی شده بودندواومده بودنددرثانی همه خانواده ارزوشون ازدواج بچشونه چطورخانواده توراضی نمیشن بازبهانه اوردکه ال شده بل شده بگذریم من اتمام حجت کردم چون ازبس حرف شنیدم بسمه اخه به بهانه های مختلف چندتاخواستگاری هم که داشتم پروندم وجواب رد دادم فقط به این امیدکه اون به خواستگاریم میاد سنم هم کم نیست ولی بریدم
آخه بدبختی اینه که خواستگاری هم که دارم پایین ترازخودم هستند درحالیکه من نمیخوام باهمچین کیسهای ازدواج کنم این اقاپسرهم ازمن پایین تربودولی احساسات وحرف اطرافیان باعث شد خودم روببازم
شب نیمه شعبانه وروزتموم شد وخبری ازشون نشد
بغض گلوم روگرفته که چقدرمن ساده ام ونمیتونم دردم روبه کسی بگم که قول داده بود ولی دریغ ازیه زنگ
برام دعاکنید

فدا سرت.
اومد خوش اومد. نیومد هم نیومد.

فقط امیدوارم چند وقت دیگه که با بهانه های مختلف دوباره برگشت و باز هم وقت خواست و باز هم حرف های تکراری بهت زد، حال این لحظاتت رو یادت نره!

رز زیبا سلام
فکر میکنم ظاهر وشاید کمی از اخلاقشو پسندیدی و کمی بهش دل بستی شاید بغض گلوت بخاطر همینه اگه دوباره دیدیش یا امد سراغت خودتو سنگین بگیر و اگه وقت خواست مثال برا دوشنبه بگو این هفته نمیشه قرار برام خاستگار بیاد برا هفته آینده تماس بگیرید اگه قسمت بود چشم . نترس اسرارم کرد قبول نکن اگه واقعا شما رو بخواد درست میشه تو این جور کارا که حرف دل وسطه نباید بی احترامی کرد حتی در وقت
شما رز زیبایی هستی خودتو نباز عطر فشانی کن
بدرود

به تجربه فهمیدم هیچ وقت منتظر نشوم تا شخص خاصی به خواستگاری بیاید. به تجربه فهمیدم هر کس آمد خواستگاری روی همان باید فکر کنم و به خاطر کسی که مرا منتظر گذاشته خواستگار حاضر و آماده را رد نکنم.

توجیه جان همیشه با پست هات موافقم به جز بعضی قسمتاش که اضافیه (ولی فکر کنم اصلا به خاطر همین قسمتاس که میای تو تاپیکا پست می ذاری) واسه همینم نصف وقتا لایک می زنم نصف وقتا نمی دونم چه کار کنم :)
منم موافقم. مشاوره برای مهارت های رفتاری خوبه و مفیده. و همفکری برای چیزایی مثل همین مواردی که شما گفتی.
روانکاو و روانپزشک هم هنر کنن مشکل ادمو به ادم بگن. که واسه من همچین هنری هنوز نکردن :)

رز جان. همونطوری که نوپو گفت بیخودی به خاطر یکی موارد انتخابی تو از دست نده. خواستگار فقط وقتی خواستگاره که بیاد جلو چشم ادم بشینه اونم واسه بار دوم. میان همون اول میرن زنگ می زنن می گن میان نمیان زنگ می زنن اطلاعات می گیرن بعد هم هیچی و ... اصلا منطقی نیست هی دلتو بذاری واسه خواستگار. هر وقت اومد بررسیش کن.

به همه موارد زندگیت برس. درس کار تفریح دوست روابط اجتماعی و ... همسر هم کنارش. همه چیتو نکن همسر پیدا کردن. اینطوری اسایشت بیشتره در عین حال هم حواست باشه که انتخابی اگه بود از دستش ندی.



عزیزم یه نگاه سطحی کردم رو بعضی تاپیکهات.
به پسرا اعتماد نداری- نیاز به اثبات صداقت داری- ابراز احساسات برات سخته. از مسایل جنسی متنفر بودی.

یا اینا قبلا اینطور بودن.

ببین از یه طرف انگار می خوای ازدواج کنی از یه طرف دیگه دست و پاتو با این موانع فکری بستی. خود اینا می تونن در عمل توی رفتارات اثر بذارن و منجر شن که ازدواج نکنی.
بشین ببین چه چیزایی هست که از شوهر می خوای و توقع داری و دوست داری و چه چیزایی هست که از شوهر نمی خوای و بدت میاد. یه سبک سنگین کن. ببین موانع فکریت کجاست.


موفق باشی.

توجیح دادا نخندیا ولی هیچی از نوشتت متوجه نشدم :58::311:

درود بانو roseflower برو خوشحال باش و خدارو شکر کن دختر عاقل و فهمیده ای هستی که بیشتر از این وابسته نشدی و تصمیم درستی گرفتی با این حرف موافقم پسر دختر خوشش بیاد یمره خواستگاریش و پاجلو میزاره اینکه نیامده دلیل بر خوب نبودن شما نیست شاید اماده نیست و شایدم ار اول قصدش ازدواج نبوده و مطرح کردن خواستگاری بخاطر خرید زمان و اینکه بیشتر در کنار شما باشه.

خوب در مورد خواستگارهایی که داری میشه لطفا از معیارهای خودت برای انتخاب همسر بگی و یکم توضیح بدی در موردشان اگه در حد چند خط باشه بهتر به ترتیب اولویت بندی باشه لطفا:72:

ممنونم ازهمه دوستان که لطف کردندونظرگذاشتند
toojih جان شرمنده ولی هیچی متوجه نشدم

meinoushجان تنفرازرابطه جنسی داشتم نمیخوام بنویسم الان ندارم الان خیلی زیاداصلاح شدم پذیرفتم که جزیی اززندگیه اونم بخاطراینکه حضوری نزدمشاوررفتم ومشکلم روتوضیح دادم وکتابی معرفی کردندبعدازخوندن اون کتاب نظرم خیلی عوض شد
به پسرهابدبینم چون روی حرفی که میزنند نمیمونند مثلا همین اقاپسردوسه روزقبل از نیمه شعبان به مامان زنگ زدوگفت که سعیم رومیکنم زودتررسمی کنم قبل ازنیمه شعبان گفت که خانوادم مخالفندنه اینکه نمیخوان بیان بلکه بهانه میارن و...
چندروزقبل اون خواستگارداشتم اومدندفعلاخبری نشده
راستی من به فکرشوهرپیداکردن نیستم بلکه حس میکنم خیلی ساده ام وازسادگیم اقاپسراستفاده کرده هرچند فقط چندبارهمدیگرروتومحیط عمومی دیدیم وحرف زدیم همین
اقایkhaleghezey
خانواده بااصل ونسب
پایبندزندگی وصداقت داشته باشه
تحصیلات تکمیلی
شغل خوب
اهل خیانت نباشه (اهل دوستی دختروپسر)خواهشادربارم فکربدنکنیدکه خودت حرف میزنی توقع داری افتاب مهتاب ندیده باشه خداخودش شاهده اهل دوستی دختروپسری وخیانت نیستم وقتی به یکی پایبندم پایبندش میمونم چون ابروم وزندگیم برام خیلی ارزش داره باایشون هم چندبارقرارگذاشتم اون هم بااجازه خانواده رفتم دیدم حرف زدیم (ازمعیارها وبرنامه هامون)واومدم
رفیق بازنباشه(دوست بیرون خونه نه رفت وامد مثل خودم)
حلال وحرام رودرنظربگیره
اهل سیگارومشروبات الکی و...نباشه
مستقل باشه یعنی دهن بین نباشه وبه کسی اجازه دخالت نده
چندموردازخواستگارام رومثال میزنم وازشرایطشون مینویسم
فوق دیپلم گرافیک جواب رد دادم
یکی شرایطش مثل خودم بود(تحصیلات وکارو...(ارشد،کارمندوشغل ازادو...)فقط اختلاف فرهنگی داشتیم چون شهرامون متفاوت بود (فقط بخاطراینکه ته دلم ایشون بود بهش جواب رددادم )الان میدونم اشتباه کردم
یکی دیپلم بودونمایشگاه ماشین باسه تااتوبوس داشت بخاطرتحصیلات جواب رد دادم
تازگیها که اومده بود مهندس عمران بود فعلاهیچی مشخص نیست به مامان گفتم زنگ زدند جواب ردبده
اماتادلتون بخوادخواستگاری دیپلم بازاری یامغازه دارداشتم چون ازبازاری بدم میادوتحصیلات پایین و...

واسه رابطه جنسی نمی دونم اینو دیدی یا نه
http://www.hamdardi.net/thread-33487.html
شاید به دردت بخوره.

خوب اینکه هنوزم خوشت نمیاد از رابطه و اینکه به پسرا اعتماد نداری و شاید چیزای دیگه اینا همه اشون اثر میذارن توی افکارت و توی رفتارت و در نتیجه روابطت با ادما. اینا رو با خودت حل کن.
ببین من مثلا قبلا ها احساس تنهایی خیلی می کردم اما فکر می کردم نباید ازدواج کنم. چون پناهی نداشتم حداقل به نظر خودم. فکر می کردم اگه به مشکل بربخورم تو ازدواج راه برگشت به خونه ندارم. البته یکی از دلایلش بود. من کلی دلیل واسه ازدواج نکردن داشتم علی رغم خواسته ام :) خوب این میشه دافعه دیگه واسه من. یه قدم برم جلو واسه اینکه م یخوام از تنهایی دربیام یه قدم برگردم عقب چون می ترسم این از تنهایی در اومدنه باعث شه همینی هم که دارم از دست بدم. البته اینا مال جوونیام بود. الان واسم مهم نیست. ولی کلا یه ترس هایی دارم. اینا همه اش باعث میشه ادم نتونه واقعا درجهت اون چیزی که م یخواد قدم برداره. چون یه قسمتی از وجودش یه چیزی رو می خواد که یه قسمت دیگه وجودش نمی خواد. تازه این تعارض درونی واسه ادم خودش کلی انرژی بر میشه.
اگه میتونی با خودت بشین اون چیزایی که نیازه رو حل کن. اگه هم نشد برو همون روانشناس و این چیزایی که فکر کنم خودت بهتر می دونی می گی قبلا رفتی.
موفق باشی.

ازرابطه متنفرنیستم میترسم بحث اون جداست ونمیخوام اینجا بحث کنم
به همه پسرهابی اعتمادنیستم ولی نمیتونم براحتی اعتمادکنم یعنی تاامتحانشون نکنم تاخودشون روثابت نکنند اعتمادنمیکنم ولی به کسی که هی بپیچونه روی حرفی که میزنه نمونه بدبینم اینم بماند
درحال حاضرفکرم خوب کارنمیکنه نمیتونم تمرکزکنم
حس میکنم غرورم له شده وبه بازی گرفته شدم به قلبم فشارمیادمثل اینکه دودستی قلبم روگرفتندوفشارمیدند حس خفگی بهم دست داده دعام کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roseflower

اماتادلتون بخوادخواستگاری دیپلم بازاری یامغازه دارداشتم چون ازبازاری بدم میادوتحصیلات پایین و...

---

از بازاری ها بدتون میاد!!!!
تحصیلات و علم تنها رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرک دکترا نیست میخواین نمونه های بسیاری رو از فوق دکتراها و دکتراها بیارم که اندازه نخود شعور ندارند
من نمی دونم چرا از بازاریها بدتون میاد و اصلا نمی فهمم چرا کسی باید چنین تفکری داشته باشه!
شرایط ازدواج در کشور ما هر روز سخت تر سخت تر میشه و توقعات بالاتر و بالاتر میره با این شرایطی که دختر خانم ها مد نظرشون هست تا ده سال اینده پسرها به طور کامل به ازدواج بی میل میشن و این روند بیشترین صدمه رو به خانمها میزنه چرا که مردها میتونن از هر طریقی نیازهای خودشون رو تامین کنند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Dreams end

از بازاری ها بدتون میاد!!!!
تحصیلات و علم تنها رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرک دکترا نیست میخواین نمونه های بسیاری رو از فوق دکتراها و دکتراها بیارم که اندازه نخود شعور ندارند
من نمی دونم چرا از بازاریها بدتون میاد و اصلا نمی فهمم چرا کسی باید چنین تفکری داشته باشه!
شرایط ازدواج در کشور ما هر روز سخت تر سخت تر میشه و توقعات بالاتر و بالاتر میره با این شرایطی که دختر خانم ها مد نظرشون هست تا ده سال اینده پسرها به طور کامل به ازدواج بی میل میشن و این روند بیشترین صدمه رو به خانمها میزنه چرا که مردها میتونن از هر طریقی نیازهای خودشون رو تامین کنند

---

منم دقیقا با این صحبت دوستمان موافقم.:72::104:
درسته تحصیلات داشته باشه بهتره ولی تحصیلاتی که شعور نیاره فایده نداره.
خیلی از دخترا شوربختانه چون احساساتی هم هستند و اینکه زودتر به سن بلوغ میرسن و رویایی فکر میکنن برایشان خیلی مهمه که شوهری انتخاب کنن که ویترین خوبی داشته باشه.و زندگیشان را بر اساس نظریات و دید دیگران و مخصوصا دوستانشان انتخاب میکنند.

البته بنده هم موافق این نظرم دانشجو بودن حداقل این حسن را داره که طرف مقابل تجربه خوبی را بدست میاره و از نظر اجتماعی با دیگران برخورد بهتری داره و معقولتره.

من بعنوان یه پسر مغازه دار هستم و دیپلمه دوست دارم درس بخوانم و بنا به دلایلی نتوانستم 30 سالمه و متاهل خوب شرایطشو فعلا ندارم چون کلی قسط داریم خیلی از پسرا مثل من بنا به دلایل متعدد علاقه ای به درس خواندن ندارن اون برای قدیم بود و شرایط قدیم فضای دانشگاه تاثیر زیادی روی افراد میزاشت الان یکمقدار زیادی فرق میکنه چون جو دانشگاههای ما باهم دیگه فرق میکنه و تعدادشان هم مثل قارچ زده بیرون :58:

خانوم بنده فوق لیسانس فیزیک مولکولی داره دانشگاه آزاد تهران حق التدریسی دانشگاه و دبیرستان و آموزشگاه هستش و خدارو شکری از هم راضی هستیم و مشکلی نداریم منم دیپلمه فنی برق غیرانتفاعی(کیلویی نمره میدن) نمیگم حرف شما درست نیست نه اتفاقا تا حدودی با شما موافقم ولی بهتره بنظرم اجازه بدید بیان بعد در این مورد باهاشون حرف بزنید قصد ادامه تحصیل دارن یا خیر و ببین تمایل دارن یا از نظر شخصیتی و برخوردهای اجتماعی چگونه هستند

پ.ن:هردفعه این داستانو ما با این دخترای تالار همدردی داریم لامصب انگار دیپلم داشته باشی و بازاری هم باشی انگاری جذام داری :58::311: خدارو شکر من یکی اعتماد بنفسم بالاست :227:

آقای خاله قزی من ناراحتی شما را درک می کنم. اما هر سوالی جوابی دارد . نباید اینجوری به خانم رزفلاور تهاجم می کردی . حالا می خواهید من جواب سوال شما را بدهم ؟:18:

وای خدایا چرا جبهه گرفتید
نظرپرسیدید جواب گرفتید جبهه گرفتن نداره
خب من تویه خانواده ای بزرگ شدم که تحصیلات حرف اول رومیزنه تعداددانشگاه زیاده و...کاری باهاش ندارم دلم میخواد همسرم تحصیلات تکمیلی داشته باشه یعنی یکی ازمعیارهامه البته اگه سایرملاکهاروداشته باشه ممکنه نظرم عوض شه چون این موردی که توتاپیکم اشاره کردم تحصیلات تکمیلی نداره ولی درک وفهم بالایی داره یعنی میتونه بفهمتت امایه ایراداساسی داره وقتی دلخوره یاناراحتی داره حرف نمیزنه اصلاخبری ازخودش نمیده
اما اقای خاله قزی احساسات واسه سن نوجوانیه نه بعدازاون
وقتی من میخوام زندگی کنم نظردیگران برام مهم نیست شایدکسانی که شمامیشناسیداطرافیان واسشون نظرمیدندولی اینودرنظربگیریدهمه مثل هم نیستند احساس ومنطق دومقوله جداهستندوهرکدوم هم جای خودش روداره
امادرباره تاپیکم
همین موردی که بخاطرش تاپیک زدم درسته پسربه خواستگاری نیومدیعنی خانوادش نیومدند خودش اومداجازه ندادندبه خونه بیادوگفتندبافامیل وایل وطایفه وصلت میکنیم نه باتو
من خودم خیلی ازشون خواستم که اجازه بدند بابزرگترهای فامیلشون بیان یاتنهابیادحرف بزنه ولی گفتندبه فامیل چی بگیم ؟؟
اگرپسری تنهابیادیابابزرگترهای فامیلش نه خانواده خودش بعدادردسرسازمیشه؟
اگرپسری قول بده نتونه دراون روزعملی کنه به کسی هم جواب نده چه معنی میده ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roseflower

...... امایه ایراداساسی داره وقتی دلخوره یاناراحتی داره حرف نمیزنه اصلاخبری ازخودش نمیده

..... اگرپسری قول بده نتونه دراون روزعملی کنه به کسی هم جواب نده چه معنی میده ؟

---

شاید حرفم تکراری باشه،
اما وقتی خانواده پسر راضی نیستن و نمی آن خواستگاری، ازش جدا شو.
منظورم جدایی توی ذهنت و دلت هست. کامل از فکرش بیا بیرون و دنبال چرا و چطور شدن موضوع نباش.
با توجه به این که گفتی کم سن و سال هم نیستی موقعیت های ازدواجت را از دست نده.

سوالی پرسیدی که خودت جوابش را پیشاپیش بهمون گفتی و دلت می خواد ما هم تایید کنیم.
به نظر من اصلا مهم نیست که چرا جواب نمی ده یا حتما ناراحته و ... مهم اینه که نمی تونه بیاد خواستگاری.

غرور و عزت نقس برای یه دختر ارزشمندترین چیزی هست که داره و هرگز نباید به خاط هر کس و ناکس از دستش بده:81:.... فقط از خدا بخاه که اون کسی که لایق و شایسته دختر گلی مثل تو هست رو جلوی روت بذاره:203:. دیگه هم بهش فکر نکن ... اگه خودش دوست داشته باشه حتما میاد خواستکاری و نیاز به گفتن و یادآوری کسی نداره... اکرم نخاد خب نمیاد دیگه .... خیلی راخت.. پس اصلا خودتو اذیت نکن و منتظر روزهای خوب و زیبا تو زندگیت باش...:72::72:

:72:

رز زیبا سلام
همینقدر بگم پسری که بدون خانوادش بیاد یا با خانواده ای بیاد که به وصلت شما اصلا راضی نباشن به قول شیدا اصلا جواب نده چون عشق به همسر فروکش خواهد کرد و پسر به دنبال ریشه خواهد رفت در نتیجه بروز اختلاف و نابسانی در زندگی را به همراه خواهد اورد همیشه برات یه چیزی کمه
البته اگه فردی باشه که والدینش فوت کرده باشن و غیبت والدین موجه باشه کاملا فرق میکنه
من تو این سوال شما تجربه داشتم وتلاش زیاد برا بهبود اوضاع ولی موفقیت حاصل نشد

جبهه گیری خاله قزی موجه چون هم بازاری هستن و خانمشون کاملا تحصیل کرده و از همه مهمتر از یک زندگی خوسبخت برخوردار هستن .ایشون نمونه ای از یک ازدواج بازاری و یک تحصیل کرده به این خوشبختی رسیدن میدونید چرا؟
واضهه چون پشت هر آدم موفق یه زن باهوش و با درایت هست که با کمک فکری تونسته شوهرشو به اینجا برسونه مگه نه خاله قزی ؟
اما شما یه طوری بیان میکنی بازاری که آدم یاد گاری کشی و پادویی بد دهنی اخلاق دور از جون ما ایرانی ها س گی لباس کثیفو هزار جور بدو بیراه به این صنف از آقایون می افته
رز زیبا ..دکترا گرفته فلان رشته هس ته ای سراغ دارم تو بازار دنبال کار میگرده الان داره فاکتور میبنده
از این نمونه ها تا دلت بخواد زیاده همشون میگن چرا درس خوندیم اگه الان تو بازار یا فلان شغلو ادامه میدادیم برا خودمون اعتباری داشتیم
دوست داری یه دکترای بیکاری بیاد خواستگاریت یه تاپیک خصوصی بزن تا با اجازه فرشته مهربان که منو حذف نکنه برات یه لیست کامل از معتبر ترین دانشگاهای ایران برات ارسال کنم
البته معیارت برا همسر آیندت کاملا از طرف من قابل احترامه ومن شمارو تحسین میکنم ولی خواهرم شوهر خوب بد گیر میاد .چه اشکای که این شبا برا یافتن همسر خوب ریخته نمیشه چه دعاهایی که برگذار نمیشه
ببخشید عذر میخوام
من شغلم در رابطه مستقیم با بازار اهن تهرانه وپدرم کارخونه تولید میلگرد دیپلمه هستم ولی در ماشین سازی صنعتی خبره
بدرود

اگر یکی از معیارهای اصلی ایشون همین تحصیلات همسر باشه که باید به این موضوع توجه کنن چون بعدا ممکنه ناراضی بشن. اگه اقایی هم خیلی زیبایی ظاهری همسرش براش مهم باشه باید به این موضوع توجه کنه وگرنه ممکنه بعدا ناراضی بشه. تحصیلات اگه معیار فرعی باشه براشون می تونن در نظر نگیرن در صورتی که بقیه ملاک ها رو داشته باشن فرد مقابلشون. اینا نظر و سلیقه ی فردیه. اگر به این نظر برسن که معیار فرعی بشه براشون اونوقت دیگه به اون شکل در نظرش نمی گیرن.

رز جان پسرا می تونن به زور خونواده اشون رو راضی کنن بیان خواستگاری. اما در مجموع یه زندگی مشترک روتین اینه که با خانواده های هر دو طرف هم در ارتباط باشین رفت و امد داشته باشین. و حتی خونواده هایی که به زور میان اما ناراضی هستن بعدا این رو در رفتارشون نشون می دن. اگه خواستگار و گزینه ی بهتری داری که مشکلی هم با خانوادش نباشه بهش فکر کن. وگرنه اگه گزینه ی دیگه ای نداری و یا اینکه اگه خیلی عاشقی باید اینو در نظر بگیری که نیازه صبر و قدرت و سیاست و هوش احتمالا زیاد داشته باشی تا بتونی خونواده ی همسری رو راضی کنی که ته قلبشون تو رو نخواستن. اگه این قدرتو داری و صبوری می تونی بعد از مدتی که نمی تونه زیر یه سال باشه به نظر من با رفتارای حساب شده و پر مهرت دل خانواده ی شوهرت رو با خودت همراه کنی.

در هر حال اینا همه بستگی به این داره که چقدر این اقا برات مهم هستن و در دلت جا دارن و اینکه گزینه های دیگری برای ازدواج که بهتر باشن فکر می کنی داری و یا خواهی داشت یا نه.

موفق باشی.

ببخشین رز عزیز
نظرتون محترمه اما فقط حالا که بحثش شد خواستم بگم که الان من خیلی از تحصیل کرده های دانشگاهی رو هم دیدم که به دلیل درامد بیشتر و نبود شغل کارمندی بازاری میشن....و مثه قدیما نیست

درود دگربار

همین اول بگم من اصلا و ابدا دلخور نشدم اگرم جواب ندادم ببخشید کیبوردم مشکل داره حروف ها را جابه جا مینویسه بعضی اوقات :72:

شما را نگفتم بانو بحث من کلیه بهتره توی خواستگاری منطق و عقلانیت حکمفرما باشه بجای احساسات زودگذر.دخترا کلا یکم رویایی فکر میکنن مثلا قد برایشان خیلی مهمه حتما خواستگارش بلندتر باشه یا همین تحصیلات من نمیگم این تفکر غلطه بلکه میگم بابا بزارید بنده خدا بیاد باهاش همصحبت بشید شاید مورد قبول واقع بشه و ضعف هایی که داره را در آینده بتواند به وسیله نقاط مثبتی که داره پوشش بده حرف من همین بود.

در کل یکم توی نظر بالا مزاح کردم :58::311:

حالا نظر شخصی خودمو میگم کاری با روانشناس ندارم ما یه خانواده پرجمعیت(بزنم به تخته) هستیم با کله خواهر زاده و برادر زاده حداقل 8تا عروسی توی خانواده ما تا الان گوش شیطان کر برگزار شده یه خانواده آرام مذهبی و چادری هم هستیم.طلاق هم خدارو شکری نبوده تا الان اینارو گفتم فکر نکنید از یه خانواده نابه سامان هستیم حتی سیگاری و مشروب خور و مشکل اخلاقی دار هم خداروشکری نداشتیم و نداریم.

با همه این موارد باید بگم خانواده خیلی خیلی خیلی بیشتر از اون چیز یکه فکر میکنید توی زندگی شما تاثیر مثبت یا منفی میزارن خیلی بیشتر از حد تصورت و نوشته های کاربرای همدردی :72:

نظر شخصی من اینه بیشتر از این روی این آقا سرمایه گذاری نکنید :81:
4تا آبجی هام ازدواج کردن + دختر آبجیم نمیخوام بیشتر از این موضوع را برای شما باز کنم فقط همین حد بگم ازدواج و موضوع خانواده شوهر بسیار بسیار فراتر از اونیه که توی تصورات شماست.

خواهشا خیلی دقت کنید توی انتخابتان

پ.ن:بانو نوپو گردن من یکی از مو هم باریکتر اینهمه زدن پس کله ما توی سایت همدردی شما هم بیا بزن:58:
داشتن تحصیلات و آداب داشتن رفت و امد و برخورد اجتماعی خیلی خوبه و لازم ولی بهتره ندیده قضاوت نکنیم و همه معیارها را موازی با هم بسنجیم برطبق اولویت بندی

باسلام
فکرمیکنم نوشته های من به شمااقایون برخورده چرابرمیخوره نظرشخصی بود خدای نکرده قصدتوهین یاجسارت نداشتم ولی برای خودم هم دلایلی دارم که نمیخوام همسرم بازاری باشه
امادرباره تحصیلات حرف من نیست حرف خانوادمه ونمیتونم روی حرفشون حرفی بزنم
راستی شیداجان من متولد 67هستم وبیست وشش سالمه
وامادرباره اقاپسر
خانواده ایشون بامن مشکلی ندارندیعنی مادرشون بامن تماس گرفتندوگفتندکه مشکل خانوادگیه وربطی به من نداره منظورم اینه که ازمن بدشون نمیاد بلکه لج ولجبازی خانوادگیه که بایدبین خودشون حل بشه
منظورم این بودکه اگه این لج ولجبازی ادامه پیداکنه چیکارمیشه کرد؟
یه مشکل بزرگی که دارم میترسم انتخابم اشتباه باشه هرچندازهرنظرمیشناسمش ولی میترسم اشتباه کنم دلم پیش ایشونه ولی گهگاهی فکرمیکنم اشتباه میکنم وپیش خودم میگم اگه همون ادمی نباشه که میشناسمش اگه عوض بشه چی ؟
راستش دودلی باهامه ازاینکه تحصیلاتش پایین ترازمنه ،
شغل ازادداره خداروشکر ازعهده خرج ومخارج زندگی برمیاد ،خودم هم کارمیکنم ،
خانواده مذهبی داره خودش هم اهل حلال وحرومه ،
باصداقت جلواومده،
اگه مشکلی داشته کم وکسری داشته همه روگفته ازگذشتش گفته ،
خونه وماشین نداره برای من هم مهم نیست داشته باشه یانه بعدابه کمک هم میتونیم بخریم
بزرگترین ایرادش به نظرمن ولی به نظرمشاوریه حسنه ناراحت بشه ازخودش خبری نمیده تااروم بگیره
سربازی رفته وازهمون ابتدامستقل بوده یعنی خودش کارکرده ودرس خونده کسی نیست که بگه نه این کاررونمیکنم اونکاررونمیکنم درشان من نیست بلکه به دنبال یه لقمه نون حلاله
نمیدونم چراخانوادش لج میکنند من رومیبینند خیلی خوش برخوردند ولی درعمل جلونمیان هرچندبه من قولی ندادندونمیدن که فلان روزمیایم فقط خوداقاپسر گفته بودسعی میکنم نیمه شعبان باشه
به نظرشمابهترین کارممکن چی میتونه باشه ؟
حق دارم دودل باشم یازیادی پیچدش میکنم وبدبینم ؟

بابا ما که نوشتیم ناراحت نشدیم هر فردی نظری داره وحترم هستش :72:

بانو شما داری روی نسیه سرمایه گذاری میکنی بزار بیاد خودش با خانوادش بدون خانواده اصلا و ابدا اجازه ندید.
زوج هایی که با نظر خانواده ازدواج میکنن کلی مشکل دارن بعدش چه برسه به اینکه خانواده ها هم راضی نباشن یا بی میل باشن :81:
نظر قبلیمو بخوان کامل بخوان والا تجربه شخصی من و حداقل توی اطرافیان که دیدم اینو بهم میگه بهتره فاصله بگیرید :72: دیدم که میگم

خوب آقای خاله قزی من می خواستم جواب بدم نمی خواستم دعوا کنم که !!!
البته نکته ای که می خواهم بگویم توی حرف های خودتان هم بود !!
اولین نکته اینکه ما در مشاوره باید بدانیم که شرایطی که ما داریم الزاما نمی تواند برای کسان دیگر هم مناسب باشد. از زندگی خود شما شروع می کنم : یک آقای خاله قزی که ما می شناسیم با همسری که استاد دانشگاه است و مشکلی هم ندارند.
چرا ؟
چون آقای خاله قزی حساسیتی روی تحصیلات همسرش نشان نمی دهد. یعنی به زبان عامیانه حسادت مردانه ندارد! اما بسیاری از مردها دارند و در زندگی مشکل درست می کنند. نمی توانند تحمل کنند همسرشان در زمینه چشمگیری مثل تحصیل یا ثروت از آنها جلوتر است. و هر جور بتوانند سنگ می اندازند جلوی پای همسرشان .

خصوصیات همسر شما را هم نمی دانم. اما مشخص است که ایشان خیلی خوب می توانند با احساسات خودشان کنار بیایند و بعد منطقی وجودشان قوی است. چرا ؟ چون اکثر ما دخترها به طور غریزی دوست داریم همسرمان از ما بالاتر باشد یا همسان باشد یا حداقل خیلی پایین تر نباشد. چه در زمینه تحصیل چه در زمینه قد چه در زمینه ثروت درست برعکس مردها. خانم شما همان طور که توضیح دادم آنقدر قدرت داشته است که توانسته است بر این حس فایق آید اما خیلی از دخترها توان این کار را ندارند.
سوم خانواده. شما خودتان هم تاکید دارید که موافقت خانواده خیلی مهم است. بله درست می گویید. دخترها هنگام ازدواج نه تنها باید موافقت خانواده پسر را همراه داشته باشند بلکه باید رضایت خانواده خودشان را هم داشته باشند. همان طور که اگر خانواده داماد رضایت نداشته باشند عروس به دردسر می افتد در مورد داماد هم همین طور است و زندگی مشترک با مشکل مواجه می شود. شما فرض کن مردی توی فامیل همسرش شان و احترامی را که انتظار دارد نداشته باشد و یا اینکه حس کند فامیل همسرش او را پایین تر می دانند. خودتان مرد هستید و می دانید که چه اتفاقی می افتد. پس هم رضایت خانواده ها و هم جو فامیل مهم است. اگر مادر ایشان می گوید جو فامیل ما قبول نمی کند که مرد تحصیلات نداشته باشد حتما حرفشان مبنایی دارد و حتما شرایط خانواده ایشان مثل مال شما نیست آقای خاله قزی.

نکته آخر هم اینکه آدم ها سلیقه های گوناگون دارند و ما نباید انتظار داشته باشیم همه مردم زندگی و مرام ما را بپسندند. از هر قشری از جامعه که باشید عده ای از زندگی شما خوششان می آید و عده ای حتی نمی توانند تصور این زندگی را بکنند ! اما چیزی که مهم است این است که ما به عنوان نماینده قشر خودمان به بهترین شکل ممکن ظاهر شویم. بدانیم که مردم چه نوع حساسیت ها و انتقادهایی به قشر ما دارند و سعی مان بر این باشد که حساسیت ها را کم کنیم و از تنش و بحث جلوگیری کنیم و اگر انتقاد درستی هست آنها را رفع کنیم. خود من را شما می شناسید. خیلی ها دید خوبی به من ندارند و نمی توانند تصور زندگی مثل مال من را داشته باشند. اما من فهمیدم که خیلی از انتقادها به جا است و خیلی از این دید بد در نتیجه عواملی بوده است که باید رفع شود.

رز زیبا سلام
سلام خواهرم به ما بر نخورده فقط گفتیم از تو بازاری ها هم میشه فرد مورد علاقتو پیدا کرد و مثل همسر خاله قزی به خوشبختی رسید . منظور این بود تمام گزینه ها رو برسی کن حداقل در حدود مشخصات کسیو رد نکن .
منظورت از لج لجبازی چیه مگه شما از درون خانواده اونا خبر داری شاید اونا گزینه دیگری هم دارن و الان اونا از شما بیشتر دودل هستن میدونی چرا چون اونا خوشبختی پسرشونو میخوان و انتخاب با مرد و خانواده مرد. برا اوناهم انتخاب خیلی سخته چون زندگی دکمه باز گشت نداره
اما دودلی خودت ببین دلشوره نیست گفتم یه بار آمیخته با عشق نیست فکر نمیکنی رابطتون همون در حد کم در درون شما حسی ایجاد کرده . ترس اینو داری از دستش بدی ناراحتی تو بروز میدی شیطون نکنه قاپتو دزدیده خودتم خبر نداری هاااااااا
اگه از این حسا داری سریع جلو پیشرفتشو تو دلت بگیر وگرنه با نیومدنش تبدیل به یک رز پرپر میشی
برادر بد تو پارسا
بدرود

- - - Updated - - -

سلام نو پو ج ا ن
نمیخوام این وسط بپرم ولی ما مردها هیچ وقت مانع پیشرفت همسرانمان نخواهیم شد حتی این در قانون هم ذکر شده نه در تحصیل نه در کار یا شغل
ولی این پیشرفت و آزادی کاملابه شخصیت و ظرفیت زن و خانواده زن بستگی دارد و از همه مهمتر اگه خود شما ببینید همسرتان یا فرزند شما در منزل به شما احتیاج دارن نبود شما به زندگی همسرت و فرزندت لطمه خواهد زد کدامو انتخاب خواهی کرد آرامش شما در منزل مهم است یا در کار یا پیش دوستاتون در دانشگاه
البته اگه شما قرار جا پای ماری کوری بزرگ بزارید همه چیو فدای تحصیل کنید و برا جهان قدمی بردارید فرق میکنه داشتن هدف برای من خیلی اهمیت داره
تحصلات بالا فرهنگ شعور آداب معاشرت نمیاره من در شغل و تحصیل مانع همسرم نشودم وخوشحالم سنگ اندازی هم نکردم
ولی ناراحت نشید شاید از نظر شخص خودم کمتر از 20 درصد روابط در دانشگاهای ایران سالم هستن وبیشترین آمار طلاق های امروز ریشه در دوران تحصیل دانشگاهی داره
شما یه آمار از ازدواج های دانشجویی بگیرید یه مدت چقدر تبلیغ میکردن چی شد تا پسری وارد دانشگاه میشد به دنبال درس نبود به دنبال دختری برا ازدواج بود اما حالا که عیبا بروز کرده کسی حرفی نمیزنه چرا؟
عذر میخوام قصد بی ادبی نداشتم بدرود

من هیچ قضاوتی راجع به حرف های شما نمی کنم آقا پارسا. زندگی هر کس به خودش مربوط است. اما حرف های شما کاملا نشان دهنده تفاوت دیدگاه های خانواده های تحصیلکرده و خانواده های غیر تحصیلکرده به زندگی است. آیا می توانید این تفاوت را انکار کنید؟
در زندگی فقط شعور نیست که لازم است. بسیاری از فاکتورهای دیگر برای موفقیت یک زندگی لازم است و مهمترینش این است : دیدگاه زن و مرد به زندگی به یک سو باشد ، مثل هم باشد و یکی باشد.
تفاوت داشتن به معنی بد بودن یا خوب بودن نیست. اما عقل سلیم حکم می کند که وقتی زن و مردی تا این حد تفاوت دیدگاه به زندگی دارند ازدواج نکنند. تحصیلات ممکن است همیشه شعور نیاورد اما دلیل نمی شود که یک آدم تحصیلکرده مثل آدمی است که تحصیلات ندارد. دیدگاه این دو به زندگی کاملا متفاوت است و هر کدام با زوایایی از زندگی سر و کار دارند که دیگری ندارد. بنابراین زندگی هایشان هم متفاوت خواهد بود. این مساله کاملا جدا از شعور است و البته همین شعور هم که شما می گویی نزد هر خانواده ای تعریف خودش را دارد. یکی از عواملی هم که سبب می شود این تعریف متفاوت باشد تحصیلات و موقعیت اجتماعی و شغل است. افرادی از یک طبقه اجتماعی و با تحصیلات نزدیک به هم و خانواده شبیه به هم بدون شک تعریفی که از شعور دارند به هم نزدیک تر است تا افرادی که در شرایط متفاوت از هم بزرگ شده اند و از نظر طبقه اجتماعی تحصیلات و شغل با هم تفاوت زیادی دارند و در دو دنیای متفاوت زندگی می کنند.
اینکه دو تعریف با هم تفاوت داشته باشند معنی اش این نیست که یکی بد و دیگری خوب است. معنی اش این نیست که یکی احمق و دیگری عاقل است. بلکه فقط تفاوت است و البته جناب پارسا همین تفاوت ها است که باعث پویایی جامعه می شود وگرنه جامعه از بین می رفت.
این را هم بدانید که تفاوت و تضاد بین طبقات مختلف جامعه یک امر کاملا طبیعی است و اصلا طبیعت جامعه این است. این امر نباید موجب تفرقه و اختلاف در جامعه ما شود و یکدیگر را محکوم کنیم.

دوست عزیز درموردخانوادش و خودش کاملا تحقیق کردی از نزدیک دیدیشون شاید مشکلی داشته یاشه که نمیتونه بیاد خاستگاری شاید مسایلی رو بهت نگفته . من نمیخام نگرانت کنم ولی نمیشه اعتماد کرد مثلا شوهر من به یه دختر قول ازدواج داده بود ولی اون نمیدونست که این زن و بچه داره دختره وقتی فهمید همش گریه میکرد

رز عزیز من قصدم این نبود که توی تاپیک شما با کسی بحث کنم. اما ناخودآگاه این اتفاق افتاد. به هر حال معذرت می خواهم.
خانم رز من نظرم این است که این خانواده تمایلی به خواستگاری از شما ندارد و چون نمی خواسته اند بی احترامی کنند گفته اند مشکلات داخلی دارند. به نظر من بهتر است به خواستگارهای دیگرتان فکر کنید و با این آقا ارتباط نداشته باشید. به هر حال فرصت های دیگر را به خاطر این خانواده از دست ندهید.

یعنی به زبان عامیانه حسادت مردانه ندارد! اما بسیاری از مردها دارند و در زندگی مشکل درست می کنند. نمی توانند تحمل کنند همسرشان در زمینه چشمگیری مثل تحصیل یا ثروت از آنها جلوتر است. و هر جور بتوانند سنگ می اندازند جلوی پای همسرشان .
اینا جملاتی بود که شما فرمودی ومن نداشتم ولی در کل من نگفتم که آدم تحصیل کرده با بیسواد یکی هست هر چند امروز بیسواد واقعی نداریم منظور تحصیلات عالیه بود
در کل با نظر شما موافق هستم .ولی حرف اصلی اینکه به بازاریها هم نگاه کرد و لااقل مشخصاتشونو برسی کرد
تا همینجا دختران ما مشکل ازدواج دارن امیدوارم با محدود کردن بیشتر از سوی خود دخترها و بالا رفتن توقعات دچار مشکلات و معضلات اجتماعی نشیم
با احترام به رز و نوپو ج ا ن هدف اصلی فراموش نشه هدف انتخاب صحیح و رسیدن به یک ازدواج موفقه و احترام گذاشتن به معیارهای فردی پس این بحث اینجا تموم میکنم
امیدوارم باعث رنجش خاطر کسی نشده باشم بخصوص نوپو ج ا ن :72:
بدرود

خواهش میکنم نوپوجان
میترسم اشتباه کنم یابعدازازدواج به قولهایی که داده عمل نکنه مثلا خودش گفته بودفلان روزمیایم نیومدند همین باعث نگرانیم میشه میگم کسی اول کاری بدقولی کنه وای به حال فردا
بعد این همه درباره طلاق میشنوم ودلایلی که میارن خیانت ها وهزاران مورددیگه نگرانم میکنه
اما دلم روبرده یانه؟شایدبرده نمیدونم رفتارهاوعکس العملهام رومینویسم شماقضاوت کنید چقدراسیراحساساتم
تاوقتی ازش خبری ندارم بی خیالم بهش فکرمیکنم ولی طوری نیست که جلوی کارهام روبگیره ولی اگه زنگ بزنم جواب نده مدام فکرهای جورواجور به سراغم میاد نکنه اتفاقی افتاده،نکنه میخواسته بااحساساتم بازی کنه ازاین موضوع خیلی میترسم که قصدونیت واقعی نداشته باشه وفقط بخاطراینکه به دوستاش نشون بده میتونه دلموبدست بیاره اینکارروکرده چون ماه ها اصرارکرده تاجواب گرفته ،مغروره ولی خیلی وقتهاروی حرفهایی که میزنه نمیمونه یعنی خودش روبه بیخیالی میزنه البته بعضی وقتهابعدفکرکردن متوجه میشم حق بااون بوده وبعدسبک سنگین کردن به این نتیجه رسیده عملی نکرده امادرهمه مواردنه مثلااگه قول داده زنگ بزنه زنگ نزنه ناراحت میشم وحتی اگه بعدا زنگ بزنه درست وحسابی جواب نمیدم و...
بعضی وقتهاباخودم میگم ازش متنفرم ومن ازاون سرترم ولی بعضی وقتهامیگم نه پسرخوبیه ادمه مثل هرادم دیگه ای خوبی وبدی داره و....
قضاوت باشما

بانو roseflower

خواهشا روی ایشون سرماسه گذاری نکنید بهش زنگ نزنید:81: برو زندگی خودتو کن دختر خوب
خواستگار اومد بررسی کن و خوب بهش فکر کن خوب اون خواستگار بدبختت چه گناهی داره اینهمه راه با خانوادش اومده و شما را انتخاب کردن و میخواد با شما همصحبت بشه:72:
بخدا دارید اشتباه میکنید داری فرصت سوزی میکنی و با زندگی خودت بازی میکنی احساسات اینجور مواقع مکعنایی نداره باید چشماتو باز کنی 4تاهم قرض بگیری و توی مراسم خواستگاری اتفاقا اصلا نباید خوشبین باشین حتی یکمقدار هم باید بدبین باشی احساسات ممنوعه حتی توی دوران عقد و نامزدی با اینکه سخته ولی خوشبینی ممنوع با چشاتو خوب خوب باز کنی احساسات خودت را کنترل کنی.

آینده انسان ها در امتداد گذشتشونه :72: نجواهای دوران عقد بعد ازدواج تبدیل به فریاد میشود :72:

جملات بالا برای این نیست بخوانی و لایک بزنی نه حقیقت محضه اصلا شوخی نگیر به هیچ عنوان منی که دارم مینویسم خودم متاهلم 4تا آبجی دارم ازدواج کردن شوهرای اونا را دارم میبینم خودمو میبینم نتیجه ای که گرفتم اینه:
توی جلسات خواستگار یو دوران نامزدی و عقد باید به نکات ریز هم توجه کنی و اینکه طرف مقابلت تغییر میکنه بریز دور امکان تغییرش 10% هم نیست خیلی خوشبین بخوایم باشیم

نمیدونم دیگه چجوری بگم فقط شما نیستی وارد این رابطه های کاملا احساسی شدی دخترایی که ازدواج سنتی میکنند زیر نظر خانواده و عقلانی به این موضوع نگاه میکنن همه احتیاط ها را انجام میدن بازم امکان خطا وجود داره.

ممنون خاله قزی
حرفهای شمامثل یه تلنگریه که وقتی خوابی باعث بیداریت میشه
اتفاقامن هم تصمیم گرفتم به ایشون فکرنکنم هرچندمیدونم سخته ولی تمام تلاشم رومیکنم سخت ازاین نظرکه یه جورهایی بهش عادت کردم چون زیادندیدمشون مهم نیست ببینم یانه فقط صداش روشنیدم عادت شده ولی تمام تلاشم رومیکنم کنارش بذارم وفرصتهام روازدست ندادم شایدباورتون نشه ولی چندموردخیلی خوب روبخاطرایشون ازدست دادم میدونم اشتباه کردم وقابل جبران هم نیست حداقل سعی میکنم بعدازاین چشمهام روبازکنم وبیهوده منتظرنمونم شماهم برام دعاکنید اسیراحساسات نشم وقتی حرفی زدهمه چی فراموش نکنم وبه این فکرنکنم که خب بیچاره گناهی نداشته بلکه بامنطقم بهش نگاه کنم وبگم بیچاره خودمم که دارم زندگیم روتباه میکنم وبیخودوبیجهت فرصتهام روازدست میدم.
بازم ممنونم
راستی چطورمیتونم جلوی احساساتم روبگیرم هرچندازتکنیک توقف فکراستفاده میکنم ولی بعضی وقتهاوسوسه میشم

یه مورد دیگه ای که به ذهنم میرسه بجز توقف فکر که خیلی خیلی موثره

تکنیک توقف فکر

مکمل خوبی هستش براش میتوانی ازش استفاده کنی بعد اینکه یه ایست محکم دادی به اون فکری که میخواد وارد ذهنتان بشود براش یه زمانی را تعیین کنید مثلا ساعت 8 شب بعد اون زمان تعیین کنید تا چند دقیقه به این موضوع فکر کنید بعد تمام شدنش دیگه ادامه ندید و تمامش کنید.با انجام دادن مداوم این کار مطمئنا دفعات کمتری این فکر به ذهن شما خطور میکنه.

تقریبا خیلی خلاصه برای شما توضیح بدم در مورد توقف فکر:

توقف فکر یعنی اولا هر چیزی که اونو یاد تو میندازه بنداز دور..
هر وقت هم فکرش اومد تو ذهنت بدون سرزنش خودت ذهنتو ازش منحرف کن.حتی اگه دو دقیقه طول بکشه..هر دفعه هم واسه اینکه تونستی فکرتو ازش منحرف کنی از خودت تشکر کن یا به خودت جایزه بده...اگه هم نتونستی ناراحت نشو و باز امتحان کن.



- - - Updated - - -

از این روش هم میتوانی استفاده کنید بانو :72:


همه ما خاطرات ازار دهنده و منفی داریم که مرتب تو ذهنمون بازخوانیشون میکنیم و با یاداوریشون حس اندوه عمیق پیدا میکنیم.

بارها شده فهمیدیم یه رابطه اشتباهه،یه کاری غلطه..میدونیم باید رهاش کنیم اما اون خاطرات بهمون همچین اجازه ای نمیدن.این خاطرات حتی ممکنه خاطرات به ظاهر شیرینی باشن که از یه رابطه عاشقانه داریم و اجازه نمیدن تا اون رابطه رو رها کنیم.

اینجور مواقع بهترین راه تملک خاطره هاست..یعنی گرفتن بار احساسی یک خاطره.اینجوری دیگه به اندازه قبل برامون ازار دهنده نیست.

برای اینکار ریز به ریز خاطراتتون رو با جزئیات بنویسید..همونایی که مرتب تو ذهنتون بهش فکر میکنید..در این موقع میتونی گریه کنی..داد بزنی..با مشت و لگد به یه بالشت بکوبی..خجالت نکش..رودروایسی نکن..بذار تموم احساساتت بیرون بریزه.

وقتی همه رو نوشتی روی خاطراتت خط بزن و بنویس بخشیدم و رها کردم.
باید بدونی کلمات انرژی دارن پس حتما بنویس بخشیدم وکاغذها رو اتیش بزن و خاکسترش رو تو سینک ظرفشویی بریز.
اتیش خاصیت پاک کنندگی داره.
از این عناصر استفاده میکنی تا انرژی منفی خاطراتت رو به انرژی برتر تبدیل کنی.

این کار رو برای هر خاطره فقط یک بار انجام بده و از اون به بعد از تمرکززدایی استفاده کن.یعنی هر بار که اون خاطره تو ذهنت اومد بدون سرزنش خودت ذهنت رو متمرکز یه موضوع دیگه کنی.

کم کم میتونی..یادت باشه اصلا خودتو سرزنش نکن به جاش ازخودت تشکر کن که از اون انرژیهای منفی رها شدی.این کار رو درباره افکار منفی هم میتونی انجام بدی.

سلام خانوم رز.
درست تصمیم بگیرید لطفا و پاش هم وایستید.
زنگ نمیزنه؟؟؟ خوب برای اینکه نمیتونه بیاد خواستگاری. زنگ بزنه و بعد شما بگی چرا نیومدی خواستگاری و باز ادامه قرار بعدی؟؟؟
عزیزم یکم غرور داشته باش. ادامه این رابطه سمه. به خواستگارهای دیگه ات فکر کن. به نظر من که خودم خانواده تحصیلکرده ای دارم اصلا ملاکم سطح تحصیلات نبود. خدا رو شکر هیچوقت هم گول دکترا و هیئت علمی ها رو نخوردم. من که همیشه دوست داشتم از همه نظر از شوهرم سرتر باشم. نه به خاطر اینکه بهش فخر بفروشم یا خوار و ذلیلش کنم، نه!!! فقط به خاطر اینکه شوهرم به داشتن یک همچین زنی که از همه نظر تکمیله افتخار کنه. الانم میخواد واسه ارشد بخونه و من هم برای دکترا شروع میخوام بکنم به درس خوندن. ولی برای هیچکدوممون مهم نیست که کی بالاتر باشه. همینکه دوسم داشته باشه و کنارم باشه کافیه. من آرزوم بود که شوهرم بازاری باشه و ساعت اومدن به خونه و تفریحمون دست خودش باشه. ولی اگر شما و خانوادتون انقدر به تحصیلات اهمیت میدین پس با یک آدم تحصیلکرده ازدواج کن. چون د ر این صورت بعدا با مشکلات زیادی مواجه میشی.
در مورد این آقا هم تو رو خدا حرف گوش بده گلم و اصلا موضوع رو تموم شده بدون. انقدر بهش فکر نکن روی بقیه تمرکز کن.
این آقا هر چقدر هم که ویژگی های خوبی داشته باشه اگر نیاد خواستگاریتون مثل یک لباس قشنگ پشت ویترینه. فراموشش کن لطفا.
خواهش میکنم قضیه ناراضی بودن خانواده پسر رو جدی بگیر. بعد ازدواج مشکلاتت ده برابر بلکه بیشتر هم میشه.
موفق باشی:72:

واقعیت امراینه که من هم امیدی بهش ندارم وبعدازاین هیچ وقت هم بهش نخواهم گفت بیاخواستگاری
چون خودش تکلیف خودش رومیدونه اگه بخواداقدام میکنه نیازی به گفتن من هم نیست درثانی نمیخوام اجازه بدم غرورم جریحه داربشه یابشکنم هرچندمیدونم فراموش کردنش برام راحت نخواهدبودچون تایه تک زنگ بزنه بازم هم همون اش وهمون کاسه ولی ازاین به بعدمیخوام محکم باشم وبهش اجازه ندم بااحساساتم بازی کنه وامروزوفرداکنه
دعام کنیدوسوسه نشم خودم هم نهایت تلاشم رومیکنم تاوسوسه نشم

درود دگربار بانو

جدایی سخته مخصوصا برای بانوان چون احساساتی هم هستند زمان میبره تا فراموش بشه ان شاء الله که موفق باشید و هرچی که خیر و صلاح شماست همان اتفاق بیوفته :323:

فقط یه مورد لطفا تا وقتی نفر قبلی و رابطه قبلی را فراموش نکردید وارد رابطه جدید با نفر جدید نشید :72: یکم بخودت زمان بده تا خودتو دوباره پیدا کنی