میخام راه جدیدی رو تو زندگیم انتخاب کنم
با سلام،پسری هستم 29 ساله و کارمند،اوضاع روحیم کمی نا مساعد شده و دارم نقطه جدیدی رو تو زندگیم حس میکنم.قبلا وقتی می شنیدم یکی میگفت افسردگی گرفتم میگفتم ببین مردم چه تلقین های الکی رو به خودشون می کنند،اما الان خودم قشنگ دارم حسش میکنم و عوامل محیطی هم توش کم بی تاثیر نبوده..مشکلی که تا حد زیادی باعثش شده شاید از دید شما خنده دار باشه اما منو خیلی ازار میده.من از اول سیستم بدنم جوری بوده که لاغر بودم و با اینکه خوب هم غذا میخورم اما چاق نمیشم،این برا خودم مهم نیستش اما وقتی نگاه افراد دیگه مخصوصا دخترا رو میبینم واقعا ناراحت میشم،احساس میکنم کل شخصیت من خلاصه شده تو لاغریم،اون همه تواناییها،استعداد و.. هیچه و این لاغریه به همشون می چربه.شاید الان همتون بیایید اینجا راهکار بدید فلان غذا رو بخور برو دکتر تغذیه و...اما من سیستم بدنم جوریه که به سختی وزن اضافه میکنم و خیلی راحت وزنم میاید پایین و به خودم قبولوندم که همینم.این رو هم بهتون بگم اینکه گفتم لاغرم یک وقت فکر نکنید ادم خموده ای هستم و یا مریضی دارم،نه به هیچ وجهه اینطور نیست.همین ماه پیش ازمایش کلی دادم و خدارو شکر بدنم سالمه سالمه،این رو هم اضافه کنم با همین بدن همیشه توی ورزش حرف اول رو میزدم،توی پرش،توی دو و...و کلا استیل بدنم ورزشکاریه و انعطاف بالایی داره اما خب لاغره فقط و کبود وزن زیادی دارم.این همه فلسفه چیدم تا اصل ماجرا رو بهتون بگم.من با توجه به نگاه ها و برخوردهای اطرافم که خیلی روم تاثیر بدی گذاشته(مخصوصا جدیدا) میخام راه جدیدی رو برا زندگیم انتخاب کنم و هر روز فکر اون داره پر رنگتر میشه.و اون اینه که میدونم دختری که واقعا مناسب باشه برا زندگی منو انتخاب نمیکنه( چند مورد بوده که طرف با دیدن عکس جواب منفی داده) و این منو بیشتر مجاب کرده روش زندگیمو تغییر بدم .من کارمند هستم و با یک حقوق نمیگم عالی اما خوب(کاملا راضیم میکنه)تو کارم ادم موفقی هستم و به قول بعضیا پرستیژ کاریم بالاست ،از لحظ تیپ هم وقتی تیپ اسپرت میزنم بهم خیلی میاد..لیسانس مهندسی داشتم که فوق رو هم قبول شدم واز این هفته میرم سر کلاس و به طور کلی از زندگی و موقعیتم راضیم..اما چه فایده..اینا برا خودم مهمن اما برا بقیه نه...وقتی میبینم شخصیتم دیده نمیشه.وقتی میبینم مهارتم تو رقابت با لاغریم گم میشه.وقتی میبینم استعدادم زورش نمیرسه به لاغریم..وقتی میبینم دخترا آهن پرست شدن..وقتی میبینم اینکه من اهل دود و دم و مشروب و خانم بازی و رفیق بازی و راه نادرست نبودم و این برا خیلی دخترا ارزش نداره چرا دارم خودمو خسته میکنم.دنبال چی هستم!!!دختر چادری که خودش کاملا ظاهرش معمولیه از روی عکس جواب منفی بهت میده از بقیه چه توقعی داری..میخام ازدواجو کنار بگذارم.منی که تا الان دست به نامحرم نزدم فکر صیغه افتاده تو سرم.به انداره خودم پول دارم ،با این کار هم نیازم برطرف میشه هم دیگه کسی با نگاهش ،با حرفش،با رفتارش تحقیرم نمیکنه اونم چون من نمیخام باهاش دائم زندگی کنم لاغری و.. براش مهم نیستش،هر چی میرم جلوتر قوی تر میشه تصمیمم،تو شغلم ارتقا گرفتم محکمتر شدم،ارشد که قبول شدم باز محکمتر شدم و الان نقطه ای هستم که تقریبا تصمیممو گرفتم،با این کار نه گناه میکنم و نه تحقیر میشم و به نیازامم جواب درستی میدم( گرچه مطلوبم نیست اما گویا راه بهتری فعلا و با این روحیه من نمونده دیگه) فقط خواهشا الان کسی سرزنشم نکنه و پیشنهاد برا دکتر تغذیه و.. رو نده چون امتحان کردم و کافیه دو روز یکم تغذیم کم شه.. خیلی دلم پر بود،فقط شروع کردم نوشتم و الانم که به اینجا رسیدم حوصلم سر رفت و دیگه نمیخام بیشتر از این بنویسم،فقط خواستم در دل کنم تو اینجا.همین