نمایش نسخه قابل چاپ
به نظرم که موقعیتتو از دست نده الان با خودش بری بهتره تا بعدا بخواهی خودت بری
واسه ج آزمایش مامانت اینا میگیرن بهت خبر میدن برو تا نظرش عوض نشده بعدا یواش یواش راضیش کن بیاد معذرت خواهی کنه 1-2ماه دیگه که رابطه تون خوب شد
یه سوال تکنیک هایی که گفتی کجاست منم بخونم؟؟؟؟؟؟؟؟
مشاوره تخصصی جناب sci با sh
- - - Updated - - -
بهار جان کلا تاپیکای خانم sh که اقای sci راهنمایی کردن خیلی مفیدن..و همچنین تاپیک شوهرم داغونم کرده که خانم دنیا راهنمایی کردن و فایل صوتی خیلییی مفیدم گذاشتن
- - - Updated - - -
اقای sci خیلی دوست دارم تو این شرایط نظرتونو بدونم..اگه میشه راهنماییم کنین..:72::72::72::72::72::72::72::72::72:
طناز با شوهرت برو بعد با ملایمت بعد از چند وقت ازش بخوا از پدرت معذرت بخواد،البته بعد از ملایم کردن جو خونه و آشتی کاملتون
شوهرم امروز رفت و من باهاش نرفتم..به خاطر دکتر مجبور شدم بمونم..بابام خیلی واسم ناراحته.نه واسه خودش.میگه این همه مدت قهر کردی سختی کشیدی بدار بیاد خونه ما معذرت خواهی کنه و بابام باهاش حرف بزنه تا دیگه مشکلات تکراری پیش نیاد..اما میدونم شوهرم نمیاد و من حس میکنم مجبورم کوتاه بیام و از خواسته ام بگذرمو بابامو نادیده بگیرم..چون خیلی محترمانه با شوهرم حرف زدم امروز گفتم اگه میخوایم یه زندگی جدید شروع کنیم همه کدورتهارو کنار بذاریم.بیا خونمون همه چی تموم بشه.اما اون گفت من تو راهم و شهرمون نیستم بیام خونتون.ولی میدونم بهانه بود که نیاد چ.ن بعدش گفتم تلفن بزن اصلا جواب اس ام اسمو نداد..چه کار کنم؟؟؟؟
مشکلاتم تمومی ندارن..اقای sci خواهش میکنم کمک کنین..:47:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
مگه آقای مدیر به شما نگفتند که بهتره یک هفته چیزی ننویسید و فکر کنید.
خوش به حالتون که مدیر همدردی به تاپیکتون سر زدند.
ایشون فرصت سر زدن به همه تاپیکها را ندارند و اگر این فرصت نصیبتون شده بهتره استفاده کنید و راهنماییهاشون را عملی کنید.
طناز جون چه کار کردی اخرش؟
بچه ها خواهش میکنم این تاپیکو رها نکنین..من به همتون نیاز دارم..
من تو روابط زناشویی خیلی ضعیفم..همه میگن خیلی بی سیاستی.ساده ای..
میخوام از شما کمک بگیرم..تنهام نذارین..اخرین پستی که گذاشتمو بخونین واسم نظر بدین ممنون:72::72::72:
- - - Updated - - -
tititit جان واسه دکتر موندم نرفتم..با شوهرمم خوب شدیم.امروزم پول ریخت واسم تو این مدت اصلا نداده بود..خییییلی اصرار داره زودتر برم خونه اما من پنجشنبه نوبت دکتر دارم..یه کم داره بد قلقی میکنه.مث همیشه میخواد هرچی میگه بگم باشه..اما دکتر رفتنم واجبه اون میگه بیا بعدا میریم با هم اما من روده ام خونریزی کرده نمیشه دکتر نرم..:303:..تو دلم خیلی ناراحتم ازش..دلم طرفش صاف نشده که به بابام اینهمه توهین کرده و نیومده معذرت بخواد از بابام:47:
اگر هدف، عشق و حفاظت از آن است، بايد بهاي اين حفاظت را با گذشت و ايثار بپردازيد:305:
طناز عزیز این تاپیک و رستگار برام گذاشت بخونش تا صبور باشی
http://www.hamdardi.net/thread-19404.html
من که 4ماهه صبر میکنم بهم میگه صبر نداری ببین اگه هیجانی رفتار کنی بازم زندگیت همون آش و همون کاسه است چون من دومین باره که دعوا کردم الان حرفای کسایی که میومدن راهنمایی را تازه متوجه میشم
تو مثل من نکن بری بعد یه مدت دیگه بیای و بگی بازم قهر کردم اومدم خونه بابام
خانوادت هم جای خود احترامشون واجب اما الان اولویت حفظ زندگی مشترکه
این تاپیکم بخون
http://www.hamdardi.net/thread-30764.html#post300613
طنازجون اهسته و پیوسته برو اگه رفتارت باهاش خوب باشه کم کک خودش راضی می شه بیاد معذرت خواهی چون دوست داره
- - - Updated - - -
طنازجون اهسته و پیوسته برو اگه رفتارت باهاش خوب باشه کم کک خودش راضی می شه بیاد معذرت خواهی چون دوست داره
سلام دوست عزیزم تلاشت خیلی خوبه. خیلی صبوری کردی و بالاخره تونستی یه کم دل شوهرتو بدست بیاری :104: . مطمئن باش اگه اینطوری آروم اروم پیش بری هم خودت میاد دنبالت میبردت و هم یه روزی میرسه که با پای خودش بیاد معذرت خواهی. البته این دومی یه کم زمان میبره که اون تویی که باید بهش زمان بدی. هر چقدر میتونی بدون دلخوری و کینه و با نفس عمیق باهاش حرف بزن. فقط هدفتو زوم کن روی رفتنت و خوب شدن رابطه خودت با همسرت. تو زمانی میتونی به قول معروف حرفو به کرسی بنشونی که دلشو به دست بیاری.