ازدواج برای بار سوم _ اینبار دیگه اشتباه انتخاب کنم کارم تمامه (( لطفا کمک م کنید ))

فاطیما خانوم شما خودت میگی مادرشوهرت از وقتی فهمیده میخوای طلاق بگیری دیگه خوبت رو نمیگه
الان شما سعی کن بری مخ مادرشوهرت رو بزنی و بگو در اینده که نامزدم رو میفرستم پیشت نمیخواد الکی تعریف کنی فقط از نکات بدم نگو ببین قبول میکنه ؟!
شما خودت حالتت رو زدی قاطی و بعد داری به ایشون مشاوره میدی سعی کن هیچ وقت کسی رو که ندیدی اینطور قاطعانه دربارش نظر ندی
بنظر من صحبت اخر ایشون درسته و همونطور که دیگران هم قبلا گفتن ایشون میخواسته از این طریق وابستگی در شما ایجاد کنه که شما عکس العمل خوبی داشتی
بنظرم ایشون به دنبال پشتوانه هست و میخواد اسم یه مرد روش باشه و به همین خاطر یه نرمشی به سمت اعتقادات شما میخواد داشته باشه.
نیاز جنسی هم هر ادم نرمالی تو این سن داره ولی باید ببینی این باعث میشه به راه خطا بره یا نه. ایشون شوهرشون معتاد شده ولی به راه خطا نرفته(حداقلش مادرشوهرش بی اطلاعه) و اگه تو بیش از یکسال مطلقه بودن هم خطا نکرده باشه میتونی مطمئن باشی در زندگی با تو به خطا نمیره
با توجه به صحبت اخر شما با ایشون اگه بازم قصد تحریکت رو داشت بهش شک کن ولی الان بزار بیشتر باهاش اشنا بشی اگه ادم شهوت رانی باشه خودشو نمیتونه باز کنترل کنه

- - - Updated - - -

فاطیما خانوم شما خودت میگی مادرشوهرت از وقتی فهمیده میخوای طلاق بگیری دیگه خوبت رو نمیگه
الان شما سعی کن بری مخ مادرشوهرت رو بزنی و بگو در اینده که نامزدم رو میفرستم پیشت نمیخواد الکی تعریف کنی فقط از نکات بدم نگو ببین قبول میکنه ؟!
شما خودت حالتت رو زدی قاطی و بعد داری به ایشون مشاوره میدی سعی کن هیچ وقت کسی رو که ندیدی اینطور قاطعانه دربارش نظر ندی
بنظر من صحبت اخر ایشون درسته و همونطور که دیگران هم قبلا گفتن ایشون میخواسته از این طریق وابستگی در شما ایجاد کنه که شما عکس العمل خوبی داشتی
بنظرم ایشون به دنبال پشتوانه هست و میخواد اسم یه مرد روش باشه و به همین خاطر یه نرمشی به سمت اعتقادات شما میخواد داشته باشه.
نیاز جنسی هم هر ادم نرمالی تو این سن داره ولی باید ببینی این باعث میشه به راه خطا بره یا نه. ایشون شوهرشون معتاد شده ولی به راه خطا نرفته(حداقلش مادرشوهرش بی اطلاعه) و اگه تو بیش از یکسال مطلقه بودن هم خطا نکرده باشه میتونی مطمئن باشی در زندگی با تو به خطا نمیره
با توجه به صحبت اخر شما با ایشون اگه بازم قصد تحریکت رو داشت بهش شک کن ولی الان بزار بیشتر باهاش اشنا بشی اگه ادم شهوت رانی باشه خودشو نمیتونه باز کنترل کنه

سلام تنهایی جان
من این پست و پست های قبلیت رو از اول خوندم و دنبال کردم واقعا حالا دیگه میتونی یه کتاب بنویسی (یه داستان تلخ و واقعی اما آموزنده! من میخرمش) :303:
اما در مورد اینکه دوستتون زنگ زده شما یکم آماتوری برخورد کردین.
1-بعد از اینکه اون شب در مورد "در مرحله انتخاب بودن" صحبت کردین بلافاصله بعد مدت کوتاهی براشون خاستگار پیدا میشه؟من اگه دختر بودم حتما شک میکردم.
2-وقتی شما با دوستتون حرف میزدید, به شما زنگ زده بوده تا از لای حرفاتون بکشه بیرون , که کشیده. اون به شما گفته که یکی زنگ زده میگه مهندسم و... و بعد شما گفتید نمیدونم کیه!! مگه از شما پرسید که میشناسیدش یا نه ؟ اون بحساب میخواسته نظرتون رو بدونه که شما بهش گفتین نمیدونم کیه ؟(نکته همین جاست)
برای اینکه میخاستین امتحانش کنین باید از راه دیگه ای عمل میکردین مثلا یه خانوم از تو فامیل میفرستادین مغازه شون تا شماره بگیره بعد شماره رو میدادین به دوستتون :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahmoudi

برای اینکه میخاستین امتحانش کنین باید از راه دیگه ای عمل میکردین مثلا یه خانوم از تو فامیل میفرستادین مغازه شون تا شماره بگیره بعد شماره رو میدادین به دوستتون :)

---

ممنون بابت راهنمایی
=====================
اوه بسیار کار جالبی ست و به فکر خودم نرسیده بود !!!

حتما این کار را میکنم .....

==================================

درضمن باور کنید من اگر فیلم نامه نویس بودم از همین سایت همدردی

میتونستم 100 مورد فیلم واقعی بنویسم و بسازم - - چون واقعا مشکلات همه بچه ها

خودش یک فیلم جالب و غم انگیزه

راستی تنهایی عزیز منم یه برادر کوچکتر
من یه تجربه تلخ خانوادگی دارم شاید بدردت بخوره
خواهر من 2 بار ازدواج ناموفق داشته که داستانش طولانیه اما دلیل بار دوم فقط و فقط عجله بود.
من پدرم فوت کرده وگرنه نمیزاشت برای بار دوم این اتفاق بیوفته .
شما قبلا متاهل بودی و زن ها رو بهتر میشناسی , به نظر من و با تجربه من , زن ها یکم عجولند , خواهر من فقط میخاست زودتر ازدواج کنه که دل کسی رو بسوزونه و مثلا بفهمونه ببینید من چه زود برام خواستگار میاد یا از این رفتارای بچه گانه.
این خانوم ممکنه عجله اش بخاطر این باشه که شاید بخاد به خانوادش , دوستان واطرافیان و مجموعا نیازهاش پاسخ بده و الزاما این به معنای بد بودن نیست. اصلا عجله نکنید خیلی تحقیق کنید چون اگه خدای ناکرده به مشکل بخورید فقط شما نیستید که آسیب می بینید , من به عنوان فردی که تو خانوادش مشکل مشابه شما هست خیلی از نظر روحی ضربه دیدم (تو این سن!) , فکر کنید من بخام ازدواج کنم شاید همسر اینده ام به من بگه ببین تو خواهرت اینطوری بوده یا ببین خانواذه شما چطور بودن. حالا این وسط من یا خانوادم چه گناهی کردیم که باید زخم زبون بشنویم ,خلاصه اینکه ازدواج شما خیلی رو خانوادتون اثر میزاره اگه مثبت باشه خیلی خوب و بد باشه که ... . اصلا عجله نکنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Naashena

فاطیما خانوم شما خودت میگی مادرشوهرت از وقتی فهمیده میخوای طلاق بگیری دیگه خوبت رو نمیگه
الان شما سعی کن بری مخ مادرشوهرت رو بزنی و بگو در اینده که نامزدم رو میفرستم پیشت نمیخواد الکی تعریف کنی فقط از نکات بدم نگو ببین قبول میکنه ؟!
شما خودت حالتت رو زدی قاطی و بعد داری به ایشون مشاوره میدی سعی کن هیچ وقت کسی رو که ندیدی اینطور قاطعانه دربارش نظر ندی
بنظر من صحبت اخر ایشون درسته و همونطور که دیگران هم قبلا گفتن ایشون میخواسته از این طریق وابستگی در شما ایجاد کنه که شما عکس العمل خوبی داشتی
بنظرم ایشون به دنبال پشتوانه هست و میخواد اسم یه مرد روش باشه و به همین خاطر یه نرمشی به سمت اعتقادات شما میخواد داشته باشه.
نیاز جنسی هم هر ادم نرمالی تو این سن داره ولی باید ببینی این باعث میشه به راه خطا بره یا نه. ایشون شوهرشون معتاد شده ولی به راه خطا نرفته(حداقلش مادرشوهرش بی اطلاعه) و اگه تو بیش از یکسال مطلقه بودن هم خطا نکرده باشه میتونی مطمئن باشی در زندگی با تو به خطا نمیره
با توجه به صحبت اخر شما با ایشون اگه بازم قصد تحریکت رو داشت بهش شک کن ولی الان بزار بیشتر باهاش اشنا بشی اگه ادم شهوت رانی باشه خودشو نمیتونه باز کنترل کنه

- - - Updated - - -

فاطیما خانوم شما خودت میگی مادرشوهرت از وقتی فهمیده میخوای طلاق بگیری دیگه خوبت رو نمیگه
الان شما سعی کن بری مخ مادرشوهرت رو بزنی و بگو در اینده که نامزدم رو میفرستم پیشت نمیخواد الکی تعریف کنی فقط از نکات بدم نگو ببین قبول میکنه ؟!
شما خودت حالتت رو زدی قاطی و بعد داری به ایشون مشاوره میدی سعی کن هیچ وقت کسی رو که ندیدی اینطور قاطعانه دربارش نظر ندی
بنظر من صحبت اخر ایشون درسته و همونطور که دیگران هم قبلا گفتن ایشون میخواسته از این طریق وابستگی در شما ایجاد کنه که شما عکس العمل خوبی داشتی
بنظرم ایشون به دنبال پشتوانه هست و میخواد اسم یه مرد روش باشه و به همین خاطر یه نرمشی به سمت اعتقادات شما میخواد داشته باشه.
نیاز جنسی هم هر ادم نرمالی تو این سن داره ولی باید ببینی این باعث میشه به راه خطا بره یا نه. ایشون شوهرشون معتاد شده ولی به راه خطا نرفته(حداقلش مادرشوهرش بی اطلاعه) و اگه تو بیش از یکسال مطلقه بودن هم خطا نکرده باشه میتونی مطمئن باشی در زندگی با تو به خطا نمیره
با توجه به صحبت اخر شما با ایشون اگه بازم قصد تحریکت رو داشت بهش شک کن ولی الان بزار بیشتر باهاش اشنا بشی اگه ادم شهوت رانی باشه خودشو نمیتونه باز کنترل کنه

---

باسلام ممنونم از بابت پیامتون ولی دقیقا متوجه نمیشم چی گفتین...میشه یه بار واضح تربگین من متوجه بشم...
درضمن حالتمو عوض کردم خوب شد؟؟؟؟؟؟/

:305: دوستان عزیز لطفا بحث نکنید تا بنده به یک جواب منطقی و درست برسم

من نیومدم اینجا تا شاهدبحث ها و اختلاف نظرهای شما باشم

=============================================

درضمن

:305:دوستان عزیز نظری در خصوص پست قبلی بنده (( شماره 60 )) ندارید ؟؟؟؟؟

این قضیه برایم مهم است !!!!

دوستان عزیز اگر برداشت های تان را راجع به پست شماره 60 یعنی

صفحه 6 بدهید ممنون تان میشوم .... :72:

باسلام من به چندتا نکته اشاره میکنم امیدوارم بپذیرین
1-شمادقیقا چطور با ایشون آشنا شدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

2- سیم کارت عوض کردن ایشون مشکوکه اصولا یکی ازچیزهایی که نشون دهنده ی گذشته ی آدمه همین سیم کارت قبلی آدمه....
3-اصولا آدمای بی حاشیه ومطمئن آدمایی هستن که زیاد خط عوض نمیکنن...من یه دخترمیشناسم توی شش ماهه اخیر4 سیم کارت عوض کرد...این مشکوکه...4-تاحالا به ذهنش نرسیده بودخطش اعتباریه دقیقا همون روزی که شماباهاش آشنا شدین باید بره خطشو عوض کنه؟
5- به این مکالمه که خودتون نوشتین دقت کنین....این مکالمه ی یه عاشق ومعشوقه یا مکالمه ی محترمانه ی دوتاآدمه که میخوان عنوان زن وشوهر روبه هم بدن؟؟؟؟....بیشترشبیه مکالمه ی یه آدمه که میخوادمچ طرف مقابلشو بگیره...شماهنوز یه ماه باهم آشنا نشدین ودارین بااین لحن باهاش صحبت میکنین واون ناراحت نمیشه....به نظرمن اگه خانم خیلی محترمی بود به این شیوه ی صحبت جواب دیگه ی میداد...

گفتم : همچین میگی خط مال کارم بوده که هر کی بشنوه فکر میکنه

کارت چی هست و روزی چندتا زنگ خور داری !!!!

گفت : حالا دیگه عوض کردم که شماره ما شوهر سابق مم نداششته باشه !!!

بعدشم گفت : البته همین خطمم داره که اگه خواستی همین خط ثابت مم عوض میکنم ....

6- گفته خطمو عوض کردم تاشوهرم شمارمو نداشته باشه...بعدگفته شماره این خطمم داره...مگه نگفته بود بخاطرشوهرم خطمو عوض کردم..دروغ در دروغ شد که این...دیگه این جملات مشاوره نداره
از درو دیوار این رابطه دروغ داره میریزه..

و اما در طول این چند روز آشنایی ما ------- ایشون مدام سئوال میکرد که اگه الان یه کیسی - موردی

بهت معرفی بشه -- بازم میری ببینیش ؟؟؟؟

من هم با صداقت گفتم : بله !!!

چرا نرم ببینمش ؟؟؟
7- شما خودتون دارین این روبه طرف مقابلتون تلقین میکنین که این یه رابطه ی عالی نیست وجایگزین کردن این رابطه بایه رابطه ی دیگه کارچندان سختی نیست...پس چرا دارین ادامه میدین....شمالحنتون وشیوه ی صحبت کردنتون اول رابطتون که باید عشق وعلاقه فوران کنه اینه آخرش دیگه مشخصه
انگار دارن به زور مجبورتون میکنن با این آدم ازدواج کنین...اجباری نیست
یه 3-4 روزی از ارتباط ما گذشت و من به خاطر اینکه ایشون را امتحانش کنم --

همین شماره جدیدش را به یکی از رفیقام
دادم و گفتم زنگ ش بزن و بگو :

شماره شما را خواهرم گیر اورده و من هم متارکه کردم و میخوام ازدواج کنم و اگه مایل باشید همدیگه

را ببینیم ....

دوستم زنگش زده بود و بعد از احوالپرسی - گفته بود که من آقای ......... هستم و شماره شما را

خواهرم از کاسب های همسایه تون گیر اورده اند و قصد ازدواج هم دارم ....

و اگه شما هم مایل هستید هم دیگه را ملاقات کنیم ...


ایشون پرسیده شغل تون چیه ؟؟؟

دوستم گفته : من مهندس عمران هستم

ایشون گفته : یعنی بساز و بفروش دیگه !!!

دوستم گفته به نوعی بله !!!

چند ساله تونه ؟؟؟

مدرک تون چیه ؟؟


و در آخر هم گفته با خانواده صحبت میکنم و خبرش را میدم .....

و خداحافظی کرده ...

8- مگه نگفت به شما یاعلی گفته پس این کارش بو داره..
به شما یه شماره تلفنی داده که میدونسته کسی نداره به جزشما وشایدچندنفرمحدود وبعد دوستتون گفته که من از کاسبای محل این شماره روگرفتم ...وبعداز اینکه کلی ذوق کرده تازه شصتش خبر دارشده که کسی شمارشو نداشته وبعدخیلی سریع زنگ میزنه وجواب نه میده
اولا فهمیده خراب کاری کرده وطرف مقابل ازسمت شما بوده بخاطرهمین جواب منفی داده دوما اگه ریگی توکفشش نبود و نفهمیده بودکه ازطرف شماست بعدش سریعا زنگ نمیزدکه بگه نه...اگر واقعا خانواده دارباشه هیچ وقت خودش مستقیما و خیلی سریع زنگ نمیزنه بگه نه...حتی اگه جوابش نه باشه صبرمیکنه تا طرف مقابل بیاد یا زنگ بزنه وجواب منفیشو اعلام میکنه
وسوما برای اثبات وفاداریش که بگه من همه چیو به شمااطلاع میدم آخرسربه صورت مستقیم به شما گفته...9-مکالمه ی شما اینجا خیلی ضایع بوده وبهتربود که به نحوی دیگه باشه...چون مشخصه کارشمابوده

منم خیلی ریلکس گفتم : والا چی بگم نمی دونم کی بوده !!!
بعدش م گفتم : خوب اشتباه کردی -- بابا میرفتی میدی دیش ---- یوقت خوب بود ---

یوقت بهتر از من بود !!


که ناراحت شد و گفت : دیگه این حرف را نزنید که ناراحت میشم --- من با کسی که دست یا علی

میدم تا ته ته ش هستم .....

اولا اگه شما بخوواین باکسی ازدواج کنین مهم نیست واستون که خواستگار داشته باشه یانه ...یعنی شما ازحضور رقیب اصلا غیرتی نمیشین؟؟؟؟
پس بااین جمله دوپیام رسوندین1-طرف مقابلو خودم فرستادم تا امتحانت بکنم
2-من انقدر بهت علاقه ندارم که خودموبهت محدود کرده باشم واگه یه خواستگاردیگه بود برو مهم نیست منم میرم بایکی دیگه
شما دارین مفهوم ازدواج رو اولا برای خودتون ودوما طرف مقابلتون پایین میارین:81::81:


به نظرمن یه درخواست دیگه از طرف یه نفر بهش بدین....درخواست صیغه شدن....ببینین اینکار رو میکنه یانه؟
کارخلاف شرعی نیست اصلا...ولی بایدبدونین اگه روی شما برنامه ریزی عاطفی کرده آیا حاضر این کارم انجام بده؟؟؟؟؟؟

من تواین چندروز پست های مختلفی براتون فرستادم و دیگه این آخریشه
امیدوارم به نتیجه برسین وموفق باشین






- - - Updated - - -


باسلام من به چندتا نکته اشاره میکنم امیدوارم بپذیرین
1-شمادقیقا چطور با ایشون آشنا شدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

2- سیم کارت عوض کردن ایشون مشکوکه اصولا یکی ازچیزهایی که نشون دهنده ی گذشته ی آدمه همین سیم کارت قبلی آدمه....
3-اصولا آدمای بی حاشیه ومطمئن آدمایی هستن که زیاد خط عوض نمیکنن...من یه دخترمیشناسم توی شش ماهه اخیر4 سیم کارت عوض کرد...این مشکوکه...4-تاحالا به ذهنش نرسیده بودخطش اعتباریه دقیقا همون روزی که شماباهاش آشنا شدین باید بره خطشو عوض کنه؟
5- به این مکالمه که خودتون نوشتین دقت کنین....این مکالمه ی یه عاشق ومعشوقه یا مکالمه ی محترمانه ی دوتاآدمه که میخوان عنوان زن وشوهر روبه هم بدن؟؟؟؟....بیشترشبیه مکالمه ی یه آدمه که میخوادمچ طرف مقابلشو بگیره...شماهنوز یه ماه باهم آشنا نشدین ودارین بااین لحن باهاش صحبت میکنین واون ناراحت نمیشه....به نظرمن اگه خانم خیلی محترمی بود به این شیوه ی صحبت جواب دیگه ی میداد...

گفتم : همچین میگی خط مال کارم بوده که هر کی بشنوه فکر میکنه

کارت چی هست و روزی چندتا زنگ خور داری !!!!

گفت : حالا دیگه عوض کردم که شماره ما شوهر سابق مم نداششته باشه !!!

بعدشم گفت : البته همین خطمم داره که اگه خواستی همین خط ثابت مم عوض میکنم ....

6- گفته خطمو عوض کردم تاشوهرم شمارمو نداشته باشه...بعدگفته شماره این خطمم داره...مگه نگفته بود بخاطرشوهرم خطمو عوض کردم..دروغ در دروغ شد که این...دیگه این جملات مشاوره نداره
از درو دیوار این رابطه دروغ داره میریزه..

و اما در طول این چند روز آشنایی ما ------- ایشون مدام سئوال میکرد که اگه الان یه کیسی - موردی

بهت معرفی بشه -- بازم میری ببینیش ؟؟؟؟

من هم با صداقت گفتم : بله !!!

چرا نرم ببینمش ؟؟؟
7- شما خودتون دارین این روبه طرف مقابلتون تلقین میکنین که این یه رابطه ی عالی نیست وجایگزین کردن این رابطه بایه رابطه ی دیگه کارچندان سختی نیست...پس چرا دارین ادامه میدین....شمالحنتون وشیوه ی صحبت کردنتون اول رابطتون که باید عشق وعلاقه فوران کنه اینه آخرش دیگه مشخصه
انگار دارن به زور مجبورتون میکنن با این آدم ازدواج کنین...اجباری نیست
یه 3-4 روزی از ارتباط ما گذشت و من به خاطر اینکه ایشون را امتحانش کنم --

همین شماره جدیدش را به یکی از رفیقام
دادم و گفتم زنگ ش بزن و بگو :

شماره شما را خواهرم گیر اورده و من هم متارکه کردم و میخوام ازدواج کنم و اگه مایل باشید همدیگه

را ببینیم ....

دوستم زنگش زده بود و بعد از احوالپرسی - گفته بود که من آقای ......... هستم و شماره شما را

خواهرم از کاسب های همسایه تون گیر اورده اند و قصد ازدواج هم دارم ....

و اگه شما هم مایل هستید هم دیگه را ملاقات کنیم ...


ایشون پرسیده شغل تون چیه ؟؟؟

دوستم گفته : من مهندس عمران هستم

ایشون گفته : یعنی بساز و بفروش دیگه !!!

دوستم گفته به نوعی بله !!!

چند ساله تونه ؟؟؟

مدرک تون چیه ؟؟


و در آخر هم گفته با خانواده صحبت میکنم و خبرش را میدم .....

و خداحافظی کرده ...

8- مگه نگفت به شما یاعلی گفته پس این کارش بو داره..
به شما یه شماره تلفنی داده که میدونسته کسی نداره به جزشما وشایدچندنفرمحدود وبعد دوستتون گفته که من از کاسبای محل این شماره روگرفتم ...وبعداز اینکه کلی ذوق کرده تازه شصتش خبر دارشده که کسی شمارشو نداشته وبعدخیلی سریع زنگ میزنه وجواب نه میده
اولا فهمیده خراب کاری کرده وطرف مقابل ازسمت شما بوده بخاطرهمین جواب منفی داده دوما اگه ریگی توکفشش نبود و نفهمیده بودکه ازطرف شماست بعدش سریعا زنگ نمیزدکه بگه نه...اگر واقعا خانواده دارباشه هیچ وقت خودش مستقیما و خیلی سریع زنگ نمیزنه بگه نه...حتی اگه جوابش نه باشه صبرمیکنه تا طرف مقابل بیاد یا زنگ بزنه وجواب منفیشو اعلام میکنه
وسوما برای اثبات وفاداریش که بگه من همه چیو به شمااطلاع میدم آخرسربه صورت مستقیم به شما گفته...9-مکالمه ی شما اینجا خیلی ضایع بوده وبهتربود که به نحوی دیگه باشه...چون مشخصه کارشمابوده

منم خیلی ریلکس گفتم : والا چی بگم نمی دونم کی بوده !!!
بعدش م گفتم : خوب اشتباه کردی -- بابا میرفتی میدی دیش ---- یوقت خوب بود ---

یوقت بهتر از من بود !!


که ناراحت شد و گفت : دیگه این حرف را نزنید که ناراحت میشم --- من با کسی که دست یا علی

میدم تا ته ته ش هستم .....

اولا اگه شما بخوواین باکسی ازدواج کنین مهم نیست واستون که خواستگار داشته باشه یانه ...یعنی شما ازحضور رقیب اصلا غیرتی نمیشین؟؟؟؟
پس بااین جمله دوپیام رسوندین1-طرف مقابلو خودم فرستادم تا امتحانت بکنم
2-من انقدر بهت علاقه ندارم که خودموبهت محدود کرده باشم واگه یه خواستگاردیگه بود برو مهم نیست منم میرم بایکی دیگه
شما دارین مفهوم ازدواج رو اولا برای خودتون ودوما طرف مقابلتون پایین میارین:81::81:


به نظرمن یه درخواست دیگه از طرف یه نفر بهش بدین....درخواست صیغه شدن....ببینین اینکار رو میکنه یانه؟
کارخلاف شرعی نیست اصلا...ولی بایدبدونین اگه روی شما برنامه ریزی عاطفی کرده آیا حاضر این کارم انجام بده؟؟؟؟؟؟

من تواین چندروز پست های مختلفی براتون فرستادم و دیگه این آخریشه
امیدوارم به نتیجه برسین وموفق باشین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط fatima86

6- گفته خطمو عوض کردم تاشوهرم شمارمو نداشته باشه...بعدگفته شماره این خطمم داره...مگه نگفته بود بخاطرشوهرم خطمو عوض کردم..دروغ در دروغ شد که این...دیگه این جملات مشاوره نداره
از درو دیوار این رابطه دروغ داره میریزه..

---

فاطیما جان خیلی متشکرم از نقد و بررسی شما خواهر :72:
================================================== ====
در مورد تعویض سیم کارتش وقتی من سئوال کردم ایشون گفتند که :

اولا چون این خط - خط کاری م بود نمیخوام هی روی این خطم زنگ بزنند

دوما گفت من چند تا مزاحم داشتم - برای همین سیم کارتم را عوض کردم

و در آخر گفت البته شوهر سابق م شماره این سیم کارت را داشت و همچنین همین سیم کارتی را که فعلا دستم

هست را هم داره که اگه بخوای این سیم کارت را هم عوض میکنم !!!!!!!!!

و به گفته خودش = انگیزه ایشون از تعویض سیم کارت بیشتر برای این بود که چون شماره مال کارش

بوده و مزاحم هم داشته !!!

===========================================

البته من فقط میشنوم ولی زیاد جبهه گیری نمیکنم !!!

ایشون فکر کرده من این چیزها تو کتم میره !!!

فکر کرده به همین راحتی یاست ----- اون گفت و منم باور کردم :310:
================================================

ایشون یه مغازه ی فروش لوازم یک بار مصرف داره -- مگه چقدر زنگ خور داره ؟؟؟

اصلا کی به ایشون زنگ میزنه برای پلاستیک و لیوان و ....

در ثانی خوب من هم شاغل هستم و از دقیقه ای که با ایشون آشنا شدم خط م همون خط است

و به هیچ عنوان خطم را عوض نکردم

میدونم اینا همش بهانه ست و بهانه های الکی !!!!

===========================================
ولی خوب از طرفی هم میگم :

بابا اونم آدمه - 2 ساله که طلاق گرفته

تنهایی - همدلی - و ..... شاید بهش فشار اورده

و مثلا به یه نفر برای ازدواج آشنا شده و دوست شده

========================================

:305: به قول حاج آقایی که موقع طلاق به من گفت :

آقای ........... داری اشتباه میکنی !!!

همه این مطلقه ها از این مشکلات دارند !!!

بلاخره یکی دو سال جدا شدند -- نمیشه بدون هیچی بوده باشند

100 تا دیگه هم که بگیری هر کدوم شون یه موردی دارند

یکم چشم ت را ببند - توکل به خدا بکن و برو جلو ..........

===========================================

البته خدای نکرده من نمیگم که اگر ایشون رابطه سکس داشته باشه و چشم پوشی کنم و

باهاش ازدواج کنم ....

به هیچ عنوان نمی پذیرم :81:

ولی اگر در حد یک دوستی ساده بوده باشه .......

و به شرطی که خاتمه پیدا کرده باشه - مشگلی نیست .........

بلاخره اونم آدمه !!!

البته اینم چون مال قبل از ازدواج با منه !!!



که اگه در زندگی خیانت کنه ( نه ایشون هر کس دیگه )

خلاص ش میکنم !!!!!!!!!!!!

(( نگید بی غیرتم ))

===========================================

و به دید بنده یه احتمال خیلی خیلی زیاد ایشون دوست پسر یا .....

داشته که از اون روز به بعد یا کاملا قطع ش کرده یا ممکنه هنوزم باهاشون ارتباط پیامی - زنگی

چیزی داشته باشه !!!

************************************************** ***

و اما یک مورد دیگر هم بگم خدمتتون که :

من یکم سر مهریه دندان گردی در اوردم تا ببینم ایشون چیکار میکنه !!!

دیشب میگه با مامانم صحبت کردم و گفتم که فلانی میزان مهریه را میگه فقط میخوام 14 تا سکه

بگیرم !!!

مادر م هم میگه = نه - این مرد یه بچه داره - اگه فردا زنش اومد خیلی راحت 14 تا سکه را بهت میده و

میگه خوش اومدی اونوقت میخوای چیکار کنی ؟؟؟؟

گفتم خوب حالا میخوای چیکار کنی ؟؟؟

گفت : من کاری به حرف کسی ندارم

من خودم تصمیم میگیرم

حتی اگه اونا هم نخواند باهات میام محضر تا عقد کنیم

به ماما نم گفتم من دوستش دارم - و من فکر همه چیز را کردم ....

************************************************** ****************
البته من هم بهش گفتم نه !!!

من اینجوری نمیخوام تو سر از خود تصمیم بگیری ...!!!!

گفتم داداش هات چی میگند ؟؟

میگه : چون زندگی م یکبار خراب شده ، اونا دخالتی نمی کنند

=================================================

به نظر شما این خود سری و خیره سری نشونه چی میتونه باشه

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

- شروع ارتباط جسمی با این حد کم رابطه و شناخت
- عوض کردن شماره با این بهانه مسخره
- مادر شوهر معرفی شده
- عصبی بودن
- پذیرفتن همه شرایط

مشکوک هستن و باید دقیق بررسی بشن.

آقای تنهایی بعد از 68 تا پست و با این همه که دوستان دارن میگن قضیه مشکوکه و این خانم یکم مشکل دارن ، باز میاید میگید حالا چی کار کنم ؟ فکر میکنم دوستان گفتنی ها رو گفتن ، حالا اگر خودتون اصرار دارید ، یا با این همه نشونه هنوز دو دل هستید ( که جای تعجب داره ) دیگه تصمیم با خودتونه . به نظرم زمان تصمیم گرفتن رسیده .