-
RE: خداحافظ همدردی
ای خانم کجا کجا .
از منکه بدتر بهت حرف نزدن نگاه نگاه واستادم محکم :311: رو نیست سنگ پایه قزوینه .
عمرا از رو برم.:311:با این همه غلط املائی هام .آخ غلت اینجوری بودش :311:
من با خودم گفتم اگر در یه محیط مجازی نتونم مشکلم رو حل کنم .
تو زندگی هزاران مشکل هزاران حرف از دیگران خواهم شنید پس درزندگی هم باید فرار کنم. نه نه
خواهر من بمون با بودنت مشکلت رو حل کن .
این دنیایی مجازی انقدر بزرگه که حتی در روز 100 نفر هم برند به چشم نمیاد یک روز دلتنگی فردا فراموش میشیم.
پس احساسی به این رفتن فکر نکن.
-
RE: خداحافظ همدردی
این سایت سایتی بود که من وقتمو توش میگذروندم و سعی میکردم کمکی باشم برای دیگران در حدسعی و تجربیاتم .تاژیکی که من اخرین نظرمو در اون گذاشتم تاپیکی بود که در عرض چند ساعت به چندین صفحه رسید و همه متاثر شده بودن حالا یکی کمتر یکی بیشتر.من فکر نمیکنم فحاشی کرده باشم اقا حامد شما میتئنستید همه نظر من رو پاک کنید نه صرفا اون کلماتی که به نظرتون ایراد داره و جاش چندتا نقطه بذارید فکر کنم چندتا نقطه خیلی بدتر از حرفهای من باشه و کسی که نظر من رو نخونده خیلی بد قضاوت میکنه.اخرین خواسته من از شما همینه کلا پاکش کنید مثل همون نظری که پاک کردید منم فول میدم دیگه به سایتتون سر نزنم.موفق باشد خدانگهدار
-
RE: خداحافظ همدردی
ساره خانم با اجازه شما موضوع را کمی باز میکنم، به این امید که در تصمیمتان تجدید نظر کنید.
در تاپیک ازدواج با خواهر زنم و قصد جدایی از همسرم، آقا حسام آمدند و حرف دلشان را به امید راهنمایی شدن زدند. عده ای سعی کردند معقولانه نظر دهند و راه درست از غلط را با ذکر منطق و دستورات شرعی شرح دهند و عواقب احتمالی تصمیم آقا حسام را به او گوشزد کنند، عده ای نیز او را متهم به بی رحمی، بی اخلاقی، بی لیاقتی در رابطه، ضد و نقیض گویی و... کردند که منجر شد ایشان نه تنها نظرات مثبت و سازنده را نادیده بگیرند، بلکه بیشتر وقتشان را صرف "دفاع" از خود کنند، یا به عبارتی به لاک دفاعی رفتند، نتیجه این میشد که تاپیک بدون نتیجه به بن بست میرسید.
در این میان خانم آنی که در این زمینه بیشتر از سایرین تجربه دارند، مجبور شدند در تیم "پاسخ دهندگان به تاپیک" نقش پلیس خوب را ایفا کنند بلکه دریچه ای برای مکالمه و راهنمایی سازنده با آقا حسام باز کنند و در عین حال موج تنش زا در اون تاپیک را کنترل کنند.
چون همه ما در یک تیم "پاسخ دهندگان به تاپیک" بودیم، شخصاً ترجیح میدادم ایشان یک پست نسبتاً کوتاه تهیه میکردند و علاوه بر "سرزنش و قضاوت اکیداً ممنوع"، توضیح بیشتری برای "چرا نباید سرزنش و قضاوت کرد" ارائه مینمودند. بالاخره همه بینش دوستان باتجربه را ندارند و طبیعیه خطایی از دوستان بی تجربه (اکثریت انجمن) سر بزنه.
حالا احساس شما رو به خوبی درک میکنم، در جمعی که همه ایستاده و برقرار هستند، احساس میکنید که افتاده اید، طرد شده اید و بابت آن تمایل به رفتن دارید. واکنش شما به نظر من کاملاً طبیعیه و بهتون حق میدم اما عجله نکنید و کمی صبور باشید. آدمیزاد در موقعیت حساس ممکنه چیزهایی رو بگه درصورتی که قلباً قصد بدی از بیان آنها نداره...
من، شما و تقریباً اکثریت انجمن در مسائل روانشناسی ناپخته و بی تجربه هستیم. اولین قدم اینه که این واقعیت رو بپذیریم، اونموقع راحتتر میتونیم با رفتارها و مسائل ناشناخته ای که در این انجمن رخ میدهند کنار بیایم. (آنچه در آيينه جوان بيند، پير در خشت خام بيند.)
مثال میزنم! دیروز پاسخ خانم آنی به یکی از مراجعین را مطالعه کردم. وقتی به انتهای پست ایشان رسیدم، احساس بدی داشتم، اصلاً برام قابل فهم نبود چرا چنین پیشنهادی به آن خانم داده اند آن هم بعد از کلی زجر کشیدن آن خانم از شوهرش. ولی این طبیعت جاهل بودنه. بهتره بجای جبهه گرفتن، سعی کنیم پاسخهای دوستان باتجربه رو صرفنظر از متفاوت بودنشان با دیدگاه خودمان، بررسی و موشکافی کنیم بلکه قدم به قدم به بینش آنها نزدیکتر بشیم. سعی کنید اقدام دیروز آنی خانم جهت برقراری نظم در تاپیک را "شخصی" فرض نکنید، حتی اگر جنبه مثبت آن اقدام برای شما (هنوز) قابل فهم نیست.
من فکر میکنم شما نیروی مثبتی برای این انجمن بودید و خواهید بود. حیفه بخاطر مسائلی گذرا از این انجمن برید. نگاهی به اطرافتون بیاندازید متوجه میشید که همه مایلند در نظرتون تجدید نظر کنید. روی دوستان رو زمین نندازید! :-)
-
RE: خداحافظ همدردی
به نظرم این بحث زیادی داره کش پیدا میکنه.توضیحات لازم هم داده شده.حالا ساره جون دیگه میل خودشونه.لزومی به این همه اصرار وتوضیح نیست دیگه واقعا.
به هر حال خوشحال میشیم توی جمع ما بمونی عزیزم:72:
-
RE: خداحافظ همدردی
sareh.s عزیز سلام
همه اعضا دوست دارن کنارشون بمونی و از پست هاشون هم مشخصه
شخصا به تصمیمت احترام میگذارم
امیدوارم بهترین تصمیم را بگیری
موفقیت و شادی را برایت آرزومندم:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام دوستان عزیزم
این پیام رو از طرف عضو خوب و ارزشمند تالار همدردی و بهترین دوستم در تالار "نازنین 1" میگذارم.
نازنین به دلایل شخصی دیگه نمیتونه به تالار همدردی بیاد.
ازم خواست از طرفش با همتون خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم. شاید باز هم یک روزی برگرده اما با شرایط پیش آمده
فعلا شاید نتونه. حالش کاملا خوبه و بسیار دلتنگ شما عزیزانه.
امیدوارم دوست عزیزم هر جا هست موفق و سلامت باشه و خوشبخت و شاد زندگی کنه.
:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
برای نازنین عزیز بهترین آرزوها را دارم
یکی از اعضای خوب تالار هستن و دوست دارم در صورت حل مشکل شخصیش باز کنار ما باشه
امیدوارم همیشه شاد و موفق باشه و جاش اینجا خالیه:72:
نازنین عزیزم به امید دیدار دوباره ات در تالار:46:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام
بعد 10 روز امروز تازه اومدم و اين پيامو ديدم
نازنين جان ميدونم بي دليل كاريو انجام نميدي و نميتونم بگم چقدر ناراحتم از نبودنت, اينو از ته دل ميگم
اما چون ميدونم اينارو ميخوني از ته دل ارزو ميكنم برگردي, با عروسك نازتم برگردي
هيچوقت نميگم كه نازنين رفته و خداحافظي كرده و منتظر حضورتم, شرايطت درست ميشه ,مطمينم
مثل اسمت نازنين و عزيزي, تو نباشي هيچ كس جاتو پرنميكنه ها, زودي بيا:46:
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام،
خانم نازنین یکی از بهترین اعضای تالار همدردی هست.
امیدوارم هر مشکلی هست زودتر برطرف بشه و به تالار برگرده.
خانم نازنین، برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم.
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام آبجی نازنین 1 نمیدونم مشکلت چی هست :72:
که نمیتونی بیای تالار . اما اگر بخاطر مشکلات یا حرف حدیث ها بخوای تالار رو ترک :72:
کنی خوب نیست شما در سنی هستید که باید خودت رو محکم و قوی بسازید :72:
تا در زندگی واقعی بتونی از پس مشکلات بربیای . سعی کن همیشه با مشکلات یا کنار بیای :72:
یا از پای درشون بیاری . با رفتن مشکلات حل نمیشه . :72:
آبجی شما شخصیتی نداشتی که بی خبر بزاری بری . :72:
ما همه منتظرت هستیم که برگردی با هاتم خدا حافظی نمیکنیم. :72:
هیچ دلیلی هم برای رفتنت نمیخوایم. فقط برگرد . :72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
منم تازه این پست بهارشادی رو دیدم.
امیدوارم که نازنین حالش خوب باشه و به زودی مشکلش رفع بشه و بازم بیاد به تالار:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
خانم نازنین 1 یکی از بهترین اعضای تالارهمدردی هست چند وقت در صندلی داغ فوق ا لعاده خیلی زحمت کشید خیلی تشکرقدردانی می کنم چند وقت در صندلی داغ من از خانم نازنین 1 خیلی چیزهایی یاد گرفتم امیدوارم زودتر به تالار بر گردید تالارهمدردی و مدیرهمدردی به شما نیاز داردبراتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام.
نقل قول:
خیلی دوست داشتم، تک تک اسم بیارم، و از همه دوستان عزیزی، که در این ۲-۳ سال حضور من در همدردی، در رشد من در این محیط نقش داشتند، تشکر کنم.
اما تعداد این اسمها انقدر زیاد هست که میترسم دم رفتن اسمی رو از قلم بندازم، و بی قصد باعث شکستن دلی بشم.
واقعیت این هست که حضور تک تک شمایی که در این محیط حضور دارید و باعث بالندگی اون شدید، باعث رشد کامران۲۰۰۷ شد. چرا که معتقدم، هر کدام از شما، درسی داشتید برای من، و حق استادی دارید بر گردنم.
از همتون ممنون و متشکرم.72
در تمام این مدت همه تلاشم رو کردم که مفید باشم، و به بقیه کمک کنم. نمیدونم تا چه حد موفق بودم، اما نیتم، بر خلاف خیلیها که فکر میکنند تخلیه هیجانات روحی بود، صرفاً کمک بود و کار خیر.
این نقل قولی از اولین پست این تاپیک نوشته کامران 2007 هست.
دقیقا نمیدونستم چی باید بنویسم و فکر کنم همین نقل قول گویای حال من هم باشه.
این اتفاق یه بار دیگه هم افتاد و به دلایلی منتفی شد.
در هر صورت خوشحالم که یاد گرفتم.
فقط در صورتی که توی حل مشکلاتم بهتون احتیاج داشتم مزاحمتون میشم.
حلال کنید.
موفق باشید
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
بهار جان کجا؟
خوب احتمالا میخوای به دلیل مشغله هات کمتر بیای همدردی ، اما خداحافظی چرا؟
بهر حال نظرت برامون محترمه اما باور نداریم مشاور خوبی مثل بهار از میان ما بره.
خستگی در کردی دوباره بیا :43:
:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام
بهار جان خیلی خوشحالیم که به رضایت نسبی رسیدی و تونستی بر مشکلات غلبه کنی..
اما تجربه های خوبی که کسب کردی رو ما اینجا نیاز داریم مخصوصا دوستان تازه وارد..
سعی کن بعد از یه استراحت کوچیک برگردی..
شاید فکر کنی این یک حس خودخواهی باشه برای خودمون اما صادقانه میگم که حضورت یک نیاز است..
ما دوستت داریم و همیشه منتظر راهنمایی های خوبت هستیم..
همیشه برات دعا می کنم که هیچ مشکلی برایت به وجود نیاید و همیشه شاد و خندان باشی.
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
خواهر من این چه کاریه . آخه
چر اخداحافظی . شما که فعالیت تون عالی هست
تازه قهوای شدی بریم. انجمن . پس چیشد .
من خداحافظی نمیکنم . امید وارم آروم بشی و منطقی فکر کنی .
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
اِ ، بهار !
چرا آخه ؟
نکن این کاروووووووووووووووووووووو ووووو:302::163:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام خانم بهار،
حیف هست اگه یکی از اعضای خوب تالار از تالار برود. با این حال به تصمیم شما احترام می گذارم و برای شما آرزوی سلامتی و خوشبختی می کنم.
امیدوارم به تالار سر بزنید.
شاد باشید.
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
بهار جان دوست عزیز سلام
منم به تصمیم شما احترام میگذارم اما امید دارم مثه دفعه قبل دوباره در تالار ببینمت
کاش در کنار ما میموندی :72:
پس به امید دیدار خانومی:46:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
چی شده؟بهار کجا رفت؟چرا رفته؟ :302:
دوست جونم کجا میری؟ننننرووووو :(
امیدوارم مشکلاتت حل بشه.تو دوست خوب مایی.هم یه دوست خوب هم یه مشاور خوب برای تالار.جای خالیت حتما خیلی زود احساس میشه.
کاش دوباره با لب خندون بیای :46:
امیدوارم به خاطر دلخوری از کسی نرفته باشی و بری یه خستگی در کنی و بیای.یادت باشه دوستات اینجا منتظرتن :72:
میدوستمت :43:
میبوسمت :46:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام
حیف است خانم بهار زندگی محترم بهترین اعضا تالار است از تالار برود جا در تالار خیلی خا لی است تالار به وجود شما نیاز دارد خیلی ناراحت شدم از تالار برای همیشه رفتی با این حا ل به تصمیم شما احترام می گذارم امیدوارم زودتر به تالار برگردید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام بهار جان
جه قدر آدم دلش می گیره از رفتن اعضای تالار
برات آرزوی بهترین ها رو دارم ولی اگه نری خیلی خوشحال تریم.......
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام به همه اعضای تالار همدردی
اومدم از تک تکتون مخصوصا جناب مدیر همدردی تشکر کنم.
اگر همدردی نبود الان همین اطلاعات هر چند کم رو برای زندگی کردن نداشتم.
وقتایی که کسی میومد خداحافظی میکرد همیشه پیش خودم فکر میکردم چطور دلش میاد از اینجا بره حالا خودم اومدم برای خداحافظی...
اینجا خیلی چیزا یاد گرفتم خیلی از همه تشکر میکنم دوست ندارم اسم ببرم چون ممکنه ناخوداگاه کسی رو از قلم بندازم و باعث دلخوری اون فرد بشه.
البته این خداحافظی همیشگی نیست مطمئنم یه روز دوباره بر میگردم .دیر یا زود بر میگردم
همتون رو دوست دارم و اگر خدای نکرده باعث دلخوری کسی شدم تو این مدت حلالیت میخوام.
امیدوارم به زودی مشکل همه حل بشه .
تا آنلاین بعدی خدانگه دارتون.......:72::72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
خوب آبجی چرا خدا حافظی !!!!!
برو کمی استراحت کن دوباره برگرد .
میدونم میایی چون تالار بدون گلنوش 67 رونقی نداره .
اگر مشغله داری کمتری میتونی به تالار سر بزنی کمتر بیا برنامه ریزی کن
روزی یا در هفته چند ساعتی تا به کارهاتم برسی . بقول معرف از کارو زندگی نیوفتی .
منتظر حضور دوبارتون در جمع دوستان همدردی هستیم.
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
خانم گلنوش،
از زحماتتون در تالار متشكرم.
خدا به همراهتون.
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
گلنوش عزيز...
شما از اولين كساني بودين كه من توي تالار شناختم،پيگيري مصرانه تون در ادامه دادن برخي از تاپيكها خصوصا تاپيكهايي كه حالت كارگاهي داشت به خوبي نشون دهنده ي روحيه ي جستجوگر و علم آموز شما ست...
اما اينجا توي تالار هنوزخيلي چيزا واسه يادگرفتن وياد دادن باقي مونده...
به هر حال اميدوارم در تمامي مراحل زندگيت موفق و پيروزباشي وان شالله به زودي در تالار دوباره ببينيمت:46::72::43:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام سلام
راستش نمیخواستم به این زودی خداحافظی کنم و دلم میخواست تا چند روز دیگه حداقل بمونم ولی می ترسم که شارژم تموم شه.
بچه ها همتون رو خیلی دوست داشتم :43:
من در این تالار راه عاشقی رو یاد گرفتم کنترل خشم رو یاد گرفتم صبر رو یاد گرفتم شکرگزاری رو یاد گرفتم و ... البته خیلی کندذهن بودم وگرنه باید خیلی چیزای دیگه رو هم یاد میگرفتم.
دلم میخواست مثل کامران 2007 خبر خوش ازدواجم رو بدم و بعدش خداحافظی کنم ولی نشد یعنی قضیه منتفی شد و برای همین هم یکمی زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکردم دارم خداحافظی میکنم البته پیگیر تاپیک جدیدم هستم :
میخوام خودمو به زور بهش علاقمند کنم
و هر کس چیز جدید در اون بزاره نگاه میکنم و خیلی هم لطف میکنه.
شاید به حرفای بچه گانه و احمقانه ی من بخندید اما من خیلی در دل بستن بی پروام شاید بی پرواتر از هر کس دیگه ای که در زندگی دیدم نمی دونم شاید این عیب بزرگیه اما من عاشق این عیب بزرگ خودم هستم و بهش افتخار میکنم :43:
به خاطر همین روحیه به بچه های تالار واقعا دل بسته بودم:
به بهشت که خیلی دلم براش تنگ شده با اون عقاید منحصر به فرد و زیباش، به تسوکه که دلم واسه همسرش می سوخت مثلا!! :311: ،
به sisili ، به خارپشت و احوالات متناقضش که فکر میکردی چقدر شارژه بعد میفهمیدی اصلا اینطور نیست!!، به فرانک عزیزم و پاکی روحش،
به سارابانوی پراحساس نازنین، به آویژه ی دوست داشتنی و روشنفکر، به بی دل که واقعا در طنازی نابغه بود،
به آریکس که معلوم نیست کجا غیبش زد ، به مسلمان، به دخترمهربون، به آنی ، به شایانا ، به فرشته مهربان، به حامد65 و به خیلی دیگه که ممکنه الان یادم نباشه اما واقعا تا اسمشون رو میبینم خوشحال میشم.
دلم نمیخواد رفتنم رو با انتقاد کردن از مدیران تلخ کنم :72: به هرحال اونا هم زحمت میکشن وقت میذارند. ...
اما راستش دلم نمیاد هیچی هم نگم اصولا آدم درونگرایی نیستم پس حرفا مو میزنم اگه تنده، اگه بی ادبانه هست، اگه ناجوره، اگه احمقانه است یا اگه هر چی به بزرگواری خودتون ببخشین:72:
اول اینکه یکمی در ارتباط دختر و پسر با هم انعطاف بیشتری داشته باشید:72:
چرا تا کسی عاشق میشه سریع می ریزد روش و کتکش میزنید ؟ :302: خوب اینم یه مدل زندگیه دیگه یکی دوست داره کاملا بدون ریسک زندگی کنه یکی هم مثل من دوست داره عاشق بشه و ازدواج کنه حتی اگر ضربه بخوره هم یقینا پشیمون نمیشه چون این جوری زندگی میکنه با هیجان وشور. شخصا برای عشق و برای عاشق شدن ارزش قائلم و ناراحت میشم وقتی میبینم فرد به بوالهوسی محکوم میشه .
ابدا نمیگم که نظر منفیتون رو راجع به دوستی یا هر چیزی که اسمشو میذارین ندین اما این طوریم نباشه که فقط محکوم کنید و قفل کنید، محکوم قفل، محکوم قفل و ...
بابا هزار مدل آدم تو کره ی زمین هست! سخت نگیریم! :46: هر کسی دوست داره یه جور زندگی کنه وظیفه ی ما هم اینه که اون فردو تا حد امکان راهنمایی کنیم و چشمشو به روی حقایقی که ممکنه نبینه باز کنیم اما تصمیم گیری رو بر عهده ی فرد بذاریم و بعد هم به تصمیمش احترام بذاریم و براش آرزوی موفقیت و خوشبختی کنیم نه اینکه چون نظریه مون رو رد کرده براش آرزوی بدبختی و شکست در زندگی کنیم.
حیف که دیگه وقت نیست و راستش دیگه حوصله دارم وگرنه دلم میخواست یه مطلب از ازدواج عاشقانه ی پیامبران بذارم خیلیاشون عاشقانه ازدواج کردن مثل حضرت موسی (ع)، پیامبر اسلام (ع)، حضرت ابراهیم و همسرشون ساره و ...
دوم اینکه یکمی زیادی کنترل روی پستها صورت میگیره من نمیگم تالار همدردی باید نمونه ی کاملی از یک جامعه ی دموکراتیک باشه نه به هیچ وجه! اما میشه گاهی کمی سعه ی صدر رو بالاتر برد به قول حضرت علی (ع) که می فرمایند: آراء متفاوت خود را به هم بزنید تا چیز تازه ای از آن متولد شود . خودمونیش میشه تقابل افکار متفاوت در جامعه موجب شکوفایی هر جامعه ای می شود حتی یک شبکه اجتماعی. این طور نیست؟
سوم اینکه تالار و بخصوص مدیر خیلی در مورد اینکه افراد تالار اصلا با هم رابطه ای خارج از تالار نداشته باشن و به هیچ عنوان به هم ایمیل نزنن و اینا سخت گیری میکنن.
تالار گفتگو هم مثل هر شبکه ی اجتماعی دیگری متشکل از انسانهاست نه عاملهای هوشمند بی احساس. انسان ذاتا اجتماعیه ذاتا رابطه با همنوعانش رو میپسنده. ذاتا گرایش به برقراری ارتباط با دیگران داره. چه اشکالی داره آدم این همه دوست گل اینترنتی داشته باشه :43:
ازشن سراغ بگیره.دلش براشون تنگ شه. باهاشون شوخی کنه تا سرحال بیان براشون دعا کنه :323: و هزار تا رابطه ی انسانی دیگه که در شان انسانه و ویژگی اون .
به هر حال ما رفتیم هر خوبی بدی دیدین حلال کنین امیدوارم همه موفق باشن و به تمام آرزوهای خوشگلشون برسن
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
هی خانم کجا کجا ؟!
من هم کم مونده بود بیام سرود دلنواز " بای بای .......ما رفتیم " رو براتون بخونم :311: تا دل بعضی ها خنک بشه و بگه فیسسسسسسس !:311:
اما از اونجایی که خیلی دختر خوبی هستم و اهل گفتگوی تمدن ها :311:چارچنگولی نشستم پای درد دل مدیر همدردی جان جانان و از اعماق جان به مشکلاتی که براش ایجاد شده تا تالار را سرپا نگه داره گوش دادم .
خدا به سر شاهده مدیر جان هم اهل گفتگوی تمدن هاست .
گفتگوی تمدن ها در حالی که ترور به دلیل بچه پررویی ناموفق بود شکل گرفت و به مدیر جان گوش دادم و بدون پاس کاری توپ به زمین مقابل بهش حق دادم . اهل انعطاف پذیری و سعه صدر و بردباری و.......( پاس کاری هندوانه ای ! :311:)
آآآآما
من هم که بچه پررو مگه میشه جلوی این زبون رو بگیرم ؟!
خدا به سر شاهده فکر کن یه درصد جلوی زبونم رو بگیرم و با کسی تعارف بازی راه بیندازم :311:( اینو گفتم که حساب کار دستتون بیاد )
اما چرا این ها رو یاسا پشت بند پست تو نوشتم ؟!
به این دلیل که اگر دلیل رفتنت دلخوری از زمین و آسمان و تالار و مدیران و ....است و می خواهی سرود ملی بای بای ما رفتیم رو سر بدهی .........گفتم که بدانی مدیر همدردی و من باید قبل از تو جور و پلاسمون رو جمع کنیم و خداحافظی کنیم و بریم و البته قبل از من ،مدیر جان جانان !:311:
اما می مانیم .
دلائل مدیر را نمی دانم .( البته می دانم و نمی گویم .........:163:)
اما خودم با چهارتا هندوانه که زیر بغلم دادند تا به سر منزل مقصود برسانم . هندوانه هایی از جنس انعطاف پذیری و سعه صدر و ......هاهاهاها:311: ای پدر تائید طلبی بسوزه هی .........چه زود آدم گوش هایش دراز می شود :311:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
یاسا جان:72:
عاشق شو,اما عاقلانه عاشق شو!
مثل من نشیاااااا,میسوزی,پای همه چیشم وایسادم اما خب تازه فهمیدم معنی عشق فقط حس ساده گذرا نیست,یه چیزیه که ترکیبی از شناخت خودت و احساسته,
یکی بیاد ترجمه اش کنه!!!
کلا خوبه آدم پای همه چی وایسه اما بهتره اول خودشو یادش نره,اینارو واسه خودم گفتم
یاسا جان,
اینجا هم خداحافظی نداره,من هستم,تو هستی,ما هستیم,حالا با عقاید متفاوت:)
واست بهترین ها رو آرزو میکنم,شادی و آرامش:46:
راستی آنی,یه دونه ای,حرف نداری;)
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
نه خانم آنی ابدا و اصلا و تحت هیچ شرایطی دلخوری از مدیران ندارم بله انتقاد دارم نه دلخوری.
و دلیل رفتنم این نیست. یعنی هنوز اینقدر ناشناخته ماندم؟ :302: که ممکن است فکر کنید این قدر لوس هستم که اخم کسی من را بشکند یا انتقاد و تذکر به حق کسی مرا فراری بدهد؟!
البته در حال حاضر کمی دلخورم اما نه از تالار بلکه از خودم و از غرورم و پسری که خیلی در حقم بی انصافی کرد :302: و تواضع من در مقابل ایشان باعث شد توهماتی مثل برتری بیش از حد به ایشان دست بدهد اما رفتنم برای این دلخوری هم نیست...
اگر اینقدر لوس بودم آن زمان که یکی از اعضای نام آشنای تالار مرا فرد بازیگوش احمق خوانده بود رفته بودم ...
یا آن زمان که اولین اخطار را از مدیر گرفتم :163:
یا آن زمان که برای اولین بار شکست عشقی خوردم اما آمدم و فقط نوشتم خدایا شکر برای تمام لحظات شادی و تمام لحظات ناامیدی. نمی خواهم همیشه شاد باشم فقط در لحظات ناامیدی تنهایم نگذار! :72:
یا ...
فقط به دو دلیل خداحافظی کردم
اول اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد هستم آن هم در دانشگاهی که به سخت گیری معروف است و پروژه ام را به زودی انتخاب میکنم و واقعا تا دو سال فرصت تالار را ندارم چرا که فکرم را مشغول میکند. استاد راهنمایم نیز تا سه مقاله معتبر یا ژورنال ندهم اجازه دفاع به من نمیدهد.
دوم اینکه احساس میکنم به قدر کافی بوده ام اگر قرار به یادگیری بود در این دوسال باید می آموختم و اگر نیاموختم به هزار سال ماندن هم چیزی تغییر نمیکند و در ضمن احساس میکنم دیگر برای تالار مفید نیستم چون نه رشته ام روانشناسی است نه تجربه ی کافی دارم و نه هیچ ...
و اما شما خانم آنی! خواهش میکنم از تالار نروید حتی فکرش هم آزارم میدهد:302: حضور شما با من فرق میکند من فقط یک دخترک سرخوشم نه مجربم نه منطقی و نه حتی جامعه دیده اما شما نه!
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام،
خانم یاسا،
برای شما آرزوی موفقیت در تحصیل و زندگی می کنم و امیدوارم که همسر مورد علاقه تون رو هم پیدا کنید.
خوشحالم که روحیه ی شادی دارید و اطرافیانتون رو می خندونید. حداقل در تالار همدردی که اینطوری بودید :)
شاد و سلامت باشید.
خداحافظ!
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
یاسا جان دوست عزیز
من به تصمیم شما احترام میزارم اما چقدر خوبه که بعد یه استراحت دوباره در کنار ما باشی....
شما کاربری با روحیه متفاوت و خوب هستید:310:
براتون سلامتی و شادی آرزومندم:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام
با چشمای پف کرده خوابالو اومدم تالار چشمم خورد به پشت خداحافظی اول صبحی .
یاسا خواهر من خداحافظی چرا شما هم به پستی که باز کردید هنوز راهنمایی نیاز دارید و
گفتید سر میزنید .
و قرار نشد بی معرفت باشی بیای کلی چیز یاد بگیری برداری ببریا . قراره هرچیزی یاد گرفتیم.
بین دوستان تازه وارد تقصیم کنیم به راهنمایشون بپردازیم از تجربیاتی که کسب کردیم بهشون بگیم.
منکه خداحافظی نمیکنم چون برمیگردی میدونم برمیگردی این محیط همدردی با این همه دوستان خوب
بچه های شیطون بازی گوش کی دلش میاد قید تالار رو بزنه .
الان کمی دلخوری از خودتت از شرایطی که برات پیش اومده . کمی استراحت کن دوباره دلت تنگ شد برگرد بیا .
آخه کی دلش میاد با وجود این همه دوستان خوب تالار رو ترک کنه .
این پست هارو بخون چطور میتونی از این ها بگذری
اولی
اینم دومیش
میبینی بچه ها دلشون میگیره میان باهم شوخی میکنند .
اما جایی تو همچنان خالی هست . من هروقت نگاه میکردم شما در پستهای غمگین مشکلات واین مدل پستها بودید
روحیتون آسیب دیده بس که غم دیگران رو خواندید .
منتظرتیم .
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
ایول:227:
یاسا داره میره
کاش از خدا یه چیز بهتر خواسته بودم
الان همه این حرفا رو زد که بگه "توی دانشگاهی که به سخت گیری معروف هست" درس می خونه!:)
ما که بخیل نیستیم
مبارکا باشه :104:
ضمنا احوالات من متناقض نیست چشماتون چپ و چول میبینه :)
یاسا جان
خیلی غصه نخور
خداحافظی های الان مثل اونموقع ها نیست
امروز خدافظی میکنی فردا یادت میره
الان نصف اعضای فعالی که در تالار هستن، یکی دوبار خدافظی کردن و دوباره برگشتن:311:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام به تمامی اعضا ی خوب تالار
من کم کم حق عضویت دارد تمام می شود از تالار می روم
خانم یا سا محترم تالار به وجود شما نیا ز دارد امیدوارم دوباره به فعا لیت در تالار ادامه دهید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72::72::72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
بازم سلام
همتون لطف دارین .
خیلی خیلی از همه ممنونم
از ویدا و زهره و حامد و فرهنگ و آنی و پدربزرگ و خارپشت و... بچه ها اسم سبکتکین رو دیدم خیلی دلم براش تنگ شده :46:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
ایول:227:
یاسا داره میره
کاش از خدا یه چیز بهتر خواسته بودم
اصرار نکن خارپشت !!! باور کن نمی تونم بیام تالار !! دیگه مجبوری فقدان منو بپذیری. به قول یارو تو فیلمه تو باید سعی کنی الان این مصیبت رو از مرحله ناباوری به مرحله ی خودباوری ارتقا بدی . باید سعی کنی با صدای بلند گریه کنی :227:
خواهش میکنم جلوی خودتو نگیر .:311: اما یادت باشه هنوز گل هست زندگی هست زیبایی هست زنبور هست و...
الان همه این حرفا رو زد که بگه "توی دانشگاهی که به سخت گیری معروف هست" درس می خونه!
اٍ ... فهمیدی؟ ولی عمرا حدس بزنی کدوم دانشگاهه که به سخت گیری معروف هست مگراینکه اطلاعاتت در حد وزارت علوم باشه!:D
ضمنا احوالات من متناقض نیست چشماتون چپ و چول میبینه :)
نظر لطفتونه!:310:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
یاسا جان
عزیزم ایشالا همیشه خوشبخت باشی و موفق توی درس و کارت!
اما من توی اعتماد به نفس خودم موندم که با این همه کار و درس خوندن واسه ارشد و مجوز بگیر و درس بده و تازه توی
فعالیت های ورزشی و اجتماعی و کوفت و درد و زهر مار که دارم چرا خداحافظی نمی کنم :D
خدا شاهده کپسول اعتماد به نفسم من :311:
یاسا واقعا میشه هم کم به همدردی سر زد اما همیشه سر زد.
اما اگر تمرکزت اینجوری بهتره واسه درس خوندن تو دانشگاه با کلاس مثلا تهران :D خوب برات آرزوی خوشبختی می کنم
منم قراره با روزی چهار ساعت درس برم تو دانشگاه تهران و از الان برای یک مجوز به عنوان دانشجوی ارشد دانشگاه
تهران در سال 92 اقدامم کردم :311: خدایی اعتماد به نفس رو کیف کردی؟
اگر قبول نشم مجوزم میره رو هوا. اما در کمال اعتماد به نفس میرم جلو :311:
شایدم توی دانشگاه تهران دیدمت :D (ما احتمالا شعبه امیر آباد باشیم چون احتمالا
دانشکدش اونجاس. بعد تو بگی اِ بهار شادی تویی؟ منم بگم اِ یاسا خودتی؟ :D )
احتمالا از کار زیاد زده به سرم دارم هذیون میگم :311: هنوز قبول نشده تعیین شعبه هم کردم
چه خداحافظی ای شد باهات یاسا جون. شد پر از شوخی و خنده. خیلی باحالی. چه دیر شناختمت.
دیگه بدی ای خوبی ای دید حلال کن اما سعی کن خوبی هامو ببینی (همون تمرین درس مثبت اندیشی تالار :) )
خوشبخت و موفق باشی عزیز دلم :46:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام به همه دوستان ،
مدتی می شه که همراه همیشگی این تالار بودم پیگیر مطالب تمام دوستان بودم چه اونهایی که قدیمی بودند و چه دوستانی که جدید بودند .
اکثر جاها سعی می کردم از پست های مفید دیگران بهره ببرم.
اینجا مدرسه ای بود که با تمام قوانین به ظاهر خشکش مدلی از زندگی واقعی بود که در اون زندگی می کنم و درس هایی که اموختم به صورت عملی در زندگی مراجعین دیدم وحس کردم.
می دونم زندگی اونقدر پیچ و خم داره ومن اونقدر نا اگاه هستم که باز هم محتاج تجربه دوستان هستم .
اما ناچارم بر خلاف میلم با دوستان خداحافظی کنم . البته طبق برنامه ریزی ام تا 2 هفته دیگه همراه این تالار خواهم بود ولی خوب با توجه به شرایطی که دارم هر لحظه ممکن هست که دیگه نتونم بیام.
از همه دوستان التماس دعا دارم .
دلم برای همه تنگ می شه اسم فرد خاصی را نمی برم چون نسبت به تک تک دوستان چه مدیران و چه کارشناسان و کاربران ارادت دارم و آرزومند سعادت و کامیابی همه هستم .
به یادتان هستم.:72::72::72::72::72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام بی نهایت عزیزم:
خیلی از شنیدن خبر رفتنت ناراحت شدم.:302:.امیدوارم که هر جا که هستی شاد و سلامت و موفق باشی و همیشه گل لبخند روی لبات باشه دوست من...
جات توی تالار خیلی خالی میشه هر وقت تونستی از خودت خبری بده خانمی...
موفق باشی..
فعلا خداحافظ..
:72::72::72::72::72:
:72::72::72:
:72:
-
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
سلام آبجی
نمیخوام خداحافظی کنم چون دلم نمیاد
اینهمه مدت در تالاربودی زحمت کشیدی مشاوره دادی حالا میخوای بری
چرا حالاخدا حافظی خودتم که میدونی میای سر میزنی پس نگو خدا حافظی
چون ازاین کلمه بیزارم. :302:
اگرمشکلی چیزی داریم. میریم انشالله مشکلم حل شد برمیگردیم
دلت میاد این جمع دوستان رو ترک کنی .خوب برو مشکلت حل شد برگرد
منتظریما .