-
[QUOTE=ammin;294297]منظورمن راحت بودن بامرد غریبه نیست.شماهم این موارد روکاملارعایت میکنید منظورم رسیدن به سطحی از راحتیست که رفتارهات وانگیزه رفتارهات" متعالی تر"بشه. مثلا تو نمازرو واسه دل خودت ومعرفتی که به نماز داری انجام میدی.من وشما دربسیاری مهمانیها محدودتر رفتارمیکنیم براساس عرف ورسوم واینجا شایدنشه هرحرفی رو زدوراحت بود.
منم الان تو همين برزخ گير افتادم.دختراي فاميل وخانوادم همه راحت وحتي در مواقعي تقريبا بدون پوشش هستن.من اصلا راه اونهارو قبول ندارم اما راه خودمم كه اينطور تو خالي ودر مواقعي گناهكار باشم قبول ندارم.
از نظر من فرد مومن يعني كسي كه همه جا از خدا حساب ببره.نه اينكه مثل من پاش بلغزه وحتي نتونه تقواي درستي داشته باشه.
مشاور بهم ميگه تو دخترخوبي هستي.تقريبا تمام زندگيمو ميدونه.اما من قلبا ميدونم خدا ازم راضي نيست.من جاي خدا نيستم اما اگر همچين بنده بي اراده اي داشتم هر چه زودتر كمكش ميكردم از اين برزخ نجات پيداكنه.
من به شدت احساس گناه ميكنم.وقتي ميرم بيرون ويكي بهم متلك ميگه يا واسم بوق ميزنه حس ميكنم شايد خيلي چيزارو رعايت نميكنم واحساس گناه ميكنم.وقتي با پسري حرف ميزنم حتي توهمين سايت احساس گناه ميكنم.
يكي از اقواممون روانشناسي خونده يه روز واسه برنامه درسي رفتم پيشش و از اين نگرانيم باهاش حرف زدم واون گفت تو كه خيلي رعايت ميكني اما اگر بدوني كه جنس مرد يه طوريه كه به تو فقط به ديد جنس زن نگاه ميكنه ديگه با هيچ مردي حرف نميزني.همينو كم داشتم كه حالا بيشتر اذيت ميشم.اما اون ميگه وقتي تو از ارتباط بامردا خجالت بكشي اونا بيشتر به تو به چشم يك جنس مخالف نگاه ميكنن وحس تورو دريافت ميكنن.
اون خودش از ازدواج خوشش نمياد اما ميگه به همه توصيه ميكنم ازدواج كنن.
خودش بيشتر بامردا كار ميكنه.
عقايدمون باهم فرق داره.سنو سالمونم همينطور.از اون روز بيشتر ميترسم.
از اين ميترسم كه اگر با پسري حرف بزنم ويا تو اين سايت چيزي بگم وواسه كسي فكربدي به وجود بياد ومن مقصر باشم.
هر شب به اعمالم فكر ميكنم امابازفكر ميكنم جام ته جهنمه.
اما مثلاباهمسالان دختر راحتتری وکاملاخودتی.بنابرایی ابراز آنچه هستیم یک روند تدریجی است ونیازبه مهارت در زمینه های مختلف وشجاعت دارد.دراین صورت به نظرم هم رشد میکنیم هم آرامش درون خواهیم داشت.کتاب "وضعیت آخر"نوشته هریس رو خانم مینوش توی همین سایت به من معرفی کرد به نظرم اگه مطالعش کنی مطالب مفیدی برات خواهد داشت موفق باشي ممنون
-
یوسف گم گشته جان شما در حق خودت بسیار سخت قضاوت می کنی!
حتی قضاوتت اصلا صحیح نیست!
اینکه دیگری بوق بزنه و شما خودت رو مقصر بدونی اونم توشرایطی که می گی خ رعایت می کنی!
چرا از صحبت کردن با یک پسر احساس گناه می کنی؟ اینا مواردی هستن که اگه من جای شما بودم واقعا روش فکر م یکردم.
اما نکته ای که به دهن من می رسه اینه که :
1) شما اصلا به حقوق فردی خودت به عنوان یک انسان و یک خانم آشنا نیستی و احترام قایل نیستی
2) منتقد درونی بسیار فعالی داری. برای ساکت کردنش از تاپیک زیر استفاده کن!
http://www.hamdardi.net/thread-26620.html
-
يه تاپيك جديد از بهار.زندگي ديدم كه اصلا حالشون خوب نبود.
-
در رفتارهات نوعی کمالگرایی هست. اینکه انتظار داشته باشی همیشه کامل و بدون نقص و خطا باشی صرفا برای شما استرس و انفعال و تعارض میاره
شما حقوق زیر رو برای خودت قایل نیستی:
1) اشتباه کنی. شما حق داری اشتباه کنی چون کامل نیستی! چون کنترل شرایطت کامل دست شما نیست
2) به عنوان یک انسان با جنس مخافت اشنا بشی: شما شدیدا از اونها دوری م یگزینی و اونا هم انعکاس رفتار شما رو نشون می دن و دور می شن ازت. اون وقت کی تنها می مونه : شما. من نمی گم که وارد روابط ازاد بشین. نه! اما این که تو هر اتفاقی خودت رو مقصر بدونی همون جرات اولیه واسه طرفت برای پا جلو گداشتن رو و اقدام کردن رو از ایشون میگیره!
3) شما به دیگران بیش از خودت حق می دی! چند بار تو این سایت عذرخاهی کردی؟ در حالیکه مخاطب شما گفتن که بخشیدن و اصلا ناراحت نشدن
====================
من تعارض عجیبی بین درون و بیرونت می بینم یوسف جان! اگه من جای شما باشم سعی م یکنم حتما با افزایش مطالعه نگرشم رو عمیق تر کنم و اینجوری با سخت گیریهام خودم رو اذیت نکنم. در درون هر ادمی نیازهایی هست که باید بصورت مثبت پاسخ داده بشه! محروم کردن خودت از اون به مفهوم انسان خوب بودن نیست! بلکه روزی فرا می رسه که فشار این تعارض کنترل رفتار رو از دستت خارج م یکنه
-
خانم یوسف گم گشته بازم تاکیدمیکنم منظورمن ابرازوجود دربرابرمردان غریبه نبوده ونیست.این مسأله باتوجه به فرهنگ غنی خودمون،آیات واحادیث تکلیفش کاملامشخصه،توی تالارهم لینک سطوح روابط دختروپسرهست:http://www.hamdardi.net/thread-19072.htmlمنظورمن متعادل کردن احساس گناه وسرزنش خود ازیک طرف وازطرف دیگه توانایی "ابرازوجود"ورفتارشجاعانه توام با احترام ضمن حفظ "حیای یک دخترمومنه"درشوون مختلف زندگیست.کسب این مهارت تدریجی است الان فقط نیتش روپرورش بده.کم کم دراین زمینه قویترمیشی.تایپیکهایی هم که خانم مهراادمعرفی کرد مناسبه.موفق باشید
-
ممنونم مهرااد عزيز
تاپيك عالي بود ازحرفاي آقايsci پرينت گرفتم.
ميخوام انجام بدم.
- - - Updated - - -
[QUOTE=مهرااد;294419]در رفتارهات نوعی کمالگرایی هست. اینکه انتظار داشته باشی همیشه کامل و بدون نقص و خطا باشی صرفا برای شما استرس و انفعال و تعارض میاره
درسته
شما حقوق زیر رو برای خودت قایل نیستی:
1) اشتباه کنی. شما حق داری اشتباه کنی چون کامل نیستی! چون کنترل شرایطت کامل دست شما نیست
طبق تربيت چندين سالم اشتباه مساوي بوده با تنبيه سخت.
2) به عنوان یک انسان با جنس مخافت اشنا بشی: شما شدیدا از اونها دوری م یگزینی و اونا هم انعکاس رفتار شما رو نشون می دن و دور می شن ازت. اون وقت کی تنها می مونه : شما. من نمی گم که وارد روابط ازاد بشین. نه! اما این که تو هر اتفاقی خودت رو مقصر بدونی همون جرات اولیه واسه طرفت برای پا جلو گداشتن رو و اقدام کردن رو از ایشون میگیره!
درسته من مسئول ديگران نيستم اما اگر كاري كه من انجام ميدم باعث بشه كسي به گناه بيفته چي؟
من نميگم هر كس با من حرف ميزنه منظور خاصي داره اما ميبينم كه رفتارش باپسرا خيلي عادي اما با من كه دخترم خيلي فزق داره.فكر كنيد يك پروانه رو بستن واون هيچ تصوري از پرواز نداره.تازه نميدونه دوست ودشمنش كيا هستن.من هم الان همون حالتو دارم.نميدونم توچه شرايطي بايد از
پسرا دوري كنم.وتو چه شرايطي وبا چه كساني ميتونم رابطه درسي يا كاري داشته باشم.
خودتونو بزاريد جاي من.چكار ميكرديد؟مجبور بوديد تا حد امكان ازشون دوري كنيد تا آسيب نبينيد.وآسيب نزنيد.
3) شما به دیگران بیش از خودت حق می دی! چند بار تو این سایت عذرخاهی کردی؟ در حالیکه مخاطب شما گفتن که بخشیدن و اصلا ناراحت نشدن
من تو دنياي مجازي افراد رو نميبينم كه از حالت چهرشون متوجه بشم ناراحتن يا نه.واسه زحمتهايي كه كشيدن دوست ندارم ناراحت بشن وبه قول خودشون فكر كنن حرفاشون بي نتيجه بوده.
====================
من تعارض عجیبی بین درون و بیرونت می بینم یوسف جان!ميشه واضحتر بگي مهرااد عزيز؟
اگه من جای شما باشم سعی م یکنم حتما با افزایش مطالعه نگرشم رو عمیق تر کنم و اینجوری با سخت گیریهام خودم رو اذیت نکنم. در درون هر ادمی نیازهایی هست که باید بصورت مثبت پاسخ داده بشه!من فعلا شرايط ازدواجو ندارم.ميدونم كه بايد از راه صحيح به آرامش برسم.
محروم کردن خودت از اون به مفهوم انسان خوب بودن نیست! بلکه روزی فرا می رسه که فشار این تعارض کنترل رفتار رو از دستت خارج م یکنه
حس گناه ازم دور نميشه چون ميدونم گناهه.
مهرااد عزيز خيلي ازت ممنونم كه نظرات ارزشمندتو در اختيارم ميزاري.
- - - Updated - - -
[QUOTE=ammin;294421]خانم یوسف گم گشته بازم تاکیدمیکنم منظورمن ابرازوجود دربرابرمردان غریبه نبوده ونیست.ميدونم اما من شرايط خودمو توضيح دادم.چون ميدونم اين شرايط باعث تعارض شديد شده.
این مسأله باتوجه به فرهنگ غنی خودمون،آیات واحادیث تکلیفش کاملامشخصه،توی تالارهم لینک سطوح روابط دختروپسرهست:http://www.hamdardi.net/thread-19072.htmlمنظورمن متعادل کردن احساس گناه وسرزنش خود ازیک طرف وازطرف دیگه توانایی "ابرازوجود"ورفتارشجاعانه توام با احترام ضمن حفظ "حیای یک دخترمومنه"درشوون مختلف زندگیست.
کسب این مهارت تدریجی است الان فقط نیتش روپرورش بده.ميشه بيشتر توضيح بديد؟
کم کم دراین زمینه قویترمیشی.تایپیکهایی هم که خانم مهراادمعرفی کرد مناسبه.بله.اون عالي بود.اميدوار كه بتونم مو به مو اجراش كنم.
موفق باشید
ممنون.
-
سلام
مهراد عزيز وامين محترم لطفا سوالات منو پاسخ بديد.
-
سلام یوسف گمگشته جان.
امیدوارم اون تاپیک رو بخونین حتما! این تاپیک به شما میگه که این حس گناه در خ از موارد اصلا بجا نیست!
یوسف عزیز من اگه جای شما باشم حتما با یه مشاور خوب و حضوری صحبت میکردم. مثلا مشاوری مثل اقای مدیر همدردی ( مشاورت باید خوب باشه)
کتاب " از حال بد یه حال خوب" رو بخون!
این تعارضی که گفتم منظورم این بود که از درونت یه ندا بهت میگه نیاز داری به همراه اما از بیرون سرکوب میشه!
همونطور که تشنگی یه نیازه و به خاطرش نباید حس گناه نداشته باشی سایر نیازها هم همین طور.
خودت رو بیشتر دوست داشته باش . با توصیه های اقای اس سی ای به خانمها شی و ستایش که یک سری حق و حقوق واسه خود ادم متصور شدن بیشتر اشنا شو
به نیازهات بطور مثبت پاسخ بده نه اینکه بصورت منفعلانه ازشون عبور کنی تاپیک چگونه منفعل نباشیم رو هم بخون!
متاسفانه رفتارهای نادرست پدرت باعث ایجاد یه سری الگوهای ذهنی در شما شده که باید واسه نغییرش زحمت بکشی! دیگه عزیزم بیشتر ازین نمی تونم توضیح بدم
موفق باشی
-
ممنونم مهرااد عزيز.
خيلي بهم كمك كردي.
توهم موفق باشي عزيزم.