سلام دوستان عزیز
از تک تک شما عزیزانی که برای من زحمت کشیدین و پست گذاشتید متشکرم. :72: :72::72:
تمام پست هایی که در راستای سوالم بود بی نهایت به من کمک کرد.و من در مورد عواطف در زندگی مشترک به نتایج خوبی رسیدم و عمیق تر شدم.به خصوص پست های آقای محمد93 برایم بسیار مفید بود.و خیلی متشکرم. :72:
این تاپیک من در ادامه تاپیک گذشته من بود و تو این تاپیک من روی معیار عواطف و ایمان به طور خاص تر پرداختم.
قصدم این بود در این رابطه الان جمع بندی خودم را بنویسم.(ولی الان فکر کنم بهتره بعدا بنویسم)
اما متاسفانه چون خیلی ها تاپیک پیشین من را نخوانده بودند این شبهه براشون پیش آمد که من فقط این جنبه برام مهمه.و از موضوعی که تو این تاپیک داشتم دنبال می کردم کمی بحث منحرف شد.درحالیکه سوال پرسیدن از یک یا دو جنبه اصلا دلیل بر این نمیشه که بقیه جنبه ها برام مهم نبودن که اینجا نپرسیدم .فقط من الان سوالاتم تو این تاپیک در این دو جنبه عواطف و ایمان بود!!!
تاپیک قبلی من هست.آخر تاپیک خواستگاری داشتم که با وجود این که از نظر ایمان و اخلاق ایرادی بهش وارد نبود اما به دلایل دیگری جواب من،منفی بود!!!
فرشته اردیبهشت عزیز من فقط صرفا به جنبه ایمان و اخلاق توجه نمی کنم.اگر تاپیک گذشته منو خونده باشی متوجه می شی مثلا من اگر خواستگارم اهل تفریح و شاد نباشه و یا تحصیلاتش خیلی از من فاصله داشته باشه یا محکم نباشه جواب منفی می دم.اگر کسی را من شخصیتش را خیلی بپسندم باید کلی خوشحال بشه که فلانی شخصیت منو پسندید!!! (الان در حد منطقیم ها)از روی یک جمله که صبوری جان گفتند که نمیشه قضاوت کرد.تازه من داشتم معیار ایمان را در خودم تعدیل می کردم که فهمیدم دیگه این به تعدیل احتیاج نداره و همین حد که مد نظرمه واقعا منطقیه.گفتم هم چه حدی مدنظرمه.نمی خوام که همسرم عالم دینی باشه.من خودم که در اون حد نیستم اصلا!!!
چرا فکر می کنی ظاهر برام اصلا مهم نیست.
تو تاپیک خودت هم گفتم موردی را از قیافه اش اصلا خوشم نیامد و جواب منفی دادم.اصلا اگر کسی به دلم نشینه عمرا باهاش ازدواج کنم.همه حرف من تو تاپیکت این بود که نباید وسواس گونه به این مساله ظاهر پرداخت.چون جزئیات عادی میشه.وگرنه من ظاهر برام مهمه.مثلا تو تاپیکت یکم در مورد پوشش مردا تو خونه صحبت کردم که متاسفانه چه جوریه.و گفتم تو الان نباید این قدر به طرز لباس پوشیدنش در حدی که گفتی گیر بدی چون آخرش با یک چیز دیگه ای مواجه میشی!!!
اما با این وجود من خودم بعدا می خوام به همسرم رک بگم که تو خونه نباید مثلا زیرشلواری راه راه بپوشه.یا زیر پیراهنی.دیگه از آستین حلقه ای که برای مردا متنفرم.یعنی حالت بدی بهم دست می ده!!! حتما هم بعدا اینا را بهش بی رودبایستی خواهم گفت!
اما در مورد جاذبه جنسی داشتن آقایون که برخی اینجا و حتی تو تاپیک قبلم اشاره کردند دوستان من دارم مدتی فکر می کنم.این حس به من دست داده که نکنه من مشکل دارم؟
مثلا اینجا چقدر تاپیک هست که آقایون نگرانن و می رن بدن سازی و... من اینا را که می خونم اصلا حس می کنم از بدن آقایون خوشم نیاد!دیگه چه برسه برن بدن سازی!!!
منم خیلی دوست دارم همسرم منو بغل کنه یا نمی دونم همون اول تاپیکم هم گفتم چقدر دوست دارم عملیات محبت آمیز برام انجام بده.اما خب بالباس! اصلا از بدن مردا خوشم نمیاد.اینجا هم این همه می گن خواستگارم مثلا جاذبه جنسی نداشت نه اینکه من میل جنسی ندارم ها حالا خواهشا دوباره سوء تفاهم نشه!!!! ولی تا حالا مردی را ندیدم که برام جاذبه جنسی داشته باشه.نمی دونم چه جوری منظورم را برسونم.یکم برام گفتن منظورم سخته. ولی به خودم شک کردم نکنه من مشکل دارم؟؟؟
اگه فکر می کنید این موضوع مهمه من یک تاپیک دیگه باز کنم و جمع بندیم را تا اینجا ،بنویسم.
با تشکر ازهمگی :72:
راستی آقای محمد93 در مورد موضوع خواستگاریتون به نظرم حتما یک تاپیک باز کنید.چون من الان مواردی را می بینم که فکر کنم اینجا جاش نباشه باهاتون صحبت کنم.مثلا در مورد طولانی کردن تعداد جلسات خواستگاری من خودم مشکلاتی داشتم اما براش راهکار پیدا کردم.
- - - Updated - - -