جواب های شما خوب بوده و مهم تر از اون خودداری از ادامه بازی اس ام اس بوده هست ، یه جورایی دست ایشون رو خونده بودی به همین خاطر ادامه ندادی و این به نفع شماست
یعنی توپ رو انداختی توی زمین اون ، این نکته رو همیشه در زندگی ات رعایت کن ، هرجا می بینی داره میره به سمت تنش ، شما توقف کن
یادم میاد ، شوهر من هم در اون بحرانی که داشتم ، به عناوین مختلف، با اینکه مدت زیادی از هم دور بودیم و اصلا هیچ ارتباطی بینمون نبود ، همش با پیغام های ناراحت کننده سعی در ایجاد واکنش منفی از سوی من می کرد
منتها من با کمک فرشته با صبوری ، مثل شما پیگیری نمی کردم ، یعنی هر موقع اون یه جورایی سعی در تحریک من داشت من بی تفاوت می شدم
بعدا که آشتی کردیم ، ازش پرسیدم ، چرا اون حرفهای ناراحت کننده رو بهم پیغام میدادی
بهم گفت: می خواستم تو یه واکنشی نشون بدهی که من احساس کنم ، واست مهم هستم ، منتظر بودم تو یه کاری بکنی ، یه حرف تندی ، یه عکس العملی یه چیزی ....اما تو هیچ واکنشی نداشتی و من نگران می شدم که نکنه زنم (یعنی من) دیگه من رو دوست نداشته باشه
==============
وقتی همسرتون رو دیدی بهشون بگویید : اون روز که اس ام اس دادی ، دلم خیلی گرفت ، چرا در مورد زندگی مون و دخترمون اینجوری فکر می کنی ... و دیگه ادامه ندهید ، اگر پرسید چه جوری فکر می کنم ، بهشون بگویید اینکه سایه هستن ، نیاز به تو نیست
بهش بگو هیچکس برای یک زن ، جای شوهرش رو نمی گیره ... و دیگه ادامه نده .... سکوت کن ، با یه حالت حزن آلود ، سعی کن واقعا احساس و حرف دلت با هم یکی باشه تا این حرفت روی شوهرت تاثیر گذار باشه
من فکر می کنم ایشون فکر میکنه شما خانواده تون رو به ایشون ترجیح می دهید ، یه جورایی می خواهد برای شما ، شماره یک و در الویت باشه
حالا که این خواسته رو در غالب اون اس ام اس ها عنوان کرده
شما سعی کن این حس رو که ایشون در الویت شما هست بهش القا کنی ، اون هم با گفتن اون چند خطی که در بالا گفتم