شوهران از زنان چه می خواهند؟

من تا وقتی لپ مطلب را نگیرم که نمی تونم قبول کنم. باید بفهمم کجای کار ایراد داره. این که گفتید:
از ما گفتن و اینجوری که پیداست از شما نشنیدن :311: ) کمی ناراحتم کرد چون من می خوام بحث کنم و فکر می کنم منظورتان را فهمیده ام ولی شما مرا با این جمله به گوش ندادن متهم می کنید.:302:
اینکه میگین:
شما علائقت را صرفاً به عنوان علاقه و بدون باید و انتظار مطرح کن با الفاظی چون ، مایلم اگر شد همسرم برای من چنین کنه و من هم برای اون چنان ( در مقابل هر آنچه دوست داری از همسرت ببینی عادلانه اینه که متقابلی را هم قرار دهی یعنی اونچه خود می خواهی برای او انجام دهی ( با اطمینان به این که اهل عمل باشی )بیاوری
اینها را قبول دارم و منظور من هم ابراز علاقه در صورت تمایل وی است و همچنین برآورده کردن خواسته های او.
من خودم زمانی از این کارها لذت می برم که بدانم همسرم با اختیار و علاقه انجام می دهد و اگر هم نخواست خیلی منطقی می پذیرم که شاید دلس نخواسته همان طور که من ممکن است برخی از خواسته های او را انجام ندهم.
بالاخره حرف شما را گرفتم یا نه؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی گفتین احساساتم رمانتیک است. مگر عیبی داره که احساسات رمانتیک باشد؟ من منظورتان را از این مسئله (که بزرگ هم نوشته اید) نفهمیدم. توضیح بیشتر بدین لطفا.:72:

tesoke عزیز

اون جمله شوخی بود اگر نه اون آدمک غش غش خندون ( :311: ) اونجا چکار می کنه !!، حال اگر از شوخی نارحت شدید جداً عذر تقصیر ، امیدوارم پذیرا باشی .

این که مطلب را گرفتید ، تایید می کنم که آری ، با این اوصاف فقط نیازه ادبیاتت را دقت داشته باشی تا منظورت را طرف مقابلت درست دریافت کنه ، چون اینجوری که در پست 94 عنوان کردی متوقع نیستی فقط علاقه داری که چنان شود و اگر همسری از همه نظر مناسب داشتی و بعضی از این خواسته ها را انجام نداد دلسرد نمیشی ( درست فهمیدم ؟؟)

در مورد رمانتیک بودن ، اگر فانتزیهای رمانتیک که از خیالپردازی میاد محور زندگیت بشه ، آسیب زاست و مشکل آفرین ، اما این که آدمی عقلانیت را محور قرار دهد و گاهی برای تقویت روابط عاطفی رمانتیک عمل کند اشکالی نداره . توجه زیاد شما به فانتزیهای رمانتیک و احساسی بودنتان این تصور را ایجاد می کند که محوریت در تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای زندگیتون ذهنیتهای رمانتیک باشه که اگر چنین است شما را با مشکل مواجه خواهد ساخت .

در مورد جملات آخرم : لب کلام اینه که ، در محبت کردن بیش از محبت دیدن لذت نهفته و در این که بدون انتظار از سوی دیگران به اونها توجه کنیم بیش از برآورده شدن انتظاراتمان از سوی دیگران لذت می بریم . پس از این لذتهای نقد که در دست ماست و خودمون می تونیم بیافرینیم غفلت نکنیم ، در حالی که لذت محبت دیدن و برآورده شدن انتظاراتمان لذتی وابسته به دیگرانه و در دست دیگرانه که اگر اونها اقدامی نکنند ما تأمین نمیشیم .

به نظرت کدومش نقده و کدومش نسیه ؟؟ و عقل میگه نقد رو بچسبی یا نسیه رو ؟؟

منظورمو گرفتی برادر خوبم ؟؟


.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

tesoke عزیز

اون جمله شوخی بود اگر نه اون آدمک غش غش خندون ( :311: ) اونجا چکار می کنه !!، حال اگر از شوخی نارحت شدید جداً عذر تقصیر ، امیدوارم پذیرا باشی .
نه خواهش می کنم، ناراحت نشدم فقط ترسیده بودم که نکنه آی کیوم پایینه و من نمی گیرم شما چی میگین:54:. (تازشم، جور استاد به ز مهر پدر:101:)
این که مطلب را گرفتید ، تایید می کنم که آری ، با این اوصاف فقط نیازه ادبیاتت را دقت داشته باشی تا منظورت را طرف مقابلت درست دریافت کنه ، چون اینجوری که در پست 94 عنوان کردی متوقع نیستی فقط علاقه داری که چنان شود و اگر همسری از همه نظر مناسب داشتی و بعضی از این خواسته ها را انجام نداد دلسرد نمیشی ( درست فهمیدم ؟؟)
آره، اگه اون دوست نداشته باشه ناراحت نمی شوم. من هم در مقابل برخی خواسته هایش اگر انجام ندادم او ناراحت نشود. این شرطی است که اول می گذاریم و بعد با قبول این شرط علایقمون را به هم میگیم.
در مورد رمانتیک بودن ، اگر فانتزیهای رمانتیک که از خیالپردازی میاد محور زندگیت بشه ، آسیب زاست و مشکل آفرین ، اما این که آدمی عقلانیت را محور قرار دهد و گاهی برای تقویت روابط عاطفی رمانتیک عمل کند اشکالی نداره . توجه زیاد شما به فانتزیهای رمانتیک و احساسی بودنتان این تصور را ایجاد می کند که محوریت در تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای زندگیتون ذهنیتهای رمانتیک باشه که اگر چنین است شما را با مشکل مواجه خواهد ساخت .
خواسته هایی که من در این جا نوشتم فانتزی ها بود. نخواستم که تکرار مکررات مردهای قبل باشد و گرنه من هم از همسرم احترام و قدرت دادن و تشویق را می خوام. نه این که احترام نزاره و بعد استقبال کنه. :311: از راهنمایی هاتون خیلی خیلی ممنون.:)
در مورد جملات آخرم : لب کلام اینه که ، در محبت کردن بیش از محبت دیدن لذت نهفته و در این که بدون انتظار از سوی دیگران به اونها توجه کنیم بیش از برآورده شدن انتظاراتمان از سوی دیگران لذت می بریم . پس از این لذتهای نقد که در دست ماست و خودمون می تونیم بیافرینیم غفلت نکنیم ، در حالی که لذت محبت دیدن و برآورده شدن انتظاراتمان لذتی وابسته به دیگرانه و در دست دیگرانه که اگر اونها اقدامی نکنند ما تأمین نمیشیم .
این هم درسته. ولی من فکر می کنم که ذات خانم ها بیشتر از آقایون بامحبت است. می دونم که اگه 100 تا به خانومم محبت کنم، خیلی بیشتر از اون را می بینم. درسته؟
به نظرت کدومش نقده و کدومش نسیه ؟؟ و عقل میگه نقد رو بچسبی یا نسیه رو ؟؟
من خودم آدم مهربونی هستم. آشناها به من میگن تو اخلاقت به مادرت رفته (آخه مادرم به مهربونی معروفه) ولی می دونم که نمی تونم یک طرفه مهربونی کنم. تازه من که ادعا می کنم مهربونم:311: مهربونی دو طرفه اش خوبه. البته این حرف شما را به عنوان یه نصیحت خوب در دفتر یادداشت های مهمم می نویسم:
در محبت کردن بیش از محبت دیدن لذت نهفته و در این که بدون انتظار از سوی دیگران به اونها توجه کنیم بیش از برآورده شدن انتظاراتمان از سوی دیگران لذت می بریم.
منظورمو گرفتی برادر خوبم ؟؟

از این که وقت گذاشتی ممنون. امیدوارم منظورت را گرفته باشم خواهر، :163:ببخشید استاد
.

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من متن خودم را داخل متن شما نوشتم. ببخشین هنوز بلد نیستم درست و حسابی نقل قول کنم.

این نکته را هم خوبه داشته باشیم که :


وقتی هر کدوم از ما در جای خود به این بیاندیشیم که انتظار از دیگری نداشته باشیم اما به دیگری خدمت کنیم ( انتظار محبت نداشته باشیم اما محبت کنیم ) هر کدام از این کار خود لذت می بریم ، و محبت هم دو طرفه میشه یعنی شما هم از طرف مقابلت محبت می بینی بی آن که محبت طلب کرده باشی و این لذتش مضاعف تر از وقتیه که محبت رو طلب کنی ، یا به اصطلاح انتظار محبت داشته باشی و پاسخ بگیری، به عبارتی وقتی انتظار خوبی نداری ولی بهت خوبی می کنن گویی هدیه ای فوق العاده دریافت کرده ای ، ولی وقتی انتظار داشته باشی و خوبی ببینی چندان لذت نداره چون انتظارش رو داشتی و اگر انتظار داشته باشی و خوبی نبینی سرخورده میشی و اگر انتظار نداشته باشی و خوبی نبینی اثر منفی نداره چون انتظار نداشتی .

پس بی توقعی ای آرامش میاره ، و اگر هر کدام از طرفین اینرا پیشه کنن ، محبتها و خوبیها نثار هم می کنن از عمق جان و بی توقع ، هم محبت کردن لذت میده و هم محبت دور از انتظار را دریافت کردن لذتی عمیق میده .

حالا انتظار و توقع خوبه یا بی توقعی ؟؟؟ عقل کدوم رو منفعت میدونه ؟ از کدومش حداقل آرامش و حد اعلا لذت نصیب میشه ( اگه خوبی ببینی لذته و اگه نبینی آرامش داری چون بی توقع بودی ) ؟؟




.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

این نکته را هم خوبه داشته باشیم که :


وقتی هر کدوم از ما در جای خود به این بیاندیشیم که انتظار از دیگری نداشته باشیم اما به دیگری خدمت کنیم ( انتظار محبت نداشته باشیم اما محبت کنیم ) هر کدام از این کار خود لذت می بریم ، و محبت هم دو طرفه میشه یعنی شما هم از طرف مقابلت محبت می بینی بی آن که محبت طلب کرده باشی و این لذتش مضاعف تر از وقتیه که محبت رو طلب کنی ، یا به اصطلاح انتظار محبت داشته باشی و پاسخ بگیری، به عبارتی وقتی انتظار خوبی نداری ولی بهت خوبی می کنن گویی هدیه ای فوق العاده دریافت کرده ای ، ولی وقتی انتظار داشته باشی و خوبی ببینی چندان لذت نداره چون انتظارش رو داشتی و اگر انتظار داشته باشی و خوبی نبینی سرخورده میشی و اگر انتظار نداشته باشی و خوبی نبینی اثر منفی نداره چون انتظار نداشتی .

پس بی توقعی ای آرامش میاره ، و اگر هر کدام از طرفین اینرا پیشه کنن ، محبتها و خوبیها نثار هم می کنن از عمق جان و بی توقع ، هم محبت کردن لذت میده و هم محبت دور از انتظار را دریافت کردن لذتی عمیق میده .

حالا انتظار و توقع خوبه یا بی توقعی ؟؟؟ عقل کدوم رو منفعت میدونه ؟ از کدومش حداقل آرامش و حد اعلا لذت نصیب میشه ( اگه خوبی ببینی لذته و اگه نبینی آرامش داری چون بی توقع بودی ) ؟؟




.

---

ممنون از اين كه وقت گذاشتي. :72: سعي مي كنم ازاين به بعد كمتر توقع داشته باشم و بيشتر محبت كنم. هر چند سخته ولي مي دونم حداقل مي تونم واسه همسرم اين طوري باشم. البته فكر مي كنم كه اگر من هر چي به همسرممحبت كنم، بيشتر از اون دريافت مي كنم. اين به خاطر ذات خانم هاست. درست مي گم.:72::72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در ضمن ما مجبور نیستیم برای همه ی آدما بیشتر از خودمون خرج کنیم. مثلا ما توی اتاقمون (توی خوابگاه دانشجویی) سه نفر هستیم که با هم، هم اتاق هستیم. دو تامون کارهای اتاق را خوب انجام میدیم و یکی از زیر کارها درمی رفت. اوایل چیزی نمی گفتیم ولی دیدیم طرف باز هم بیشتر از زیر کارها در میره و ما مجبوریم وظایف او را هم انجام دهیم. بعد از کمی من گفتم باید وظایف تعیین شود و هر کس کار خودش را انجام دهد. دیگه نمی شه این جور جایی آدم بگه من محبت کنم و کار بیشتری انجام دهم. حداقل من چنین نیستن و نمی تونم. یا لااقل نمی تونم برای همه ی آدمای دور و برم بیشتر از خودم مایه بگذارم.
حالا آدم میتونه برای بهترین کسش، یعنی همسرش از خودش بیشتر مایه بگذاره، اما این هم مدت زیادی بیشتر دوام ندارد و در کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی خواندم که یکی از مشکلات زندگی ها این است که خانم ها اوایل زندگی از خودشون بیشتر مایه میزارن و بعد از مدتی چون عوضش را دریافت نمی کنند سرخورده شده و به کلی از زندگی ناامید می شوند.
لپ کلام، حرفتون درست. اما شما خودت هم فکر می کنم که اگر زیاد به همسرت خوبی کنی و عوضش را نبینی، تا مدتی خودت را با این حرفها راضی نگه میداری ولی بعد از مدتی احساس میکنی اون داره از شما سوء استفاده میکنه و غصتون میگیره. :302:
درست میگم. اگه غلطه، باز ناراحت نشین و بیشتر راهنمایی کنید تا من هم بیشتر یاد بگیرم.:72:

بجث بسیار جالبی اینجا در جریانه و برای من خیلی مفید بود و هم چنان دنبالش می کنم.

حرفهای فرشته مهربان رو می پذیرم که نباید توقع داشت و رفتار های طرف مقابل رو پیشاپیش و یه طرفه! تعریف کرد، باید صبر کرد و کم کم با عادت های احساسی همسر آشنا شد و خو گرفت.

اما tesoke گرامی:

یک زندگی عاشقانه، صحنه خرید و فروش نیست که مدام بنشینی و حساب کتاب کنی که چند بار گفتی "دوستت دارم" و چند بار شنیدی " دوستت دارم" ...
وقتی صادقانه مهر بورزی، در جان و دل خودت گرماش رو احساس خواهی کرد :310:

سلام آویژه
راستش من این حرفهایی که زدین را قبول دارم. فقط نمی فهمم که از کجای حرفایی که من زدم شما به این نتیجه رسیدین که من زندگی را مثل خرید و فروش می بینم و یکی میگیرم و یکی میدم. من گمان نمی کنم چنین نظری داشته باشم. من فقط گفتم هر کدام از طرفین که احساس کنه داره بیشتر خرج می کنه باعث میشه سرخوده بشه. من میگم تفاوت اگه کم باشه اشکالی نداره ولی زیادش باعث کدورت میشه.
آویژه، لطف کن و بگو از کجای حرف من این پیام را دریافت کردی تا اگر در فکرم ایرادی هست، درستش کنم.

فرشته مهربون، چی شد دیگه نمی خوای چیزی بگی. ازم ناامید شدی؟

هرچه گفته شد بر فرض تعادله . یعنی هرچیزی از حد تعادل خارج شود آسیب زاست و چیزی دیگر می شود ( مخرب ). تجربه شما هم در این مقوله می گنجه به کسی که اهمال کاره و سوء استفاده می کنه سرویس دادن پیوسته ، محبت به او نیست ، بلکه ظلم به اونه چون او را در رفتاری غلط تقویت می کنیم . پس اسم این محبت نیست ( محبت در معنای واقعی هرگز آسیب ایجاد نمی کنه و از حد تعادل خارج نمی شود ، هر چه از این حد خارج شود محبت نیست ولو به اشتباه محبت بخوانیمش ) . بین همسران نظر به سوء استفاده خیلی کم پیش می آید بیشتر ضعف رفتار است و نابلدی مهارتها

کاملا موافقم.
بیشتر اختلاف ها از روی نابلدی است نه این که یکی بخواد دیگری را استثمار کند. منتها چون طرفین نمی شینن و با هم مسائل را حل کنند و یا آموزش ندیده اند، به مشکل بر میخورند.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرشته مهربان
راستی بالاخره ایرادهای من برطرف شد یا نه؟

اگر با همین دیدی که طی تعامل با شما در این تاپیک ازتون دیدم پیش بری و همچنین آنگونه که نشان داده ای فردی صادق ، پی گیر و در پی آموختن بیشتر و به کار گیری هستی ، می توانی موفق عمل کنی ، فقط توصیه دارم حتماً معیارهات را رو از همین حالا دقیق تنظیم کنی و انتظارات رمانتیک را بعنوان چاشنی بیاری نه اصل معیارها .


موفق باشی

سلام
من امروز عضو شدم مطالب جالبه به نظر من مردها خیلی استناد به رساله و قران میکنن که تو قران امده زن باید مطیع شوهرش باشه یا حق ازدواج دوباره رو داره یا بی اذن زنش می تونه هر خرج وبرج رو داشته بشه اجازه بیرون رفتن به زنش نده و...اگه ای ن اطلاعات رو به کار بگیرن دیگه هر کار بکنی لوس و از خود راضی و پر توقع میشن که بیا و ببین ومیگن ازت راضی نباشیم نماز وروزه ات باطله حالا ما چه احساسی به اونا داریم براشون مهم نیست .
نمیشه به دعوای خدا رفت مگه نه بچه ها

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hezar

سلام
من امروز عضو شدم مطالب جالبه به نظر من مردها خیلی استناد به رساله و قران میکنن که تو قران امده زن باید مطیع شوهرش باشه یا حق ازدواج دوباره رو داره یا بی اذن زنش می تونه هر خرج وبرج رو داشته بشه اجازه بیرون رفتن به زنش نده و...اگه ای ن اطلاعات رو به کار بگیرن دیگه هر کار بکنی لوس و از خود راضی و پر توقع میشن که بیا و ببین ومیگن ازت راضی نباشیم نماز وروزه ات باطله حالا ما چه احساسی به اونا داریم براشون مهم نیست .
نمیشه به دعوای خدا رفت مگه نه بچه ها

---

با سلام و خوش آمدگويي به شما
اول بايد همه حرفهاي خدا را در اين مورد شنيد(مثلا وظايف و رسالتهاي آقايون در قبال همسرشون)، بعد اگر اثبات شد - اونكه مهربانترين حكيم قادر هست - دشمن هست، شما مي توانيد به جنگش هم برويد:163:

پيشنهاد مي‌كنم همانطور كه بعضي آقايون بعضي انتظاراتشون را با قرآن و حديث مستند كردند،‌در صورت تمايل شما هم در تاپيك ديگري كه در مورد انتظارات خانمها از آقايون هست (زنان از شوهران چه مي خواهند؟)، وظايف شوهران و حقوق خانمها را بررسي و درج كنيد.
اگر متعادل باشيم و نسخه را كامل بخوانيم، جز سود براي خانواده ها تجويز نشده است.
بايد به طور همگن اينگونه مسائل را نگاه كرد.

[/font][font=Arial]سلام اگه اجازه بدین منم نظر بدم انتظارات شوهران از همسراشون
محیط خانه جایگاه امنی باشد تمیز و مرتب باشد هنگام ورود مرد,زن خانه با صورتی اراسته و با گرمی از مرد استقبال کند کدبانوی تر و تمیز باشید با لحن محبت امیز با او سخن بگویید.غرغرهایش را برای مرد نذاره...سعی در تغییر دادن او نداشته باشه و اونو همانطور که هست بپذیره
او را تحسین کنه و قهرمان بدونه نه اینکه تملق کنید...همیشه حرفهای امیدوار کننده بزنید کارها و حرفهای او را تایید و تحسین کنید
از تمامی کارهایی که برای شما انجام میدهد قدردانی کنید..
خود را با زندگیش وفق دهید...با او سازگار باشید او را درک کنید ...به درخواستهایش پاسخ مثبت دهید:46:
سعی کنید او رئیس خانه باشد غر نزنید :324:...دستور ندهید...
در روابط زناشویی تمایل نشان دهید:227: ...او را نصیحت نکنید:324:....شنونده خوبی باشید...او را تحقیر نکنید به علائق او علاقه مند باشید:227:...بخشش داشته باشید بردبار و شکیبا باشید...:163:

به نظر من زن و شوهر بايد بيش از هر چيز رفيق و دوست هم باشند:72:
ويژگي دو دوست اينه كه:
به سعادت و راحتي دوستش بيشتر از خودش اهميت ميده
حاضره هر كاري به خاطر رفيقش بكنه حتي جونشو فدا كنه
هر خوبي فداكاري يا گذشتي در حق رفيقش انجام ميده از ديگران و بويژه پدر و مادرش پنهان ميكنه و اهل منت گذاشتن هم نيست.
اگر دوستش اشتباهي بكنه يا خداي نكرده اخلاق و عادات بدي در وجودش باشه كه ممكنه به سعادت اخروي يا دنيوي اون آسيب بزنه دلش واسه دوستش ميسوزه و سعي ميكنه كمكش كنه تا عيباشو مرتفع كنه
...
از همه مهمتر اين كه آدم از دوستش هرگز انتظار تلافي نداره ولي اگر تلافي كرد دوستي محكمتر ميشه.

سلام
به نظرم زن وشوهر باید دو نیمه سیب باشن که اگه از هم جدا بشن تیره می شم پس همیشه و همه جا محکم و همراه هم باشن.
اما به نظرم بزرگترین انتظار مردان از زنان اینه که بهشون گیر ندن. چه در مورد خانواده چه در مورد محیط کار ونحوه ارتباطات چه در مورد نوع اخلاقا و رفتارهاو او ن وقت با کمال میل همه خواسته های زن و براورده می کنن:310::303:

[size=medium]مشکل همینجاست که شوهران خودشون هم نمیدونن از زنان چی می خوان!!![color=#9400D3]البته همیشه استثناهایی هست :D
این کارها خیلی بهتره تا از ادم انتظار داشته باشن که علم غیب داشته باشه و همیشه از ته دل پر رمزو رازشون خبر داشته باشه.مثلا اگه اقا قرار بود ساعت 7 تشریف بیارن وساعت 9 تشریف اوردن خانم باید با نگاه به اوضاع ستاره ها و افلاک میفهمیدن که حتما یک جلسه فوری و ضروری کاری پیش اومده!یا سکوت اقایون که هزارویک تا معنی داره وخانم باید با گوش دادن به صدای سکوت ایشون بفهمه که الان تو دل مثل دریاشون چی میگذره!مثلا الان سکوت کردن چون شام دیر شده-سکوت کردن چون تازه حرفی که یک ماه پیش تو مهمونی زدم وخودم هم یادم رفته الان یادشون افتاده-سکوت کردن چون دارن فکر میکنن-سکوت فرمودن چون نمی خوان راجع به مسایل مورد علاقه من صحبت کنیم-سکوت کردن چون...

گلناز عزیز این طبیعی که آقایون کمتر از خانم ها حرف بزنند . بنابراین خانمها حرف دلشونو میزنند چه آقایون بخوان چه نخوان اما آقایون دوس دارن مسائل رو خودشون حل کنند بنابراین قبل از هرچیز خودشون دنبال راه حل میگردن و حرفی نمیزنند .

اگر آقایی دیرتر از ساعتی که گفته اومده خونه نباید انتظار داشته باشه خانم علم غیب داشته باشه
اما آقا هم انتظار نداره تا از در وارد شد داد زنش رو بشنوه یا فورا سوال پیچ بشه .

اگر آقا سکوت اختیار کردند بهتره بگذارید در سکوت باقی بمونن و هر وقت که مایل بودند صحبت کنند
چون انتظار ندارند زنشون مدام بپرسه چی شده؟ اتفاقی افتاده؟ من کاری کردم؟ مامانت حرفی زده؟ سرکار چیزی شده؟ پس چرا حرف نمیزنی؟؟؟؟؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sisili

اما به نظرم بزرگترین انتظار مردان از زنان اینه که بهشون گیر ندن. چه در مورد خانواده چه در مورد محیط کار ونحوه ارتباطات چه در مورد نوع اخلاقا و رفتارهاو او ن وقت با کمال میل همه خواسته های زن و براورده می کنن:310::303:

---

قبول دارم که اکثر آقایون از پیله کردن خانم ها به شدت بدشون میاد

اما مردهایی هستند که خودشون چنین خصوصیتی دارند (نه فقط مربوط به دوره متاهلی چنین فردی) یعنی کوچکترین مسئله رو بزرگ میکنند بحث و مشاجره میکنند و دنبال یک مسئله ی جزیی برای بحث های بعدی هستند طوری که همسرشون از این اخلاق مرد شاکی میشه

اینجا زن باید چه کار کنه ؟ و چنین مردی انتظار چه برخوردی از همسرش داره ؟ آیا این رفتار برای اثبات قدرت مردانه است ؟

باران عزیز
ممنون از راهنماییتون.من هم کاملا با نظر شما موافقم ومیدونم که وقتی اقایی دیر میکنه و خسته میرسه خونه دیگه حوصله سین جین نداره وبرعکس باید با استقبال گرم تحویلش گرفت ونیم ساعتی اخمهاشو با لبخند جواب داد تا بعد از خوردن چای گرم یخشون وا شه.یا گاهی نیاز دارن که سکوت کنن وبا خودشون خلوت کنن ونباید به پرو پاشون پیچید.خوشبختانه مسایل مدیریت زنانه :58:را یاد گرفتم.منظورم بیشتر بیان مسایل با چاشنی طنز بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

ببين بحث سر كوچك و بزرگ بودن انتظارات شما نيست!
بحث سر اينه كه وقتي با اين انتظارات وارد زندگي بشويم، واقعيت فرد برايمان پوشيده مي ماند. منحصر به فرد بودن ، علائق، خلق و خو، شخصيت فرد تحريف مي شود.
آنوقت به ميزان همراهي او با انتظاراتمون از زندگي لذت مي بريم.

در حاليكه دختر و پسري كه با هم ازدواج مي كنند، قبل از هر چيزي دو انسان هستند، با دو نگرش، با دو سليقه و ....
شايد آنچيزي كه براي شما يك انتظار كوچك باشد، براي طرف ديگر يك مسئله غير قابل اجرا به نظر برسد.


پس بهتر هست از توي ابرها پايين بياييد. و به جاي انتظارات قبل از ازدواج دقت زيادي بكنيد كه معيارهاي اساسي خود را در ازدواج مشخص كنيد و آنها را در خودتون و دختر مورد نظر تناسبش را ارزيابي كنيد.

---

اين جملات خيلي قشنگ آقاي مديرو واسه گلناز گلم گذاشتم منم ميخواستم همينا رو بگم ولي يه كوچولو بيسواد بودم!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط goolnaz

اقایون خیلی راحت با کمی توضیح اول زندگی تفاوت اجازه گرفتن و اطلاع دادن را مشخص کنن تا دیگه کسی دچار سو تفاهم نشه.

---

من نمی خوام همسرم واسه سبزی گرفتن هم از من اجازه بگیره.:311: مثلا اگه زنگ بزنه و محل کارم و از من بپرسه که برم سبزی بگیرم یا نه؟ گوشی تلفن را از عصبانیت قورت میدم.:97: منظور من در مورد تصمیمات کلی زندگی بود که می خوام حرف آخر حرف من باشه. اگه می خواد با خانواده اش بره مسافرت، یه اجازه ای از من بگیره. اگه مثلا گفتم "نه". نگه: تو به من اهمیت نمیدی. اگه خودت بخوای بری که حق داری. من می خوام برم. من اعصاب ندارم. همینیه که هست. من رفتم، خداحافظ. :311: در ضمن منظور من تنها نگرانی نیست، بلکه من از این اجازه گرفتن همسرم از خودم خوشم میاد. البته من اینو خیلی تو خانواده و جامعه دیده ام . مثلا وقتی زن برادرم میگه که من بدون اجازه شوهرم آب نمی خورم، من میرم تو رویا که در آینده همسرم اینو به من بگه.:227: بعد میشینم و هی کیف می کنم. این قده ذوق می کنم که نگو.:311:
در ضمن، اینها از تنقلات زندگی است و معیارهای من مهمتر از اینهاست. همونی که مدیر میگه، میگم چشم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tesoke

البته من اینو خیلی تو خانواده و جامعه دیده ام و نمیدونم چی گفتم که شما جبهه گرفتین.

---

والا من كه دور وبرم همه ي دخترهاي امروزي و تحصيلكرده مستقلند و همسرشون مدام بهشون امر و نهي نميكنه و تو تموم كارها مشاور همسرشونند شما لابد مادربزرگ و اقدس خانم سر كوچه تون كه 105 سالشه رو ميگي!!!!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tesoke

مثلا وقتی زن برادرم میگه که من بدون اجازه شوهرم آب نمی خورم، من میرم تو رویا که ...

---

البته نميدونم شايد خانمها از بله قربان گو بودن خوششون مياد ولي من كه هيچ رقمه تو كتم نميره حالا شايد يكبار يا نهايتا دوبار در طول زندگيم فقط واسه اينكه همسرم حال كنه و فكر كنه كه خيلي سرور و تاج سر تشريف داره (اووووق :311:) ازش اجازه بگيرم.

پستهای خارج از موضوع و دو طرفه و ..... حذف یا ویرایش شد .

دوستان لطفاً دقت داشته باشید ، حیفه انرژی و وقتی که صرف می کنید در جهت اصلی نباشه .

از یکی از عزیزان می خواهم پستهای این تاپیک را مطالعه و با جمع بندی از انتظارات یک مرد از همسرش از دیدگاه اعضاءی که نظر داده اند را طی یک یا دو پست قرار دهد .

پیشا پیش از این همکاری ممنون و سپاسگزار .

با تشکر از فرشته مهربان من همه پستهای این تاپیک را مطالعه کردم ونظر دوستان را جمع بندی کردم.

شوهران از زنان چه می خواهند؟

1-پاکی وصداقت

2-وجودی آراسته و جذاب ودارای ظرافت های زنانه

3-احساس مهم بودن آنها را بر انگیزند.وهمواره مورد تائید -احترام و اعتماد همسرشان باشند.

4-در مقابل کارهایشان از آنها قدردانی شود حتی اگر انجام کار را وظیفه خود بدانند و معمولا دوست دارند که زنان با شادی سپاس خود را نشان دهند.

5-نوازش کردن بدون هیچ دلیل یا خواسته ای

6-تکیه گاه و سنگ صبور بودن و مهربانی های بی دریغ

7-مردها هم حق اشتباه دارند ودراین مواقع دوست دارند که همسرشان حامی وپشتیبان آنها باشد.

8-غر نزدن

9-وقتی مردی ناراحت یا عصبانی است دوست دارد که همسرش محیط اطراف را آرام وساکت نموده و آرامش را برگرداند.

10-برای تصمیمات اساسی نظر آنها هم پرسیده شود.

11-مقایسه نکردن شوهر محترم با دیگران

12-زنان خواسته هایشان را مستقیم وبدون کنایه بگویند.

13-مردها گاهی دوست دارند با خودشان خلوت کنند.

14-در رابطه زناشویی خلاقیت داشته باشند وگاهی پیش قدم شوند.

15-باور داشته باشند که وارد یک زندگی مشترک شده اند زندگی که نباید از خارج تحت تاثیر قرار گیرد.

16-وابستگی بیش از حد به شوهر نداشته باشند وبعضی از مشکلات را خودشان حل کنند.

17-آنها را مانند کسی که فقط برای این وجود دارند که نیازهای خانم ها را بر طرف کنند نبینند.



--------------------------------------------
پاورقی
1-این مطلب خلاصه نظرات دوستان هست.پس لطفا خانمهای محترم تالار از من خورده نگیرند ومن را به جرم مرد زلیل بودن به اشد مجازات محکوم نکنند.:311:
2-از آوردن فانتزی های شخصی(مانند حوله آوردن وگرفتن و سر جاش گذاشتن و...)که جنبه کلی نداشتن خود داری کردم.

سلام . می خواستم از خانم ماهم که واقعا دوستم داره تشکر کنم . همینطور که می دونین ایده آلهای مردان متفاوته و اون بستگی به شرایط روحی روانی خود شخص داره و بستگی به تربیت خانوادگی گذشته اش فرهنگ خانوادگی و فامیلی اش و علایق مذهبیش داره . ولی من از خانمم این تو قعاتو دارم که منو از هر نظر درک کنه به خودم و فامیلم احترام بزاره منو تو جمع خورد نکنه در موارد مهم با من مشورت کنه درد دلا و آرزوهاشو به من بگه و در مقابل هم دردلا آرزوهای منو هم بشنوه منو با بقیه مردا مقایسه نکنه تو زندگی مشترکمون نظر بده اگه منو از خودش رنچوند زود معذرت بخواد تا تبدیل به عقده نشه . زود قهر نکنه اگه هم قهر کرد یه جوری نشون بده که هنوزم منو دوست داره چون زود زود قهر کردن خانمو و زود آشتی نکردنشون خیلی خطرناکه که منم دچار همین معضلم . بعضی وقتا بهم زنگ بزنه و حالمو بپرسه که تا حالا نکرده و منو آرزو به دل گذاشته . بهم هدیه بده که اینم متاسفانه نکرده ... خوب همسر مهربونم اینا باعث نمیشه که دوستت نداشته باشم اگه شده رو همه دیوارا می نویسم دوستت دارم هر لحظه به یادتم وقتایی که قهر میکنی بدترین روزای زندگیمه و وقتی منو می رنچونی و معذرت نمی خوای ازت بدتر دلخور می شم و همیشه با خودم و روحم درگیر میشم .
خدمت خانمای محترم بگم که زودرنج نباشین و زود به زود قهر نکنین و احترام شو هرتونو نگه دارین و شوهرتونو با مردای دیگه مقایسه نکنین .

سلام . :72:
نظراتون رو خوندم . موضوع جالبیه .
شاید بعضیها از حرف های آقای تسوکه خندشون بگیره . ولی به نظره من اتفاقا خیلی راحت حرفاشون رو بیان می کنن و می دونن از همسر آیندشون چی می خوان . اینکه اینارو شناسایی کردن خیلی خوبه .:104:
تو نظر ها خوندم که گفته بودید اگه این خواسته هارو اگه دختر ها تو روزه خواستگاری بخونن جواب رد می شنون ولی آقای تسوکه واسه اون خم یه فکری کرده بود .
خواسته های آقای تسوکه چیزای خیلی بزرگی نیست . ما خانوم ها اگه خواسته هامون رو بنویسیم مطمعا متوجه میشیم کمتر از این نیست .
اینکه مثلا ازشون اجازه بگیریم به نظره من اصلا بد نیس چون نشون دهنده ی اینه که نظره اون هم واسه ی شما محترمه و اگه اجازه نده منظورش این نیست که شمارو درک نمی کنه . یا اینکه سر حجاب و اینجور چیزا چیزی بگه به این خاطر نیست که گیر میده واسه اینه که میخواد علاقش رو نشون بده . خیلی از آقایون نمی تونن راحت ابراز عشق کنن و سختشونه بگن دوست دارم واسه همین دست به دامنه اینجور کارا میشن . چرا نیمه ی خالیه لیوانو باید نگاه کنیم . یک بارم که شده نیمه ی پره لیوانو نگاه کنیم و فکر نکنیم که این حرفی که الان زد یعنی یه منظوری داره . به قوله آقای تسوکه چه اشکالی داره مثلا حوله رو بدیم دسته آقایونو بعد خودمون بزاریم سره جاش .
البته اینم بگم . امروزه خانوم هایی که بیرون کار می کنن فکر نکنم حوصله ی این کارارو داشته باشن ولی اگه علاقه باشه باهم کنار میان . زندگی یه چیزه دو طرفس که اگه تو همه چی با هم همکاری داشته باشنو با هم صحبت کنن خیلی از مشکلات حل میشه . باید به آقایون وقت داد و کمکشون هم کرد . :305:
گفتن اینکه من بدونه اجازه ی شوهرم آب نمی خورم به این معنی نیست که اون همه کاره ی منه و من از خودم هیچ استقلالی ندارم برخلافه این فکرا این حرف مخصوصا تو جمع یعنی اینکه همسرم واسه من خیلی مهمه و در وحله ی اول حرفه اونه که واسم ارزش داره . میدونید اگه این حرف تو جمع گفته بشه چه قدر مرد احساس بزرگی و غرور می کنه و تازه به شما هم افتخار می کنه .:43: :310:

سلام

یک مساله خیلی مهم که یادتون رفته بگید

همیشه باید شکم مردها رو سیر نگه داشت . این مهمترین عاملی که به مردها حس خوشبختی میده . اینو از تجربیاتی که با همسرم و توجه به بقیه مردهای اطرافم داشتم کشف کردم.

البته قصدم توهین به آقایون نبود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

همیشه باید شکم مردها رو سیر نگه داشت . این مهمترین عاملی که به مردها حس خوشبختی میده .

---

:58::58:
باز هم از پیچیدگیهای جنس برتر بگید، خوشمان آمد:311:

در ابتدا سلام می کنم به همه عزیزان این تالار واز زحمات شما تشکر می کنم واز نقش مفید وسازنده ای که برای تحکیم خانواده ها بر می داریدخیلی ممنونم این اولین ارسال منه وچندان وارد نیستم
چون من هم یک زن هستم برداشتم را از [/size]شوهرم می نویسم
شوهرها انتظار دارند زنانشان آرامشبخش آنها باشندبه نظرم این مهمترین است

شوهرها دوست دارند زنانشان پاک ومعصومانه رفتار کنند(نه توام با تندی ووقاحت)

شوهرها دوست دارند که ما محبتهای آنها را ارج گذاریم وبرایمان عادی نشود

شوهرها تنها یک چیز می خواهند
دوستشان بداریم واز صمیم قلب دلسوزشان باشیم

سلام به همه ی دوستان همدرد .شوهرا فقط عشقو محبتو درک طرف مقابلو میخوان.:43:

بی توجهی رو دوست ندارند مخصوصاً وقتی دارند حرف می زنند
مشکلات اقصادی را درک کنند
از نق و نوق وغرغر کردن از این اون متنفرند
وقتی از سرکار می آید از راه رسیده درباره مشکلات حرف نزنند

سلام
این چیزایی که نوشته بودین خیلیاش درست بود.از همه متشکرم
مشکل اصلی اینه که ما هممون میدونیم درست چیه ، چه جوری با شوهرمون رفتار کنیم ولی در عمل کار زیادی انجام نمیدیم.مثل خیلی چیزای دیگه:
ما میدونیم سیگار و قلیون بده ها ولی باز ...
ما می دونیم اگه بیشتر و جهتدار تر تلاش کنیم درآمدمون بیشتر میشه ولی باز از تغییزات میترسیم
ما میدونیم اگه با زن و بچهمون الکی بحث کنیم و بهانه جویی کنیم و ... کمتر احترام داریم و کمتر به حرفمون گوش می کنن ولی باز ...
یه کم بیایم چیزایی رو که یاد گرفتیم عملا اجرا کنیم. من مطمئنا که همه ما کتابهای مرتبط با رفتارهای اجتماعی ، کتابهای انگیزشی و غیرو را مطالعه کردین ولی عمل نکردیم.
الان هم که من پستهای قبلی را خوندم دیدم بابا همه واردن ولی وقتی پای عمل کردن می رسه همه چیز رو فراموش می کنن.
مرسی از همه

اگر دقت کنید تمام چیزهایی که یک مرد میخواهد تنها و تنها به یک کلمه خلاصه میشه و اون چیزی نیست جز :
***********اقتدار*************
میخوام به رفتارمردهای دوروبرتون و مخصوصا همسرتون نگاه کنیدچرااونها گاهی به بعضی ها سواری میدند؟چرا جذب دخترهای بسیار پایینترو تقریبا زشت و بی اصالت میشن؟چرا یک مرد واسه همسرش همه کار میکنه ،که اون میتونه شامل هرکاری باشه حتی عوض کردن پوشک بچه:163:
خب با نگاهی دقیق میبینیم هر وقت تاییدی بوده یعنی اینکه اون مرد پذیرفته شده و یعنی اینکه او مقتدر است همین
خب چه موقع اقتدارحفظ میشود؟
عدم مقایسه با مردان دیگر:305:
تشکر و تحسین به ازای هرکار (حتی اگر اون کار چیز کوچکی باشه و یا به عنوان وظیفش باید انجام یده)::R
تعریف کردن از کارهاش در مقابل دیگران
راضی کردن همسر از نظر ......به طورکامل :328:
احترام گذاشتن به خونوادش در مقابلش :316:
خردنکردن مرد با پول(پول من /تو نمیتونی /تو باید بخری/چشم و همچشمی خرج تراش):101:
جلوی بچه ها از بابا تعریف کردن :104:
نق نزدن وغرغرنکردن:301:
درکنارهمه اینها از پذیرایی همسران با غذاهای عالی یادتون نره:82:

[align=justify]با اجازه علیرضا من این پستش رو اینجا می گذارم. با آرزوی روزیکه مریم با کمک علیرضا بتونه این نقص رو برطرف کنه و لحظات شیرینی رو در کنار هم تجربه کنن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ARE

فکر نکنم مریم ارزش اینو داشته یاشه
هیچوقت ازم تعریف نکرده بود من قد خیلی بلندی دارم خوش چهره و خوش لباس هم هستم ولی یه بار ازم تعریف نکرده برعکس پریناز انقد ازم تعریف میکرد که خجالت زده میشدم
هیچوقت از بابت کارام ازم تشکر نکرده کادوها مسافرتا انگار همه وظیفه بوده
برعکس پریناز ....
یه بغل کردن ساده هم بلد نیست
بوس کردنش ادم عذاب میده جای اینکه اروم کنه
نمی دونم چی بگم

شایدم ارزش داشته باشه

---

http://www.hamdardi.net/thread-25421-page-4.html[/align]

این جمله هنرمند رو باید با طلا نوشت!!!!!!!!
honarmand: هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضا نمي كند چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند :104:

سلام مطالبتون خیلی مفید بود ومن فک کردم ازاین به بعد شاید اگه باشوهرم اینطور رفتار کنم ومطیعش باشم ممکنه بتونم رفتارهای بد اونو اصلاح کنم من خودم رفتارم باهمسرم شاید یکم بد باشه البته تا جایی که بتونم سعی میکنم خونه غذا وظاهرم خوب باشه اما باهاش مخالفت میکنم وسعی میکنم ثابت کنم حق با منه . اما شوهرم وقتی میرسه خونه غذا باید اماده باشه وسفره چیده شده باشه قبلنا وقتی غذا نیم ساعت دیرتر حاضر میشد لیوان میشکست یا داد میزد که چه غلطی توخونه میکردی حتی نتونستی یه غذا رو سرموقع حاضرکنی الانم بعضی مواقع که ربع ساعت دیر حاضر میشه بااخم برخورد میکنه ورفتارهای خشن گذشته رو نداره.اما ازخود راضی بتمام معناست میگه حق دارم خودشیفتگی داشته باشم چون خانواده ما از لحاظ فرهنگی شغلی ومالی خیلی موفق هستند وتا میتونه توهین برای خانواده وفامیلم که انسان های سطح پایین از نظر شغلی فرهنگی هستیم و وجودمون برای جامعه فرقی نداره همیشه منتظره تا یه کوتاهی ازطرف خانواده وفامیل من سربزنه (ازدادن هدیه تا دعوت به مهمونی) تا بگه دیگه نمیریم خونشون.بیش از اندازه با مادرش جوره اوایل از همه دعواهامون مادرش باید مطلع میشد و در مورد هرچیزی باهاش مشورت میکنه چه کادوئی برا فلانی ببریم امثال اینا.هرخطائی از من سربزنه ومادرش بگه پسرم زنت این کارو کرد میادو بهم گوشزد میکنه ومیگه مثلا جبران کن اما وقتی مادرش خطائی میکنه قابل توجیهه.شوهرم اوایل ازدواج خیلی باهام بدرفتاری میکرد والان میگه اون موقع میخواستم مرد بودنم رو به توثابت کنم.سرتونو درد اوردم اما هرچیزی رو تحمل میکنم جز توحین هاش تحقیرهاش وخود شیفتگیهاش رو.یکی2بارهم گفتم که اگه واقعا خیلی خودشو سرتر میبینه ومن بهش نمیام خوب جدا بشیم یه مدت دست از این رفتارش برداشته ودوباره روز ازنو روزی ازنو. ناگفته نمونه پدرش وبرادرش هم این رفتار رو باهمسرشون دارند.منو جاریم واقعا دراثر این رفتارها اعتمادبنفسمونو از دست دادیم.مدیرهمدردی لطفا کمکم کنید چه رفتاری باهاش داشته باشم تا این رفتارش رو اصلاح کنم چون واقعا از زندگی مشترک خسته شدم یه دنیا ممنون میشم

* مردی می گقت: وقتی زنم به من هدیه ای میدهد متوجه دو نکته می شوم:
یکی: پولی که بابت خرید آن از من خواهد گرفت ،

و دیگر: هدیه ای که در مقابل آن باید برایش بخرم.

لطفا فقط لبخند نزنید، کمی تامل کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

* مردی می گقت: وقتی زنم به من هدیه ای میدهد متوجه دو نکته می شوم:
یکی: پولی که بابت خرید آن از من خواهد گرفت ،

و دیگر: هدیه ای که در مقابل آن باید برایش بخرم.

لطفا فقط لبخند نزنید، کمی تامل کنید.

---

وا آقای مدیر از شما دیگه انتظار نداشتیم چه طوری حرف یک مرد رو تعمیم دادید طوری که باید روش تامل کرد؟

جسارتا اون آقایی که این جمله رو گفته باید برن رو حرفشون تامل کنند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

وا آقای مدیر از شما دیگه انتظار نداشتیم چه طوری حرف یک مرد رو تعمیم دادید طوری که باید روش تامل کرد؟

جسارتا اون آقایی که این جمله رو گفته باید برن رو حرفشون تامل کنند.

---

با سلام و احترام
ضمن تشکر از نظر شما ، که موجب شد تا بنده این پست را نیز جهت شفاف سازی بزنم که با اهمیت هم هست.

بحث انتشار نظر یک آقا که اشتباه هست نیست!!!!
پیام چیز دیگری هست...
مردان نگاههای کاربردی معمولا به مسائل دارند. یکی از مواردش اقتصادی هست.
چه مرد، چه زن، در هدیه از خلاقیت طرف مقابل بیشتر لذت می برند نه هزینه هدیه.

اینجا بحث تفاوت نگاه زن و مرد به مسائلی مثل تولد، ازدواج و هدیه هم مطرح هست.
(البته این زبان طنزش مشخص هست. اما آنچه پشت آن هست اینست که چه زن و چه مرد باید هدیه ای که می دهند از استعداد خودشان باشد. گاهی خریدنی هست، گاهی درست کردنی، گاهی نوشتی، گاهی انجام دادنی، گاهی تعهدی هست. مثلا بخشیدن یک سکه از مهریه می تواند برای یک مرد جنبه هدیه داشته باشد. یا نوشتن یک نامه قدردانی و برشمردن صفات مثبت یک مرد، یا تعهد دادن یک زن به عدم انجام یک کاری که مرد دوست ندارد، می تواند مردان را خشنود کند.) البته چه خوش باشد که مهربانی هر دو سر بی.:43:

این متن از کانال تلگرام خودم خیلی زیباست حتما بخونین.

نقل قول:

---

درد دل یکی از همراهان
سلام
اول میخواستم بابت کانال خوبتون ازتون تشکر کنم
اما میخوام مسئله مهمی رو بگم و ازتون درخواستی داشته باشم.
من یه پسر 26 ساله هستم . پدر و مادرم در شرف طلاق هستن . تا به امروز یک بار از هیچکدومشون طرفداری نکردم که اون یکی ناراحت بشه . همیشه دست بوسشون بودم ، اما هروقت باهاشون صحبت میکنم که خودتون هم تو زندگیتون مقصر بودین حاضر نیستن قبول کنن .
من با پدرم کاری ندارم چون میدنم اون بیشتر تقصیرکاره اما مادرم ، وقتی بهش میگم که زندگی کردن بلد نبودی میگه من چی کم گذاشتم ؟! غذا که همیشه آماده بوده ، خونه تمیز بوده و ... وقتی بهش میگم زندگی فقط به این چیزا نیست و باید با احساساتت زندگیتو بهتر میکردی میگه چیکار میکردم؟ باباتو بغل میکردم؟! نازش میکردم؟!
متاسفانه به هیچ وجه قبول نداره که مردها هم احساسات دارن و نیاز به محبت . متاسفانه امروزه بیشتر خانوم ها همین تفکر رو دارن ، فکر میکنن مرد ها احساس ندارن و فقط باید به شکمشون برسن.
خود من بجز مادرم دو خواهر دارم ، همیشه در حسرت یه آغوش زنونه بودم ، یه بوسه از سر اشتیاق و دوست داشتن واقعی اما همیشه از این محروم بودم . من یه آدم لمسیم ، عاشق اینم که رو پای یکی دراز بکشم و موهامو نوازش کنه.
اما شاید این کار توسط مادرم تو طول عمرم به اندازه انگشتای دستم برام انجام نشده . تروخدا به خانوما بگین که مردا هم انسانن ، مردا هم احساسات دارن ، همه چیز شکم نیست ، نمیدونم این چه رسمیه تو کشور ما که میگن زن نباید بلند بخنده ، مرد که گریه نمیکنه و ... اگر قرار بود مرد گریه نکنه که خداوند این سیستم و براش نمی آفرید.
مردا هم نیاز به آغوش کشیدن یک زن دارن ، مردها هم نیاز به بوسیده شدن دارن ، فکر نکنین همیشه مردها باید جلو بیان ، ناز بکشن ، گاهی وقتها زنها باید جلو بیان ، مرد رو به آغوش بکشن و بهش بگن من در کنارتم ، بهش این امید رو بدن این رو ثابت کنن که هنوز زنده ان و هنوز زنی هست که بخاطرش ایستادگی کنن ، هنوز زنی هست که بخاطرش با زندگی بجنگن .
مردها نیاز به امید دارن ، به این که گاهی اوقات احساسات تلنبار شده تو قلبشون رو تو بغل کسی که دوسش دارن با قطرات اشکشون خالی کنن.
نمیدونم این چیزهارو تو کانالتون میگید یا نه اما من تجربه شخصی خودم و ده ها نفر دیگه که باهاشون صحبت کردم و از زندگیشون خبر دارم رو براتون نوشتم ، شاید اشتباه کنم اما انقدر به خالقم اطمینان دارم که میدونم هیچ مردی رو بدون یا با کمبود احساس و با سنگدلی نیافریده.
مردهای دیروز میخواستن به اشتباه با استفاده از زور ، زنهای دیروز رو برای امروز خوب بسازن اما نشد ، حالا زنهای امروز میخوان به جرم پایمالی حق زنها و انتقام از مردهای دیروز، مردهای امروز رو برای فردا خوب بسازن و این امکان پذیر نخواهد بود.
بازم از لطفتون ممنونم و اگه زیاد حرف زدم شرمنده ام.

---

:72:

پولو عین ماشین که بنزین مصرف می کنن استفاده نکنن.