خب
ملیسا خانم. به نظر من تصمیم غلظی نگرفته اید.
جواب سوالهامو در این پست آخرتون گرفتم. به جز سوال دوم.
به سوال دومم فکر کنید.
و جوابش رو بهمون بدید.
نمایش نسخه قابل چاپ
خب
ملیسا خانم. به نظر من تصمیم غلظی نگرفته اید.
جواب سوالهامو در این پست آخرتون گرفتم. به جز سوال دوم.
به سوال دومم فکر کنید.
و جوابش رو بهمون بدید.
پو عزیز نه نمیتونم تحمل کنم واسه بچه اون زنه بخواد پدری کنه حتی فکرش هم منو دیوونه میکنه
سلام
به شما بخاطر علاقه پاک و بی شائبه به همسرتان تبریک میگم و همینطور اینکه پیداست صاف و صادق تا کنون با همسرتان زندگی کرده اید و همین هم همسرتان را عاشق شما کرده
همسرتون واقعاً به شما علاقه داره و در این شک نداشته باشید .....
زندگی شما پتانسیل اصلاح را داره .....
علاقه شما هم به همسرتون عمیق هست و با توجه به اینکه این فاکتور در هردوی شما نسبت به هم وجود دارد می توانید زندگیتان را اصلاح کنید .
یک بار دیگر آن خانم را در خصوص آزمایش دی ان ای برای اثبات اینکه جنین از همسر شما هست امتحان کنید ، اگر او باز هم نخواست چنین شود ، به این شک کنید که جنین از همسر شما باشد و حتماً پیگیر آزمایش باشید و جدی و قاطع این را شرط قرار دهید . دلیل اینکه توصیه به چنین کاری می کنم برای این است که راهنمایی شما برای ادامه زندگی در صورتی که بچه از همسر شما نباشد با نوع راهنمایی در صورتی که بچه از همسر شما باشد فرق میکند .
اگر همسرتا ن باز هم مخالف بود برای آن است که مطمئن نیست که از او نباشد و در عین حال مطمئن هم نیست که از او باشد و تنها اون خانم هست که حقیقت را می داند و مخالفت او و پافشاری او بر اینکه از زیر بار آزمایش دی ان ای در برود نشان این است که به احتمال قوی اون خانم از همسر شما باردار نیست .
اگر هم از همسر شما باشد در هرصورت با توجه به طلاقش و اینکه قبل از ازدواج علاقمند به شوهر شما بوده به سوی شوهر شما آمده تا جایگزین کند و اقدام به بچه دار شدن هم برای حفظ شوهر شما بوده و با توجه به نوع برخوردش در اولین مکالمه تلفنی شما امیدوار به رفتن شما از این زندگی و ورود خودش بوده اما بدانید و مطمئن باشید که اگر الآن کوتاه آمده که از زندگی همسرت خارج می شود بخاطر قاطعیت شوهر شما در اینکه به شما علاقه دارد و حاضر نیست شما را از دست دهد هست و به نوعی اون خانم را از اینکه روزی بتواند به عقد دائم در آید نا امید ساخته و همین نیز اثبات این است که واقعاً شما و زندگی با شما را دوست دارد و حاضر نیست شما را از دست دهد و حتی شرط اینکه حاضر است اموالتان را برگرداند اما از زندگیش خارج نشوید همین را اثبات می کند .
مدیریت حل این مسئله را به او بسپارید و این را فرصتی برای او اعلام کنید .
نتیجه آزمایش دی ان ای را به ما خبر دهید برای راهنماییهای بعدی
خلاصه :
شما همسرتان را بسیار دوست دارید ، همسرتان نیز شما را بسیار بسیار دوست دارد و به قول خودش لحظه ای هوس او را به اشتباه انداخته برای چنین اقدامی و ....
زندگی شما پتانسیل اصلاح را دارد . از همسرت بخواه که این موضوع را خودش مدیریت کند و به درستی حل کند .
روی آزمایش دی ان ای پافشاری کنید و شرط گذشتتون از همسرتون قرار دهید و به همسرتان هم بگویید که در ادامه زندگی برایتان مهم هست که بچه مال شما هست یا نه چون روند زندگیتون در هرکدام از این دو وضعیت فرق خواهد داشت و باید بدانید تا درست زندگی و جریانات احتمالی بعدی را مدیریت کنید .
نتیجه آزمایش دی ان ای را در تاپیک خبر دهید تا راهنماییهای بعدی را در مسیر ادامه زندگی شما برایتان داشته باشیم .
موفق باشید
سلام ملیسا خانوم
من تاپیکتو خوندم بسیار متاسف شدم .
اما مثیکه شما میخواین برگردین پیش شوهرتون خب این ازخودگذشتیگون قابل ستایشه. احسنت
امیدوارم خداهم قدرتی مضاعف بده بهتون تا بتونین این مشکلات و پشت سر بذارین.
اما فقط خواستم بگم حالا که میخوای برگردی به راحتی برنگرد حداقل ایشون احساس کنه که قضیه جدی شده و زندگیش در خطره تا دوباره از این هوسا نکنه.
اما اینکه میگی عشق اول شوهرت بوده و شما هم پولدار بودی و شوهرت هرچی داره از پولای تویه. بهتر نیست یکم امتحانش کنی؟
مثلا همانطور که خودشون گفتن اموالی ک بنامش کردی نه حرفی عملی بنام خودت کن. چون ممکنه اوشون اینو گفته باشن واسه اینکه بهت ثابت کنن ک بخاطر مالت نیس ک دوست دارن. من میگم دلت بحال گریه هاش نسوزه ممکنه این ازخودگذشتیت وقیحترش بکنه یا بقول خودت نقشه باشه. یکم امتحانس کن بد نیس. یجوری وانمود کن که میخوای دیگه جدا شی و اموال و بنام خودت کن خیلی خونسزدانه هم رفتار کن که باور کنه. بعد ببین چه عکس العملی نشون میدن البته توجه داشته باش بلافاصله نبایدوبرگردی مثلا یمدتی بگذره باورش بشه.
اگر بازم اومد پیشت میتونی مطمعن باشی که دوست داره و پشیمونه.
آخه اینجور که شما میگین این دختره دنبال شوهرته بیشتر تا شوهرت.
یکم خطریه. باید کامل شوهرت پشیمون شه تا دیگه دست به آتیش نزنه. باید مطمعن شه که زندگیش میسوزه اگه به سمت آتیش بره. نه اینکه باخودش بگه یکم گریه کنم دلش بسوزه بعد باز دوباره.....
امیدوارم که واقعا پشیمون باشن و دیگه از این اشتباهات نکنن.
من پست فرشته مهربون و خوندم چیزی ک باعث شد نظر بدم بیشتر بخاطر این بود که ایشون از جمله شوهرتون که گفتن اموال و میدم اما طلاق نمیگرم.
برداشت کرده بودن که شوهرتون شما و دوست دارن.
اما من میگم خب این اقا با این خانوم زندگی کردن از روحیات و حسشون بخوبی اگاهن میدونن ایشون دلسوز هستن و میدونن با گریه و زاری ایشون دلش بدرد میاد.
شاید اینا ظاهرسازی باشه بهتر نیس بطور کامل این اقا امتحان بشن تا اینکه با این با فکر به زندگی ادامه داده بشه و باز چند سال دیگه بوی بد خیانت بمشام برسه؟؟
البته من در جایگاه یمشاور اصن نیستم اما گفتم شاید بد نباشه نظرمو بدم. چون دیدم خودتونم شک داشتین و کلی حرف ضد و نقیض شوهرتون بهتون زدن گفتم نکنه از دلسوزیتون خبر دارن و میدونن با این کارا احساسی تصمیم میگرین و زودی برمیگرین.
برگردین خیلی هم خوبه اما مطمعن برگردین نذارین دوباره فریبتون بدن.
اون زن هم راضیشون کنین ازمایش بدن و شمارو مطمعن کنن.که بچه ماله ایشون نیس. چون اگه بچه ماله ایشون باشه باید همیشه این بچ و اون زن و در زندگیتون تحمل کنین ببینین قدرت تحملشو دارین یانه.
لطفا حتماحرف شوهرتون عملی کنین . عکس العملشون خیلی خوب میتونه کمکتون کنه. حتی وانمود کنین که راه برگشتی نیس. ببینین بازم بنامم میزنن.یا دست پاچه میشن.
ولي من با نظر فرشته مهربان موافقم، اين زن اگر خيالش از طرف شوهر شما راحت بود هيچ گاه نمي آمد مسئله بارداري را با شما درميان بگذارد. بنابراين مي داند شوهر شما او را نمي خواهد و قصد دارد شما را عقب بنشاند و شوهر شما را حفظ كند. فرشته مهربان راست مي گويد اگر بچه از شوهر شما نباشد شايد حتي نيازي به پس گرفتن اموال نداري، ولي اگر بچه شوهرت باشد او از پدر ارث مي برد و اموال تو بين فرزند تو و آن زن تقسيم خواهد شد. البته اگر اين زن آزمايش هم ندهد كاملا دليل بر آن نيست كه فرزند از شوهر شما نباشد. اثبات اين مسئله بعد از به دنيا آمدن بچه هم امكان پذير است.
ملیسا عزیزم؛ بیا و ما رو خبر کن از اتفاقات و اقداماتی که انجام دادی!
ما هم نگرانتیم و منتظریم. :72:
عزیزم دنبال دردسر میگردی ؟؟؟؟؟
امتحان کردن شوهرش به چه دردش میخوره ؟ ملیسا جان میخواد زندگیش رو بچسبه و زندگیش رو رها نکنه .
فرض اینکه شوهرش رو امتحان کنه و شوهرش واقعا اموال رو به نام زنش نزنه ، مطمئنا این کار از ترس اینکه خانمش رو از دست بده اموال رو به نام نمیزنه .همسرش امکان اینکه همه چیش رو به نام زنش نکنه زیاده ، چون نمیخواد زنش رو از دست بده .
اگر هم به نام بزنه باز نمیخواد از دستش بده .
منظورم اینه که در هر حال 2 تاشون وایسادن که زندگیشون رو از دست ندن . هم ملیسا ، هم شوهرش .
الان امتحان کردن به چه درد ملیسا میخوره ؟ خواهش میکنم یکم فکر کنید بعد پست بگذارید . کارگاه بازی که نمیخواد در بیارن .
از همتون ممنونم که پیگیر هستید
به شوهرم گفتم به شرطی طلاق نمیگیرم که زنه بره آزمایش بده شوهرم اولش گفت اون بچه اگه از منم باشه من دوسش ندارم چون عشقی به این زن ندارم.منم گفتم یا ازمایش یا طلاق.قبول کرد ولی زنه قبول نمیکنه میگه واسه سلامتی بچه خطر داره.اولش گفت 3 ماه بارداره الان میگه 5 ماه بارداره شکمش هم نشون میده که 5 ماهه باشه.چه جوری راضیش کنیم بره ازمایش بده تهدید کارسازه؟؟؟داداشم میگه میرم تهدیدش میکنم ولی میترسم دردسر برام بشه
شما می توانید قانونی اقدام کنید به عنوان اینکه ایشون چنین ادعایی دارد که محل شک هست و ما نیاز به اثبات پزشکی داریم و
ایشان برای آزمایش دی ان ای زیر بار نمیرود و لذا تقاضا دارید که با اقدام قضایی از وی خواسته شود ملتزم به انجام آزمایش شود .
بهتره به این خانم گفته بشه که پزشک تشخیص میده که برای بچه ضرر داره یا خیر . شما که از پزشک متخصص تر نیستی ....
در هر صورت این رفتارها و عدم پذیرش نشانه ای از عدم صداقت و در واقع فریب کاری می تواند باشد . بهتره شما قاطع باشید .
همینکه همسرتان پذیرفته اما این خانم نمی پذیرد خود سرنخ هست .
در کل شما نیاز دارید این واقعیت را بفهمید چون برای مدیریت زندگیتان و مسائلی که بعدها در رابطه با بچه پیش می آید اگر از
همسر شما باشد تا به بهتریمن شیوه زندگیتان را مدیریت کنید و به همسرتان کمک کنید که بهترین شیوه ها را به کار بگیرد برای
مدیریت بر وضعیت و شرایط ....
موفق باشید
سلام دوست عزیز
بله اینم ینوع احتمال میتونه باشه، من نگفتم احتمال من بینقصه همونطور که شما نمیتوننین صد درصد بگین احتمالتون بی نقصه.
اما اگه با دقت نه سطحی مطالب پست منو خونده باشین میبینین که منم تاکید داشتم که حتما برگردن و خیلی خوبه که زندگیشونو بسازن. هیمشه هم معتقد هستم که زندگی اینقد ارزش داره و براحتی ساخته نشده که بخوایم براحتی خرابش کنیم یا بکس دیگه ای اجازه خراب کردنشو بدیم. خانوم ملیسا باید برای چیزی که متعلق بخودشه تلاششو بکنه و میدون و خالی نکنه.
و خیلی هم تحسینشون کردم که اینقد صبورن جون خیلیا هستن که صبوری ایشون و ندارن.
اما حالا شاید من بد نوشتم یا شما خیلی سطحی خوندین. من بیشتر پستم در جواب سوالای خانوم ملیسا بود . من همه ی پستارو نخوندم اما چند تاییشون که نگا کردم دیدم ایشون پرسیدن که
1.حس میکنن بازیچه شدن و بشوهرشون شک دارن. خصوصا بعدی که فهمیدن عشق اول شوهرشون بوده.
2.حرفای ضد و نقیض شوهرشون مثه زمان عقد موقت یا پول دادن بخانوم دوم اینا شک و بیشتر کرده.
من گفتم این روش و امتحان کنن که مطمعن بشن و زندگی شون و از دوباره بدون شک و تردید و بی اعتمادی بشوهزشون شروع کنن.
چون خیلی دیدم همین شک عامل بدبختی میشه.
گفتم زندگیشونو بدون شک آعاز کنن. وگرنه نگفتم که حتما همین درسته و دیگه اعتماد نکنن. من اصن همچین منظوری نداشتم.
بله دوست عزیز من علاوه بر اینکه فکر کردم و پست گذاشتم با توجه واقعییاتی که تو جامعه دیدم هم پستم و نوشتم.
من فقط جواب سوالشونو دادم که دودل نباشن. گفتم اینم یه راهی میتونه باشه که شما مطمعن بشین.
خواسام نظرم و با توجه به بعضی زندگیای مشابه ای که تو جامعه دیدم بدم بعد انتخاب کننده ایشونن میتونن انتخاب نکنن. یا انتخاب کنن درجشو کمتر کنن. ملیسا خانوم باید احتمالات و درمظر بگیرن بعد انتخاب درست و بکنن. چون ماها هیچکدوم کامل نیستیم و نمیتونیم صد درصد مطمعن باشیم که نظرلتمون درسته. بخاطر اینکه ماها همه آدم هستیم و میدونیم که آدمها خیلی پیچیده ترر از اونن که بشه به این راحتی با توجه بنظر یه آدم دیگه واسشون نسخه پیچسد و ذهن خوانی کرد. و بگیم صد درصد اینجوریه . چون ما شوهر این خانوم کامل نمیشناسیم ما داریم از روی برداشتای ملیسا نظر میدیم پس این احتمال هم هست نظراتمون کامل نباشه اینا همه احتمال ه و بنظر من بعنوان یه انسان نه کارشناس میگم باید تمام احتمالات و درنظر گرفت بعد بهترینشو انتخاب کرد.
ایشون سوال پرسیدن من راهی که بذهنم میرسید و گفتم بازم من بیشتر احتمال میدادم شوهرشون این اموال بنامشون بزنن. و ایشون هم خیالشون راحت میشد و بیشتر میتونستن اعتماد کنن. بدون شک و تردید. که دوعامل تخریب کننده زندگیه.
جون ممکنه بعد ها شوهرشون هیچکارم نکنه اما این شک عامل نابودی بشه.
دوست عزيز
تمامي پست ها رو خوندم و واقعا متاسفم كه با تمام علاقه اي كه به همسرت داري اين مشكل پيش اومده. البته منم واقعا همسرم رو دوست داشتم عوض اينكه اون زندگي خوبي برام مهيا كنه ، من با كار و زحمت و وام و ... اين كار رو براش مي كردم گويا واقعا جامون با هم عوض شده بود.
با توجه به اينكه من خودم هم تجربه شما رو دارم هيچ پيشنهادي نمي تونم بهتون بكنم غير از تجربه خودم كه براي اولين دفعه تو زندگيم تونستم در برابر شوهرم احساسي عمل نكنم و 50% خونه رو كه بهش داده بودم ازش پس گرفتم و بعد با كلي اشك و زاري و التماس به خونه برگشت. البته تزش اين بود كه بعد انقدر منو اذيت كنه كه خونه رو بهش برگردونم . زندگيم رو جهنم كرد ولي من خونه رو بهش پس ندادم. تازه مي گفت كه تو كه دلت با من صاف نميشه چرا به اون زنه زنگ زدي و باعث شدي كه از زندگي من بره بيرون.
خلاصه عزيزم اينكه بري يا بموني با خودته اما اموالت رو پس بگير چون به اين مردا ( به بهترينشون) هم نميشه اعتماد كرد. مخصوصا اگر بچه به دنيا بياد ممكنه خيلي جبهه شوهرت تغيير كنه (با توجه به اينكه تو اين مدت هم كم دروغ نگفته)
شرمنده كه انقدر رك گفتم ممكنه اذيت بشي اما واقعيت اينه كه همسرت غير از خيانتش خيلي هم صادقانه برخورد نكرده.
فكر اين رو هم بكن (كه در بدترين شكل) خدايي نكرده اگر همسرت اون زن و بچه رو انتخاب كنه ، با پول و زندگي شما اونها رو خوشبخت مي كنه.
اینم ینوع زندگی و تجربه ای که به احتمال من نزدیک بود.
دیدین خانوم tamanaye man
هرچند زندگیا باهم فرق داره ممکنه شوهر ملیسا مثه شوهر خانوم بانو نباشه و واقعا پشیمون باشه.
اما بهتر ماها که دور از زندگی ایشون هستیم منطقی تر با موضوع برخورد کنیم و تمامیه احتمالات به ایشون گوشزد کنیم بگیم این احتمالات هم هست حالا خودت تدمی اختیار داری خودت انتخاب کن .
باید بگیم ممکنه ، احتمالا ، شاید، یا برحسب تجریه . اینا نظر ه ممکنه غلط باشه صددرصد نیست.
نه اینکه بگیم حتما شوهرت پشیمونه دوست داره
باید بگیم این یه نوع احتمال
احتمال دوم ممکنه مثه زندگی این خانوم باشه.
بطور کل تمام زندیگیا مثه هم نیست. بازم میگم آدما خیلی پیچیده نر از اونن که بشه با حرف یکی دیگه درموردشون قضاوت کرد. ما فقط میتونین احتمالات و بگیم اونوقت اون کسی که انتخاب میکنه خود شخصه نه دیگران.
اما ملیسا عزیز زندگیت راحتم بدست نیومده که راجت از دست بدیش. باید میدون خالی نکنی اما سعی کن شک نداشته باشید راهی و انتخاب کن که اول شک از بین بره بعدا زندگیتو از نو اغاز کن.
سلام ملیسای عزیز
با خوندن تاپیکت خیلی ناراحت شدم و بدون کاملا درکت میکنم عزیزم
اول از همه برات دعا میکنم که بتونی بهترین تصمیم رو بگیری.
عزیزم من خودم در زندگی خیانت دیدم و دقیقا مثل شما همسرم رو دوست داشتم خییییییییییییییییلی زیاد
حتی تصور هم نمیکردم روزی بتونم ازش دور بشم
البته ما فرزند نداریم
عزیزم به نظر من هم از حرفها و تصمیم جدی شوهرت مطمئن شو
گریه کردن و حرفای ایشون هیچ دردی از شما دوا نمیکنه
ایشون باید به حرفهاشون و دوست داشتنشون عمل کنن و به شما ثابت کنن چقدر برای به دست آوردن دوباره ی شما تلاش میکنن
در درجه ی اول هم باید از این مطمئن بشی که اصلا این خانوم راست گفته بچه ازشوهر شما هست یا نه
چون خیلی مهمه و قضیه خیلی تفاوت میکنه که بچه از شوهر شما باشه یا نه
عزیزم سعی کن قوی باشی و با توجه به علاقه ای هم که شوهرت نشون داده اول مطمئن شو بعد به زندگیت برگرد
برای شوهرت وقت تعیین کن که کاری کنه و حتما باید بهت ثابت کنه که بچه از ایشون هست یا نه
امیدوارم که بتونی بهترین تصمیم رو بگیری خانومی
ملیسای عزیز سلام
منم اینهمنه صبر و علاقتو به زندگیت تحسین میکنم.
اما حالا که قراره برای حفظ زندگیت تلاش کنی بهتره جای هیچ شکی برای خودت باقی نذاری تا خدای نکرده در آینده تاسف نخوری که چرا همون اول حواستو جمع نکردی.
اول از همه همونطور که بارها و بارها دوستان گفتند اموالتو پس بگیر.به چند دلیل:
1-به خودت ثابت کنی که به خاطر خودته که شوهرت دوستت داره نه پولت.اون بنده خدا هم که حرفی نداره ولی باید به خودت ثابت کنه.
2-اون اموال حق فرزند شماست.و حتما قبل از مشخص شدن آزمایش این کارو بکن.چون اگه خدای نکرده بچه از شوهرتون باشه اون خانم برای از دست ندادن پول شما ممکنه به هر کاری دست بزنه.
3-با این کار علاقه شوهرتون به شما به اون خانم هم ثابت میشه و اگر هم برای پول شوهرتون نقشه کشیده باشه نا امید میشه.
حتما برای انجام آزمایش اقدام قانونی رو شروع کن.بیخودی زمانتو از دست نده که اون خانم رضایت بده بیاد آزمایش.قانون مجبورش میکنه.
انشاا...مشکلت حل میشه.
موفق باشی دوست عزیز.
تاپیک جدید ملیسا با نام کاربری جدید که خبرهای خوبی در آن هست و به نتیجه خوب رسیده است :
http://www.hamdardi.net/thread-33718.html