به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 خرداد 93 [ 01:00]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    41

    تشکرشده 52 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت شوهرم همیشه جلو چشمام میاد میخوام فراموش کنم

    سلام عزیزان همدردی خوبید؟ من دو باره اومدم همون ملیسا هستم سیستم رمزمو قبول نمیکرد یا شایدم من یادم رفته و اشتباه میزنم واسه خاطر همین دوباره عضو شدم تو این مدت خیلی اذیت شدم جنگیدم و نذاشتم کسی زندگیم رو ازم بگیره زن صیغه ای همسرم که باردار بود بچش سقط شده بود و کلا از شهرمون رفت منم آخرش نفهمیدم این بچه از شوهرم بوده یا نه هر چند برام مهم هم نبود من زندگیمو شوهرمو دوست داشتم و بس...بعد از این قضیه محبت های شوهرم بیشتر و بیشتر شد منم با وجود خیانتی که بهم کرد عاشقش بودم و هنوز هم هستم اما صحنه خیانتش همیشه جلو چشمامه گاهی وقتا خیلی بی اراده میشم ضعیف میشم دائم به گذشته فکر میکنم پیش خودم میگم چی کم داشتم که اینکارو باهام کرد نکنه دوباره گول بخوره میدونم این اتفاق دیگه تکرار نمیشه چون کاملا پی به اشتباهش برده و درصدد جبرانشه خیلی با محبته من هم خیلی دوسش دارم ولی گاهی وقتا افکارای شیطانی به سراغم میاد و منو ازش دلسرد میکنه مدتیه میگه نظرت راجع به بچه دوم چیه خیلی دراین مورد سوال میکنه تا من میگم الان اصلا آمادگیشو ندارم میره تو فکر میگه هنوز ازم دلخوری؟منم به دروغ میگم نه دلم میخواد ازش دلخور نباشم مثل قبل زندگی شیرینی داشته باشم ولی...چه جوری این قضیه رو فراموش کنم من که شوهر به این خوبی دارم چرا نمیتونم با این قضیه کنار بیام؟در مورد بچه دار شدن هم سر دوراهی موندم

    - - - Updated - - -

    عاشق شوهرم هستم ایا با خیانتی که کرد میتونم بهش اعتماد کنم کمک کنید تو روخدا


    تاپیک قبلیمه ممنون میشم راهنماییم کنید

  2. 3 کاربر از پست مفید ملیسا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 16 خرداد 93), m.reza91 (دوشنبه 19 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام ملیسا عزیز خیلی حس بدیه درک میکنم واقعا من خودم روابط قبل ازدواج همسرم یادم میاد عکساش تو ذهنم میادد کلا تا چند ساعت نمیخام ببینمش تا این حد شما که خیانت دیدی عزیزم.اما همین که شوهرت پشیمونه خیلی حرفا توش داره چون اکثرا مردارو بعد خیانت با پروویی تمام توجیح میکنن کارشونو.عزیزم چند وقته از این موضوع میگذره؟خوشحالم که دوباره رندگیتو بدست آوردی. با یاداوری گذشته خودتو عذاب نده چون هیچکدوم از ما قدرت تغییر گذشترو نداریم.به محض یادآوری سریع حواستو به چیز دیگه ای پرت کن.زندگی خوبتو حفظ کن.موفق باشی

  4. 5 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 16 خرداد 93), parsa1400 (جمعه 16 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), هیام " (شنبه 17 خرداد 93), ملیسا. (پنجشنبه 15 خرداد 93)

  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین ملیسا جان بعضی زخم ها هستند که خوب می شوند اما یک اثر از آنها روی پوست باقی می ماند که مدتی طول می کشد که از بین برود یا شاید تا آخر عمر باقی بماند. اما آیا واقعا اثر یک زخم می تواند خوشبختی را از ما بگیرد ؟ این فقط جای یک زخم است نه بیشتر . اما اگر مدام نگاهش کنی و با خودت بگویی چه پوست صافی داشتم حیف شد که این جوشگاه رویش افتاد ، زندگی به کامت تلخ می شود.
    در عوض می توانی هر وقت نگاهت به آن افتاد بگویی : خدا را شکر که این زخم بهبود پیدا کرد و سلامتی ام دوباره برگشت. اگر این زخم خوب نمی شد چقدر بد می شد. بعد از مدتی هم دیگر به چشمت نمی آید.

    فکر می کنم اگر این طوری به قضیه نگاه کنی حس بهتری خواهی داشت.

  6. 9 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 19 خرداد 93), khaleghezey (جمعه 16 خرداد 93), mohammad6599 (شنبه 17 خرداد 93), mordad (پنجشنبه 15 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), یه تنهای خسته (پنجشنبه 17 مهر 93), هیام " (شنبه 17 خرداد 93), ملیسا. (پنجشنبه 15 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 20 خرداد 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سلام به ملیسا ج ا ن
    بعضی اتفاقا و بعضی آدما باعث پیشرفت ما میشن یا بعضی چیزا با طعم تلخشون برا زندگی ما و خوشبختی ما لازم و ضروری هستن
    مثل دارو (خوردن شربت سینه در کودکی )
    چوب معلم گله چرا ؟
    پدری پسرشو برا خودکفایی از خونه بیرون کرد و الان پسرش صاحب یه شرکت معتبره آیا پدرش دوسش نداشت واز این قبیل داستانها حالا بعضی ها درس لازمو تا قبل ازدواج فرا میگیرن ویا از تجربه دیگران تو زندگیشون استفاده میکنن اما بعضی
    دیگه هنوز سرشون به سنگ نخورده وتجربه ندارن و ناخواسته دردو رنج این تجربه رو با شما سهیم شده
    شما الان اون داستان و اون بحران تلخ پشت سر گذاشتی و من مطمعا هستم علاقه شوهرت به شما نسبت به قبل اون جریان چند برابر شده پس یک در صد شوهر امروزتونو مدیون اون شخص سوم هستید

    میدونم عمق این داستانها تا مغز استخوان رو آدم تاثیر میزاره ولی این غده رو در خودتون پرورش ندین و بدخیمش نکنید از همه بدتر دوباره به شوهرتون انتقال ندین . درکتون میکنم ولی اجازه بدین زندگی مسیر خودشو طی کنه

    از شوهرتون یه تست بگیرید بدون اینکه چیزی بفهمه (نرید شک تو وجودش بندازید یهو ببره)
    1 میزان علاقه به شما و فرزندتون احساسی و منطقی 2 اهمیت به شما ودر کل احساس مسعولیت به شما 3 در نظر ایشون الان جایگاه شما کجاست کلماتیکه میگن مهم هستن و بقیه موارد برا شام یا کاری سر وقت حاضر میشن . برا فرزند دوم حاضرا کمی از مسعولیت خانه رو بعهده بگیرن


    بهتون حق میدم ولی ادامه این ماجرا در شما باعث تلخی" شیرینی آینده هر دو شما خواهد شد
    روزی امروزو آرزو میکردی یادته

    موفق باشی برا منم دعا کن




  8. 3 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), ملیسا. (جمعه 16 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 20 خرداد 93)

  9. #5
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 خرداد 93 [ 01:00]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    41

    تشکرشده 52 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرداد عزیزم مرسی که درکم کردی متشکرم خانومی
    نوپو جون ممنون خانوم چقدر پستت رو دوست دارم چند بار از روش خوندم
    اقا پارسا از شما هم ممنونم انشاالله مشکلتون حل بشه و زندگی شادی داشته باشید

    خیلی سعی میکنم به گذشته فکر نکنم ولی یه حرکتهایی باعث میشه دوباره فکر کنم هیچ وقت این قضیه رو به روی شوهرم نمیارم ولی اون همش شرمندست شاید اگه اون این حس شرمندگی رو نداشته باشه من راحتتر بتونم کنار بیام چون برام یادآوری میشه واسه همینه که تو رنج و عذابم.هر وقت یکی به گوشی شوهرم زنگ میزنه بعد از پایان تماسش بهم میگه کی بود ولی من نمیخوام بدونم یا هر جا میره که نیازی نیست بهم بگه به من میگه.هر اتفاق ساده ای بیفته میگه ازم ناراحت شدی؟مدام عذرخواهی میکنه.این حرکاتش باعث میشه حس بدی بهم منتقل بشه و کلافه بشم و به گذشته فکر کنم
    دلم براش میسوزه
    بازم ممنونم

  10. 3 کاربر از پست مفید ملیسا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (جمعه 16 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 20 خرداد 93)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بان این تایپیک خیلی میتواند بهت کمک کنه در مورد یکی از دوستان که تقریبا مشابه مشکل شما را داشتند و میخواستند فراموش کنند

    http://www.hamdardi.net/thread-27768.html

    راهنمایی توسط جنا آقای sci

    بنظرم بهش بگو که در مورد ناراحتی هایی که داری و موضوعی که باعث میشه اذیت بشی باهاش حرف بزن در مورد تلفن و پیامک و بیرون رفتن توضیح میده.بهش بگو که بخشیدیش ولی فعلا نیازه یکم صبور باشید و اجازه بدید زمان سپری بشه.تا با این موضوع کنار بیاید و بهشون بگید چه احساسی نسبت بهش دارید اینکه دوس شدارید و میدانید که دیگه انجام نمیده و پشیمونه

    - - - Updated - - -

    فکر میکنم شوهرت با بیان اینکه بچه دار بشید دوباره میخواد بهت اینو ثابت کنه از کردش پشیمونه و نشون بده بهت که پایبنده خانوادشه و میخواد مستحکمتر بشه پایه های زندگی مشترکش.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : جمعه 16 خرداد 93 در ساعت 12:14

  12. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 19 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), هیام " (شنبه 17 خرداد 93), ملیسا. (جمعه 16 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 20 خرداد 93)

  13. #7
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 خرداد 93 [ 01:00]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    87
    سطح
    1
    Points: 87, Level: 1
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    41

    تشکرشده 52 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امروز دوباره بحث بچه رو پیش کشید منم گفتم بهم فرصت بده تا آمادیگشو پیدا کنم میگفت چرا فکر میکنی آماده نیستی منم ساکت موندم راستش خودمم نمیدونم چرا.تو دلم آشوبیه نمیدونم چم شده مدتیه خیلی حساس شدم زود میرنجم
    بهم گفته امشب اومدم خونه در موردش صحبت میکنیم چی بهش بگم الان حداقل تا یک سال آمادگیشو ندارم ولی اون پیش خودش فکر میکنه چون دوسش ندارم نمیخوام ازش بچه دیگه ای داشته باشم

  14. 2 کاربر از پست مفید ملیسا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 17 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ممکنه به خاطر اون بچه ای که سقط شده،
    یا ماجرایی که باعث شد شما از بارداری اون خانم مطلع بشید،

    روی این حرف و تصمیم شوهرتون تاثیر گذاشته باشه و مایل هست بچه ای داشته باشه تا اون موضوع فراموش بشه.

    بهش بگو که برای تصمیم گرفتن برای بارداری نیاز به آمادگی روحی داری و می خوای چند جلسه ای بری مشاوره.
    برید مشاوره، تا یه کم راحت تر بتونید به نتیجه برسید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 17 خرداد 93), parsa1400 (جمعه 16 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), هیام " (شنبه 17 خرداد 93), ملیسا. (جمعه 16 خرداد 93)

  17. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 شهریور 97 [ 11:55]
    تاریخ عضویت
    1393-3-14
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,235
    سطح
    35
    Points: 3,235, Level: 35
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وااااااای با وجود خیانتی که بهت شده داری باهاش زندگی میکنی؟؟اینجور مردا رو باید حلق آویز کرد نه یک بار بلکه چند بار باید زجرکششون کرد خدا هر چی مرد خائن رو لعنت کنه زندگی واسه آدم نزاشتند دلم میخواد یه اسلحه تیربار داشته باشم این مردا رو به باد گلوله ببندم

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    خانم آرامش سلام
    امیدوارم نظرتون در مورد حلق آویز کردن وزجرکش کردن در مورد خانم ها هم صدق کند حتی تلفنی .
    ملیسا خانم این مشکل و پشت سر گذاشته اند و الان در مرحله ی فراموشی بحران گذشته هستند لطفا داغش را تازه نکنید

    ملیسا خانم سلام
    نکنه شما ناخواسته از بعد از بحران در رفتار گفتار و نگاهتون تغییری ایجاد شده که ناخواسته همسرتونو مجبور به عذرخواهی کند
    در مورد مشاوره با شیدا موافقم.ولی مواظب باشید خاطرات تلخ گذشته رو برای شوهرتون بازسازی نکنید.مشکل امروز و عنوان تاپیکتو ن رو مطرح کنید.
    موفق باشی

  19. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 17 خرداد 93), یه تنهای خسته (پنجشنبه 17 مهر 93), ملیسا. (جمعه 16 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 20 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.