-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه آقای بی بی نظرمو می گم.به نظرم رفتار شما درست بوده.مطمئن اگه همین طور رسمی برخورد کنید اونم متوجه بشه.البته اینجا درسی که باید یاد بگیرین اینه که به هر قیمتی از کسی که نمی دونیو چقدر جنبه داره ازین درخواستها نکنید.
آقای بی بی رفتار های من سرتاسر رفتار منفعلانست تازه دارم با کمک اینجا چیزهائی یاد می گیرم.عصری مادر شوهرم اومد خونمون سر بزنه.و من طی همین نیم ساعت 2 رفتار منفعلانه انجام دادم.قرار بود شام اونشبو مادرم درست کنه بفرسته وقتی مادرشوهرم خونمون بود مادرم زنگید گفت آمادست به همسری جونت بگو بیاد بیاره.من دوست داشتم بعد از قطع تلفن رو به مادرشوهرم بگم مادرجون چون درس دارم مامانم شام درست کرده اما از فکری که راجع به من کنه (چه تنبل)نگفتم.می دونم این موضوع زیاد مهم نبود ولی همین که جرات نکردم خیلی بده.
دومین رفتارم مربوط به وقتی بود که گفت امشب مسجد مراسم هست بعد شام می یایم بریم.من دوست نداشتم برم ولی چیزی نگفتم.حتی ازش پرسیدم ساعت چند می یاین بریم؟....خلاصه بعد رفتن به همسرم گفتم اگه اشکالی نداره من نمی یام تو خودت برو و همسرمم گفت باشه.آقای بی بی این رفتارم منفعلانه بود یا جراتمندانه؟من که فکر می کنم ترکیبی از هر دو.در اون لحظه رفتارم منفعلانه بود ولی بعدش اونجور که دوست داشتم مسجد نرفتم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
بازم سوال آقای بی بی.همون طور که گفتم من رفتارهای منفعلانه من زیاده.اکثرا هم دربرابر خانواده شوهرم.
من یه فرد درون گرا هستم زیاد از رفت و آمد خوشم نمی یاد.باور کنید حتی خونه مادرمم گاهی دوست ندارم برم.
اما اینو بگم که بعد از دواج این احساسمو نا دیده گرفتم و اکثر قریب به یقین همه دعوت به مهمونی روقبول کردم.منظورم مهمونی های رسمی و بزرگ نیست چون اونو که حتما باید قبول کنم.منظور مهمونی های هفتگی گاه و بی گاهه.حتی شبای امتحان رفتم..(اما از درون عذاب کشیدم)حالا من به این رسیدم که تا کی؟بالاخره باید یه روزی تموم کنم رفتارمو
امروز ناهار خونه مادربزرگ همسری دعوت بودیم.رفتیم ناهار.بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام.موقع خداحافظی همسری گفت حالا ببینیم چی می شه.تو راه به همسرم گفتم چرا با من هم زبون نمی شی چرا این طور می گی؟
خلاصه نیم ساعت پیش که شام هم خورده بودیم زنگیدن به همسری گفتن بیاین شام اونم گفت شام خوردیم اما بعدش خیلی پکر شد.به نظرتون من زیاده روی کردم در رفتار جراتمندانه؟.
همسرم از مردائی نیست که داد و بیداد کنه اما اینکه ناراحت می شه از کارام حالمو می گیره.بهش گفتم چون همیشه کوتاه اومدم تو هم بد عادت شدی.
آقای بی بی واقعا رفتار جراتمندانه چیه؟من موندم درسته که الان به خواستم رسیدم ولی این ناراحتی همسرم نذاشت لذت رفتار جراتمندانه رو ببرم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
[b]بازم سوال آقای بی بی.همون طور که گفتم من رفتارهای منفعلانه من زیاده.اکثرا هم دربرابر خانواده شوهرم.
من یه فرد درون گرا هستم زیاد از رفت و آمد خوشم نمی یاد.باور کنید حتی خونه مادرمم گاهی دوست ندارم برم.
اما اینو بگم که بعد از دواج این احساسمو نا دیده گرفتم و اکثر قریب به یقین همه دعوت به مهمونی روقبول کردم.منظورم مهمونی های رسمی و بزرگ نیست چون اونو که حتما باید قبول کنم.منظور مهمونی های هفتگی گاه و بی گاهه.حتی شبای امتحان رفتم..(اما از درون عذاب کشیدم)حالا من به این رسیدم که تا کی؟بالاخره باید یه روزی تموم کنم رفتارمو
امروز ناهار خونه مادربزرگ همسری دعوت بودیم.رفتیم ناهار.بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام
به نظر من كه رفتارتون جراتمندانه بوده ولي جمله همسرتون كه گفتن حالا ببينيم چي ميشه منفعلانه بوده
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه دوست بزرگوارم جناب Baby
آفرین رایحه عشق،
چقدر این تاپیک سودمنده ... چقدر لذت بخشه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
..
...
....
بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام.
این دقیقا رفتاری جرات مندانه است و یک رد تقاضا به روش صفحه خط خورده! آفرین!
موقع خداحافظی همسری گفت حالا ببینیم چی می شه.
تو راه به همسرم گفتم چرا با من هم زبون نمی شی چرا این طور می گی؟
این دقیقا رفتار پرخاشگرانه است!
اشکالات این رفتار:
استفاده از جملات "تو" به جای جملات "من" که زبان رفتار جرات مندانه است
اتهام و سرزنش فرد مقابل
عدم رعایت حقوق فرد مقابل در این رابطه که او حق دارد: موافقت کند! و حق دارد اشتباه کند!
می توانستید به روش انتقاد صحیح در زمان مناسب با ایشون صحبت کنید
.
وقتی جرات مندانه رفتار می کنید بدانید که گاهی افراد از شما ناراحت هم می شوند
شما مسئول شادمانی دیگران نیستید!
________________________________________
جناب Baby پاسخ کامل شما را خواهند نوشت...
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
آقای sci کاملا حق با شماست من بد جوری سر همسرم داد زدم.بعد از اینکه زنگ زدن موقع شام اون پکر شد داد و بیداد راه انداختم که تو چرا به فکرم نیستی اونم بدون دادن جواب خوابش برد منم وقتی آروم شدم یک کاغذ برداشتم نوشتم آدم دوست داره گاهی اونطور که دلش می خواد رفتار کنه.من درونگرا هستم و حتی خونه خودمو به خونه مادرم ترجیح می دم تو اینو می دونی پس چرا تز دستم ناراحت می شی؟اونم صبح نوشته بود من از دست تو ناراحت نمی شم فقط گاهی همراه شدن باهات سخته تو این مواقع خواهش می کنم فکر بد نکن
به قول شما با رفتار پرخاشگرانه جواب نداد ولی این راه جواب داد.من با خانواده همسرم رفتارم تا به حال منفعلانه بود ولی با همسرم پرخاشگرانه:302:
یک نکته چون همیشه با قاطعیت حرف نمی زدم این بار که دعوتشونو رد کردم فکر کردن مثل دفعاته قبله و من موقع شام می رم اونجا و به همین دلیل سهم ما رو هم گذاشته بودن و زنگ زدن بیاین.(شاید ناراحتی همسرم هم ازین بود چون قبلش با کمال خوش روئی خودش شامو آماده کرد)
نقل قول:
آقای بی بی رفتار های من سرتاسر رفتار منفعلانست تازه دارم با کمک اینجا چیزهائی یاد می گیرم.عصری مادر شوهرم اومد خونمون سر بزنه.و من طی همین نیم ساعت 2 رفتار منفعلانه انجام دادم.قرار بود شام اونشبو مادرم درست کنه بفرسته وقتی مادرشوهرم خونمون بود مادرم زنگید گفت آمادست به همسری جونت بگو بیاد بیاره.من دوست داشتم بعد از قطع تلفن رو به مادرشوهرم بگم مادرجون چون درس دارم مامانم شام درست کرده اما از فکری که راجع به من کنه (چه تنبل)نگفتم.می دونم این موضوع زیاد مهم نبود ولی همین که جرات نکردم خیلی بده.
دومین رفتارم مربوط به وقتی بود که گفت امشب مسجد مراسم هست بعد شام می یایم بریم.من دوست نداشتم برم ولی چیزی نگفتم.حتی ازش پرسیدم ساعت چند می یاین بریم؟....خلاصه بعد رفتن به همسرم گفتم اگه اشکالی نداره من نمی یام تو خودت برو و همسرمم گفت باشه.آقای بی بی این رفتارم منفعلانه بود یا جراتمندانه؟من که فکر می کنم ترکیبی از هر دو.در اون لحظه رفتارم منفعلانه بود ولی بعدش اونجور که دوست داشتم مسجد نرفتم.
لطفا راجع به این موضوع هم نظر بدید:316:
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
سلام رايحه عشق،
يك چيزي كه شما بايد روي آن بطور جدي كار كنيد اين است كه شما هميشه نگران هستيد نكنه ديگران، شما رو قضاوت كنند، از شما ناراحت شوند، از رفتار شما احساس بدي پيدا كنند و براي همين، همواره تلاش مي كنيد كه همه رو از خودتون راضي نگه داريد تا صداي منتقد دروني شما كاهش پيدا كنه و كمتر سرزنشتون كنه! و خب اين اشكالي در خلاف جهت رفتار جرات مندانه است و تا حدي شما رو ناخودآگاه به سمت انفعال همراه با رفتارهاي خاص خودش مي كشونه! يعني شما در اين لحظات خشم منفعلانه، رد منفعلانه، دروغ منفعلانه ( كه گاها مصلحتي هم هست) رو تجربه خواهيد كرد...
چيزي كه بايد خوب بدونيد اينه كه:
1. منتقد دروني شما، رفتاري جرات مندانه نداره و در خلاف جهت جرات مندي تلاش مي كنه و اصلا مهم نيست كه شما چي كار بكنيد! اون سرزنش مي كنه! اون مخالفه! اون ناراحته! پس بهتره كار خودتون رو بكنيد و نگذاريد شما رو سرزنش كنه! يعني اگر به مادر شوهرتون مي گفتيد كه غذا رو مادرم درست كرده... اون مي گفت حالا بهت مي گه تنبل! و اگر نمي گفتيد.. سرزنشتون مي كرد: چرا نگفتي! پس در هر دو حالت نمي ذاره آب خوش از گلوي شما پايين بره مگر اينكه محلش نگذاريد تا صداش رو بياره پايين
2. شما هميشه نمي تونيد همه افراد رو راضي نگه داريد. همه هم از دست شما خوشحال نخواهند شد چون مسئوليت شما به عنوان يك فرد جرات مند الزاما خوشحال كردن ديگران نيست! بلكه شما با احترام به ديگران،بايد نظرات خودتون رو ابراز كنيد، مطرح كنيد و براي ديگران حقوق فردي اونها رو لحاظ كنيد!
3. از قضاوت ديگران نترسيد! نظرتون رو بيان كنيد بدون اينكه بترسيد الان در رابطه با شما چه قضاوتي خواهد شد.
4. از دادن اطلاعات اضافي پرهيز كنيد. هميشه لازم نيست همه چيز رو توضيح بديد! هميشه ديگران مثل شما فكر نمي كنند... مثل شما قضاوت نمي كنند! هميشه چيزي كه براي شما سوال هست.. براي اونها سوال نيست! پس بسياري مواقع لزومي نداره بدون سوال چيزي رو توضيح بديد... در اين شرايط اگر مادر شوهر شما گفت چرا به مادرت زحمت دادي؟ اون موقع براشون توضيح مي ديد!
5. كسي رو براي بيان نظراتتون واسطه نكنيد! همسر شما واسطه جرات مندي شما نسبت به مادرش نيست! ايشون نمي تونه دليل خوبي براي نيومدن شما بياره...
5 نكته بالا رو مد نظر قرار بديد.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شوکا
سلام
لطفا من رو هم به شاگردی بپذیرید
:72:ممنون از کارگاه:72:
من میخوام یه موضوعی رو تعریف کنم
میخوام بدونم رفتار جرات مندانه در این موضوع چی هست؟؟؟
من باید 4 تا مقاله ترجمه میکردم اما پشت گوش انداخته بودم:163:که یکدفعه بهم گفتن فردا باید تحویل بدم
منم خیلی هول شدم و تصمیم گرفتم 2 تاشو خودم ترجمه کنم و 2 تاشو بدم به یکی از همکلاسیهام که زبانش خوبه(کس دیگه ای رو نمیشناختم که بتونه 1 روزه واسم ترجمه کنه)
خلاصه به ایشون گفتم و قبول کردند
ایشون آقا هستند
بعدش که واسه هزینش گفتم دیدم دارن با لفظ تو منو خطاب میکنن و بعدش هم گفت نمیخواد پولشو بدی:163:
حالا تا این جاش هیچچی
بعدش دیدم یه جوک فرستاد که اصلا خوشم نیومد:163:
بعدش هم که دید جواب ندادم دوباره حالمو پرسید وگفت مقاله رو براش بفرستم
رفتار جرات مندانه در این موقعیت چیه؟؟؟؟
به شخصه خودم اصلا دوست ندارم این جور مواقع به طرف بگم این چیه فرستادی؟
ترجیح میدم سکوت کنم و با سکوتم و رفتارم بهش بفهمونم
درسته به نظرتون؟
منم دیدم نمیتونم واسه ترجمه ی 2 تا مقاله این قدر بخواد با هام صمیمی شه
منم بهش اس دادم که مرسی خودم روشون کار میکنم چون باید ترجمم قوی شه
بهش برخورد و گفت ایشالله امشب کابوس ببینم
البته ایشون یه مقدار شوخ هم هستند ولی من دوست نداشتم
به نظرتون چه رفتاری باید داشته باشه آدم تو این جور مواقع؟؟؟؟
سلام شوکا جان
به نظر من این رفتاری که داشتی درست بوده
شاید دقیقا نشه لفظ جرات مندانه رو بهش داد ولی درست بوده
البته میدونی کلا من فکر می کنم رفتار جرات مندانه یا منفعاله یا پرخاش گرانه بیشتر برای شرایطی میشه تحلیل کرد که درخواستی از ما شده باشه و ما بخوایم تو اون شرایط طوری برخورد کنیم که هم حقی از خودمون ضایع نشه و هم از دیگران و
ولی تو مثالی که تو زدی برعکسه : در واقع اون پسره منفعلانه درخواست تورو قبول کرده :311:
:311:
تو این مساله ای که تو گفتی ،تو از ایشون درخواستی داشتی و اون در مقابل خواسته صمیمی شه و تو با رفتار درست جلوی این صمیمت رو گرفتی .ولی اگر به خاطر رودرواسی تو هم صمیمانه برخورد می کردی اون جوری منفعل بودی
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
یه سوال:آیا داشتن رفتار جرات مندانه شامل مادر هم می شه؟؟؟
همسر من انسان درون گرا و ساکتی هست.من ایشون رو با این اخلاق کاملا قبول دارم چون خودم هم تقریبا همین طورم.مدتی است مادرم با ایشون رفتار مناسبی نداره و ساکت بودن ایشون رو بی اهمیتی و بی توجهی به خودش تلقی می کنه.من و همسرم تقریبا هر دو روز یک بار به منزل مادرشوهرم و مادرم سر می زنیم .همیشه به پیشنهاد من اول خونه مادر شوهرم می ریم و بعد می ریم خونه مادرم.دیشب مدت بیشتری رو خونه مادرشوهرم موندیم در صورتیکه دفعات همیشه بیشتر پیش مادر من می موندیم.این بهانه ای شد که مادرم به خاطر اینکه یه کم دیر اومده بودیم اونجا تمام مدت سکوت کنه و کلمه ای با شوهرم صحبت نکنه.من از این موضوع خیلی ناراحت شدم اما شوهرم گفت اشکالی نداره .دوستای گلم رفتار صحیح و جرات مندانه اینجا چی هست؟
من با مادرم منطقی صحبت کردم اما ایشون صحبت اش اینه که چرا شوهرت اینقدر بد سلام و احوال پرسی می کنه که صداش رو به زور می شنوه آدم!!!!
من دلم نمیاد بدون شوهرم جایی برم از طرفی دلتنگ مادرم هم می شم!
سعی در تغییر رفتار شوهرم هم ندارم و راحتی و آرامش ایشون رو می خوام.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
ضمن تشکر از دوستان عزیز و آقای Sci که در غیاب بنده ، تاپیک رو جلو بردند،
در خصوص موضوع تسنیم الهی :
درهمین حدی که از مادرتان درخواست داشتید کفایت می کند.
هرکسی روابط بین فردیش را خودش می سازد لذا روابط بین فامیل شما و همسرتان به خودشان مربوط می شود.
انتظارتان را هم در یک فرصت مناسب با همسرتان در میان بگذارید ، راه حل را خود خواهد یافت.
اگر گاهی هم تنهائی به دیدن مادرتان بروید اشکالی نخواهد داشت و طبیعیست.
این هم خیلی خوبه که "سعی در تغییر رفتار شوهرم هم ندارم و راحتی و آرامش ایشون رو می خوام."
مهارت هايي براي ابراز جرأت مندي:
براي عيني تر كردن كاربرد مهارت ها، فرض كنيم كسي ما را به ميهماني دعوت مي كند كه اصلاً ديگران و آن خانه را نمي شناسيم، در اين صورت از روش هاي بيان جرأت مندانه زير استفاده مي نماييم:
– نه گفتن:
نه نمي آيم.
من اهل اين جور ميهماني ها نيستم.
نه حتماً بايد بروم منزل
– تغيير دادن موضوع:
در اين روش موضوع صحبت را عوض مي كنيم.
راستي فيلم ديشب را ديدي؟
فردا امتحان داريم؟
لباسي كه خريدي، خيلي قشنگه!
– دليل آوردن:
رفتن به خانه اي كه نمي شناسم را اصلاً درست نمي دانم.
دليلي ندارد به جايي بروم كه راضي نيستم.
روحيه ام در اين جور ميهماني ها ضعيف مي شود.
– ايجاد احساس شخصيت مهم تر در طرف مقابل:
انتظار نداشتم اين پيشنهاد را به من بدهي!
من روي شما يك جور ديگر فكر مي كردم!
من شما را عاقل تر از اين ها مي دانستم!
– ارائه پيشنهاد بهتر:
حاضرم با شما سينما بيايم ولي ميهماني نمي آيم.
بيا برويم منزل ما.
– نشان دادن شأن بالا خانوادگي خود:
در خانواده ما رسم نيست كه در اين جور ميهماني ها شركت كنيم.
اگر اين موضوع را درخانواده ام مطرح كنم، آن ها خيلي تعجب مي كنند.
– بيان موضوع در قالب شوخي:
من هنوز بچه ام، بزرگ نشده ام.
من شب ها زود خوابم مي بره.
– پافشاري و اصرار در رد درخواست:
گفتم كه اهل رفت و آمد با غريبه ها نيستم.
ديگر حرفش را نزن، به هيچ وجه نمي آيم.
– دور شدن از موقعيت:
در مواقعي كه مي بينيم شخص خيلي اصرار مي كند، بهتر است از آن محل و موقعيت دور شويم.
– ابراز همدلي:
شايد دلت مي خواست كه من با شما بيايم، اين موضوع را مي فهمم ولي متأسفانه در اين گونه ميهماني ها شركت نمي كنم.
– پيدا كردن راه حل مناسب با نظر خواستن از طرف مقابل:
موافقيد جایی غير از ميهماني برويم كه شما هم دوست داشته باشيد؟
– معذرت خواهي:
با عرض پوزش به هيچ وجه نمي آيم، اميدوارم مرا ببخشيد.
– تشكر و قدرداني:
لطف كرديد مرا به ميهماني دعوت كرديد، ولي من دوست ندارم و نمي آيم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
یه سوال داشتم
اگر پافشاری در رد درخواست موجب به قهر یا دعوای طرف مقابل بشه باید چیکار کرد؟
من مرحله اول رو خوب پیش میرم یعنی جراتمندانه حرف میزنم - رد میکنم- یا حتی جرات خود را هم به عمل میرسونم اما:
بعد از اون با واکنش پرخاشگری همسرم یا قهر و یا خط و نشون کشیدن ایشون مواجه میشم گاهی ایستادگی میکنم گاهی اون قهر باعث میشه احساس خطر کنم چون از دوری بدم میاد.
مثلا اگه درخواست ایشون رو بنا به دلالیلی رد کنم و ایشون رد منو قبول نکنه اخرش قهر میکنه که من این همه التماست کردم و تو بی توجهی کردی و ... و دیگه از اون روز به بعد منو تا یه مدتی از محبتش محرم میکنه (تنبیه) ایا باید باز هم پای خواسته خودم باشم؟؟
قابل ذکره من خیلی احساسی و دل نازک و انعطاف پذیرم سریع خیلی ببخشید خر میشم و نمی خوام ضعیف باشم در مقابل حق هایی که دارم
چطور باید این جراتمندی رو ادامه بدم حتی اگه با واکنش همسرم مواجه شم؟
ممنون از کارگاه بسیار خوبتون باید بگم تا به الان که خیلی کمکم کرده
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
دیروز رفته بودم تهران،ظهر فقط یه دونه سمبوسه خوردم تو علائدین تا ساعت 7-8 م مشغول بودم.بعد که خریدامو کردم
داشتم می رفتم سر راه یه ساندویچی دیدم دیدم شلوغه گفتم حتمن ساندویچاش خوبه رفتم یه دونه چیزبرگر سفارش
دادم خیلی وقتم بودم می خواستم بیرون ساندویچ بخورم.بعد که آماده شد لاشو باز کردم دیدم تا جا داشته گوجه و کاهو
گذاشته تا تونسته هم سسو روش فشار داده بعد همبرو سه سانت سه سانت بریده برای اینکه تعدادش زیاد بشه
همه ی نون رو بگیره.حالا در چنین مواقعی آدم این حقو داره بره بگه؟:من سفارش همبرگر دادم نه ساندویچ کاهو با سس
فراوون یا تو که نونت به این بزرگیه حداقل یکی و نصفی همبر بذار آدم بفهمه داره همبر می خوره یا اینکه نونتو کوچیک تر کن
تا آدم مزه همبرو حس کنه.اگر تو این موقیعت نامزدتون همچین رفتاری بکنه چه قضاوتی می کنید؟
پ.ن:اگر به جای ساندویچ سه تا سمبوسه خورده بودم هم سیر می شدم هم لذت یه طعم خوبو می بردم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
ببخشید من چیزایی که به ذهنم میرسه می گم با اجازه جناب آقای بی بی
سلام
فرانک جون نشان دادن رفتار جرات مند به معنی نیست که طرف مقابل ما هم تحت تاثیر این رفتار جرات مندانه قرار میگیره و مشکلمون حل میشه
منظورم اینکه تا الان بحث فعلا بر سر این هست که رفتار جرات مندانه چیست؟
به اینکه واکنش دیگران در مقابل رفتار جرات مندانه ما چی بود؟یا ما با اینکه جرات مندانه حرفمون رو زدیم بازم نتونستیم کاری پیش ببریم ،بحث نمی کنه.
--------------------------------------------------------------------------------------
فرهنگ 27
اخی ! :311:
آخه فرهنگ اگر با کسی باشی مثلا با نامزدت باشی شاید بهتر باشه بنا به اون شرایط خاص چیزی نگی!نمی دونم البته !
ولی اون طور که تو تعریف رفتار جرات مندانه اومده
احقاق حقوق خود با رعایت حقوق دیگران !
این هم میشه احقاق حقوق خود،یعنی شما حق داری اعتراض کنی ،چون داری پولش رو می دی،و اینم خیلی نامتعارفه که ساندویچ همبرگر رو سه سانت سه سانت ببری!من ندیدم .
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
baby
ببخشید من واقعا دارم تلاش می کنم رفتار جرات مندانه ای داشته باشم و خیلی هم موفق شدم چون قبلا خیلی منفعلانه رفتار می کردم و همیشه تو رو درواسی با دیگران کارهایی می کردم که خودم راضی به انجامشون نبودم .
مثلا در محیط کار الان یکی از همکارانم خیلی بی جهت و بی دلیل سعی می کنه صمیمیت ایجاد کنه و
واقعا هم کمک می کنه به من تو کارها!ولی من اصلا نمی زارم الکی با من صمیمی شه و تو این زمینه کاملا موفق بودم
امروز گفت شما ماشین آوردی منم می خوام برم فلان جا
دقیقا منزل ما اونجاست و ایشون هم می دونه
گفت می شه منم با شما بیام
منم گفتم بله خواهش می کنم ،من این مسیرو دارم می رم
ولی هرچی فکر می کنم می بینم که من حس بدی دارم که باهاش تو ماشین تنها باشم و
حالا برم چی بگم؟
بگم ببخشید امروز من کاری برام پیش اومد خونه نمی رم!
خوب این بازم منفعلانه میشه دیگه!نه؟
مستقیما بگم ببخشید من راحت نیستم؟اینم ی جوریه واقعا !
واقعا چی بگم؟
آقای بی بی نمی این ؟
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
سلام
من يه سوال داشتم از جناب baby
من يه دختر عمه بسيار لوس از خود راضي دارم كه كل فاميل از دستش مينالن.
چند روزه دارم فكر ميكنم به نوع رفتارش ولي به نتيجه نرسيدم.فكر ميكنم جراتمندانه است هميشه حرفشو رك به همه ميزنه حتي اگه ريش سفيد فاميل باشه.
فكر كنيد مامان باباش يك ماه رفتن مكه . يك ماهو خونه ما بود باور كنيد چنان مامان بابام بهش ميرسيدن كه من و داداشام ديگه صدامون در اومد. بعد از يك ماه جلو همه در مياره ميگه قربون خونه خودمون خونه دايي انگار سر خار بودم.مامانم هفته پيش به عمه ام گفت فردا شب ميايم خونتون هنوز عمه نگفته بفرماييد از ته اتاق در مياد ميگه من امتحان دارم لطف كنين مزاحم نشين.
حالا من پشت كنكوري بودم كه ايشون يك ماه تمام تو اتاق من بود.
مثلا يه شب كه خونمون بود باباي من كه همه فاميل حتي عمو بزرگم ازش حساب ميبره،ازش پرسيد شام چي ميخواي. گفت فلان ساندويچ از فلان مغازه.حتما هم نونش به قول خودش از اون درازا باشه نه از اون گردا.تكرار هم ميكنه دايي نوع نونش يادت نره وگرنه نميخورم!
باور كنين من كه دختر يكي يه دونه ته تغاري خونم هنوز جرات اين جور دستور دادنو به بابام ندارم.
و .................
رفتارش جراتمندانست ؟آخه رك حرفشو ميزنه ولي به نظر من بي ادبانست.
به اين نوع رفتار چي ميگن؟
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه اقای بی بی :گلنوش جان رفتار جرات مندانه یک حالت متقابل دارد.مثلا اگر شما همیشه به حق خود فکر کنید و این که چطور راضی تر هستید(مثل دختر عمه ی گرامی تان) باید پذیرش این موضوع را که دیگران هم همین حقوق را دارند داشته باشید.(مثلا وقت کنکور برای کسی مزاحمت ایجاد نکنید)
حالا آیا ایشان این پذیرش را دارند ؟ایا اصلا اجازه میدهند که دیگران هم در مورد حقوقشان توضیحی بدهند یا انتظاری داشته باشند؟مثلا اگر برای امتحان خودشان اجازه مهمان آمدن و مهمانی رفتن نمیدهند وقت امتحان دیگران به مهمانی خانه آن فرد نمیروند؟
این طور که من از صحتهای شما برداشت کردم این طور نیست و ایشان فقط به حقوق خود می اندیشند پس این رفتار در زمره رفتار جرات مندانه قرار نمیگیرد.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
سلام نازنین جون!
فکر کنم دیر رسیدم، نه؟
در مورد همکارت چون من هم دقیقا مشکل تو رو داشتم، این جوری میگفتم (این کاریه که من کردم) " .... جون اینکه بهت بگم نمیتونم برسونمت خودم رو هم ناراحت میکنه، ولی چون گاهی اوقات باید چند جای دیگه برم، هروقت امکانش بود که برسونمت بهت میگم"
این جوری وقتی از دانشگاه برمیگردم ماشینم عین تاکسی خطی ها نیست!!!!:311:
یه جمله هست فکر کنم از افلاطون (نقل به مضمون):
"شایدکلیدی برای خوشبختی سراغ نداشته باشم، ولی راهی هست که بدون شک به بدبختی ختم می شود آن هم سعی برای راضی نگه داشتن همه است"
در مورد بازخورد رفتارت هم نگران نباش چون من هنوز هم پیش دوستام دوست داشتنی ام:227:
گلنوش جون
رفتار دخترعمه ات جرآت مندانه نیست، بلکه خودخواهانه است.
یک انسان جرات مند گاهی اوقات حق رو به دیگران میده.
راستی به کارگاه رفتار جرات مندانه خوش آمدم:227:
وای آقای بی بی ببخشید باید اول از شما اجازه میگرفتم:163:
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
مزاياي رفتار جرأتمندانه
1- از مهمترين مزاياي جرأتمندي، احساس مثبتي است كه فرد درباره خود دارد. افراد جرأتمند در مقايسه با افراد سازشكار و پرخاشگر درباره خود احساس بهتري دارند. آنها احساس عزّت نفس دارند و خود را شريف و عزيز مي بينند.
2- مردم افراد جرأتمند را صريح و صادق مي دانند و معتقدند چنين افرادي اهل چاپلوسي، تملّق و نفاق نيستند. اين افراد آنچه را مي توانند انجام دهند مطرح ميكنند. بنابراين مردم به چنين افراد بيشتر اعتماد مي كنند؛ گرچه به ظاهر آن را نشان ندهند.
3- زندگي افراد جرأتمند، معنادار است. اينان به ديگران اجازه مي دهند تا مستقل بينديشند و عمل كنند و خود نيز افزون بر در دسترس قرار دادن خواسته هايشان، از زورگويي، تحكّم، زبوني و ذلّت فاصله ميگیرند .
یه مثال دیگه برا تبیین بهتر محدوده جرات ورزی:
علي و سارا ۹ سال است که با هم ازدواج کرده اند . اخيراً سارا چاق شده است و علي معتقد است سارا خيلي از معيارهاي او فاصله گرفته است . علي مرتب به او گوشزد مي کند که وزن اضافه کردن سلامتي او را به مخاطره مي اندازد و بچه ها هم از او ياد مي گيرند .
سارا ناراحت مي شود او سعي مي کند وزنش را کم کند اما حالا واکنش سارا را باهم مي خوانيم :
منفعلانه
او از چاق شدنش معذرت مي خواهد و عذر و بهانه هاي بي مورد مي آورد و در واقع اصولاً به علي جواب نمي دهد اما در درون خود به دليل غرولند شوهرش احساس بدي دارد و احساس گناه مي کند اما احساس اضطرب کاستن از وزنش را دشوارتر مي کند . اينگونه مشاجره ميان او و شوهرش ادامه دار مي شود .
پرخاشگرانه
سارا در مقام اعتراض به شوهرش مي گويد که خود او ديگر مالي نيست و مي گويد تو هم چاق شدي ولي من هيچ وقت به روت نمي آورم و رفتارهاي ديگري از شوهرش را تحقير مي کند .
و اينگونه با ابراز خشم به علي آسيب مي زند و به تيرگي روابط خود با شوهرش مي افزايد .
جرات مندانه
وقتي سارا با علي تنها مي شود به او مي گويد که بله حق با اوست که وزن اضافي به سلامتي او لطمه مي زند اما اضافه مي کند که طرز برخورد او با اين مشکل را نمي پسندد . مي گويد همه تلاش خود را مي کند تا از وزنش کم کند و اين تلاش براي او سخت است .
.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
لطفا چگونگی رفتار جرات مندانه در این مورد را نشانم دهید؛
همسرم می گوید که برای دیدن خانواده اش برویم. من نمی خواهم بروم، لااقل تا زمانیکه سرنوشت زندگیمان معلوم شود. اما نمی دانم چگونه "نه" بگویم که منتهی به مشاجره نشود.
توضیح 1: من تصمیم به طلاق گرفته بودم ولی قبلش خواستم مشاوره حضوری داشته باشم تا بعد از طلاق مثل ازدواجم پشیمان نشوم و فکر نکنم ندانسته اقدام کردم.
الان در روند مشاوره هستیم.
توضیح 2: خانواده همسرم از هر جمله ای که به زبان می آورم ایراد می گیرند. از سک.تم هم ایراد می گیرند. رفتارشان توهین آمیز است.
ملاقات با آنها و تحمل رفتارشان باعث می شود که احساسم نسبت به همسرم منفی تر شود.
و نتوانم جلسات مشاوره را ادامه دهم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
سلام بلو اسکای عزیز!
من تقریبا همه تاپیک های شما رو خوندم، ولی چون خیلی حساس بودن و همینطور به دلیل بی تجربگی خودم، جوابی بهشون ندادم.
الآن هم این فقط نظر شخصی منه امکان اینکه اشتباه باشه کم نیست.
ولی با توجه به اینکه شما و همسرتون هردو تحت مشاوره هستید و سعی هردو شما اینه که زندگی تون رو نجات بدهید، ان شاءا...،
فکر میکنم اگر همین موضوع رو بهونه کنید و بگید که فعلا تمام تلاش و تمرکزتون روی رابطه دو نفره تونه و سعی دارید که حتی الامکان از حواشی پرهیز کنید، همسرتون هم موضوع رو درک کنه و اینقدر شما رو تحت فشار نگذاره.
تاکید کنید که سعی شما بر اینه که روابط بهبود پیدا کنه چه با ایشون و چه با خانوادشون. منتها این هدف با بکارگیری مهارت های ارتباطی میسرهست. و شما و ایشون هردو برای یادگیری و به کاربردنش به زمان احتیاج دارید.
قاطع باشید ولی در عین حال با همسرتون همدلی کنید، ایشون همسر شماست. همکار یا همسایه نیست که بشه راحت ازش گذشت.
من همیشه برای مامان جوان همدردی دعا میکنم:43:
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
آخه تاپيك به اين مفيدي چرا داره خاك ميخوره؟ آقاي بي بي كجايين؟
اين سوال من هم كه بي جواب موند:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
سلام
من يه سوال داشتم از جناب baby
من يه دختر عمه بسيار لوس از خود راضي دارم كه كل فاميل از دستش مينالن.
چند روزه دارم فكر ميكنم به نوع رفتارش ولي به نتيجه نرسيدم.فكر ميكنم جراتمندانه است هميشه حرفشو رك به همه ميزنه حتي اگه ريش سفيد فاميل باشه.
فكر كنيد مامان باباش يك ماه رفتن مكه . يك ماهو خونه ما بود باور كنيد چنان مامان بابام بهش ميرسيدن كه من و داداشام ديگه صدامون در اومد. بعد از يك ماه جلو همه در مياره ميگه قربون خونه خودمون خونه دايي انگار سر خار بودم.مامانم هفته پيش به عمه ام گفت فردا شب ميايم خونتون هنوز عمه نگفته بفرماييد از ته اتاق در مياد ميگه من امتحان دارم لطف كنين مزاحم نشين.
حالا من پشت كنكوري بودم كه ايشون يك ماه تمام تو اتاق من بود.
مثلا يه شب كه خونمون بود باباي من كه همه فاميل حتي عمو بزرگم ازش حساب ميبره،ازش پرسيد شام چي ميخواي. گفت فلان ساندويچ از فلان مغازه.حتما هم نونش به قول خودش از اون درازا باشه نه از اون گردا.تكرار هم ميكنه دايي نوع نونش يادت نره وگرنه نميخورم!
باور كنين من كه دختر يكي يه دونه ته تغاري خونم هنوز جرات اين جور دستور دادنو به بابام ندارم.
و .................
رفتارش جراتمندانست ؟آخه رك حرفشو ميزنه ولي به نظر من بي ادبانست.
به اين نوع رفتار چي ميگن؟
http://www.hamdardi.net/imgup/32102/...ab6344e631.gif
نوع در خواست جراتمندانه در موقعيت زير:
مادر شوهر بي اجازه وارد اتاق خواب تازه عروس داماد ميشود؟
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه آقاي بي بي
ميخوام اين لينك رو معرفي كنم :
قاطعيت ورزي
اه آقا معلم دعوام نكنين
نميشد كه كلاس تعطيل بمونه مبصر بازي در اوردم
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
گلنوش جان نظر شخصی من
نوع رفتار ما در کل اون طور که اقای بی بی گفتن
سه نوع نفعلانه،جرات مندانه و پرخاشگرانه هست.
البته این سه رفتار رو در مقابل درخواست ها دیگران و در شرایطی که بحث حقوق ما مربوط می شه از خودمون بروز می دیم
وگرنه هزار جور رفتار داریم
مثل رفتار مودبانه
رفتار مرموزانه
رفتار غیر طبیعی
رفتار زشت
رفتار بی ادبانه از ی بعد دیگه قابل بررسی می باشه :)
رفتار دختر عمه شما به نظر من جرات مندانه نیست اگرچه به ظاهر جرات مندانه به نظر می رسه
ولی دختر عمه ات به دیگران احترام نمی زاره
پس در نتیجه حقوق دیگران رو رعایت نمی کنه و خودخواهانه رفتار می کنه.
رفتار جرات مندانه با خود خواهانه فرق می کنه
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
لطفا چگونگی رفتار جرات مندانه در این مورد را نشانم دهید؛
همسرم می گوید که برای دیدن خانواده اش برویم. من نمی خواهم بروم، لااقل تا زمانیکه سرنوشت زندگیمان معلوم شود. اما نمی دانم چگونه "نه" بگویم که منتهی به مشاجره نشود.
بلو اسکای عزیز
در همه تعاریف رفتار جرات مندانه بر احترام به حقوق دیگران و ایجاد تعادل بين حقوق خود و دیگران تاكيد شده است.
آیا دیدن خانواده همسر جزء حقوق اوست ؟ اگر بله ... پس اجازه ندارید که " نه " بگوئید.
اما اگر احساس بدی دارید از دیدن آنها ، بیان احساس منفی تان با توجه به موارد گفته شده در این تاپیک امکان پذیر است .
با تشکر از گلنوش عزیز
بله رفتار دختر عمه شما همانطور که خودتون هم اشاره داشتید بی ادبانه است.
"آخه رك حرفشو ميزنه ولي به نظر من بي ادبانست."
هر رک گوئی ای ، جراتمندانه نیست. رفتار جراتمندانه به طور مستقیم با حقوق طرفین مرتبط است. نه با ضایع کردن حقوق دیگران !
مولفه های رفتار پرخاشگرانه را مطالعه کنید.
با یه مثال دیگه محدوده رفتارهای جراتمندانه رو بیان می کنم:
تعارف مواد مخدر
رامين دانشجوي دانشگاه است رفتاري بسيار دوستانه دارد و در زمينه هاي اجتماعي فعال و پوياست . مدتي است با سعيد دوست شده ، يک شب سعيد رامين را به يک ميهماني دعوت مي کند . در طول ميهماني يک نفر بسته کوچکي حاوي مواد مخدر را به ديگران تعارف ميکند همه جز رامين استقبال مي کنند اما وقتي سعيد به او پيشنهاد مي کند مي ماند که چه بايد بکند : ۳ شکل واکنش او را توضيح مي دهيم :
منفعلانه
رامين بالاخره مي پذيرد و وانمود مي کند که قبلاً هم مواد مصرف کرده ، او به دقت به ديگران نگاه مي کند و از طرز استعمال آن ماده خاص آگاه مي شود . اما نگران است مبادا با زهم مواد بيشتري به او تعارف کنند .
نتيجه : او نمي خواهد سعيد را ناراحت کند اما خودش تن به کاري می دهد که به آن علاقه اي نداشته است .
پرخاشگرانه
رامين از پيشنهاد سعيد عصباني مي شود و او را سرزنش مي کند و از او مي خواهد که سريعاً او را به منزل برگرداند . وقتي ميهمانها به او مي گويند الزامي نيست در قبول اين تعارف ، او هم چنان به تندخويي ادامه مي دهد ، سعيد احساس مي کند که نزد ميهمانها تحقير شده است و علاقه اش به رامين کم مي شود و به اين نتيجه مي رسد که اگر با او دوستي نکند بهتر است .
جراتمندانه
رامين از قبول پيشنهاد سعيد خودداري مي کند و مؤدبانه جواب مي دهد : نه متشکرم .
بعد به حاضرين مي گويد که تا کنون مواد مصرف نکرده و علاقه اي هم به اين کار ندارد .
رامين به سعيد و دوستانش مي گويد که ترجيح مي دهد به سينما برود اما به آنها حق مي دهد که به ميل خود رفتار کنند .
وقتي از ميهماني خارج مي شود از سعيد گله مي کند که چرا به او نگفته دوستانش مواد استعمال مي کنند و بعد اضافه می کند که با پيشنهاد مصرف مواد و تعارف آن ، آزادي او را به مخاطره انداخته زيرا اگر به هر شکل پليس از موضوع باخبر مي شد او را هم دستگيري مي کرد .
رامين به اين فکر مي افتد که احتمالاً اگر با سعيد قطع رابطه کند بهتر است .
پ .ن : اگر رامین دوست واقعی سعید باشد ، باید سعید را از این مهلکه نجات بدهد ، قطع رابطه در صورتی درست است که احتمال تاثیر گذاری سعید بر رامین زیاد باشد.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
گام هاي چهار گانه رفتار جرات مندانه
1- توصيف رفتار يا عملي كه منجر به تعارض يا نارحتي شما شده است (به جاي عبارت شما از من استفاده كنيد )
مثال :وقتي من (مي بينم ، مي شنوم ، مي گويم ...)
2- به شخص مقابل بگوئيد كه آن رفتار چه احساسي در شما ايجاد كرده است
مثال: من احساس ( خشم ، نا اميدي ، ناراحتي ، رنجش و... مي كنم )
3- راه حل بديل و مطلوب خود را به شخص مقابل ارايه دهيد
یعنی :در اين موقعيت من ترجيح مي دهم كه ....
4- پيامدهاي مثبتي را كه در صورت عمل كردن طبق پيشنهاد شما بوجود خواهد آمد ، گوشزد كنيد
اگر اين كار را بكنيد من / ما ( مي توانيم ، خواهيم توانست ....)
مثالی دیگر از سه نوع رفتار + گام هاي چهار گانه رفتار جرات مندانه
موضعگیری سه دانش آموز بارفتارهای سه گانه در قبال دیدن نمره ی غیرمنتظره برگه ی ارزیابی، با مربی مربوطه.
_ دانش آموز پرخاشگر با دیدن نمره ی کم ودور ازانتظارش،فوری عصبی شده ودادوبیداد راه می اندازد ونهایتا برگه راپاره کرده وزیرپايش له می کند.
_ دانش آموزمنفعل احساس ناراحتی بدون ابراز آن و فوقش با ابراز ناراحتی بدون عملکرد برای حل مشکل.
واما
_ دانش آموز جرأت مند معمولاً چهارمرحله ی ویژه ی خود را طی می کند:
1- بیان مشکل : به دبیر مربوطه اعلام می کند که نمره اش کمتراز حد انتظار است.
2- بیان احساس: ناراحتی خودش را از این موضوع ابراز می دارد.
3- بیان راه حل جانشین: پیشنهادمی دهد که لطف کنید برگه رابا هم چک کنیم.
4- بیان پیامدمثبت: اگراین کار راانجام دهی ممنون می شوم وسعی در بهتربودن خواهم داشت.
عزیزان شرکت کننده، برای بهره برداری بهتر از این کارگاه سعی کنند یک نمونه واقعی در استفاده از
"گام هاي چهار گانه رفتار جرات مندانه" مطابق توضیحات فوق
تا هفته آینده اجرا کرده و گزارش کار خود را بیان کنند.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه آقاي baby باز من مبصر بازيم گل كرد:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
وقتي شخصي منفعل است، يعني چي؟ يعني تو سري خوره؟ نه اصلا اينطور نيست! چون همين شخص پرخاشگر هم هست...
وقتي شخصي منفعل هست يعني نسبت به بيان افكار و احساسات و اميال خود و حتي صداقت و روراستي بي ميله و اونها رو پيش خودش نگه مي داره... به هر دليلي! شايد با قصد خوب هم باشد يعني او دوست ندارد ديگران را ناراحت كند و يا از اشتباه مي ترسد... اما اين نوع رفتار موجب احساس رنجش خاطر، سردرگمي و بدگماني فرد مقابل مي شود.
گاهي اين رفتار ناشي از يك نوع ايثار است، از خود گذشتگي است... اما در چه صحنه اي؟ چه صحنه اي را خالي مي كنيد تا همسر شما، عشق شما، ناراحت نشود... صحنه زندگي رو! صحنه عشق رو! اين شرايط بر خلاف اون چيزي كه انتظار داريم... موجب تضعيف صميميت مي شه...
زني مي گه : من همه چي رو گذاشتم وسط! از همه چي گذشتم! از خواسته هام!از احساساتم! از افكارم! اما وضع ما اصلا خوب نشد! چرا؟؟؟ خب با توجه به تعريفي كه از انفعال كرديم مسلما صميميت در اين خانه از بين مي رود!
معمولا افراد منفعل، فرقي نمي كنه زن يا مرد، فردي پرخاشگر رو تربيت مي كنند... يعني وقتي كسي از افكار خودش صرف نظر مي كنه! شخص ديگه افكارش رو پر رنگ مي گه...
وقتي كسي از بيم سرزنش شدن چيزي نمي گه! حتما فرد ديگر عادت به سرزنش كردن داره...
در مقابل انفعال پرخاشگري است: پرخاشگري هم به اين معني نيست كه فرد فحش و ناسزا بگويد... معمولا افراد پرخاشگر يك انگشتشان هميشه رو به سمت مقابل است... معمولا انفعال به پرخاش ختم مي شود.. پرخاش همواره با كلماتي مثل " تو هميشه" يا " تو هيچ وقت" همراهه.. فرد منفعل پرخاش مي كنه چون بعد از مدتي فرد مقابلش رو مسئول احساسات منفي خودش قلمداد مي كنه! معمولا گفتگوهاي افراد پرخاشگر تمركز بر شخصه... : تو قرار بود اين كار رو بكني! اما نكردي!!! تو هميشه فراموش مي كني من رو!!!
تا بر موقعيت! يعني اينطور نيست: من از اينكه تو اين كار رو انجام ندادي،واقعا نگرانم! آيا نمي شه در زمان ديگري اين كار رو انجام بدي؟
بنابراين: زوجهاي منفعل به دليل اينكه نيازهاي خود رو نمي گويند، معمولا به چيزي كه از زندگي مي خواهند نمي رسند و رابطه انها از حداقل صميمت بر خوردار خواهد بود... و بعد از مدتي به شدت بي روح مي شود.. تا جائيكه احساس مي كنند داشتن يا نداشتن عشق تاثيري در رابطه نخواهد داشت.
و اگر همسري پرخاشگر و همسري منفعل در كنار هم باشند، همسر پرخاشگر مسلط خواهد بود كه اين نيز منجر به انفعال بيشتر خواهد بود!
بنابراين اگر مرد و زن كه در كنار هم، با تفاوتهاي كاملا واضح از نظر احساسي و رواني، نتوانند جرات مند باشند، به تدريج يكي ديگري را تغيير مي دهد و رفتارهاي منفي رشد فزاينده خواهند داشت...
پس رابطه در تقابل شكل مي گيرد... و پيشنهاد صريح و واضح آن است كه حتما و حتما هر دو زوج بايد جرات مندانه عمل كنند تا عشق تقويت شود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
وقتي فرد منفعل است، يعني نسبت به بيان افكار، تمايلات، خواسته هاي بزرگ و كوچك، و حتي بيان صادقانه و روراستي و صراحت بي ميل است و تمام آنها رو نزد خودش نگه مي داره!
وقتي زني به واسطه اينكه همسرش احساس خوبي داشته باشد، از نظرات و تمايلات خودش مي گذره، براي اينكه بچه اش احساس بهتري داشته باشه، از تمايلات خودش مي گذره، احساس خودش رو ناديده مي گيره، ويا شوهر، براي اينكه زنش ناراحت نشه و غر و لند نكنه، يا سرزنشش نكنه، كاري رو نمي كنه و حرفي رو نمي زنه... عملا موضع انفعال بوجود مي آد...
اما فرد تاچه زماني منفعل مي مونه؟ تا ابد؟؟ نه.. اون بعد از مدتي در بدترين شرايط تبديل به موجودي پرخاشگر مي شه و شخص مقابلش رو براي انفعال روزهاي گذشته خودش، سرزنش مي كنه و اون رو متهم و مقصر تمام بد بختي ها مي دونه... و بعد مجددا دور جديدي از انفعالهاش شروع مي شه
پس مي بينم كه سبك ارتباطي منفعل، به پرخاشگري هم ختم مي شه...
و كسي كه پرخاشگر هست كمتر به موضع انفعال مي ره...
اما وقتي رابطه مطرح است، شما دو نفر در اين رابطه مطرح هستيد! يعني شما و همسرتون.. بايد هر دو سبك گفتگوتون رو تغيير بديد
جالبه بدونيم كه سطوح صميميت زن و شوهر بر اساس اين سبكهاي ارتباطي خواهد بود...
* اگر دو نفر منفعل باشند، ارتباط بي نشاط ، هر دو بازنده هستند، سطح صميميت روز به روز كاهش خواهد يافت
* اگر يكي منفعل باشه و ديگري پرخاشگر،ارتباط با سلطه همراهه... چرخه فوق العاده بدي هست! ... انفعال يكي ديگري رو به سلطه هر چه بيشتر مي كشونه! يكي از بيان خواسته هاش اجتناب مي كنه و ديگري مسلط تر مي شه و اين يك چرخه منفي است كه هرگز تموم نمي شه.. براي همين بسياري تصميم مي گيرند كه براي متوقف كردن چرخه، ارتباط رو قطع كنند... در صورتيكه اين تصميم هم درست نيست! چرا كه چرخه قطع نخواهد شد و اون افراد در محيط هاي ديگه اين چرخه رو ادامه مي دهند...
در اين شرايط درسته كه شما به نفع همسرتون كوتاه مي آييد، كه دعوا نشه! اما اين نتيجه اش مي شه تسلط بيشتر ايشون، و اين نتيجه اش مي شه انفعال بيشتر شما، و چرخه منفي تكرار مي شه! شما عملا با عدم بيان خواسته هاي خودتون موجب مي شويد كه چرخه آغاز بشه!!! درصورتيكه اگر شما به جاي قطع كردن ارتباط، اجتناب از بحث، انفعال بيشتر، با صراحت و شجاعت، خواسته خودتون رو مطرح كنيد به شيوه جرات مندانه، مسلما چرخه متوقف خواهد شد... گاهي اين عمل سخته و يك شبه اتفاق نمي افته اما با صبر و كوشش حتما انجام مي شه...
و تنها در صورتي ما ارتباط رو قطع مي كنيم كه يكي از افراد به دليل اختلالات رواني نخواهد چرخه متوقف شود!
وقتي دو نفر سالم هستند... چرخه دير يا زود متوقف مي شه!
گاهي همسران اين چرخه رو متوقف نمي كنند... بلكه با بدون كلام سعي مي كنند، با رفتاري پرخاشگرانه اين چرخه متوقف بشه... مثلا زن به همسرش مي گه باشه هر چي تو بگي و كار خودش رو مي كنه! اين يعني عدم روراستي كه متوقف كننده چرخه نيست... يا برعكس مرد به زنش مي گه آره من اشتباه كردم، اما كار خودش رو انجام مي ده!
* اگر هر دو پرخاشگر باشند، ارتباطي هميشه در تعارض خواهيم داشت با صميمتي بسيار كم
* اگر يكي جرات مند و ديگري منفعل باشد... ارتباط ناكام مي شود و هر دو بازنده مي شوند و صميمت باز هم كم است
* اگر يكي جرات مند و ديگر پرخاشگر باشد، ارتباط Confrontational يا خصمانه مي شود، و صميميت بازهم كم است
تنها در شرايطي نشاط و تكامل رو خواهيم داشت و زندگي حفظ مي شود و عشق قوت مي گيرد، كه هر دو جرات مند باشند... صميميت فورا رو به افزايش است.
در اين شيوه ارتباطي سبك گفتگو هم صراحت دو طرفه رو طلب مي كند/ هر دو طرف بايد تصميم بگيرند كه رفتاري جرات مندانه داشته باشند... و اين الگو يك الگوي دو طرفه است!
البته وقتي يك طرفه اجرا مي شه، صبر و تحمل زيادي مي خواهد كه من در كمتر كسي اون رو سراغ دارم...
آنچه در رفتار جرات مندانه مهمه، اينه كه شما با صراحت، روراستي و صداقت نظرات خودتون رو مي گوييد و الزامي در طرف مقابل نمي بينيد كه حتما بايد نظرات شما رو بپذيره چراكه ايشون هم حقوقي دارند. عملا رفتار جرات مندانه بر اساس احترام متقابل شكل مي گيره و اعتماد به نفس شخص
شخصي كه عزت نفس و اعتماد به نفس كافي نداره، نمي تونه جرات مند باشه و شخصي كه اعتماد به نفس داره و احترام طرف مقابل رو نداره، پرخاشگري مي كنه...
مهارتهاي رفتار جرات مندانه، تنها به يكي دو تا ختم نمي شه... شيوه انتقاد، شيوه درخواست، بيان خواسته ها، الگوهاي گفتگو، قاطعيت، حقوق فردي، پذيرش انتقاد، زبان بدن، گفتگوي غير كلامي، مهارت همدلي و... از مولفه هاي مهارت رفتار جرات مندانه است كه تنها راه ايجاد يك رابطه مناسب، كارا، پر نشاط و بسيار راضي كننده است. در اين شيوه، دعوا نمي شود، بحث غير سازنده نداريم، و چون افراد به نظر هم احتارم مي گذارند و حقوق شخصي هم رو مي دانند، كسي سرخورده نيست و مشكلات آرام حل مي شوند، صفحات ذهني دور از هم افراد، به مرور به هم نزديك مي شود و اون تفاهم واقعي اتفاق مي افتد... تفاهمي كه هرگز ذاتي، نا خودآگاه و عجيب نيست و بدست آوردني است
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
عواملي كه بر تصميم شما براي اينكه به شيوه جراتمندانه رفتار كنيد يا خير ، تاثير مي گذارد ، عبارتند از :
موقعيت
مكان
زمان
رابطه (خصوصا در ارتباط با پدر و مادر)
مواردي كه رفتار جرأت مندانه توصيه نمي شود: (استثنائات)
– زماني كه در موقعيت خطرناكي قرار داريم. مثلاً زماني كه شاهد صحنه ي تصادف در خيابان و مجروح شدن ديگران بوده ايم و از ما مي خواهند مجروحين را به مركز درماني برسانيم، رد جرأت مندانه به درخواست آنان مي تواند بسيار مشكل آفرين و خطر ساز باشد.
– زماني كه طرف مقابل ما در شرايط روحي مناسبي قرار ندارد. مثلاً شخصي با حالت خشم و عصبانيت تمام، با عجله وارد نانوايي شده و خارج از نوبت نان را بر مي دارد، در اين جا درخواست جرأت نمدانه به عمق مشكل مي افزايد.
– زماني كه ديگران مي خواهند با رفتارشان ما را تحريك كنند. مثلاً شخصي كه در حال كشيدن سيگار مي باشد، مي خواهند درباره مضرات مصرف سيگار با ما بحث كند.
- در برابر کسی که در موضع ضعف قراردارد واحتمال می رود که ما با احقاق حقوق خود،طرف مقابل از موقعیت وشخصیت خود تنزل پیدا کند وظیفه ی انسانی وشرعی ما است که گذشت داشته باشیم وایثار کنیم.
-
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با سلام
baby گرامی ،تعداد ارسال های این تاپیک دو برابر حد مجاز شده، لطفا" تاپیک جدید را ایجاد نمائید و لینک این تاپیک را نیز در آن قرار دهید.
با تشکر
-
سلام من دیدم هنوز اینجا بسته نشده تایپیک 2 شروع بشه جسارتا پست گذاشتم.
میخوام رفتار جراتمندانه کنم نیاز به کمک دارم. ما همه مسافرتایی که تنها نرفتیم تو زندگیمون جز یک مورد با خانواده همسرم بودیم و دیگه من خسته شدم و زیاده رویه که همش با اونا سفر میریم.
میخوام این بار بگم که دوست ندارم. پارسال عید نگفتم و واقعا بد گذشت بهم.
همسرم میخواد با پدر و مادرش بریم کیش.اون بنده خداها هم خیلی کم حوصلن هم سنشون زیاده و تا ظهر میخوابن و حوصله جایی رفتن ندارن.
حالا چطوری بگم ما با اونا بریم همش باید تو اتاق بمونیم یا فوقش یکم بریم بازار. دیگه به تفریح نمیتونیم برسیم و میدونم خودش هم وقتی اینطور شرایط پیش میاد پشیمون میشه اما قبلش متوجه نمیشه.
لطفا بگین چطوری بگم؟
-
شمیم الزهرای عزیز
توی کلید مرد درموردهمین مسافرت رفتن ها مثالهایی زده بود...گوش دادی؟
میتونی بگی چقدردوست داری امسال اینحوری بشه!یابگی وای اگه اینجوری بشه چقدرخوبه...
-
با افرادی که مدام مسخره م می کنند و اعتماد به نفسمو ازم می گیرند مخصوصا جلوی جمع منو سنگ رو یخم می کنند چه جوری باید برخورد کرد؟!!!!!!