-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
دقیقاً هم رشته بودن برام مهم نیست. اما فکر میکنم کسی که یه رشته ی انسانی خونده با منی که یه رشته ی ریاضی فیزیکی خوندم، طرز منطق و تفکرمون فرق داره. پس دوست دارم حداقل رشته ی دبیرستانیش با من یکی باشه.
البته جزء معیارهای خیلی جزئیمه. یعنی اگه همه چیزش خوب باشه اما همین یه مورد فرق داشته باشه، اهمیتی نمیدم.
موافقم.
نقل قول:
راجع به همکار بودن، راستش الان که شما پرسیدی دارم بهش فکر میکنم. شاید اگه از اول همکار باشن بعد با هم ازدواج کنن خوب باشه. چون همدیگه رو توی محیط کار دیدن و حدود رابطه ی هم رو میدونن. و با پذیرش نوع رابطه ی طرف مقابل با هم ازدواج کردن. اما اینکه بعد از ازدواج با هم همکار بشن، شاید یه خورده روی رفتار های همدیگه سرکار حساس بشن.
بازم موافقم،قبل ازدواج شاید خوب باشه و همین همکار بودن و شناختشون از هم باعث وصلشون بشه،ولی بعد ازدواج فکر کنم یکم محدودیت زا باشه و هم اینکه فک کن خونه هم،همش با هم باشین،سرکار هم با هم باشین حتی تو قسمتهای مختلف،فک کنم دیگه حرف جدیدی در زمینه کاری با هم نداشته باشن،یکم قضیه شاید لوس بشه،ولی بعضی شغلها بهتره که همکار باشن مثل پزشکی،بازیگری و ...
سوال:ممکنه یه نفرو فقط بخاطر اینکه راهش از محل زندگی شما کیلومترها دوره رد کنید؟(چه اقایون چه خانوما)
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
در جواب شایانای عزیز، بگم که به نظر من دور بودن محل زندگی دلیل قانع کننده ای برای رد کردن نیست. اما معمولاً کسی که از شما دوره، به احتمال زیاد فرهنگش هم با شما اختلافاتی داره. شاید به خاطر این اختلافات جواب منفی بدم. اما بخاطر دور بودن نه.
سوال همون سوال شایانا باشه.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
معایب زیاذی داره
1_اختلاف فرهنگی (رسم و رسومات و سنت های محلی و اووووووووووه . . . اصلا چیز کوچیکی نیست جدی بگیرین !!)
2_دور بودن یکی از طرفین از خونوادش بعد از ازدواج (حمایت های خونوادشون رو از دست میدن مخصوصا دختر ها شاید چون حساسیت و وابستگیشون به خونواده بیشتره )
3_همیشه دردسر رفت و امد در این مسیر طولانی وجود داره (کلا یکی از انتخاب های اصلی و همیشگی برای گذروندن تعطیلات شهر طرف مقابله !! البته خب حق داره !)
4_بازم اون اختلاف فرهنگی رو تاکید کنم
اما اگه خونواده درجه یک طرفین در یک شهر باشن و بخوان در همون شهر زندگی کنن
قطعا این اختلافات به حداقل میرسه
اما من معتقدم نحوه تربیت و شکل گیری شخصیتشون باز هم با هم متفاوته
همه اینایی که گفتم در بدترین حالت بود (چون نمونه اش رو در بین دوستام دارم و متاسفانه ... )
اما اگه تو بقیه مسائل با هم تفاهم داشته باشن و اخلاقو انصاف خب میشه امیدوار بود (چندین نمونه هم از این موارد دیدم )
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
به نظر شما سن تا چه میزان در ثبات شخصیتی و فکری فرد تاثیر داره ؟
انسانها هميشه در معرض تغيير و تحولند و نميشه گفت مثلا از سي به بعد فردي هرگز تغيير نميكنه اما تغييرات عمده به نظرم در زيربيست يا نهايتا بيست و دو سه سال روي ميده و فردي كه سنش سي رو رد كرده ميشه گفت به ثبات نسبي رسيده
به عبارت بهتر چقدر میشه به تغییر طرف مقابل با در نظر گرفتن سن کمش (کمتر از 20 سال )امیدوار بود؟ ميشه اميدوار بود اما هرگز بر اساس اين اميدها ازدواج نكن چون ممكنه اون فرد تغيير نكنه :305: فرد رو همون جور كه هست دوست داشته باش
یا حتی نگران این بود که بعد ها تغییر نکنه ؟ بايد نگران باشي در اين مورد و هرگز به خاطر تغيير دادن كسي باهاش ازدواج نكن
یه بخش دیگه سوالم اینه که
ایا جنسیت هم در شدت تغییرات بعد از ازدواج تاثیر داره ؟ بله قطعا! خانمها تغيير پذيرتر و بعبارتي تربيت پذيرترند آقايون كمتر!
مثلا یه خانوم ممکنه به خاطر علاقه به همسرش از یه سری از جزییات اختلاف برانگیز صرف نظر کنه یا حتی خودشو هماهنگ کنه ؟ خانمها عموما اين كارو ميكنند مخصوصا اگر همسرشون رو دوست داشته باشند :43: كلا خانمها خيلي ماهند :227: اما اين تغييرات بايد دوطرفه باشه وگرنه به مرور زن دلزده ميشه
آقاي خارپشت سؤال نپرسيد من قبليها رو جواب دادم.
حالا سؤال من:
شما آقايون از روي چه معيارهايي به دختري علاقه پيدا ميكنيد؟ منظورم از طريقي به غير از خانواده ست. مثلا يك همكلاسي يا همكار شما اگر چه ويژگيهايي داشته باشه حاضرين بهش پيشنهاد بدين و آيا اصلا چنين كاري رو ميكنيد يا دوست داريد انجام بدين يا ترس و ... مانعش ميشه؟
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
شما آقايون از روي چه معيارهايي به دختري علاقه پيدا ميكنيد؟ منظورم از طريقي به غير از خانواده ست. مثلا يك همكلاسي يا همكار شما اگر چه ويژگيهايي داشته باشه حاضرين بهش پيشنهاد بدين و آيا اصلا چنين كاري رو ميكنيد يا دوست داريد انجام بدين يا ترس و ... مانعش ميشه؟
پاسخ : خب من به شخصه ظاهر رو می بینم.(مسلما اولین چیزی که آدم می بیند همین هست دیگر).بعد اگر خوشم بیاید (دلیلی ندارد کسی را که اولین معیار را ندارد در دیگر موارد بررسی کنم) باقی معیار ها رو می سنجم.مسلما نمی شود اینجا تعیین کرد که مثلا اول معیار x را می سنجم.چون دست خود آدم نیست و باید دید چی پیش می آید.به هر طریق اگر طی شناخت های اولیه مورد به نظر مناسب آمد می روم و با خودشان در میان می گذارم (برای من مثلا اگر معیار های "اجتماعی بودن" ، "پر جنب و جوش بودن " ، همچنین "اینکه همه چیز را خیلی جدی نگیرد" و "مودب بودن" حاصل بشود به عنوان شناخت اولیه برایم کافی است).ایشان هم خیلی راحت می گویند "نه" و همه چیز تمام می شود :311:
سوال : سوال خاصی ندارم:)
:72::72::72:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
حالا سؤال من:
شما آقايون از روي چه معيارهايي به دختري علاقه پيدا ميكنيد؟ منظورم از طريقي به غير از خانواده ست. مثلا يك همكلاسي يا همكار شما اگر چه ويژگيهايي داشته باشه حاضرين بهش پيشنهاد بدين و آيا اصلا چنين كاري رو ميكنيد يا دوست داريد انجام بدين يا ترس و ... مانعش ميشه؟
با عرض خیر مقدم :72::72: امیدوارم همیشه از هر لحاظ شارژ باشین :72:
اما جواب :
سوالت فوق العاده کلیه
منم کلی جواب میدم
1_اول از همه خونواده و میزان تناسب خونوادگی (اعتقادی فرهنگی تا حدی مالی و خب سیاسی ! حالا نه صد در صد بالاخره سلیقه ها فرق میکنه :311:)
2_ویژگیهای شخصیتی طرف (همون سه اصل پندار گفتار کردار ) موقعیت اجتماعی طرف اینجا قابل بررسیه
3_ویژگیهای ظاهریش (چهره تن صدا قد و اندام )
اگه دختر بودم تازه الان به اینا فکر میکردم
4_موقعیت مالی و شغل و مسکن و . . .
من در انتخاب واقعیم هم همین مراحل رو طی کردم
چون پدرشو میشناختم و میدونستم کاملا با خونوادش (در مواردی که ذکر شد )هم عقیده است بهش اعتماد کردم
بعد از دو ماه وقتی چندین بار با هم حرف زدیم
وقتی نوع ارتباطش رو با بقیه دیدم
بهش علاقمند شدم
خب تمام اون مدت ظاهرش هم علاقه منو تشدید میکرد و خب از همون ابتدا به قول دوستان به دلم نشسته بود
ولی همه چیز پله پله طی شد
اما متاسفانه فعلا به جایی نرسیده :311:
اینکه چرا مستقیما بهش پیشنهاد ندادم دلایل زیادی داشت
بنظر من کار خیلی شایسته ای نیست
من پدرشو میشناختم و اعتماد کردم اون که منو نمیشناخت
خب حالا اینکه یه دفعه بهش پیشنهاد بدم ممکنه بهش بربخوره که مثلا منو به صرف پسندیدن ظاهرم انتخاب کردی و این در شان من نیست !
خب بنظرم درست و تا حدی منطقی فکر میکنه
بحث ترس نیست
تلاش برای حفظ احترام و شان دختره که باعث میشه خیلیا مستقیما پیشنهاد ندن
والا عشق و عاشقی بازی دراوردن مطمئن باشین واسه پسرا خیلی کار سختی نیست
امروز عاشقن فردا فارغ
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
یه سوال :
بعضی اعتقاد دارن برای بررسی بیشتر شباهت ها واختلافات فرهنگی طرفین
خونواده ها قبل از عقد رسمی چندین بار با هم ملاقات داشته باشن
و این رفت و امد ها ممکنه حتی منجر به منتفی شدن ازدواج بشه
حالا سوالم اینه
ایا شما موافقین ؟ به چه صورتی ؟
در چه مرحله ای باید این ارتباطات خونوادگی صورت بگیره ؟
فقط خونواده درجه یک یا بیشتر ؟
در چه محدوده زمانی ؟(مثلا چند ماه )
میخوام نظر شما رو با خونواده فعلیتون بدونم
فرض کنین به خواستگاری کسی رفتین یا براتون خواستگار اومده
کی خواستار این رفت و امد ها میشین ؟
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خيلي ممنونم از خيرمقدمتون آقاي خارپشت:72:
ميخواستم سؤالم رو تكرا كنم يهو ديدم شما سؤال جديد پرسيدي. سخت هم هست من نمي تونم جواب بدم ميخوام برم :302: جوابت بمونه واسه بقيه يا بعدا خودم جواب ميدم
فكر كنم من سؤالم رو بد پرسيدم يا درست منظورم رو نرسوندم
من سؤالم رو تكرار ميكنم :D
منظور من معيارهاي شما براي ازدواج نبود
منظور من اين بود كه فرض كنيد دختري با شما همكلاسيه يا همكار يا تو خيابان اصلا باهاش آشنا شدين (خانواده اش رو نميشناسين آقاي خارپشت!) خودش رو هم تا حدودي ميشناسين نه تا حدي كه كاملا ويژگيهاي شخصيتي طرف رو بدونين. (آقاي اريكس) چه عاملي و يا چه ويژگي هايي شما رو ترغيب ميكنه كه پاپيش بذارين و بهش پيشنهاد آشنايي بيشتر و خواستگاري بدين يا ...؟ يعني عامل محرك چيه؟
يه مثال بزنم؟ تو دانشگاه ما يه آقاپسر خيلي مذهبي كه منم ميشناختمش يه روز جلوي من به يكي از دوستانم پيشنهاد ازدواج داد و شمارشو بهش داد و گفت خواهش ميكنم با خانوادتون صحبت كنيد و از اين حرفها و اتفاقا به ازدواج هم منجر شد http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...1fff7b7275.gif
ولي اين دوستم نه زياد خوش قيافه بود (خوب بود. پري سيما نبود) نه مثل بقيه ي بچه هاي تشكلشون مذهبي دوآتيشه بود و ... دوست داشتم بدونم چه ويژگيهايي داشته كه يك پسرو مجبور كرده تا حدي مخالف عقايدش بياد جلو و مستقيم اقدام كنه؟! (فكر كنم ايشون هم مثل آقاي خارپشت بود)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط arix
ایشان هم خیلی راحت می گویند "نه" و همه چیز تمام می شود :311:
:72::72::72:
همين!!!!!! شما اين همه تجزيه تحليل ميكني ، بالا پايين چپ راست، بعد قورباغه ات رو قورت ميدي و اقدام ميكني بعد دختره ميگه نه! و تمام؟! ...
نه بابا اين كارو نكن برو يه كمي باهاش حرف بزن ازش دليل بخواه مؤدبانه دوباره درخواست كن. سريش شو :163: قول ميدم قبول ميكنه :311:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
دوست داشتم بدونم چه ويژگيهايي داشته كه يك پسرو مجبور كرده تا حدي مخالف عقايدش بياد جلو و مستقيم اقدام كنه؟!
والا نمی شه گفت.خب هر کس جذابیت های خاص خودش را دارد.ممکن از طرز صحبت کردنشون خوششان آمده باشد.ممکنه در شرایطی تشخیص داده باشند که ایشان مهربانند و این معیار مهمی برایشان بوده.ممکنه مثلا خانوم اعتماد به نفس خوبی داشتند و ایشان از این اعتماد به نفس خوششان آمده .ممکنه جدای اعتقادات به این نتیجه رسیده اند که از لحاظ فرهنگی نزدیک به هم هستند و خیلی چیز های دیگر ... (خب من مثلا معیار های خودم رو گفتم.مسلما ایشان هم معیار های خودشان را داشته اند .این معیار ها برای همه ثابت نیست)
نقل قول:
حالا سوالم اینه
ایا شما موافقین ؟ به چه صورتی ؟
در چه مرحله ای باید این ارتباطات خونوادگی صورت بگیره ؟
فقط خونواده درجه یک یا بیشتر ؟
در چه محدوده زمانی ؟(مثلا چند ماه )
خب طبیعیه که هر چه شناخت بیشتر باشد ریسک ازدواج پایین می آید.من موافقم.اینکه چقدر باشد و تا چه مدت بستگی به شرایط دارد.باید دید چی پیش می آید
نقل قول:
همين!!!!!! شما اين همه تجزيه تحليل ميكني ، بالا پايين چپ راست، بعد قورباغه ات رو قورت ميدي و اقدام ميكني بعد دختره ميگه نه! و تمام؟! ...
نه بابا اين كارو نكن برو يه كمي باهاش حرف بزن ازش دليل بخواه مؤدبانه دوباره درخواست كن. سريش شو .قول ميدم قبول ميكنه
خب من که نمی خواهم برای دختر مردم مزاحمت ایجاد کنم.اگر برم و سیریش بشم ممکنه ایشان کلافه بشن و یا برایشان مزاحمت ایجاد شود.(نمونه اش رو در همین تالار هم داشتیم).
:72:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
شاید جوابی که میخوام بدم یه خرده بی ربط بنظر بیاد
من یه مردم کسی برام جذابیت داره که متفاوت با من باشه نه کسی که عین خودم باشه ویا وانمود کنه که شبیه منه
یه زن !
و من میدونم که این موجود با من متفاوته چه از لحاظ جسمی و چه روحی
اما چون هر دو انسانیم ایده الم اینه که از لحاظ فکری کاملا شبیه به هم باشیم
خب حالا برگردیم به اون تفاوت ها
این دانایی رو دارم که اندام متفاوتی داریم اما چون براساس همون فکر مشترک هر دومون بر این باوریم که هرگونه تمتع از جسم هم فقط در حالتی ممکنه که از لحاظ روحی و عاطفی کاملا متعلق به هم باشیم
پس دلیلی برای اینکه جذابیت های جسمی (نه فقط جنسی ) خودش روتا وقتی مال من نیست اشکار کنه وجود نداره
و حالا این تفکرشه که برام جذابه چون قابل درکه چون شبیه به هم فکر میکنیم
اما تفاوت های روحی
بنظر من چیزی که خیلی از ادما با تفکرات متفاوت درش مشترکن اینه که متوجه تفاوت های روحی زن و مرد نیستن
یا سعی در کمرنگ کردنشون دارن
در حالی که جذابیت اصلی و موندگار همین دو روح متفاوت دو جنسه
یاسا مثال زد منم مثال میزنم
یادم میاد سال اول دومه لیسانسم یکی از ترم بالاییا دختری بود که از نظر سیاسی تو دانشگاه خیلی فعال بود
خیلی بلد بود همه چی مطمئنم خیلی از استادا به اندازه اون مطالعه نداشتن کاملا دقیق به روز و مستند خیلی کارش درست بود همیشه توی همایش های جنجالی یا سخنرانی یا مناظره های دانشجویی حرف اولو میزد
بچه های تشکلشون هم کاملا پشتش بودن و برگ برندشون این دختر بود اصلا کس دیگه ای رو نداشتن
وقتی حرف میزد مرد میخواست که جوابشو بده حالا اینکه جوابشو میدادن یا نه مهم نیست مهم اینه که واقعا این جسارت توانایی و دانش رو داشت که به راحتی میتونست یه استادو سرکار بذاره و درمونده کنه
فوق العاده بود من مثلا مخالفش بودم و چون هم رشته بودیم زیاد میشد که با هم بحث کنیم و خیلی باهام مخالفت نمیکرد چون سنم کم بود منو داخل ادم حساب نمیکرد! واقعا عین یه مرد بود خیلی مردتر از خیلی از پسرا خیلی لوطی بود
از نظر ظاهری هم خیلی به خودش میرسید وضع مالی خوبی هم داشت و کلا زیاد خرج میکرد اما رفتارش معرف یه زن نبود
اصلا احساس نمیکردم دارم با یه خانوم حرف میزنم هر جور دلش میخواست می نشست هر جور حال میکرد راه می رفت
تعداد دوستای پسرش هم از تصور خارجه حالا دوست نه به اون معنا کاملا به معنای دو تاپسر
حرف زدنش که دیگه غوغا بود
اون بحثایی که راجع به متانت و حجب و حیا زدیم رو کاملا نقض میکرد
و حتی در مقابل چیزی به اسم عشوه و ناز و ادا هم نداشت
یه مرد بود با اینکه از نظر ظاهری به قول یاسا زشت نبود ولی پری سیما هم نبود
الان تقریبا 33 سالشه تو چند تا خبرگزاری کار میکنه کارشم خیلی خوب بلده اما هنوز مجرده
اصلا تو ذهنم نمیگنجه که چطوری کسی میتونه باهاش رابطه عاشقانه برقرار کنه
میخوام بگم اصولا فعال بودن به این معنا لزوما جاذبه رو بیشتر نمیکنه
من دلم میخواد کسی که قراره باهاش ازدواج کنم از زن بودنش اکراه نداشته باشه و رفتار و گفتارش زن بودنش رو فریاد بزنه
وقتی باهاش حرف میزنم برای اینکه ثابت کنه اعتماد به نفس بالایی داره نیم ساعت تموم زل نزنه تو چشام
تو نگاهش متانت یه زن رو ببینم نه حالا حتما چشمای رنگ امیزی شده !
دلم میخواد وقتی یه خانوم از کنار اقایون رد میشه براش مهم باشه که باهاشون برخورد نداشته باشه محتاطانه رفتار کنه
چون جسم و روحش ویژه است و باید محافظت بشه چون حتی یه برخورد کوچک( اما عامدانه) توهین به خانومه حداقل در فرهنگ ما
حرف زدنش ارامش بخش باشه از روی عطوفت باشه حتی عصبانیتش با یه مرد متفاوت باشه
نه اینکه بخواد همه باورشون بشه با من مرد هیچ فرقی نداره در بد و بیراه گفتن و توهین کردن و حتی شوخی هایی که در شان یه زن نیست
و حالا با یه رفتار متناقض دوباره میخواد ما باور کنیم که یه زنه و با دیدن هنرماییش روی لبش باید باورمون بشه که خب انگار با من فرق میکنه
اینا برا من جذابیت نداره چون تمام سعیش اینه که تفاوت های روحیمون رو نادیده بگیره و در تفاوت های جسمانیمون غلو کنه
بنظرم علتش اینه که تعریف درستی از مرد و زن نداره
( سو تفاهم نشه من با نفس ارایش کاری ندارم محل بحث نیست منظورم صرفا کسیه که تعریفش از جنسیت فقط تفاوت های جسمیه و توجه کنید ما راجع به چهره و اندام حرف نمیزنیم صرفا رفتارزنانه رو بررسی میکنیم )
اینم بگم ممکنه یه خانوم از نظر فکری با من هم عقیده باشه اما باز هم درک درستی از مفهوم زن بودن و توجه به ظرافت ها در رفتار و یا حتی حرف زدنش نداشته باشه !
تمام حرفم اینه که زن بودن ارزشمنده دلم میخواد همسرم قدر خودشو بدونه همین (چقدر حرف زدم !!!)
خب پس اولین چیزی که به قول شما محرک من برای انتخابه توجه و احترام به همین تفاوتهاست همین ظرافت ها
به قول اریکس اولین چیزی که ادم میبینه ظاهره ولی این به این معنا نیست که در اولویته
یعنی شما صرفا دنبال کسی باشی که در اون جمع زیباترینه بلکه در نگاه اول چهره اون شخص برات قابل تامله (نگفتم تحمل !)
خب پس تا اینجا یه دختر با رفتار دخترونه و چهره ای که بنظر تو خوبه رو تا همین حد شناختی
حالا صرفا از روی نوع پوشش نمیشه به اشتراک در تفکرات و اعتقادات با اون دختر پی برد ولی خب میشه تا حدودی یه حدسایی زد
اما این حدسا چقدر مطابق با واقعیته ؟؟
یاسای عزیز نمیشه از روی ظاهر قضاوت کرد
فقط دخترا رو نمیگم پسرا هم همینن
یه جا دیگه راجع به روشنفکری صحبت کردیم چون منظورمون صرفا مسائل سیاسی نیست من اسمش رو میذارم متعادل بودن و توجه به اصل دین به جای تمرکز روی ظواهر (موافقی ؟)
نه همیشه کسی که محاسن انچنانی داره خیلی دین داره و نه کسی که حجابش خیلی بیشتر از اون چیزی هست که سفارش شده فرشته است نه این نیست خدا رو شکر هممون هم تو همین جامعه زندگی میکنیم و همه جور ادم دیدیم
اساسا تو نمیتونی بر اساس ظاهر یه نفر بفهمی اون در چه جایگاهیه (افراط تعادل تفریط )
این چیزیه که هممون میدونیم ولی باور نمیکنیم چون به چشمامون زیادی اعتماد کردیم !
اما با این موافقم که از روی ظاهر یه نفر میشه فهمید این ادم تقریبا با مسائل ظاهری زندگیش چطوری برخورد میکنه
یا اینکه در ظاهر تعادل (به نسبت عرف جامعه) رو ححفظ میکنه یا نه میخواد خودشو از یه قشر خاص نشون بده بنا به تفکراتش
برای اینه که میگم خونواده و ادمی که شبیه به خونوادشه قابل پیش بینی تره و راحت تر میشه راجع بهش قضاوت کرد
اساسا شروع مراحل شناخت اگه با خونواده شروع بشه خیلی از مشکلات خود به خود حذف میشه
پس در فرض شما اول باید یه جوری با خونوادش ارتباط بگیرم حالا ممکنه به موازات اون با خودش هم بیشتر حرف بزنم
اساسا اگه روابطمون جوری باشه که بیشتر از چند جمله نتونم باهاش حرف بزنم پس به چی علاقمند شدم ؟؟؟؟
فرصت برای اشنایی بیشتر در عین حال بدون جلب توجه باید باشه باید حتی برای رفتن به خواستگاری مطمئن بشم
بیکار که نیستم ! در طول دوران تحصیلم حتی یه بارم خواستگاری نرفتم
کلا موجود تنبلی هستم حوصله ماجراهای عشقی رو نداشتم البته علت اصلیش این بود که تصمیمی هم برای ازدواج در اون دوران نداشتم
ایندفعه هم اگه زیر پام خالی شد علتش این بود که تقریبا به همه چی مطمئن بودم وکاملا اگاهانه دم به تله دادم اما بدجوری تو دهنی خوردم
اشکالی نداره یکی طلب من !
یه خرده طولانی شد ببخشید
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام اومدم دیدم همه ی سوالا جواب دارن.
نفر آخر کی حساب میشه الان؟
نفر آخر، لطفاً سوالت رو بپرس:)
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سوال قبلی رو علی رغم اینکه من عرض کردم در مورد خودتون و یه کیس فرضی بگین اریکس زحمت کشیدن گفتن بستگی به شرایط داره!!!
دوست دارم اریکس :72::72:
اما سوال جدید : اگه شرایط ایده ال و متناسب با پسری رو داشته باشین
و تا حدود زیادی اون پسر و خونواش رو بشناسین
و مثلا هفته ای 2 3 بار همدیگه رو تو محیط کاری یا دانشگاه ببینید
و این احتمال رو بدین که پسر قبول میکنه
چیکار میکنین ؟؟
میدونم بستگی داره !!:311:
میخوام بدونم مستقیما با خودش یا با یه واسطه در میون میذارین
یا غیر مستقیم عمل میکنین
اگه غیر مستقیم دقیقا چه رفتار و یا کلامی رو به کار میبرین
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
با توجه به شناخت نسبي كه از پسرها پيدا كردم بويژه پس از حضورم در تالار ميدونم كه مستقيم بگم فايده نداره. با واسطه هم روم نميشه كس ديگه اي رو در جريان بذارم و در ضمن مطمئنم مورد شماتت قرار ميگيرم. پس هيچكاري نميكنم. :302:
به طور غير مستقيم هم خيلي كم ممكنه سيگنال بفرستم طوري كه اصلا دريافت نكنه!! :311: مثلا نسبت بهش با مهرباني و بااحترام بيشتري نسبت به بقيه برخورد ميكنم.
و در نهايت هيچ وقت طرف نميفهمه كه من بودم و يه روز يا ازدواج ميكنه يا ميذاره ميره... :302:
كلا ما دخترها بدبختيم آقاي خارپشت ...
خدا كنه هيچ وقت عاشق نشيم :323:
آقاي خارپشت منو شرمنده كرد با اون پاسخ كاملش http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...b5b54a4551.gif
مگه ديگه روم ميشه سؤال بپرسم؟
آقاي اريكس دخترهايي كه ميگن چرا پسره ديگه سراغم نيومد خيلي بيشتر از اونايين كه از مزاحمت طرف در اين تالار شكايت كردند. من به شما دارم يك نقطه ضعف خانمها رو ميگم حالا شما باور نكن!:97:
خانمها در مورد مرد عاشق پيشه توان مقاومت ندارند!!! مگر اينكه به شدت ازش بيزار باشند كه خيلي كمه يا تفاوتهاي فاحش فرهنگي مانع ازدواج شه!
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
یه سوال کاملا شخصی!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
خب منم نظرمو میگم به نقل از حرف دل:
به نظر من اصرار بر خواستگاری معایبی دارد که بیان می کنم.
اولین عیب اینجاست که غرور و شخصیت مردانه لگد مال می شود. همان غروری که برای هر مردی لازم است . البته منظور من غرور کاذب نیست . ولی وقتی پسری را با بد و بیرا و بی احترامی از در خانه بیرون کنند آیا دیگر شخصیتی برای آن جوان باقی می ماند.
عیب دوم این است که اگر پسری با وجود این که بارهای متمادی اقدام به خواستگاری از یک دختر کرده و همه جور بی احترامی را تحمل کرده ، در صورتی که در نهایت به لیلی خود نرسد ، بازگشت این جوان به شرایط روحی سابق کار دشواری خواهد بود . و در مواقعی غیر قابل بازگشت است.
عیب سوم این است که اگر بعد از اصرارهای زیاد موفق شد به خواسته ی خود برسد . ممکن است با اولین دعوا و ایراد گرفتن پسر از دختر با این جمله سنگین دختر که ، من که تو رو نمی خواستم تو اصرار کردی ، مواجه شود .
عیب چهارم این است که با اصرار کردن های زیاد آبروی خانوادگی خود را به خطر می اندازد
من مستحق بی احترامی نیستم
به هیچ وجه حتی اگه در حال موت هم باشم به کسی التماس نمیکنم
حتی به خودش اصرار نکردم
خیلی محترمانه با پدرش حرف زدم
پدرش منو پذیرفته (حداقل ظاهرا ) پس بحث تفاوت فاحش نیست
چرا باید از من بیزار باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:300:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خارپشت گرامي!
چه قدر عصباني هستي بابا! :302: بنده كه به شما جسارت نكردم!
به سلامتي پس رفتين و پدرش قبول كرد :227:
بيا از شرح حالت در حال و احوال بنويس ما رو باخبر كن!
من كي گفتم ايشون از شما بيزاره؟؟؟!!
ببينيد آقاي خارپشت
بين اصرار در انتخاب و شكستن غرور و التماس تفاوت هست!
گاهي ميري خواستگاري دختري يا با خودش درميون ميذاري بهت ميگه برو آشغا ... عو ... نميخوام ببينمت! :163:
خوب ديگه نرو اصرار كن نه به خاطر غرورت نه مردانگيت نه ترس نه هيچ چيز ديگه!
چون اون دختر ارزش تكرار درخواست رو نداره! (صادقانه گفتم)
اما گاهي شخصي نسبت به شما احساسي نداره يا فرضا مردده!
بنابراين با رعايت احترام رد ميكنه
اگر شما واقعا ايشون رو ميخواي بهتره كه بازهم درخواستت رو مؤدبانه تقاضا كني
و از ايشون دلايل نظرش رو بپرسي!
در اون لحظه هست كه اولين جرقه هاي احساس در ايشون شكل ميگيره و كم كم با اصرار شما براي ازدواج ترديد ايشون برطرف ميشه و با خودش ميگه:
پسري كه اينقدر دوستم داره براي چي ردش كنم؟ :43::227:
اون وقته كه بايد گفت مباركه!
سؤال بمونه براي فردا!
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
معایب زیاذی داره
1_اختلاف فرهنگی (رسم و رسومات و سنت های محلی و اووووووووووه . . . اصلا چیز کوچیکی نیست جدی بگیرین !!)
2_دور بودن یکی از طرفین از خونوادش بعد از ازدواج (حمایت های خونوادشون رو از دست میدن مخصوصا دختر ها شاید چون حساسیت و وابستگیشون به خونواده بیشتره )
3_همیشه دردسر رفت و امد در این مسیر طولانی وجود داره (کلا یکی از انتخاب های اصلی و همیشگی برای گذروندن تعطیلات شهر طرف مقابله !! البته خب حق داره !)
4_بازم اون اختلاف فرهنگی رو تاکید کنم
اما اگه خونواده درجه یک طرفین در یک شهر باشن و بخوان در همون شهر زندگی کنن
قطعا این اختلافات به حداقل میرسه
اما من معتقدم نحوه تربیت و شکل گیری شخصیتشون باز هم با هم متفاوته
همه اینایی که گفتم در بدترین حالت بود (چون نمونه اش رو در بین دوستام دارم و متاسفانه ... )
اما اگه تو بقیه مسائل با هم تفاهم داشته باشن و اخلاقو انصاف خب میشه امیدوار بود (چندین نمونه هم از این موارد دیدم )
:302:
خوب با این حساب که من باید تا آخر عمر مجرد بمونم! مساله فرهنگی را که گفتی قبول دارم اما با مساله تعطیلات خیلی مشکل دارم! یعنی به نظرت منطقی نیست وقتی همسر شما در تمام طول سال در کنار خانواده اش هست در طول تعطیلات حق را به همسرش بده که در کنار خانواده اش باشه؟
من حرف خانم yasa را قبول دارم که می گویند خانم ها در برابر اظهار عواطف زود سست می شوند و به قول ایشان در برابر مرد عاشق پیشه مقاومت نمی کنند اما به نظرم ورود عشق یعنی تعطیل شدن عقل و این موضوع پس از ازدواج و کمرنگ شدن عشق (به معنای کورکورانه اش) هست که ضربات سنگینی به زندگی می زند. به همین خاطر هم حتی اگر عاشق کسی هم باشم با اظهار عشق به ایشان فرصت فکرکردن را از ایشان نمی گیرم.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
به نظرت منطقی نیست وقتی همسر شما در تمام طول سال در کنار خانواده اش هست در طول تعطیلات حق را به همسرش بده که در کنار خانواده اش باشه؟
فک کنم منظورتون دوران عقد هستش که هنوز سر خونه زندگیتون نرفتین،خب اگه در تمام طول سال پیش خونوادش بوده بله بنظر من حق همسرشه که با خانومش تعطیلاتو بگذرونن.:310:
نگران نباشین اقای مسلمان،بالاخره شما هم نیمه گمشده خودتونو پیدا خواهید کرد.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مسلمان
به همین خاطر هم حتی اگر عاشق کسی هم باشم با اظهار عشق به ایشان فرصت فکرکردن را از ایشان نمی گیرم.
ازدواجي كه در اون هيچ احساسي دخالت نداشته باشد اشتباه است! (اين نظر منه)
فرصت فكر كردن جاي خود! من گفتم گاهي اوقات دخترخانمها نسبت به پسري بي احساسند و اين كاملا طبيعيه! مخصوصا در ازدواجهاي سنتي.
دل آدم كه ... نيست راحت هر كسي رو جابده!
اما اگر اون خانم با تكرار درخواست مواجه بشه مقاومتشو از دست ميده ...
اين قضيه در مورد اطرافيانم اتفاق افتاده و الان هم زندگي بي نظيري دارند ...
آقاي مسلمان نميدونم اين چه حسيه! ولي يقين دارم كه فطريه! شما ميتونيد اسمشو غرور بذارين يا ناز يا هر چيز ديگه اما من ميگم اين احساس فطريه و حتما حكمتي داشته ...
ميدونم كه نظرم كارشناسي نيست اما من بعنوان يك دختر اينو گفتم با تمام ويژگيهايي كه ذاتا دارم.
از ما گفتن بود! :310:
شما ميتونيد هرگز قبول نكنيد!
اما به هرحال من ميگم دختري كه شما با وسواس زياد انتخابش كردين (مخصوصا شما آقاي مسلمان) ارزش تكرار درخواست رو داره!
ميتونيد اين كار رو نكنيد و همين كه ديدين دختر يا خانوادش يه كمي ترديد دارند خودتونو عقب بكشيد تا ايشون ناچار شه در اثر ترديد استخاره بگيره و ...
شما دلت بشكنه كه چرا استخاره؟؟!!
در حالي كه من برعكس خانم فرانك به اون خانم حق ميدم كه استخاره بگيره!
(خواهش ميكنم ببخشيدا :72::72: خواهرانه گفتم، از روي دلسوزي نه چيز ديگه )
خوب حالا سؤال من:
در پست بعدي ميارم كه زياد طولاني نشه!
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سوال:اگه یه خانوم عکسشو بده به پسره که ببره به خونوادش نشون بده بنظرتون کار درستی هستش؟(فعلا امکان اینکه خانومه خودش بطور مستقیم به رویت خونواده اقاهه برسه نیست)
پست من و مادمازل یاسا :101: همزمان شد:D
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
اشكال نداره من جواب بدم شايانا جون؟
اينكارو نكن! شاياناجونم :72: چرا مادمازل؟! چرا ميزني؟ من كه كاري نكردم!!!! :302:
نه به خاطر اينكه از عكس سوءاستفاده ميكنه و ... چون ميتوني عكس محجبه بدي يا ...
اما اين كه خانوادش ميخواهن قيافه ي دخترو ببينن تا بپسندند نشون ميده سخت گيرند در حاليكه اگر منطقي باشند آقاپسر بايد قيافه رو بپسنده كه ديده و پسنديده و نيازي به تاييد كل خانواده و فاميل و اهل و عيال و ... نيست :160:
سؤال بپرسم؟! :D
كمربندها بسته!
دوست خوبم نوشته:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط كوردليا66
سلام
ياس عزيز مدتيه كه اين مسئله فكر منو مشغول كرده . مطمئن باش من دقيقا منظورتو درك ميكنم چون با تمام وجود اين مسئله رو درك كردم لااقل در مورد اين كه مردها جون تو جونشون كني زنيو مي خوان كه به قولتون خيلي باهوش نباشه همش تأييدش كنه و رو حرفشون حرف نزنه.
دو حالنو ميشه در نظر گرفت البته قبل ازدواج:
1- ما دخترا به اين تمايل مردها هيچ توجهي نكنيم . به همه بفهمونيم ما يه شخصيت مستقليم ، ميتونيم همه جا نظر بديم حتي تو جمع مردها ، نظرامون ميتونه از نظر يه مرد بهتر باشه همينطور اطلاعاتمون ميتونه زيادتر باشه، توي مهمونيا همش يه جا نشينيمو درباره ظرف و ظروفو ، همسرو و فقط و فقط مسائل روزانه زندگي حرف بزنيم بلكه درباره مسائل اعتقادي، اجتماعي و سياسي بحث كنيم.( من دوران نوجوانيم خيلي تعجب مي كردم و گاهي از زن بودنم بدم مي اومد وقتي جمع مردها و زنها رو توي مهمونيا با هم مقايسه مي كردم و حس حقارت بهم دست مي داد).
2- بشيم دقيقا چيزي كه بيشتر مردها مي خوان . 99.9% اطرافيان من اينجوري مي خوان . دوست ندارن زنشون بيشتر از خودشون اطلاعات داشته باشه ، دوست ندارن زنشون توي جمع اظهار نظر بكنه . شايد يه دختر مجرديو توي جمع به خاطر اطلاعات بيشتري كه داره يا بخاطره حرفاش تاييد كنه ولي اگه اون دختر زنش باشه حالش بد ميشه.در اين حالت زن بايدتوي جمعا ساكت باشه، حرف گوش كن باشه خودشو به خنگي بزنه و تمام هويتش بشه شوهرش .
تو حالت اول احتمال ترشيدگي خيلي زياده و يا اگه هم ازواج كني بايد انتظار سنهاي بالارو داشته باشي.
تو حالت دوم احتمال ازدواج بالاست ولي ميشي مثل خيلي از زنهاي نسل قبل ما كه تهش بيشترشون حالت افسره اي دارن و افسوسه مجرديشونو مي خورن.
اينجا يه نكته اي هست مردها درسته همه زنهاي كم هوشو .... رو دوست دارن ولي بدشون هم نمي ياد زنه فهميده اي هم مثل يه مشاور كنارشون داشته باشن. درست مثل مختار كه هر دو زنو داره كه اينم باز ظلم در حق ما زناست. خدايا پس ما چكار كنيم؟!!!!!
موافقين؟! صادقانه! :305:
آقايون لطفا!
البته قبلا آقاي گرين پاسخ صادقانه و خيلي جالبي دادند كه خيلي زيبا بود اما ميخوام جوابشو از ديگران هم بشنوم!
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
این جواب آقای گرین رو از کجا باید پیدا کنیم بخونیم؟ تو خود تاپیک که نبود! :)
خب به شخصیت مرد هم بستگی داره.
یک سری از مردها هم هستند که خودشون ساکتند و در چنین مواردی اکثراً خانم هست که می شه سخنگوی خانواده :).
حالا یک سوال. شما از این شکایت می کنید که مرد نمی تونه ببینه که زنش ازش بهتره.
ولی اگه یک زنی توانایی هایش بیشتر از شوهرش باشه و شوهرش هم این رو قبول کنه، آیا خود زن بعد از چند وقت نمی گه که شوهر من بی عرضه است؟!
من یک زن "حرف گوش کن" نمی خواهم که هر چی من بگم بگه چشم.
بلکه کسی رو می خواهم که درک و فهمش از مسائل بالا باشه تا راجع به مسائل زندگی با هم تصمیم بگیریم.
ولی نمی خواهم که از من خیلی بالاتر باشه که من جلویش احساس کنم که اصلاً به فکر من احتیاجی نداره و نظراتم در مقایسه با نظرات او ناکارآمد باشند.
صحبت از جمع کردی و نظر دادن در جمع.
من فکر می کنم که زن و شوهر بهتره در جمع همنظر باشند. فکر می کنم که این خیلی جالب نیست که کسی در جمع نظری بده، بعد همسرش جلوی همه با او مخالفت کنه و بعد حتی با هم شروع به بحث کنند.
و یا اینکه وقتی آقا با دوستانش راجع به مسئله ای صحبت می کنند، ایرادی ندارد اگر خانم هم نظرش رو بگه، ولی اگه خانم نظری مخالف شوهرش داره، بهتره در جمع نگه. مخصوصاً اینکه مثلاً خانم شما راجع به یک مسئله ای با یکی از دوستان شما همنظر باشند و هر دو شروع به رد کردن نظر شما بکنند، برای خود من اصلاً چیز جالبی نیست.
و البته همینطور هم برای خانم ها. مثلاً خانم با چند تا دوستانش نشستند و صحبتی می کنند. بعد آقا برگرده بگه چی می گه خانم. چرا حرف بی ربط می زنی. گوش کن ببین شمسی خانم چی میگه! :)
به نظر من چنین چیزی جالب نیست و نشون می ده که همبستگی و هماهنگی در اون خانواده اون طور که باید باشه، نیست.
سوال نمی پرسم تا باز هم راجع به این مسئله بحث شه.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
سلام
ياس عزيز مدتيه كه اين مسئله فكر منو مشغول كرده . مطمئن باش من دقيقا منظورتو درك ميكنم چون با تمام وجود اين مسئله رو درك كردم لااقل در مورد اين كه مردها جون تو جونشون كني زنيو مي خوان كه به قولتون خيلي باهوش نباشه همش تأييدش كنه و رو حرفشون حرف نزنه.
دو حالنو ميشه در نظر گرفت البته قبل ازدواج:
1- ما دخترا به اين تمايل مردها هيچ توجهي نكنيم . به همه بفهمونيم ما يه شخصيت مستقليم ، ميتونيم همه جا نظر بديم حتي تو جمع مردها ، نظرامون ميتونه از نظر يه مرد بهتر باشه همينطور اطلاعاتمون ميتونه زيادتر باشه، توي مهمونيا همش يه جا نشينيمو درباره ظرف و ظروفو ، همسرو و فقط و فقط مسائل روزانه زندگي حرف بزنيم بلكه درباره مسائل اعتقادي، اجتماعي و سياسي بحث كنيم.( من دوران نوجوانيم خيلي تعجب مي كردم و گاهي از زن بودنم بدم مي اومد وقتي جمع مردها و زنها رو توي مهمونيا با هم مقايسه مي كردم و حس حقارت بهم دست مي داد).
2- بشيم دقيقا چيزي كه بيشتر مردها مي خوان . 99.9% اطرافيان من اينجوري مي خوان . دوست ندارن زنشون بيشتر از خودشون اطلاعات داشته باشه ، دوست ندارن زنشون توي جمع اظهار نظر بكنه . شايد يه دختر مجرديو توي جمع به خاطر اطلاعات بيشتري كه داره يا بخاطره حرفاش تاييد كنه ولي اگه اون دختر زنش باشه حالش بد ميشه.در اين حالت زن بايدتوي جمعا ساكت باشه، حرف گوش كن باشه خودشو به خنگي بزنه و تمام هويتش بشه شوهرش .
تو حالت اول احتمال ترشيدگي خيلي زياده و يا اگه هم ازواج كني بايد انتظار سنهاي بالارو داشته باشي.
تو حالت دوم احتمال ازدواج بالاست ولي ميشي مثل خيلي از زنهاي نسل قبل ما كه تهش بيشترشون حالت افسره اي دارن و افسوسه مجرديشونو مي خورن.
اينجا يه نكته اي هست مردها درسته همه زنهاي كم هوشو .... رو دوست دارن ولي بدشون هم نمي ياد زنه فهميده اي هم مثل يه مشاور كنارشون داشته باشن. درست مثل مختار كه هر دو زنو داره كه اينم باز ظلم در حق ما زناست. خدايا پس ما چكار كنيم؟!!!!!
خیر مخالف این برداشتم.در سردر تالار همدردی نوشته :
خطرناک ترین جمله این است : همه همین طورند
به هیچ وجه این طور نیست.البته به قول حامد عزیز کسی دوست ندارد که پیش همسرش یک آدم کودن به حساب بیاید که نظرش هیچ ارزشی ندارد:).خب باید مثل همه چیز اینجا هم تناسب برقرار باشد دیگر.یک پسر با ضریب هوشی 90 اگر با دختر با ضریب هوشی 130 ازدواج کند خطا کرده
ولی به شخصه با کسانی که در جمع ها اصرار به این دارند که نظرشان را اعمال کنند ازدواج نخواهم کرد.
چرا؟
چون این افراد یک پیش زمینه ی ذهنی نسبت به اینکه نادیده گرفته می شوند دارند و سعی می کنند هرطور شده به بقیه بقبولانند که نظرشان بسیار کارامدتر از نظرات دیگران است.متاسفانه این افراد در آینده در جلو همسرشان به شدت موضع گیری می کنند و یا حتی می نشینند و می شمارند!
مثلا می نشینند و می شمارند که : در دو بحث نظر همسر اجرا شد.در یک بحث نظر من.پس من یکی عقبم.پس هر طور شده باید در بحث بعدی من برنده شوم.!!!!!!!!!!!
در حقیقت این افراد گاهی اوقات در مواردی که اصلا نیازی به بحث هم وجود ندارد یک بحث با همسرشان راه می اندازند که نشان دهند آن ها هم هستند.
پی نوشت :
اینی که گفتم مرد و زن ندارد.کلی است
البته اضافه کنم که منظورم از "اعمال نظر در بحث ها" اونی است که با تنش بحث رو دنبال می کند و هر طور شده سعی می کند نظر خودش را به کرسی بنشاند.مگر نه برخی از افراد که می آیند و برای اینکه دور هم باشند بحث می کنند این طور نیستند
باز هم به قول خارپشت به شرایط هم بستگی دارد و نمی شود گقت که : همه همین طورند!:)
:72:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بنظر من آقایونی که به دنبال خانم هایی با ضریب هوشی پایین هستن، خودشون رو میخوان از اتهامِ ضریب هوشی ِ پایین نجات بدن، یکی رو همیشه همراه خودشون میکنن که ضریب کمتری داره، تا در مقایسه با اون بالاتر دیده بشه.
و این هیچ شباهتی به ازدواج موفق و همراهی ِ زن و شوهر برای ساختن یه زندگی موفق نداره.
ضمناً کودلیای عزیز، (که بنده خدا خودش هم خبر نداره داریم راجع به حرفاش نظر میدیم:) ) یه حرفایی زده بود که فکر کردم باید اینا رو بگم:
اینکه بحث سیاسی بکنم یا راجع به وسایل خونه صحبت کنم یا مثل خانم های قدیم بشیم یا دخترای فوق اجتماعیِ امروز، این بستگی به خود آدم داره. اگه دوست داری بحث سیاسی بکنی، بحث سیاسی کن. اگه دوست داری راجع به چیزای دیگه حرف بزنی، راجع به چیزای دیگه حرف بزن. اما خودت باش.
و ضمناً فکر نمیکنم که به این شدت صفر و یکی باشه. مثلاً من خودم ممکنه راجع به هر دوی اینها حرف بزنم. راجع به مطالب علمی، راجع به انتخاب وسایل خونه، راجع به چیزای ظریفی که فقط خانم ها اهمیتش رو میدونن و اصلاً به چشم آقایون نمیاد، راجع به مباحث سیاسی روز، و راجع به شغل و بازار کار، راجع به خیلی چیزها. مهم اینه که طرز عنوان کردن بحث های مختلف، برای منی که دخترم با کسی که پسره فرق داره. شاید موضوع یکی باشه. اما نوع بحثی که میکنیم فرق میکنه.
و همین تفاوت هاست که دو جنس مخالف رو به سمت هم جذب میکنه.
اگه شما بشی یکی مثل اونا، (پست 90 از خار پشت عزیز) ،مطمئناً دچار مشکل میشی. چون خودت نیستی.
فکر کنم اصلاً من نباید جواب میدادم:D مخصوص آقایون بود. ببخشید دیگه:D
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بچه ها دعوا نكنيد! :72:
ناراحت نباشيد :310:
آقاي اريكس از شما عصبانيت بعيده! تا حالا نديده بودم :163:
خانم كودليا اونطور كه فكر كردين منظورشون نبود بنده خدا فكر نكنم اصلا اهل بحثاي خييييييلي زياد هم باشه :311:
منم نيستم! از سياست كه متنفرم! اقتصاد و ... كه چيزي سرم نميشه!
ولي اگر يكبار ميومدي پاي حرفاي دخترعموهاي من مي نشستي بهت ميگفتم منظور خانم كوردليا چيه؟!
ده ساعت در مورد لوسترهاي خونه و پرده و كابينت و ... حرف ميزنند ... به نظرشون خيلي بحثاي مهمي هم هست!!!!
منظور خانم كوردليا هم صددرصد همين بوده من ايشون رو درك ميكنم
راستي آقاحامد آقاي گرين پستشون تو تاپيك بي دل بود اما مضمون حرفشون اين بود:
در كوتاه مدت از دختر احمق احساساتي خوشم مياد كه همش تاييدم كنه و ... :311:
در بلندمدت از دختري كه عاقل باشه و بتونم باهاش در مورد تصميماتم مشورت بگيرم ... (يعني در ازدواج)
درنهايت تركيبي از اينا به نظرم خوبه :
دختري كه هم احساساتي باشه به وقتش و درجاي خودش ... هم منطقي باشه در جاي خودش ...
ديگه من سؤال نمي پرسم!! :302:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خانم یاسا ممنون از نظری که دادید، احتمالا توی مورد من اشتباه نکنید اما توی این مورد خاص احساسات آخرین مرحله است که پس از مرحله ی بررسی عقلی می شود تحریکش کرد اما در موردهای دیگه معمولا پس از پیشنهاد ازدواج و رد شدن آن از سمت دختر هنوز هیچ بررسی عقلانی ای صورت نگرفته و دو طرف معیارهای یکدیگر را بررسی نکرده اند حالا در این مرحله اظهار عشق از هر طرف باشد اشتباه است!
حالا چرا سوالی ندارید؟
سوال من از خانم یاسا!
چون شما تاکید کرده اید که از سیاست بدتون میاد این سوال را از شما می پرسم! به نظرتون اگر همسر آینده تون خیلی سیاسی باشه و براش همراهی کردن همسرش هم مهم باشد چه اتفاقی میافته؟ شما سیاسی می شوید؟ سعی می کنید اون را از سیاست جدا کنید؟ هر چی می گه تائیدش می کنید دلش خوش شه؟ در کل در چنین موقعیتی که همسرتون خیلی خیلی سیاسی است چه برخوردی دارید؟
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سوال مسلمان خیلی جالبه.
فقط من به سوالش یک سوال دوم هم اضافه می کنم.
اگر برعکس قضیه باشه چطور؟
مثلاً من از بحثهای سیاسی در جمع اصلاً خوشم نمیاد.
اصلاً هم دوست ندارم خانمم در جمعی شروع به بحث سیاسی کنه.
اگر شوهرتون چنین چیزی از شما بخواهد، شما قبول می کنید؟
یا اینکه فکر می کنید اینطوری او حق شما رو ازتون گرفته؟!
سوال من از همه دختر خانم هاست.
راستی جا داره که من از فرهنگ عزیز تشکر کنم که این تاپیک رو باز کرد.
خیلی ایده ی جالبی داشتی فرهنگ جان.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام دوباره:)
منم قبل از یاسا جواب بدم؟
:D
من خودم زیاد اهل سیاست نیستم و وقتی میبینم که توی فامیل یه وقتایی یه حرفایی پیش میاد و بعدش بحث و مسائل بعدی (احتمالاً دو نفر از هم دلخور میشن و ...) خیلی ناراحت میشم.
و دوست ندارم طرفم سیاسی باشه. اینه که اصولاً سعی میکنم کسیکه سیاسیه، به همسری انتخاب نکنم.
و چه خوبه کسیکه سیاسیه، یه دختری پیدا کنه که ایشون هم به این مباحث علاقه داره. (و البته از همون جناح باشه.)
اما سوالی که مسلمان عزیز پرسیده، اینه که فرض کنیم ازدواج کردم و بعدش دیدم همسرم اینجوریه.
اولش یه خورده سعی میکنم متوجهش کنم که من از این موضوع ناراحت هستم. بعد به اثرات بدی که این جور بحثا توی زندگیمون گذاشته توجهش رو جلب میکنم. در آخر اگه دیدم هیچ تاثیری توی رفتارش نداره، فقط وقتایی که داره توی جمع بحث سیاسی میکنه ، خودم رو از اون جمع دور میکنم تا بیشتر از این اعصاب خودم بهم نریزه. و (حالا که کوتاه نمیاد،) یه جوری با خودم کنار میام که این یه زمینه ای هست که من علاقه ندارم اما ایشون علاقه داره. و هیچ دلیلی نداره با ایراد گرفتن های هر روزه، زندگی رو به هر دومون تلخ کنم.
یاسا چرا ناراحت شدی؟ سوال بپرس بازم. اینجا همه خوشحال هستیم.:) کسی هم با کسی دعوا نداره. :)
از دیدن سوالای شما هم بسیار خرسندیم:72::72:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
من یه توضیحی در مورد سوالم بدهم که سوال من اصلا بحث کردن در جمع نبود، بلکه موضوع به شکل دونفره بود! یعنی فرض کنید با فردی سیاسی ازدواج کرده اید که مثلا هر روز میاد خونه در مورد مسائل سیاسی با شما صحبت می کنه و ... و انتظار هم داره که توی این مورد همدلش باشید! (نه این که نظر اون را بپذیرید بلکه می خواهد خودتون هم صاحب نظر باشید!):311:
توی این شرایط چی کار می کنید؟ خودتون را با خواسته ی او وفق می دهید یا او را با خودتان وفق می دهید؟ یا زندگی براتون تلخ می شه؟
من دوست دارم این موضوع را از دید کسانی که در مسائل سیاسی خنثی هستند و یا از سیاست بدشان می آید ببینم
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بله با تشکر از توضیحات مسلمان عزیز،
اولش زندگی برام تلخ میشه. بعد که میبینم دارم اذیت میشم، سعی میکنم ایشون رو به سمت نظر خودم بکشونم. اگه دیدم جواب نمیده، (چون خیلی با احتیاط ایشون رو انتخاب کردم و از همه نظر برای من قابل پذیرش و دوست داشتنیه (نمیدونم وقتی حواسم انقدر جمع بوده، چرا این یه مورد رو حواسم نبوده:311: )) دیگه چاره ای برام نمیذاره و خودم رو فعال میکنم از نظر سیاسی. ولی میدونم که سختم میشه.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
فكر كنم بحث من و مسلمان تاابد طول بكشه!:227: ميدونيد چرا؟ چون هردومون يه ويژگي مشترك داريم! اگه گفتيد چي؟ ...:163:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مسلمان
احساسات آخرین مرحله است که پس از مرحله ی بررسی عقلی می شود تحریکش کرد
نظر شما محترم اما من برعكس فكر ميكنم احساسات از همون اول بايد باشه. واقعا نميتونم پسري كه هيچ حسي بهش ندارم رو در جلسات بعدي خواستگاري ببينم :81:
يا بايد از قبل بشناسم و يه احساس حتي كوچك بهش داشته باشم يا جلسه ي اول يه حسي حتي كوچك بهش پيدا كنم درغير اين صورت ... حداقل در مورد من كه هرگز! خانمهاي ديگه رو نميدونم!
نگفتم ابراز عشق كنيد! البته مختاريد ميتونيد اين كارم بكنيد :227:. به من چه؟ اما اگر پسري بياد خواستگاري و كاملا بي رغبت به ازدواج با من خودشو نشون بده مثلا شل و وارفته ... يا بيش از حد مغرور ... جوابم قطعا و يقينا و مطمئنا منفيه :160: حتي اگر شرايطش بي نظير باشه.
زياد سخت نگيرين آقاي مسلمان! هر طور كه راحتين و معتقدين رفتار كنيد اما سؤال اصليتون:
اگر همسر آینده تون خیلی سیاسی باشه و براش همراهی کردن همسرش هم مهم باشد چه اتفاقی میافته؟ شما سیاسی می شوید؟
اگر نظريات و تفكراتمون شبيه نباشه تحت هيچ شرايطي!
سعی می کنید اون را از سیاست جدا کنید؟
اگر زورم برسه سعي ميكنم سياست رو نه از اون كه از خانه جدا كنم! بحث سياسي ميخواد بكنه تو كوچه با رفقا! تو خونه نه!
هر چی می گه تائیدش می کنید دلش خوش شه؟
نه من كلا ركم! نميتونم. :302:
در کل در چنین موقعیتی که همسرتون خیلی خیلی سیاسی است چه برخوردی دارید؟
آقاي مسلمان نفرينم ميكني؟ :302: باهاش همراهي نميكنم و ازش ميخوام توقع نداشته باشه من باهاش همراهي كنم.
يه چيزي درگوشي بگم؟!
خانمها گوشاشون رو بگيرن! :311:
به نظر من دخالت زنها تو سياست كار بيخوديه! احساساتين زود جوگير ميشن! زود هم ميشه رايشون رو زد! :163:
راستي آقاي مسلمان فكر كنم نظر دخترمهربون خيلي بيشتر كمكتون كنه تا من!
چون من نسبت به سياست خنثي نيستم! دلزده شدم و نااميد! براي همين ديگه هيچيو جدي نميگيرم!
دختر مهربون جونم ناراحتي كدومه بابا! :72:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
(نمیدونم وقتی حواسم انقدر جمع بوده، چرا این یه مورد رو حواسم نبوده:311: ))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
كلا ما دخترها بدبختيم آقاي خارپشت ...
خدا كنه هيچ وقت عاشق نشيم :323:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
مثلا یه خانوم ممکنه به خاطر علاقه به همسرش از یه سری از جزییات اختلاف برانگیز صرف نظر کنه یا حتی خودشو هماهنگ کنه ؟ خانمها عموما اين كارو ميكنند مخصوصا اگر همسرشون رو دوست داشته باشند :43: كلا خانمها خيلي ماهند :227: اما اين تغييرات بايد دوطرفه باشه وگرنه به مرور زن دلزده ميشه [/color]
دیگه چاره ای برام نمیذاره و خودم رو فعال میکنم از نظر سیاسی. ولی میدونم که سختم میشه.
به این میگن رشد
تکامل
رسیدن به قله هایی که تنها و تنها پس از ازواج ممکن میشه
محالات ممکن میشه
بله سخته اما چاره چیه ؟؟:311:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
سوال مسلمان خیلی جالبه.
فقط من به سوالش یک سوال دوم هم اضافه می کنم.
اگر برعکس قضیه باشه چطور؟
مثلاً من از بحثهای سیاسی در جمع اصلاً خوشم نمیاد.
اصلاً هم دوست ندارم خانمم در جمعی شروع به بحث سیاسی کنه.
اگر شوهرتون چنین چیزی از شما بخواهد، شما قبول می کنید؟
یا اینکه فکر می کنید اینطوری او حق شما رو ازتون گرفته؟!
سوال من از همه دختر خانم هاست.
راستی جا داره که من از فرهنگ عزیز تشکر کنم که این تاپیک رو باز کرد.
خیلی ایده ی جالبی داشتی فرهنگ جان.
خواهش می کنم.http://raazebaghaa.ir/imagecenter/im...jnbuif19o3.jpg نگفته نمونه توی کلوب همچین تاپیکی بود دیدم جاش
اینجا خالیه با اجازه صاحبش اینجا کپی کردم.
دقت کردید دکمه تشکر پریده؟
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
مثلاً من از بحثهای سیاسی در جمع اصلاً خوشم نمیاد.
اصلاً هم دوست ندارم خانمم در جمعی شروع به بحث سیاسی کنه.
اگر شوهرتون چنین چیزی از شما بخواهد، شما قبول می کنید؟
من كه كللللللي هم خوشحال ميشم :227: كه همسرم به اپيدمي مزخرف حرف زدن بيش از حد اونم در مورد مسائلي كه نه به درد دنيا ميخوره نه آخرت مبتلا نشده! :203:
اما نمي تونم در مورد همه نظر بدم.
ولي فكر كنم اكثرا خانمها به سياست و ابراز نظر توش علاقه اي ندارند.
يه چيزي هم اضافه كنم و اون اين كه با پرسيدن سوال قبلي من به اشتباه نيفتيد خانمها هر چه قدر هم كه اطلاعاتشون گسترده باشه يا باهوش باشن تو جمع زياد مايل به بحث بيش از حد بويژه با همسر خودشون نيستند!
یا اینکه فکر می کنید اینطوری او حق شما رو ازتون گرفته؟!
نه ابدا ولي بايد قبلش حتما اينو به شايستگي با ايشون مطرح كنين! (قبل از ازدواج)
سوال من از همه دختر خانم هاست.
ببخشيد كه من فقط نظر ميدم.
اين شايانا كجا رفته خفه اش ميكنم!:97: هي به من گفت بيا! حالا كه اومدم غيبش زده!
آقا اجازه ... آقا سؤال دارم:
به نظر شما ازدواجي كه افراد كمي با هم متفاوت باشن از نظر روحيه و اخلاق و حتي اعتقادات به رشد و شكوفايي فرد يا افراد يا رسيدن اون فرد به تعادل فكري بيشتر كمك نميكنه؟ تا ازدواج با كسي كه دقيقا مثل خودته و ممكنه بيماريهاي فكري يا اعتقادي خودت رو كه خودت هم متوجهش نيستي رو داره؟
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خوب من که نفهمیدم این ویژگی مشترک من و خانم یاسا چی بود فقط می دونم دارم سعی می کنم خودم را مشغول کنم که از این دندان درد لعنتی خلاص شم:302: حالا واسه همینم که شده می پرسم این ویژگی مشترک چی چیه؟
من اما حتی ممکنه کتاب «15 نکته ی انتخاب همسر» را بردارم ببرم بدم به خانم و بگویم من را با این معیارها بسنجید و اگر قبول شدم که :310: یعنی دوست دارم طرفم من را با عقلش انتخاب کند حالا اگر این اتفاق افتاد اون وقت خواهیم دید این که رفقا به من می گویند تو زن له می شی (چیزی فراتر از زن ذلیل) یعنی چی :311::311::311:
خلاصه این که قبل از ازدواج سخت گیری هام را می کنم و بعد از ازدواج :43::43::43::43::310:
سوالم در مورد علاقه ی همسر به مسائل سیاسی را پاسخش را گرفتم، ممنون ازتون. خانواده ام معتقد بودند که من سخت گیری بیش از حد می کنم که به نظرم حداقل توی این مورد اشتباه نکرده ام.
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
مي خواهين بدونين چيه؟ ... ناراحت ميشينا :227:
ولش كنين اميدوارم دندون دردتون خوب شه.
سؤال: سؤال قبلي
خانواده ميگن شما سخت گيري ميكنيد؟
در سؤال شما كه چيز خاصي مطرح نشد!!!
دقيق تر بگين!
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
یه مطلب داخل پرانتزی:
خارپشت گرامی، گفتی که:
نقل قول:
به این میگن رشد
تکامل
رسیدن به قله هایی که تنها و تنها پس از ازواج ممکن میشه
محالات ممکن میشه
بله سخته اما چاره چیه ؟؟
کلاً طرف مقابل هم اگه تا حد مطلوبی انعطاف داشته باشه خیلی خوبه.
مثلاً من توی این موضوع از خودم میپرسم چرا همسر آینده ی فرضی نباید انعطاف نشون بده و چیزی که براش از محالاته (دست کشیدن از بحث های سیاسی) رو ممکن نمیکنه؟
به قول یاسا، کلاً خانوما ماهن:)
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
پاسخ به خانم یاسا:
خوب وقتی طرف شما را بیمار می بینه! نه! یعنی این جور ازدواجی یعنی دو طرف حتی اهدافشون توی زندگی متفاوته که مسلما به هم مسیر شدن و کمک به یکدیگر در تعالی نمی انجامد. اما وقتی هدف یکی است حتی اگر همراه نباشیم یعنی راه های مختلفی را برای رسیدن به هدفمون انتخاب کرده ایم (اختلافات جزئی) به همدلی می رسیم و در تعالی یکدیگر کمک می کنیم و یکدیگر را کامل می کنیم.
اصلا دقیقا عین خودت که نشد انتخاب! یعنی عاشق خودت بودی رفتی یکی را مثل خودت انتخاب کردی! اصلا می خوای به کجا برسی وقتی اینقدر از خودت راضی هستی ؟ مساله همراه شدن است کسی که بتواند با تو همراه شود!
نقل قول:
مثلاً من توی این موضوع از خودم میپرسم چرا همسر آینده ی فرضی نباید انعطاف نشون بده و چیزی که براش از محالاته (دست کشیدن از بحث های سیاسی) رو ممکن نمیکنه؟
خوب مساله نوع نگاه کردن به بحث های سیاسیه و میزان تاثیر اون روی زندگی است! یعنی اگر همسر شما فعال سیاسی باشد و کلا مقدار زیادی از زندگیش توی مسائل سیاسی باشه خیلی فرق می کنه با وقتی که همسرتون فقط اخبار را می شنوه و در موردش اظهار نظر میکنه!
در مورد دوم حداکثر سری تکان می دهید یا نچ نچی می کنید و تاییدی می کنید و خلاص! اما در مورد اول ...
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بالاخره اين آقاي مسلمان نگفت چرا خانواده بهش ميگن سخت گير!
آقا افتخار بدين و سؤالتون رو واضح تر مطرح كنيد چون در سؤال قبلي چيز خاصي رو حداقل من نفهميدم!
راستشو بگين آقاي مسلمان چرا شما و سخت گيري؟؟!!
نكنه شما هم از اين وبلاگ ها و وب سايتها داريد (الف رو نميگم) كه تمام اخبارش به جاي عقل بر اساس احساساته و تمام كامنتهاي احساساتي افرادش سراسر توهين و تحقير هموطنان خودشونه و اينو تقرب به خدا و ... ميدونند؟؟؟!!! :163::302:
قول ميدم كه اصلا شماتتون نكنم http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...7621ba60ca.gif فقط براي اطلاعات مي پرسم نه هيچ چيز ديگه http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...dc5cecbb32.gif
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خانوم یاسا شما از بحثای سیاسی خوشتون نمیاد:311:
فکر میکنین اونایی که خوششون میاد چه شکلین؟؟!!
در دسته بندی های سیاسی اصولا بی طرفی معنایی نداره
بی طرف بودن خودش یه جبهه است
بی طرف بودن یه مکتبه !
بی طرفی معنایی نداره
مشکل اینجاست که ما به فقط دو طرف قائلیم
و با خساست تموم سعی میکنیم ادمایی که در مورد اطرافشون فکر میکنن رو توی یکی از دو دسته جا بدیم
میدونید چرا
چون حوصله نداریم تفکرات جدید رو بدون پیش داوری بپذیریم
فقط میخوایم دسته بندی و بعد محکوم کنیم و تایکی به قول شما یه مزخرفی گفت یه جبهه رو به کل زیر سوال ببریم
یاسای عزیز
با شما نیستم کلی دارم میگم :72::72::72::72::72::72::72::72:
اگه میگیم از بحثای سیاسی خوشمون نمیاد
منظورمون صرفا (به قول دوستمون)مجادله های احساسی و متعصابه است
و الا مسائل سیاسی جدای از زندگی ما نیستن
مجبوریم موضع داشته باشیم
به عبارت بهتر اصلا امکان نداره موضع نداشته باشیم
اما چون میدونیم داریم عقلانی قضاوت میکنیم و از طرف دیگه دو جبهه کذایی موجود رو متهم به احساس گرایی میدونیم
خودمون رو بی طرف حس میکنیم
رها کنین این طرفین را . . . رها . . . :310:
-
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خانم یاسا ممنون من جواب سوالم را گرفتم دیگه نیازی به بازکردنش نیست.
نقل قول:
قول ميدم كه اصلا شماتتون نكنم فقط براي اطلاعات مي پرسم نه هيچ چيز ديگه
از کنجکاوی در آن چه دانستنش برای شما سودی ندارد بپرهیزید:72:
به قول امام زمان:
در برداشتن پرده از اسراري كه بر شما پوشيده است، نكوشيد واز راه راست منحرف نشويد و به سمت راست و چپ متمايل نگرديد.
یا علی