خب من فکر کردم شما عاشق شدید و به دلیل حرف مادرتون کمی تردید کردید.
اگه خودتون فکر می کنید که مورد بهتر هست پس اصلا برای دلسوزی ازدواج نکنید!!!
چون برای این خانوم دکتر مورد بهتر بیشتره.مردی که دوستش داشته باشه و بهش افتخار کنه که همچین همسر تحصیل کرده ای داره .خانواده های عادی هم مثل خیلی از ما که خیلی پولدار نیستیم و خیلی هامون شهرستانی هستیم و پدر و مادرامون با نون حلال ما را بزرگ کردن و ارزش و اصلیت برامون عشق و انسانیت و صداقت هست؛وجود دارند.
چرا این دختر نباید همسر یک همچین آدمی بشه.من اگه جای این دختر بودم باهاتون ازدواج نمی کردم.چون برام خیلی مهمه که همسرم چه در دلش و چه در ظاهر برای پدر و مادرم که این قدر زحمتم را کشیدن و منو به اینجا رسوندن ارزش قائل بشه.و تو دلش فکر نکنه که ما فرهنگمون پایین تره .
توی این مدت که تو تالار بودم دلیل بعضی اختلافات زناشویی را تکبر یکی از طرفین دیدم.که با نام اختلاف فرهنگی بروز کرده بود.که مثلا خانواده ما فلان ولی خانواده او .... .تحصیلات من فلان ولی تحصیلات او...
با خودتون رو راست باشید.اگه اینا براتون مهمه مطمئن باشید که بعد از چند ماه اول که احساساتتان فروکش کرد اینا براتون چندین برابر مهم میشه.
من معتقدم زن و شوهر نباید اصلا برای هم منم منم داشته باشن.اصطکاک زندگی را بالا می بره.جرقه می ده.ممکنه آتش سوزی رخ بده. با کسی ازدواج کنید که مثل خودتون باشه و بعدا برای هم منم منم نداشته باشید.
من همین چند ساعت پیش یک خواستگار داشتم که قطعا بهش جواب منفی خواهم داد.
پدر و مادر انسان های تحصیل کرده؛پولدار؛بالا شهر نشین؛پسر دارای شغل بسیار خوب و بادرامد؛دارای خانه؛ماشین و...
البته من برایش دعا می کنم که خداوند عاقبت بخیرش کند و یک ازدواج موفق بکنه.دلم هم براش سوخت.اما برای من احترام به پدر و مادر از واجباته.اگه کسی همه خصوصیات مثبت را داشته باشه فقط همین یک نکته را نداشته باشه بدون هیچ درنگی جوابم منفی است.اگه در آینده بفهمم که همسرم حتی تو دلش برای پدر و مادر من که این قدر زحمت منو کشیدن اون ارزش واقعی را قائل نیست؛به خدا قسم که او را دوست نخواهم داشت و ازش متنفر می شوم.هر چه قدر هم که قبلا عاشقش باشم.
این حق را از اون خانم نگیرید.این حق از هر حق الناسی بیشتر است!برای من که این طوره.
براتون دعا می کنم بهترین تصمیم را بگیرید.تصمیمی که به نفع هردوتون باشه.