امشب سر زندادااش شوهرم دعوامون شد یعنی من به شوهرم گفتم مگه فلانی هم پشت ماشین می شینه ؟ گفتش به تو ربطی نداره یعنی فکرکردمن به مسخره می گم .
همه افراد نسبت به خانواده شون تا حدودی حساسیت دارن. چون ما قبل از اینکه ازدواج کنیم با همین افراد زندگی کردیم. همین حساسیت (ولو کم) باعث میشه که برداشت ها ی منفی هم از صحبتها داشته باشیم.
از طرفی همسران برای اینکه جای خودشون رو تو دل همسر باز کنن ، گاهی راه تخریب خانواده رو در پیش میگیرن و همین احساسات منفی با چاشنی حسادت ، واکنشهای تندی رو باعث میشه.
بعد هی اخم وتخم کردوناراحتی کردکه به تو ربطی نداره و تو چه کاره ای و از این حرفا بعد من گفتم مگه اون چه خریه که تو سرش با مندعوا می کنی ؟
بی احترامی بدترین کاریه که نسبت به فامیل یه فرد میشه انجام داد. پاسخ توهین در اکثر مواقع توهینه. کم اتفاق میافته که به یکی بگیم پدر ... مادر ..... بعد اون بگه عاشقتم عزیزم !
بنابراین کلید حل مشکل شما اینه "" اگه خواهان احترام و عشقی ، احترام بذار ، به کسائی که مورد احترام همسرت هستن توهین نکن. محبت کن ، محبت می بینی ، محترمانه و مودبانه برخورد کن تا بازخورد محترمانه ببینی.
سیلی زد تو و صورتم و شروع کردبه کتک زدنم.خیلی داغونم به زمین و زمان فحش می داد.
وقتی به اقتدار مرد حمله بشه ، بازخوردهای کم و بیش اینچنینی وجود خواهد داشت . این به معنی توجیه کار زشت همسرتون نیست.
کارگاه آموزشی "مرد مقتدر - زن لطیف " رو ببینید. http://www.hamdardi.net/thread-23419.html
خیلی قرص خوردم شایداگه خدادوستم داشته باشه بمیرم حتی شهامت مردنم ندارم . فقط دارم گریه می کنم . خدا دوستم نداره خدا کمکم نمی کنه .می دونم بنده خوبی براش نبودم بچه ها برامدعا کنید دیگه کار از کار گذشته .نمی دونم صبح بیدار بشم یا نه. می ترسم می ترسم .فقط می دونم خیلی بدبختم چون
همیشه خودم رو مقصر می دونم می گم اگه اینو نگفته بودم اونم عصبانی نمی شد. اما چرا باید زن داداششو به من ترجیح بده.
مطمئنا بی تقصیر نیستید ، اما بعیده که همیشه مقصر شما باشید. شما از کمبود اعتماد به نفس رنج می برید. تاپیکهای خوبی در همین زمینه وجود داره ، مطالعه کنید.
نزدیک 1 سال بود که دیگه ما دعوای شدید نداشتیم چرا این طوری شد هر چی رشته بودم پنبه شد .حالا اون چیکار می کنه؟طرف منمیاد ؟نه نمی یاد چون خیلی حق به جانبه . باهام بد می شه ؟دیگه دوستم نداره ؟چرا وقتی فکر می کنی همه چی رو به راهه گند زده می شه به زندگیت ؟
اصلا معنای زندگی همینه ، یه روز باتوئه یه روز بر علیه توئه. دعواهایی که تو زندگی مشترک اتفاق میافته اینقدر مهم نیستند که واکنشها و اقدامات بعدی ، آموزه ها و تجربیاتی که از این اتفاقات می گیریم . همگی باید اینو بدونیم که هر قهر ، هر مشاجره لفظی ، هر زد و خورد فیزیکی به معنای پایان زندگی مشترک / پایان زندگی نیست. همه اینا هم جزئی از واقعیات زندگی هستن.
اصلا زنده می مونم که فردا رو ببینم؟که واکنش اونو ببینم ؟خدایا بهم رحم کن .نمی دونم چرا خوابم نمی یاد؟اصلا چم شده؟دارم از دردمی میرم خدا لعنتش کنه .بچه ها برام دعا کنید.لپ تاب خیس اشک شده.توی این شب تار جز نوشتن برای شما چاره ای نداشتم.منو ببخشید شاید وی قوانین اینجا کار من نمی گنجید .اما خیلی داغون بودم.
- - - Updated - - -
کمکم کنید باید چی کار کنم یلی درمونده وتنهام .از خودم بدم میاد از همسرم بدم می یاد .حس می کنم توی زندونم در و دیوار این خونه داره منو می خوره به کی باید پناه ببرم خدایا جز تو کیو دارم.پدر و مادرم داغون می شن اگه بفهمم .من باید چه خاکی تو سرم بریزم؟